مقاله کامل چاي
مقاله کامل چاي
مقدمه
نام اين كتاب، تاريخ صنايع چايكاري و چايسازي، در ايران است و تاريخ چاي در كتابهاي ديگران نيز آمده است، اما كارشناسان و دستاندركاران چاي ايران سالهاست براي مطالعه و پژوهش در برنامهريزي و اجراي امور چاي ميكوشند و به كشورهاي مختلف چايخيز جهان مسافرت مينمايند و نتايج تحقيقات و مشاهدات خود را نيز در نشريات وزارت كشاورزي و سازمان چاي نوشته و در سمينارها بيان داشتهاند.
بدون شك، نتيجه زحمات آنان قابل تقدير است و سعي ميشود اين محصول مهم و نوشابه همگاني در كشور ما به حد خودكفايي برسد.
هدف از بدست آوردن و تهيه اين همه مدارك قديمي و تصاوير و ساير اسنادي و آماري كه ذكر آنها آمده است، اين بوده كه به نوبه خود خدمتي انجام داده باشم.
بنابراين، نوشته حاضر از جميع جهات، چه جايكاري و چايسازي به روش سنتي و قديم كه اكنون به تاريخ پيوسته است و چه در بهرهگيري از تكنولوژي جديد و پيشرفت كه بعد از هر فصلي از تحقيق بدان اشاره شده است و چه در موضوعات جالبي كه در امر چاي با مخالفتهاي اوليه مالكين و زمينداران گيلان و مازندران، در زمانهاي بسيار دور و كارشكنيهاي بيجهت آنان در واگذاري زمين به امر كشت چاي و يا بازرگاني چاي در زمانهاي قديم و جديد و روابط بازرگاني جهاني در رقابت با بازارهاي بينالمللي چاي و همچنين وضع كشور ما در مقايسه با ساير كشورهاي چايخير جهان، مخصوصاً كشورهاي نو استقلال يافته آمريكايي نشان داده شود كه براي خواننده خالي از فايده نخواهد بود.
لذا لازم دانستيم انگيزه خود را در نوشتن تاريخي كه از شهر لاهيجان كه با نام چاي اين محصول كه يكي از پرمصرفترين فرآوردههاي كشاورزي كشور شهرت يافته است، بپردازيم و با
همين انگيزه بوده است كه با هجوم قواي مسلح اشغالگر انگليس و شوروي از جنوب و شمال در سوم شهريور 1320 ه.ش به خاك ايران و تصرف شهرهاي آن كه تا پايان جنگ جهاني دوم (1944-1939) ادامه داشت، كلاسهاي چايكاري و چايسازي و هرس چاي كه بوسيله كارشناس آسامي هند به نام عزيز عبدالرحمن اداره ميشد، در اسفند سال 1321 و مرداد 1322 شمسي برگزار گرديد.
گرچه لاهيجان با شهر چاي كه شهرتش را بوسيله «پدر چاي ايران» حاج محمد ميرزا كاشفالسلطنه چايكاري به درستي دريافت كرده است و پيش از آن به شهر ابريشم معروف بوده است، اين شهر در زمان شاهان صفويه يكي از مراكز مهم پرورش كرم ابريشم و صدور ابريشم آن مخصوصاً در زمان شاه عباس بزرگ به كشورهاي شرق و غرب ايران تا نواحي چين و ژاپن و اروپا بوده و جاده ابريشم بخاطر بازرگاني مهم آن مشهور بوده است.
هنوز هم يك سوم مصرف چاي كشور از خارج تامين ميشود. اگر تلاشهايي كه در يك قرن اخير انجام يافته به ثمر رسيده بود، ما با داشتن اين محصول مهم و استراتژيك غذايي به آن درجه از توانايي و رشد و خودكفايي ميرسيديم كه نه تنها مصرف داخلي خود را تاميم ميكرديم، بلكه از سالهاي قبل قادر ميشديم تا با صادرات چاي خود به كشورهاي ديگر، مخصوصاً به كشورهاي همجواري كه فاقد اين محصولاند و به علت شرايط اقليمي مجبور به مصرف و نوشيدن اين نوشابه گرم هستند، با فروش آن به مقدار زيادي ارز به كشور خود وارد نماييم، در صورتي كه همين كشورها با ورود قاچاق از كشورهاي توليد كننده مهم چاي جهان آن را خريداري از مرزهاي اطراف كشور ما آنرا وارد ميكنند؟
آيا عامل فوق سببب ركود توليد و مصرف و حتي صدور چاي كشور نيست؟
در اين اوضاع، آيا چاي ايران خريداري در بازارهاي جهاني حتي داخل كشور خواهد داشت؟ اضافه بر اين با افزايش دستمزد كارگران چايكار و چايساز كه در حال افزايش روز به روز است و اين يك امر طبيعي در كنار صعود و هزينه زندگي است، قيمت چاي داخل كشور هم افزايش مييابد و ميبينيم كه هيچگونه تناسبي با يكديگر ندارد و در نتيجه چايكار براي كشاورزان چاي و مزد و ساخت چاي براي كارخانهداران مقرون به صرفه نيست و اين عوامل باعث شده بيش از 3000 هكتار از باغهاي چاي متروكه و مابقي نيز در معرض خطر تبديل به برنجكاري و نوغانداري و مسكن و مراكز تجاري مانند پمپ بنزين و غيره گردد.
صنعت چايسازي در كارخانهها نيز از لحاظ كيفيت نسبت به گذشته به شدت پايين آمده است و كارخانهداران مجبورند برگهاي چاي خريداري شده از طرف سازمان چاي را به هر ترتيبي است، ولو با تحويل برگهاي نامرغوب چاي را خشك كرده و تحويل دهند، به غير از كارخانههايي كه صاحبان آن خود صاحب باغهاي چاي چندين دههكتارياند و يا كارخانههايي كه برگهاي استاندارد و مرغوب تحويل ميگيرند. تحويل برگهاي چاي نامرغوب به كارخانهها و ساخت مزدوري آن سبب شده است كه چاي ايران، جايي در نمايشگاههاي فرآوردههاي غذايي و كشاورزي بينالمللي نداشته باشد و مردم داخل كشور ما نيز در اثر همين امر گرايش به خوردن چاي خارجه مينمايند، ولو به قيمت دهها برابر ارزش چاي داخله بيخبر از آنكه شايد نميدانند اگر چايهاي وارداتي از خارج كشور با افزودن رنگهاي شيميايي و اسانسهاي خوشبو بازاريابي ميكنند، در حالي كه مصرف چاي داخل كشور كه بطور طبيعي از طرف سازمان چاي كشور ساخته ميشود، مرغوبتر و سالمتر است و خطر آن كمتر و منفعت آن براي كشوري كه با ارز خارجي وارد ميكند، بهتر خواهد بود كه ورود چاي خارجه را كمكم از بين خواهد برد. مقامات ذيصلاح كشور نيز روشي كه در تحقيق حاضر ذكر آن خواهد رفت،
كوشش به عمل آوردند تا سطح زير كشت چاي در شمال و حتي با پژوهشهاي كارشناسانه در ساير نقاط كشور اگر بتوان كشت چايكاري را بالا برد و در نتيجه بوجود آمدن باغهاي چاي جديد و توليد چاي خشك خوب ساخته خواهد شد در كارخانههاي دولتي و خصوصي شمال مردم كشور ما بيشتر به مصرف چاي داخلي روي خواهند آورد تا بتوانند چاي كشور خود را كه هنوز هم يك سوم آن براي كمبود مصرف داخلي از خارج كشور وارد ميشود، مصرف نمايند و شعار «ايراني! چاي ايراني بنوش» را كه با عمل به خودكفايي برسانند.
هرچند چايكاران و صاحبان باغ چاي كه 98 درصد آنها كمتر از يك هكتار باغ چاياند، شكوه دارند كه نميتوانند در دوران تراكم تحويل برگ سبز چاي كه معمولاً در ماههاي ارديبهشت و خرداد فزوني ميگيرد، برگهاي مرغوب بهاره خود را تحويل دهند.
همه كارخانههاي چايسازي شمال در اين ماهها داراي چنين ازدحام و اوضاع و احوالي هستند كه چايهاي مرغوب با برگهاي لطيف و تازه بهاره حاصل دسترنج كشاورزان چاي اين چنين بر روي خاكهاي حياط كارخانهها ريخته ميشود و صاحبان آنها در رديف نوبت تحويل آن ساعتها در انتظار ميمانند و برگهاي لطيف بهاره مانده در آفتاب بر روي خاكها و يا داخل زنبيلها و گونيها و سبدها لهيده و زرد و قهوهاي شده و به اصطلاح غلط (آتش گرفته ميشود) و بدين ترتيب برگهاي مزغوب و نامرغوب ميگردند و ديگر هيچ چايساز كارشناس كارخانهيي نميتواند از اين برگها چاي مرغوب بسازد، در صورتي كه ميتوان در ابتدا از آنها چايهايي مرغوب با عطر و طعم و رنگ مرغوب ساخت كه با بهترين چايهاي خارج قابل رقابت خواهد بود، در غيراينصورت چاي ايران با اوضاعي كه تعريف شده است، هرگز رو به بهبود نخواهد رفت و چنانچه چاي ساخت شده ممتاز هم كه كارخانهدار بسازد، پس از تحويل در
انبارهاي مرطوب چاي مانده و كيفيت خود را از دست خواهد داد و قابل مصرف و يا رقابت در بازارهاي چاي داخل و خارج كشور نخواهد گرديد.
از طرف ديگر، بازرگانان وارد كننده چاي خارجي كه بعضاً سود خود را با وارد كردن آن ميبينند، ولو اينكه سازمان چاي كشور آنها را متعهد به خريد سه برابر يك كيلو چاي خارجي از چاي داخل كشور گرداند، نميتوان مصرف چاي داخل كشور را رواج داد، اكثر اين بازرگانان با مخلوط كردن چاي مرغوب داخلي با چاي خارجي آن را با سود بسياري به فروش ميرسانند و يا در حقيقت چاي مرغوب ايران را هم با مخلوطي از اسانسها به نام چاي خارجي ميفروشند.
اضافه بر دلايل فوق، زمينهاي زير كشت چاي در اراضي چايكاري شده در شمال در استانهاي گيلان و غرب مازندران، طبق آمارهاي موجود كه در ذيل از آنها نام برده ميشود، به شرح زير است:
اين آماري است كه از سال 1349 كه در نشريهيي از طرف سازمان چاي كشور آمده است و آقاي محمدطاهر طاطايي يكي از كارشناسان آن سازمان به سال 1373 منتشر ساخته است.
جالب توجه اينكه در نشريهاي ديگر به نام Production year book چاپ رم كهخ در سال 1985 منتشر گرديده، آماري را از طرف سازمان خواربار و كشاورزي ملل متحد (به نقل از كتاب بازار جهاني چاي از سري انتشارات شماره 7 موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني) ارائه ميدهد كه زمينهاي زير كشت چاي ايران تا سال 1985 (14 سال قبل) با رقم 34000 هزارهكتار است و نشريه آذرماه 1373 شمسي وزارت كشاورزي (معاونت باغباني) سازمان كشور، مساحت زمينهاي چايكاري شمار كشور را (طبق آخرين نقشهبرداري هوايي كه سال آن را ذكر نكرده است) 32659 هزارهكتار ذكر كرده است و مديرعامل و رييس هيات مديره
جديد چاي كشور (در مصاحبه 3 آذر 1376، در روزنامه كيهان) رقم 32000 هزارهكتار را تاييد كرده است.
با توجه به آخرين آمار منتشر شده از طرف سازمان كشاورزي و خواربار جهاني كه در كتاب فوقالذكر (موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني است در سال 1370 شماره 7) آمده است، مصرف سرانه كشور ايران، رقم 37/1 كيلوگرم آورده شده است، در صورتي كه مصرف متعادل چاي هر نفر براي كشور معادل 37/1 كيلوگرم، آنهم در سال 1985 (چهارده سال قبل) سازمان خواربار و كشاورزي سازمان ملل متحد را كه رسميت جهاني دارد، درست بدانيم، با توجه به آخرين سرشماري عمومي سال 1375، نفوس كشور مردم ايران را جمعيتي نزديك 60000000 ميليون نفر آورده است، بنابراين توليد سالانه در كشور ما بايد 82200 هزارتن باشد، ولي طبق آخرين آمار رسمي سازمان چاي كشور در آذرماه سال جاري (1377)، در موقع نوشتن اين سطور، 61000 هزار تن است. پس مصرف داخل كشور ما هنوز به مقدار 21000 تن كسري نشان ميدهد. با توجه به اينكه مقدار چاي خشك استحصالي كشور نسبت به سال قبل كه 71987 هزارتن بوده، كاهشي به ميزان 11987 هزارتن است كه اين كسري بايد از طريق واردات چاي خارجي تامين گردد.
سوابق تاريخي چاي در شهر لاهيجان و حومه آن نشان ميدهد كه زمينهاي كشاورزي اين منطقه مستعد همه نوع محصولات كشاورزي علاوه بر كشت چاي، برنج، گندم، جو و درختان توت براي تغذيه كرم ابريشم و گياهان دارويي و صنعتي چون كنف، كتان و رامي بوده است و مرحوم كاشفالسلطنه در پايان آخرين سفرش كه از خارج به ايران مراجعت كرده بود، علاوه بر بذر و نهال چاي مقداري هم بذر كنف و ريزومهاي زردچوبه و زنجبيل و درختان و نهالهايي كه مصرف دارويي و غذايي داشتهاند، چون درختان اكاليپتوس (معروف به درخت
گنهگنه كه از پوست تنه آن و برگهاي اوكاليپتوس) دم كرده آن را جهت رفع تب و نوبه مصرف ميكنند و انبه و درخت كافور كه اسانس آن مصرف دارويي دارد، به همراه خود آورده بود و كشاورزان شمال ايران مخصوصاً لاهيجان را به كشت و پرورش آنها تشويق مينموده است و نزديك به نيم قرن اول قرن بيستم ميلادي كشف كنف چنان در مناطق گيلان و مازندران رواج يافته بود كه روستاييان با عمل آوردن آن از الياف كنف جهت مصارف طناب و فروش اين الياف به كارخانههاي گونيبافي رشت و قائمشهر (شاهي سابق) درآمد سرشاري كسب ميكردند. از كنف حاصل در اين كارخانهها چتائي بافته ميشد كه جهت مصرف ساختماني و كيسههاي مواد غذايي و كالاهاي ديگر استفاده ميگرديد، ولي با ورود چتاييهاي كشورهاي جنوب و جنوب شرق آسيا و رقابت آن به جهت ارزانتر بودن به دليل كارگر فراوان و ارزاني قيمت آن مناطق، چتاييهاي كارخانههاي رشد و قائمشهر به علت گراني به تعطيلي كشانده شد.
سرنوشت كنف ايران و ساخت چتايي بايد درس عبرتي براي كشاورزي چاي در ايران باشد. تعريف از شهر لاهيجان نيست، بلكه اصرار در اين است اگر توجه بيشتر به كشاورزي چاي در اين شهر كشاورزي و صنعتي چاي ميشد و از طرف مقامات ذيصلاح عنايت زيادتري مبذول ميگرديد، بدون شك پس از گذشت نزديك به يك قرن ما حتماً در اين محصول مهم استراتژيك به خودكفايي رسيده بوديم، ولي افسوس هنوز هم نزديك به يك سوم چاي مصرفي كشور از خارج وارد ميشود و ارز قابل توجهي براي آن پرداخت ميگردد و هنوز هم به امور كشاورزان چاي اهميت چنداني داده نميشود.
فایل : 113 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.