info@articlefarsi.ir پشتیبانی 10 صبح تا 2 شب ادرس

مقاله فارسی محاسبه تبخير و تعرق گياه آفتابگردان

مقاله فارسی محاسبه تبخير و تعرق گياه آفتابگردان

دانشکده کشاورزي
عنوان تحقيق:
محاسبه تبخير و تعرق گياه آفتابگردان
زیر نظر مربی محترم:
جناب آقای مشیری
تهيه کننده:
امین شفق مطلق
زمستان 83
فهرست
عنوان صفحه
آفتابگردان 1
تاريخ کشت 1
روش کاشت 2
آبياري 5
تبخير و تعرق در پوشش گياهي 9
روشهاي محاسباتي ETo 11
روش بلاني کريدل محاسبه شده توسط FAO 13
محاسبه ضريب گياهي 15
محاسبات 19
نتيجه گيري 23
منابع 24
آفتابگردان
امروزه آفتابگردان از نظر مجموع محصول و تجارت جهاني يكي از دانه هاي روغني عمده جهان محسوب مي شود و احتمالا حتي اهميت آن بايد بيشتر شود. اين روند نخست مرهون معرفي ارقام پاكوتاه هيبريد است كه ميزان بازدهي آنها بالاست. اين انواع نه تنها ميزان روغن را در هر هكتار افزايش داد بلكه امكان كاشت مكانيزه سودمندتري را فراهم آورد. تاكيد بر فوايد چربيهاي اشباع نشده در غذاي انسان، استفاده از روغن آفتابگردان را در روغهاي خوراكي و غذاهي پختني افزايش داد.
تاريخ كشت:
حداقل حرارت لازم براي جوانه زدن بذر آفتابگردان حدود 8 تا 10 درجه سانتيگراد در خاك است. معمولا اين حرارتها در خاك با رسيدن ميانگين شبانه روزي حرارت هوا به 10 تا 15 درجه سانتيگراد (بسته به عوامل خاك و اقليم) تامين مي گردد. طول فصل رشد مورد نياز رقم، زمان وقوع اولين سرماي كشنده (حدود2- درجه سانتيگراد ) در
پائيز، برخورد دوران گرده افشاني با فعاليت حشرات و فرار دوران گرده افشاني و اوايل دانه بندي از گرماي شديد تابستان(حرارت هاي ماكزمم بيش از 35 درجه سانتيگراد ) از عوامل تعيين كننده در انتخاب تاريخ مناسب كشت آفتابگردان است.
روش كاشت:
آفتابگردان را در شرايط ديم روي بستر مسطح يا داخل جوي كم عمق مي كارند. ولي تحت شرايط آبياري روي پشته كشت مي گردد. معمولا كاشت با رديف كار ذرت انجام مي شود. عمق كاشت بذر روب پشته 5 تا 7 سانتيمتر و در روي بستر مسطح 3 تا 5 سانتيمتر مي باشد. فاصله رديفهاي كاشت 70 تا 90 سانتي متر و فاصله بين بوته ها 15 تا 30 سانتيمتر مناسبت است. تراكم بوته به روقم، وضعيت رطوبتي خاك و ماشين آلات بستگي داشته و معمولا بين 4 تا 8 بوته در متر مربع مي باشد.
در شرايطي كه برداشت كاملا مكانيزه است از ارقامي استفاده مي كنند كه بيش از يك طبق در
بوته توليد مي كند. هميچنين تراكم بوته را زايد مي گيرند. اين عمل سبب توليد طبقهاي كوچكي مي گردد كه سريعا خشك شده، هنگام رسيدگي مستقيم قرار گرفته و برداشت تسهيل مي گردد. چنانچه براشت با دست انجام مي شود مي بايستي از ارقامي استفاده كرد كه توليد ساقه هاي جانبي ننموده و فقط يك طبق بزرگ در انتهاي ساقه اصلي دارد. همچنين تراكم بوته را كم مي گيرند تا طبقهاي بزرگي تشكيل شود و برداشت آنها ساده تر باشد. در اين شرايط و در صورت امكان جهت كاشت را شمالي – جنوبي انتخاب مي كنند تا اكثر طبقهاي آفتابگردان در زمان رسيدگي بطرف شرق آويزان باشد. كارگران برداشت كننده روي تريلر سوار مي شوند و طبقها را بسهولت قطع و جمع مي كنند.
در بعضي شرايط حصول تراكم مطلوب بوته از طريق كاشت با تراكم نهائي امكان پذير نيست. در چنين وضعي مي بايستي محصول را متراكم كاشت و هنگاميكه بوته ها 2 تا4 برگ حقيقي دارد نسبت به تنك كردن محصول اقدام كرد. ميزان بذر در كشت
رديفي تا 5 تا 10 كيلو درهكتار و دركشت دستپاش غير رديفي به 15 تا 20 كيلو در هكتار مي رسد.
آبياري
با اينكه آفتابگردان به خشكي خاك مقاومت دارد و توليد ديم آن امكان پذير است اما حصول عملكرد هاي خوب مستلزم تامين رطوبت كافي در خاك طي تمامي طول دوره رشد گياه است. حساسيت به كم آبي در افتابگران در زمان تشكيل جوانه گل تا هنگام رنگ گيري كامل دانه ها زياد است. آبياري محصول در اين مرحله مي بايستي هنگامي انجام گيرد كه پتانسيل آب در خاك به حدود 0.5 اتمسفر رسيده و يا بيش از 50% رطوبت قابل استفاده از عمق 20 تا 30 سانتيمتري خاكهاي داراي بافت متوسط خارجي نگرديده باشد. تنش رطوبتي در اين مرحله موجب نقصان تعداد بذر در طبق و در نتيجه عملكرد در هكتار مي شود. چنانچه تنش رطوبتي طي دوره 20 روزه پس از ريزش گلبرگها پيش آيد موجب نقصان درصد روغن دانه مي گردد. ملاك آبياري آفتابگردان از زمان پس از استقرار محصول تا تشكيل جوانه هاي گل و نيز از زمان رنگ گيري دانه تا رسيدگي محصول، رسيدن پتانسيل آب در خاك به 1- تا 2- اتمسفر يا تحليه حداكثر 60 تا 65 % از رطوبت
قابل استفاده در خاكهاي داراي بافت متوسط است. معمولا در هر آبياري خاك را بسته به مرحله رشد گياه و نفوذ پذيري خاك تا عمق 50 الي 150 سانتيمتبري به حد ظرفيت مزرعه مي رسانند.
اشكال بزرگ آفتابگردان آبي در مقايسه با سيار محصولات، ارتفاع آفتابگردان با سيستم نسبتا محدود ريشه است. هنگامي كه آفتابگردان تحت شرايط فارياب در نواحيي كاشت مي شود كه معمولا بادهاي شيدي مي وزد، بوته ها بسهولت ريشه كن مي شوند، زيرا خاك خيس آنها را بخوبي نگاه نمي دارد.براي اطمينان از تشكيل دانه هاي آفتابگردان آخرين آبياري زماني است كه طبقها در حال رسيدن باشند.
هنگامي كه آفتابگردان پس از محصولي كاشت شود كه بسيار آبياري شده باشد يا در نقاطي كاشت شود كه رطوبت زير خاك بطور طبيعي بالا باشد، فقط با 300 –500 ميليمتر آب بيشتر، محصولات خوبي به بار خواهد آمد. در شرايط طبيعي مصرف آب آفتابگردان عمدا به 150 سانتيمتر بالاي خاك محدود مي شود، اما اغلب گزارش مي شود كه ريشه تا دو برابر اين مقدار در خاك نفوذ مي كند.
يك بار آبياري قبل از كاشت و يك بار در زماني كه طبقهاي گل در حال شكل گرفتن هستند و دراين بين، حداقل دو بار آبياري ديگر با فواصل مناسب ضروري است.
رطوبت اضافي براي آفتابگردان در هر مرحلا از رشد مضر است و ميزان خسارت مستقيما به طول دوره غرقابي شدن بستگي دارد. امروزه به ويژه هنگامي كه هيبريد هاي كوتاه كاشت مي شوند، آبياري باراني آفتابگردان بيشتر معمول است.
رابطه بين آب – خاك- گياه و اتمسفر
رابطه بين آب- خاك – گياه و اتمسفر را مي توان به اين صورت توصيف كرد كه گياه براي زنده ماندن نياز به آب دارد و آب بصورت ذخيره در خاك موجود است. اتمسفر انرژي لازم براي گياه را تامين مي كند تا بتواند آب مورد نياز خود را از خاك دريافت كند. اين فرايندهاي به ظاهر ساده در يك سيستم بسيار پيچيده و مرتبط صورت مي گيرد. كه به آن زنجيره متاثر از اجزا ديگر بوده و بر ساير عناصر نيز اثر مي گذارد. بطوريكه هيچ فرايندي از آن را نمي توان به صورت ساده و مستقل در نظر گرفت و اگر عملا گاهي
اوقات از فرايندهاي جداگانه اي مانند تعرق، جذب، تبخير و يا امثال آن بحث مي شود فقط از نظر ساده كردن موضوع و تبين آن مي باشد. گياه در مناطق خشك و نيمه خشك كه مسئاله كمبود آب يكي از معضلات كشاورزي مي باشد تعرق اساسي ترين فرايندي است كه در زنجيره آب – خاك – گياه و اتمسفر صورت مي گيرد. حدود 90 درصد اجزا فعال گياه از آب تشكيل شده و بيش از 99 درصد آب مصرفي گياه صرف تبخير و تعرق مي شود.
بطور كلي فرايند تبديل آب مايع به بخار را تبخير مي گويند. اين تبخير ممكن است از سطح آزاد آب، سطح مرطوب خاك و يا به صورت تعرق از سطح گياه صورت بگيرد. در فعاليتتهاي عمراني تبخير ازدو نظر حئز اهميت است. اولا تبخير مستقيم از سطح رودخانه ها، درياچه ها، و مخازن سدها كه باعث تلفات آب مي شود. ثانتا تبخير و تعرق اطراف سطح پوشش گياهي- داخلي حوزه هاي آبريز نيز جز تلفات محسوب مي گردد. برآورد ميزان آبيكه بمصرف تعرق زراعت و درختان مي رسد بر اساس تبخير و تعرق است حتي ابعاد و اندازه شبكه هاي آبياري نيز تابع مستقيمي از مقدار و زمان آب مصرفي است كه بصورت تبخير و تعرق وارد جو مي گردد. رابطه
بين آب، خاك، گياه و اتمسفر به اين ترتيب است كه گياه براي ادامه زندگي به آب نياز دارد و آب بصورت ذخيره در خاك موجود است. اتمسفر انرژي لازم را براي گياه تهيه مي كند تا بتواند آب مور نياز خود را از خاك دريافت كند. مقدار آبي كه زمين در اثر تبخير و تعرق از دست مي دهد به عوامل اقليمي نوع گياهان و درصد پوشش گياهي بستگي دارد.
در صورتيكه آب به اندازه كافي در اختيار باشد تبخيز و تعرق با حداكثر توان خود صورت مي گيرد كه مقدار آنرا تبخير و تعرق پتانسيل گويند. در طبيعت تبخير و تعرق واقعي وجود دارد كه مقدار آن از تبخير تعرق پتانسيل كمتر است. از روي ميزان تبخير و تعرق در واقع مي توان به نياز آبي يك گياه پي برد.
تبخير تعرق در پوشش گياهي
در زنجيره آب- خاك – گياه و اتمسفر، آب مستقيما از سطح خاك و يا توسط گياه بداخل اتمسفر وارد مي شود. انتقال آب از سطح خاك يا سطح آزاد آب به هوا را تبخير Evaperation و خروج آن از گياه را تعرق Transpiration گويند.
اين پديده ها رويهمرفته بنام باركننده Evapotranspiration ناميده مي شوند. منظور از تعيين تبخير تعرق براورد مقدار آبي است كه بايد به يك پوشش زراعي داده شود تا در طول دوره رويش صرف تبخير تعرق نموده و بدون آنكه با تنش آبي مواجه شود، رشد خود را تكميل نموده و حداكثر مقدار محصول را توليد كند.
عوامل مهمي كه در مقدار تبخير تعرق گياهان تاثير مي گذارد اقليم منطقه و صفات مشخصه هر گياه است.
براي براورد تبخير تعرق از دو روش مستقيم و غير مستقيم مي شود استفاده كرد. در روش مستقيم بخش كوچك و كنترل شده اي از مزرعه را مجزا كرد، مقدار تبخير تعرق در يك دوره زماني مستقيما اندازه گيري مي شود. حال آنكه در روش غير مستقيم از عوامل مختلف اقليمي و گياهي استفاده شده و از روي ارتباط آنها با تبخير تعرق و معادلاتي كه قبلا با روشهاي مستقيم واسنجي شده اند، تبخير تعرق پوشش گياهي مورد نظر تخمين زده مي شود.
روشهاي غير مستقيم تعيين تبخير تعرق يا روشهاي محاسباتي همگن از اين فرمول تبعيت مي كنند:

Etc تبخير تعرق گياه مورد نظر
Kc ضريب گياهي
ET0 تبخير تعرق پتانسيل يا گياه مرجع
روشهاي محاسباتي ET0
يك گياه مرجع چمن يا يونجه انتخاب مي شود. گياه مرجع چمن ارتفاعي بين 8 تا 15 سانتيمتر داشته، سطح وسيعي را در برگرفته و بطور كامل و يكنواخت زمين را پوشش مي دهد.(با پوشش 100%) براي گياه مرجع يونجه نيز تعريف مشابهي شده است.
بنابر اين تبخير و تعرقي كه از يك سطح پوشيده از گياه فرضي فوق صورت مي گيردبه نام تبخير و تعرق گياه مرجع معروف است. گوچه يونجه از نظر مشابهت با گياهان زراعي بيشتر مورد علاقه متخصصين است اما در عمل هنوز هم چمن بعنوان گياه مرجع كاربري بيشتري دارد.
روشهايي كه براي محاسبه تبخير و تعرق گياه مرجع پيشنهاد شده است هر كدام از نظر داده هاي مورد لزوم نيازهاي متفاوتي دارد. در برخي از آنها لازم است آمار درجه حرارت روزانه وجود داشته باشند. حال آنكه براي تعداد زيادي از روشها داشتن آمار ماهانه هواشناسي كفايت مي كند. اين روشها را مي توان بطور كلي در 4 گروه تقسميم كرد كه عبارتند از:
روشهاي موسوم به آيروديناميك
روشهاي موسوم به توازن انرژي
روشهايي كه از تركيب دو روش فوق حاصل شده است(تركيبي)
روشهاي تجربي
روشهاي تركيبي:
در سال 1948 پنمن(Penman) از تركيب روشهاي آيروديناميك و توازن انرژي روشي را براي محاسبه تبخير تعرق ارائه نمود كه به روش تركيبي يا معادله پنمن معروف شد. معادله پنمن در ابتدا براي محاسبه تبخير از سطح آزاد آب ارائه گرديد و سپس براي محاسبه تبخير تعرق از يك سطح كامل
پوشيده از چمن مورد استفاده قرار گرفت. FAO (سازمان جهاني خواربار و كشاورزي) براي محاسبه تبخير تعرق گياه مرجع چهار روش زير را پيشنهاد نمود:
فرمول اصلاح شده بلاني و كريدل
فرمول اصلاح شده پنمن
روش تابش
استفاده از طشتك تبخير
روش بلاني كريدل- اصلاح شده توسط FAO
پروت (Pruitt) از اساتيد آمريكايي و عضو وابسته سازمان FAO داده هاي هواشناسي و نياز آبي گياهان را در 13 وضعيت آب و هوايي مختلف مورد بررسي قرار داد و سرانجام به اين نتيجه رسيد كه روش بلاني و كريدل مي تواند نسبت به ساير پارامترهاي هواشناسي مانند رطوبت هوا، ساعات آفتابي و سرعت باد اصلاح گردد.
فرمول پيشنهادي پروت به شرح زير است:
Eto تبخير و تعرق گياه مرجع (چمن) بر حسب ميلي متر در روز
C ضريب اقليمي
T متوسط ماهانه درجه حرارت بر حسب درجه سانتيگراد
P متوسط روزانه درصد ساعات روشنايي نسبت به كل ساعات روشنايي سال در ماههاي مختلف
مقادير p براي ماهها و عرضهاي جغرافيايي مختلف در جدول موجود مي باشد. مطابق آن جدولها اگر منطقه در عرض جغرافيايي 35 درجه(مشهد) واقع شده باشد براي ماه سپتامبر مقدار P برابر 0.28 است.
مقاديري T از جمع Tminو Tmax در ماه مورد نظر تقسيم بر دو (متوسط عددي) بدست مي آيد. كه مقادير Tminو Tmax در جدول آمده است (منطقه مشهد).
ضريب C بستگي به حداقل رطوبت نسبي هوا Rhmin. نسبت ساعات واقعي آفتاب n به حداكثر ممكن ساعات آفتابي N يعني n/N و سرعت باد در روز دارد.
در صورتي كه آمار دقيقي از حداقل رطوبت نسبي، سرعت باد و نسبت n/N براي تعيين C در اختيار نباشد. بصورت گرافيكي نيز مي توان معادله بلاني و كريدل را اصلاح نمود. براي اين منظور ابتدا مقدار را محاسبه نمود و بر حسب اطلاعات كلي از حداقل رطوبت نسبي، ساعات آفتابي و سرعت باد مقدار اصلاح شده Eto بدست مي آيد.
محاسبه ضريب گياهي Crop coefficient(Kc)
در تمام روشهايي كه توسط آنها تبخير و تعرق گياه مرجع محاسبه مي شود براي آنكه بتوان نتايج حاصله را به سطوح پوشش گياهي مورد نظر تعميم داد لازم است مقادير بدست آمده را در ضريب گياهي Kc ضرب نمود.
ضريب گياهي بستگي به عواملي مانند نوع گياه، مرحله رشد و شرايط آب و هوايي محل دارد. ضريب گياهي يك مقدار ثابت نبوده و مقدار آن در طول فصل زراعي تغيير مي كند. براي تعيين ضريب گياهي و استفاده آن جهت تبديل Eto به تبخير تعرق گياه
مورد نظر، بر اساس روش پيشنهادي FAO براي فصل زراعي گياه منحني تغييرات ضريب گياهي رسم مي شود تا در هر مرحله از رشد ضريبي متناسب با همان مرحله اعمال شود. در اين روش فرض شده است كه ضريب گياهي از ابتداي رشد گياه تا مرحله برداشت آن متغير است. هر چند اين تغييرات خطي نيست ولي كل دوره فصل زراعي گياه به 4 بخش تقسم شده است كه در هر قسمت تغييرات ضريب گياهي بصورت يك خط مشخص مي شود. بنابر اين اولين قدم اين است كه فصل زراعي گياه به 4 بخش تقسيم كنيم. اساس تقسيم بندي به شرح زير است:
مرحله ابتدايي رشد: يعني از زمان كاشت تا هنگامي كه گياه 10% سطح زمين را بپوشاند.
مرحله رشد و توسع گياه : از انتهاي مرحله ابتدايي تا زماني كه گياه به حداكثر رشد رسيده و حدود 70 تا 80% سطح زمين را در برگيرد.
مرحله مياني: از انتهاي مرحله توسعه تا زماني كه گياه در حال كامل بودن مي باشد.
مرحله نهايي: از انتهاي مرحله مياني تا مرحله برداشت محصول
مراحل مختلف رشد در هر منطقه بسته به شرايط آب و هوايي متفاوت است. پس از آنكه دوره رشد گياه مورد نظر به چهار مرحله تقسيم شد براي رسم منحني ضريب گياهي قدم بعدي آن است كه ضريب گياهي را در مرحله ابتدايي رشد بدست آوريم. اين ضريب تابعي از عوامل زير است:
تبخير و تعرق گياه مرجع در زمان ابتدايي رشد.
دور آبياري
براي دست آوردن ضريب گياهي مرحله ابتدايي به ازاي مقدار تبخير تعرق گياه مرجع در زمان مرحله ابتدايي رشد و دوره آبياري استفاده نمود.
بعد از محاسبه ضريب گياهي دردوره ابتدايي رشد قدم بعدي بدست اوردن ضريب گياهي در مراحل سوم و چهارم رشد گياه است. كه مراحل 3 و 4 رشد براي شرايط مختلف آب و هوايي (با توجه به حداقل رطوبت نسبي و سرعت باد در روز) تغيير مي كند.
مثلا اگر حداقل رطوبت نسبي در منطقه اي 20% و سرعت باد نيز بين صفر تا 5 متر در ثانيه باشد و گياه گوجه فرنگي باشد ضريب گياهي در مرحله سوم
رشد با توجه به جداول مربوط 1.2 و در مرحله چهارم 0.65 مي باشد.
حال با داشتن ضريب گياهي در مرحله ابتدايي، مرحله سوم و انتهاي مرحله چهارم قادر خواهيم بود منحني Kc را براي كل فصل زراعي بصورت زير رسم مي كنيم.
ابتدا دو محور عمود بر هم در نظر گرفته مي شود كه محور افقي را براي زمان (طول فصل زراعي گياه) و محور عمودي را براي ضريب گياهي Kc مدرج مي كنيم. روي محور افقي طول زماني ودره هاي چهار گانه رشد را مشخص كرده و از نقاط ابتدا و انتهاي هر دوره خطوط عمودي بر محور افقي اخراج مي كنيم. از محور عمودي Kc يك خط افقي را از نقطه اي كه ارتفاع آن برابر ضريب گياهي در مرحله ابتدايي رشد باشد اخراج مي كنيم تا خطوط عمودي مربوط به ابتدا و انتهاي دوره ابتدايي رشد را قطع كند. سپس بهمين روش از روي محور Kc و از نقطه اي كه برابر Kc در مرحل سوم رشد باشد خط افقي اخراج مي كنيم تا خطوط عمودي مربوط به ابتدا و انتهاي مرحل سوم را قطع كند. حال انتهاي قطعه خط افقي
اول را به ابتداي قطعه خط افقي دوم وصل مي كنيم تا قسمت ديگري منحني كه در واقع تغييرات ضريب گياهي در مرحله دوم رشد است بدست آيد. آنگاه روي محور عمودي قسمت انتهايي مرحله چهارم مقدار ضريب گياهي مربوط به دوره چهارم مشخص مي كنيم و سپس اين نقطه را به انتهاي قطعه خط افقي دوم يا قطعه خط مربوط به ضريب گياهي مرحله سوم وصل كنيد تا قسمت چهارم منحني ضريب گياهي كه تغييرات ضريب گياهي در مرحله آخر رشد است بدست آيد. بدين ترتيب منحني تغييرات ضريب گياهي كه مشتمل بر چهار قطعه خط است بدست مي آيد. تجارب كارشناسان سازمان FAO ثابت نموده است كه اين چهار قطعه خط با منحني واقعي ضريب گياهي بسيار مطابقت دارند.

محاسبات :
براي آفتابگردان تاريخ كشت اواخر فروردين (26 فروردين) – نيمه ارديبهشت است كه مصادف است با 15 آوريل تا اوايل مه. طول دوره رشد 130 روز است كه بترتيب مرحله ابتدايي 25 روز، مرحله توسعه 35 روز، مرحله مياني 45 روز و مرحله نهايي 25 روز است. دور آبياري را 10 روز در نظر گرفته
ايم. حداقل رطوبت 10% و سرعت باد 0-5متر بر ثانيه براي منطقه مشهد با عرض جغرافيايي 35 درجه. از 1 آوريل، 130 روز بعد زمان برداشت است كه مصادف است با 23 آگوست.

همانطور كه قبلا ذكر شد مشهد در عرض 35 درجه جغرافيايي قرار دارد.
بارندگي ها را در ماههاي مختلف داريم:
مقادير ET0 اصلاح شده را از روي جدول بدست مي آوريم، با توجه به حداقل رطوبت نسبي 10% و سرعت باد 0-5(ميانگين 2.5) متر بر ثانيه و n/N از روي جدول بدست مي آوريم.
حداقل رطوبت نسبي در شرايط ذكر شده كمتر از 20% است پس درجدول بايد رديفهاي سمت چپ را ببينيم. سرعت باد بصورت متوسط 2.5 متر بر ساعت است كه سرعت باد متوسط مي شود پس خط وسطي مورد نظر است. تابش آفتاب در ماههاي مختلف متفاوت است براين اساس:
پس از اصلاح ET0 بايد Kc هاي مربوط به ماههاي مزبور را محاسبه كرده تا به ET0 برسيم. از روي مقادير اصلاح شده ET0 و دور آبياري 10 روز مي توان مقادير Kc مربوط به مرحله ابتدائي رشد را بدست آورد. مرحله ابتدائي رشد از 15 آوريل تا 10 مه طول مي كنشد. ما دو ET0 اصلاح شده براي اين مدت داريم. بر اساس اين دو ET0 و با توجه به جدول دو kc مربوط به اين دو مدت را بدست مي آورم و ميانگين مي گيريم. مقدار ميانگين 0.28 مي شود. پس Kc مرحله ابتدائي 0.28 است. سپس Kc مرحله 3 و 4 را از روي جدول مي خوانيم. بر اين اساس در مرحله 3 Kc 1.15 و مرحله 4 Kc 0.35 خواهد بود.
پس نتيجه مي گيريم كه نياز آبي آفتابگردان در فصل زراعي 792.76 ميليمتر در ماه مي باشد
نتيجه گيري:
منظور از تعيين تيخير و تعرق بآورد مقدارآبي است كه بايد به پوشش زراعي داده شود تا در طول دوره رويش صرف تيخير و تعرق نموده بودن آنكه با
تنش آبي مواجه شود، رشد خود را تكميل كرده و حداكثر محصول را توليد كند. براي اندازه گيري تبخير تعرق روشهاي مستقيم و غير مستقيم بكار مي رود كه در روش غير مستقيم با استفاده از فرمول زير مي توانيم تبخير تعرق گياه مورد نظر را بدست آوريم.

اينكار با استفاده از اندازه گيري تبخير تعرق بك گياه مرجه مثل چمن ياهمان تبخير تعرق پتانسيل Eto و يك ضريب متغيير گياهي انجام مي شود. در مجموع با استفاده از اين روش مي توان به تبخير تعرق گياه مورد نظر ودر نهايت مقدار نياز آب آن پي برد.

فایل : 29 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...