مقاله کامل سالمندی مشقتبار

مقاله کامل سالمندی مشقتبار

سالمندی مشقتبار: پیامد سالخوردگی جمعیت در مناطق روستایی شهرستان بدره
مقدمه:در دهههای اخیر جمعیت جهان با چالش عمدهای تحت عنوان «سالخوردگی جمعیت»یا«سونامی سالخوردگی» مواجه شده است که ریشهدر عواملی همچون کاهش نرخ رشد جمعیت و مهاجرت جوانان به شهردارد. مشاهدات میدانی در مناطق روستایی شهرستان بدره نشان میدهد کهسالخوردگی روستایی تبدیل به یک مسئله اجتماعی پنهان شده است کهتاکنون مطالعه جامعی روی آن انجام نشده است. از همین رو، این پژوهشقصد دارد تا به بررسی ابعاد این پدیده بپردازد.
روش: از روش نظریه زمینهای و تکنیک‌های آن از جمله مصاحبه بهعنوانتکنیک اصلی و مشاهده همراه با مشارکت و دادههای آماری بهمنزلهتکنیکهای مکمل جهت جمعآوری دادهها استفاده شده است. با 21 نفر (شامل 12 زن و 9 مرد) از سالمندان 65 ساله و بالاتر ساکن در شهرستانبدره مصاحبه به عمل آمد.
یافتهها: سالمندان مناطق روستایی از نوعی سالمندی مشقتبار رنجمیبرند. روابط اجتماعی اندک، فقدان سواد، وابستگی شدید اقتصادی بهدیگران و نهادهای حمایتی، تنزل منزلت اجتماعی، سطح پایینسلامتی،تعلیق زمانی و تداوم شغلی مهمترین شاخصهای این نوع از سالمندی بهشمار میروند.
بحث: پدیده سالمندی روستایی در شهرستان بدره با ادعاهای نظریههایغربی همچون نظریههای مشارکت، عدم مشارکت و استمرار همخوانی ندارد.چراکه در این مناطق روستایی اگرچه افراد سالخورده در حد توان خودهمچنان به فعالیتهایی میپردازند که استمرار فعالیتهای قبلی آنها به شمارمیرود اما این نوع از فعالیتدلالت بر دوران سالمندی موفق ندارد. اکثر اینافراد ازلحاظ اقتصادی و
اجتماعی وابسته به سایر اعضای خانواده خود بودهو هدف آنها از استمرار فعالیتهای خود نیز تا حد زیادی تسکین این نوع ازوابستگی است.
مقدمه
افزایش طول عمر انسان و به تبع آن اضافه شدن جمعیت سالمند سبب شده است تا بسیاری از كشورهای جهان در آینده ای نزدیك با چالش عمده ای تحت عنوان «سالخوردگی جمعیت» روبرو شوند (زنجانی و دیگران، 2016). چراكه برآوردها حاكی از آن است تا سال 2050 تعداد سالمندان جهان به بیش از 2میلیارد نفر خواهد رسید و به زودی تعداد آنها از كودكان پیشی خواهد گرفت و برخلاف تصور عمومی اغلب آنها در كشورهایی با درآمد اندک و متوسطی زندگی می‌كنند كهسریعترین نرخ پیری را نیز دارا هستند (سرابندی مقدم و سمیعی، 2015). از سویی دیگر، در مناطق روستایی به دلیل تمایلات مهاجرتی از جمله علاقه جوانان به كار و تحصیل در مناطق شهری، مهاجرت معكوس از شهر به روستا جهت یافتن یك محیط آرام در دوران بازنشستگی و مسائل مالی همچون دسترسی به مسكنارزانقیمت ومقرون بهصرفه، جمعیت سالخورده این مناطق افزایش یافته و به 36 درصد خواهد رسید (اندرسون و دیگران، 2018). همچنین با در نظر گرفتن اینكه از سال 1950 جمعیت روستایی جهان به تدریج در حال كم شدن است انتظار می‌رود جمعیت 3. 4میلیاردی این مناطق در سال 2018 به تدریج كاهش و به 3. 1میلیارد در سال 2050 برسد و در مقابل جمعیت شهرهای جهان عكس این روند را طی كند (سازمان ملل، 2018). بنابراین جای تعجب ندارد كه در حدود سه دهه اخیر سالخورده شدن جمعیت مناطق روستایی تبدیل به یكی ازمهمترین پدیده‌های جهان و كلید خوردن پروژهبینالمللی سالخوردگی روستایی (IRAP) ببین فواصل سالهای 1997 تا 2001 شده است. خلاصه گزارش سال 1991 این پروژه نشان می‌دهد كه سالخوردگی روستایی مورد
غفلت واقع شده و باوجوداینكه تغییراتقابلملاحظه ای در حوزه‌های جمعیت شناختی، بهداشتی، اقتصادی، سیاسی و غیره به وجود آمده و جمعیت مناطق روستایی جهان را مجددا شكل داده اما اغلب كشورهای جهان این تغییرات را در سیاستگذاری خود لحاظ نكرده اند (بورهالت و دابز، 2012). پیترسون و ریك(2017) با بررسی این مسئله درایالاتمتحده آمریكا بیان می‌دارند كه در چند سال آینده بلوغ جمعیتی با مانعی بزرگی به نام «سونامی سالخوردگی» روبرو خواهد شد كه از همین الآن بحث‌هایی زیادی را در باب مكان یابی و محل استقرار جغرافیایی(شهر/ روستا) این افراد به راه انداخته است. اندرسون و همكاران(2018) نیز با مطالعه توزیع نامتوازن حمایت‌های دولتی از سالخوردگان استرالیایی اذعان دارند كه در مناطق روستایی چندان خبری از بسته‌هایی حمایتی و مراقبهای خانگی كه دولت در اختیار افراد سالمند مناطق شهری قرار داده است، نیست و در كنار آن نبود فرصتهای اشتغال روستایی منجر به استقرارخانواده‌ها در مناطقی شده است كه فاصله آنها از چنین خدماتی را كاهش می‌دهد.
در ایران نیز باوجوداینكه بعد از شش دهه تغییر و تحول توزیع جغرافیایی جمعیت تقریبا حالتی معكوس به خود گرفته و نسبت 69 درصدی جمعیت ساكن مناطق روستایی و 13 درصدی شهری سال 1335 به ترتیب به 26 و 74 درصد در سال 1395 رسیده است و از سویی دیگر ازنظرمیزان و تعداد افراد سالخورده نیز تفاوت نسبتا روشنی بین این مناطق وجود دارد اما نسبت افرادسالخوردهای كه در مناطق روستایی زندگی می‌كنند(6. 82 درصد) بیش از مناطق شهری (5. 84 درصد) است (مركز آمار ایران، 2017). از همین رو
نسبت سالمندان مناطق شهری و روستایی بامیزان توزیع جغرافیایی جمعیت تناسب نداشته و روستاها نسبت بیشتری از سالمندان را در خود جای داده و سالمندتر هستند. بدون تردید ادامه این روند نه تنها تأثیری منفی روی وضعیت اقتصادی جامعه خواهد داشت بلكه خود افراد سالخورده و خانواده‌های آنها را درگیر مسائل و مشكلاتی جدیدی نیز می‌كند. در همین زمینه، می‌رلطفی و پورابراهیمی(2016) با بررسی پیامدهای تأثیر روند سالخوردگی جمعیت بر توسعه روستاییدر بخش جلگه رخ تربت حیدریه اظهار می‌دارند كه سالخوردگی جمعیت در مناطق روستاییسبب عدمسرمایهگذاری، افزایش نسبت وابستگی، كاهش جمعیت ناشی از كاهش موالید، تقدیرگرایی و بازدارندگی شده است. ضرغامی و محمودیان(2016) نیز با بررسی بعد اجتماعی این قضیه به نقش مهاجرت فرزندان و فوت همسر در زندگی افراد سالمند پرداخته و بیان می‌دارند كه نتیجه این دو عامل احساس تنهایی سالمندان و از بین رفتن بخش وسیعی از ارتباطات روزمره آنها است. بااینحال، اگرچه تحقیقاتی ازاین دست در اقصی نقاط كشور انجام شده است اما به دلایل مختلفی همچون دوری از پایتخت، نبود محقق علاقه مند، فقدان حمایت‌های مالی و غیره هنوز هم بخش زیادی از مناطق روستایی موردمطالعه هیچ فرد یا گروهی قرار نگرفته است. از جمله این موارد می‌توان به شهرستان بدره در استان ایلام اشاره كرد. این شهرستان در سال 1395 دارای 15614 نفر است كه از این تعداد 27. 40 درصد در نقاط شهری و 72. 60 درصد در نقاط روستایی زندگی می‌كنند. همچنین، 8. 5 درصد (معادل 1327 نفر شامل 690 مرد و 637 نفر زن) از جمعیت شهرستان سالخورده و در گروه سنی 65 ساله و بیش تر قرار دارند (باقریان، 2017(. بااین حال، مشاهدات می‌دانیانجامگرفته توسط محققینبهخوبی بیانگر آن است كه
تعداد سالمندان روستاییبهمراتب بیش از سایر گروه‌های جمعیتی است و پدیده سالمندی روستایی همانند بسیاری از موضوعات دیگر تبدیل به یك مسئله اجتماعی پنهان شده است كه با خود مسائل و مشكلات فراوانی را هم برای افراد سالخورده و همخانواده‌های آنها به همراه داشته است. لذا این تحقیق درصد است تا ضمن پر كردن خلأ موجود در حوزه مطالعات سالمندی به بررسی این موضوع بپردازد كه اساسا چه عامل یا عواملی سبب افزایش جمعیت سالمند این منطقه شده و از نظر افراد ساكن در مناطق روستایی این شهرستان به ویژه سالمندان، سالمندی دلالت بر چه معنایی دارد؟
چارچوب مفهومی
اگرچه تاریخچه بحث در باب موضوع سالخوردگی جمعیت به متون دوران كهن از جمله انجیل، تمثالهای قرون وسطایی و سایر آثار آن دورهبازمیگردد اما برای اولین در اثر كلاسیك كودری(1930) تحت عنوان مسائل سالخوردگی بود كه دیدگاهی مدرن و چندبعدی در خصوص سالمندی مطرح گردید و متعاقب آن انجمن بین المللی سالمندشناسی تحت رهبری وی شكل گرفت (لومان و همكاران، 2018). از سویی دیگر، بعد از جنگ جهانی دوم كه رشته سالمند شناسی اجتماعی پا به عرضه ظهور گذاشت و بنیانهای نظری خود را از پارادایم‌های رایج جامعه شناسی آن دوران یعنی كاركردگرایی ساختاری و كنش متقابل نمادین اخذ كرد (پوتنی و همكاران، 2005) در دهه 1970 نیز نسل جدیدی از نظریه‌های سالخوردگی ظهور پیدا كرد كه منشأ بسیاری از آنها بهنظریه‌های كلان جامعه شناختی قدیم و نظریه‌های انتخاب عقلانی برمی گردد. در دهه 1980 بسیاری از این نظریه‌های گذشته اصلاح گردید و بدین
ترتیب نسل سومی از چشم اندازهای نظری پدیدار شد كه از جمله آنها می‌توان به موارد پیش رو اشاره كرد:
نظریه فعالیت یا وظایف تكاملی: نظریه فعالیت كه از مشاهده روابط مثبت بین سطوح بالاتر مشاركت اجتماعی و رضایت از زندگی در می‌ان افراد سالخورده پا به عرصه ظهور گذاشت نشان می‌دهددرصورتیكه افراد سالخورده به نقش فعال خود در اجتماع ادامه داده و نقش‌های سازنده ای همچون كارهای درآمدزا، داوطلبانه و مشاركت در گروه‌های اجتماعی یا مذهبی را به جای نقش‌های قبلی خود در جامعه به عهده بگیرند احتمال اینكه دوران سالمندی موفقی را تجربه كنند، بیشتر خواهد بود (پبنتو و نِرِی، 2017). این نظریه سالمندی موفق را به معنای فعال ماندن در جامعه تلقی می‌كند و سه پیش فرض اساسی را سرلوحه دیدگاه خود قرار می‌دهد: الف) بهتر است افراد در جامعه فعال باشند تا غیرفعال، ب) بهتر است افراد درجامعه خوشحال باشند تا مغموم و ج) فرد سالخورده در باب موفقیت خود در دستیابی بهدو مفروضه نخست بهترین قضاوت را ارائه خواهد داد؛ بنابراین بر اساس این نظریه افراد سالخورده حتی باوجود بیماری و افزایش سن در جامعه فعالباقیمانده و به معنای رضایت از زندگی دست خواهند یافت (مادیسون، 2000). به عبارتی دیگر، دوران سالمندی می‌تواند یك تجربه سرزنده و خلاق به شمار رود و این نه سالمندی بلكه بطالت است كه بیماری و زوال زندگی فرد را تسریع می‌كند و از همین رو باید از آن دسته خدمات و برنامه‌هایی حمایت به عمل آید كه بر مشاركت فعال و ادغام افراد سالخورده در جامعه تأكیددارند (كاتز، 2000).
نظریه عدم مشاركت: نظریه عدم مشاركت به عنوان نقطه مقابل نظریه فعالیت در حوزه سالمندی بیان می‌دارد كه سالمندی عادی یا نرمال نوعی كنار كشیدن و عدم مشاركت دوسویه بین فرد سالخورده و سایر افراد در سیستم اجتماعی به شمار می‌رود كه جهان شمول بوده وازآنجاییكه منجر بههمترازی جدیدی بین جامعه و فرد سالخوردهمی‌شود برای هر دو طرفرضایتبخش به شمار می‌رود و چنین امری به دلیل تغییرات سنی ناشی از ارگانیسم انسانیبهصورت خودكار و غیرارادی اتفاق می‌افتد (لینوت و لینوت، 1996؛ سامرز، 1997) و افرادی كه به نحو موفقیت آمیزی سالمندی را تجربه می‌كنند درصدد هستند تا در طی زمان از مشاركت فعال اجتماعی دست بكشند (مارتین و دیگران، 2015).
بهعبارتیدیگر، اساس نظریه عدم مشاركت بر این مبنا استوار است كه فرد و جامعه به واسطه یك فرایند اجتناب ناپذیر، تدریجی و ازنظر دو طرفرضایتبخش از قبل خود را برای عدم مشاركت در جامعه آماده می‌كنند (رز، 1964) بااین حال، كامینگ و هنری(1961) بر این باور هستند كه افراد سالخورده به صورت هدفمند از جامعه كنار گذاشته می‌شوند و فرایندعدم مشاركت زمانی رخ می‌دهد كه افراد سالخورده از كار بازنشسته و مشاركت اجتماعی آنها كاهش می‌باید. از این گذشته، نظریه عدم مشاركت تصریح می‌كند كه افراد با یكدیگر فرق داشته، انتظارات آنها از مرگ جهانی و تقلیل تواناییهای آنها امری محتمل است. براساس نظریه عدم مشاركت این پدیده امری جهانی به شمار می‌رود كه در هر دو جنسیت و تمامی فرهنگها تجربهمی‌شود(سریواتاوا و داس، 2013).
نظریه اقتصاد سیاسی سالمندی: نظریه پردازان این حوزه به ارائه رویكردی رادیكال به بررسی سن از منظر چشم
انداز اقتصاد سیاسی پرداخته اند (مك مولین2، 2000)؛ بنابراین با مطرح شدن نظریه اقتصادی سیاسی سالمندی3 اینكه (الف) چگونه كنش متقابل نیروهای اقتصادی و سیاسی نحوه تخصیص منابع اجتماعی را مشخص می‌كند و (ب) چگونه می‌توان از طریق بررسی سیاست‌های عمومی، روندهای اقتصادی و عوامل ساختاری – اجتماعی تغییرات موجود در برخورد با افراد سالمند و پایگاه آنها را درک نمود، موردتوجه قرارگرفته است (بنگستون و همكاران، 1997). براساس این نظریه، نابرابریهای موجود در دوران سالخوردگی اساسا از آن دسته نیروهای اقتصادی و سیاسی نشئت می‌گیرد كه از رهگذر سیاست‌های عمومی نابرابر افراد سالخورده را به حاشیه جامعه مدرن سوق می‌دهند. به عبارتی دیگر، سیاست‌های رفاهی دولت به جای حذف یا به حداقل رساندن نابرابریهای اجتماعی، آنها را تداوم می‌بخشند (استریت، 2007). از همین رو، نهادهای اجتماعی و فرایندهایی كه منابع را پیش از بازنشستگی افراد توزیع می‌كنند، همان نقطه شروع جهت تبیین فقر در می‌ان افراد سالخورده و پایگاه اجتماعی وابسته آنها به شمار می‌رود. این ساختار طبقاتی كه به عنوان نهادی زیربنایی عمل می‌كند تا حدود زیادی فرصت‌ها، شانس‌های زندگی و پایگاه اجتماعیمادامالعمر افراد در موقع تولد را مشخص می‌كند. به دلیل فرصت‌های محدود برای تحرکاجتماعی، نسل‌های مختلف بزرگ سالانهنگامیكه بازنشسته می‌شوندمیزان دسترسی آنها بهمنابع توزیع شده، فرصت‌های گوناگون و شانس‌های زندگی مابعد بازنشستگی باهم فرق دارد (واكر، 1891)
نظریه استمرار:براساس نظریه استمرار2 افرادهنگامیكه به سن سالمندی می‌رسند تمایل دارند تا همنوایی خطوط رفتاری خود را (با جامعه/ اجتماع) حفظ كنند ولی این امر
بهخودیخود به معنی سطح خاصی از فعالیت نیست كهمیزان رضایت افراد از زندگی را در مراحل بعدی مشخص می‌كند بلكه تا حدودی به چگونگی همنوایی استمرار فعالیت‌های فعلی با فعالیت‌های قبلی آنها مربوطمی‌شود و سالمندی موفق به استمرار تجارب دیرین افراد وابسته است (مینهات و همكاران، 2013). آتچلی(1989) معتقد بود كه «استمرار»یك استراتژی انطباقی عمده برای غلبه بر تغییراتی است كه همراه با سالمندی نرمال رخ می‌دهند و با وجود اینكه بالا رفتن سن ممكن است موانعی را بر سر راه نقش‌هایی كه افراد در طول حیات خود ایفا كرده، ایجاد كند اما آنها تمایل دارند تا این نقشها را حفظ كرده و از طریق توسعه الگوهای ثابت فعالیت استمرار الگوهای روان شناختی و اجتماعی اتخاذشده در طول حیات خود از قبیل نگرش‌ها، عقاید، شخصیت، عملكردها و رفتار را پابرجا نگه دارند (نمرود و كلیبر، 2007). بهطور خلاصه، آتچلی با مطرح كردن نظریه استمرار درصدد بود تا بین سالمندی نرمال (عادی) و «سالمندی آسیب زا» تمایز قائل شود. از همین رو ازنظر وی استمراربهمنزله یك استراتژی تطبیقی به افراد اجازه می‌دهد تا از طریق استمرار درونی و بیرونی اثرات سالمندی را به حداقل رسانده یا مانع از ظهور این اثرات شوند (رافین و لاكنهاف2، 2017)
چشم انداز مسیر زندگی: نظریه مسیر زندگی به دنبال فهم گذرگاههای اجتماعی، اثراتتكوینی آنها و رابطه این گذرگاهها با شرایط فردی و اجتماعی- تاریخی است (الدر و همكاران، 2003). محققان با استفاده از این چشم انداز درصدد هستند تا به 1) ماهیت پویا، بافتمند و فرایندی سالمندی؛ 2) مراحل گذار مرتبط با سن و خط سیر زندگی؛ 3) نحوه شك لگیری سالمندی از طریق بسترهای اجتماعی،معانی

فایل : 44 صفحه

فرمت : Word

37900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط