مقاله کامل مقايسه ي رضايت زناشويي در بين زوجين فرزنددار و بدون فرزند

مقاله کامل مقايسه ي رضايت زناشويي در بين زوجين فرزنددار و بدون فرزند

مقایسهی رضایت زناشویی در بین زوجین فرزنددار و بدون فرزند
چكیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی رضایت زناشویی در بین زوجین فرزنددار و بدون فرزند در شهر شیرازانجام گرفت. رضایت زناشویی وضعیتی است كه طی آن زن و شوهر از ازدواج با یكدیگر و با هم بودن احساس شادمانی و رضایت دارند. شركت كنندگان (38 مرد و41 زن متأهل، 48 % بدون فرزند و 52% فرزنددار) با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه انریچ و روش آماری آزمون تی بود. یافته ها نشان داد كه رضایت زناشویی در دو گروه زوجین فرزنددار و بدون فرزند تفاوت معناداریP<0.05)) دارد.
انتقال به دوران والدینییكی از حوادث استرس آور زندگی است كه زوجین را با كاهش فعالیتهای مشترك، روابط جنسی، افزایش مسئولیتها و نقشها، آشفتگی روابط و در نتیجه عدم رضایت زناشوییمواجه می سازد. بر مبنای نتایج این پژوهش می توان پیشنهاد داد كه آگاهی زوجین در گذر به مرحله والدینی، كسب مهارتهای زناشویی لازم و در تماس بودن با گروه‌های همسان می تواند سبب تغییر در رضایت زناشویی گردد.
كلید واژه: رضایت زناشویی، فرزند، زوجین.
مقدمه
درصد بسیاری از افراد در مراحلی از زندگیشان وارد روابط زناشویی صمیمانه می شوند. در كشورهای غربی بیش از 90% جمعیت تا 50 سالگی ازدواج می (كنند هالفورد، 1384). با ازدواج یكی از مهمترین و اصلی ترین نهادهاییك جامعه (خانواده) پایه ریزی می شود. ازدواج نهاد اجتماعی بسیار
فراگیری است (گیدنز، 1381). خانواده مانند سیستمی است كه چگونگی كاركرد آن از طریق الگوهای مراوده ای (رفتار اعضای خانواده) نقش می پذیرد. سیستم رشد می كند، خود را حفظ میكند و از طریق زیرمنظومه‌های خود وظایفی را انجام میدهد (مینوچین، 1381). زیر منظومه ی زن و شوهری: این زیرمنظومه از دو بزرگسال با جنسیت های مخالف تشكیل شده كه نقشها و تكالیف متعددی دارد. زیر منظومه ی والدینی: تشكل خانواده با تولد نخستین نوزاد به زیر منظومه ی والدینی می رسد. ادای وظایف والدینییك فرآیند بینهایت دشوار است. زیرمنظومهی فرزندان: بچه ها در دنیای فرزندان (خواهر و برادر) میآموزند كه چطور مذاكره، همكاری و رقابت كنند. در سیرتحول خانواده، مقاطع بسیاری وجود داردكه زیر منظومه های جدیدی به وجود آمده (تولد بچه، ورود به دنیاینوجوانی، ازدواج یك عضوخانوادة گسترده، …) و مرزها و مقررات تازه ای ترسیم می گردد. در این روند ایجاد تعارض، اجتناب ناپذیر است. این تعارضات برای كلیهی اعضای خانواده یك فرصت رشد است و اگر رفع نشود، امكان دارد مشكلات گذرا منجر به بروز مشكلات بیشتری گردد(مینوچین، 1381). چرخه ی زندگی خانوادگی عبارت از یك چارچوب پیشنهادی است كه به واسطة ایفای نقشهای مختلف در آن شكل می گیرد. 1- زوج جوان بدون فرزند، 2- زوج جوان با فرزندانی تا سن سه سالگی، 3- گروه خانگی با فرزندانی در سنین قبل از مدرسه (از سه تا شش سالگی، همراه با برادران و خواهران كوچكتر خود)، 4- گروه خانگی با فرزندانی در سنین مدرسه (فرزند بزرگتر در سن بین شش و دوازده سالگی، با خواهران و برادران خردسالتر)، 5- گروه خانگی با فرزندان نوجوان (كه بزرگترین فرزند دوازده تا بیست سال دارد)، 6- گروه خانگی با فرزند جوان بالغ (از زمانی كه
بزرگترین فرزند به بیست سالگی می رسد تا آن زمان كه اولین فرزند خانه را ترك گفته و ازدواج می كند)، 7- گروه خانگی در حال كمك دادن به فرزندان برای جای گرفتن در مسیر زندگی تا زمانی كه آخرین فرزند نیز به این وضعیت دست مییابد، 8- گروه خانگی پس از والدینی، یعنی در حد فاصل بین زمانی كه كوچكترین فرزند خانه را ترك می گوید تا زمان بازنشستگی پدر، 9- گروه خانگی سالمند پس از بازنشستگی پدر (سگالن، 1380). سینها و ماكرجی (1991) معتقدند رضایت زناشویی حالتی است كه طی آن زن و شوهر از ازدواج با یكدیگر و با هم بودن احساس شادمانی و رضایت دارند (میر احمدی زاده و همكاران، 1382). وینچ و همكاران او (1974) معتقدند كه رضایت زناشویی انطباق بین وضعیت موجود و وضعیت مورد انتظار است. در نتیجه رضایت زناشویی زمانی محقق می گردد كه وضعیت موجود در روابط زناشویی با وضعیت مورد انتظار فرد منطبق باشد. اغلب افرادی كه ازدواج می كنند در ابتدای زندگی سطح بالایی از رضایت زناشویی دارند، اما علاوه بر افت تدریجی در طی زمان، در همان هفته ها و ماه‌های اول ازدواج نیز مشكلات جدی ایجاد می شود كه اگر حل نشود می تواند رضایت و ثبات رابطة زناشویی را تهدید كند (ماركمن و فلوید، 2002). یك تغییر بنیادی در سازمان خانواده تولد كودك است. باید نقش زن و شوهر به مراقبت و پرورش كودك اختصاص یابد و این به معنای تغییر در الگوی مراوده ای زن و شوهر است (مینوچین، 1381). بچه دار شدن می تواند شادمانی زن و شوهر را بیفزاید ولی از شادمانی زندگی زناشویی آنها كم كند. معمولاً قبل از بچه دارشدن و بعد از مستقل شدن بچه ها، زندگی زناشویی شادمانه تر می شود (كارلسون و مایر، 1390). برینلی اعتقاد دارد كودكان، رضایت را بهبود یا
افزایش می دهند یا حداقل اثر منفی ندارند … باومیستر (1991) زندگی زوجین فرزنددار را دارای معنا تلقی می كند (توانگ و دیگران، 2003). هالووی و دیگران در پژوهش خود بیان كردند كه هر چه پذیرش نقش مادرانه و نگرش به آن در بین مادران جوان دارای فرزند كوچك بیشتر باشد رضایت در زندگی افزایش مییابد (هالووی و دیگران، 2006). محققان دانشگاه دنور و تكزاس با انجام تحقیقی روی218 زوج در 8 سال بیان كرده اند كه90% والدین گزارشی مبنی بر كاهش رضایت زناشویی را بعد از تولد نخستین فرزند داشته اند (اسپزانو، 2009) . هاكل و روبل (1992)، بوچارد، هبرت (2006) درتحقیقات خود نشان دادندكه رضامندی ازازدواج باتولد فرزندان روندی نزولی مییابدو زنان بیش از مردان آن را احساس می كنند (پترسون، 2010). مرور تحلیلی نشان داد كه والدین رضایت زناشویی پایین تری را در مقایسه با غیر والدها گزارش می دهند. هم چنین ارتباط منفی معناداری بین رضایت زناشویی و تعداد فرزندان وجود دارد. تفاوت در رضایت زناشویی در میان مادرانی كه كودك نوزاد داشتندنسبت به زنان بدون بچهمشهود ترین میزان را داشت. نتایج بیان می كنندكه بعد از تولّد فرزندان، به دلیل تعارضات مربوط به نقش و محدود شدن آزادی، رضایت زناشویی كاهش مییابد. زنان نسبت به مردان رضایت زناشویی پایین تری دارند (توانگ و دیگران، 2003). جنكینز و همكاران (2003) معتقدند كاهش آزادی و خودمختاری بعد از تولد بچه احتیاج به سازگاری بیشتری دارد. فورم (2000)؛ توانگ و كمبل (2001) تولد بچه و انتقال به نقش والدینی را به عنوان شكی برای والدین بالاخص مادران در كاهش آزادی های فردی آنها نسبت به قبل بیان می كنند. (توانگ و دیگران، 2003). انتقال به دوران والدینی باعث افزایش اهمیت اعتقاد به
نقشهای جنسیتی دربارة شغل و مشاركت در كارها و وظایف خانوادگی می شود. این موضوعات از این به بعد می تواند باعث اختلافهای مهمی شود (هالفورد، 1384). اقدامی و حسین چاری (1387) در تحقیق خود بر روی150 مادر شاغل نشان دادند كه همكاری مردان در امور خانه به طور مثبت پیش بینی كننده ی رضایت از روابط زناشویی است. علاوه بر تأثیری كه شرایط محیطی بر روی تعارض دارند، تعارضها نیز شانس ایجاد صمیمیت در رابطه را كاهش می دهند. برای مثال زوجینی كه بچه های كوچك دارند از نظر تنظیم وقت اختصاصی برای خودشان دچار مشكل اند. كمبود خلوت مناسب در اتاق خواب مانع برقراری زندگی جنسی خوب والدین می شود.كمبود در زمان آرامش خانه، ارتباط همسران با هم كاهش می دهد. مشكلات و هزینه های گردش و بیرون رفتن در زمانی كه مراقب بچه ها هستند مانع ایجاد فرصتهای مثبت زوجین می شود (هالفورد، 1384). آهلبرگ و دیگران (2005) در تحقیقی بر روی820 زوج دریافتند كه رابطه ی جنسی در 6 ماه اول تولد نوزاد بسیار كاهش یافته و به یك یا دو بار در ماه تبدیل می شود (آهلبرگ، 2008). خیلی از زوجین مطرح می كنند كه بعد از تولد نخستین فرزندشان میزان فعالیتهای مشترك با همسرشان كاهش مییابد. از آنجا كه رضایت زناشویی می تواند نقش عمده ای در بقای زندگی داشته باشد و باور غیر منطقی بر بالا بودن آن در تمام مراحل زندگی، می تواند زوجین را با مشكل مواجه سازد؛ لذا آگاهی از نزول این متغیر در مراحل استرس آور زندگی مثل زمان انتقال به دوران والدینی می تواند پاسخ مناسب از طرف زن و شوهر را به دنبال داشته باشد؛ بنابراین در پژوهش حاضر به مقایسه ی متغیر رضایت زناشویی در بین زوجین فرزنددار و بدون فرزند پرداخته شده
است و فرض تحقیق این است كه این دو گروه دارای تفاوت معناداری در رضایت زناشویی هستند .
روش پژوهش
جامعه و نمونه ی مورد مطالعه: نمونه مورد مطالعه شامل 79 نفر متأهل ( (تعداد: 38 مرد و41 زن ، 48 % بدون فرزند و 52% فرزنددار) بود كه به شیوه غیر احتمالی در دسترس هدفمند انتخاب شدند. مدت ازدواج زوجین بین 1- 10 سال و سن فرزند اول زوجین فرزنددارحداكثر 7 سال بود. در بین زوجین بدون فرزند50 % مرد و 50% زن و در بین زوجین فرزنددار3/46% مردو3/57 % زن بودند.
ابزار گردآوری اطلاعات: برایبررسیمیزانرضایتزناشویی، پرسشنامهی اینریچانتخابشدهاست. فورز و السون (1989)بیان كردند كهتوسط این پرسشنامه می توان با دقت 85-95% بین زوجین خرسند و ناخرسند تمایز قائل شد. اینمقیاسشامل4خردهمقیاس35مادهایاست كهبهعنوانیكابزارتحقیقازجمله رضایت، ارتباطاتوحلتعارض و تحریف آرمانیاستفادهمی گردد. ضریب آلفای پرسشنامه در پژوهش آسوده (1389) با تعداد 365 زوج (730 نفر) برای4 خرده مقیاس برابر با 68/0، 78/0، 62/0، 77/0 به دست آمد. پرسشنامه به صورت 5 گزینه ای از نوع سنجش نگرش بر اساس لیكرت می باشد (نمره 5 تا 1) كه به بعضی از سؤالات نمره ی معكوس تعلق می گیرد. نمره های خام به درصد تبدیل می گردد. نمره ی بالا نشان دهنده ی رضایتمندی بیشتر در زندگی زناشویی است.
روش اجرا: پرسشنامه به صورت فردی و در منزل توسط زوجین تكمیل گردید.
یافته ها
روش آماری در این تحقیق دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی بود. در سطح آمار توصیفی از فراوانی و درصد به صورت جدول و نمودار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t گروه‌های مستقل استفاده شد. در بین زوجین بدون فرزند50 % مرد و 50% زن و در بین زوجین فرزنددار3/46% مردو3/57 % زن بودند. از لحاظ میانگین سنی، زوجین بدون فرزند 7/27 و انحراف معیار 1/3 و مدت ازدواج 6/4 و انحراف معیار 2/2 و زوجین فرزنددار دارای میانگین سنی3/31 و انحراف معیار 9/2 و مدت ازدواج 5/7 و انحراف معیار 6/1 بودند.
جدول1 – آزمون مقایسه ای میانگین در دو گروه مستقل برای مقایسة رضایت زناشویی در دو گروه نمونه
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات بیانگر این است كه بین دو گروه نمونه در میزان رضایت زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (P<0/05). میانگین ارائه شده در جدول نشان می دهد كه رضایت زناشویی در زوجین بدون فرزند بیشتر است. بین زنانن بدون فرزند و فرزنددار از لحاظ میزان رضایت زناشویی تفاوت معناداری مشاهده شدكه حاكی از بالابودن رضایت زناشویی در زنان بدون فرزند بود. در ضمن بین سن، مدت ازدواج، تحصیلات با رضایت زناشویی همبستگی معناداری وجود ندارد.
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر به مقایسه ی رضایت زناشویی در بین زوجین فرزنددار و بدون فرزند در شهر شیرازانجام گرفت. نتایج نشان داد كه بین دو گروه زوجین بدون فرزند و فرزنددار در مقیاس رضایت زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد. بر این اساس زوجین بدون فرزند از رضایت زناشویی بالاتری برخوردارند كه با یافته ی تحقیقات هاكل و روبل (1992)،
بوچارد، هبرت (2006) توانگ و دیگران (2003)، اسپزانو (2009)، پترسون (2010) هماهنگ است.
انتقال به دوران والدینی به طور بالقوه استرس زا است و چالشهای فراوانی را پیش روی والدین قرار می دهد. الگوی مراوده ای (زیر منظومه ی) زن و شوهر بعد از تولد كودك به الگوی پدر و مادری تغییر مییابد. افزایش مسئولیت ها، تعارض در نقشها، كاهش فعالیتهای مشترك، كاهش روابط جنسی، كمبود در زمان آرامش خانه، مشكلات و هزینه های گردش و بیرون رفتن در زمانی كه مراقب بچه ها هستند مانع ایجاد فرصتهای مثبت زوجین شده و ارتباط همسران را كاهش می دهد و زوجین را با عدم رضایت زناشویی مواجه می سازد. آنچه در فرآیند انتقال مهم است آگاهی زوجین از آسیبهای ناشی از تولد فرزند می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان پیشنهاد كرد كه تشكیل كلاسهای آموزشی پیش از تولد، پشتیبانی پس از تولد و یا برنامه یThe “Becoming a Family Project” investigated the impact of a weekly group for parents for three »تبدیل شدن به پروژه خانواده«، ارتباط با والدین جدید وگروه‌های همسان، كسب مهارتها و فرآیندهایسازگارانه ی درون سیستم زوجین، ایجاد وب سایتهایی برای پدر و مادرها، ارائه مشاوره و راهنمایی های عملی در زمان نقاط عطف در زندگی خانوادگی پیش زمینه ی صحیح از مرحله ی جدید زندگی را در اختیار زوجین فرزنددار قرار می دهد. عدم پر كردن پرسشنامه توسط بعضی از همسران و كاهش حجم نمونه از جمله محدودیتهای این تحقیق بوده است. پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی شغل و میزان درآمد برای زوجین و یكسان بودن گروه سنی فرزندان برای زوجین فرزنددار در نظر گرفته شود.
منابع
اقدامی، زهرا؛ حسین چاری، مسعود (1387). تأثیر دشواری كار زنان شاغل و همكاری همسران در امور منزل و رضایت از روابط زناشویی و اختلال های رفتاری فرزندان. مطالعات زنان . سال 6، شماره 53، 1-69.
سگالن، مارتین. (1380). جامعه شناسی تاریخی خانواده. ترجمه ی حمید الیاسی. تهران: مركز. چاپ سوم.
كارلسون، جان؛ دینك ماریر، دان . (1390) . برای زن و شوهرها وقت زندگی بهتر رسیده. ترجمه ی مهرداد فیروز بخت . تهران: دانژه. چاپدوم.
گیدنز، آنتونی. (1381). جامعه شناسی . ترجمه ی منوچهر صبوری. تهران: نی. چاپ هشتم.
میراحمدی زاده، ع.ر.، نخعی امرودی، ن.، طباطبایی، س.ح.ر.، و شفیعیان، ر. (1382). رضامندی زناشویی و تعیین عوامل تاثیرگذار بر آن در شیراز. اندیشه و رفتار. سال هشتم، شماره 4، 56-63.
مینوچین، سالوادور. (1381). خانواده و خانواده درمانی. ترجمه ی باقرثنائی. تهران: امیركبیر. چاپ چهارم.
هالفورد، كیم. (1384). زوج درمانی كوتاه مدت. ترجمه ی مصطفی تبریزی و همكاران . تهران: فراروان. چاپ اول.
Ahlborg, T., Rudeblad,K., Linner,S., & Linton,S. (2008). Sensual and Sexual Marital Contentment in Parentsof Small Children—A Follow-Up Study When the First Child is Four Years Old. JOURNAL OF SEX RESEARCH, 45 (3), 295–304, 2008
Holloway,S.D. Suzuki, S. Yamamoto, Y. & Mindnich, J.D. (2006). Relation of Maternal Role Concepts to Parenting, Employment Choices, and Life Satisfaction Among Japanese Women. Sex Roles, 54, 3/4,235-249.

فایل : 10 صفحه

فرمت : Word

37900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط