مقاله کامل مروري بر گياهان دارويي مورد استفاده در بيماري ديابت
مقاله کامل مروري بر گياهان دارويي مورد استفاده در بيماري ديابت
مروري بر گياهان دارويي مورد استفاده در بيماري ديابت
چكيده
ديابت از جمله بيماريهاي مزمن است كه به دليل كمبود يا كاهش عملكرد انسولين موجب افزايش ميزان قندخون و اختلالات متابوليسمي بدن میشود. مشاهدات اپيدميولوژي گواه آن است كه با تغيير فرهنگ مصرف رژيمغذايي و روش زندگي از سنتي به صنعتي ميزان شيوع بيماري ديابت افزايش يافته است. رعايت رژيمغذايي و درمانهاي جايگزين علاوه بر كاهش هزينه درمان در بسياري از موارد موجب پيشگيري و بهبودي ديابت نوع دوم و در بعضي موارد بهبودي رضايتبخش براي بيماران ديابتي نوع اول میشود. هم اكنون داروهاي متعدد ي جهت كاهش ميزان قندخون بالا ارايه شده است ولي به دليل عدم بهبودي كامل اين بيماري با مصرف داروهاي موجود، تمايل به استفاده از درمانهاي جايگزين و سنتي افزايش يافته است. در اين ميان نقش گياهان دارويي با خواص كاهش دهنده قندخون در درمان بيماران ديابتي را نمیتوان ناديده گرفت. مصرف گياهان دارويي توسط بيماران ديابتي حتي در كشورهاي غربي به طور گستردهاي عموميت يافته است. مصرف گياهان دارويي به خصوص زماني كه درمانهاي رايج قادر به كنترل بيماري نيستند و بيمار نياز به تجويز انسولين دارد چشمگير میباشد. با توجه به مخالفت اكثر پزشكان با مصرف گياهان دارويي، بيماران بدون اطلاع پزشك معالج آن را مصرف مينمائيد، كه منجر به تداخلات دارويي و همچنين عدم تسلط پزشك در كنترل قندخون بيمار میشود. در اين بازنگري نقش گياهان دارويي از جمله پياز، سير، خيار تلخ، گيمنما سيلوستر، شنبليله، علف شور يا سلمكيبوتهاي، سياه گيله، ژينكو بيلوبا، خارمريم، هندوانه ابوجهل، عدسالملك، چاي سبز و نيز تعدادي از فلاونوييدها در بهبودي بيماري ديابت بررسي میشود.
کل واژگان: دیابت، گیاهان دارویی، طب سنتی
مقدمه
ديابت نوعي اختلال مزمن در متابوليسم كربوهيدرات، چربي و پروتئين و مشخصه آن افزايش قندخون در بيماراست. نارسايي قلبي – عروقي، كليوي و كاهش فعاليت عصبي از جمله عوارض طولاني مدت اين بيماري است. بيماريديابت به دليل عدم جذب سلولي قندخون، ناشي از كاهش ترشح انسولين يا مقاومت سلولهاي بدن در برابر انسولين ايجاد میشود [2، 1].
ادرار مكرر، تشنگي و پرخوري از علايم بيماري ديابت است و به علت آنكه اين علامات براي بيماران جدي تلقي نمي شود، بسياري از بيماران ديابتي در فكر درمان نيستند. براي مثال از حدود 10 ميليون آمريكايي مبتلا به ديابت تنها كمتر از نصف آنها به بيماري خود آگاهي داشته و به پزشك مراجعه میكنند [3]. حدود 10 درصد از كل بيماران ديابتي مبتلا به ديابت نوع اول و 90 درصد بقيه مبتلا به ديابت نوع دوم میباشند.
ديابت نوع اول يا ديابت وابسته به انسوليناغلب در كودكان و جوانان رخ ميدهد. در اين نوع ديابت سلولهايبتاي لوزالمعده كه مسؤول ساخت هورمون انسولين در بدن میباشند به طور كامل از بين رفته يا غيرفعال میشوند [4].
جهت كنترل ميزان قندخون به اين بيماران بايد تمام عمرانسولين تجويز شود. بيماران ديابتي نوع اول بايد ياد بگيرند كه به طور منظم قندخون خود را انداز هگيري و ميزان آن روزانه تنظيم و در صورت نياز نوع و ميزان انسولين را تغيير دهند.
ديابت نوع دوم يا ديابت غيروابسته به انسولين اغلب درسنين بالا و بعد از 40 سالگي رخ میدهد. در اين نوع ديابت غالباً ميزان انسولين خون بيماران افزايش يافته كه حاكي از كاهش حساسيت سلولهاي بدن به انسولين ميباشد. با توجهبه آنكه اكثر مبتلايان به ديابت نوع دوم افراد چاق هستند ادعا شده است كه چاقي عامل كاهش حساسيت سلولهاي بدن به انسولين است [5]. كاهش وزن در اين نوع بيماران موجببهبود ميزان قندخون در اكثر آنها میشود. رعايت رژيمغذايي در بيماران ديابتي نوع دوم بسيار مهم و قبل از تجويزدارو بايد به آنها توصيه شود.
گياهان دارويي
قبل از كشف انسولين و همچنين داروهاي ضد ديابت رايج، بيماران ديابتي با گياهان دارويي و درمانهاي سنتيمعالجه میشدند. تاكنون تاثير مثبت بيش از 1200 گياه دارويي در كاهش ميزان قندخون و يا كاهش عوارض ناشي از آن شناخته شده است [6]. در طي 10 الي 20 سال گذشته تحقيقات آزمايشگاهي و همچنين باليني متعددي روي گياهاندارويي مورد استفاده در درمان
ديابت انجام گرفت كه در تعدادي از آنها اثرات قابل ملاحظهاي در كاهش قندخون بيماران ديابتي مشاهده شد. در اين مقاله گياهان دارويي با خواص كاهندگي قندخون كه گزارشهاي باليني و آزمايشگاهي معتبر مبني بر موثر بودن آن موجود است و همچنين گياهان دارويي كه در طب سنتي ايران در درمان بيماري ديابت تجويز میشود مورد بازنگري قرار ميگيرد.
اگر چه گياهان دارويي كه در اين مقاله به آن اشاره ميشود داراي اثر كاهشدهنده ميزان قندخون ميباشند، ولي به دليلاثرات ناشناخته اين گياهان خصوصا اثرات جانبي ناشي از مصرف طولاني مدت و احتمال تداخلات دارويي هيچگونه توصيه اي به مصرف آنها نمي شود. نكته مهم آنكه درصورتي كه بيمار ديابتي از هر نوع گياه دارويي استفاده مینمايديا تمايل به مصرف آن دارد حتما بايد پزشك معالج را در جريان قرار دهد تا جهت پيشگيري از تداخلات دارويي و تنظيم مقدار دوز داروهاي ضدديابت اقدام نمايد.
پياز و سير (Allium cepa L. & Allium sativum L.): گزارش تحقيقات متعددي حاكي از آن است كه مصرف پياز و سير موجب كاهش قندخون ميشوند. تركيبات فعال گوگردي مانند allyl propyl disulfide وallyl disulfide oxide(آليسين) به ترتيب در پياز و سير نقش اصلي در كاهش قندخون ايفا ميكنند. اگر چه فلاونوييدها و ديگر تركيبات موجوددر آنها نيز ممكن است موثر باشند[8،7]. تحقيقات باليني وحيواني نشان داده است كه آليل پروپيل ديسولفيد موجود درپياز با انسولين (داراي راديكال دي سولفيد ميباشد) در پيوند با گيرنده انسولين در كبد كه مسؤول خنثي كردن انسولين میباشد رقابت میكنند، كه در نتيجه موجب افزايش غلظت انسولين آزاد در خون ميشود. تجويز آليل پروپيل دي سولفيد با دوز mg/kg125 روزانه به بيماران ديابتي موجب كاهش قابل ملاحظه در قندخون ناشتا و همچنين افزايش ميزان انسولين خون آنها شده است. به علاوه تجويز آليسين موجود در سير با دوز mg/kg100 روزانه، اثر مشابه روي بيماران ديابتي داشته است [7].
عصاره (آب پياز) 30 الي 2000 گرم پياز كه بعضي مواقع اين مقدار در غذاي روزانه نيز مصرف ميشود موجب كاهش قندخونشده است. حتي با افزايش دوز عصاره، به نسبت، ميزان قندخون بيشتر كاهش میيابد (وابسته به دوز). اثر عصاره پياز خام و پياز جوشيده با هم مشابه ميباشد [8]. تاثير پياز و سير در كاهش كلسترول و فشار خون بالا موجب شده است كه تجويز آنها در بيماران ديابتي مبتلا به چربي و فشار خون بالا مورد توجه قرار گيرد.
خيار تلخ (Mamordica charantia L.): خيار تلخ كه بهآن Bitter melon و Balsam pear نيز گفته ميشود در آسيا، آفريقا و آمريكاي جنوبي جهت مصرف غذايي كاشته ميشود.
ميوه سبز اين گياه مشابه خيار سبز با دانههاي برجسته و شيارهاي طولي روي پوست ميباشد. ميوه نرسيده اين گياه بهعنوان مواد غذايي در تهيه غذا استفاده میشود. به علاوه شيره تازه
ميوه گياه نرسيده در درمان بيماري ديابت مورد استفادهميباشد [10، 9]. ميوه گياه داراي تركيب پلي پپتيدي مشابه انسولين با عوارض كمتر است و ترزيق زير پوستي آن موجبكاهش قندخون در بيماران ديابتي نوع اول ميشود [11]. اگرچه عصاره خشك خيار تلخ به صورت تجارتي وجود دارد ولي مصرف شيره تازه ميوه آن موثرتر است. شيره گياه بسيار تلخ و مقدار مصرف روزانه حدود 60 گرم است. دوز مصرفيشكل ديگر دارويي حتماً بايد با مقدار 60 گرم شيره تازه برابري كند [10].
گيمنما سيلوستر (Gymnema sylvestre L.): اين گياه بومي مناطق گرمسير هندوستان ميباشد كه در طب سنتي هندوستان در درمان ديابت استفاده ميشود. تحقيقات بالينياخير اثر بخشي اين داروي گياهي در درمان ديابت نوع اول ودوم تاييد كرده است [13، 12]. ادعا ميشود كه اين گياه جذب گلوكز در مجاري گوارش را مهار و در نتيجه گلوكز بدونآنكه جذب بدن شود دفع ميشود. به علاوه گزارش شده است كه اين داروي گياهي موجب بازسازي سلولهاي بتا آسيب ديده شده و در نتيجه ميزان انسولين خون بيماران ديابتي افزايش میيابد [13]. مقدار دوز مصرفي عصاره آبي برگ گياهبراي بيماران ديابتي نوع اول و دوم 400 ميليگرم در روز میباشد. تاكنون عوارض جانبي براي عصاره اين گياه گزارشنشده است [12].
شنبليله (Trigonella foenum graecum L.): تحقيقات باليني و آزمايشگاهي نشان داده است كه دانههاي شنبليله داراي اثر ضدديابتي قابل ملاحظهاي هستند. تركيبات فعال در دانههاي چربي گرفته شده شامل آلكالوييد تريگونلين، اسيد نيكوتينيك و كومارين است [14]. تحقيقات باليني نشان دادهاست تجويز 15 گرم پودر دانه شنبليله خيسانده در آب به بيماران ديابتي نوع دوم موجب كاهش معني دار در ميزان قندخون ناشتا و بعد از غذا میشود [14]. ادعا شده است كهفيبر گياهي موجود در دانه كه محلول در آب است موجب كاهش قندخون شده است. همچنين تركيبات متعدد ديگر مانند اسيدهاي آمينه موجود در پودر دانه موجب تحريك توليدانسولين ميشوند [15]. به علاوه تجويز پودر دانه شنبليله علاوه بر كاهش قندخون موجب كاهش غلظت كلسترول و تري گليسريد خون نيز میشود. نتايج اين تحقيقات گواه آن است كه پودر دانه يا پودر دانه چربي گرفته شده شنبليله را ميتوان به رژيمغذايي بيماران ديابتي اضافه شود. مقدار دوز روزانه براي بيماران ديابتي 15 الي 50 گرم دانه چربي گرفته است [16].
علف شور يا سلمكي بوته اي Atriplex halimusL.)): اين گياه بومي مناطق مديترانهاي شمال آفريقا، اروپاي جنوبي واردن ميباشد و به صورت گياه زينتي در ايران كاشته مي شود.
تجويز اين گياه به حيوانات آزمايشگاهي اثر ضدديابتي قابل ملاحظه از خود نشان داده است [17]. همچنين تجويز آن بهبيماران ديابتي نوع دوم موجب بهبود كنترل قندخون و تحمل گلوكز شده
است. علف شور سرشار از فيبرگياهي، پروتئين و تعداد زيادي عناصر كمياب از قبيل كروميوم میباشد [17].
مقدار مصرف روزانه آن 3 گرم برگ خشك گياه است.
سياه گيله Vaccinium ArctostaphylosL.)): اين گياه در جنگلهاي شمال ايران وجود دارد. گونه ديگر اين جنس با نامعلمي Vaccinium myrtillus بومي اروپا ميباشد. برگهاياين گياه در طب سنتي در درمان بيماري ديابت استفاده ميشود. تحقيقات روي حيوانات آزمايشگاهي اثرات ضدديابتياين گياه را تاييد كرده است[18]. ماده موثر اين گياه به نامآنتوسيانوزيد ميرتيلين ميباشد كه توسط محلول الكل اسيدي استخراج ميشود و فعالترين مواد استخراجي است كه داراي اثر مشابه انسولين ولي ضعيفتر از آن ميباشد [19]. جالب آنكه اثر ضدديابتي تجويز تك دوز اين دارو تا چند هفته در بدن باقي ميماند. آنتوسيانوزيد موجود در سياه گيله موجب افزايش ميزان ويتامين C داخل سلولي، كاهش نفوذپذيري وپارگي مويرگها و مهار خو نمردگي سريع شده و داراي خواص آنتي اكسيداني قوي است. اين اثرات مخصوصاً در مهارعوارض ديررس بيماري ديابت موثر میباشند. دوز استاندارد برگسياه گيله براساس مقدار درصد مواد موثر موجود در آن يعنيآنتوسيانوزيد است. پرمصرفترين فرآوردة سياه گيله كه در اروپااستفاده ميشود حاوي 25 درصد آنتوسيانوزيد است. عصاره اينماده در آمريكا با دوز 160-80 ميلي گرم سه بار در روز برايبيماران ديابتي تجويز میشود[20].
ژينكو بيلوبا Ginkgo bilobaL.)): اين گياه در طب سنتيجهت افزايش جريان خون در بيماران مبتلا به كم خوني مغزيمصرف ميشود، ولي تجويز آن موجب افزايش جريان خوندر بافتهاي محيطي مانند بازو، پاها، انگشتان دست و پا نيز میگردد [22، 21]. اين اثر افزايش جريان خون توسطژينكوبيلوبا براي بيماران ديابتي بسيار مهم میباشد، زيرا اختلالات جريان گردش خون محيطي در بيماران ديابتي بسيار شايع است. تحقيقات متعددي روي بيماران مبتلا به درد پا متناوب نشان داد كه اثر درماني ژينكوبيلوبا بسيار برتر وموثرتر از دارونما است. اثرات درماني اين دارو شامل بهبود افزايش مسير قدم زدن بدون درد، حداكثر مسير قدمزني وبهبود جريان خون عضو آسيب ديده ميباشد. افزايش جريانخون در عضو آسيب ديده تنها با مصرف ژينكوبيلوبا مشاهده شد و اين اثر با روشهاي درماني رايج مشاهده نگرديد [23]. مشاهده اين نتايج حاكي از آن است كه اتكا به روشهاي درماني رايج در اين بيماري كافي نيست. دوز مصرفي عصاره استاندارد ژينكو كه داراي 24 درصد فلاووگليكوزيد است 40 ميليگرم سه بار در روز است [23].
خارمريم (.Silybum marianum (L.) Gaertn): عصارهبذر اين گياه معروف به سيل يمارين به دليل خواص آنتي اكسيداني، افزايش ميزان گلوتاتيون سلولي و ثبات غشاي سلولي در طب سنتي جهت بهبود اختلالات كبدي تجويز میشود [24]. تجويز اين دارو به افراد مبتلا به بيماري كبدي موجب افزايش حساسيت سلولي به انسولين و در نتيجه كاهشميزان قندخون شده است [25]. ادعا شده است كه تركيبات فلاونوييدي موجود در عصاره سيليمارين مانند سيلي بين وسيلي ديانين احتمالاً موجب كاهش مقاومت انسوليني و بهبود متابوليسم گلوكز در بيماران ديابتي میشود. به علاوه افزايش ميزان غلظت گلوتاتيون سلولي توسط سيلي مارين موجب افزايش جذب سلولي گلوكز میشود [26]. گزارشهاي مطالعات آزمايشگاهي حاكي از آن است كه سيليبين موجود در عصاره سيلي مارين از آزادسازي انسولين توسط تحريكگلوكز پيشگيري ميكند [27]. اين اثرات مثبت سيليمارين درمحافظت از سلولهاي لوزالمعده و پيشگيري از اختلالاتمتابوليسمي ناشي از قندخون بالا میتواند عاملي در جهت بهبود متابوليسم قندخون و در نتيجه كاهش آن باشد. دوز مصرفي عصاره گياه سيل يمارين براي بيماران ديابتي 200 ميلي گرم سه بار در روز میباشد. در يك تحقيق تجويز سيلي مارين 200 ميلي گرم سه بار در روز به 30 بيمار ديابتي نوع دوم در مقايسه با دارونما موجب كاهش ميزان قندخون ناشتا و همگلوبين گليكوزيله خون شد [28]. در تحقيقي مشابه تجويز سيلي مارین 200 ميلي گرم سه بار در روز به بيماران ديابتي نوع دوم مبتلا به چربي خون بالا در مقايسه با دارونما موجب كاهش ميزان كلسترول، LDL، تر يگليسيريد و آنزيمهاي كبدي شد [29].
هندوانه ابوجهل (.Citrullus colocynthis (L.) Schrad): اين گياه در طب سنتي در درمان يبوست و كنترل افزيش قند تجويز ميشود [30]. تحقيقات آزمايشگاهي حاكي از آن است كهعصاره آبي الكلي ميوه اين گياه موجب كاهش ميزان قندخون در حيوانات آزمايشگاهي ميشود [31]. در طب سنتي تجويز ميوه اين گياه جهت كاهش قندخون در بسياري از كشورها از جمله ايران رواج دارد، ولي هي چگونه بررسي باليني روي تجويز اين گياه به بيماران ديابتي تاكنون گزارش نشده است [32]. ميوه اين گياه بسيار سمي و كشنده و مصرف دوز بيش از حد آن موجب اسهال خوني و مصرف زيادي آن موجب مرگ انسان میشود [33]. اولينبررسي باليني تاثير مصرف دوز 100 ميلي گرمي سه بار در روز روي بيماران ديابتي نوع دوم از ميوه كامل اين گياه در مركز تحقيقات غدد و متابوليسم دانشگاه تهران در درمانگاه ديابت بيمارستان شريعتي انجام شد كه نتايج آن در همين شماره به چاپ رسيده است.
عدس الملك Securigera securidaca L.)): اين گياه بومي ايراناست و در طب سنتي جهت كاهش قندخون به بيماران ديابتيتجويز میشود. در يك مطالعه عصاره دانههاي گياه عدس الملك 2 ساعت پس از تجويز موجب كاهش قابل ملاحظه ميزان قندخون در موشهاي ديابتي شد [34].
همچنين در مطالعه ديگري نشان داده شد كه عصاره دانه گياه فوق ميزان سطح قندخون را در موشهاي ديابتي به طور قابل ملاحظه كاهش دادهاست و ادعا شده است كه اين اثر از طريق مكانيسمي متفاوت با گل يبنكلاميد بوده است [35]. جالب توجه آنكه تجويزعصاره دانه گياه عد سالملك به موشهاي ديابتي موجب كاهش قابل توجهي در قندخون میشود، در صورتي كه اثر محسوسي روي موشهاي طبيعي ندارد [36]. دانههاي اين گياه به عنوان كاهنده قندخون در طب سنتي كشور هندوستان نيز تجويز میشود. تاكنون مقاله علمي باليني حاكي از اثربخشياين گياه روي انسان منتشر نشده است. در حال حاضر طرحپژوهشي تجويز دوز 1500 ميلي گرمي بذر اين گياه در درمانديابت نوع دوم در مركز تحقيقات غدد و متابوليسم دانشگاه تهراندر بيمارستان شريعتي در حال انجام است.
چاي سبز Camellia sinensis L.)): اين گياه داراي درصد قابل قبولي از تركيبات اپي كاتشين، كاتشين، گالوكاتشين و اپيگالوكاتشين ميباشد.اين تركيبات يك گروه از فلاوانولهاي با ارزش دارويي تشكيل مي دهند و داراي اثر آنتياكسيداني قوي هستند [37]. گزارش شده است كه پوليفنولهاي موجود در چاي سبز با خواص آنت ياكسيداني موجب بهبود متابوليسم قند در حيوانات آزمايشگاهي میشود [38]. به علاوه تجويزپودر چاي سبز به حيوانات آزمايشگاهي مبتلا به قندخون بالا موجب بهبود مقاومت انسوليني در آنها شده است [39].
فایل : 13 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.