مقاله کامل جرم شناسی انحراف و اختلالات جنسی

جرم شناسی انحراف و اختلالات جنسی
چکیده
جرم شناسی علم تقریبا جدیدی است که مرتبط با علوم دیگر بوده و به بررسی عوامل جرم زا، طرق مبارزه برای پیشگیری از بزه و اجرای روش های اصلاحی تربیتی و یا درمانی برای جلوگیری از تکرار جرم می پردازد. شناخت انحرافاتی که مقدمه ارتکاب بزه است از محور های اساسی جرم شناسی می باشد و اعمال ناشی از انحرافت جنسی که گاه جرم و گاه انحراف تلقی می شود می تواند بستر ورود به حیطه مجرمانه را فراهم سازد. انحراف جنسی در واقع گروهی متنوع از بیماری ها و ناهنجاری های روحی روانی است که مبتلایان آنها، رفتارهای جنس مغایر با مدل های پذیرفته شده و ارزش ها و معیار های مقبول جامعه دارند. انحراف جنسی از دیدگاه جامعه شناسی به منزله یک آسیب اجتماعی تلقی می گردد. از نظر حقوقی و قضائی نیز غالب انحرافات جنسی به عنوان عمل مجرمانه شناخته شده اند و با مرتکبین این اعمال برخورد قضائی به عمل می آبد که باید برخورد مناسب ، پیشگیرانه و مصلحانه که بر خواسته از یک نظام قضائی پویا و عدالت محور است همواره در این خصوص مدنظر قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی جرم شناسی انحراف و اختلالات جنسی با روش توصیفی- تحلیلی صورت میگیرد.
کلمات کلیدی: انحراف ، رفتار جنسی ، میل جنسی ، جرم

همانگونه که جسم آدمی مبتلا به بیماریهای مختلفی میشود و ضرورت دارد تا برای آن به تدبیر و چاره اندیشی پرداخت؛ برای روح آدمی نیز بیماریهایی وجود دارد که هرگاه از آن آگاهی نیابیم و به درمانش اهتمام نورزیم، جان را زنگار
آلودگیها فرا میگیرد و انسان در ورطه تباهی خواهد افتاد.
امیر المؤمنین علی (ع) میفرماید: «هیچ درد و بیماریای مثل درد و بیماری جان نیست.» مطابق آیات و روایات، یکی از مهمترین بیماریهایی که جان آدمی را میآزارد و فرسوده میکند شهوت است. شهوات و امیال نفسانی، مطلق اشتهاهایی کاذب را شامل میشود. و رسول گرامی اسلام (ص) میفرماید: «الشهوة دا و عصیانها دواء» و امیر المؤمنین علی (ع)میفرماید: «قرین الشهوة مریض النفّسّ معلول العقل.» یعنی کسی که شهوتران است جانش بیمار و عقلش نیز بیمار و علیل است. در روایات متعددی از معصومین (ع)تأکید شده است:
آنانی که اسیر شهوت هستند آزادی خویش را از دست داده‌اند. و چون شهوت انسان را به اسارت خویش درآورد، لاجرم او را ذلیل میسازد. از اینرو امیر المؤمنین علی (ع)میفرماید: «افضل الناس من احیا عقله و امات شهوته.» یعنی بهترین مردم کسانی هستند که عقل خود را زنده کردند و شهوات را از بین بردند. تا هنگامی که شهوات بر آدمی امیر باشد، انسان در دستان وی اسیر است. هم از اینرو است که از وجود مقدس امیر المؤمنین علی (ع)نقل شده است که میفرماید:«عبد الشهوة اذل من عبد الرّق.» یعنی اسارت شهوت بدترین نوع اسارت است. (ابراهیمیان، ش120، 1376، 101)
شهوت رانی می تواند در تمامی ابعاد زندگی فردی و جمعی انسان روی دهد؛ و بر کار سایر قسمت های بدن و حتی عملکرد روح و تعادل روان نیز تأثیرگذار باشد و آن را مخل و تخریب و معطل نماید.
امام صادق (ع)میفرماید: «من غلب علیه غضبه و شهوته فهو فی حیزّ البهائم.» یعنی هرچه شهوات و غضب بر انسان غالب
تر باشد فاصله انسان از انسانیت وی بیشتر و به همان اندازه به حیوانیت نزدیکتر میشود؛ چنانکه مثلاً آنهایی را که به دنبال پست و مقام تن به هر ذلتی میدهند و به پستی و فرومایگی در میغلتند دیگر نمیتوان انسان نامید. نعمتهای دنیایی برای این گروه از مردم زینتی است که شیطان برای آنها قرار میدهد. اما گروهی دیگر از مردم نعمت های دنیایی را نه به عنوان هدف، بلکه به منزله وسیله قرب به حق در مینگرند. برای این گروه از مردم، نعمت های دنیوی وسیلهای برای کمال است و از این متاع دنیایی برای آنان زینتی است که از سوی خداوند اعطا میشود. (همان، 102)
بند اول: شهوت رانی و انحراف زنای با محارم
انحراف زنای با محارم سابقه تاریخی دارد و در ادوار اولیه تاریخ مجامعت با محارم منعی نداشته و به شدت در بین بعضی اقوام رایج بوده است؛ لیکن از لحاظ روانکاوی، فروید علت پیدایش این انحراف را این طور توجیه نموده است: کودک در اولین مرحله تظاهرات جنسی یکی از محارم خود را انتخاب می نماید، پسر بدون تردید مادر و بعد خواهر را بعنوان جفت جنسی برمی گزیند و دختر نخست پدر و پس از او برادر را برای این هدف انتخاب می نماید. حال اگر سیر مراحل جنسی کودک بطور عادی سپری شود طفل بنا بر رسوم و مقررات اجتماعی عشق به محارم را واپس می زند؛ ولی در صورتیکه این میل در این مرحله تثبیت شد انحراف ازدواج با محارم و احساس شهوتی نسبت به فامیل های نزدیک در او متجلی می شود. شهوت رانی و انحراف نزدیکی با محارم را علاوه بر علت روانی می توان زائیده عوامل زیر دانست:
فقدان تربیت صحیح خانواده.
متداول بودن اعتیاد به مسکرات و مشروبات الکلی در میان افراد خانواده.
جدا بودن خواهر و برادر و سایر اقوام نزدیک در زمان طفولیت و بهم پیوستن آنان پس از دوره بلوغ.
متراکم شدن زندگی افراد مختلف یک خانواده یا فامیل در یک اطاق بعلت فقر.
محرومیتهای جنسی. (کاکوئی، ش58، 1349، 99(
بند دوم: شهوت رانی و انحراف دنیاپرستی
در غلتیدن به انحراف، اسارت در دام زینت های شیطانی، نتیجه اجتنابناپذیر شهوت به دنیا و چشم فرو بستن از درک حقایق معنوی و زینت های الهی است. شیطان به خداوند قسم یاده کرده و عرض کرد: «قال ربّ بما اغویتنی لا زیننّ لهم فی الارض و لا غوینّهم اجمعین.» (سوره حجر، آیه 39) یعنی خدایا به عزت تو قسم، چون مرا اغوا کردی (این سخن شیطان خود دلالتی است بر گمراهی و بیادبی شیطان( من نیز دنیا را برای بندگان تو زینت میدهم و آنان را منحرف میکنم. (ابراهیمیان، همان، 102)
بند سوم:شهوت رانی و انحراف شهوت نسبت به اطفال
مبتلایان به انحراف عشق و شهوت نسبت به اطفال دو دستهاند:
منحرفین پیر و مسن؛ این نوع افرادی هستند که به منظور ارتکاب هدف جنسی خود کمتر با اعمال خطرناک و مجرمانه دست می زنند و به بازی کردن با نقاط حساس بدن بچهها اکتفا می نمایند. در این نوع منحرفین غرایز جنسی بصورت خفیف وجود دارد و چون اغلب آنها به علت کهولت سنی و عدم توانائی انجام عمل جنسی از زنان خود طرد می شوند؛ لذا به این انحراف قبیح روی میآورند.
منحرفین جوان؛ این نوع از منحرفین که مبتلایان واقعی به شمار می روند در انجام هدف جنسی خود از ارتکاب
هرگونه جرمی رویگردان نمیباشند و در ظاهر افرادی خجول و محجوب هستند؛ اما هنگامی که به منظور انجام هدف انحرافی خود با اطفال روبرو می شوند تغییر ماهیت داده و با لطائف الحیل به اغفال آنان می پردازند. یکی از علل پیدایش این انحراف «عقده حقارت» شناخته شده است و به منظور جلوگیری از اعمال اینگونه منحرفین لازم است به اطفال آموزشهای لازم داده شود و به نحوی تربیت شوند که در مواجهه با منحرفین مزبور گول ظاهر آنان را نخورده و قربانی خدعه و نیرنگ آنها نشوند. (کاکوئی، همان، 97)
بند چهارم:شهوت رانی و تمایل جنسی به حیوانات
بعضی افراد هستند که به جای تماس عادی جنسی با جنس مخالف با حیوانات تماس جنسی می گیرند و وسیله اطفاء غریزه جنسی خود را فراهم می نمایند. این افراد معمولاً از طبقات بی سواد اجتماع می باشند که دارای ضعف قوای مغزی و فساد اخلاق بوده و حیوانات را مورد آزار و شکنجه قرار می دهند و بعضی از آنها مایلند اعمال سادیستی خود را روی افراد انسان به مرحله اجراء درآورند؛ ولی ترس و وحشتی که از عاقبت این اعمال احساس می کنند موجب می شود از هدف اصلی منحرف شده و حیوانات را وسیله اجرای انحراف خود قرار دهند .
عدهای از منحرفین این دسته علاوه بر عمل جنسی حیوانات را خفه نموده یا با ضرباتی شدید می کشند. عوامل پیدایش این نوع انحراف معمولاً مساعد نبودن محیط تربیتی در دوران کودکی و محرومیتهای جنسی و فراهم بودن وسائل ارتکاب جرم مانند کار کردن در مزرعه و سروکار داشتن با حیوانات می باشد. (کاکوئی، همان، 99)
انحراف حیوان بازی یا زوفیلی در قرون گذشته بسیار شایع و از مسایل مهم اجتماعی بوده است. به همین دلیل در
ادیان مختلف به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است. در حال حاضر انحراف مذکور در محیط های شهری به ندرت دیده می شود؛ اما در محیط های روستایی معمولاً چوپانان، کشاورزان، دامپروران و افرادی که بر اثر عقدة حقارت و اوضاع و احوال ویژة اجتماعی نمی توانند با زن روابط عادی جنسی داشته باشند، و از سوی دیگر دائماً با حیوانات در تماس هستند برای ارضای نیاز جنسی از حیوانات استفاده می کنند. ارتباط عاطفی با حیوان هایی مانند سگ در انحراف مذکور مؤثر است. زوفیلی در مردان بیش از زنان است. (دانش، 1369، 185)
بند بنجم: شهوت رانی نسبت به اجساد و مردگان
مبتلایان به این انحراف از تماس جنسی با مردگان کسب لذت می نمایند و معمولاً مشاغلی انتخاب می کنند که انجام هدف انحرافیشان را تسهیل نماید؛ مثلاً در قبرستانها یا مردهشورخانه‌ها و یا در برجهای دریایی به کار مشغول می شوند. علل روانی پیدایش این انحراف سست بودن اساس تربیت اولیه و عقده حقارت و احساس شرم و حیا نسبت به جنس مخالف و یا ترس از جنس مخالف می باشد و نیز گاهی اوقات ممکن است کسی معشوقش را از دست بدهد و این حادثه آنقدر برای او تألمآور باشد که حاضر شود با جسد مرده دفن شود و یا با آن راز و نیاز نماید و در نتیجه با این زمینه مساعد برای ترضیه خود متوجه شرائط و امکانات محل کار شده و تمام این عوامل باعث می شوند شخص را به انحراف مردهبازی سوق دهند. (کاکوئی، همان، 100)
همجنس گرایی
همجنس گرایی یکی از کهن ترین و باسابقه ترین انحراف های جنسی است و به رفتار و سازش جنسی بین دو همجنس چه به صورت رابطه عاطفی و چه به صورت برقراری رابطه جنسی گفته می شود.
مطالعه و بررسی علل همجنس گرایی از آنجا که تشخیص، پیشگیری و درمان آن برای جلوگیری از مفاسد اجتماعی از اهمیت بسیار برخوردار می باشد مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است. آنان نقش پدر و مادر را در ایجاد همجنس گرایی بسیار مؤثر می دانند و بر این باورند که محرومیت و دوری از پدر بویژه در زمانی که کودک در مرحله رشد جنسی است یا وجود مادری سختگیر سبب می شود که پسر به چنین انحرافی دچار گردد و نیز اگر پسر در خانواده ای که به شیوة مادرسالاری اداره می شود و مادر سلطه گر، محدود کننده و پدر ضعیف و سلطه پذیر و طرد کننده باشد پرورش یابد؛ چون مادر را مظهر و منبع قدرت می داند خود را با «همانند سازی» می کند و نقش زنانه را می پذیرد و از نظر برقراری رابطه جنسی به مردها متمایل می گردد.
عکس این رفتار نیز صادق است. اگر دختری دارای پدری پرخاشگر باشد خشونت بی حد و حصر او، دختر را چنان از مردان می ترساند که حتی امکان تفکر دربارة برقراری رابطه با مرد را به نمی دهد. در چنین شرایط محیطی و تربیتی، شخصیت فرد چنان شکل می گیرد که در دوران بلوغ و بعد از آن خلاء روانی خود را در کنار همجنس خود می تواند پرکند.
همجنس گرایانی که دچار اختلالات شخصیتی بوده و از بهره هوشی پایینی برخوردار باشند ممکن است به جرایم جنسی کشیده شوند .
معمولاً برای اینگونه منحرفان پرونده های قطوری از جرایم جنسی متعدد تشکیل می شود .
انحراف دیگر آزاری (سادیسم)
دیگر آزاری یا سادیسم نوعی انحراف است که شخص با آزار دادن شریک جنسی خود لذت می برد. به فردی که از رنج دادن طرف مقابل لذت می برد «سادیک» گویند.
این بیماری ممکن است با حالات خفیف یا شدید مشاهده گردد. نوع خفیف آن بیشتر در اخلاق و رفتار بیمار دیده می شود؛ بدین ترتیب، که شخص سعی می کند دیگران را تحقیر سازد یا آزار دهد. تنبیه های شدید و رفتار خشونت آمیز بعضی از معلمان دربارة دانش آموزان یا شوهرانی که از اذیت و آزار و مضروب کردن زنان خود لذت می برند از اینگونه اند. در نوع شدید آن، بیماران برای ارضای میل جنسی خود، انسانها یا حیوانها را مورد زجر و شکنجه قرار می دهند و با آزار دادن و به قتل رساندن آنها به ارضای خاطر روانی و جنسی دست می یابند.
بسیاری از کودکانی که به سبب عقده های روانی برای ابتلای به انحراف سادیسم آمادگی دارند قبل از بلوغ و یا پس از آن به آزار و شکنجه حیوانات می پردازند و یا از مشاهده شکنجه کردن حیوانات و کشتن آنها لذت می برند. (انصاری، 1371، 59( کسانی که از گاوبازی و کشته شدن گاو لذت می برند دارای بیماری سادیسم می باشند.
انحراف خودآزاری (مازوخیسم)
خودآزاری یا مازوخیسم نوعی انحراف جنسی است که فرد از ایجاد درد در خود به وسیلة خود یا به وسیلة دیگران لذت می برد. فعالیت های خودآزاری ممکن است به صورت آزار رساندن خیالی یا به شکل اعمال زجرآور مختلف از فرو کردن سوزن به بدن، سوزاندن دست ،زخمی کردن بدن، مشاهدة خون ،یا به طور شفاهی مثل دشنام دادن و تحقیر کردن همراه باشد.
بیماری خود آزاری در برخی از افراد تحصیل کرده، نویسندگان و شعرا نیز دیده شده است. «کلریج» شاعر انگلیسی به این انحراف جنسی مبتلا بود و این تمایل از اشعارش به خوبی مشهود است.
نتیجه گیری:

فایل : 13 صفحه

فرمت : Word