مقاله فارسی در مورد میگرن
ميگرن، سردرد پر دردسر
سردرد احتمالاً شايعترين عارضه اي است كه انسان را مبتلا ميكند. با توجه به استرسها و فشارهاي رواني و عوامل اجتماعي موجود در جامعه بيش از هميشه اين عارضه خود را نمايان كرده است.
سردرد علامت بيماري است و نشاندهنده ي بيماري عضوي (عصبي يا ساير بيماريها ) ، پاسخ به استرس، گشادي رگهاي خوني (ميگرن)، تنش عضلاني و يا تركيب حالات فوق ميباشد.
ميگرن
ميگرن سردرد عروقي است كه در اثر انقباض شديد رگ هاي خوني مغز عارض ميشود و كلمه ميگرن از كلمه يوناني Hemi Fkronia يعني يك قسمت از سر گرفته شده است.
بيماري ميگرن با دو نوع معمولي و كلاسيك شناخته شده است.
ميگرن معمولي
ميگرن معمولي به آرامي رخ داده و با دردهاي تپنده كه ممكن است 2 تا 72 ساعت به طول بيانجامد همراه است و با دردهاي بسيار شديد در نواحي شقيه يا پشت گوش به صورت قابل تشخيص ميباشد.
ميگرن كلاسيك
در ميگرن كلاسيك همين علامتهاي نوع معمولي ديده ميشود ولي با شدت بيشتر و با نشانههايي مانند اختلالات گفتاري و بينايي مانند جرقه زدن چشم ها، نورگريزي و … همراه است.
سردرد ميگرن اغلب در هنگام بيدار شدن از خواب شروع مي شود و يا دوبار در هفته رخ ميدهدو علائم ذكر شده در سه مرحله اورا سردرد و بهبودي رخ ميدهد . طبق تحقيقات به عمل آمده توسط دانشمندان در آمريكا 7/8 درصد زنان و 5/2 درصد مردان به اين بيماري مبتلا ميباشند. اين بيماري اغلب به شكل موروثي قابل انتقال به ديگر افراد خانواده ميباشد.
عوامل مؤثر در بروز سردرد ميگرن
سردرد ميگرن در اثر عوامل متعددي رخ ميدهد كه از مهم ترين آنها ميتوان به آلرژيها به ويژه حساسيتهاي پوستي، تغييرات هورموني، يبوست، استرس، اختلال
در كاركرد كبد، بيخوابي و خواب زياد، تغييرات فشار هوا و مشكلات دهان و دندان و لثه و … اشاره نمود.
مهمترين عاملي كه ميتواند باعث سردرد ميگرني در زنان شود تغييرات هورموني به ويژه استروژن در طي يك دوره عادت ماهيانه ميباشد كه پايين آمدن اين هورمون موجب سردرد ميگردد كه البته اغلب در سنين 20 تا 30 سال اتفاق ميافتد و با بالا رفتن سن بهبودي حاصل ميگردد.
در كودكان نيز ممكن است اين بيماري رخ دهد كه در كودكان درد كانون مشخصي ندارد و به شكل سردرد ظاهر نمي شود و با نشانههايي مانند قولنج يا گاز معده، دردهاي شكمي دوره اي، استفراغ و گيجي ظاهر ميگردد.
نكته 1 : طبق آخرين تحقيقات به عمل آمده در ساليان اخير، سردردهاي ميگرني به ميزان 60 درصد در بين تمامي گروه هاي سني افزايش يافته است.
نكته 2 : بر اساس بررسيهاي به عمل آمده مشخص شده است كه كاهش ميزان قند خون باعث تشديد سردرد در طول حملات ميگرني مي شود.
نكته 3 : استعمال دخانيات و يا قرار گرفتن در معرض دود سيگار باعث تشديد اين دردها ميگردد.
درمـان
الف : درمان دارويي :
بسياري از مبتلايان به سردردهاي ميگرني به طور مرتب از مسكنهاي موجود استفاده ميكنند كه اين مسكنها تأثير موقت داشته و پس از مدتي اين دردها مجدداً برگشته و شخص را دوباره وادار به مصرف اين مسكنها مينمايد و در نتيجه شخص نسبت به مصرف اين مسكنها عادت ميكند كه در طولاني مدت ممكن است عوارض جانبي داشته باشد.
چرا اغلب درمان سردردهاي ميگرني ناموفق مي باشد؟
موفقيت و عدم موفقيت درمان رابطهي مستقيم با زمان دارد يعني زمان حملات ميگرني و يا زمان مصرف داروها در كاهش و تشديد دردها تأثير دارد. يكي از عوامل مهم در بروز سردرد ميگرني آلرژي به ويژه حساسيت پوستي مي باشد. در درمان دارويي با داروهاي خانواده تريپتان در بررسي ها به اين نتيجه رسيده اند كه اين
دارو ميتواند به مدت يك هفته در جلوگيري از حملات شديد ميگرني مؤثر باشد ولي آن چه كه مبتلايان به اين سردرد را آزار ميدهد اين است كه با توجه به تأثير بسيار مؤثر اين گروه از داروها، اگر حساسيتهاي پوستي در حملهي ميگرني رخ دهد و اين دارو مصرف شود قدرت مقابلهي آن كاهش مييابد در حالي كه اگر حساسيتهاي پوستي در حملهي ميگرني رخ دهد و اين دارو مصرف شود قدرت مقابلهي آن كاهش مييابد در حالي كه اگر قبل از عارضهي پوستي مصرف شود بسيار مؤثر خواهد بود.. زيرا طبق آخرين تحقيقاتي كه انجام شده است به اين نتيجه رسيده اند كه سردرد ميگرني ابتدا باعث حساس شدن سلولهاي عصبي مغز شده و به دنبال آن بروز آلرژي و گسترش عوارض پوستي را موجب ميگردد. پس اگر قبل از عارضهي پوستي دارو مصرف شود سردرد ميگرني متوقف ميگردد. در غير اين صورت تأثير آن كم خواهد شد. پزشكان هنوز متوجهي اين نكته نشده اند كه چرا واكنش به درمان در طول حملات ميگرني متغير است و در برخي از بيماران درمان مؤثر و در بعضي از اين داروها جوابگو نيست.
ب : درمان تغذيه اي :
درمان تغذيهاي و درمان گياهي ميتواند در كاهش سردردهاي ميگرني مفيد باشد و بالعكس تغذيه ي نامناسب باعث تشديد سردردها ميشود.
استفاده از شكلات، مركبات، غذاهاي نمكاندود شده، فرآورده هاي شيري به ويژه پنير انبه، موز، كنسرو ماهي، بادمجان، گوجه فرنگي، نمك، آلو قرمز، غذاهاي چاشنيدار و آسپرين موجب افزايش موجب افزايش سردردهاي ميگرني ميشود كه بايد در مصرف اين مواد احتياط لازم را به عمل آورد و از مصرف زياد پرهيز نمود.
در مصرف غذاهاي چرب و سرخ كرده و گوشت زياد و نمك زياده روي صورت نگيرد و ميزان مصرف آن بايد به حداقل برسد.
رژيم غذايي را بايد طوري انتخاب كرد كه كم حجم و از نظر قندي داراي قندهاي ساده بوده و پروتئين آن بالا باشد. همچنين غذا با مقدار كم و با كبفيت بالا مصرف شود. سعي كنيد هيچ وعدهي اصلي غذايي را فراموش نكنيد و از ميان وعدههاي غذايي حتماً استفاده نماييد. در ضمن تلاش كنيد در اين ميان، وعدههاي مختصر و مغذي جهت تثبيت قند خون استفاده نماييد.
مغز بادام، آب تره، شاهي، جعفري، رازيانه، سير، گيلاس و آناناس بايد در رژيم غذايي گنجانده شود.
استفاده از گياهان دارويي ميتواند براي كاهش دردهاي ميگرني مؤثر باشد :
– عصارهي شيرين بيان با افزايش انرژي، باعث كاهش درد و از بين رفتن علائم آلرژي ميشود (احتياط مصرف در افرادي كه فشار خون بالا دارند ).
– تحقيقات بر روي بيماران مبتلا به سردردهاي ميگرني در انگلستان نشان داده كه آن دسته از بيماراني كه از گلگاوزبان استفاده نمودهاند 24 درصد كمتر از ديگر مبتلايان دچار سردرد و عوارض جانبي آن شده اند.
– از گياهان موثر ديگر ميتوان بابونه، نعناي كوهي، اكليل ماهي و سنبل الطيب را نام برد.
در خاتمه نكات زير را به خاطر بسپاريد :
– از مصرف دخانيات و نشستن در فضاي آلوده به دود دخانيات خودداري كنيد.
– استفاده از مسكن هاي مختلف براي كاهش درد در طولاني مدت موجب تشديد حملات ميگرني مي شود.
-گرم كردن دست ها باعث كاهش درد ميگردد و استفاده از حمام آب گرم ميتواند مفيد واقع شود.
– حذف غذاهاي آلرژيزا باعث تسكين 93 % از بيماران ميگردد.
از بيماري آرتريت روماتوئيد چه ميدانيد؟
بيماري آرتريت روماتوئيد به علت بيشترين شيوعي كه در ميان بيماريهاي ديگر التهابي دارد (شيوع يك درصد در اكثر جوامع و هم چنين ايران ) مهم ترين بيماري
التهابي محسوب ميشود. اين بيماري را اولين بار Aj. Landre beavaris در سال 1800 در پاياننامه ي دكتراي خود شرح داد. به تصور او اين بيماري اشكال مختلفي از نقرس بود كه آن را goutte astheniqve primitive ناميد.
از آن زمان تا به امروز كه دانش پزشكي پيش رفت زيادي كرده است روشهاي مختلفي براي رسيدن به تشخيص و هم چنين راه هاي متفاوتي براي درمان پيشنهاد شده است. ولي با پيش رفت زمان و كشف مجهولات، روش هاي تشخيصي تفاوت كرده و بر اساس شناخت بيشتر از فيزيوپاتولوژي بيماري، درمان هاي مناسبتري پيشنهاد شده است.
بيماري آرتريت روماتوئيد يك بيماري روماتيسمي التهابي و مزمن شايع است كه زنان و مردان را در هر سني ميتواند گرفتار نمايد ولي اوج سني آن در دههي سوم تا پنجم و قبل از يائسگي ميباشد و در همه ي نژادها و مناطق جغرافيايي در جهان ديده مي شود.
علت ايجاد كننده ي اين بيماري صد در صد شناخته نشده است و در ايجاد آن عوامل متعددي دخالت دارند ( مولتي فاكتوريال ). در يك زمينه ژنتيك و تحت تأثير يك سري فاكتورهاي محيطي، تعادل طبيعي سيستم ايمني به هم ميخورد و بر عليه اجزاي سلولها و LgG خودي يك سري آنتي بادي ساخته ميشود و موجب يك سري پديده هاي التهابي حاد، تحت حاد و مزمن شده و در نهايت به تخريب بافت ها منجر
ميگردد. اين بيماري از نظر سير باليني ممكن است به سه شكل ديده شود. درصد كمي از بيماران سير باليني حاد و پيش رونده و مخرب دارند و به سرعت موجب ناتواني بيمارن ميشوند و اكثراً به درمان هم جواب خوبي نميدهند.
درصد بسيار كم ديگري از بيماران به طرف بهبودي كامل ميروند و حتي ميتوان داروها را در آنها قطع نمود و بالاخره درصد زيادي از بيماران سير تحت حاد و يا مزمن دارند و اگر روش مناسبي اتخاذ نشود به معلوليت بيماران ميانجامد.
علائم باليني
در آرتريت روماتوئيد شايعترين ارگان گرفتار، مفاصل، بورسها و تاندون ها مي باشند، اين درگيري مفاصل اكثراً به صورت قرينه است.
در اين بيماري علاوه بر مفاصل، ارگانهاي ديگر از قبيل پوست، مخاطات، ريه، قلب و عروق، چشم، دستگاه گوارش، دستگاه خونساز، سلسله اعصاب و كليه نيز گرفتار مي شوند و گاهي اوقات تظاهرات ناشي از واسكوليت روماتوئيد منجر به از دست رفتن يك سيستم حياتي شده و ممكن است به مرگ بيمار منجر شود.
در بيماري آرتريت روماتوئيد در بيشتر موارد، ممكن است فاكتور روماتوئيد مثبت باشد.
نقش عوامل مختلف در بيماري آرتيت روماتوئيد
1- نژاد و ژنتيك :
در تحقيقات در اين زمينه ملاحظه شد كه در سفيدپوستان، سياهپوستان، ژاپنيها و آمريكائيهايي كه HLA – DR4 ، مثبت داشته اند ابتلا به آرتريت روماتوئيد با يكRELATIVERISK 5 تا 12 شيوع بالاتري داشته است.
همچنين در بين آسيايي ها و هنديها كساني HLA – DR1 مثبت داشتهاند شيوع آرتريت روماتوئيد بيشتر بوده است.
2- جنس و هورمونهاي جنسي :
اين بيماري در بين خانم ها دو تا سه برابر آقايان ميباشد. ديده شده است كه اين بيماري در شروع اولين دوره هاي قاعدگي آغاز ميشود. كاهش تستوسترون در مردها نيز ميتواند يك ريسك فاكتور براي بيماري آرتريت روماتوئيد باشد.
بعضي از گزارش ها نشان دادهاند كه دوره هاي حملهي اين بيماري در خانم ها طولانيتر، درد مفصلي و سرعت تخريب مفصلي در اين بيماران بيشتر و در نهايت فونكسيون مفصلي بيشتر كاهش مييابد و بالاخره وضعيت رواني در زن ها بيشتر از مردها مختل ميگردد.
3- حاملگي و زايمان :
عدم زايمان ( NULLIPARITY ) يك فاكتور مساعد كننده براي ايجاد بيماري تلقي ميشود. در دوران حاملگي علايم بيماري آرتريت روماتوئيد فروكش ميكند و بعد از دوران حاملگي و زايمان مجدداً عود مينمايد. هم چنين بعد از سقطهاي جنين و بعد از قطع عادت ماهيانه و فرا رسيدن زمان يائسگي بيماري عود ميكند.
4- سن :
ميزان شيوع آرتريت روماتوئيد با افزايش سن در هر دو جنس مرد و زن افزايش مييابد به طوري كه در سنين بالاي 50 – 40 سال به طور محسوس، شيوع اين بيماري بيشتر است. هرچه سن بيماران بيشتر بوده علائم سيستميك بيشتر بوده و فونكسيون مفصلي كاهش بيشتري نشان ميدهد و با توجه به تب و سديمانتاسيون بالا (ESR) با پلي ميالژياروماتيكا اشتباه ميشود.
5- موقعيت اقتصادي و تحصيلات :
كاهش سطح اقتصادي – اجتماعي با افزايش شيوع بيماري در مردان همراه است علاوه بر آن هم در مردان و هم در زنان هر چه قدر شرايط اقتصادي بدتر باشد، پيش آگاهي بدتر خواهد بود از طرفي در مناطقي كه وضعيت اقتصادي بدتر است، درصد مرگ و مير در اين بيماران بيشتر از مكانهاي ديگر ميباشد.
آمار نشان ميدهد كساني كه تحصيلات پايين تري داشته اند بيماري شديدتر و در طولاني مدت نيز بيشتر موجب معلوليت شده است و ميزان مرگ و مير نيز بالاتر بوده است. شايد اين امر به علت عدم پيگيري در درمان باشد.
6- استرسهاي روحي و اجتماعي :
هرچه اسرتسهاي روحي و مشكلات اجتماعي بيمار بيشتر باشد حملات بيماري طولانيتر و شدت بيماري نيز بيشتر است و در نتيجه سرنوشت بيماري بدتر و ميزان مرگ و مير نيز بيشتر خواهد بود.
7- محل اقامت و آب و هوا و ارتفاع از سطح دريا :
اين عوامل در شيوع بيماري اثري ندارند ولي به نظر ميرسد كه آب و هوا در احساس درد و شدت بيماري مؤثر باشد و بيماراني كه در نقاط مرطوب و سرد زندگي ميكنند، احساس مشكلات بيشتري از بيماري را دارند.
8- نقش مواد غذايي و داروها :
مصرف مواد حاوي كلسيم و ويتامين D به مقدار كافي اگر رژيم فرد مبتلا وجود داشته باشد ميتواند از عوارض اين بيماري كه همان استئوپروز يا پوكي استخوان ميباشد بكاهد. مصرف داروهاي پايين آورندهي دانسيته ي استخوان از جمله كورتيكو استروئيدها، سيتوتوكسيكها و … ميتواند در بروز استئوپروز نقش مهمي را ايفا نمايد.
نكتهي جالب نقش قرصهاي ضدبارداري در اين بيماران ميباشد كه موجب كاهش ريسك به وجود آمدن آرتريت روماتوئيد ميگردد. معتقدند كه شايد قرصهاي ضد حاملگي بيمار را در برابر بيماري محافظت مينمايد و از بروز اشكال شديد بيماري پيشگيري ميكند.
9- سيگار :
در مورد سيگار و نقش آن در بيماري آرتريت روماتوئيد نظرات مختلفي وجود دارد. در يك سري از بررسيها سيگار موجب افزايش ريسك بيماري ميگردد و در بعضي ديگر از بررسيها ثابت كردهاند كه سيگار ريسك ابتلا به بيماري را كاهش مي دهد.
10- عفونتها :
از عوامل محيطي نقش عفونت ها از قبيل ويروسها، باكتريها و نيكوباكتريوم به عنوان عوامل برانگيزنده TRIGGERFACTOR مهم هستند كه در پاتوژنز بيماري به آن ها اشاره شده است.
در مجموع بيماري آرتريت روماتوئيد يك بيماري التهابي مزمن با درگيري مفاصل و ارگانهاي ديگر بدن ميباشد كه باعث معلوليت و مرگ و مير مي شود ولي با شناخت فيزيوپاتولوژي و عوامل مختلف آن مي توان اين بيماري را تشخيص و راه هاي
درماني را پيشنهاد نمود و با پيگيري مرتب بيماران سير بيماري را تعيين و در صورت نياز داروها را تعديل و يا تغيير داد.
اين بيماري در جامعه ما حدود 000/600 نفر را گرفتار نموده است و آمار مرتباً افزايش مييابد. لذا با تعيين اقدامات درمان، تشخيصي و حمايتي مي توان آيندهي بهتري را براي اين بيماران پيشبيني نمود.
موضوع تحقيق :
استاد :
جناب دكتر فتاحي
محققين :
پاتريشيا شيل چي
پريناز گرجي زاده
رشته :
كارشناسي صنايع غذايي
دانشگاه آيتالله آملي
فایل : 18 صفحه
فرمت : Word