مقاله فارسی تاريخچه جامعه شناسي روستايي

مقاله فارسی تاريخچه جامعه شناسي روستايي

تاريخچه جامعه‌شناسى روستائى
جامعه‌شناسى روستائى در آمريکا نزديک يک قرن است که به‌عنوان رشته جداگانه‌اى از جامعه‌شناسى شناخته شده است. نخستين انجمن جامعه‌شناس روستائى در سال ۱۹۳۷ تشکيل شد و به‌دنبال آن مجله جامعه‌شناسى روستائى انتشار يافت که در آن نتايج بررسى‌هاى انجام شده در زمينه مسائل روستائى منتشر مى‌شد. مى‌توان گفت که پيدايش جامعه‌شناسى روستائى در آمريکا ناشى از مشکلات بود که در زندگى مردمان روستائى وجود داشت، به همين جهت بيشتر جنبه کاربردى پيدا کرد.
در اروپا جامعه‌شناسى روستائى پس از جنگ جهانى دوم روى کار آمد. اما اين امر به معنى آن نيست که جامعه‌شناسى روستائى از آمريکا به اروپا صادر شده باشد. در اروپا از گذشته‌هاى دور بررسى‌هاى روستائى در کنار دانش‌هائى چون: جغرافيا، تاريخ، مردم‌شناسى، اقتصاد کشاورزى در بسيارى از سرزمين‌ها جريان داشته است.
بررسى‌هاى روستائى، در اروپا بر پايه يک سنت پژوهشى پرسابقه‌اى استوار مى‌باشد و ميان سال‌هاى ۱۸۹۰ و ۱۹۲۵ تحقيقات روستائى چندى انجام گرفته است. اما پژوهش‌هاى گسترده‌تر جامعه‌شناسى چه در زمينه‌هاى روستائى و چه شهرى به زمان‌هاى اخير مربوط مى‌شود.
در اروپا نيز مانند آمريکا جامعه‌شناسى روستائى هنگامى به‌وجود مى‌آيد و توسعه مى‌يابد که بدان نياز پيدا مى‌شود. بازسازى‌هاى بعد از جنگ، صنعتى شدن جامعه، رشد جمعيت، مهاجرت روستائيان به شهر، نياز به تأمين اجتماعى، دگرگونى‌هاى سياسى و اقتصادى سبب شدند که دولت‌ها به فکر آن بيفتند که تغييرات اجتماعى ـ فرهنگى را تحت نظم و کنترل درآوردند، در نتيجه علوم اجتماعى و به همراه آن جامعه‌شناسى روى کار آمد و گسترش يافت (۱).
هر چند در آمريکا ابتدا به زمينه‌هاى کاربردى جامعه‌شناسى اهميت داده مى‌شد، ولى بعدها جامعه‌شناسان به بررسى جنبه‌هاى نظرى جامعه‌شناسى روستائى نيز روى مى‌آورند و در زمانى کوتاه جامعه‌شناسى روستائى رواج پيدا مى‌کند و در برنامه‌هاى درسى بسيارى از دانشکده‌ها جاى مى‌گيرد.
امروز جامعه‌شناسى روستائى مانند ديگر رشته‌هاى علمى در پهنه وسيع‌ترى از جهان شناخته شده است و در بسيارى از دانشگاه‌هاى دنيا اعم از کشورهاى صنعتى يا در حال توسعه تدريس مى‌شود و تحقيقات وسيع و دامنه‌دارى در زمينه مسائل روستائى انجام مى‌گيرد.
در ايران بررسى‌هاى روستائى از حدود ۴۰ سال پيش در مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعى دانشگاه تهران آغاز شده است.
با اجراء قوانين ارضى، مهاجرت روستائيان به شهر و برقرارى روابط گسترده بين شهر و ده و به‌دنبال آن تغييرات اجتماعى در روستاها و پيدا شدن مسايل و مشکلات متعددى در حيات اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى جامعه‌هاى روستائى، تحقيقات روستائى متداول شده است.
جامعه‌شناسى روستائى از لحاظ توسعه نظرى همواره با دشوارى‌هاى زيادى مواجه بوده است.
گذشته از محدويت دامنه تحقيقات و کمبود مفاهيم علمى در زمينه جامعه‌شناسى روستائى، اغلب سازمان‌ها و مؤسسات دولتى بر تحقيقات روستائى نظارت داشته‌اند. از اين‌رو محققان روستائى در امر تحقيق کاربردى يا نظرى همواره با دشوارى‌هائى مواجه بوده‌اند و نتايج بررسى‌ها نه تنها از لحاظ کاربردى سودمند نبوده است، بلکه از جهت زمينه نظرى هم جامعه‌شناسى روستائى رشد چندانى پيدا نکرده است.
بررسى‌هاى جامعه‌شناسى روستائى زمينه توسعه و پيشرفت روستاها را فراهم مى‌آورد. کسانى که با مسائل روستائى سر و کار دارند، کارشناسان روستائى، مهندسان کشاورزى، کارکنان خدمات روستائى، مأموران دولتى، مشاوران خانواده روستائى، مروّجان و معلمان کشاورزى،
برنامه‌ريزان توسعه روستائى همه مى‌توانند از دست‌آوردهاى جامعه‌شناسان روستائى بهره‌مند شوند.
به همين جهت پرورش جامعه‌شناسان روستائى و انجام تحقيقات مستمر در زمينه‌هاى اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى روستاها امرى ضرورى به نظر مى‌رسد.
کليات جامعه‌شناسى روستائى
– موضوع جامعه‌شناسى روستائى:
جامعه‌شناسى روستائى شاخه‌اى از جامعه‌شناسى است که از قواعد، اصول و روش‌هاى جامعه‌شناسى پيروى مى‌کند. از ويژگى‌هاى آن اين است که موضوع آن محدود مى‌شود به پديده‌هاى اجتماعى و نوع فرهنگى که به دنياى روستائى تعلق دارد. در داخل اين چارچوب جامعه‌شناسى روستائى به بررسى انواع نظام‌هاى اجتماعى مانند: خانواده، جمعيت‌ها، گروه‌بندى‌ها، ارزش‌هاى اجتماعى، هنجارهاى اجتماعى، گرايش‌ها، کارکردها، تحولات و بالأخره کليه امور و مسائل جامعه روستائى مى‌پردازد که شناخت آن مى‌تواند از يک‌سو براى توسعه، رفاه اجتماعى و بهبود زندگى روستانشينان سودمند باشد و از سوى ديگر زمينه گسترش جامعه‌شناسى روستائى را به‌عنوان يک رشته علمى فراهم آورد.
از جامعه‌شناس روستائى انتظار مى‌رود که مسائل اقتصادى، فنى، زيستى، طبيعى و نيز عوامل ديگرى که در پذيرش تغييرات و نوآورى‌ها و به‌طور کلى پذيرش شيوه‌هاى جديدى که در پيشرفت اقتصاد کشاورزى و توسعه روستائى مؤثر است از طريق تحقيق تبيين کند (۱).
(۱) . Hoyois Givanni. Sociologie rurale Editions universitaires Paris 1968 P.16
توسعه روستائى و افزايش توليد کشاورزى نه تنها مستلزم مهارت‌هاى فنى در زمينه‌هاى علمى و کاربردى است، بلکه با شناخت کشاورزى سنتى و الگوهاى رفتارى انسان روستائى در
ارتباط متقابل با فنون جديد کشاورزى و به‌طور کلى شناخت زندگى سنتى روستائى باز بسته است. زمينهٔ چنين شناختى را جامعه‌شناس روستائى فراهم مى‌کند.
جامعه‌شناس روستائى در وهله نخست يک جامعه‌شناس است و با همان روشى به بررسى پديده‌هاى اجتماعى جامعه روستائى مى‌پردازد که جامعه‌شناسان ديگر در زمينه مسائل اجتماعى جامعه‌هاى شهرى، صنعتى، خانواده، آموزش و پرورش و زمينه‌هاى مشابه ديگر به‌کار مى‌برند (۲). درک معنى جامعه‌شناسى روستائى با آگاهى از مفهوم جامعه‌شناسى، روش‌ها و قوانين آن ارتباط نزديک دارد. مردمان روستائى در کارهاى مربوط به کشاورزى فعاليت دارند، به اقتضاء آن در محدوده جغرافيائى مشخصى زيست مى‌کنند، آداب و رسوم، هنجارها، ارزش‌هاى اجتماعى و فرهنگ خاصى دارند و از الگوى رفتارى و شيوه زندگى ويژه‌اى پيروى مى‌کنند که با آنچه در جامعه شهرى وجود دارد فرق مى‌کند. پديده‌هاى اجتماعى جامعه روستائى موضوع بررسى رشته خاصى از جامعه‌شناسى يعنى جامعه‌شناسى روستائى است.
(۲) . کنستاندز، ا.ک. (A.K. Condtandse) جامعه‌شناسى روستائى، فريدون بدره‌اى.
جى. بى. چى تا مبار (J. B. chitambar) جامعه‌شناس هند مى‌نويسد: جامعه‌شناسى روستائى يکى از رشته‌هاى تخصصى جامعه‌شناسى است که به بررسى علمى انسان‌هاى روستائى در ارتباط با گروه‌هائى که با آنها کنش متقابل دارند مى‌پردازد. او هدف جامعه‌شناسى روستائى را شناخت رفتار انسان روستائى مى‌داند و عقيده‌ دارد که اين امر از لحاظ کاربردى داراى اهميت خاصى است؛ زيرا دانشجوى علوم اجتماعى از طريق مطالعه در زمينه‌هاى جامعه‌شناسى روستائى مى‌تواند درک بيشترى از رفتار انسان روستائى و رفتار خود داشته باشد (۳).
(۳) . Chitambar J.B. introductory rural sociology. A synopsis of concepts and principles.Retd. principal Allahabad Argicultural Institute 1983 p.12
اين کتاب تحت عنوان مقدمه‌اى بر جامعه‌شناسى با تأکيد بر جامعه‌شناسى روستائى به‌وسيله: احمد حجاران و مصطفى ازکيا ترجمه شده و نشرنى آن را در سال ۱۳۷۳ منتشر کرده است. دانشجويان براى کسب اطلاعات بيشتر مى‌تواند به اين کتاب مراجعه کنند.
پس از پايان تحصيل وقتى بخواهد درباره مسائل مربوط به روستا کار کند، بدون شناخت از مردم روستا قادر نخواهد بود نقش خود را به‌نحو مطلوب ايفا نمايد.
پلاسيد رامبو (Placide Ranbaud) جامعه‌شناس فرانسوى درباره پايگاه علمى جامعه‌شناسى روستائى مى‌گويد: جامعه‌شناسى روستائى يک رشته علمى است که به‌درستى نام‌گذارى نشده است. او از ده عنوان آنتى تز شهر نام مى‌برد. به نظر او هيچکدام از دو مقوله شهر و ده بدون واسطه علوم ديگر نمى‌توانند مورد بررسى جامعه‌شناسى قرار گيرند.
شهر و ده موضوع‌هاى بررسى پيچيده و دشوارى را تشکيل مى‌دهند که شناخت کامل آنها با علوم متعددى ارتباط دارد (۴). جامعه‌شناس روستائى در بررسى جامعه‌ روستائى از دست‌آوردهاى علوم ديگرى مدد مى‌گيرد، يا اينکه دست کم از روش‌هاى آن علوم در کار تحقيق استفاده مى‌کند.
(۴) . Rambaud placide. sociologie Rurale. paris 1980 p.7
در پژوهش‌هاى روستائى اغلب متخصصان مختلفى با يکديگر همکارى دارند و هر کدام به بررسى جنبه‌اى از جنبه‌هاى مختلف زندگى اجتماعى جامعه روستائى مى‌پردازند. هانرى مندارس (Hanri Mendras) جامعه‌شناس فرانسوى عقيده دارد، موضوع جامعه‌شناسى روستائى جامعه روستائى است که در سطح‌هاى سه‌گانه بوم‌شناسى، نظام اقتصادى و نظام اجتماعى مورد بررسى قرار مى‌گيرد (۵). جامعه‌شناساان روستائى همچنين دست‌آوردهاى مردم‌شناسان و روانشناسان اجتماعى بهره مى‌گيرند.
ارتباط جامعه‌شناسى روستائى با ديگر علوم
بدون شک مطالعه و شناخت همه جانبهٔ محيط روستائى موضوع دانش خاصى نيست، بلکه علوم متعددى مانند علوم طبيعى، جغرافيا، تاريخ، اقتصاد، اخلاق، حقوق، مردم‌شناسى، جامعه‌نگارى، روانشناسى، و علوم مشابه ديگر هر کدام به جنبه‌اى از جنبه‌هاى مختلف محيط روستائى توجه دارند و در شناخت کامل جامعهٔ روستائى با يکديگر همکارى مى‌کنند. بنابراين لازم است حد و مرز جامعه‌شناسى روستائى را روشن و رابطهٔ آن را با ديگر علوم مشخص کنيم.
– علوم طبيعى:
جامعه‌شناسى روستائى با برخى از علوم طبيعى ارتباط دارد. اين ارتباط با توجه به خصيصهٔ اساسى روستا يعنى نزديکى و رابطهٔ مستقيم کشاورز با طبيعت و اينکه فرد روستائى بيشتر با طبيعت سر و کار دارد و از آن به‌منظور تأمين زندگى خود بهره مى‌گيرد، کاملاً مشهود است.
پيشرفت‌هاى علوم زيست‌شناسى عمومى، گياه‌شناسى، زمين‌شناسى و جانورشناسى و افزايش دانش انسان دربارهٔ ژنتيک نباتات، سبب ابداع فنون و روش‌هاى تازه‌اى شده است که کاربرد آنها در کشاورزى دگرگونى‌هاى عميقى در دنياى روستائى عصر ما پديد مى‌آورد. به‌علاوه، انرژى مکانيکى و حتى علوم هسته‌اى را نيز که با استعمال ايزوتوپ‌ها مى‌توانند خدمات وسيعى به کشاورزى ارائه نمايند، بايد اضافه کرد.
جامعه‌شناسى آثار و نتايج ناشى از تحولات را در ساختار اجتماعى جامعهٔ روستائى مورد بررسى قرار مى‌دهد. مثلاً نشان مى‌دهد که رواج ماشين‌هاى درو موجب آزاد شدن مقدار زيادى نيروى انسانى و بالأخره منجر به مهاجرت‌هاى فصلى روستائيان مى‌شود که خود مشاغل جديدى را ضرورى مى‌نمايد؛ و يا اينکه استفاده از تراکتور مستلزم سطح وسيعى از اراضى زراعتى است که مسئلهٔ يکپارچگى اراضى و از بين رفتن بهره‌برداران کوچک خانوادگى و در نتيجه واکنش آنها را در برابر شيوه‌هاى جديد کشاورزى مطرح مى‌سازد.
جامعه‌شناسى روستائى با دقت تأثير ظهور فنون جديد را در رفتارها، هنجارها و نهادهاى اجتماعى تبيين مى‌کند و شيوه‌هاى علمى کاربرد تکنيک‌هاى جديد را ارائه مى‌دهد و از اين طريق به توسعهٔ جامعهٔ روستائى کمک مى‌کند.
– جغرافيا:
ميان جامعه‌شناسى روستائى و علم جغرافيا روابط نزديکى وجود دارد؛ بدين‌معنى که هر دو از محيط روستائى بحث مى‌کنند. موضوعاتى که جغرافيدان به بررسى آن مى‌پردازد، شامل
عوامل اصلى به‌وجود آورنده شرايط خاص اجتماعى است. شکل سکونت در ده، نحوهٔ معيشت و زندگى ساکنان آن تا حدودى با اقليم و اوضاع و احوال جغرافيائى ارتباط دارد. مثلاً شکل زندگى روستائيان دشت قزوين و درهٔ کوه‌هاى دو هزار و سه هزار منطقهٔ شهسوار با ده‌نشينان جزيرهٔ قشم و يا مردمى که در اعماق جنگل‌هاى انبوه و به هم فشردهٔ شمال ايران به‌سر مى‌برند، با هم تفاوت دارد. شرايط طبيعى، آب و هوا، پستى و بلندى، کمبود يا فراوانى آب، جنس خاک و بالأخره تسهيلات ارتباطى و مانند آنها در ايجاد انواع مختلف اجتماعات انسانى تأثير دارد.
روستانشينان مناطق جنگلى بسيارى از وسايل کار و زندگى و حتى خانه‌هاى خود را با استفاده از چوب فراوان جنگل بنا مى‌کنند و مردم کوهستان‌ها در خانه‌سازى بيشتر از سنگ و گل استفاده مى‌کنند و ساکنان بسيارى از روستاهاى جنوب اغلب خانه‌هاى خود را از شاخ و برگ و چوب درختان خرما مى‌سازد.
ساکنان پاره‌اى از روستاهاى منطقه ”بانه“ بر اثر مقتضيات محيط طبيعى بيشتر ايام سال (حدود ۶ تا ۹ ماه) را به‌طور پراکنده در واحدهاى مسکونى جدا از هم که اصطلاحاً کُخ (KOX) ناميده مى‌شود، به‌سر مى‌برند و در زمستان و زمان سوگوارى‌هاى مذهبى گردهم جمع مى‌آيند و به‌طور مجتمع زندگى مى‌کنند.
اما در برابر تأثيرى که محيط طبيعى و شرايط اقليمى بر شکل زندگى و نحوه معيشت انسان مى‌گذارد، کارکردهاى انسان نيز متقابلاً در طبيعت و محيط جغرافيائى مؤثر است. از اين‌رو در شناسائى اجتماعات انسانى همچنان که دربارهٔ روابط گروه‌ها و تغييرات و تحولات اجتماعى مطالعه مى‌شود، روابط اين اجتماعات با شکل خارجى آنها و تأثيرى که محيط جغرافيائى بر ساخت اجتماعى دارد، مورد بررسى قرار مى‌گيرد و در اين مبحث جامعه‌شناسى روستائى با جغرافيا ارتباط پيدا مى‌کند.
اين ارتباط و نزديکى از زمانى که رشتهٔ مهمى از جغرافيا نام جغرافياى انسانى به خود گرفته، اهميت بيشترى پيدا کرده است و بوم‌شناسى انسانى که انسان را از لحاظ ارتباط آن با محيط طبيعى مورد مطالعه قرار مى‌دهد، عامل مشترکى است که اين دو علم را به هم مربوط مى‌سازد.
– تاريخ:
شناخت پديده‌هاى اجتماعى از لحاظ جامعه‌شناسى منحصر به بررسى آن در زمان حال نيست، بلکه براى درک و تبيين کامل وقايع اجتماعى بايد به گذشتهٔ دور يا نزديک آن توجه کرد. جامعه‌شناسى روستائى بيش از انواع ديگر جامعه‌شناسى به علم تاريخ احتياج دارد. عادات و رسوم در دنياى روستائى اغلب به گذشته‌هاى دور ارتباط پيدا مى‌کند و بسيارى از پديده‌هاى اجتماعى جامعهٔ روستائى ريشه‌اى کهن دارند که علل آنها را بايد در زمان‌هاى طولانى جستجو کرد.
جامعه‌شناسى روستائى در بررسى نمودهاى اجتماعى و تجزيه و تحليل و شناخت ريشه‌هاى آن از علم تاريخ مدد مى‌گيرد.
فرق اساسى تاريخ با جامعه‌شناسى در اين است که تاريخ حوادث و وقايع اجتماعى را به‌طور جداگانه و مطابق توالى زمانى آن دنبال مى‌کند و مقيد به زمان و مکان است. در حالى‌که جامعه‌شناسى وقايع و حوادث اجتماعى گذشته و حال را بدون توجه به زمان و مکان مورد بررسى قرار مى‌دهد. فرق ديگر اين است که تاريخ اغلب تطّور يک نهاد يا پديده اجتماعى را از آغاز پيدايش آن توصيف مى‌کند، در صورتى‌که جامعه‌شناسى به تجزيه و تحليل امور و وقايع اجتماعى و توجيه علل آنها مى‌پردازد و روابط ميان آنها را تبيين مى‌کند و از طريق مقايسهٔ وقايع اجتماعى و مطالعهٔ وجوه اشتراک ميان آنها سعى دارد آن را تعميم دهد و به قوانين کلى دست يابد.
– اقتصاد:
مقصود علم اقصاد بررسى کارکردهاى انسان در زمينه توليد، توزيع، مبادله و مصرف کالاها است. ليکن چون اين اعمال در اجتماع صورت مى‌پذيرد قسمتى از امور اجتماع را تشکيل مى‌دهند. به‌عبارت ديگر، نمودهاى اقتصادى که بر اثر روابط متقابل ميان انسان‌ها به‌وجود مى‌آيند، جزئى از امور اجتماعى به‌شمار مى‌روند.
بنابراين اقتصاد که به جنبه‌هاى خاصى از امور اجتماعى توجه دارد با جامعه‌شناسى که امور اجتماعى را به‌طور کلى مورد بررسى قرار مى‌دهد، ارتباط پيدا مى‌کند.
– اخلاق:
هدف جامعه‌شناسى در صورتى تحقق پيدا مى‌کند که موضوعات آن بدون توجه به فايده و صرف‌نظر از استفاده‌اى که در عمل مى‌تواند داشته باشد، مورد بررسى قرار گيرد و رابطهٔ علت و معلولى آن کشف شود و اين روابط به‌صورت قانون درآيد. بنابراين جامعه‌شناسى کارى به سود و زيان، مطلوبيت و يا عدم مطلوبيت امور ندارد. به‌عبارت ديگر هنگامى که جامعه‌شناس رفتارهاى انسانى را مورد بررسى قرار مى‌دهد، براى او اين سؤال مطرح نيست که فلان رفتار پسنديده و يا ناپسند است. بلکه اين رفتارها از نظر جامعه‌شناس وقايعى را تشکيل مى‌دهند که او بدون هيچ‌گونه قضاوت ارزشى و اظهار نظر شخصى و به‌عنوان يک عالم بى‌طرف با روش‌هاى علمى آنها را درک و تبيين مى‌کند. ديدگاه او با يک عالم اخلاق که وظايف و رفتارهاى انسان را از روى يک زندگى آرمانى قضاوت مى‌کند و درستى يا نادرستى آن را براساس معيارهاى و ضوابط معينى در نظر مى‌گيرد، متفاوت است. جامعه‌شناسى علمى عينى و اخلاق علمى دستورى است.
جامعه‌شناس ارزش‌هاى اخلاقى، عقايد، نگرش‌ها يا ايستارها را به‌منظور اينکه قوانين اخلاقى چگونه به‌وجود مى‌آيند و تطور مى‌يابند، مورد بررسى قرار مى‌دهد و گرايش‌ها، ارزش‌ها، عقايد و افکارى را که پايهٔ اخلاقى کنونى بر آن استوار است، توجيه مى‌کند؛ ولى هيچ‌گاه اصول

فایل : 11 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...