مقاله کامل روستاي دوز عنبه

مقاله کامل روستاي دوز عنبه

مقدمه
گرچه در عرف و سياست و فرهنگ و مطبوعات معاصر مملكت ما يك ده در هيچ مورد بهيچ وجه حسابي نمي آيد ولي بهر صورت هسته اصلي تشكيلات اجتماعي اين سرزمين و زمينه اصلي قضاوت درباره تمدن آن همين دهات پراكنده است كه نه كنجكاوي متتعبان را مي انگيزد و نه حتي علاقمندي خريداران راي و سياستمداران و صاحبان امر را .
چرا گاهي اتفاق افتاده است كه مستشرفي يا لهجه شناسي بعنوان تحقيق در لهجه دور افتاده اي سري به دهات هم زده است و مجموعه اي نيز گردآورده است ولي غير از آنچه مربوط بمورد علاقه اوست ، نه ازمردم اين دهات و نه آداب و رسومشان و نه از وضع معيشتشان چيزي در اينگونه مجموعه ها نمي توان يافت .
يا اگر مي توان يافت بسيار گذرا و سرسري است . تقصير هم از كسي نيست .
ناشناخته هاي اين سرزمين آنقدر فراوان است كه كمتر كسي حوصله مي كند به موضوع حقيري بپردازد و وقت خود را صرف تحقيق در مورد يك روستا كند .
اين تحقيق در مورد يك روستا است كه هسته اوليه تشكيل آن امامزاده است و در ميان روستاهاي مجاور اهميت خاص خود را دارد .
موقعيت جغرافيايي
روستاي دوز عنبه روي سراشيبي تپه اي كه شيب آن از شمال به جنوب است واقع شده . در قسمت شمال اين روستا روستايي به نام اسكول دره قرار دارد و در قسمت جنوب روستايي به نام آجين دوجين قرار دارد و در قسمت شرق روستايي به نام وليان و در قسمت غرب تپه اي به نام قراول (نگهبان) قرار دارد ، داراي آب و هواي كوهستاني و سرد است و در گذشته تنها وسيله حمل و نقل قاطر و الاغ بود . و روستاييان در گذشته محصولات خود را به ديگر نقاط مي بردند و لوازم مورد نياز خود را از ديگر روستاها تهيه مي كردند .
در بهار به كشت و كار و كشاورزي مشغول بودند و با فرا رسيدن زمستان به پذيرايي از گاوها و گوسفندان مي پرداختند و در فصل پايير اهالي ده براي غذاي زمستانه حيوانات خود انبار مي كردند و در زمستان از آنها استفاده مي كردند .
شغل مردم كشاورزي ، دامداري و در كنار نگه داري گاو و گوسفند مرغ نيز پرورش مي دادند و در گذشته كه گاز وجود نداشت زنها مجبور بودند براي گرم كردن خانه و درست كردن غذا از آتش استفاده كنند به اين
اجاق ها كه روي آنها غذا درست مي كردند اصطلاحاً «كله» مي گفتند «به فنحه كاو كسره ي» و ساعتها مجبور بودند كه در سرما و يا گرما در كنار آتش غذا درست كنند ، برق هم نبود و از چراغ استفاده مي كردند لوله كشي آب در خانه ها موجود نبود و براي تهيه آب بايد به چشمه ها و آب انبارها مي رفتند كه بعداً به شرح آن مي پردازيم .
بعد از تقيه امام جعفر صادق نوادگان و فرزندان آنها به خاطر فشار دشمنان هر كدام به طرفي مهاجرت كردند كه از جمله آنان يحيي فرزند امام موسي كاظم به همراه مادر و خواهرش بودند كه اينها به خاطر فشار دشمنان به سمت روستاي دوزعنبر كشيده شدند . در آن زمان روستاي دوزعنبه خالي از سكنه بود ولي روستاي مجاور به نام وليان كه در آن اربابزادگان و زمين داران زندگي مي كردند .
بين دو روستاي دوزعنبه و وليان كوهي قرار داشت كه اربازادگان وليان به خاطر تسلط داشتن بر نواحي فرد يا افرادي را به عنوان نگهبان به آنجا فرستاده بودند و نام آن كوه را به خاطر همان نگهبانان «قراول» مي گويند .
در مسير آمدن اين بزرگواران را كه در آنجا مادر حضرت يحيي فرزند خود را سقط مي كند و در همانجا برسر و صورت خود مي زند و مي گويد «حكم والي» يعني بچه ام كه مانند گل است از بين رفت اين راه برا روستاييان داراي ارزش خاصي است .
از طرف ديگر گوهرتاج در مشهد به خاطر ارادت به امامان در هر روستا ياهر مكاني كه مي ديد امازاده اي گمنام هستند براي آنها مقبره اي مي ساخت تا ياد و خاطره آنان از بين نرود و براي امازاده روستاي دوزعنبه نيز مقبره ساختند . روستاي وليان سيدني را به همراه همسرش براي خدمت اين امامزاده (مثلاً روشن كردن چراغ و تميز نگهداشتن امامزاده متعهد كرده بود) و اين سيد به آباد نمودن اين امامزاده مشغول بود .
پنج پسر اين سيد برجاي مانده به نامهاي ميرقاسم ، ميرهاشم ، ميرعمو ، ميراكبر ، مير مظفر .
خان ها و اربا هاي وليان براي جبران زحمات اين سيد زميني واقع در روستاي شنده به نام مزرعه دادن د اين زمين نسل اندر نسل متعلق به سيد ها و فرزندان و نوادگان آنها مي باشد .
از طرفي ديگر افرادي به نام قنبر و ملي به اين روستا آمدند و ازدواج كردند اينها نيز داراي فرزنداني شدند و در اين روستا سكني گزيدند و به اين ترتيب روستا سه طايفه خانوادگي به نامهاي حسيني قنبريها و قلي زاده به وجود آمدند .
نام گذاري روستا :
عده اي معتقدند كه چون يك مرد در مابين دو زن (يعني امامزاده يحيي و مادرش بي بي شهربانو و خواهرش بي بي سكينه) قرار دارد و نام آن را «دو زندر بهر » ناميدند و بعدها به خاطر تلفظ راحت تر آن را به طور مخفف «دوزعنبه » ناميدند .
و عده ديگر معتقدند كه چون يك «ديزني و انبر» از اين روستا پيدا شده آن را دنيزي و انبر نامدند و بعدها اين هم به طور مخفف دوزعنبه ناميدند.
فعاليت اقتصادي ساكنان روستا :
ساكنان روستا در گذشته درآمد خود را از راه دامداري و به خصوص كشاورزي تأمين مي كردند و وسايل مورد نياز خود را مانند غذا ، لباس ، تهيه منزل و لبنيات و … را از طريق پولي كه از همين فعاليتها بدست مي آوردند تهيه مي كردند .
و براي تداوم زندگي به ناچار به تغيير شكل محيط طبيعي و توليد پرداختند و چون امروزه يك فرد نمي توانست به تنهايي همة نيازهاي خود را تأمين كند ناگزير از افراد ديگر روستا كمك گرفتند و هر يك از افراد غير از كشاورزي به فعاليتهاي ديگري مشغول شدند و نيز در زمينة كشاورزي از ابزارآلات جديد استفاده كردند و از طرف ديگر نيز با افزايش جمعيت و كمبود زمينهاي كشاورزي ديگر كشاورزي نمي توانست قادر به تأمين نيازها نبود در نتيجه بيشتر ساكنان در دوره هاي حاضر از فعاليتهاي توليدي به فعاليتهاي غير توليدي مانند ( خدمات و بازرگاني ) گرديده اند و بيشتر به كارهايي كه منجر به توليد نمي شود مي پردازند و در كارخانه هايي كه در اطراف روستا مستقر شده اند به كار مشغول هستند و بقيه نيز كه

فایل : 32 صفحه

فرمت : Word

29900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط