مقاله کامل تفسیر تسنیم، تالیف آیت الله جوادی آملی
مقاله کامل تفسیر تسنیم، تالیف آیت الله جوادی آملی
/
تفسیر تسنیم، تالیف آیت الله جوادی آملی
فهرست مطالب
چکیده 3
مقدمه 3
آیهی 1 5
آیهی 2 6
آیهی 3 8
آیهی 4 9
آیهی 5 10
آیهی 6 12
آیهی 7 13
آیهی 8 13
آیهی 9 14
آیهی 10 15
نتیجهگیری 15
منابع 17
سورهی مبارکهی بقره
تفسیر تسنیم، جلد 11، آیات 218 تا 227 بقره
نام دانشجو …………………………….. ، شماره دانشجویی ………………………….
چکیده
تفسير گرانسنگ تسنیم، محصول درس تفسیر ترتیبی قرآن کریم آیت الله جوادی آملی در حوزه علمیه قم است که یکی از مهم ترین تفاسیر عصر حاضر به شمار می آید. از آنجا که شناخت بهتر تفسیر تسنیم، زمينه بهره گیری بهتر و تخصصی تر از آن را فراهم می کند و نیز دستیابی به چگونگی روش فهم قرآن در این تفسیر می تواند الگویی برای کارهای تفسیری آینده باشد، سؤال این است که تفسیر تسنیم چه مبانی، روش و گرایشی دارد. در این نوشتار، با مراجعه به تفسیر تسنیم و دیگر آثار آیت الله جوادی آملی به این موارد پرداخته می شود و چنین نتیجه گیری می شود که مفسر تسنیم از سه روش تفسیر قرآن به قرآن، قرآن به سنت و قرآن به عقل استفاده کرده است و لذا روش تفسیری آن، جامع می باشد. تفسیر قرآن به عقل در تفسیر تسنیم با گرایش های متفاوتی، اعم از ادبی، کلامی، فقهی، فلسفی، عرفانی و اجتماعی سامان مییابد و گرایش غالب آن، گرایش اجتماعی است.
مقدمه
تدريس تفسیر تسنیم از پاییز سال ۱۳۶۱ شمسی آغاز شده است و هم اکنون با گذشت سی و چهار سال از عمر آن، همچنان ادامه دارد. انتشار تسنیم از سال ۱۳۷۵ آغاز و تاکنون سی و هشت جلد از آن و تا سوره مبارکه هود چاپ شده است. مفسر، نخست آیه یا آیاتی را می آورد و آنگاه درباره جایگاه علمی و عملی هر آیه در فصلی جدا بحث می کند. البته در مواردی هم مفسر چند آیه را به دلیل پیوستگی معنایی در کنار هم یاد می کند و آنگاه تفسیر خود را ذیل آن در چهار بخش پی می گیرد که عبارتند از: گزيده تفسیر، تفسير، لطایف و اشارات و بحث روایی.
از آنجا که هر دیدگاه و نظریه ای معمولا شامل یک رشته مبانی و پیش فرض ها، دلایل و روش، لوازم منطقی و نتایج دانسته می شود، تفسیر آیات قرآن و استخراج معانی آن از سوی یک مفسر نیز مشمول این قاعده است (ر.ک؛ اسعدی، ۱۳۸۹: ۱۰). مبانی تفسیر به سبب اینکه زیرساخت ها و پی های ساختمان تفسير را تشکیل می دهند، بر روش تفسیر اثر می گذارند؛ لذا بعد از بررسی مبانی تفسیر تسنیم به بررسی روش تسنیم پرداخته می شود.
سوره ی مبارکه بقره
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
آِنَّ الَّذينَ ءامَنوا والَّذينَ هاجَروا وجهَدوا في سَبيلِ اللهِ اُولئِكَ يَرجونَ رَحمَتَ اللهِ واللهُ غَفورٌ رَحيم (1) يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ (2) في الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَّهُمْ خَيْرٌ وَإِن تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (3) و اقیموا الصلاه و آتوا الزکاه وارکعوا مع الراکعین وَلَا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّىيُؤْمِنُواوَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (4) وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ (5) نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم مُّلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (6) وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (7) لَّا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ (8) لِّلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِن نِّسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِن فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (9) وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (10)
آیهی 1
آِنَّ الَّذينَ ءامَنوا والَّذينَ هاجَروا وجهَدوا في سَبيلِ اللهِ اُولئِكَ يَرجونَ رَحمَتَ اللهِ واللهُ غَفورٌ رَحيم 218
کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نمودهاند، آنها امید برحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.
ترجمه
همانا كسانى كه ایمان آوردهاند و كسانى كه مهاجرت نموده و در راه خدا جهاد كردهاند، آنها به رحمت پروردگار امیداوار هستند و خداوند آمرزنده و مهربان است.
نکته ها
در شأن نزول این آیه كه در ادامه آیه پیش است، مىخوانیم: مؤمنانى كه هجرت و جهاد كردند، ولى هلال ماه رجب را با ماه جمادىالاخرى اشتباه گرفتند و دست به قتال زدند، ناراحت نباشند. زیرا اشتباهشان مورد عفو است و آنان قصد انجام گناه نداشتهاند.
امید بدون عمل، آرزویى بیش نیست. چنانكه در آخرین آیه سورهى كهف مىخوانیم: «من كان یرجوا لقاء ربّه فلیعمل عملاً صالحاً و لایُشرك بعبادة ربّه احداً» هركس امید به لقاى پروردگار و رسیدن به مقام قرب را دارد، پس باید عمل خالصانه انجام دهد. آرى، «رجاء»، آن امیدى است كه انسان مقدّمات رسیدن به آنرا فراهم كند.
براى امیدوار بودن به الطاف الهى، اسلام زمینههایى را فراهم كرده است:
یأس و ناامیدى از گناهان كبیره است.
خداوند مىفرماید: من نزد گمان بندهى مؤمن هستم، اگر گمان خوب به من ببرد به او خوبى مىرسانم.
انبیا و فرشتگان، به مؤمنین دعا و براى آنان استغفار مىكنند.
پاداش الهى چندین برابر است.
راه توبه باز است.
گرفتارىهاى مؤمن، كفّارهى گناهان او محسوب مىشود.
خداوند توبه را قبول كرده و سیّئات را به حسنات مبّدل مىسازد.
پيام ها
رتبهى ایمان، مقدّم بر عمل است. «آمنوا… هاجروا وجاهدوا»
امید به لطف پروردگار، مشروط به ایمان، هجرت و جهاد است. «آمنوا… هاجروا وجاهدوا… اولئك یرجون»
اصول افكار و اعمال اگر صحیح باشد، اشتباهات جزئى قابل عفو است. «آمنوا… هاجروا… یرجون»
به لطف خداوند امیدوار باشیم، نه به كارهاى نیك خود. زیرا خطر سوءعاقبت و حبط عمل و عدم قبول اطاعت، تا پایان عمر در كمین است. «یرجون رحمت اللّه»
چون بنده امیدوار به رحمت خداوند است، خداوند نیز اعلام مىكند: آمرزنده و مهربان است. «یرجون رحمت اللّه و اللّه غفور رحیم»
ارزش هجرت و جهاد آن است كه در راه خدا و براى او باشد. «فى سبیل اللّه»
مؤمنان و مهاجران مخلص نیز به رحمت و مغفرت او نیاز دارند. «آمنوا، هاجروا… یرجون رحمت اللّه»
از خطاى مهاجران و مجاهدان در راه خدا، باید گذشت. «واللّه غفور رحیم»
آیهی 2
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ 219
درباره شراب و قمار از تو سؤال میکنند، بگو: «در آنها گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی (از نظر مادی) برای مردم در بردارد؛ (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است. و از تو میپرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود.» اینچنین خداوند آیات را برای شما روشن میسازد، شاید اندیشه کنید!
ترجمه
از تو درباره شراب و قمار مىپرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ است و منافعى (مادّى) نیز براى مردم دارند. (ولى) گناه آن دو از سود آنها بزرگتر است. (همچنین) از تو مىپرسند كه چه انفاق كنند؟ بگو: افزون (بر نیاز خود را)، خداوند اینچنین آیات را براى شما روشن مىسازد تا شاید اندیشه كنید.
نکته ها
كلمه «اثم» به گفتهى راغب در مفردات، به كارى گویند كه انسان را در انجام كارهاى خیر كُند و سست كند.
سؤال اوّلِ مردم دربارهى حكم خمر و میسر است. كلمه «خمر» به معناى پوشش است و لذا به پارچهاى كه زنان سرِ خود را با آن پوشانده و مراعات حجاب مىكنند، «خمار» مىگویند. از آنجا كه شراب، قدرت تشخیص را از عقل گرفته و در واقع آن را مىپوشاند، به آن «خمر» مىگویند.
همچنین كلمهى «مَیسر» از «یسر» به معناى آسان است. گویا در قمار، طرفین مىخواهند مال همدیگر را به آسانى بربایند.
این آیه در پاسخ پرسش آنها مىفرماید: شرابخوارى و قماربازى، گناهان بزرگى هستند، گرچه ممكن است منافعى داشته باشند. چنانكه عدهاى از راه كشت انگور یا شراب فروشى و گروههایى با دایر كردن قمارخانه، ثروتى بدست مىآورند. در كتابهاى علمى وتربیتى، آثار وعوارض منفى شراب و قمار به تفصیل بازگو شده است.
در اینجا فهرستى از آنچه در تفسیرنمونه در باب زیانهاى شراب وقمار آمده است، مىآوریم:
كوتاه شدن عمر.
عوارض منفى در كودكان. مخصوصاً اگر آمیزشى در حال مستى صورت گیرد.
گسترش فساد اخلاقى و بالا رفتن آمار جنایات از قبیل: سرقت، ضرب و جرح، جرائم جنسى و افزایش خطرات و حوادث رانندگى. از یكى از دانشمندان نقل شده است كه اگر دولتها نیمى از شراب فروشىها را ببندند، ما نیمى از بیمارستانها و تیمارستانها را مىبندیم.
قمار نیز از جمله عوامل هیجان، بیمارىهاى عصبى، سكتههاى مغزى و قلبى، بالا رفتن ضربان قلب، بى اشتهایى، و رنگ پریدگى و … است. همچنان كه بررسى كنندگان، سى درصد آمار جنایات را مرتبط با قمار دانستهاند. در ضمن قمار، در شكوفایى اقتصادى نقش تخریبى داشته و نشاط كار مفید را از بین مىبرد. در بعضى از كشورهاى غیر اسلامى نیز در سالهایى قمار را ممنوع و غیر قانونى اعلام كردهاند. مثلاً انگلستان در سال 1853، شوروى در سال 1854 و آلمان در سال 1873 قمار را ممنوع اعلام كردند.
سؤال دوّمِ مردم دربارهى انفاق است كه مىپرسند چه چیزى را انفاق كنند؟ آیه در جواب مىفرماید: «عفو» را! عفو در لغت علاوه بر گذشت و آمرزش به معناى حدّ وسط، مقدار اضافى، و بهترین قسمت مال آمده است و هر یك از این معانى نیز با آیه سازگار است و ممكن است مراد از عفو، همهى این معانى باشد. یعنى اگر خواستید انفاق كنید، هم مراعات اعتدال را نموده و همهى اموالتان را یكجا انفاق نكنید تا خود نیازمند نشوید و هم در موقع انفاق، از بهترین اموال خود بدهید. چنانكه قرآن در جاى دیگر مىفرماید: «لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون» به نیكى نمىرسید مگر از آنچه دوست دارید انفاق كنید.
در تفاسیر آمده است كه تحریم شراب به صورت تدریجى بوده است. زیرا اعراب، گرفتار شراب بودند و لذا آیات، به تدریج آنها را آماده پذیرش تحریم نمود. ابتدا این آیه نازل شد: «تتّخذون منه سكراً و رزقاً حسناً» از انگور، هم نوشابهى مست كننده و هم رزق نیكو بدست مىآید. یعنى
شراب، رزق حسن نیست. بعد این آیه نازل شد: «فیهما اِثم كبیر و منافع للناس و اِثمهما اكبر» ضرر شراب و قمار براى مردم، بیشتر از منفعت آنهاست. و سپس این آیه نازل شد: «لاتقربوا الصلوة و انتم سُكارى» به هنگام نماز نباید مست باشید. و در خاتمه حرمت دائمى و علنى بیان شد؛ «انّما الخمر و المیسر… رجس من عمل الشیطان» شراب و قمار… نجس و از اعمال شیطان هستند.
پيام ها
شراب و قمار، هر دو عامل فساد جسم و روح و مایهى غفلت هستند. لذا در قرآن در كنار هم مطرح شدهاند. «الخمر والمیسر»
از اندیشه و امنیّت، پاسدارى كنید. با تحریم شراب، از عقل و فكر، و با تحریم قمار، از آرامش و سلامتى روحى و اقتصادى پاسدارى شده است. «فیهما اثم كبیر… و اثمهما اكبر»
در برخوردها، انصاف داشته باشید. بدىهاى دیگران را در كنار خوبىهاى آنها ببینید. آیه از منافع شراب وقمار چشم نمىپوشد وموضوع را به نحوى مطرح مىكند كه قدرت تعقّل و تفكّر در انسان زنده شود. «فیهما اثم كبیر ومنافع للناس واثمهما اكبر»
در محرّمات گاهى ممكن است منافعى باشد. «منافع للناس»
در جعل قوانین باید به مسئله اهمّ ومهمّ توجّه كرد. «منافع للناس و اثمهما اكبر»
احكام الهى بر اساس مصالح و مفاسد است. «اثمهما اكبر»
آشنایى با فلسفه احكام، گامى به سوى پذیرش آن است. «اثمهما اكبر»
گناهان، كبیره و صغیره دارند. «اثمهما اكبر»
آیهی 3
في الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَّهُمْ خَيْرٌ وَإِن تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ 220
(تا اندیشه کنید) درباره دنیا و آخرت! و از تو در باره یتیمان سؤال میکنند، بگو: «اصلاح کار آنان بهتر است. و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید، (مانعی ندارد؛) آنها برادر (دینی) شما هستند.» (و همچون یک برادر با آنها رفتار کنید!) خداوند، مفسدان را از مصلحان، بازمیشناسد. و اگر خدا بخواهد، شما را به زحمت میاندازد؛ (و دستور میدهد در عین سرپرستی یتیمان، زندگی و اموال آنها را بکلی از اموال خود، جدا سازید؛ ولی خداوند چنین نمیکند؛) زیرا او توانا و حکیم است.
ترجمه
(تا اندیشه كنید) در دنیا و آخرت. و از تو درباره یتیمان مىپرسند، بگو: اصلاح امور آنان بهتر است و اگر زندگى خود را با زندگى آنان بیامیزید (مانعى ندارد،) آنها برادران (دینى) شما هستند. خداوند، مفسد را از مصلح باز مىشناسد و اگر خدا مىخواست شما را به زحمت مىانداخت، (و دستور مىداد در عین سرپرستى یتیمان، زندگى و اموال آنها را بكلّى از اموال خود جدا سازید، ولى خداوند چنین نمىكند.) همانا او عزیز و حكیم است.
نکته ها
جمله «فىالدنیا والاخرة»، یا مربوط به مسئله انفاق است كه در آیه قبل آمده است، یعنى انفاق شما براى آسایش دنیا و آخرت باشد، نه همه مال را خرج كنید كه باعث زحمت شما در دنیا شود، و نه بخل ورزید كه مایه محرومیّت شما از ثواب آخرت باشد، و یا اینكه مربوط به تفكّر باشد كه در پایان آیه قبل اشاره شد. یعنى انسان باید در مسائل دنیا و آخرت فكر كند و براى آخرت خود از همین دنیا چیزى را كسب كند و در مبدأ و معاد و اسرار هستى و آفریدهها و قوانین حاكم فكر كند و تا آنجا كه مىتواند، مسائل را با تعقّل و اندیشه قبول كند هر چند شرط پذیرش مكتب، آگاهى بر همه اسرار نیست.
در تفاسیر آمده است: وقتى آیه دهم سوره نساء نازل شد، كه خوردن مال یتیم، خوردن آتش است، افرادى كه در منزل
فایل : 24 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.