مقاله رنسانس

مقاله رنسانس

مقدمه
رنسانس در لغت يعني نوزايي .
با پايان گرفتن سده هاي ميانه ، عصر رنسانس آغاز شد .
در اين عصر انديشه وهنر جان تازه اي كسب كرد و اروپا از ركود اقتصادي قرون وسطي به در آمد . به عبارتي مي توان گفت در عصر نوزايي دستاوردهاي تمدنهاي باستاني يونان و روم مجدداً مورد توجه و حتي تقليد قرار گرفت .
معمولاً هنر دوره نوزايي را به دو دوره تقسيم مي كنند : دوره اول يا اوايل رنسانس كه از اواخر سده سيزدهم آغاز مي شود وتا نخستين سالهاي قرن پانزدهم ادامه مي يابد ، دوره دوم دوره اي است كه در آن هنرمندان طراز اول مهارتهاي تكنيكي خود را به كمال رساندند . اين دوره را اوج رونسانس مي گويند ، در اين دوره با استفاده از الگوهاي كلاسيك يونان و روم باستان نوعي همنوايي متعادل ، كلاسيك و ناب بوجود آمد .
از نظر هنرمند دوره رنسانس انسان متفكر در سقوط يا صعود خود صاحب اختيار و اراده است . اين انسانگرايي يكي از وجوه مشخصه هنر دوره رنسانس است و در پيكره هاي سده پانزدهم به خوبي متجلي شده است .
هنر عصر رنسانس وبخصوص نقاشي آن عصر ء به ميزان قابل توجهي مديون يك هنرمند ايتاليايي اواخر قرن سيزدهم ميلادي موسوم به جوتو( پدرهنرغرب ) بود ، اولين نقاشي كه با كار خويش ختم هنر قرون وسطي را اعلام كرد .
در مجموع هنر دوره رنسانس مجدداً به عينيت و طبيعت روي مي آورد و مسأ له طبيعت و رابطه ميان انسانها را مورد توجه قرار مي دهد .
مونالیزا
تابلوی نقاشی مونالیزا که به لبخند ژوکوند نیز شهرت دارد، شاهکار لئوناردو داوینچی هنرمند مشهور ایتالیایی است.
این اثر استثنایی در طول تاریخ چندین بار ربوده شده، و با اینکه ۵۰۰ سال از زمان خلقش می‌گذرد اما آسیب چندانی ندیده‌است.
تابلوی مشهور لبخند ژوکوند به دلیل لبخند بسیار مرموز مونالیزا و همچنین سبک نوین نقاشی لئوناردو داوینچی در آن زمان، به شهرت جهانی رسید.
گفته شده‌است که داوینچی سفارش نقاشی این اثر را بین سالهای ۱۵۰۳ تا ۱۵۰۶ دریافت کرد، اما آن را به موقع تحویل نداد و چند بار آن را عوض کرد.
هم اینک اصل تابلو در موزه لوور در فرانسه نگهداری می‌شود.

تابلوی استثنایی مونالیزا اثر لئوناردو داوینچی
لبخند مرموز
نقاشی مونالیزا که احتمالا مشهورترین نقاشی پُرتره در تاریخ است، به دلیل لبخند مشهور مونالیزا – که گفته شده‌است همسر بازرگانی از اهالی فلورانس به نام فرانچسکو دل جوکوندو بوده‌است – شهرت جهانی یافت.
راز مونالیزا کشف شد
يك گروه كارشناس هنري با استفاده از فناوري‌هاي جديد دريافتند موناليزا، زن اسرارآميزي كه در تابلوي
نقاشي لئوناردو داوينچي براي هميشه جاودانه شد، وقتي كه سوژه نقاشي داوينچي بود، دومين فرزند
خود را هم به دنيا آورده بود
تيمي از دانشمندان كانادايي با استفاده از فناوري‌هاي پيشرفته نظير اسكنرهاي ليزري سه بعدي و امواج مادون قرمزتوانستند به بررسي لايه‌هاي زيرين اين نقاشي بپردازند
يكي از كارشناسان مركز تحقيقات مركز موزه‌هاي فرانسه گفت: در بررسي‌هاي دقيقي كه روي
(Bruno Mottin) برونو موتن اين نقاشي انجام شد، متوجه شديم كه لباس موناليزا، با يك پارچه (گاز) بسيار نازك، پوشيده شده است. اين نوع پوشش، در اوايل قرن 16 مخصوص خانم‌هاي ايتاليايي بوده كه يا باردار بوده و يا به تازگي بچه‌دار شده بودند و اين مساله به علت ظرافت بيش از حد و سختي كار در بررسي و آزمايش نقاشي، تاكنون كشف نشده بود
درحال حاضر مي‌توان گفت كه لئوناردو داوينچي اين تابلو نقاشي را به عنوان يادبودي از تولد دومين فرزند پسر موناليزا خلق كرده است. اين موضوع باعث شد كه كارشناسان تاريخ خلق اين اثر را در حول و حوش سال 1503 حدس بزنند. زن جواني كه نام دارد. او همسر فرانچسكو دل (Lisa Gherardini) در اين شاهكار هنري با لبخندي گنگ چهره نموده است، ليزا جرارديني يك بازرگان فلورانسي بود كه 5 فرزند داشته است. موتن مي‌افزايد: ‌برخلاف عقيده (Francescodel Giocoudo) جوكوندو همگان، موهاي اين زن روي شانه‌هايش رها نشده است بلكه وي كلاه تيره‌اي به سر دارد كه موهاي مجعدش را زير آن پنهان كرده است. اما به دليل اينكه پس از فوت داوينچي يك لايه روغن جلا روي تابلوي نقاشي وي، زده شده جزييات اين كلاه ديگر مشخص نيست
موتن مي‌گويد:‌ نويسندگان هميشه نوشته‌اند كه موناليزا موهاي خود را روي شانه‌هايش رها مي‌كرده است، در دوره رنسانس، دختران جوان و زناني كه پاكدامن بوده‌اند، موهاي خود را روي شانه‌هايشان مي‌ريختند
كانادا مي‌گويند: اين تابلو بسيار شكننده و ظريف است و بايد دقت بيش‌تري National Reaserch كارشناسان گروه تحقيقات براي جلوگيري از تخريب آن صرف كرد
اين گروه تحقيقات مي‌افزايد: قاب چوبي اين تابلو، ‌نسبت به دما و شرايط آب و هوايي بسيار حساس است. همچنين يك شكاف 12 سانتي‌متري در نيمه بالايي اين شاهكار هنري وجود
دارد كه كارشناسان احتمال مي‌دهند مربوط به تغييرمكان آن از محل اوليه‌اش باشد. در اواسط قرن 18 و اوايل قرن 19 اين اثر ترميم شده و در طول اين مدت تغيير چنداني در آن به وجود نيامده است
اين گروه اميدوار است كه جزييات بيش‌تري در مورد سبكي كه داوينچي در خلق نقاشي‌هايش استفاده مي‌كرده به دست (John Taylor) آورند. زيرا هنوز هم اين سبك به صورت معماگونه و مبهم براي هنرمندان باقي مانده است. اما جان تيلور يكي از دانشمندان اين تيم مي‌گويد: تلاش‌هاي گروه‌ در مورد كشف متد اين نقاش بزرگ بي‌نتيجه مانده است. اين نقاشي بيش از حد نازك و مسطح است و به همين دليل جزييات پيچش‌هاي موي موناليزا به راحتي قابل ديدن و بررسي نيست، اين سبك نقاشي فقط مختص خود داوينچي است و مشابه آن در هيچ كدام از نقاشان بزرگ ديگر مشاهده نشده است در هر صورت، اين راز كه داوينچي چگونه اين شاهكار را خلق كرده هنوز بدون پاسخ باقي مانده است
راز لبخند ژوکوند: ‘مونا ليزا احتمالا آبستن بوده است’
بنا به پژوهشی تازه لبخندی که بر لبان مونا ليزا نشسته ممکن است به خاطر آن باشد که او باردار است و يا اينکه به تازگی بچه ای به دنيا آورده است.
دانشمندان کانادايی به کمک اشعه ليزر موفق شده اند تصويری سه بعدی از تابلوی معروف لئوناردو داوينچی تهيه کنند.
با مطالعه دقيق تابلو و کشف لايه های زيرين آن، گفته شده است مونا ليزا جامه ای به تن دارد که زنان حامله و يا فارغ از زايمان به تن می کرده اند.
اين تحقيق همچنين نشان می دهد که تابلو در طول 500 سال آسيب چندانی نديده است.
فراسوی سايه های تيره
هيئتی از مرکز پژوهش ملی کانادا اجازه داشتند بر اصل تابلو که به موزه لوور تعلق دارد کار کنند.
با مطالعه دقيق ليزری، بخش های تيره و ناشناخته تابلو کشف شده است: مانند مد لباس موناليزا و فرم گيسوی او.
با پژوهش اخير روشن شده است نوع بالا تنه ای که مونا ليزا به تن دارد، در قرن شانزدهم ميلادی مخصوص زنان حامله بوده و يا زنانی که تازه از بستر زايمان برخاسته اند.
اين جزئيات تا کنون شناخته نبود، زيرا در سايه های تيره تابلو فرو رفته بود.
درباره هويت زن گفته شده است که او همسر بازرگانی از اهالی فلورانس به نام فرانچسکو دل جوکوندو بوده است.
رازهای ديگر
داوينچی سفارش نقاشی اين اثر را بين سالهای 1503 و 1506 دريافت کرد اما آن را به موقع تحويل نداد و چند بار آن را عوض کرد.
درباره اين اثر هنوز رازهايی باقی است از جمله اين که معلوم نيست اين تابلو چگونه پديد آمده است.
شگردهای شيوه نقاشی مات يا به اصطلاح دودآلود داوينچی هنوز کاملا روشن نشده است.
به گفته کارشناسان داوينچی با ابزارها و رنگهای خود، سبک تازه ای ابداع کرده بود که اجزای تصوير در عين ظرافت و هماهنگی، مشخص و برجسته ديده می شد.

تابلوی موناليزا که اصل آن در اختيار موزه لوور پاريس است، معروف ترين تابلوی تاريخ نقاشی غرب به شمار می رود
راز لبخند ژوکوند
يک دانشمند آمريکايی می گويد راز لبخند چهره موناليزا را که وقتی بيننده به طور مستقيم به نگاه می کند محو می شود، گشوده است.تابلوی موناليزا که به “لبخند ژوکوند” شهرت دارد، در موزه لوور پاريس نگهداری می شود.مارگارت ليوينگستون استاد دانشگاه هاروارد گفت اين لبخند تنها زمانی آشکار می شود که بيننده به بخش های ديگر نقاشی نگاه کند.لبخند مرموز موناليزا، که لئوناردو داوينچی در سده 1500 خلق کرد، به مدت پنج قرن هنردوستان را با معمای دشواری روبرو کرده است.خانم ليوينگستون نظريه خود برای حل اين معما را هفته گذشته در سمينار سالانه “انجمن آمريکايی پيشبردعلوم” شهر دنور در ايالت کلورادو عرضه کرد.به گفته پروفسور ليوينگستون، محو شدن لبخند مونا ليزا در نگاه مستقيم ناشی از شيوه ای است که چشم انسان داده های حسی را پردازش می کند.انسان برای ديدن اشيا از دو بخش مختلف چشم خود استفاده می کند، که يکی به بينايی مستقيم و ديگری به بينايی جانبی موسوم است.انسان برای نگاه مستقيم به يک شی، از بخش مرکزی شبکيه (fovea) استفاده می کند که برای تشخيص جزئيات پررنگ مناسب است، اما در تشخيص سايه ها و جزئيات کمرنگ ضعيف تر عمل می کند.در مقابل، چشم انسان قادر است جزئيات محوتر را به کمک نگاه جانبی تشخيص دهد. اين همان خاصيتی است که ستاره شناسان برای مشاهده اجرام آسمانی از آن استفاده می کنند. آنها برای ديدن اجرام بسيار کمرنگ نه به طور مستقيم بلکه به اطراف آن نظر می کنند.خانم ليوينگستون گفت: “ماهيت فرار لبخند موناليزا را می توان با توجه به اين واقعيت توضيح داد که لبخند او تقريبا به طور کامل در فرکانس های پايين نوری قرار دارد، بنابراين بهترين راه تشخيص آن، استفاده از نگاه جانبی است.”انسان هرچه بيشتر به شيئی خيره شود، بينايی جانبی او ضعيف تر عمل می کند.
خانم ليوينگستون گفت که داوينچی در نقاشی موناليزا نيز از همين اصل بهره برده است. لبخند تنها زمانی آشکار می شود که بيننده به چشم ها يا ساير قسمت های صورت توجه کند.حقايق بنيادینقاشی داوينچی، که احتمالا مشهورترين پرتره در تاريخ است، در موزه لوور پاريس نگهداری می شود.پروفسور ليوينگستون همچنين به يکی از آثار کلود مونه، نقاش فرانسوی به نام “طلوع خورشيد” اشاره کرد تا نشان دهد هنرمندان چگونه متوجه اين خاصيت چشم بوده اند. در اين نقاشی رنگ نارنجی خيره کننده خورشيد در دل آسمانی آبی به تصوير کشيده شده است.وی گفت: “من فقط فنونی را که هنرمندان سالها است می شناسند، کشف می کنم و قصد بی ارزش کردن هنر آنها را ندارم.”خانم ليوينگستون گفت: “اين هنرمندان، برای مثال امپرسيونيست ها، داوينچی، چاک کلوز و رابرت سليورز، حقايقی بنيادی را کشف کرده بودند که دانشمندان اکنون در حال درک آن هستند.”

لبخند چهره موناليزا معمايی برای هنردوستان است
راز ناتمام ماندن موناليزا
يك دانشمند ايتاليايي ادعا مي كند مدرك جديد دارد كه چرا لئوناردو داوينچي تابلو موناليزا را كامل نكرد. به گزارش آبزرور الساندرو وزوسي مي گويد داوينچي فلج بوده است.مدير موزه لئوناردو در شهر زادگاه داوينچي يعني وينچي گفت فلج بودن باعث مي شد اين هنرمند بزرگ عصر نوزايي ايتاليا نتواند تخته نقاشي را در دست بگيرد و مدتي طولاني كار كند.وي مي گويد يك نقاشي جديد نشان مي دهد داوينچي دست راستش را مانند «بانداژ» بسته است.اين نقاشي كه داوينچي را در حال نشسته نشان مي دهد به يك نقاش قرن شانزدهم به نام لومبارد نسبت داده شده است.
گفته مي شود صورت داوينچي در اين نقاشي شباهت زيادي با يك نقاشي داوينچي از صورت خودش – كه در سال هاي 1512 تا 1517 كشيده شده – دارد.وزوسي مي گويد نيمه فلج بودن طرف راست بدن داوينچي بر توانايي اين هنرمند چپ دست در نقاشي تاثيري نداشت اما مانع از تحرك او مي شد.«اين امر احتمالا مانع از آن مي شد كه داوينچي ايستاده كار كند يا بوم نقاشي را به دست بگيرد اما مي توانست نشسته نقاشي كند.»وي مي گويد اين امر ممكن است ناشي از سكته يا بيماري خاصي بوده باشد كه باعث سفت شدن بعضي از انگشتان دست مي شود.داوينچي كشيدن موناليزا را در 1503 شروع كرد اما هرگز آن را به پايان نرساند.دلايل متعددي ذكر كرده اند كه چرا وي اين تابلو را مدتي طولاني پيش خود نگهداشت: آن را خيلي دوست داشت يا از آن راضي نبود.وزوسي مي گويد فلجي علت عدم فعاليت اين نابغه بزرگ در پنج سال آخر عمرش بوده است. بعضي از كارهاي او ناتمام رها شده اند.وي مي گويد تابلو لئوناردو از داوينچي او را با همه نشانه هاي پيري نشان مي دهد كه دستش را مانند بانداژ با پيراهنش بسته است.
موناليزا خوشحال و شاد است
آخرين پژوهشها با کمک کامپيوتر در مورد لبخند شگفت آميز موناليزا (لبخند ژکوند) اثر لئوناردو داوينچى نشان مى دهد که او خوشحال است.
اين تابلو با کمک کامپيوتر دانشگاه آمستردام و با استفاده از نرم افزار تشخيص عواطف ارزيابی شد و کامپيوتر چهره ی موناليزا (Monalisa) را ۸۳ درصد خوشحال، ۹ درصد بيزار، ۶ درصد بيمناك و ۲ درصد عصبانى برآورد کرد.
اين کامپيوتر ويژگى هايى مانند گردی لب ها و چين و چروك دور چشم ها را مورد ارزيابى قرار داده است. پژوهشگران دانشگاه اين برنامه ی نرم افزارى را تهيه كرده و با استفاده از يك پايگاه داده ها از چهره ی زنان جوان يك چهره ی معمولى خنثى را بعنوان الگو نقاشی کردند.
اين نرم افزار از اين حالت چهره به عنوان استانداردى براى مقايسه ی چهره ها استفاده مى كند. اين نرم افزار كه تنها با ديدن عکس انسانها عواطف و احساساتشان را تشخيص ميدهد،
مى تواند به ساخت کامپيوترهايی بينجامد كه بر اساس وضع روحى كاربر واكنش خود را تطبيق مى دهند.
موناليزا كه معروف ترين تابلوی پرتره ی قديمی محسوب مى شود حالت چهره ای سحرآميز او قرن ها است توجه دوستداران هنر را به خود جلب كرده است.
در سال ۲۰۰۳ يك دانشمند دانشگاه هاروارد گفت چگونگی پردازش اطلاعات با چشم انسان بيانگر آن است كه وقتى بيننده به ديگر قسمت هاى نقاشى نگاه مى كند لبخند نمايان مى شود. اين تابلو كه در نمايشگاه لوور در پاريس در به نمايش گذاشته شده در فاصله ی سال هاى۱۵۰۳ تا ۱۵۰۶ کشيده شده است.
مراحل عکس برداری های سه بعدی از تابلوی مونالیزا سی بی سی (انگلیسی)

فایل : 15 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...