مقاله کامل تاثیر آرایش کاشت و تراکم بوته بر عملكرد و شاخصھای فیزیولوژیکی ماش
مقاله کامل تاثیر آرایش کاشت و تراکم بوته بر عملكرد و شاخصھای فیزیولوژیکی ماش
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد ورامین(پیشوا)
دانشکده کشاورزی
تاثير آرايش کاشت و تراکم بوته بر عملكرد و شاخص های فيزيولوژيکی ماش
پایان نامه :
جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.Sc.)
نگارش:
امیر میثم استاد هاشمی
استاد راهنما
دکتر کاوه زرگری
استاد مشاور
دکتر بهزاد ثانی
زمستان 1388
تقدیم به :
پدرم که فروزش مهرش زندگی ام را روشنی بخشیده است
و
مادرم که مرا الفبای محبت و زندگی آموخت
دو شمع فروزانی که نور وجودم وامدار سماع سوختن آنهاست.
آنان که به جان و بی دریغ کوشیدند تا به درجات بالای علمی دست یابم
بسیار سپاس و ستایش.
سپاسگذاری
اين پايان نامه نتيجه کار و راهنمايي و دلسوزي هاي تمامي عزيزاني است که در اين امر خطير بنده را کمک و ياري کردند.
از استاد راهنماي عزيزم جناب آقاي دکتر زرگري که زحمت راهنمايي اين جانب را داشتند سپاسگزارم.
از جناب آقاي دکتر ثاني که بنده را از مشاوره هاي ارزشمندشان در اين تحقيق ياري دادند ،صميمانه تشکر و قدرداني مي کنم.
از جناب آقاي دکتر زرگري مدير گروه محترم گروه کارشناسي ارشد زراعت و دکتر فرودي رياست محترم دانشکده کشاورزي ورامين نهايت امتنان را دارم.
اگر نوشته اي محتاج زحمت ،درک و تحقيق مي باشد. اين زحمت ، تلاش و پشتکار مشوقيني است که آن را براي خواندن آماده مي کنند که ارزش و اعتبار آن هيچ کمتر از نگارنده نيست.
از خانواده عزيزم که در تمامي مدت تحصيل از لحاظ مادي و معنوي پشتيبانم بودند نهايت تشکر و امتنان را دارم.
چکيده :
جهت دستيابي به الگوي کاشت و تراکم مناسب ماش در منطقه ورامين پژوهشي در مزرعه اي واقع در روستاي سعيد آباد ورامين به صورت اسپيلت پلات در قالب طرح بلوك كامل تصادفي در 4 تكرار در سال زراعی 1388 اجرا شد. تيمار هاي آزمايش شامل4 سطح آرایش کاشت (كاشت يک رديف روي پشتههاي 50 سانتيمتري، كاشت دو رديف در روي پشتههاي50 سانتيمتري، كاشت يک رديف روي پشته هاي 60 سانتيمتري، كاشت دو رديف روي پشتههاي 60 سانتيمتري) در کرت هاي اصلي و 4 سطح تراکم (تراکم 166666 بوته در هکتار، تراکم 200000 بوته در هکتار، تراکم 333333 بوته در هکتار و تراکم 400000 بوته در هکتار) در کرت هاي فرعي بود. رقم مورد استفاده در این پژوهش، رقم اصلاح شده پرتو بود. نتايج نشان داد که بيشترين مقدار عملکرد دانه از تيمار آرایش کاشت چهارم و تراکم سوم با 3075 کيلوگرم در هکتار به دست آمد که نسبت به تيمار آرایش کاشت سوم و تراکم اول با ميانگين 1291 کيلوگرم در هکتار، 58 درصد برتري نشان داد . بالاترين تعداد غلاف در بوته و دانه در غلاف و شاخص برداشت از تيمار آرایش کاشت سوم و تراکم اول به ترتیب با 03/32 عدد و 5/10عدد و 42/30 درصد به دست آمد. شاخص سطح برگ با 84/2 از تيمار آرایش کاشت دوم و تراکم چهارم بالاترين ميزان و تيمار آرایش کاشت سوم و تراکم کاشت اول با 45/1 کمترين ميزان را به خود تخصيص دادند. سرعت رشد محصول نيز تحت تاثير هر دو عامل آزمايش قرار گرفت. بيشترين ميزان از تيمار آرایش کاشت دوم و تراکم چهارم با 32/12 گرم بر متر مربع در روز در آغاز دانه دهي حاصل شد. بالاترين ميزان سرعت جذب خالص از تيمار آرایش کاشت سوم و تراکم اول با 17/1 گرم بر متر مربع در روز در آغاز دانه دهي به دست آمد و کمترين مقدار نيز از تيمار آرایش کاشت دوم و تراکم دوم با 31/4 گرم بر متر مربع در روز در آغاز دانه دهي حاصل شد. در نهايت مي توان بيان نمود که استفاده از آرایش کاشت دو رديف بر روي پشته هاي 60 سانتي متري و تراکم 3/33 بوته در متر مربع براي دستيابي به حداکثر محصول ماش در منطقه، مناسب مي باشد.
واژگان کليدي : ماش، آرایش کاشت، تراکم بوته، عملکرد و اجزاي آن، شاخص هاي رشد.
فصل اول
کليات
اهميت و خواص حبوبات
حبوبات يکي ازمهم ترين منابع گياهي غني از پروتئين و دومين منبع مهم غذائي انسان به شمار مي روند و نقش بسيار موثري در کنار غلات در تغذيه انسان داشته و در کشورهائي که از نظر کمي و کيفي در فقر غذائي هستند حبوبات اهميت ويژه اي داشته و جزو اصلي رژيم غذائي مردم فقير جهان محسوب مي شوند.
میزان انرژی در حبوبات معادل غلات بوده و از نظر اسيدهاي آمينه (به خصوص لايسين) غني هستند. با توجه به داشتن ريشه هاي عميق، لگوم ها، علاوه بر تحمل شرايط خشکي که جهت کشت در مناطق خشک توصيه مي شود از توانایی تثبيت نيتروژن نیز برخوردار هستند که موجب بهبود حاصلخيزي خاک اعم از خواص فيزيکي، شيميائي و زيستي شده و نقش مهمي را در پايداري نظام کشاورزي ايفا مي کنند. به همين خاطر حبوبات در تناوب زراعي جايگاه خاصي داشته و دامنه سازگاري وسيعي دارند. درعرض هاي جغرافيائي و دامنه هاي حرارتي مختلف اعم از مناطق گرمسيري و سردسيري قابل کشت مي باشند. اين محصولات هم به طور منفرد و هم به صورت کشت مخلوط با ساير محصولات قابل کشت هستند.
رشد جمعيت و توسعه اقتصادي و اجتماعي کشور در دو دهه اخير باعث شده تا مصرف مواد پروتئيني به خصوص گوشت قرمز افزايش چشمگيري يابد. بر اين اساس افزايش توليد مواد پروتئيني به ويژه پروتئين هاي گياهي که منابع ارزشمندتري در تغذيه هستند ، اجتناب ناپذيراست. ازطرفي حبوبات منبع مناسبی براي تغذيه احشام و حيوانات محسوب مي شوند.
ماش، در کشورهاي پر جمعيتي نظير هندوستان با مصرف سرانه 7/11 کيلوگرم، سهم بیشتری در رژيم غذائي مردم نسبت به ساير کشورها دارند. در کشور ما مصرف سرانه ماش 8/4 کيلوگرم است. اگر چه مصرف آن از متوسط جهاني(1/6 کيلوگرم) پائين تر است ولي نقش مهمي در تغذيه افراد کم درآمد ايفا مي کند. لذا افزايش توليد حبوبات به عنوان مکمل منابع پروتئيني در برنامه هاي توسعه اقتصادي کشور مورد توجه قرارگرفته است.
لگوم ها متعلق به تيره Fabaceae و زير تيره Papilionoideae هستند. از نظر حجم توليد، غلات به دلیل توليد کربوهيدرات ها که بخش عمده رژيم غذايي انسان و دام را شامل ميشوند، مهم ترين گياهان هستند.از طرف ديگر بر اساس تعداد جنس و گونه مورد استفاده انسان، بقولات تا به حال پر مصرف ترين خانواده گياهي هستند. لگوم ها جهت توليد مواد شيميايي، مواد معطر، الوار سوخت، سر شاخه هاي علوفه اي ، علوفه، گياهان پوششي،کود سبز، دانه و غذا استفاده مي شوند.
حبوبات با داشتن پروتئيني در حدود 20 درصد و گاهي بيشتر نقش مهمي در تأمين پروتئين مورد نياز انسان دارند. در کشورهايي که توليدات دامي و محصولات کشاورزي آنها کم است، حبوبات در تغذيه انسان مي توانند يک مکمل غذايي و خوبي براي غلات محسوب شوند.
ميزان پروتئين در غذاهاي حيواني معمولاً کمتر از ميزان پروتئين در منابع گياهي است ولي پروتئينهاي موجود در غذاهاي حيواني به علت داشتن تعداد اسيد آمينه هاي بيشتر و مقدار بيشتر اسيدهاي آمينه، با ارزشتر از پروتئين هاي گياهي ميباشند (مجنون حسيني، 1375).
با ترکيب پروتئين هاي گياهي و حيواني ميتوان کمبود اسيدهاي آمينه را برطرف کرد. بنابراين در مواردي که پروتئين غلات و حبوبات با هم مصرف شوند توازن اسيدهاي آمينه و مخلوط پروتئين از نظر کيفيت بهتر از حالتي است که هر کدام به تنهائي مصرف شوند (کوچکي، 1368).
همچنين اين گياهان به عنوان گياهان جايگزين، با ارزش هستند اما در شيوه هاي زراعي و تحقيقات کشاورزي کمتر مورد توجه واقع شده اند (احمدي ،1387).
دانه هاي خشک و خوراکي لگوم ها را حبوبات مي گويند.
زراعت حبوبات سريع ترين راه افزايش توليد پروتئين در کشورهاي در حال توسعه آسيا، آفريقا و آمريکاي لاتين است. پتانسيل عملکرد حبوبات بالا و به 3000 – 2500 کيلوگرم در هکتار مي رسد ولي بنا به دلايلی از جمله عوامل اکولوژيکي، فقدان فرصت و موقعيت براي توليد حبوبات، ضعف در تکنولوژي پس از برداشت کمبود تحقيقات بنيادي، محدوديت اجتماعي_ اقتصادي، فقدان مديريت زراعي مناسب و عدم دسترسی کافي به بذور اصلاح شده و باکتري هاي ريزوبيوم، ميزان عملکرد آنها در اکثر کشورها پايين است.
حبوبات در حاصلخيزي خاک مؤثر بوده و علاوه بر عدم نياز چندان به نيتروژن، هر ساله مقاديري نيتروژن از طریق فرایند تثبیت، به خاک ميافزايند. اين گياهان به دليل کوتاهي فصل رشد و لطافت بقاياي گياهي بر جاي گذاشته، گياهان مناسبی براي قرار گرفتن قبل از محصولات پاييزه و پس از محصولات وجيني و ديررس هستند (باقري و همکاران، 1376).
شاخص برداشت پايين در اين گياهان باعث شده مواد توليد کمتري از بخش هاي رويشي به غلاف ها منتقل شوند. همچنين رشد نا محدود و ريزش گل ها و غلاف ها سبب کاهش عملکرد مي گردد.
هنوز مشخص نشده که آيا ريزش گل و غلاف مربوط به محدوديت دسترسي به مواد غذايي، عدم تعادل هورموني و يا اثر متقابل نور و دماست. در حقيقت تمامي اين عوامل بايستي همزمان جهت برطرف کردن محدوديت توليد در حبوبات بررسي شوند (صادقي پور ،1380).
1-1-1- تاريخچه و پيدايش ماش
ماش با نام علمي (Vigna radiate L.) در انگليس با نام Green gram، Mung bean و يا Golden gram خوانده ميشود. نام علمي قديمي آنRoxb. Phaseolus aureus بوده است (کوچکي، 1368). امروزه اين امر مشخص است که ماش زراعي از راسته نيامداران، تيره بقولات، زيرتيره پروانه آساها، قبيله Phaseolus، جنس Vigna و گونه Radiata ميباشد. جنس Phaseolus که توسط لينه معرفي گرديده بود در آن زمان بسيار بزرگ و ناهمگن بود و شامل گونههايي ميگرديد که خامه پيچ خورده يا انحنا دار داشته و اين خصوصیت، آن را از جنس هاي Dolikhus و Vigna که داراي خامه زاويهدار (کمتر يا بيشتر از90 درجه) ميباشند تفکيک مي نمود. گياه شناسان بعدي اين تصور را نادرست انگاشته و بعضي از گونهها را به جنس هاي موجود ديگر و يا جنس هاي تازه شناسائي شده انتقال دادند. گام مهم در راه طبقهبندي طبيعي تر و واقعي مخلوط Phaseolus-Vigna توسط ويلزک برداشته شد که ماش را به جنس Vigna منتقل کرد. بنا به تصور او جنس Vigna داراي دو مشخصه برجسته است، اولاً گوشوارکها درست در زير محل خروج برگ و يا شاخهها قرار دارند، ثانياً خامه منقار مانند در طرف ديگر کلاله امتداد يافته است.
جنس Vigna شامل حدود 150 گونه بوده که در هفت زير جنس به نام هاي Vigna، Ceratotropis، Lasiospron، Plectotropis، Sigmoidotropia، Haydonis و Macrorhynchus تقسيم ميشوند (کوچکی، 1368).
اگر چه گياهان واقع در گروههاي مختلف متفاوت به نظر ميآيند، ولي پيوستگي مشخصی بين گونههاي اين گروهها وجود دارد و آن بخاطر وجود فرمهاي حد واسط ميباشد.
زير جنس سراتوتروپيس يک دسته مشخص، همگن و يکنواخت با منشأ آسيايي است که تمام خصوصيات بارز و مشخصه جنس ويگنا در آن به طرز مشهودي تظاهر يافته است (قوامي، 1376).
اين خصوصيات مهم به قرار زير ميباشد:
1- گوشوارک ها درست در زير محل خروج برگ و ساقه قرار دارند.
2- ميان گره در روي محور گل آذين بسيار متراکم ميباشد.
3- خامه در طرف ديگر کلاله امتداد يافته است.
4- دانه گرده سه سوراخه بوده و داراي سطح مشبک و غدهاي ميباشد.
اين زير جنس شامل 16 يا 17 گونه بوده که عمدتاً آسيايي ميباشند و از آنها شش گونه Aconitifolia، Angularis، Mungo، Radiata، Trilobata و Umbellata در مناطق مختلف قاره آسيا با گستردگي متفاوت کشت و کار ميگردند. آنها توسط خصوصيات مختلفي نظير تعداد و چگونگي فرورفتگي برگچهها شکل گوشوارکها، نحوهي جوانهزني، کرکدار بودن يا بي کرک بودن گياه و غلافهاي آن و نهايتاً چگونگي چشم دانه از يکديگر به راحتي قابل تمييز مي باشند (قوامي، 1376). در اين ميان ماش معروف ترين گونه زراعي است که به همراه ماش سياه در مناطق زيادي از آسيا مورد کشت قرار می گیرد.
1-1-2- منشا و پراکندگي جغرافيايي ماش
منشا و پراکندگي برخي از گونههاي زراعي چندان معلوم نيست، اما عموماً قضاوت ها و استنباط ها بر مبناي گونههاي وحشي به عنوان جد احتمالي اين گونه ها استوار است.
از اين نظر Vigna sublobata و Vigna trilobata حایز اهمیت می باشد (قوامي، 1376).
اشکال وحشي ماش سبز در سطح وسيعي از مناطق گرمسير جنوب، جنوب شرقي و شرق آسيا و شمال استراليا پراکنده شدهاند (مجنون حسيني، 1375).
اين احتمال که Vigna sublobata جد نهايي هر دو گونه Vigna radiata و Vigna mungo ميباشد بسيار قوي بوده و توسط آزمايشات بسياری از جمله بررسي الگوهاي الکتروفورتيکي پروتئين دانه، چند شکلي طول قطعات برشي و قطعات تکثير يافته تصادفي مورد تأييد قرار گرفته است (قوامي، 1376).
اين گونه بسيار شبيه به Vigna radiata بوده، به طوري که برخي از متخصصان ردهبندي ترجيح ميدهند آن را وارتيه var. Sublobata Vigna radiata و نوع زراعي آن را Vigna radiata بنامند.
علاوه بر وجود فسیل ها و دست نوشتههايي دال بر زراعي شدن ماش در هند، مطالعات بعدي بر روي نمونههاي زندهاي که جديداً يافت شدهاند، حاکي از آن است که اين گونه در منطقه وسيعي از قاره هند تمرکز يافته و از آنجا به طرف غرب در مناطق ساحلي شرق آفريقا و ماداگاسکار توسعه يافته است. پراکندگي ماش بيشتر به قسمت شرقي مناطق گرمسير آسيا محدود بوده و از هندوستان به اندونزي و جنوب چين گسترش یافته است.
به اعتقاد واويلوف و گياه شناسان جديد ماش سبز از هندوستان و آسياي مرکزي منشأ يافته و هندوستان به احتمال قوي اولين منطقه زراعي شدن ماش سبز بوده و داراي تنوع زيادي از فرم هاي زراعي، وحشي و نوع هرز اين گياه است (مجنون حسيني، 1375).
1-1-3- خصوصيات مورفولوژيکي ماش
ماش زراعي گياهي است يکساله، بوتهاي يا نيمه رونده به ارتفاع 15-90 سانتي متر و یا بيشتر که داراي ريشههاي مستقيم با گرههاي درشت و شاخههاي زياد ميباشد. اين شاخهها مخصوصاً در قسمت بالايي داراي موهاي زياد، خاردار، خميده و يا باز ميباشند. شاخه مرکزي بوته تقريباً ايستاده، ولي شاخههاي جانبي نيمه ايستاده هستند. برگ ها مرکب و متشکل از سه برگچه بزرگ به رنگ سبز روشن يا تيره بوده که تخممرغي و يا لوزي تخممرغي ميباشند. برگ ها داراي دمبرگ طويل بوده به قسمي که دمبرگ برگ هاي پاييني 15-8 و گاهي 20 سانتي متر طول دارد. طول دمبرگ هاي برگچههاي جانبي در حدود 6-3 ميلي متر و طول دمبرگ برگچه اصلي حدود 30 ميلي متر ميباشد. گوشوارک ها دوکي- تخممرغي بوده و حدود 10 تا 15 سانتي متر طول دارند و درست از زير برگ ها و شاخهها خارج ميشوند و گل ها کوچک و به رنگ زرد متمايل به سبز يا ليمويي بوده و به صورت خوشههاي متراکم و جانبي بر روي دمگلي بلندتر قرار دارند. هر خوشه شامل 20-10 گل ميباشد که در زمان شکفتن تنها 8-5 عدد از آنها باز ميشوند. کاسه گل از 5 کاسبرگ طويل تشکيل شده که کم و بيش به گلبرگ ها چسبيده اند. طول کاسبرگ 4-3 ميلي متر بوده که در قسمت ابتدايي بهم چسبيده بوده و در قسمت بالا 5 دندانه را تشکيل ميدهند (مجنون حسيني، 1375).
فایل : 121 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.