مقاله در مورد تحلیلی بر تأثیر محیط ‌های ساخته شده بر خلاقیت کودک

مقاله در مورد تحلیلی بر تأثیر محیط ‌های ساخته شده بر خلاقیت کودک

تحلیلی بر تأثیر محیط ‌های ساختهشده بر خلاقیت کودک
)بررسی ویژگی‌های محیطی مؤثر بر خلاقیت کودک در مراکز کودک تهران)
چکیده
ماهیت و ویژگی ‌های تفکر خلاق از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بوده و از آنجا که شخصیت فرد از سنین کودکی شکل می‌گیرد، تمرکز پژوهشگران در مورد خلاقیت مرتبط با این مقطع سنی است. همچنین پژوهش ‌ها حاکی از این است که محیط اطراف کودک نقش مهمی بر سلامت جسمانی، روانی و شکوفایی خلاقیت کودک بازی میکنند. در مطالعه حاضر با استفاده از روش تحقیق تحلیلی و کیفی در زمینه ‌های روان شناسی محیط و طراحی معماری در مفاهیم خلاقیت و محیط ‌های ساخته شده بر پرورش خلاقیت کودکان، همچنین ویژگی ‌های محیطی مؤثر بر خلاقیت کودکان در مراکز کودک تهران مطالعه شده است. بدین منظور محتوای کیفی منابع و نظریات پژوهشگران مطرح در این زمینه، در جهت رسیدن به تفسیر و یافتن چهارچوبی برای ارزیابی ویژگی ‌های محیطی مؤثر بر خلاقیت کودک، مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا ابتدا، عوامل مؤثر بر خلاقیت کودک و ویژگی ‌های محیطی شکلدهنده این عوامل تحلیل شد. سپس پنج مرکز کودک که با هدف پرورش خلاقیت فعالیت میکنند به طور تصادفی در شهر تهران انتخاب شدند و نتایج حاصل از تحلیل ‌های انجام شده، در بنا‌های این مراکز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش، با توجه به عوامل مؤثر در رفتار محیطی نشان می‌دهد، محیط با ویژگی‌هایی نظیر پیچیدگی، تحریککنندگی، انعطاف پذیری، بازی سازی و ایجادکننده تعامل بین کودکان در افزایش خلاقیت کودکان مؤثر است. همچنین اگر محیط به گونه ای
طراحی شود، که در آن اصول روان شناسی محیط در رابطه با خصوصیات جسمانی و روانی کودکان رعایت شود میتواند بستر مناسبی جهت شکوفایی خلاقیت کودکان فراهم آورد.
محیط در این پژوهش محیط کالبدی، به صورت ساخته شده است که فضا‌های باز و محیط ‌های طبیعی را نیز شامل می‌شود.
واژگان کلیدی
خلاقیت، روان شناسی محیط، محیط ساخته شده، کودک، طراحی.
مقدمه
دنیای امروز نیازمند مردان و زنانی خلاق است، که به رشد و ارتقا در کلیه زمینه ‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دست یابند. بنا به اظ‌هار پژوهشگران انسان ‌ها به طور قابل ملاحظه ای از توانایی خلاقیت برخوردارند که اغلب در نتیجه تشویق، فراهم آوردن موقعیت ‌های مناسب و آموزش شکوفا می‌شود )حوری زاد، 1384 :9-10). همچنین پژوهش ‌ها نشان می‌دهند بهترین زمان برای شکل‌گیری شخصیت فرد در سنین کودکی و مراحل اولیه رشد اوست و این دوران نقش مهمی در زندگی انسان ایفا می‌کند، به عبارتی محیط ‌های کودکان از عوامل مؤثر بر این شکل‌گیری و رشد هستند. رفتارنگر‌ها نیز از جمله کسانی هستند که به اثر محیط بر روی کودک تأکید میکنند. رفتارنگر‌ها مخالفین جدی نظریه وراثت بوده و محیط را عاملی مهم برای شکل گیری رفتار میدانند )یوسفی، 1389 :30). از طرفی پژوهش ‌ها حاکی از آن است که در دوران کودکی قابلیت ‌ها و خلاقیت کودکان پایه گذاری شده و بهترین زمان پیشرفت برای خلاقیت در فاصله سنی 2 تا 10 سال روی می‌دهد(Krippner, 1999: 597- 606). در نتیجه با تقویت و آموزش فرد و ایجاد محیط و شرایط مناسب برای او، از همان دوران کودکی، می‌توان فرصت ‌هایی را برای شکوفایی خلاقیت کودکان فراهم آورد.
هدف از این تحقیق، تأکید بر آن دسته از اصول طراحی در محیط ‌های کودکان است که در پرورش خلاقیت کودکان نقش دارد. در این مقاله با بررسی مفاهیم خلاقیت از دیدگاه نظریهپردازان مطرح در این زمینه و ارتباط آن با محیط ساخته شده، ویژگی ‌های محیطی مؤثر بر خلاقیت کودک استنتاج میشود. سپس به منظور تبیین موضوع، پنج مرکز کودک در تهران که با هدف پرورش خلاقیت به فعالیت میپردازند به طور تصادفی انتخاب شده و ویژگی ‌های محیطی آن‌ها با توجه به چهارچوب نظری ارایه شده مورد بررسی قرار می‌گیرد.
طرح مسئله
تحقیقات انجام شده نشان داده مجموعه عوامل گوناگونی بر روند پرورش خلاقیت کودکان مؤثرند و محیط اطراف کودک هم به صورت کالبدی و هم غیرکالبدی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در این زمینه هستند. همچنین شناخت ویژگی ‌های محیطی مؤثر بر رشد خلاقیت کودک که در حیطه روان شناسی محیط ارایه می‌شود از مسایل مهم و تأثیرگذار در حوزه شناخت ویژگی ‌های محیط مناسب برای افزایش خلاقیت کودک و طراحی محیط ساخته شده برای اوست. دراین راستا، این پژوهش در پی یافتن آن ویژگی ‌هایی از محیطساخته شده است که بر خلاقیت کودک اثرگذار است و با ایندیدگاه مراکز کودک تهران را ارزیابی می‌کند.
فرضیه
فرضیه اساسی مطالعه حاضر آن است که محیط ‌های ساخته شده از عوامل مؤثر بر خلاقیت کودک هستند و در صورتی که به گونة مناسب طراحی شده و اصول روان شناسی محیط در رابطه با خصوصیات جسمانی و روانی کودکان در آن‌ها مراعات شود می‌توانند زمینه را برای شکوفایی خلاقیت کودک فراهم کنند. به این ترتیب برخی ویژگی ‌ها و قابلیت ‌های محیط ساخته شده می‌توانند زمینه ساز یا مانع رشد خلاقیت کودک شوند که
باید در طراحی مراکز کودک در جهت افزایش خلاقیت کودکان موردتوجه قرار گیرند.
روش تحقیق
مطالعه حاضر از روش ‌های تحقیق تحلیلی- کیفی و موردی، پیرامون مبانی نظری تحقیق و بررسی یافته ‌های نوین در زمینه ‌های روانشناسی محیط و طراحی معماری استفاده کرده و بر این اساس به بررسی نظریات و آراء معتبر پژوهشگران و یافتن ارتباط میان آن‌ها پرداخته است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز، از روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شد. در جهت تبیین موضوع، چند نمونه از مراکز کودک در تهران به عنوان نمونه و به طور تصادفی انتخاب شد و نتایج به دست آمده از تحلیل ‌های انجام شده، در این مراکز مورد بررسی قرار گرفت.
خلاقیت و عوامل محیطی مؤثر بر آن
خلاقیت از جمله مفاهیمی است که به واسطه انتزاعی بودن در خصوص ماهیت و تعریف آن بین محققان و روان شناسان اختلافنظر است. بررسی منابع حاکی از آن است که مفهوم این واژه در طول زمان دگرگون شده است. این طور به نظر می‌رسد هنگامی که بستر‌های سیاسی، اجتماعی و آموزشی حاکم دچار تغییر می‌شوند معیار‌های ارزش گذاری و قضاوت نیز متحول می‌شوند. تورنس(1962)که از پیشگامان محیطگرایی شناخته می‌شود، تفکر خلاق را فرایند احساس خلأ‌ها و اختلال ‌ها، عناصر غایب، شکل‌دهی ایده ‌ها و فرضیه ‌ها، برآورد نتیجه ‌ها، تعبیر و آزمودن دوبارة این فرضیه ‌ها می‌داند (طباطبائیان، 3831: 100-101).
راجرز که از جمله انسانگرا‌هاست در تعریف خلاقیت می‌گوید: به نظر می‌رسد، مفهوم قدرت خلاقه و مفهوم سلامتی، انسان بودن، خود محقق بودن، به یکدیگر نزدیک و نزدیک تر می‌شوند و ممکن است همگی به یک مفهوم تبدیل شوند (Runco, 2010: 150)، به این معنی که قدرت خلاقه موجب تحقق اهداف و سلامت جامعه و انسان ‌ها می‌شود.
با بررسی آراء دانشمندان چنین استنباط می‌شود که آنان تا حدودی در نکات ذیل اتفاق نظر دارند : اول آنکه خلاقیت چون دیگر استعداد‌های بشر تا حدود زیادی اکتسابی است و مختص افراد ویژه نیست. دوم آنکه رشد خلاقیت محتاج شرایط و طی مراحل آموزش و پرورش ویژه است )مظفر، 1386: 56).
تورنس همچنین در کتاب خود، به نام، خلاقیت عنوان می‌کند، از تأکید ادوارد دبونو درباره لزوم تمرین در م‌هارت ‌های تفکر خلاق و نیز اعتقاد آلفرد بینه که م‌هارت ‌های ذهنی را می‌توان از طریق تمرین بهبود بخشید، آگاه بودم )تورنس، 2731: 51).
محققان بسیاری اثر محیط را بر خلاقیت افراد مورد آزمایش و بررسی قرار داده اند. محیط در دانش روان شناسی محیط شامل کلیه عوامل مادی و معنوی است که اطراف فرد را دربر میگیرد، در نتیجه خانواده و اطرافیان، اجتماع، و نیز محیط کالبدی را می‌توان از جمله محیط به حساب آورد. آمابیل از جمله کسانی است که ارتباط بین محیط ساخته شده و خلاقیت را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که محیط ساخته شده عامل مؤثری در رشد خلاقیت فرد است. آمابیل و همکارش(1989) در مصاحبه ‌هایی که با
120 دانشمند در 20 رشته مختلف داشت‌هاند به این نتیجه رسیدند که عوامل محیطی در رشد خلاقیت برتری دارند. آمابیل می‌گوید : این یافته ‌ها اهمیت اکولوژی را نشان می‌دهد و اینکه محیط عامل برجسته تری از مسایل فردی است. این بدین معنی نیست که نیروی بیرونی مهم تر از خود شماست. مطمئنا عوامل شخصی تأثیر زیادی در خلاقیت دارند، اما نکتة مهًم این است که سهم محیط بسیار متغیرتر است (حسینی، 1388 :31-32). در مطالعه دیگری هنسی و آمابیل(1989) می‌گویند: تحقیقات ما نشان داده است عوامل اجتماعی و محیطی نقش اصلی را در کار خلاق ایفا می‌کنند. آمابیل در نتایج پژوهش ‌های بسیار وسیعی که در مصاحبه از 120 دانشمند به عمل آورده از همین تقسیم بندی استفاده می‌کند. بعضی از عوامل محیطی خلاق که در نتیجه مصاحبه ‌هابه دست آمده است عبارتند از : 1- آزادی، 2- منابع کافی، 3- وقت کافی، 4- جو مناسب، 5- طرح تحقیق مناسب، 6- فشار) بعضی از فشار‌ها می‌تواند محرک خلاقیت باشد(حسینی، 1388 :64).بنابراین محیط هم به صورت کالبدی و هم غیرکالبدی بر خلاقیت فرد اثر میگذارد و خلاقیت فرد تحت تأثیر آن و سایر عوامل، ارتقا می‌یابد. جمع بندی پژوهش ‌های انجام شده توسط آمابیل، در خصوص عوامل محیطی مؤثر در رشد خلاقیت، در نمودار 1 نشان داده شده است.
از طرف دیگر پژوهش ‌ها نشان می‌دهد، فرایند خلاقیت درهر زمین‌های نیازمند سه عنصر اصلی است : داشتن م‌هارتکافی در آن زمینه، استعداد و اندیشة خلاق، شور و هیجان وانگیزه درونی )احمدی، 1382 :14). نباید فراموش کنیم که هم وراثت و هم محیط نقش مهمی در رشد و موفقیت فردی ایفا
می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد، هنگامی که ما علت کسب م‌هارت را بررسی میکنیم، باید به هر دو اثر محیط و وراثت توجه کنیم نه اینکه تن‌ها یکی از آن‌ها را در نظر بگیریم (Phillipson & Y.L Ku, 2014: 184).
از طرفی وظیفه هوش و فکر در رابطه با محیط روزانه به سه دسته تقسیم می‌شود : انطباق با محیط فعلی، شکلدهی محیط فعلی به محیط تازه، انتخاب یک محیط تازه. تفکر و اندیشه خلاق بیشتر به شکل‌دهی محیط ارتباط دارد. شکل‌دهی یک محیط به عنوان شکل تازه دادن، امکاناتی برای تفکر خلاق فراهم می‌آورد )حسینی، 1381 :24). به نظر راستین، با به وجود آوردن محیطی که پذیرای اندیشه ‌های نوین باشد، ترغیب افراد به لمس، احساس و کنکاش در محیط برای تفکر جدید، صرف وقت برای تشویق خلاقیت و آموزش افراد برای کسب دانش و علم مورد نیاز رشته خاص خود، می‌توان به خلاقیت دست یافت(Rothstein, 1990: 145-146). بنابراین همانگونه که محققین تأکید میکنند، لزوم تمرین و آموزش مناسب در ایجاد تفکر خلاق در فرد انکارناپذیر است. تحقیقات بسیاری نشان میدهند که می‌توان با ایجاد شرایط محیطی مناسب تفکر خلاق را به فرد آموزش داد. این تحقیقات نشان می‌دهد، خلاقیت به آنچه بستر خوانده میشود نیز نیاز دارد. پذیرش این نکته فضا را به عنصری پویا که گویی همه چیز در آن برای اولین بار تجربه میشود، تبدیل می‌کند، فضایی که قابلیت گسترش هرگونه ادراکی را داراست، تا بتواند مخاطب را با محیط درگیر سازد. بسیاری از محققان نقش عوامل محیطی را در افزایش و کاهش خلاقیت مورد بررسی قرار می‌دهند.
به عنوان مثال، وودمن و استون تعامل رفتار خلاق در سطح فردی را پیشن‌هاد کردهاند. در این مدل آن‌ها نشان میدهند
که خلاقیت محصول پیچیده ای از رفتار یک شخص در یک وضعیت داده شده است. وضعیت در شرایط نفوذ متنی و اجتماعی مشخص شده که یا تسهیلکننده یا مانع انجام خلاقیت است(Woodman, et al, 1993: 294). هیجان‌ها نیز، تغییرات ناگ‌هانی هستند که بعد از یک ادراک حسی یا تصور و یادآوری آن در رفتار پیدا می‌شوند و با اضطراب بدنی همراهند. خستگی، ناتندرستی، زمان طی روز، هوش، محیط، روابط خانوادگی و سطح آرزو‌ها از عوامل مؤثر بر هیجان ‌های کودک هستند. علیاکبر سیف انگیزش را به عنوان نیروی ایجادکننده، نگهدارنده و هدایتکننده رفتار تعریف می‌کند)سیف، 1393: 252-245). بسیاری از روان شناسان بین انگیزه و انگیزش تمایز قائل نشده آن‌ها را مترادف معنی میکنند. بعضی دیگر انگیزش را عامل کلی رفتار و انگیزه را عامل اختصاص رفتار خاص میدانند. روان شناسی تحولی معتقد است که انگیزة یادگیری از خود کودک سرچشمه می‌گیرد. علایق کودک، پرسش ‌ها و خواسته ‌ها منجر به آزمایش و دانش جدید می‌شود. هرقدر کودکان بر اساس علایق خود حرکت کنند و هرقدر به آن‌ها فرصت بدهیم تا بر اساس پرسش ‌های ذهنی خود پیش بروند، به همان اندازه فرایند یادگیری آن‌ها عمیق تر است )یوسفی، 1388 :180-181). بنابراین طراحی محیط در جهت ایجاد م‌هارت، اندیشه خلاق و علایق و انگیزه درونی موجب افزایش خلاقیت در کودک خواهد شد. جدول1 ارتباط عناصر اصلی با عوامل محیطی مؤثر بر خلاقیت را نشان می‌دهد.
ویژگی‌های مؤثر بر خلاقیت کودک
محیط به صورت ‌های مختلفی بر کودک و شخصیت او و بر افزایش خلاقیت او تأثیر میگذارد. گفته میشود از طریق اثر متقابل با محیط فیزیکی و اجتماعی، کودکان دانش و فهمیدن
را میآموزند (Tai, 2006: 11). همچنین برای این دوران ویژگی ‌هایی ذکر می‌شود که با تحریک و اثرگذاری بر روی آن می‌توان خلاقیت را در کودک افزایش داد:
تخیل : یکی از این ویژگی ‌ها قدرت تخیل کودک است، گفته می‌شود که تخیل کودک اساس خلاقیت اوست. کودکان قدرت تخیل شگفتانگیزی دارند که در سن 4-7 سالگی به اوج خود رسیده و با استفاده از چنین قوه تخیلی قادرند واقعیت ‌ها را مطابق آنچه در درونشان است تغییر دهند. این تغییر واقعیت ‌ها می‌تواند برای کودک خوشایند یا هولناک باشد. در صورت خوشایندبودن سهم بزرگی را در رشد خلاقیت کودک دارد (احمدی، 1382 :36). در الگوی بوهم دو فعالیت ذهن که با هم مرتبط و از هم متأثر هستند، موردنظر قرار میگیرند : بصیرت (بینش) تخیلی و تعلقی، پندار (توهم) تخیلی و تعلقی. در جریان بینش تخیلی، فرد گویا قادر به دریافت نقش‌ها و تصاویری با جوهرة بدیع و خلاقانه می‌شود (بوهم، 1381: 17).
کنجکاوی : کنجکاوی که از محرک ‌های مهم در امر یادگیری است )ایزدپناه جهرمی، 47 :1383). دیگر خصوصیتی است که با تحریک آن می‌توان خلاقیت را در فرد تقویت کرد. این ویژگی باعث می‌شود، کودک در جهت کشف و شناخت گام بردارد و قوة تخیل او تحریک شود. در رویکرد شناختی گفته می‌شود : کشف و شناخت موجب میشود که کودک به خود اعتماد به نفس پیدا کند و به جهش ‌های شهودی خلاق دست یابد )یوسفی، 1389 :127). همچنین نظریهپردازان بر این باورند که مشکلات محیط-رفتاری بر اثر کم تحریکی یا کمبود محرک است. مطالعات درباره محرومیت از تحریکاتحسی نشان می‌دهد که محروم کردن افراد از تحریکاتحسی موجب اضطراب شدید و ناهنجاری ‌های روانی می‌شود(Zubek, 1969: 57). برخی
نظریهپردازان هم پیشن‌هاد می‌دهند گاهی اوقات محیط باید پیچیده و تحریککننده باشد و هیجان را بازآفرینی کند و به افراد احساس کشف کردن محیط را بدهد(Bell, et al, 2001: 108). بنابراین «پیچیدگی»و «تحریککنندگی» محیط ‌های ساخته شده از جمله خصوصیات مؤثر بر خلاقیت کودک هستند.
پیچیدگی : بسیاری از مردم پیچیدگی را قرار گرفتن نامنظم اجزا متنوع تعریف میکنند. درحالی که دو نوع مجزا از تعریف پیچیدگی وجود دارد: “سازماندهی شده )منظم)” و “غیر سازماندهی شده )نامنظم)”. به عنوان مثال فرم ‌های بیولوژیکی بسیار پیچیده هستند و در عین حال سازماندهی شده و منظم هستند )911 :6002,.)Salingaros & Mehaffy تحریککنندگی : تحریک نیز زمانی رخ می‌دهد که میزان اطلاعات موجود در یک محیط، از ظرفیت پذیرش و درک انسان فراتر شود. تحقیقات نشان می‌دهد انسان ‌ها قادرند به طرز مطلوبی با سطوح متوسط و میانه تحریک کنار بیایند. همانگونه که تحریک بیش از حد باعث اختلال در عملکرد می‌شود، عدم تحریک و انگیزه ناکافی نیز ممکن است “ارگانیزم عملی انسان” را از تطبیق موفقیت آمیز با چالش ‌های محیطی محروم سازد)1982: 102- 122 ,Kaplan & Kaplan). سطح تحریکی که یک فضا در انسان به وجود میآورد، با ویژگی ‌های فضا‌های داخلی ارتباط مستقیم دارد.این ویژگی ‌ها به طور عمده باعث تحریک حواس انسان از جمله حس بینایی و شنوایی می‌شوند. از دیدگاه برخی روان شناسان محیط، متغیر‌های گوناگونی از جمله “الگو‌های نامربوط فضایی در یک فضا”، “پیچیدگی و رمزآمیز بودن فضا”، “تراکم زیاد الگو‌های فضایی”، “نور موجود در فضا”، “میزان گرما و

فایل : 46 صفحه

فرمت : Word

37900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط