مقاله کامل دیکتاتوری گروه مونتانیارد

مقاله کامل دیکتاتوری گروه مونتانیارد

دیکتاتوری گروه مونتانیارد :
در اوایل تابستان 1793 به نظر می رسید که جمهوری از دست رفته است.
مجلس قانون گذاری باید با وضعیت نومید کننده ای مقابله نماید.
به موفقیت متحدین، نافرمانی و عصیان دو سوم از ملت، افزوده شده بود. قحطی، پاریس را تهدید می کرد و میهن پرستان از اینکه به سرنوشت «مارات» که در 13 ژوئیه به قتل رسیده بود، دچار شوند، ترس و بیم داشتند.
اقدامات و تدابیر نصفه و نیمه کافی نبود، زین پس می بایست پیروز شد و یا مرد.
هماندم روسپیر تشخیص داد که لازمة نجات ملی، قدرتهای دیکتاتوریست او در یادداشت هایش می نویسد:
«ما صرفاً به یک قوة اراده نیازمندیم و اضافه می کند: آیا فکر می کنید که بدون اتحاد در عمل، بدون حفظ اسرار عملیاتی و بدون اطمینان
یافتن از داشتن تکیه گاه و پشتیبان در مجلس قانون گذاری، دولت می تواند به موانع و دشمنان بی شمار غلبه کند؟!»
شورش راستین 31 ؟؟ که منجر به ایجاد اتحاد بین بورژاوهای مترقی و انقلابیون بخشهای مختلف شده، باید به پس قیمتی حفظ گردد.
ملت باید به مجلس قانونگذاری همصدا شوند و مجلس نیز باید در خدمت ملت باشد. همچنین خائین مجازات گردند تا درس عبرتی وحشتناک برای دیگران شوند. همانگونه که اتحاد 10 اوت ایجاب می کرد و «کامبون» نیز آنرا برای کشوری فاتح تقاضا می نمود؛ حکومت انقلابی ظهور کرد.
حکومتی که مجلس را از بهار 1793، علیرغم مخالفت ژیروندنها آماده ساخت و اعضاء آن نیز از قبل تعیین شده بودند.
از اکتبر 1792 کتیبة امنیت عمومی آغاز بکار نمود.
در 10 مارس 1793 یک دادگاه انقلابی و در 6 آوریل کمیتة نجات ملی که روسپیردر رأس آن قرار داشت، تشکیل گردید و ایجاد مرکزیت اداری ، به نمایندگان این دو کمیته واگذار گردید.
طبق نظر«سنت ـ ژوست» در 10 اکتبر، مقرر گردید که حکومت موقت فرانسه تا زمان صلح، انقلابی باقی بماند و مجلس قانونگذاری بر سرنوشت جمهوری حکمیت نماید.
تمام قوایی که مجلس به کمیته های خود تفویض نموده است در خود مجلس تجمع دارد. کمیته ها در مقابل مجلس مسئولند، همانگونه که مجلس در برابر ملت مسئول است.
کم کم، حقیقت نظریة «بیووارن» و «سنت ژوست» ثابت شد فرمان 14 «فریمر» (سومین ماه از تقویم جمهوری) خطوط اصلی این نظریه را مشخص می نماید. روپسیپر گزارش پنجم «نیوز» (چهارمین ماه از
تقویم جمهوری ) خود را وقف توجیه و صحه گذاری به روی این دیکتاتوری اجتماعی، می نماید.
او می گوید:
«شرایط موجود، اجرای صحیح و کامل قانون اساسی را غیر ممکن می سازد.»
ـ اغتشای و هرج و مرج بیداد می کند و وضعیت انقلابی که ما در آن بسر می بریم، انجام وظیفة دیگری را به ما تحمیل می نماید یعنی : نجات میهن و برقراری آزادی.
حکومت انقلابی، با انجام این مهم، خود را متوجه می سازد و حکومت قانون را بر قرار می نماید و به یک فعالیت فوق العاده نیازمند است زیرا در حال جنگ است.
اعمال دولت، استبدادی نیست. زیرا او مطیع منافع ملی ست که برتر و بالاتر از همة قانونهاست.
بیشک او خود را کمتر مشغول پرداختن به اساسنامة رژیم مشروطه می نماید چرا که او مجبور است با خطرات قبلی و فعلی رویا روشی
نموده و شرایط خود را تغییر دهد. با این همه، برابری و مساوات تا زمانیکه ملت به آن اعتماد داشته باشند برقرار خواهد بود.
روپسیر اعلام می نماید که:
اگر در مجلس قانونگذاری، موضوع احقاق حق ملت، که خواست مردم است وجود نداشته باشد (مطرح نباشد) من سکوت کرده و در گوشة خانة خود مدفون خواهم شد.
در 25 سپتامبر تأکید می کند که:
اگر دولت از اعتماد بی حد (سرشار) مردم و شکل وطن پرستان لایق بهره مند نگردد، وطن از دست خواهد رفت. وظیفة انجام امورات سخت دولت، بر دوش وطن پرستان شایسته و کاردان است.
باید وقت خود را وقف کمیته ها نموده و ساعتهای زیادی صرف تدوین قوانین سودمند کنیم.
در 27 ژوئیه علیرغم میل خود، پذیرفت که وارد کمیتة نجات ملی گردد و شب قبل هم در جلسة آنها، حضور یافت اما فضایی که بر آنجا
حاکم بود، او را مشوش می ساخت و در11 اوت حرفهای نهفته در حال را برای ژاکوبنها بازگو کرد:
شاهد چیزهایی بودم که هرگز جرأت نکردم به آنها شک کنم.
از یک طرف وطن پرستانی که بیهوده به دنبال منافع کشورشان می باشند و ار سوی دیگر، خائنینی که بر علیه منافع ملی دسیسه چینی می کنند استعفاها و انتصابات جدید، بزودی روپسیر را مطمئن می سپارد را مطمئن می سازد در اوایل سپتامبر «کارنو»و «پریو» از «کوت دور» و بعد «بیووارن» و «کولوت در بوآ» به روبسپری می پیوندند و به همراه «ژنرال کوتون» و «سنت ژوست» و «ژان بون سنت آندره» و «پریو از دومالارن» کمیتة بزرگ تشکیل گردید.
در برابر خطر و تمایل و افتخار به قدرت در آنان موجب شد که کمیته تبدیل به یک سازمان مستقل گردد.
او در ماههای اوت و سپتامبر ، به علت تردیدهایی که داشت، در جلسات حاضر نشد، اما از آن به بعد به طور مرتب در آنها شرکت می کرد.
در حالیکه بسیاری از همکارانش مرتباً به مأموریت می رفتند او به همراه «بارر» یکی از پایه های کمیته باقی می ماند، وظیفة مهم او، مراقبت از سازمان و سیر سیاسی آن و برقراری ارتباط با کلوب ژاکوبنهاست.
در یک یادداشت دستی منتشر نورژظ او که می توان، تاریخ نگارش آنرا دومین سال انقلاب تخمین زد، پیشنهاد می کند:
وظایف اداراتی که هدایت جنگ و تهیة تدارکات را به عهده دارند، روز به روز سنگین تر می شود. از اینرو مسئولیتهای آنان باید تقسیم گردد.

فایل : 101 صفحه

فرمت : Word

29900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط