مقاله فارسی تيره سنبل الطيب Valerianaceae

مقاله فارسی تيره سنبل الطيب Valerianaceae

تيره سنبل الطيب Valerianaceae
گياهاني عموما علفي يكساله يا پايا، بندرت به صورت بوته هاي كم و بيش چوبي و غالبا داراي ساقه هاي منشعب اند. عموما برگهائي متقابل، ساده يا لوبدار و يا منقسم به قطعات برگچه مانند و در هر حال استيپول دار دارند. گلهاي آنها نر-ماده يا منحصرا داراي يكي از اجزاي اصلي گل (پرچم يا مادگي)، پلي گام، شامل قطعات 5 تائي و به رنگهاي سفيد، گلي و يا سفيد مايل به زرد است كه معمولا به صورت گرزنهاي دو سويه مجتمع مي‌باشند. از اختصاصات ساختماني گل اين گياهان آن است كه اولا داراي كاسه بسيار كوچك‌اند بطوري كه گه گاهي عاري از آن بنظر مي‌رسند و ثانيا جام گل آنها غالبا لوله اي يا قيفي شكل و داراي پهنكي منقسم به لوبهاي نامساوي و يا شامل دو لب متمايز است. ضمنا لوله جام گل در عده اي از آنها مانند Valeriana ها، قوزدار و يا داراي دنباله مشخص مي‌باشد. مادگي اين گياهان اصولا شامل 3 برچه است ولي غالبا يكي از آنها به حالت زايا باقي مي‌ماند كه آن نيز محتوي يك تخمك اپي تروپ مي‌باشد. دو برچه ديگر معمولا فاقد تخمك باقي مي‌مانند.
تعداد پرچمهاي اين گياهان، روي طرح اصلي گل بايد 5 باشد ولي چون هميشه پرچم خلفي آنها از بين مي‌رود، مجموعا 4 پرچم (حداكثر) در آنها مشاهده مي‌گردد. عده اي از آنها نيز پرچمهاي كمتر از 4 و حتي يك پرچم دارند بطوري كه مراحل تدريجي، كاهش تعداد پرچمها را مي‌توان بخوبي در آنها مشاهده كرد. گرده افشاني در اين گياهان هميشه به كمك حشرات صورت مي‌گيرد.
ميوه آنها به صورت فندقه اي است كه گاهي در انتها به يك دسته تار ختم مي‌شود و محتوي دانه هاي بدون البومن مي‌باشد.
از نظر اختصاصات تشريحي، وجود غده هاي ترشح به شرح زير در انواع اين گياهان قابل توجه است:
غده هاي ترشحي واقع بر روي پايه اي مركب از چند رديف سلول و راس چند سلولي.
غده هاي داخلي يك سلولي كه در لايه چوب پنبه (assise subereuse) يا در آندودرم ريشه جاي دارند.
گياهان اين تيره بيشتر در نواحي معتدله نيمكره شمالي مخصوصا منطقه مديترانه و اسيا مي‌رويند ولي در قاره امريكا، بيشتر، در نواحي واقع در نيمكره جنوبي مانند رشته جبال آندوشيلي پراكندگي دارند.
تعداد كلي گونه هاي آنها به 400 مي‌رسد كه در 13 جنس جاي دارند. از جنس هاي مهم آن، Valeriana (داراي 200 گونه)، Valerianella (60 گونه) و Centranthus (12 گونه) را نام مي‌بريم.
از بعضي از آنها، از قديم الايام به عنوان ضد تشنج و يا تهيه اسانس استفاده بعمل مي‌آمده است.
انواع داروئي آنها به شرح زير است:
Valeriana officinalis L.
فرانسه: Herbe aux chats, Valeriane sauvage, Valeriane officinale
انگليسي: Valerian, Valerian
آلماني: Gemeiner Baldrian
ايتاليائي: Herba de’gatti, Amantilla, Valeriana
عربي: حشيشه القطع
فارسي:علف گربه، سنبل الطيب
گياهي علفي و داراي ساقه قوي به ارتفاع 5/0 تا 5/1 و حتي 2 متر است. به حالت خودرو در جنگلهاي كم درخت، مخصوصا حاشيه جريانهاي آب يا گودالهاي غالب نواحي اروپا، اسيا و ايران مي‌رويد. پراكندگي آن در مناطق كوهستاني بنحوي است كه معمولا از ارتفاع 1000 متري دامنه ها بالاتر نمي رود بطوري كه بندرت ممكن است در ارتفاعات 2000 متري بدان برخورد شود. آنچه كه تشخيص اين گياه را در همان نظر اول امكان پذير مي‌سازد، ارتفاع نسبتا زياد گياه و شيارهاي عميق ساقه آن است كه بر روي آن، برگهائي با ظاهر شبيه به برگ بعضي Fraxinus ها مشاهده مي‌شود.
ريزوم آن، پوشيده از ريشه هاي فراواني است كه از بعضي از آنها، انشعابات منتتهي به جوانه، خارج مي‌گردد و اين خود در تكثير پايه هاي گياه در يك ناحيه، كمك فراوان مي‌كند. در قاعده ساقه اين گياه مجاور سطح خاك، تعدادي فلس مشاهده مي‌شود كه تحتاني ترين قسمت ساقه را مي‌پوشانند. برگهاي آن داراي وضع متقابل و منقسم به 7 تا 11 برگچه بيضوي، نوك تيز و دندانه دار است ولي گاهي برگهاي منقسم به 11 تا 23 برگچه باريك نيز در گياه مشاهده مي‌گردد كه ظاهري باريكتر از ديگران دارند. قسمتهاي فوقاني ساقه، داراي برگهائي مركب از برگچه هاي نسبتا باريك، به تعداد كمتر است.
بوي مطبوع ريزوم گياه، چون گربه را به سمت خود جلب مي‌كند بطوري كه اين جانور، در اطراف آن به جست و خيز مي‌پردازد، از اينجهت اين گياه راعلف گربه مي‌نامند.
گلهاي اين گياه، داراي رنگ سفيد يا صورتي و بوئي مطبوع است و در اواخر خرداد تا اوايل مرداد نيز به صورت گل آذين ديهيم سه شاخه با ظاهر چتر مانند بر روي ساقه ظاهر مي‌شود.
جام گل آن لوله اي، متورم و منتهي به پهنكي منقسم به 5 لوب نامساوي است. در داخلي آن 3 پرچم و يك مادگي مركب از تخمدان 3 برچه اي ديده مي‌شود كه 2 تاي آنها تدريجا تحليل مي‌رود و منحصرا سومي باقي مي‌ماند و خاتمتا به ميوه اي فندقه و منتهي به يك دسته تار در انتها تبديل مي‌گردد. دانه آن داراي روياني با لپه هاي بزرگ و مسطح است.
قسمت مورد استفاده والرين، ريزوم و ريشه هاي افشان ان است كه به صورت متصل به ريزوم، در بازار تجارت عرضه مي‌شود.
نمونه هاي وحشي سنبل الطيب (والرين)، براي رفع نيازمندي هاي درماني كافي بنظر مي‌رسد زيرا كمتر اقدام به پرورش آن مي‌شود. مخصوصا كه بر اثر پرورش نيز مقداري از اختصاصات درماني گياه كاهش مي‌يابد. بنظر مي‌رسد كه مقدار درصد اسانس ريشه والرين، به جنس زمين محل رويش گياه و واريته هاي آن نيز بستگي داشته باشد. ريشه گياهاني كه به حالت خودرو و در ماسه زارها يا در زمين هاي خشك مي‌رويند، به طور محسوس داراي مقدار بيشتري اسانس، از گياه اراضي مرطوب است.
تكثير والرين از طريق دانه يا ريشه هاي جوانه دار، در اراضي نسبتا مرطوب و قابل نفوذ صورت مي‌گيرد. براي تكثير آن، معمولا A. Exceisa Poir كه بتفاوت يك گونه فرعي يا نوعي مجزا و حتي فرم ديگري از گياه اصلي ذكر گرديده، پرورش داده مي‌شود.
در بازار تجارت، ريزوم والرين به صورت قطعاتي به طول 2 تا 5 و به قطر 1 تا 5/1 سانتيمتر، پوشيده از ريشه هاي افشان فراوان، در معرض استفاده قرار مي‌گيرد. طول ريشه هاي اطراف ريزوم، 8 تا 10 سانتيمتر و ضخامت آنها 1 تا 2 ميليمتر است ( در V. excelsa قطر ريشه كمي زيادتر است).
سطح خارجي ريشه والرين بر اثر خشك شدن،‌چين دار مي‌گردد. رنگ آن نيز قهوه اي تيره مي‌شود. طعم ريشه ابتدا ملايم، سپس تلخ و معطر و بوي آنها مشخص است زيرا بوي اسيد والرينيك مي‌دهد. ريشه هاي تازه منخصرا بوي ضعيف مخصوص، متمايز از ريشه
هاي خشك مي‌دهند ولي به مجرد خرد و يا خشك شدن، ريشه ها همان بوي قوي و مطبوع مذكور را پيدا مي‌كنند.
اختصاصات تشريحي
ريشه والرين در برش عرضي، مشخصات تشريحي زير را نشان مي‌دهد:
لايه تار كشنده كه شامل سلولهائي با جدار خارجي برآمده است و بعضي از آنها نيز به سمت خارج دراز شده اند.
لايه سوبروز كه تقريبا همه سلولهاي آن محتوي اسانس است.
پارانشيم پوستي كه تمام سلولهاي آن داراي آميدون‌اند به استثناي معدودي از آنها كه داراي اسانس مي‌باشند.
لايه آندودرم با ظاهر مشخص كه در زير آن پرسيكل، مركب از سلولهاي منظم ديده مي‌شود.
پنج دسته آوندي چوب و آبكش كه به وضع يك در ميان و با ظاهر مشخص ديده مي‌شوند. آخرين لايه هاي واقع بين عناصر ابكشي و چوب، لايه هاي مولد است كه با دقت مختصر مي‌توان آنها را تشخيص داد.
مغز، مركب از سلولهاي چند وجهي كه قسمت داخلي ريشه را فرا مي‌گيرد.
در ريشه والرين هيچ گونه بلور اكسالات ديده نمي شود. ذرات آميدون درون سلولهاي آن نيز به ابعاد 15 تا 20 ميكرون است كه وضع منفرد يا مجتمع در مجاور هم جاي دارند.
تركيب شيميائي- ريشه وريزوم والرين داراي آميدون، تانن، گلوكز، املاح مختلف، اسانس، اسيد والرينيك ac. Valerianique (اسيد والريك نرمال)، اسيد فرميك، اسيد استيك و اسيد
پروپيوتيك ac. Propionique است. مواد اخير كه در ريشه خشك گياه يافت مي‌شود، و در ريشه هاي تازه به حال اتري، مخصوصا اتر والرينيك وجود دارد. در خاكستر ريشه و ريزوم، مقدار زيادي منگنز يافت مي‌شود.
مقدار كلي اسانس والرين در نوع مرغوب ريشه، بطور متوسط يك درصد است. ريشه والرين تازه داراي مقدار نسبتا زياد اسانس ولي با بوي كم است. تدريجا كه ريشه خشك مي‌گردد، مقدار كلي اسانس آن كاهش حاصل مي‌كند و در عوض بوي قوي كسب مي‌نمايد.
اسانس مذكور اگر تازه باشد،‌ رنگ سبز مايل به زرد يا مايل به قهوه اي، بوي نافذ و مشخص و حالت نسبتا روان با واكنش اسيدي خفيف دارد ولي بتدريج كه كهنه مي‌شود، غلظت حاصل مي‌كند و حالت اسيدي آن افزايش مي‌يابد. وزن مخصوص اسانس در گرماي 15 درجه بين 93/0 و 96/0 است.
اسانس والرين (Oil of valerian) داراي كامفن چپ l.comphene ، پينن چپ و ليمونن چپ l.limonene است كه در گياه تازه،‌ به حالت اترهاي پروپيونيك، استيك، فرميك و والرينيك (Perrot, p. 2202) مي‌باشد. بررسي هاي Gerock نشان داد كه مقدار والرينات بورنيل، معادل 5/9 درصد در گياه تازه است در حال كه بقيه اترها، مجموعا به يك درصد مي‌رسد. اگر اكسيد از موجود در ريشه تازه والرين را با قرار دادن آن در الكل 80 درجه جوشان از بين ببريم، از تجزيه اترهاي مذكور جلوگيري بعمل مي‌آيد (Bourquelot).
اسانس والرين به مقدار بسيار كم در آب ولي به مقدار خيلي زياد در الكل، كلروفرم و اتر حل مي‌شود. بايد در ظروف كاملا در بسته، در محل سرد و دور از نور نگهداري شود.
اسانس والرين، اثر مسكن دارد.
در ريشه والرين، توسط Worlizewski (در سال 1891)، وجود يك آلكالوئيد و در شيره تازه ريشه، توسط Herissey ، وجود يك گلوكزيد محقق گرديد.
Goris و Vischniac از شيره تازه والرين، مخلوطي از دو الكالوئيد به نامهاي شالماتين chalmatine (محلول در اتر) و والرين valeriane (غير محلول در اتر)، به مقدار 1/0 گرم در هر كيلوگرم ريشه به دست آوردند. مقدار درصد شالماتين نيز در مخلوط مذكور بيشتر آز الكالوئيد ديگر بوده است.
ريشه والرين تازه، طبق بررسي هاي G. Pourchet به علت دارا بودن اترهاي مختلف، فعال تر و موثرتر از ريشه خشك شده آن مي‌باشد و بعلاوه اثر ضد تشنج آن نيز، به علت كاهش همين اترها در ريشه خشك، كمتر است.
اسيد والرينيك Acide valerianique (اسيد والريك نرمال Valeric acid Normal)، به فرمول C5H10O5 و به وزن ملكولي 13/102 است. نخستين بار در سال 1817 توسط Chevereul كشف شد. در اعضاي گياهان مختلف منجمله انواع زير، آنهم معمولا به حالت اتري وجود دارد:
اسيد والرينيك از ريشه والرين، با استفاده از روش هاي مختلف (كد كس 84) و در صنعت به طريق سريع تر و با صرفه تر، از اكسيداسيون الكل آميليك حاصله از تخميرهاي الكي قند و مواد نشاسته اي تهيه مي‌گردد.
اسيد والرينيك، مايعي بي رنگ و داراي حالت روغني است. بوي ناپسند و طعم ترش و تند و زننده دارد. وزن مخصوص آن در گرماي 20 درجه در حدود 939/0 است. در حرارت حدود 175 درجه مي‌جوشد. در 30 قسمت آب ولي به مقادير زيادتر درالكل و اترحل مي‌شود. نوع افي سينال آن بايد داراي 99 درصد از اسيد والرينيك باشد.
در مصارف درماني، ملح والرينيات آن به عنوان ضد تشنج و به مقدار 2 تا 6 قطره در روز مصرف مي‌شود.
كامفن Camphene، به فرمول C1.H16 و به وزن ملكولي 230./ 136 است. در اسانس هاي مختلف مخصوصا تربانتين (انواع راست گرد و چپ گرد آن) و اسانس حاصل از گياهان متعددي منجمله انواع زير يافت مي‌شود:
Cupressus sempervirens L. (نوع راست گرد) از تيره Cupressaceae
‍Cybopogon Nardus Stapf Graminaceae
Valeriana officinalis Valerianaceae
Zingiber officinalis Rosc (نوع راست گرد) Zingiberaceae
نوع راست گرد و اسانس در گياهان مختلفي از تيره Lauraceae
بررسي و استخراج كامفن توسط Simonsen انجام گرفت است.
فرم راسيميك آن (dl)، به صورت ذرات كوچك و مكعب شكل در الكل به حالت متبلور به دست مي‌آيد. در گرماي 51-52 درجه ذوب مي‌شود.در آب غير محلول است. بمقدار كم در الكل ولي به مقادير زيادتر در اتر، سيكلوهگزان Cyclohexane، كلروفرم و dioxane حل مي‌شود.
فرم راست گرد آن، در گرماي 52 درجه ذوب مي‌شوند.
خواص درماني- ريشه سنبل الطيب داراي اثر ضد تشنج قوي است و از آن در رفع ناراحتي هاي منشاء عصبي، هيستري و به عنوان كاهش دهنده مقدار دفع ادرار در مبتلايان به بيماري قند، استفاده مي‌گردد ضمنا در تمام مواردي كه تحريكات روحي در بيمار شدت پيدا مي‌كند و يا اينجالت، همراه با بروز عوازضي به بيمار دست مي‌دهد از آن استفاده مي‌گردد. فرآورده هاي ريشه سنبل الطيب به عنوان يك داروي كمكي، در معالجه مبتلايان به صرع، مي‌تواند كمك موثر بنمايد. از ريشه سنبل الطيب، در طب براي رفع بيخوابي و به عنوان بادشكن و ضد كرم نيز استفاده بعمل مي‌آورند.
ريشه والرين، داروي تمام مواردي از بيماريها كه بي نظمي هاي عصبي پيش مي‌آيد، شناخته شده است. از فرآورده هاي ريشه سنبل الطيب، بتفاوت در بيماري هاي مختلف نظير سرگيجه، دردهاي عصبي، سردردهاي يكطرفه، سردردهاي عصبي ناشي از سيگار كشيدن و بطور كلي دخانيات و يا مصرف الكل، دلهره و نگراني ها، اضطراب ضعف اعصاب، هيستري، داء الرقص، حالت ماليخوليائي، اختلات زمان يائسگي، سكسكه هاي مداوم، درد معده منشاء عصبي و غيره استفاده مي‌گردد.
مصرف فرآروده هاي سنبل الطيب در ناراحتي هاي ناشي از وجود كرمهاي روده، موجب مي‌گردد كه نه تنها كرم دفع گردد بلكه ناراحتي هاي مربوط به وجود آن در بدن نيز به خوبي رفع شود.
در استعمال خارج، ريشه له شده سنبل الطيب را بر روي زخم و كوفتگي ها به منظور معالجه و رفع درد اثر مي‌دهند. از برگهاي له شده آن، براي درمان اولسرها استفاده بعمل
آمده و نتيجه مثبت نيز گرفته شده است. در قديم الايام از جوشانده برگ اين گياه، به صورت حمام دهان، جهت رفع ورم مخاط دهان، استفاه بعمل مي‌آورده اند.
صور داروئي- از ريشه سنبل الطيب به حالت خشك و تازه، بصور مختلف زير استفاده درماني بعمل مي‌آيد.:
ريشه خشك- به صورت گرد به مقدار 2 تا 10 گرم (مصرف گرد چندان معمول نيست)- دم كرده 10 در هزار- عصاره هيدرو الكلي به مقدار 5/0 تا 3 گرم به صورت حب براي اشخاص بالغ و 10/0 گرم بر حسب هر يك از سنين عمر در اطفال- عصاره روان ( به مقدار برابر از گياه و حلال تهيه مي‌شود) به مقدرا 2 تا 8 گرم- تنطور الكلي 5/1 كه كه هر 54 قطره آن يك گرم وزن دارد، به مقدار 2 تا 15 گرم پوسيون يا شربت- شربت والرين كه با عصاره تهيه مي‌گردد و هر قاشق سوپخوري آن داراي 25/0 گرم عصاره است به مقدرا 20 تا 100 گرم (براي اطفال، 3 گرم بر حسب هر يك از سنين عمر)- تنقيه جوشانده (10 تا 60 گرم در 250 گرم آب) يا 10 تا 15 قطره اسانس به صورت امولسيون بكار مي‌رود.
طبق بررسي هاي جديد، بعضي از فرم هاي داروئي والرين مانند عصاره نرم، عصاره- استابيليزه، آب مقطر و تنطور آن، فاقد اثر مسكن و آرام بخش بنظر مي‌رسند از اينجهت، مصرف ريشه استابيليزه والرين به مقدار 2 تا 5 گرم به صورت دم كرده امروزه توصيه مي‌شود.
ريشه تازه- به صورت الكلاتور استابيليزه (كد كس) به مقدار 5 تا 15 گرم مخلوط در يك شربت يا پوسيون- عصاره روان حاصل از گياه كه بدون مداخله گرما تهيه شده
باشد.(Enerait) والرين به مقدار 20/0 تا 60/0 گرم به صورت حب، كاشه يا محلول در آب (به صورتي كه هر قاشق قهوه خوري مايع، محتوي 10/0 از آن باشد) و براي اطفال به مقدار 01/0 تا 02/0 گرم بر حسب هر يك از سنين عمر مصرف مي‌شود.
در دامپزشكي، از ريشه سنبل الطيب به صورت گرد يا دم كرده (براي نوشاندن يا تنقيه به جانوران)، جهت رفع صرع، آرام كردن حالات تشنجي سگها و رفع حركات غير ارادي، استفاده بعمل مي‌آورند.
مقدار مصرف آن براي سگ 5/0 تا 3 گرم براي گوسفند و خوك 5 تا 10 گرم، براي اسب 15 تا 30 گرم و براي گاو 30 تا 80 گرم است.
1- نسخه به عنوان ضد تشنج
الف- گرد ريشه سنبل الطيب 50/0 گرم
ژوسكيام 02/0 گرم
براي يك كاشه و به مقدار 2 تا 6 كاشه در روز
ب- اسانس سنبل الطيب 15 قطره
زرده تخم مرغ يك عدد
جوشانده ريشه ختمي 250 گرم
از محلول حاصل پس از يكنواخت شدن، به صورت تنقيه و به عنوان ضد تشنج استفاه مي‌توان بعمل آورد.
نسخه براي رفع عوارض بيماري قند
عصاره بلادون 50/0 گرم
تبائيك 01/0 گرم
والرين 10/0 گرم
گرد كنكينا به مقدار كافي براي يك حب
مقدار مصرف آن، 2 حب در روز براي ادامه به مدت 10 روز متمادي است.
نسخه جهت درمان هيستري: (حب مگلن Meglin- كد كس 1949).
عصاره ژوسيكيام (بنگ دانه) 10 گرم
– والرين (سنبل الطيب) 10 گرم
اكسيد روي 10 گرم
براي تهيه 200 حب كه بمقدار يك عدد در روز مصرف مي‌شود. حب مگلن مصرف زياد در درمان هيستري دارد. مقدار مصرف آنرا مي‌توان با تجويز پزشك معالج تدريجا افزايش داد. هر حب مگن كه طبق فرمول فوق تهيه مي‌شود، داراي 05/0 گرم عصاره ژوسكيام، 50/0 گرم عصاره والرين و 05/0 اكسيد روي است.
نسخه آرام بخش
تنطور پاسيفلور (Passiflore) 3 گرم
– كراته گوس (Grataegus) 3 گرم
عصاره والرين 4 گرم
عرق نعناع به مقدار كافي تا 90 ميل ليتر
يك قاشق قهوه خوري از مخلوط فوق را در كمي آب ريخته به عنوان آرام بخش در ناراحتي هاي قلبي- عروقي مصرف مي‌نمايند.
محل رويش- اين گياه در بعضي از نواحي شمال غربي ايران مانند مي‌شود داغ يافت مي‌گردد (فلور ايران).
از نمونه هاي ديگر اين گيا هان كه خواصي مشابه سنبل الطيب دارند، گونه هاي زير كه منحصرا يك يكي از آنها مي‌رويد، قابل ذكر است:
Valeriana phu L. گياهي است كه به عنوان زينت در نواحي مختلف پرورش مي‌يابد.
V.dioica L.- داراي اثر درماني كمتر از سنبل الطيب است. در اروپا و بعضي نواحي آسيا و احتمالا در جنوب ايران (بلوچستان) مي‌رويد.
L. V.tuberosa داراي ريشه و ريزوم بسيار معطر است و در مناطق كوهستاني كم ارتفاع و دامنه هاي آهكي نواحي مرطوب مي‌رويد. در بعضي نواحي اروپا و كشور فرانسه يافت مي‌سود.
V.montana L.، در ارتفاعات بين 500 و 2600 متري نواحي مختلف اروپا مانند فرانسه مي‌رويد و بيشتر در جنگل ها پراكندگي دارد. اعضاي زير زميني آن داراي اختصاصات درماني شبيه گونه هاي فوق است.
V.saliunca ALL. در بين تخته سنگها نواحي كوهستاني اروپا مانند آلپ و پيرنه مي‌رويد و اصولا نسبت به گونه هاي ديگر كمياب است. ريشه و ساقه زير زميني آن بسيار معطر و داراي اختصاصاتي شبيه سنبل الطيب مي‌باشد.
V.celtica گياهي به ارتفاع حداكثر 15 سانتيمتر است و در بعضي از قله هاي آلپ، بين تخته سنگهاي سيليسي در ارتفاعات 20000 تا 2600 متري مي‌رويد. در
سويس و اطريش نيز يافت مي‌شود. اختصاصات درماني آن شبيه به والرين افي سينال است.
نام هاي عربي آن، سنبل رومي، سنبل جلابي و سنبل اقيطي (Sunbul aqliti) است. افي سينال است، بر اثر تقطير، مقدار زيادتري اسانس توليد مي‌كند. تركيب شيميائي اسانس آن، شبيه اسانس والرين افي سينال مي‌باشد ولي چون علاوه بر مواد موجود در اسانس اخير، داراي استات كسيل Acct.Kessyle نيز هست، از اينجهت وزن مخصوص آن زيادتر و بين 990/0 تا 996/0 مي‌باشد.
برگ و ريشه بعضي از گياهان اين تيره، متعلق به جنس Valerianella مانند V.olitoria PLL، V.crenata Rap و V.dentata Lois كه در نواحي معتدله اروپا پرورش مي‌يابند به مصارف تغذيه و تهيه سالاد مي‌رسند.
نوع اول از 3 گياه مذكور داراي ويتامين هاي C,B,A مواد لعابي و معدني است. از نظر درماني، اثر نرم كننده، ملين، مدر و تصفيه كننده خون دارد. در رفع ناراحتي هاي سينه، يبوست، تصلب شرائين و كلي با سيلوز نيز اثر درماني ظاهر مي‌كند. دانه آن داراي 20 تا 25 درصد ماده روغني است.
Patrinia Scabiosaefolia Link كه در ژاپن پرورش مي‌يابد، داراي ريشه اسانس دار با اثر درماني است. ريشه آن به عنوان آرام كننده و ضد تشنج، مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
Nardostachys Jatamansii DC
‌N.grandiflora DC, Valeriana Jatamansii Jones
فرانسه: Nard de Gange, Valerian de lInde,Spicansrd, Nard Indin
انگليسي:Nardus, Nard, Indian valerian, spikenard ايتاليائي: Spignardi
آلماني: Echte nardenahre, Indische narde عربي: سنبل هندي، سنبل الطيب هندي
گياهي به ارتفاع 10-60 سانتيمتر، داري ريزوم چوبي دراز و پوشيده از الياف فيبر فراواني است كه بقاياي دمبرگ و برگهاي از بين رفته گياه مي‌باشد. قاعده ساقه گياه، برگهائي به طول 15 و به عرض 5/2 سانتيمتر ولي قسمتهاي فوقاني آن، برگهائي به ابعاد كوچكتر دارد بطوري كه طول آنها بين 5/2 و 5/7 سانتيمتر مي‌باشد. شكل ظاهري برگها، عموما كشيده و تقريبا بيضوي است. گلهاي آن به تعداد 1-3 (گاهي 5 تائي) در كنار برگها ظاهر مي‌شود و پس از آميزش نيز ميوه اي كوچك به طول 4 ميلميتر، پوشيده از تازهاي سفيد رنگ از آنها نتيجه مي‌گردد. پراكندگي آن بنحوي است كه بيشتر در دامنه هاي نيمه مرتفع هيماليا، چين، كره و فورمز يافت مي‌شود بعلاوه براي مصارف درماني پرورش مي‌يابد.
قسمت مورد استفاده گياه، ريشه و يا قطعات ريزوم محصور در ريشه آن است. بوي آنها مطبوع و بطور ضعيف شبيه بوي والرين (علف گربه) يا پاچوبي patchouli و طعم آنها تلخ و معطر است.
بوي مطبوع ريشه، مربوط به اسانسي است كه در آن وجود دارد و خواص درماني ريشه نيز مربوط به آن مي‌باشد.
تركيبات شيميايي- ساپونوزيد، تانن به مقدار 06/8 درصد، اسانس.
خواص درماني- مقوي معده، ضد اسهال، مدر، ضد تشنج و داراي اختصاصات درماني و شبيه والرين ولي با اثر ضعيف تر است. از آن به عنوان آرام كننده، رفع هيستري، درمان صرع و رفع طپش قلب استفاده مي‌گردد.
Astrephia chaerophylloides DC. – گياهي است كه در امريكاي جنوبي، منطقه پرو مي‌رويد و از آن به عنوان ضد عفوني كننده استفاده بعمل مي‌آورند.

فایل : 19 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...