مقاله در مورد تاریخ هنر ایران و جهان

مقاله در مورد تاریخ هنر ایران و جهان

فهرست مطالب
فهرست مطالب 1
مقدمه 4
اهمیت و ضرورت تحقیق 6
چهارچوب نظری و پیشینه تحقیق 8
هنر ابتدايي 8
هنرهاي بدوي 9
هنر بين النهرين 11
هنر آکد 12
هنربابل 13
هنر آشور 13
هنر مصر 14
هنر هند 15
هنر يونان باستان 16
آثار بجا مانده از هنر يونانيان 17
تاریخچه 20
هنر باختر در دوره نوزآيي ( رنسانس ) 20
كلاسيسم 20
شيوه ي باروك 22
شيوه ي رومانتيسيسم 23
نقاشان رومانتيسيسم 24
شيوه امپر سيو نيسم 25
قرن بيستم و جلوه هايي از نوگرا 26
هنر تجريدي (آبستره )‌ (انتزاعي) 30
پيكره سازي نوگرا 30
هنر ايران باستان 31
پيكره سازي و نقش برجسته 31
سفالگر 32
نقاشي 33
فلزكاري 34
هنر ايران بعد از اسلام 37
هنر سلجوقي 37
جلد سازي در عهد سلجوقي 38
يكي شيوه جلد سوخته و ديگري جلد ضربي 39
سفالگري در عهد سلجوقي 39
سبک ها و مکاتب هنر در جهان 46
مکاتب هنري جهان 47
نئوکلا سی سیسم 47
رومانتی سیسم 48
رئالیسم 48
امپرسیونیسم 49
سمبولیسم و آرنوو 50
اکسپر سیونیسم 51
کوبیسم 52
فوتوریسم 53
دادا و سوررئالیسم 53
باهاوس 54
آبستره 55
آبستره اکسپرسیونیسم 55
کنستروکتیویس 56
اپ آرت (اپتیکال آرت) 56
پاپ آرت 56
نتیجه گیری 59
مقدمه و بیان مسئله
هنر در لغت به معنای «فن، صنعت، علم، معرفت، امری توأم با ظرافت و ریزه كاری آن درجه از كمال كه فراست و فضل را در برداشته و نمود آن صاحب هنر را برتر از دیگران بنمایاند، كیاست، زیركی، خطر و اهمیت، لیاقت، كفایت و كمال» آمده است. هنر در مفاهیم دیگری نیز، از جمله «عشق» و «حقیقت» آمده چنان كه حافظ در شعر ذیل هنر را به ترتیب – در دو معنی – به كار برده است. در معنای اصطلاحی هنر، اختلافات زیادی به چشم می خورد كه نشان می دهد هنر به خاطر عمق و گستردگی و ظرافت خود، در عین پیدایی ناپیداست؛ چنان كه تولستوی، نویسنده كتاب معروف «هنر چیست؟» می نویسد: «براستی هنر كه از دیرباز از زمان افلاطون و ارسطو این همه گفت و گو در پیرامون خود برانگیخته، چیست؟ آیا هنر از درون انسان بر می خیزد؟ آیا مائده ای است آسمانی كه از ماورای ابرها به روح و جان حلول می كند؟ یا نه، آمیزه ای است از تمامی اینها و یا به باور «فروید» تبلور امیال سركوفته آدمی است؟» «هنر وسیله ای است برای ثبت و ضبط احساس انسانی در قالب مشخص و نیز انتقال آن در خارج از عوالم ذهنی و همچنین تفهم آن احساس هنر به دیگران است»
محمود بستانی ضمن تفسیر زیبایی كه از هنر به دست داده است، به نقش مؤثر آن در انتقال پیامهای مهم اشاره می كند. وی می نویسد: «هنر در تجربه انسانی، روش خاصی از بیان حقایق زندگی است، یعنی اگر زبان علمی یا عادی كه ما آن را در زندگی روزمره خود به
كار می گیریم دارای این ویژگی است كه بیان مستقیم حقایق می باشد، زبان هنر نیز این زیژگی را دارد كه بیان غیرمستقیم همین حقایق است. تفاوت این دو زبان آن است كه زبان نخست بر نقل حقایق به صورت واقعی خود استوار است، در حالی كه زبان هنر بر عنصر تخیل استوار است. به عنوان مثال اگر بخواهیم اهمیت انفاق در راه خدا را بیان كنیم، می گوییم هر كسی برای خشنودی خدا اموال خود را انفاق كند چند برابر آن پاداش خواهد گرفت، در این حالت این سخن یك بیان واقعی یا عادی یا علمی می باشد.
اما هنگامی كه همین مفهوم را با آیه كریمه: «مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله كمثل حبه؛ داستان کسانی که مالشان را در راه خدا می بخشند چون داستان دانه ای است. بقره/261» بیان می كنیم، این تعبیر یك بیان «هنری» خواهد بود و تفاوت تعبیر گذشته با این تعبیر، ایجاد یا افزون یك رابطه جدیدی میان «انفاق» و «دانه گندم» است. با توجه به تعاریف یاد شده هنرمند كسی است كه: «اندیشه ها و عواطف خویشتن را یا از طریق «قلم» یا «قلم مو» و «چكش» یا ابزار تولید آواها به صورت «شعر»، «نثر» و «نقاشی» و «تندیس» و «موسیقی» به منصه ظهور برساند و بدین وسیله دیگران را در مسیر فكری و عاطفی خود قرار دهد».
از مجموع تعاریفی كه برای هنر شده است، می توان دریافت كه هنر از عناصری تركیب می یابد كه با وجود آنها انسان می تواند به دستاوردهای لطیفی از احساس آدمی دست یابد كه در شرایط دیگر، چنین امكانی میسر نمی باشد. این عناصر عبارتند از: تخیل، ذوق، خلاقیت و زیبایی.
اهمیت و ضرورت تحقیق
تلاش برای سامان دهی یک بایگانی(آرشیو) ملی هنر معماری و شهرسازی ایران در راستای تدوین دانشنامه شهرسازی و سبک شناسی هنر معماری ایران زمین
چنانکه پژوهشگران و دانشجویان عزیز مشاهده می کنند، کوشش شده تا در سرآغاز و در پیشگفتار چاپ نخست، و همچنین در پایان کتاب زیر عنوان «اشاره ای چند به برخی از نارسایی های کتاب دوم، به کمبودها و بعضی برداشت های نادرست در دو کتاب برگردانده شده به فارسی اشاره هایی بشود».
در آن سه نوشته یادآور شده ام که نویسندگان هر دو کتاب یعنی آ ثاری که در مجموعه ای مجدد چاپ رسیده اند . با هنر معماری ایران در دوران بعد از اسلام آشنایی لازم نداشته اند و به همین دلیل نقش اساسی معماری ایران در شکل بخشیدن به معماری دیگر سرزمین های اسلامی و تکوین آن ها در زمینه هایی چون نقشه (پلان)، فضاسازی و حجم بندی، پوشش ، جنبه های ایستایی ، و گونه های مختلف تزیینات معماری ، مورد تجزیه و تحلیل و اقع نشده و جایگاه بسیار مهم آن مورد شناسایی و معرفی قرار گرفته است با این حال ، بایستگی برگرداندن آن دو اثر را ضرور می دانستم و باور دارم که مطالعه آن ها برای پژوهشگران و دانشجویان رشته های باستان شناسی و معماری و هنر در ایران بسیار لازم است زیرا آنان در کار بررسی و آموختن هر چه ژرف تر هنر معماری ایران در دوران بعد از اسلام، نیاز به آن دا رند تا با پزوهش های انجام شده درباره چگونگی شکل گیری ، تحول وتاثیر پذیری هنر معماری دیگر سرزمین های اسلامی که در این کتاب آورده شده آشنایی لازم پیدا کنند؛ پدیده ای که می تواند بر گستره دیدشان تاثیری کارا بگذارد همچنان که در کار بررسی های سبک شناختی «تطبیقی» نیز میتواند پژوهشگران را یاری دهد.
در همین جا لازم می دانم یادآور شوم زمان آن فرا رسیده است که به اعتبار یافته های تازه در جریان پژوهش ها و کاوش های باستان شناختی چند دهه اخیر و آنچه در جریان گمانه زنی ها، پی گردی، لایه برداری ها در جایگاه های باستانی و تاریخی چون تپه هگمتانه، مجموعه تخت سلیمان ، بیشاپور (آشکار شدن مسجد یا مدرسه چهار ایوانی ، بنای به احتمال حکومتی آغاز اسلام)، یافته های تپه میل (حیاط مرکزی رواق دار) ، آثار جالب بندیان دره گز، یافته های تارین قلعه میبد، بنای جالب دره شهر با گچ بری های حدود قرن سوم یافته
های مرحله نخستین بنای مسجد جامع اردستان و مقصوره آن، یافته های مسجد اولیه در جامع اصفهان، شناسایی آثار مسجد نخستین در جامع مبید، در زیر آثار دوره آل کاکویه، شناسایی مسجد جامع ساوه و یافته های تازه آن، یافته های مسجد جامع ورامین و اهمیت آن در روند بعدی ساخت مسجدهای ایران، بررسی ها و یافته های قابل توجه در بسطام و زوزن، یافتن کتیبه های دوران آل بویه در جامع نطنز و حرم شاهزاده عبدالعظیم و بسیاری دیگر و برپایی کنگره های معماری و شهرسازی و انتشار مجموعه های مختلف ، موجبات تشکیل پژوهشگاه هنر معماری و شهرسازی ایران با شرکت شماری از باستان شناسان صاحب نظر و استخوان خرد کرده و تنی چند از معمارانی که سال ها در کار مرمت بناهای تاریخی آبدیده شده اند و هر دو گروه بر جانمایه معماری ایرانی و ویزگی های آن شناخت لازم یافته اند تشکیل بگردد.
چهارچوب نظری و پیشینه تحقیق
هنر ابتدايي   
  مقصود ما از هنر ابتدايي جلوه هاي آفرينش هنري توسط انسانهايي است که هنوز نتوانسته اند پاي در جاده تمدن بگذارند و از اين رو فرهنگ آنها ساده و ابتدايي است . هنر ابتدايي از يک طرف شامل هنر غارنشينان زمانهاي بسيار دور مي شود و از سوي ديگرهنر انسانهايي را در برمي گيرد که در زمانهاي اخير و حتي امروز در نقاط دور افتاده کره زمين زندگي بدوي خود را مي گذرانند . در حدود 50 هزار سال قبل يعني دوران ديرينه سنگي انسان در غارها زندگي مي کرد . او نقاشيهايي از خود باقي گذارده که از هر لحاظ موجب شگفتي بشر امروزي است  هنر غارنشينان را مي توان اولين بخش از تاريخ تفکر ، تخيل و خلاقيت بشري بشمار آورد . چرا که به واسطه قابليت ساختن تصوير و نماد ( سمبل ) بود که بشر توانست بر محيط خود مسلط شود .
در غارهاي جنوب فرانسه و شمال اسپانيا تولد اين توانايي بشري را مشاهده مي کنيم . انسان غارنشين بوسيله تصاوير ي که به ديواره اين غارها کشيد ، مي توانست تجربيات زندگي پر کنکاش خويش را ثابت و پا برجا نگه داشته و جريانات بهم پيوسته زندگي را بصورت شکلهاي ساکن و مجزا از هم نشان دهد . طريقه ترسيم پيکر ( فيگور ) حيوانات آنطور که در نقاشيهاي غار لاسکو فرانسه ديده مي شود طبيعت گرايانه ( ناتورالسيمتي ) است . طوري که نقاش سعي کرده حرکت پيکر حيوان را تا حد امکان طبيعي و نزديک به واقعيت نشان دهد . گر چه پيکرها بسيار نزديک به طبيعت و درست کشيده شده اند ، ترتيب و آرايش آنها برروي ديوارها نشان مي دهد که هنرمند به هيچ وجه در بند رابطه تصاوير با يکديگر نبوده است و هيچ تنظيمي در مورد کمپوزيسيون ( ترکيب بندي ) صورت نگرفته است . 
     هنرمند شکارگر از سطوح نامنظم و دست نخورده ديوارها يعني از برجستگي و فرورفتگي ها و لبه ها با مهارت استفاده کرده است تا به شکلهاي خود واقعيت بيشتري بدهد . بطور مثال يک برآمدگي ديوار که در داخل طرح يک گاوميش قرارمي گيرد مي تواند حجم شکم جانور را القاء کند
هنرهاي بدوي
     درميان فرهنگ هاي مختلف بشري فرهنگ سرخ پوستان ، اسکيموها و برخي سياه پوستان را اغلب بدوي ( پريمي تو ) مي نامند . مردم در اين فرهنگ ها در تماس مستقيم با طبيعت زندگي مي کنند و براي ارتباط با نياکان واقعي و اساطيري خويش و همينطور با عالم وجود از آيين ها و مراسم روحاني و نيز دست ساخته هاي جادويي استفاده مي کنند از اين رو قسمت عمده آثار هنري آنها جنبه مذهبي دارد که در اين ميان تنديس هاي خلاصه و اغراق شده از پيکره آدمي داراي اهميت بسزايي است . اين مردم چون علاقه خاصي به حفظ سنت هاي خويش داشتند در آثارشان صورتک هايي ( ماسک هايي ) نيز مشاهده مي
شود . صورتکها تقريباً هميشه ارواحي را بطور تمثيلي و نمادين ( سمبليک ) مجسم مي کنند . بدين معني که مردم با استفاده از صورتک خود را به شکل ارواح نياکان موجودات اساطيري قهرمانان ، حيوانات و خدايان طبيعي در مي آورند .     آثار سياه پوستان افريقايي و آنچه به هنر آفريقايي مشهور است در واقع آثاريست که توسط سياهان مناطق استوايي قاره آفريقا بوجود آمده است . در اين ميان تنديسهاي چوبين شهرت بيشتري دارند . در اغلب تنديسهاي آفريقايي پيکر انسان به طرزي تجويدي (آبستره ) و دور از واقع نشان داده مي شود .( آبستره : برداشت شخصي از يک موضوع ) اما بايد اشاره کنيم که گاهي شيوه هاي طبيعت گرايانه نيز در کار تنديس سازان سياه پوست بروز مي کند . مثلا در يک مجسمه مفرقي که بي ترديد تنديس يکي از پادشاهان باستاني نيجريه است . پيکر شاه با حجم پردازي واقع گرايانه ارائه مي شود .
     آثار سرخپوستان امريکايي و آثار حکاکي و نقاشي روي صخره نيز در ميان آثار سرخپوستان اوليه اهميت دارد . تصور مي شود که اينگونه نمايشها و حکاکي ها اکثراً در مکانهايي جاي گرفته که از آنها براي اجراي مراسم دسته جمعي ويا سبک اعمال مذهبي خصوصي استفاده مي شده است . در بعضي نمونه هاي صخره نگاري نقوش تازه اي روي نقش هاي قبلي کشيده شده اند که حاکي از تکرار مراسم در همان مکان است .
هنر بين النهرين
     با حضور سومريان و آغاز تاريخ مکتوب ، جادوي کهن جاي خود را به مذهب خدايان داد . خدايان توفان ، آسمان ، آب ،ماه ، خورشيد ، عشق و باروري . از نمونه هاي بدست آمده از آثار سومريان معلوم مي شود که هنرمندان سومري براي ساختن تصاوير و پيکرهاي انساني قواعدي ابداع کرده بودند . چشم هاي بزرگ پيکره هاي هل اسمرو دارک از جمله خصوصيات هنر پيکره سازي سومري است . در پيکره هاي کوچک روي يک جعبه تدابير تصويري ديگري مي بينيم . پيکره ها به نحوي قرار گرفته اند که همانند يک
نوار فيلم توالي صحنه ها را نشان مي دهند . اين صحنه ها عبارتند از صحنه هاي پيروزي نظامي و مناظر بعد از آن ، اکثر پيکره ها نيم رخ هستند . اما چشمها همچنان که در هنر خاور نزديک معمول است تمام رخ و بسيار بزرگند . هنرمند همه حالتها و زاويه ديدهايي را که ممکن است به پنهان شدن يا مبهم شدن بخش هاي مشخصه پيکرها بيانجامد از کار خود دور مي کنند .مثلاً وقتي پيکري در وضعيت نيم رخ کامل قرار مي گيرد معمولاً بايد يک دست و يک پا از نظر پنهان شود . بدن نصف پهناي واقعيش را داشته باشد و چشم بطور کامل ديده نشود . اما هنرمند سومري همه اين قواعد را زير پا مي گذارد . او از بعد نمايي و ديد خاصي استفاده مي کند که نمونه آن را در گاوهاي غار لاسکو ديده ايم .
 هنر آکد
     تنديس برنزي پادشاهي که از نينوا بدست آمده است . تجسمي است از مفهوم جديد حاکميت مطلق .     مشخصات تنديس : چشمهاي بزرگ که به واسطه فقدان سنگهاي گرانبهايي که زماني در داخل حفره آنها قرارداشته اند بزرگتر هم شده است و ابروهاي بهم پيوسته آن ظاهراً از سنتي ديرينه سرمايه گرفته است . دهان حساس اين تنديس نيز يادآور واژه ( زن آکدي ) است .     وحدت شکلهاي طبيعي و غيرطبيعي که وجه مشترک هنرهاي بين النهرين است با وضوح بيشتري ديده مي شود . لوحه سنگي نارامسين که معروف به لوحه پيروزي نارامسين است که ديگر از مشخصات هنر آکدي است .فرزند جنگ طلب سارگن سپاهيان پيروزمند خود را به بالاي يک کوه جنگلي رهبري مي کند . پادشاه که از همه سربازان بلند قامت تر است پا بر پيکر دو تن از دشمنان نهاده و حالت مشخص دارد . او سرپوشي شاخدار بر سر گذاشته است که کنايه از الويت اوست .
درمقايسه پيکره هاي اين لوح سنگي ، پيکره هاي سومري خشک و رسمي به نظر مي رسد . هنرمند آکدي در اين اثر گرچه از لحاظ تجسم پيکره ها به سنت هاي کهن پايبند است مع الهذا بر احساس و بينش شخصي تکيه مي کند
 هنربابل
     يکي ازجلوه هاي هنر بابل لوحه سياه رنگي است که متن قوانين حمورابي به طور زيبا برآن کنده شده است . شامل نقش برجسته اي از حمورابي است . در اينجا حمورابي از خداي خورشيد براي ارائه قوانين مذکور الهام مي گيرد .
خداي خورشيد در وضعيت سنتي تجسم پيکره ها ( نيم رخ و تمام رخ ) نمايانگر شده است . در حالي که حمورابي به وضعيت نيم رخ نزديکتر است و اين دوگانگي ساختاري براي نشان دادن مقام هر يک از اين دو شخصيت است . خداي خورشيد که مقامي بالاتر دارد و با حالتي تشريفاتي و رسمي ارائه شده است . 
هنر آشور
     اساساً هنر کنده کاري روي سنگ و نقش برجسته است و برخلاف ساير تمدنهاي بين النهرين از آشوريان تنديسهاي استوانه اي و گرد به ندرت باقي مانده است . حتي چهارپايان بالدار هم تنديسهاي نقش برجسته اي به حساب مي آيند که در بستر سنگي خود گرفتار مانده و بصورت نقش برجسته در سه سطح هستند .
    روايت جشنها به صورت تصوير به سطوح صاف و يکدستي احتياج داشت که بر روي آن لشکرکشي ها ، محاصره ها ، فتوحات ، کشتارها و شکار حيوانات وحشي که تمامي اوقات پادشاهان را اشغال مي کرد تقريباً بدون پايان و انجام تکرار مي شود . هنرمندان که در محدوده يک سطح چهار گوش کار مي کردند ، زباني يک تصويري ابداع کرده بودند که در عين خشکي و قراردادي بودنش قدرت توصيفي و روايي فراوان داشت . پيوستگي و

فایل : 51 صفحه

فرمت : Word

37900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط