مقاله در مورد بررسی عوامل بزهکاری زنان

مقاله در مورد بررسی عوامل بزهکاری زنان

مقدمه
مطالعه علل و عوامل وقوع جرایم در جامعه همواره از مشغله های ذهنی – علمی پژوهشگران آسیب شناسی اجتماعی بوده است. با کشف اولیه این عوامل، کوشش در طبقهبندی آنها دومین گام جامعه شناسان می باشد. در این میان پدیده ی مهم مطالعه در حوزه ی آسیب شناسی جنسیت مجرمان زن همیشه در پرده ای از راز و حریم عفت آلود نهفته است که خود باعث نوعی عدم شناخت و دامن زدن به پاره ای از کج اندیشی ها و تحلیل های غرض آلود بر ضد جنسیت زن از قدیم الایام بوده است. هدف مهم این بررسی مطالعه و کشف عوامل اصلی بزهکاری زنان هم چنین زمینه ها و راهکارهای پیشگیری و بطور کلی موانع بروز جرم زنان می باشد.
فصل اول:
کلیات
مبحث اول: اهداف و سوالات تحقیق
طرح مساله و بیان موضوع:
رشد جرایم در سالهای اخیر در ایران توجه برانگیز و مساله زا گردیده است. بطوریکه یک پژوهش در این زمینه شاخص رشد جرایم را در مناطق پیرامونی و حاشیه نشینان شهر حاد ارزیابی نموده و اظهار می دارد.
 در بروز جرایم سرقت و اعتیاد که سابقاً و سنتاً در استیلای مردان بود، حضور زنان چشمگیر است.(36%) این امر نشان دهنده یک مساله اجتماعی برای جامعه و زنان بوده و شناخت عوامل بروز این نابهنجاری ها و آسیب ها مهم است. یک سوی نظر به این بزهکاری طبقه بندی آنها از دید خود عاملان ای کژرفتاریهاست؛ سویه ای که کمتر بدان توجه شده است. سویه دیگر، راهها و پدیده های منع کننده و پیشگیرانه از جرایم زنان می باشد؛ زنانی که به دلایل مثبت یا منفی وظیفه سرپرستی خانواده را بر عهده دارند.
اهداف و سوالات پژوهش
این بررسی تلاش می کند به اهداف زیر دست یابد و به سوالات آن پاسخ دهد:
1. طبقه بندی عوامل بروز جرم زنان به عنوان متغیر مستقل.
2. تعیین سطح اثرگذاری عوامل مجرمانه با شیوه تحلیل مسیر و همبستگی آنها با هم.
3. طبقه بندی و شاخص سازی جرم به عنوان متغیر وابسته (رگرسیون چندمتغیره)
4. طبقه بندی و شاخص سازی متغیرهای مستقل پیش بین (تعدیل کننده) به عنوان موانع بروز جرم زنان.
5. تعیین سطح اثرگذاری موانع پیشگیری از جرم به شیوه تحلیل مسیر و سطح همبستگی آنها با عوامل بروز جرم زنان سرپرست خانوار.
6. بیان مشخصات اولیه فردی، خانوادگی مجرمان زن سرپرست خانوار.
مادر به عنوان یکی از بسترهای عاملی و تعیین کننده در اثر گذاری بر جرم زنان و همسویی بالا با تربیت دختران (الگویابی جنسیتی) و با توجه به حوزه خاص پژوهش یعنی زنان زندانی
سرپرست خانوار  در طبقه بندی و شتخص سازی متغیرهای تعدیل گر و مستقل ثانوی ارزش دهی بیشتر و بار معنایی بالاتری به نقش شاخصهای مادری اعطا گردیده است.
تحقيقات پيشين    
  به لحاظ تاريخي نرخ هاي جرايم مردان به استثناي برخي جرايم به مراتب بالاتر از زنان بوده است. در سال 1997،‌ 78 درصد كل جرايم ثبت شده در ايالت متحده آمريكا توسط مردان انجام شده است كه 5/74 درصد آنها جرايم شديد بوده است. 
از جمله جرايمي كه در آمريكا به تفكيك جنس بيان شد،‌ سرقت مي باشد كه در اين مورد 90 درصد از سارقين توقيف شده در سال 1997 مردان بوده اند. پيمايشهاي بين المللي نشان مي دهد كه به ازاء هر زن مجرم 154 مرد مجرم وجود دارد.
يافته هاي يك پژوهش در استراليا نشان مي دهد كه نرخ هاي عمومي بزهكاري مردان نيز بيشتر از زنان بوده است، به گونه اي كه 93 درصد رفتار بزهكارانه توسط مردان جوان و 17 درصد بوسيله زنان جوان انجام شده است .   
بيان مسأله    
زندان زنان با هدف محافظت اجتماعي و محدود كردن زنان متخلف با اين اميد كه آنها نتوانند در آينده مرتكب جرم شوند و هم چنين با هدف بازداري زنان از محل جنايي از طريق نهادينه كردن تدريجي ترس از مجازات بوجود آمد. در دهه هاي اخير، بازپروري زنان متخلف و بازگشت آنها به اجتماع از ديگر اهداف زندان زنان بوده است. جامعه شناسان اهداف بازداري از جرم و بازپروري كه در برنامه ريزي هاي زندان زنان به طور جدي مورد توجه بوده است را مورد نقد و بررسي قرار داده اند.
آنها اين مسأله را مورد بررسي قرار دادهاند كه آيا محبوس نمودن زنان متخلف به عنوان نوعي مجازات مي تواند تأثير بازدارندگي داشته باشد؟ در حالي كه آمارها بيانگر آن است كه بين 30 تا 50 درصد از كساني كه از زندان آزاد مي گردند، ‌مجدداَ مرتكب جرم مي شوند.
زنداني كردن زنان مجرم به عنوان يك روش مجازات شيوه اي جديد و به توسعه اجتماعي دنياي معاصر مربوط مي شود. به اعتقاد فوكو (1378) زندان مي بايست يه عنوان يك دستگاه انضباطي جامعه مسئوليت تربيت جسمي و اخلاقي افراد، قابليت كاري آنها،‌ رفتار روزمره و رشد استعدادهايشان را به عهده گيرد. بنابراين زندان محل اقامتي است كه در آن مجرمين مدت معيني تحت كنترل كاركنان زندان سپري مي نمايند با اين اميد كه فرد در محيط زندان با كمك مددكاران اجتماعي و كارشناسان تربيتي زندان امكان بازگشت به زندگي همراه با همنوايي با هنجارهاي اجتماعي براي او فراهم گردد. 
فرايند زندان پذير شدن يا جامعه پذيري زنان در زندان يكي از موضوعات مورد بحث در رابطه با زندان زنان است. زنان در زندان با فشارهاي عصبي و مشكلات اجتماعي نظير سلب آزادي، ‌ممنوعيت ارتباط با خانواده و دوستان پيشين و تحمل روشهاي انضباطي سخت مواجه هستند كه ناچار هستند از طريق جامعه پذيري شدن، با هنجارهاي حاكم در زندان يك دنياي جديد و قابل تحمل براي خودشان بسازند، ‌فرايند زندان پذير شدن يا جامعه پذيري در زندان به شكل گيري «خرده‌فرهنگي زندانيان » منتهي مي شود كه اين خرده فرهنگ با هنجارها و ارزشهاي حاكم بر جامعه در تعارض است.  
در اين ميان تفاوتهاي فردي زنان،‌ نوع شخصيت فرد، شيوه هاي جامعه پذيري فرد قبل از ورود به زندان و ارتباطات فرد با بيرون از زندان موجب مي گردد كه فرايندهاي جامعه پذيري در زندان براي همه افراد به يكسان انجام نگرديده و برخي از آنها نتوانستند دنياي اجتماعي زندان را قبول نمايند. در نتيجه با فرسودگي روحي و رواني و ناسازگاري اجتماعي در زندان مواجه مي‌شوند. از طرف ديگر افرادي كه فرايند زندان پذير شدن را به سهولت طي نموده و كدهاي اخلاقي دنياي اجتماعي زندان را قبول كرده و به سرعت اين كدهاي اخلاقي در آنها نهادينه مي شوند، پس از آزادي از زندان به اين دنياي اجتماعي وابسته مي باشند كه پيامد آن ارتكاب مجدد جرايم است. خرده فرهنگ زندانيان نه تنها از تجارب درون زندان بلكه از الگوهاي رفتاري محيط بيرون از زندان كه زندانيان با خودشان به زندان مي آورند شكل مي گيرد. خرده فرهنگ زندانيان تركيبي از چندين گونه خرده فرهنگهايي است كه در خارج از زندان وجود داشته و به وسيله افراد وارد زندان شده است. با توجه به وجود خرده فرهنگ زندانيان،‌ حتي اگر سازمان رسمي زندان برنامه هاي تربيتي ‌آموزشي، ‌اصلاحي و بازپروري داشته باشد، ‌اين برنامه ها با خرده فرهنگ زندانيان در تضاد قرار گرفته و چنانچه فرايند
زندان پذير شدن موفق شود برنامه هاي بازپروري و اصلاحي زندان با شكست مواجه خواهد شد.
يكي از پيامدهاي منفي زندان زنان، ‌ايجاد فرسودگي روحي در بين زنان زنداني است كه به شكل افسردگي،‌ نا اميدي و انزوا ظاهر مي شود. فرسودگي روحي موجب پيدايش رفتار خشونت آميز گرديده كه بعضاً به خود زني بين زنان كه سابقه نداشته و محيط زندان براي آنها نامأنوس و غير قابل تحمل است منجر مي شود.    
پيامد منفي ديگر زندان زنان تأثير مجازات حبس بر خانواده هاي آنها است. اعمال برحسب ارتكاب جرم به زنان متأهل،‌ احساس تعلق،‌ تعهد و تقيّد فرزندان به مادران در بند را كاهش مي دهد. برچسب ها همچنين اقتدار مادران در نزد فرزندان به علت ارتكاب جرم و غيبت طولاني مدت از محيط خانواده و اقامت در زندان موجب مي گردد تا فرزندان احساس خودمختاري و آزادي بيشتري نموده و اوقات فراغت خود را در بيرون از خانه يا «گروههاي همسال بزهكار» سپري نموده و با هنجارهاي گروه بزهكار سازگار مي شوند.  
به اعتقاد ماترا (1964) در گروههاي همسال بزهكار، ‌فرزنداني كه به علت زنداني شدن مادرانشان منزلت اجتماعي آنها پايين آمده است يك نوع ساخت هاي زباني را مي آموزند كه آن ساختها آنها را قادر مي سازد كه رفتار بزهكاران را توجيه نمايند. زنداني شدن زنان، به ويژه در جوامع سنتي، ‌موجب گسستن آنها از شبكههاي نيرومند خانوادگي، ‌خويشاوندي، ‌همسايگي و قومي و قبيلهاي گرديده كه موجب انزواي اجتماعي آنها مي‌شود. طرد اجتماعي زنان پس از آزادي توسط اين شبكهها به بيپناهي آنها منجر گرديده و زمينه را براي نقل مكان آنها و زندگي در محلههاي گمنام مي گردد و اين محله ها مستعد رفتار جنايي است. در جوامعي كه مساعدتهاي مالي نهادها و سازمانهاي حمايتي به زنان آزاد شده از زندان ناچيز بوده و نمي تواند نيازهاي مادي آنها را تأمين نمايد، مشكلات رفاهي موجب مي گردد تا آنها مرتكب جرايم و آسيبهاي اجتماعي نظير سرقت و مواد مخدر شوند.  
افزايش زندانيان زن در زندانهاي موقت و زندانهاي دائم مشكلات فراواني را بوجود آورده است. يكي از اين مشكلات مربوط به آن گروه از زندانيان است كه بچه هاي نوزاد داشته و يا حامله هستند و مجبورند نوزادان خود را تا مدتي در زندان تحت مراقبت خودشان نگاه دارند و در اين مورد بچه‌هاي زنان محبوس نيز به همراه مادرانشان قرباني جرايم و شرايط اجتماعي هستند. چنين فرزنداني از يك زندگي با ثبات خانوادگي محروم بوده و ممكن است در آينده از الگوههاي رفتاري مادرانشان تبعيت كنند.   
با اين حال در مقايسه با تفاوت مردان و زنان در ارتكاب بزهكاري ملايم نظير دزدي به مراتب كمتر از مردان بوده است.
اطلاعات آماري زندانيان ايران در 6 ماه اول سال 1382 نشان مي دهد كه بيش از 96 درصد از محكوميني كه به مجازات حبس محكوم شده اند ، مرد مي باشند.
چارچوب نظري    
نظريه هاي اوليه تفاوت در آمارهاي جنايي زنان و مردان را به عوامل زيستي و روان شناختي نسبت مي داده اند. نظريه پردازاني مثل لومبروزو و فرويد علل زيستي و رواني را در تحليل جنسيت و آمارهاي جنايي مورد توجه قرار داده اند. آنها به تفاوتهاي ذاتي ميان زنان و مردان اشاره نموده و جنسيت را به عنوان يك نظام از روابط قدرت در جامعه انكار مي كنند.
به عقيده فرويد زنان در مقايسه با مردان بيشتر احساسي، حسود، ‌انتقام جويي و منفعل هستند كه اين ويژگي ها با روحيه مادر بودن متعادل شده و اين موجب كاهش مشاركت زنان در رفتار جنايي مي گردد. فرويد موقعيت نسبتاً قدرتمند مردان در دنيا را امري بديهي دانسته‌ تا نمونه هاي گوناگوني از سلطه مردان نظير خشونت خانگي و كودك آزاري را توجيه و تحليل نمايد. 
نظريه تداعي اختلافي تبين زيستي و رواني تفاوتها در نرخ جرايم زنان با مردان را رد كرده و  بر اين باور است كه رفتار مجرمانه ياد گرفته مي شود و تحت شرايط زيستي تعيين نمي‌گردد.
ساترلند بر اين واقعيت تأكيد دارد كه زنان به صورت متفاوتي تربيت مي شوند. براي مثال آنها همان آزاديهاي مردان را دارا نيستند و به همين علت نرخ جرايم زنان از مردان كمتر است. از ديدگاه نظريه كنترل اجتماعي پائين بودن ميزان جرايم زنان نسبت به مردان ناشي از اين امر است كه در محيطهاي خانگي كنترل بر دخترها بيشتر از پسرهاست.
بنابراين زنان هنگامي مرتكب جرم مي شوند كه از سوي مردانشان مورد كنترل  قرار مي گيرند. جامعه شناسي فرانوگرا در رابطه با جرايم زنان به هويت جنسي پرداخته و به هويت مردانه و رابطه آن با جرم و رفتارهاي خشونت آميز توجه نموده و اين موضوع را مورد بحث قرار داده كه جرم يك مسأله مردانه است. زيرا اين مردان هستند كه هويت آنها بر اساس خطر پذيري شكل گرفته است. يك نوع شناسي از اثر سازي مردانگي را به تصوير كشيده كه در آن شيوه اي كه جنسيت در جامعه فرصتهاي مشروع و نامشروع بيشتري را براي مردان نسبت به زنان بدست مي‌آورد را مورد توجه قرار داده است. به اين ترتيب اكثر مردان جرايمي را كه هم ناشي از قدرتمندي است و هم از بي قدرتي نشأت گرفته است، ‌مرتكب مي شوند. در حالي كه زنان اساساً مرتكب جرايمي مي شوند كه ناشي از بي قدرتي است. مردانگي براساس دسترسي به قدرت و منابعي است كه در بيرون منزل و در محل كار وجود دارد و فرصت ارتكاب جرم در اين مكان براي مردان بيشتر است. جامعه شناسي فرانوگرا هم چنين معتقد است از آنجا كه هويت زنان به طور سنتي بيشتر بر اساس كار در منزل شكل مي گيرد و نسبت به مردان از منابع و قدرت كمتري برخوردارند انواع جرايمي كه آنها قادر به ارتكابش هستند ،‌خيلي محدود مي شود. 
این پژوهش به سوالات اساسی زیر پاسخ می دهد:
1. بزه و یا جرم چیست و چه کسی بزهکار گفته می شود؟
2. ریشه و علل بزهکاری زنان چه می باشد؟
3. چه جرم هایی بیشتر توسط زنان انجام می شود؟
4. آیا ارتکاب جرم رابطه ای با جنسیت مرتکب دارد؟
5. چرا مردان در مقایسه با زنان بیشتر مرتکب جرم می شوند؟ آیا این فرضیه که نرخ بزهکاری زنان همواره کمتر از مردان می باشد، صحیح است؟
6. چه اتفاقی در فرآیند جامعه پذیری زنان رُخ می دهد که آنان غیر بزهکار و مردان بزهکار تلقی می شوند ؟
مبحث دوم: حوزه های نظری و پژوهشهای وابسته به جرایم زنان
پژوهشهای نظری فراوانی بزهکاران زن و جرایم آنها را مورد مطالعه قرار داده اند. لذا مطابق آنها با توجه به فاکتورهای آزمون در این بررسی، عوامل خانوادگی بروز جرم در زنان در شش حیطه اند:
عامل پدرانه:
آیتمهای اعتیاد، زندانی شدن، بدرفتاری، ناپدری و بی اعتقادی پدر به اصول اخلاقی و دینی
عامل مادرانه:
شامل تمام موارد مورد قبلی بجز زندانی شدن که جایگزین آن اشتغال مادر لحاظ شده است. حضور مادر در محیط خارج از خانه بستری برای سردی عاطفه، کاهش تماسهای رودرروی دختران با مادر و ضعف در ارتباط هیجانی بین آنها می گردد. گزینه حضور نامادری در این عامل جایگزین فاکتور ناپدری شده است.
عامل والدینی:
بطور مشترک به عنوان فاکتورهای بروز جرم از سوی پدر و مادر زمینه سازی می گردد؛ شامل عدم پذیرش فرزند، نزاع و ناسازگاری زناشویی آنها، مقایسه بین فرزندان، تبعیض، غیبت و عدم حضور هر دو ، محبت افراطی.
عامل آموزشی:
فاکتورهای بی سوادی اکثر اعضای خانواده، و کم اهمیتی سواد و علم نزد والدین.
عامل فردی- روانشناختی:
عدم تامین نیازهای عاطفی- روانی، انزوا، ترس از جدایی والدین، عدم اعتماد بنفس، تنفر از خانواده، دوست ناباب، بی توجهی به فرد در جمع و بدرفتاری فرزند
عامل اقتصادی:

فایل : 63 صفحه

فرمت : Word

37900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط