مقاله در مورد شناخت خود

شناخت خود
مراحل شناخت خود
روانشناسی کما ل
۱- خود شنا سی
۲- محیط شنا سی
۳- خدا شنا سی
کسانی از سلامتی کامل بر خوردارند که موصوعات و اشخا ص دنیا ی پیرامون خود شا ن ، شناخت عینی دارند و خواستار تحقق خود در همه جنبه های زندگی ، به شیوه ای بی تعصب و مستقیم و بدون تظاهر رفتار می کنند . بطور ساده می توان گفت این انسانها بطور طبیعی و بر طبق طبیعت خویش عمل می کنند ، هر چند که خواستاران تحقق خود ، فکر و ملاحظه دیگران را هم می کنند.قصد آن دارم که مباحثی در رابطه با موضوعات فوق در چند مرحله برایتان عرض کنم لذا خواهش می کنم به هنگام مطالعه حتما مطلب را یاداشت کنید و در هنگامی که مطلب جدید را می خوانید مطالب گذشته را پیوسته همراه داشته باشید زیرا این موضوعات مرتبط با هم هستند.
مراحل شناخت خود
۱- ادراک صحیح از واقعیت : یعنی اینکه بپذیرید شما در این دنیا و در این کشور و در این شهر و در این خانواده و در این شرایط از نظر وضع خانواد گی هستید و می با یست زندگی کنید آموزش ببینید و اشتباه کنید تا به نتیجه مطلوب برسید . بطور ساده می توانم بگویم که بسیاری از ما انسان ها هیچگا ه از وضعیت کونونی خود را ضی نیستیم و فکر می کنیم اگر بجای فلانی بودیم و یا اگر در موقعیت دیگری قرار می گرفتیم بهتر می توانستیم عمل کنیم . این خیا لی با طل است زیرا ما بدون در نظر گرفتن استعداد وتوانا یی و ظرفیت خود نتیجه گیری می کنیم مثلا میگوئیم چرا فلانی ایقدر خد ا برایش می آورد . د ست به خاک می زند طلا می شود .این یک سئوالی است که شاید اکثر شما و یا نزدیکان شما می کنند. یک شکایت سا د ه از هستی و کائنات است .همیشه ما انسانها یا خود راخیلی برتر از دیگران می بینیم و یا خیلی پستر ، هر دو این نقطه نظر و تفکر اشتباه است زیرا ما را از حقیقت وجودی خود دور می کند ما می بایست واقع بین باشیم سعی نکنیم الکی از خود متشکر با شیم و توقع داشته با شیم که این خود شیفتگی رادیگران بپذیرند وباور کنند که ما کسی هستیم و یا بالعکس خود را اینقدر حقیر خوار وذلیل ببینیم و طوری نشان بدهیم که دیگران اجازه پیدا کنند که هر کاری می خواهندو می توانند با ما بکنند .آری دوستان خوب من هر دو این تفکر و اندیشه اشتباه است .پس خود رابشنا سید و ویژه گی های خود را بکار بزنید واز تمامی نعمتهای الهی استفاده بجا و صحیح کنید وایقدر گله و شکایت از خود و هستی نکنید هیچ فایده ندارد بجای اینکه دائما گله و شکایت کنید ، شروع کنید به یک حرکت تازه ….آری یک شروع دوباره نه ترسید اشتباه برای من وتوست همه ما اشتباه می کنیم مهم این است اشتباه خود را تکرار نکنیم . بجای این همه کله وشکایت از این آن اگر تا بحال همت خود را قوی کرده بودید نیمی از آنچه که می خواستید بدست آورده بودید .مهم این است که بپذیرید وبه آن تن بدهید:یعنی ادراک صحیح از واقعیت خود و زندگی !!!! تنها همین برای شما می ماند.
۲- توجه به دنیای درون و دنیای بیرون خود: سعی کنید در مورد دنیای درون خود یعنی بدن و اعضاء بدن خود اطلاع کامل وخوبی پیدا کنید زیرا هم برای سلامتی شما مفید است و هم ایمان شما را قوی می کند که می فهمید همه چیز در جهان نظم دارد وهیچ چیزی بیرون از نظام الهی نیست . (نظم ،هارمونی ، تناسب ، تعادل) وتوجه به دنیای بیرون یعنی کرات وسیارات، دریا ، جنگل ، کوه ها وبطور کل تمامی آن چیزهای که در دنیای بیرون از بدن خود درک می کنید .
۳- تازگی مداوم : اینکه ما از تجارب دیگران استفاده کنیم خیلی خوب است ولی باید سعی کنیم از نبوغ خود نیز بهره بگیریم علت پیدا شدن اینکه این همه اختراعات و اکتشافات همین است که اگر قرار بود ما به آنچه پیشینیانمان پیدا کرده اند قانع بودیم هیچگاه اینچنین پشرفت هایی را در جهان مشاهده نمی کردیم پس باید تلا ش کرد و نبوغ و تازگی را بوجود آورد و فکر را باید پرورش داد.
۴- از تجارب الهی بهره بردن: خداوند متعال روشهای فراوانی را برای پویایی و پیشرفت ما انسانها در کتب دینی برایمان توسط اولیاء و انبیاء آورده اند . اگر ما انسان ها کمی تعمق و تفحص بیشتری در این کتب کنیم بسیاری از روشهای پویایی را می توانیم فرا بگیریم . این داستانها که در کتاب آ سمانی ما قرآن آمد ه است تنها یک داستان نیست بلکه بهترین راه دار ها برای پیشرفت و حرکت و تعالی است .
۵- نوع دوستی و روابط متقابل با دیگراناینکه ما می با یست در درجه اول همه موجودات را دوست داشته با شیم احترام به حقو ق دیگران و اهمیت دادن به انسانها کاری است بسیار دشوار اگر توجه کنیم ما در بسیاری از موارد خود را بر حق می دانیم و
فکر می کنیم همیشه ما درست می گوئیم و دیگران اشتباه می کنند . این بیماری( خود شیفتگی ) بد دردی است که متاسفانه اکثرا به آن مبتلا شده اند و بهترین راه درمان آن این است که بتوانیم غرور را در خود مهار کنیم و جهل را از بین ببریم و سعی کنیم همه انسانها را واقعی و با صدق دوست بداریم وبرای رضایت دل خود و خوشنودی خداوند متعال به دیگران بدون چشم داشت و منظور خاص خد مت کنیم .۶- ساختار خوی مردم گرابد ترین روابط این است که ما سعی کنیم فقط با قشری خاص مراوده داشته با شیم مثلا پول دار ها و یا تحصیل کرده ها و یا افراد زیر دست . دیده اید بعضی افراد عادت دارند فقط با افرادی دوستی و رابطه پیدا می کنند که ضعیف بی کسی هستند .زیرا خود شیفتگی عجیبی دارند و هرگز رازی نمی شوند که کسی را برتر از خود ببینند .این گونه افراد انسانهای بیچاره ای هستند زیرا هیچ وقت رشد نمی کنند و همیشه در یک کلاس می مانند واز طرفی هم هیچگاه عیوب خود را نمی توانند بفهمند و شاید آن افراد برای مدتی او را تحمل کنند ولی دیر یا زود او را رها می کنند و روزی فرا خواه رسید که او بسیار تنها خواهد ماند.ما می بایست هم دوست مهندس ، دکتر ، بیسواد ، تاجر ، فقیر ، دانشمند، صنعت گر ، نویسنده و خلاصه اینکه ما موجودی اجتماعی هستیم و می با یست با تمامی اقشار رابطه ای سالم و درست داشته باشیم بقول استاد (با مردم باشید ولی داخل مردم نشوید) روحش شاد .۷- تمایز میان وسیله وهدف با ید خوب درک کنیم که هدف ما برای زندگی چیست و دقت داشته باشیم که به چه قیمتی می خواهیم به آن هدف برسیم طوری نباشد که هدف وسیله را توجیه کند !!!!!
۸- حس ظن منطقی دور از بدگمانی بی دلیل۹- آفرینندگی ( خلاقیت )۱۰- اظهار نظر کردن درمقابل دیگران۱۱- بی تعصب بودن۱۲- رابطه انسان با جسم خویش و شناخت صحیح از بدن۱۳- تقویت حافظه و حواس پنجگانه و حواس با طنی ، مثل شعر گفتن ، انشاء نوشتن ،‌جدول حل کردن، خیاطی ، نقاشی اجرای موسیقی بشرطی که لغو و دور از شأن نباشد .همینطور مطالعه کتا بهای مفید وسود مند.۱۴- دوری از حسهای منفیالف : کنجکاوی و دقت به محیط و خود : اولین مرحله در محیط شناسی توجه دقیق به محیط و اطراف محلی که در آنجا هستید و یا می خواهید باشید . مثلا اینکه در کدام نقطه از نظر جغرافیایی و تاریخی قرار دارید . باید به این مطلب توجه داشته باشید که محیط آبی یا جنگلی ویا کوهستانی هر کدام ویژگی خاص خود را دارند و باید بدانید چگونه می توان با استفاده از تعالیم بر محیط پیرامون خود مسلط شوید دوم اینکه چه چیزیهایی در آن محیط از نظر پوشیده است بهتر است بجای اینکه فقط به چشم خود اعتماد کنید از پنج حس ظا هر و پنچ حس با طنی خود کمک بگیرید که تو ضیح کامل آن در کتاب روح روان جسم احساس بطور مفصل گفته شده است . هرگز از چیزی که می بینید نترسید ، از باید ترسید که آن را نمی بینید . مثل حسرت ، حسادت ، غرور ، کبر
ب : فکرو تفکر : فکر یعنی یک ذهنی که در آن سازمان دادن معلومات قادر به کشف مجهولات می شویم . فکر مرتب ساختن امور معلوم برای روشن شد ن امور مجهول می باشد . فکر شامل (یاد آوری و خیالبافی ، تخیل ورویا ، همخوانی ، ) اند یشه ها و استدلال ها است ولی اغلب به تعمقل توجه (تعمقل جمع تعمق می باشد ) توجه می شود . تعمقل: تفکرها خاصی را برسی می کند که در آن فکر در جهت معین و مشخص سیر می کند و آمادگی خاصی را برای ذهن فراهم می سازد که ذهن از محفوظا ت حمله ور به مغز و مخیله و از میا ن یاد گیریها ی پیشین ، تنها به آگاهی های مربوط و مطلوب ، اجازه ورود می دهد
ج : تخیل : تفکر آزادی است که همواره دور از واقعیات می باشد یعنی خیالبافی شبیه به رویا است اما فرق آن با رویا در این است که رویا چیزی د ست نیافتنی است ولی تخیل چیزی است که می توان به آن دست یا فت.
د : کنترل ذهن : نباید بگذارید ذهن تا ن را شوت کنند . یعنی باید همیشه سعی کنید در مورد کارتان خوب فکر وبررسی و تحقیق کنید و تا زمانی آن را تمام نکرده اید با کسی مطرح نکنید و یا بطور ساده می توان گفت ، دهن بین نباشید . اجازه ندهید ذهن شما مثل یک راهرو باشد هر کس براحتی در ان رفت و آمد کند و اثر بگذارد . همیشه به تدبیر و اندیشه ، توجه خاص داشته با شید.
ه : توجه به پالسهای الهی : یعنی باید در بیشتر موارد هما نقدر که تحقیق و تفحص می کنید به شهودات و آیات الهی که برای راهنمایی انسانها از طرف سیستم الهی فرستاده می شود نیز دقت فراوان داشته با شید
و : اصل تضاد و اضداد : نور ، ظلمت زیبایی ، زشتی خوب ، بد . باید توجه داشته باشید اضداد در د نیا هست و باید باشد ، زیبایی دنیا نیز به بودن آنها است وشما نمی توانید آنها را از بین ببرید بلکه می باید سعی کنید هر کدام از آنها را خوب شناسایی کنید و بجا مصرف کنید . خوب دقت کنید با ید خوب شناسایی کنید و بجا مصرف کنید .درست مثل دارو ها که همگی خوب می دانید بسیاری از آنها هم تلخ وکشنده هستند ولی وقتی بجا ودرست مصرف شود ، نه تنها مضر نیست بلکه بسیار مفید است مثل علم مثل پول مثل خواب وغیره……
ز : ایجاد تعادل هارمونی و تناسب در خود و محیط و دیگران . با ید سعی کنید با هر وضعیتی کنار بیاید وبا آن محیط سازگاری بوجود بیاورید

فایل : 3 صفحه

فرمت : Word