مقاله کامل ERP

مقاله کامل ERP

ERP
برنامه اصلي توليد (MPS) در سيستم توليد ETO
در بخش قبل، چندين استراتژي توليد معرفي و در مورد آنها بحث شد. در اين بخش تمركزمان روي ETO و ويژگي هاي برنامه ريزي در اين محيط است. فرآيند تكوين و ايجاد يك محصول جديد كه در آن هيچ تقاضاي واقعي هنوز وجود ندارد‏، چه در يك شركت MTO و چه در يك شركت MTS باشد، كاربردي منحصربفرد از استراتژي ETO است. در يك مرور اجمالي شركتهاي ETO عموماً فرآيند طراحي و يا توليد محصول را تا زمانيكه يك سفارش يا قرارداد واقعي در دست نداشته باشند شروع نمي كنند. توليد كنندگان تجهيزات ويژه صنعتي، هواپيماهاي مسافربري بزرگ، تجهيزات نظامي پيشرفته، تجهيزات كنترل مترو، ومراكز فروش از انواع شركتهايETO هستند. چون توليدات ETO گرانند و براي يك تعداد معدودي از مشتريان و كاربردها مناسبند، توليدكنندگان آنها نمي توانند طراحي، ساخت و نصب آنها را در موجودي در راه سفارشات آينده درنظر بگيرند. برخلاف شركتهاي MTS كه مشتريانشان را در زمان تحويل يا زمان نزديك به موعد تحويل محصول ملاقات مي كنند، شركتهاي ETO و مشتريانشان ممكن است ماهها يا حتي سالها قبل از تكميل و تحويل محصول نهايي‏، يكديگر را ملاقات كنند. اين گفته درست نيست كه شركتهاي ETO نيازي به انجام پيش بيني فعاليتهاي آينده، طرح ريزي عمليات، يا مديريت عرضه و تقاضا ندارند. اين حقيقت محض كه اين شركتها، نام مهندسان، طراحان، و پرسنل توليدي را روي ليست حقوقي دارند، گواه صادقي است
براينكه فعاليتهاي توليدي آينده، از قبل پيش بيني مي شوند و برخي پيش بيني ها در حقيقت اتفاق مي افتد. تنها افقهاي زماني تفاوت دارند.
چالشهاي ويژه محيط ETO
براي درك چالشهاي پيش روي برنامه ريزان اصلي توليد در شركت ETO به شكل زير توجه كنيد كه فعاليتهاي افزودن ارزش/هزينه را كه بايد در داخل شركت و در قراردادش با مشتري و تحويل واقعي محصول نهايي به جريان اندازد‏، تشريح مي كند. براي مقايسه، شركتهاي MTS و MTO به شكل اضافه شده اند. محور پايين شكل يك خط زماني است كه در آن اين فعاليتها ليست شده اند.
همانطور كه شكل نشان مي دهد، مانند ديگر شركتها، شركت ETO نيز با كارهاي سخت مديريت عرضه و تقاضا مواجه است، اما اين فقط نوك كوه يخي است، بطوريكه خواهيم گفت، ديگر وظايف اصلي طرح ريزي و برنامه ريزي به سطح پايين تري تنزل پيدا مي كنند:
• مشخصات محصول معمولاً بايد با مشاركت مشتري تعيين شود.
• بايد يك نمونه آزمايشي توليد و تست شود.
• بايد بازخوري از تست نمونه آزمايشي در تغييرات مهندسي و طراحي منعكس گردد.
• بايد ليست مواد يا دستورالعمل و مسير فرآيند ايجاد شوند.
بسياري از اين فعاليتها در مجموعه فعاليتهاي برنامه ريزي اصلي توليد و برنامه ريزي احتياجات مواد سنتي بوده اند. اين بدان معنا نيست كه برنامه ريز اصلي توليد و ابزارها براي تعادل عرضه و تقاضا نمي توانند
در اين فعاليتهاي آغازين مفيد باشند. كاملاً برعكس، برنامه ريز اصلي توليد، بعنوان يكي از مسئولين رسيدن محصول نهايي بدست مشتري، هماهنگ كننده منطقي فعاليتهاي ETO است، و تكنيكهاي برنامه اصلي توليد (MPS) بطور برجسته اي براي فعاليتهاي ETO از طراحي و مهندسي گرفته تا ساخت نهايي، مناسب هستند. تفاوت اصلي ميان فعاليتهاي برنامه ريزي اصلي توليد و فعاليتهاي مهندسي اينست كه بجاي آوردن ظرفيتهاي مواد و توليد با يكديگر در داخل « زمانهاي ساخت» معين، برنامه ريز اصلي توليد ETO بايد براي منابع انساني و زمانهاي صرف شده براي «محصولات» در نظر گرفته شده در يك جهت بسيار وسيعتر، مشخصات تحقيق، طراحي هاي مهندسي، پيكربندي ابزارآلات، فعاليتهاي تست كردن، و غيره را فراهم كند..
در زمان معرفي و ارائه محصول جديد
در زمانيكه برنامه زمانبندي ETO محصولات جديدي را طرح ريزي و معرفي مي كنند، نتايج اين برنامه زمانبندي بطور يكساني با شركتهاي MTS و MTO مطابقت دارد. در اين موارد، يك محصول بدستور مديريت اجرايي و واحد بازاريابي كه امكان پذيري و پتانسيل فروش اقلام را تعيين كرده است، طراحي و يا مهندسي طبق سفارش انجام مي شود. محصولات جديد براي اين شركتها بايد از ميان فعاليتهاي تحقيقاتي و تكوين يكساني مانند تحقيق، طراحي، نمونه سازي، آماده تست كردن، تست كردن، پذيرش، افزايش فعاليت، آموزش، و فازهاي كامل خريد و ساخت عبور كنند، همانطوركه محصولات ETO اين اعمال را انجام مي دهد. چالشهاي يكساني وجود دارد. تقاضا بايد پيش بيني شود، مشخصات يا فرمولبندي محصول بايد ايجاد شود،
تغييرات طراحي بايد براساس نمونه سازي يا تست آزمايشگاهي ساخته شود، موافقتهاي نمايندگي مشتري بايد جلب شود(نه در همه موارد)، و فرآيندهاي ساخت محصول نهايي جديد بايد مرتب شود. در حقيقت محصولات جديد دو سطح اضافي از مشكلات برنامه زمانبندي را عليرغم استراتژي توليد انتخاب شده بوجود مي آورند: اول زمانبندي براي فاز معرفي، دوم طرح ريزي فشار محصول جديد روي سير كاري جاري. اين دو مشكل، نامرتبط با يكديگر نيستند.
زمانبندي ارائه محصول جديد
تدارك مقدمات محصول جديد هميشه پرمخاطره بوده است. ايجاد محصول نياز به هزينه بالا براي تحقيق و توسعه، طراحي، مهندسي، و ابزارسازي براي آوردن محصول به بازار دارد. اين هزينه ها قبل از كسب حتي يك دلار درآمد‏، صرف مي شود و بايد پرداخت شود، حتي اگر محصول با شكست مواجه شود. هيچ تضميني براي اينكه محصول جديد موفق شود وجود ندارد. كمينه سازي مخاطرات مرتبط با تدارك مقدمات محصول جديد، به دقت در پيش بيني و هماهنگي محصول با فروش و بازاريابي احتياج دارد. از نگاه برنامه ريز اصلي توليد، اين بمعني كار نزديكتر با بازاريابي و تكنولوژي محصول جديد براي دستيابي به زمانهاي ROLL-OUT طرح ريزي شده در استراتژي تعالي شركت است.
برنامه ريزي در وضعيت تأثير روي محصولات موجود
معرفي و مقدمه چيني يك محصول جديد معمولاً مقداري تأثير روي محصولات موجود شركت دارد. در برخي موارد محصول جديد يك نامزد جايگزيني است و بجز براي قطعات يدكي،
توليد محصول موجود ادامه نمي يابد. تغييرات ساليانه مدل اتومبيلها مثال خوبي است. توجه كنيد كه شركتي براي محصول جديد‏، تدارك اوليه لازم مي بيند كه انتظار دارد آن محصول جديد سرانجام تقاضاي جايگزيني براي محصول موجود باشد. در برنامه ريزي دوره هاي اوليه معرفي اش، شركت به انجام چندين كار نياز دارد: شركت بايد ارضاي تقاضا را براي محصول قديمي تا زمان بدست آوردن بازار توسط محصول جديد را ادامه دهد و توليد محصول جديد را مرحله بندي نمايد. بايد روي حذف موجودي محصول قبلي برنامه ريزي شود. بايد توليد محصول جديد طوري مرحله بندي شود كه تقاضا و توليد محصول قبلي به تدريج بسمت صفر ميل كند.
فعاليتها و رخدادهاي برنامه ريزي اصلي توليد
تقريباً هر مجموعه اي از آيتمها، فعاليتها، يا رخدادها مي توانند برنامه ريزي اصلي شوند. در بخش سنتي، برنامه ريزي اصلي توليد نوعاً بمعناي برنامه ريزي توليد مواد قابل لمس است. كنارهم قراردادن آيتمها يا عناصر براي توليد يك خودكار، يك شامپو، يك اتومبيل، يك قوطي رنگ، و غيره. درمحيط ETOو محصول جديد، بسياري از اين فعاليتها و رخدادها در سيستم CAD-CAM،آزمايشگاهها، بروشورهاي فروش، و اطراف ميزهاي كنفرانس اتفاق مي افتد. با اين همه اينها مي توانند زمانبندي شوند. اين بر مي گردد به بحث اوليه اينكه ما بايد چه چيزي را برنامه ريزي كنيم؟ آيتمهاي نهايي؟ اجزاء؟ مواد خام؟ در اينجا ما فعاليتها و رخدادها را برنامه ريزي و زمانبندي مي كنيم و بجاي برنامه ريزي از روي دستورالعملها يا ليست مواد، از ليست فعاليتها
يا ليست رخدادها كه ازجمله ابزارهاي برنامه ريز اصلي است، استفاده مي كنيم. ممكن است هيچ مشخصه طراحي و ليست موادي بطور جاري براي يك محصول جديد وجود نداشته باشد. اما برنامه ريز اصلي توليد مي تواند هنر و ابزارهايش را طي مراحل زير بكاربرد:
طبقه بندي دامنه تغيير
ايجاد يك تعداد آيتم براي تكان نهايي
شناسايي فعاليتهاي مهم
ايجاد ليست فعاليتها
تخمين كل منابع و زمان پيشبرد براي هر فعاليت يا رخداد
جايگزيني تعدادي اقلام مجازي با تعدادي اقلام واقعي
تنظيم و تأييد زمانهاي پيشبرد و منابع موردنياز
اولويتبندي مجدد همه مواد و فعاليتها
برنامه زمانبندي ETOو محصول جديد مي تواند توسط تعدادي از مشكلات پيش بيني نشده با شكست مواجه شوند. درحقيقت، افق برنامه ريزي بلندتر، پتانسيل بزرگتري براي اينكه اين مشكلات خودشان را نشان دهند دارد. از اين ميان منابع مشكلات برنامه زمانبندي در زير آمده اند:
فرآيندها و تكنولوژيهاي جديد و ناشناخته: از زمانيكه شركت با يك محصول جديد درگير مي شود، ممكن است كه فرآيندهاي لازم براي توليد آن نيز جديد باشند. البته مي توان گفت كه همانند تكنولوژي، نياز به آوردن محصول به بازار است.
تغييرات مهندسي و طراحي مجدد: براي مثال در برنامه ريزي توليد يك محصول جديد پيچيده، ممكن است يك دوره چندماهه بين نقطه اي كه در آن مواد معين در داخل
طراحي مشخص هستند و تاريخي كه در آن مواد براي خريد بطور واقعي برنامه ريزي شده اند، صرف شود. در طي اين زمان و ناشناخته براي سازنده، تأمين كننده آن مواد، ممكن است از قرارداد خارج شده باشد يا به يك ماده متفاوت تغيير يافته باشد كه نمي تواند با طراحي همگون باشد. اين بطور غيردلخواهي روي برنامه ريزي اثرمي گذارد. اگر تأمين كننده بخشي از تيم باشد اين اتفاق نمي افتد.
يكپارچه سازي فعاليتهاي طراحي و عملياتي
برنامه هاي مهندسي و ساخت بايد يكپارچه شوند بطوريكه همه انرژي در شركت روي يك هدف مشترك متمركز شود: ارضاي نيازهاي مشتري درعين سودآوري. در شركتهايي كه محصولات با مهندسي بالا را توليد مي كنند و در شركتهايي كه ايجاد محصول جديد، يك قدرت استراتژيك عمده است، مهندسي و فعاليتهاي مرتبط، بخش مهمي از برنامه ريزي روي زمان و هزينه را تشكيل مي دهد. اين فعاليتهاي مهندسي بر فعاليتهاي توليدي مقدمند و اين فعاليتها با طراحي محصول جديد متوقف نمي شوند، بلكه به شكل پشتيباني مستمر مهندسي ادامه مي يابند. با اينكه آسان است ببينيد كه چرا فعاليتهاي مهندسي و ساخت بايد يكپارچه باشند، اين فعاليتها هميشه در عمل يكپارچه نيستند. اين به اين خاطر است كه برنامه هاي مهندسي و ايجاد محصول، نوعاً از برنامه هاي ساخت و تداركات كه سرمنشائشان را در برنامه اصلي توليد براي برنامه هاي فروش و تعهدات مشتري پيگيري مي كنند، مشتق نمي شوند. شكل زير رابطه ميان فعاليتهاي مهندسي/طراحي و ساخت را در حركت از مراحل اوليه يك پروژه تا تحويل پروژه نشان مي دهد. اين رابطه فراتر از مهندسي محصول با طراحي ابزار و جريان فرآيند حركت مي كند.

فایل : 36 صفحه

فرمت : Word

29900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط