info@articlefarsi.ir پشتیبانی 10 صبح تا 2 شب ادرس

مقاله فارسی مديريت علمي تيلور

مقاله فارسی مديريت علمي تيلور

مديريت علمي تيلور بر 7 اصل استوار بود
اصول بر مبناي علمي حرف اول تيلور بود. او گفت كار تخصصي انجام دهيد و به ازا كار بيشتر پاداش ايراد: تيلور آدمها را ماشين فرض كرد.
براي رفع اين ايراد ؟؟ نئوكلاسيك بوجود آمد. مشكلات اين مكتب اين بود كه اجزا هر كدام به سمت خودش مي رفت مثلا اگر شهرداري، دانشگاه،‌ بيمارستان و … را در نظر بگيرم هر كدام كار خود را ميكرد بري رفع اين كمبود تفكر سيستمي نياز داريم.
اين تفكر مي خواهد: اجزا را طوري كنار هم بچيند كه آنچه قرار حاصل شود به بهترين وجه باشدعلم سيستم ها را دانشمندي بنام
تعريف: سيستم عبارت است از كل متشكل از اجزا كه اين اجزا در جهت رسيدن به يك هدف مشخص با يكديگر در تعامل باشند. و براي تكميل اين تعريف يك نظريه داد.
نظريه عمومي سيستم ها: بر خلاف پديده هاي فيزيكي مانند جاذبه والكتريسيته پديده حيات فقط در موجوديتهاي منحصر به فرد بنام ارگانيسم يافت مي شود كه اين ؟؟ سيستم است
هر ارگانيسم سيستم است بدين معناست كه اجزا و ؟؟ گروه هاي آن در تعاملي طرفيني نظمي پويايي است.
ـ هدف نظريه عمومي سيستم ها: (نظريه ؟؟) كشف ؟/ و نظم ذاتي در انواع پديده ها براي اين كشف:‌اگر هر پديده اي چند خصايص داشته باشد شما توانسته ايد به هدف خود برسيد وآن را شناسايي كنيد.
ـ خصايص سيستم ها: 1ـ نظم: وارد سازمان مي شويم اولين چيزي كه مشخص مي كند آن سازمان منظم هست يانه؟ چارت سازماني
2ـ وابيتگي اجزا: در عين اينكه هر يك از اجزا كار خود را انجام مي دهد باهم و در كنار هم كار مي كند.
3ـ تعامل: اگر اجزا با هم ارتباط برقرار كنند و ارتباط همگانه شد
4ـ كليت: نتيجه همگرايي اجزا بشر از جمع نتايج اجزا بايد بشود 3=1+1
5ـ هدفداشتن: هدف مشخصي است و اين هدف از قبل تعيين شده
6ـ برتا گفت نظريه عمومي سيستم ها به علم هندسه شباهت دارد.
چرا؟ زيرا علم هندسه نيز چهار چوبي ارائه مي دهد كه بيانگر ارتباطات هندسي اشياء جهان و همگوني ظاهريآنهاست واژه كنترل در سيستم اين همگروهي را ايجاد مي كند. همچنين در اوائل دهه 60 ميلادي بحراني بوجود آمد بنام رحران
ـ نرم افزار (soft were crisis) تعداد زيادي برنامه هاي كامپيوتري نوشته شد در حاليكه هر يك از اين برنامه ها براي انجام فعاليت خاصي تنظيم شده بودند با فعاليت هاي مرتبط link نبودند يا ارتباط نداشتند. اين ناهمگوني يا ناهماهنگي را بحران نرم افزار مي گويند چون برنامه نوشته مي شود. ولي اجرا نمي شود (ميشود نوشته)
براي رهايي از اين بحران همگانبر اين متفق بودند كه بايد فرايند توليد سيستم هاي اطلاعاتي نظير عمليات مهندسي مورد ارزيابي قرار گيرد اين فعاليت ارزيابي با استفاده از ابزارهايي صورت مي گيرد كه در درس تجزيه و تحليل به آن مي پردازيم.
ـ ويژگيهاي يك مجموعه عمليات مهندسي
1ـ مبناي هر عمليات مهندسي يك فعاليت هدفمند، زماندار هست كه اغلب به عنوان يك پروژه تعريف مي شود. مانند پروژه طراحي يك كارخانه
2ـ براي هر واحد از عمليات مهندسي يك چرخه عمر يا Life cycle قابل تصور است كه كليات آن به اين شرح است. ما يك سري منابعي داريم كه در مراحل ذكر شده يك سري عمليات روي آن انجام مي شود.
هر سيستم يك چرخه عمر دارد. مادامي كه سيستم چرخه راادامه دهد زندگي مي كند در غير اين صورت از حركت باز مي ماند.
در يك سيستم يك نيروي انساني جذب آموزش مي بيند بعد او را به كار مي گيريم و سعي مي كنيم او را حفظ كنيم ؟؟؟؟؟؟//
در آن صورت دو چيز اتفاق مي افتد ؟؟؟؟؟؟//
اجزاء سيستم شامل:
input
out put
prosses
feed back بازخود
environ mean محيط
1ـ انواع سيستم شامل: 1ـ باز و 2ـ بسته. در ارتباط با محيط
2ـ از نظر اهميت عملكرد شامل: 1ـكنترلي،2ـ عملياتي، 3ـ اطلاعاتي
سيستم كنترل كيفيت همه است. در ضمن باز هم است.
سيستم هايي كه در اطراف ما است همه باز هستند از نظر ماهيت هر 3 است.
3ـ نوع وظيفه اي كه بر عهده دارند شامل: 1ـ توليدي، 2ـ تجاري، 3ـ مهندسي، 4ـ خدماتي، (معني عام تر دارد خدماتي اداري نيز داريم)، 5ـ اداري
4ـ از نظر نوع كارگيري يا پياده سازي در محيط كاربر شامل: 1ـ ؟/ آماده نرم افزار (سيكل توليد يا مراحل توليدشان از سيستم هاي ديگر ؟؟) بررسي نياز و ادامه قابليتها نبايد بيشتر از 20% تغيير داشته باشند. 2ـ سيستم هايي كه مخصوص هر سازمان توليدي شود.
همه آنها در نهايت منجر به پياده سازي مي شوند SSABM
1ـ درجه سازگاري …% بار بيشتر است. 2ـ از صنعتي به صنعت ديگر قابليت ندارد و گرانتر است چون مخصوص يك سازمان است و ؟؟ نرم افزاري را چند ؟؟ فروخت.
5ـ سيستم هاي اطلاعات كامپيوتري
؟؟
1ـ سيستمي كه داده ها را در پايين ترين سطح جابجايي مي كنندTransaction process system
2ـ موجب به كار گيري توسط مديران management information system
3ـ سيستم هايي كه حالت تصميم گيرنده دارند. Decision support system
4ـ سيستم هايي كه استراتژيهاي سازمان را انجام strategic in formation system
5ـ سيستم هاي خبرهExpert system
1ـ اين دسته از سيستم ها جابجايي اطلاعات مربوط به سيستم هاي عملياتي سازمان را بر عهده دارند. مثل سيستم مديريت توليد كه اطلاعاتي از جمله موارد ذيل را جابجا مي كند قبلا كه ؟؟ كه نقشه، در حد پيشرفت عمليات قطعه، نفر ساعت مصرفي روي هر قطعه، ماشين ساعت مصرفي روي هر قطعه زمان توقف ماشين آلات، زمان عبور مخصوص از هر ايستگاه كاري، زمان را تمام عمليات و …
2ـ سيستم هايي كه با انجام پردازش بر روي TPS ها اطلاعات پروسس شده (پردازش شده) براي مديريت تامين مي كند بنابراين TPS ها پيش نياز MIS هستند و معماري آنها به شكلي است كه اطلاعات را به قسمت بالا تر DSS انتقال مي دهند.
3ـ اين دسته از سيستم ها تصميم گيري مديريت را موجب مي شود و از مدلهاي مختلف منجمله بدلهاي رياضي در اين مرحله استفاده مي شود. مشتق برنامه ريزي خطي، انتگرال
4ـ دسته هاي اطلاعات استراتژيك هستند كه اطلاعات مورد نياز را براي برنامه هاي طولاني مدت مديريت تامين مي كنند در بعضي از متدرلوژيهاي طراحي سيستم پيش نياز عمليات طراحي تدوين برنامه هاي استراتژي است كه در اين سطح انجام مي پذيرد. اين نكته نيز قابل
يادآوري است كه نرخ رشد اطلاعات طي سالهاي گذشته از نمودار زير تبعيت مي كند. ؟؟؟
به تبع از رشد تكنولوژي اطلاعات اغلب برنامه هاي استراتژيك لحظه اي و بعضا در اين هفته،ماه و يا سال تدوين مي شوند.
5ـ در پيشرفته ترين رده سيستم اطلاعاتي قرار دارد و تفاوت آن با sis در اين است كه متني بر Knowledge (دانش) هستند و ساختار آن ؟؟؟
در سيستم هاي پيشرفته مثل استراتژي اتمي، موشك قابليت دارد.
ـ هدف اصلي نظريه عمومي سيستم ها چيست؟
اجزاء مولد CLSچيست؟ آن ها را نفي مي كنيد.
شكل زير مربوط به يك سيستم فرضي است اشكالات اين شكل را بگوييد. ؟؟
انواع پردازش در سيستم هاي اطلاعاتي كدامند.
متدلوژي چيست؟ انواع آن، به نظر شما يك متدلوژي بايد به چه سوالاتي پاسخ دهد. Eatity يا موجوديت چيست؟ مثال بزنيد؟ انواع آن را نام ببريد؟ چكونگي روابط بين آنها را مشخص كنيد.
Attribute چيست تعريف كنيد (خصيصه)
برگشت تشريح داده چه زماني به كار مي آيد. ؟؟
مراحل ايجاد سيستم:
1ـ شناخت ـ امكان سنجشي. براي شناخت از سيستم 7 فعاليت هر كداميك هدف، افراد، روش،‌ مستنداتي دارد كه ما آن را بيان مي كنيم.
2ـ آناليز نياز و تجزيه و تحليل آن از روي ديدگاهسازمان را بررسي مي كنيم: 1ـ استراتژيك 2ـ عملياتي
در نهايت دو يا سه جدول مي دهيم به اين شكل ؟؟؟نياز اگر سيستم بود با نماد s, (system) سازماني o, (organization) پروسس p, (process) اطلاعاتي I, (information) مديريت M ,(management) اداري Administer
3ـ طراحي كلي حال مي دانيم چه چيز داريم، چه نيازهايي داريم و براي رسيدن به آن نياز چه مشكلاتي داريم براي نيازها طراحي كلي در اين طراحي بايد بتوانيم يك تعريف جامع و كامل از سيستمي كه براي سازمان تعريف مي كنيم داشته
باشيم، مشخصات تعريف شده و خصوصيات براي اين كار ابزاري لازم داريم مثل CD
در ارتباط هستند DFD
4ـ طراحي تفصيلي: كه مفصل تر و به شكل دستي انجام مي شود (مكانيكي)
5ـ طراحي تفصيلي (مكانيزه)
7ـ مستند سازي ؟؟ در اين مرحله صورت كه شامل انواع تست ها مي شود.
8ـ راهنماي كاربران و آموزش
9ـ پياده سازي و تحويل آموزش و پياده سازي
چنانچه از قبل در شركتي سيستم ها مستقر نباشد مرحله 1 و 2 منحصر به شناسايي اهداف و برنامه هاي شركت مي شود و ساير بندها انجام مي شود و در مواردي كه بخواهيم كل سيستم ها را به شكل يك پارچه integration انجام دهيم آيتم 3 به شكل Total system يا سيستم جامع طراحي مي شود و بعد از آن با توجه به مشخصه هاي سيستم جامع (بعضي از مشخصه هاي سيستم جامع را تحت عنوان Regrets for proposal =RFP نام مب برند) ارائه مي كنند.
مشخصه هاي جامعي كه ما در اختيار طراح قرار مي دهيم، اين مشخصه قيمت سيستم را تحويل بدهد.
خصوصيات سيستم:
1ـ نظم و … مورد است كه قبلا داشتيم
ويژگيهاي متدلوژي 1ـ چرخه عمر 2ـ معرفي به تمام سطوح سازمان 3ـ مدلسازي نموداري در اينجا 2 نمودار كه كاربرد دارد. نمودار جريان داده DFD,ERD
موجوديت شامل: 1ـ فيزيكي: رنگ 2ـ غير فيزيكي: شماره مشتري
براي رسم DFD دو ديدگاه وجود دارد 1ـ ديماركو: يك دانشمند و ماركو + يوردون يك سري علائمي استفاده كردند كه در رسم به كار مي رود / دانشمند ديگر مارسون
؟؟؟/ آنچه مورد استفاده قرار مي گيرد بيشتر مدل يوردونو متدلوژيهاي جديد.؟؟
رابطه بين مديريت ها:
رابطه يك به يك: هر يك قسمت توسط يك مدير و تنها يك مدير اداره مي شود و هر مدير هم فقط يك واحد را اداره مي كند.
رابطه يك به چند: هر فروش مستلزم يك يا چند قلم ؟/ فروشي است و هر قلم ؟؟ فروشي بخشي از يك فروش است
هر توليد كننده يك يا چند محصول توليد مي كند و هر محصول توليدي (توليد شده) شامل يك، يا جند توليد كننده مي باشد. ؟؟
همان طور كه در شكل ملاحظه مي كنيد رابطه بين مديريت ها با يكديگي در متدلوژيهاي مختلف تشابه دارند كه عبارتند از رابطه يك به يك، يا به چند،‌ چند به چند
ادامه 8:
تعريف مدل: مدل تصوير يا نمايشي از يك سيستم است كه اجرا اجازه مي دهد كه سيستم و روابط بين اجزاء آن به طور مستقل از يكديگر (انتضايي) مودر مطالعه و بررسي قرارگرفت، بدين وسيله مسائل يا مشكلات و علت آنها شناسايي مي شود پس اجزاء به صورت بهينه شده شكل گيرد به همين خاطر تحليل گر سيستم را مدلسازي مي كند زيرا به تجربه اثبات شده است كه تصوير ؟؟ تراز كلمات مي باشد.
خصوصيت يك مدل خوب: يك مدل موثر بايد داراي خصوصيات زير باشد.
1ـ با پيچيدگي و انبوه اطلاعات بصورت منطقي برخورد كند و آنها را سامان دهي نمايد.
2ـ با نگرش از بالا به پايين (كل به جزء) به تفكيك و تقسيم بندي كل سيستم به اجزاء آن كمك مي كند.
3ـ موضوع، محدوده، مرز، وساير اجزاء را بخوبي تعيين مي كند.
4ـ درك بيشتر و سريعتر مسئله مورد مطالعه را موجب مي شود.
5ـ وسيله مناسبي براي تبادل نظر و تبادل اطلاعات بين تحليلگر و استفاده كنندگان سيستم از يك طرف و طراحان و برنامه ريزان از طرف ديگر مي باشد.
6ـ‌ ترجيحا با استفاده از نرم افزارهاي مخصوص تهيه شود. Power designer تا امكان به هنگام سازي براي كاربر وجود داشته باشد.
7ـ بايد به صورت استاندارد تهيه شود و بيانگر تفاوت اين وضع موجود با استاندارد باشد.
8ـ در مدل از تركيب علائم خودداري شود.
9ـ فرهنگ داده:
ويژگي ديگر متدلوژي ها استفاده از فرهنگ داده است. فرهنگ داده ها به زبان ساده همان نخزن ذخيره داده هاست و تعيين مي كند كه داده با چه قالبي در گزارشات آورده شود با چه قالبي ذخيره مي شود. در كجا،‌در كدام برنامه و يا در چه پردازشي مورد استفاده قرار گيرد. چگونه با ديگر انواع داده ارتباط برقرار مي كند ومترادف آن كدام داده است.
10ـ ويژگي مستند سازي:
اصلي ترين و عميق ترين ويژگي متدلوژيهاست بر حسب اينكه مدل چرخه عمر سيستم چه باشد. متدلوژيها براي هر مرحله مستندات قابل تحويل پيش بيني كرده اند. اين مستندات معمولا در مراحل طراحي سيستم توسعه و كامل مي شود. بهتر است براي استفاده و مستند سازي از سيستم هاي نرم افزاري استفاده شود. Power Designer تا امكان به روز آوري مستندات وجود داشته باشد از همه مههمتر اين مدلها كه قبلا معرفي شد و در مدل مستند سازي استفاده مي شود DFD نمودار جريان داده ها يك ديد كلي و قابل فهم از سيستم را براي كاربران فراهم مي سازد به عبارت ديگر اين نمودار جريان داده ها را به شكل ساده و گرافيكي شامل ذخيره سازي داده ها
و كاركردهايي كه كاربران انجام مي دهد ارائه مي دهد.
DFD به ترتيب ذيل ارتباط برقرار مي كند.
1ـ بين يك پردازش، پردازش ديگر
2ـ بين يك مخزن داده،‌ يك پردازش
3ـ بين يك پردازش و يك موجوديت بيروني
DFD به اين شكل تهيه مي شود:
DFD به منظور نمايش چگونگي عملكرد فيزيكي سيستم هاي ؟؟ جاري
DFD به منظور نمايش انجام منطقي فعاليت هاي سيستم هاي جاري
DFD به منظور نمايش مطلوب فعاليتهاي سيستم هاي جاري
DFD به منظور نمايش فيزيكي نحوه پياده سازي.
علائم مورد استفاده از DFD:
1ـ علائم procces ، پردازش؟؟
مستطيلي براي نمايش كاركرد يا پردازش استفاده مي شود.
نشانگر فعاليتهايي است كه بر روي داده ها انجام يا توسط داده ها راه اندازي مي شود كه به صورت شكل ؟؟ نشان مي دهند.
كاركردها به صورت شرح معنادار و مختصر مي باشند كه با شماره شتاب مي گيرند. در نمودار جريان داده حفظ موجوديت هايي را نمايش مي دهيم كه به نحوي از آنها مجمو ؟؟ تغيير داده مي شود. از نمايش پردازشهايي كه داده ها را صرفا براي تنظيم گزارش شكل مي دهند خودداري فرمائيد.
نام پردازش يا كاركرد ضمن رساندن معناي كاملي از كاركرد و هدف اصلي آن بايد خلاصه باشد.
2ـ موجوديت كه نمايش مي دهيم (Entity) اگر موجوديت تكرار شد به تعداد تكرار خطا را اضافه هر بار تكرار سه بار تكرار
از نماد بيضي براي نشان دادن موجوديت بخصوصي External Entity (موجوديت خارجي) استفاده مي كنيم كه شامل اشخاص، رقبا، سازمانها، ؟؟؟ سيستم هايي كه بعنوان مبدا و ؟؟؟ شناسايي مي شود.
3ـ مخازن داده ها: Data store
داده ها در سيستم مي باشد و نمودار جريان داده ها از آن براي نمايش موجوديت استفاده مي شود به شرح شكل
4ـ نوع مخزن داده وجود دارد.
M ـ مخزن داده هاي دستي (مثل دفتر ثبت، كد بايگاني)
Cـ مخزن داده هاي مكانيزه بعني داده هايي كه بصورت فايل كامپيوتري نگه داري مي شوند.
Tـ مخزن داده هاي مكانيزه موقت
TM ـ مخزن داده هايدستي موقت كه داده ها در آنجا تا زمان خواندن نگه داري مي شود وپس از خواندن حذف مي شود.
4ـ جريان داده: از نماد فلش يا بردار براي نشان دادن جريان داده ها استفاده مي كنيم. اين بردار جريان ورودي و خروجي داده ها را درون يك سيستم نشان مي دهد. همچنين پيوند ارتباطي بين موجوديت ها، پردازش ها ومخازن داده ها را توصيف مي كند.
قبل از مراحل ايجاد سيستم:
شكل بازخورد منفي سنجشگر نتايج آنچه را كه گرفته با استاندارد مقايسه مي كند و نتايج استاندارد را بااقدام كننده و …
ـ متدولوژي طراحي سيستم:
1ـ روش هاي طراحي سيستم 2ـ ابزار طراحي سيستم 3ـ مدلهاي طراحي سيستم.
4ـ ابزار و يا روشها و دستور العملهاي پياده سازي سيستم. 5ـ فنون تجزيه و تحليل سيستم و طراحي
چگونگي پيدايش متدلوژي «طراحي سيستم ها»
پس از روي آوردن سازمانها به موضوع نگرش سيستمي و انجام فعاليتها با ديدگاه سيستمي موجي ازمتخصصين و برنامه نويسان به نوشتن برنامه هاي كامپيوتري روي آوردند. اين عمل، بدانجا وسعت يافت كه منجر به يك بحران شد
بنام بحران نرم افزاري soft ware crisis شد. زيرا هر يك از برنامه نويسان، نگرشهاي فردي،‌ اقدام به نوشتن برنامه نمودند. براي خروج از بحران دانشمندان علم سيستمها به اين اتفاق نظر رسيدند كه فعاليت هاي مرتبط، حوزه علم سيستم ها را در چهارچوب معين با ابزارهاي مشخص و دستور العملهاي از پيش تعيين شده انجام مي دهد. مجموعه اينها منجر به پيدايش واژه اي بنام متدولوژي طراحي سيستم گرديد.
تعريف متدولوژي:
از متدولوژي تعريفهاي زيادي بعمل آمده است كه در ادامه به برخي از آنها اشاره مي كنيم از نظر witten«روتين» متدلوژي عبارت است از راهبردهاي مشخص و مرحله به مرحله براي تكميل يك يا چند مرحله از چرخه عمر سيستمها.
از نظر cheek land «چك لند» متدولوژي عبارت است از مجموعه اي از اصول كلي و مربوط به روشها كه در هر وضعيتمشخص بايد به يك روش خاص متناسب با آن وضعيت تدوين شود.
دانشمند آلماني ـ متدلوژيمجموعه اي از مفاهيم و اصول، روشها، نظامها و قواعد، استانداردها تكنيك ها و روابط و ساختارهايي است كه مديريت سيستم به همراه مجموعه سازمان به منظور افزايش كيفيت و كارايي وصرفه جويي در هزينه و زمان از آن پيروي مي كند.
در مجموع مي توانيم اين نتيجه گيري را داشته باشيم كه متدلوژي مجموعه اي از روشها، فنون و ابزارهاي طراحي و تجزيه وتحليل در بكارگيري سيستم است كه در چهارچوب يك مدل و مبتني بر يك الگوي مفهومي براي طراحي، تجزيه وت حليل و توسعه و پشتيباني سيستمها بكار مي رود.
پرسشهايي كه بايد توسط متدلوژي پاسخ دادهشوند:‌
1ـ يك پروژه چگونه بايد به مراحل فرعي تجزيه شود؟
2ـ در چه مرحله چه اقداماتي بايد صورت بگيرد؟
3ـ چه خروجي هايي بايد توليد شوند؟
4ـ در چه زماني و تحت چه شرايطي بايد اين وظايف انجام شود.
5ـ چه محدوديتهايي بايد اعمال شود؟
6ـ چه كساني بايد در گير كار شوند؟
7ـ پروژه چگونه بايد مديريت و كنترل شود؟
8ـ از چه ابزارهايي بايد استفاده شود؟
رابطه متدولوژي و درجه موفقيت آن در سازمان:
با آنكه تعريف متدولوژي به فعاليت يا بخشي توسعه و پشتيباني سيستمي مرتبط مي باشد ولي بايد در نظر داشت كه متدلوژي بايد مورد قبول كل سازمان باشد.
بعبارت ديگر مديران ارشد، مديران مياني و كاربران هر سيستم بايد نسبت به متدولوژي به كار گرفته شده براي طراحي و تحليل سيستم اتفاق نظر داشته باشند. در عين حال موفقيت يك سيستم قبل از هر چيز انتخاب متدلوژي مناسب و تحليل گران آن سيستم بستگي دارد.
ويژگي هاي متدلوژي:
ويژگي هاي متدولوژي بستگي به موارد زير دارد.
1ـ ميزان سهولت بخشيدن به رابطه بين كاربر، تحليل گر و طراح و برنامه نويسي در فرايند طراحي.
2-‌ ميزاني كه متدلوژي منتخب ومستند است توليدي آن براي افراد درگير در پروژه قابل فهم باشد.
3ـ تامين ابزار و علائم فيزيك مناسب براي تشريح صحيح داده ها و كاركرد سيستم.
تكنيكهاي متدولوژي: «ويژگي»
1ـ چرخه عمر سيستم ياسيكل عمر سيستم: چرخه عمر سيستم ابزار مدييت پروژه و مديريت سيستم هاست و از متدولوژي جدايي ناپذير است. بدون مدل چرخه عمر امكان برنامه ريزي اجرا و كنترل پروژه وجود نخواهد داشت مدلهاي چرخه عمر بدون توجه به كوچكي يا بزرگي سيستم براي تشخيص مراحل و فعاليت هاي توسعه سيستم، ضروري است.
بعنوان مثال قبل از اينكه منابع كار را به اين پروژه اختصاص دهيم بايد امكان سنجييك سيستم را ارزيابي كنيم كه اين فعاليت در مرحله تحقيق و بررسي امكان پذير است. يا اينكه همواره بايد مسائل پروژه را شناسايي كنيم كه اين در مرحله مطالعه امكان پذير است و يا نياز را شناسايي كند كه در مرحله تعريف خواسته هاي انجام مي پذيرد و …
2ـ معرفي به تمام سطوح سازمان: از تكنيكهاي مهم «ويژگي ها» متدولوژي اين است كه بايد به تمام سطوح سازمان معرفي شود تا هر سطح بنام نياز خود از متدولوژي استفاده نمايد اين مساله تا آنجا حائز اهميت است كه توصيهمي شود هيچ سازماني سراغ ابزار مهندسي نرم افزار نرود مگر اينكهقبلا براي خود متدولوژي مشخصي را تعريف كرده باشد. بنابرآنچه گفته شد اگر سيستمي در مرحله پياده سازي موفق نمي شود. ممكن است به دلايل زير باشد.
دلايل عدم موفقيت سيستم
1ـ در طراحي آن سيستم كاربران و مديران سازمان همكاري نداشتند.
2ـ نمي دانستند چگونه بايد همكاري كنند.
3ـ نمي دانستند دقيقا چه مي خواهند.
4ـ به آنها فرصت همكاري داده نشده است
5ـ به درستي از آنها سوال نشده است.
6ـ مديريت ابزار مناسب را در اختيار آنها قرار نداده است (ابزار شامل: نيروي انساني سخت افزار، نرم افزار،‌صنايع مالي و پول)ژ
7ـ فرهنگ سارمانآمدگي پذيرش اجرايي سيستم را ندارد.
3ـ مدلسازي نموداري:
متدلوژي عمومي نمايش طراحي سيستم و روابط اطلاعات با يكديگر از علائم نموداري استفاده مي كنند. معمولا براي تهيه اين نمودارها تعداد انگشت شماري ابزار وجود دارد 2 نمونه از عمده ترين دليل نمودارها (ابزارها) شامل:
؟؟
اين دو نمودار از نمودارهاي عمومي و غير فني مشهور هستند زيرا درك آن براي كاربر آسان است
4ـ تاريخچه زندگي موجوديتها: اين تكنيك نشان دهنده چگونگي تاثير پذيري هر يك از موجوديتها از كاركردهاي مختلف سيستم مي باشد به نحوي كه اثر كاركردهاي سيستم كه در نمودار حريان داده DFD مدلسازي شده را به روي موجوديتها نشان مي دهد.
5ـ هموار سازي: Normalization
اين تكنيك ساختار پيچيده داده ها را به فهرست ساده داده تبديل كردند و اين فهرست به منظور تهيه مدل موجوديتها از ساختار داده ها مورد استفاده قرار مي گيرد.
6ـ طرح كلي پردازشها Pricessautlines
اين مدل عمليات ضروري براي پردازش يك تراكنش tranzaction در يك سيستم را نشان مي دهد. اين عمل منجر تعيين مشخصات سيستم مي گردد.
7ـ كنترل طراحي فيزيكي: اين مدل تامين كننده مجموعه اي از قواعد براي تبديل مشخصه هاي منطقي به مشخصه هاي فيزيكي است.
8ـمدلسازي داده «پردازش»: اين تكنيك موجب جداسازي داده ها از پردازشها ي سيستم مي شود. از اين ديدگاه متدولوژيها 2 دسته اند. 1ـ متدولوژي هاي پردازش گرا كه سيستم را به شكل ورودي، پردازش و خروجي مطالعه مي كنند و آنچه براي آنها اهميت داردكاركردها يا function مي باشند. 2ـ متدولوژي هاي داده گرا هستند كه اهميت دارد داده رادر ارتباط با سازمان و جائيكه به آن تعلق دارند مي بينند مستقل از اينكه اين داده براي كدام خروجي نياز مي باشد.
فوائد ترسيم DFD دو نمخزن ذخيره داده به طور مستقيم نمي تواند ارتباط داشته باشد به دليل امنيت شبكه ؟؟ در اين صورت از بين مي رود.
دو موجوديت بيروني نمي تواند با هم ارتباط برقرار كنند اگر با هم ارتباط برقرار كنند
يعني در سيستم هستند كه توانستند ارتباط برقرار كنند در اين صورت موجوديت بيروني تلقي نمي شوند. در بحث موجوديتدر جريان داده ها انشعاب نمي شود. برقرار شود. ؟؟
قاعده 1ـ يك جريان داده نمي تواند بين دو مخزن داده ارتباط برقرار كند ـ زيرا در آن صورت به نظر مي رسد كه داده ها خود بخود در اطراف سيستم شناورند حال آنكه بايد ابتدا يك پردازش يا يك فعاليت به وقوع بپيوندند، موجود حركت داده مي شود.
قاعده 2: موجوديت هاي بيروني نمي توانند داده ها را به طور مستقيم وارد مخزن داده نمايند. زيرا آن بدان معناست كه موجوديت بيروني در درون سيستم قرار گرفتند و در اين حالت ديگر موجوديت بيروني تلقي نمي شود.
قاعده 3: اگر م؟؟ سيستمي را از طريق نشان دهد؟؟ جريان داده ها بين موجوديت هاي بيروني تبيين كنيم در چنين حالتي جريان داده ها به بيرون از محدوده سيستم ميباشد و عمليات كنترل و بررسي، پيغامهاي درخواست، ‌خواندن و نوشتن را در بر نيم گيرد. در واقع فقط جريان داده هايي كه از مخزن داده خارج مي شود بايد در نمودار جريان داده نشان داده شود مثال:
ـ يك فروشنده ما كه اعلاميه تحويل را به سازمان ارسال مي كند.
2ـ قسمت دريافت اعلاميه هاي تحويل كالا را با درخواست موجودي ها كنترل مي نمايد.
3ـ سفارش يا درخواست كنترل شده در يك مخزن داده موقت قرار مي گيرد. مطلوب استترسيم D.F.D
؟؟
ـ در يك شركت توليدي به منظور انجام برنامه ريزي مواد توسط واحد برنامه ريزي فعاليت هاي زير صورت مي گيرد. (با فرض اينكه فقط سيستم برنامه ريزي خريد را در نظر داشته باشيم) MRP (برنامه ريزي نيازمندي هاي مواد) Material Requirement Planning
DFD نمودار جريان داده آن را ترسيم كنيد.
1ـ دريافت درخت محصول از واحد مهندسي صنايع
2ـ واحد برنامهريزي اطلاعات دريافتي را با اطلاعات موجودي مقايسه مي كند.
3ـ واحد توليد برنامه توليدطي سال را براي برنامه ريزي ارسال مي نمايد
4ـ كنترل و بررسي هاي اطلاعات
5ـ انجام برنامه خريد يا تامين ؟؟ موقت اطلاعات مكانيزه.
سطح بندي DFD:
سطح بندي نمودار جريان داده
هيچ الزام و قاعده خاص براي تجزيه نمودار DFD به سطوح مختلف وجود ندارد بلكه تهيه DPD در سطوح مختلف دقيقا بستگي به تفكرات طراح سيستم دارد به نحوي كه سعي مي شود نمودار به گونه اي تهيه شود كه براي كاربران قابل فهم باشد معمولا در نمايش DFD سطح ؟؟ يا ؟/ يا Content Diyagram «نمودار زمينه اي»
فقط براي نمايش ارتباط سيستم به عنوان يك كاركرد اصلي با موجوديت هاي خارج از حوزه عملكرد دروني سيستم استفاده مي شود. ولي براي نمايش سطوح يك و دو يا سطوح پايين تر DFD كه به چگونگي ارتباط بين كاركرد درون سيستم مي پردازد تشخيص طراح سيستم بيانگر سطح بندي است توصيه مي شود در هر سطح DFD بيش از 10 كاركرد نمايش داده نشود. چگونگي تشكيل Content Diagram.
نمودار سطح 0 يك نوع نمودار جريان سطح داده است كه كل سيستم را به شكل يك پرداز نشان مي دهد.
(پردازش ها انواع مختلف دارند) مثل پردازشهاي محاسبه اي، مرتب كردني و …
ـ حركت جريان داده ها را بين سيستم و موجوديت هاي خارجي نشان ميدهد.
هدف اصلي نمودار سطح 0 كه بعضا نمودار زمينه اي نيز خوانده مي شود تعيين محدوده سيستم و تقابل آن با موجوديت هاي بيروني مي باشد. و براي ايجاد آن بايد فعاليت هاي زير صورت بگيرد.
1ـ شناسايي منابع و مقاصد داده هاي سيستم يعني موجوديت هاي بيروني
مثلا در يك سيستم دبيرخانه و كارت قابل موجوديت هاي بيروني مي تواند شامل: كاربران سيستم هاي وابسته، (نگهداشت، به سازي، جذب) و …
2ـ شناسايي جريان داده هاي اصلي به موجوديت هاي بيروني و از موجوديت هاي بيروني
مثلا ارسال اطلاعات گردش فرمها از سيستم مديريت فرايند و تاييد يا عدم تاييد آن از سيستم هاي ديگر
3ـ تبديل هر يك از منابع و مقاصد داده ها به يك نماد يا موجوديت بيروني مثال دبيرخانه، آرشيو اسناد و … ؟؟
4ـ اضافه كردن جريان داده بين موجوديت هاي بيرونيو يك پردازش كه بيانگر تعداد ارتباط موجوديت و نشانگري به اسم سيستم مي باشد.
مثال:؟؟
اصول متدلوژيهاي طراحي سيستم:
1ـ تعيين هدف، مرز، محدوده و محيط سيستم
درفاز شناخت ما سعي مي كنيم با اهداف سيستم، فرد و … آشنا شويم.
2ـ تقسيم بندي و لايه بندي
روابط سيستم با اجزاء
تعريف اسناد: براي اينكه حجم زيادي از فعاليت هاي سازمان را در قالب سيستم نشان دهيم از اصل تقسيم بندي و لايه بندي استفاده مي كنيم تقسيم بندي به صورت افقي انجام مي شود ولي لايه بندي به صورت عمودي انجام مي شود. معمولا تقسيم بندي در يك لايه انجام مي شود واجزايي كه تقسيم مي شوند با يكديگر وجه مشترك دارند.
هر چه وجه اشتراك بيشتر باشد در يك حوزه ساختاري سازماندهي مي شود مثل بخش سيستم جامع اداري، مالي زياد شدن تعداد لايه ها بيشتر باشد به ما كمك مي كند. با جزئيات بيشتر آشنا و حل مسائل آسانتر مي شود ولي تركيب را پيچيده تر و كم شدن ت عداد لايه ها حل مسائل را مشكل تر ولي تركيب را ساده تر مي كند.
3ـ استفاده از مدل 1ـ مدلهاي رياضي 2ـ مدل هاي آنالوگ 3ـ مدلهاي شماتيك
1ـ مدلهاي رياضي توابع و عمليات مختلف رياضي هستند كه برنامه نويس از آنها استفاده مي كند به فرض مثال ؟؟ يك تابع توليد رادر يك بنگاه صنعتي نشان مي دهد كه وابسته به فاتورهاي ثابت و متغير دارد. با محاسبه حقوق كه تركيبي است از نرخ دستمزد در ساعات كار
2ـ‌مدلهاي آنالوگ: مدلهايي هستند كه در يك مقياس كوچكتر از يك سيستم واقعي ساخته مي شوند. مثلا ماكت ها اغلب از اين دسته هستند.
3ـ مدلهاي شماتيك (گرافيكي): مدلهايي كه به صورت گرافيكي با استفاده از نمادهاي مشخص شكل مي گيرند.
؟/
4ـ استفاده از ابزارهاي گرافيكي:
ابزارهاي گرافيكي حجم زيادي از اطلاعات را به شك سريع به بيننده منتقل مي كند.
5ـ تكراري بودن: در بين طراحان و تحليل گران سيستم اين اعتقاد وجود دارد. كه همواره روشي براي بهبود سيستم وجود دارد يعني هر بار كه فرايند تكرار مي شود سيستم بهبود مي يابد. 6ـ خلاقيت و درك و هوش تحليل گر:
بسيار حائز اهميت است كه اين درك و هوش بستگي به موضوع طراحي و فرد تحليل گر سيستم مي باشد كه توصيه مي شود در مواجهه با كاربران از تحليل گراني استفاده شود كه دانش كافي در زمينه موضوع مورد نظر را داشته باشد همچنين برخي از برنامه نويسان و تحليل گران در نوشتن برنامه هاي نرم افزاري راههاي ميان بري را استفاده مي كنند كه سرعت و دقت پردازشگر را افزايش مي دهند.
متدلوژيهاي طراحي:
1ـ متدلوژيهاي ساختار يافته: stuctured
2ـ متدلوژيهاي موجوديت گرا objectoriented

فایل : 19 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...