مقاله کامل بررسی نقش مکان در ایجاد موقعیت جرم؛ تدوین و تنظیم تدابیر و راه کارهاي مکان محور براي پیش گیري وضعی از جرم
مقاله کامل بررسی نقش مکان در ایجاد موقعیت جرم؛ تدوین و تنظیم تدابیر و راه کارهاي مکان محور براي پیش گیري وضعی از جرم
بررسی نقش مکان در ایجاد موقعیت جرم؛ تدوین و تنظیم تدابیر و راه کارهاي مکانمحور براي پیش گیري وضعی از جرم
چکیده
زمینه و هدف: آموزههاي مرتبط با پیش گیري وضعی، “موقعیت ارتکاب جرم” را یکی از عوامل اساسی جرم محسوب میکند. ”مکان” میتواند از نظر ایجاد یا تأثیر بر موقعیت جرم، به عنوان یکی از شاخصهاي بنیادین، در محور تحلیلهاي پیش گیري وضعی قرار گیرد. هدف مقاله حاضر، بررسی نقش مکان در پیدایش موقعیت جرم و تبیین ارتباط میان “مکان” با تدابیر پیش گیرانه وضعی است. چگونگی شناسایی مکانهاي جرم خیز و عوامل مؤثر در پیدایش آنها، مهم ترین اهداف فرعی است.
روششناسی:مقاله حاضر از نظر هدف، کاربردي است و مطالب آن به روش اسنادي با استفاده از منابع اصلی کتابخانه اي (کتابها و مقالات تألیفی، ترجمه اي و. . . ) و ابزار فیش نویسی تألیف شده است.
یافتهها:در بخش اول مقاله، معیارهاي ماهیتی درباره “مکان” به عنوان یکی از عوامل اصلی موقعیت جرم و تعامل مؤثر آن با تدابیر پیش گیري وضعی مورد بررسی قرار میگیرد. بخش دوم این مقاله، به تحلیل جرم شناختی اماکن و محلهاي بحرانیِی جرم و ارائه تدابیر پیش گیرانه وضعی مرتبط با آنها میپردازد.
نتایج: سیاهه جرایم با توجه به ویژگیهاي مکانی توزیع میشود. بزه کاران با توجه به ویژگیهاي جرم شناختییِ حاکم بر منطقه یا محل، در انتخاب مکان ارتکاب جرم، دست به محاسبههایی منطقی میزنند. بر این مبنا، میتوان با توجه به “مکان”، به تدابیر پیش گیرانه جهت بخشید و به
مؤثرترین شیوه، منابع محدود پیش گیري را صرف بحرانیترین اماکن کرد.
واژههاي کلیدي: جرم، پیش گیري وضعی از جرم، مکانمحور، امنیت پایدار، جرم شناسی.
مقدمه
جرم را میتوان “پدیده اي مکانی” تلقی کرد؛ بدین معنا که صرفا با وجود یک مکان، میتوان وقوع جرم را متصور شد. مطابق آموزههاي جرم شناسی محیطی، جرم حاصل انتخابِ به هنگام بزه کار است، انتخابی که با فراهم آمدن یک موقعیت مناسب برگزیده میشود؛ بنابراین منطقی است که ارتکاب جرم را در موقعیتی مطلوب، ناشی از وجود مکانی مناسب، یک شکار معقولانه منفعت دانست. از این رو، مکان نقش چشم گیري را در پیدایش موقعیت جرم ایفا میکند و میتوان آن را “بستر پایدار و دایمی” موقعیت جرم محسوب کرد.
از سویی، پیش گیري وضعی که رویکردي موقعیت مدار است، درصدد از بین بردن موقعیت جرم از طریق برهم زدن عناصر تشکیل دهنده موقعیت است. بنابراین، مکان را میتوان یکی از ملاحظات اساسی در هر نوع برنامه ریزي براي پیش گیري وضعی دانست. معمولاً تا چند دهه پیش حداکثر منابع پیش گیري، به بزه کار و بزه دیده اختصاص مییافته است، اما پیش گیري وضعی این مجال را به وجود آورد که به “زیستگاه جرم” نیز توجه شود؛ چرا که همیشه، این زیستگاه (مکان) وجود دارد که شکارچی (بزه کار) براي شکار میآید. در این راستا، یکی از نتایج کاربردي توجه به مکان در تدابیر پیش گیرانه وضعی، شناسایی مناطق جرم خیز، یعنی مکانهاي خاص با نرخهاي بالاي جرم است.
تحقیقات نشان دادهاند که به اشکال مختلفی میتوان وقوع انواع جرایم را به مکانهاي خاصی نسبت داد. از سویی، منابع پیش گیري از جرم نه تنها در ایران، بلکه در کل
دنیا بسیار محدود است؛ از این رو، در دنیاي امروزي نحوه تخصیص منابع پیش گیري از جرم و تخصص گرایی در این امر از اهمیت بالایی برخوردار است.
پیش گیري وضعی به واسطه برخورد تخصصی و فنی با پدیده بزه کاري، درصدد استفاده بهینه از منابع بسیاراندك پیش گیري است. بنابراین، با شناخت و تحلیل نظاممند “مکان” به عنوان یکی از عوامل به وجود آورنده موقعیت و یکی از معیارهاي جرم شناختی پیش گیري، میتوان تخصیص بهینه منابع پیش گیري، انتخاب راه کارهاي مؤثرتر پیش گیرانه، اجراي کارآمد آن و کاهش حداکثري جرم را تضمین کرد. هدف اصلی مقاله
حاضر، بررسی مشخصههاي جرمشناختی-پیش گیرانه “مکان” وقوع جرم و تشریحارتباط منطقی و پیوسته“مکان”، با تدابیر و راه کارهاي پیش گیرانه وضعی است.
مبانی نظري
بیش تر نظریههاي جرم شناسی در پی کشف عوامل بزه کارشدن اشخاص هستند. آنها عوامل دور بزه کاري نظیر تربیت دوران کودکی، ساختار وراثتی، عوامل روان شناسی و اجتماعی را عامل این امر میدانند. اما برخی از رویکردهاي نوین جرم شناسی بدون در نظر گرفتن فرآیند بزه کارشدن فرد، به “روند مادي ارتکاب جرم” توجه میکنند.
پیش گیري وضعی یکی از مصادیق این رویکردها است که درصدد کاهش فوري، حداکثري و کم هزینه جرم از طریق حذف “عوامل نزدیک و آنی” جرم است.
از دیدگاهی کلی میتوان عوامل جرم را به دو دسته درونی (فردي) و بیرونی (محیطی و مکانی) طبقه بندي کرد. پیش گیري وضعی رویکردي است که بدون توجه به شخصیت مجرم، تلاش براي اصلاح آن یا حذف تمایلات مجرمانه، صرفاًصرفا درصدد
حذف عوامل بیرونی بزه کاري و کاهش فرصتهاي مستعد ارتکاب جرم است. برخلاف پیش گیري اجتماعی که بر مبناي علت شناسی بزه کاري است، پیش گیري وضعی بر نقش وضعیت ماقبل بزه کاري در فرایند گذر ازاندیشه به فعل مجرمانه و روند مادي ارتکاب جرم تمرکز دارد.
“موقعیت” به عنوان یکی از “عوامل وقوع پدیده مجرمانه”، قصد، انگیزه، وسوسه و میل به نقض قانون را به وجود میآورد. موقعیتها، وضعیتهاي پیش جنایی هستند که تصمیم به ارتکاب جرم را ترغیب و تقویت کرده و به امید تحصیل نفع، بر ارزیابی از خطرات و درجه و میزان دشواري جرم تأثیر میگذارند (ابراهیمی، 1387: 131)؛ بر این اساس، تمرکز پیش گیري وضعی بر زمانها و محیطهایی است که موقعیت ارتکاب جرم را به وجود میآورند، نه بر کسانی که مرتکب جرم میشوند. این نوع پیش گیري با تحلیل شرایطی که موجب ارتکاب انواع جرایم میشود، در پی تغییر مدیریت و محیط است به طوري که رفتار مجرمانه مشکلتر، خطرناكتر، کم مزیتتر و داراي توجیه پذیري کم تري شود.
از سویی، شکلگیري پدیده مجرمانه، مستلزم بروز یک رفتار از سوي عامل انسانیدر یک زمان و مکان است. صرفنظر از علل یا عوامل پیدایش پدیده مجرمانه، وجود یکبستر زمانی و مکانی براي وقوع پدیده مجرمانه ضروري است. عامل مکانی پدیدهمجرمانه همانند عامل زمانی و انسانی میتواند واجد ویژگیهاي منحصر به فردي باشد که وقوع این پدیده را ممکن، گاه آسانیا دشوار میکند؛ از این رو، ویژگیهاي موجود در یک مکان میتواند از حیث وقوع پدیده مجرمانه، آن را از سایر مکانها متمایز کند.
بنابراین توجه به ویژگیهاي مکانی پدیده مجرمانه، به عنوان یکی از در دسترس ترین و بدیهیترین عوامل بزه کاري
میتواند معیاري مشخص براي اجراي تدابیر پیش گیرانه وضعی در اختیار گذارد.
البته در بسیاري از نظریههاي سنتی جرم شناسی مانند مکتب جغرافیایی جرایم که حاصلاندیشههاي کتله و گري بود (نوربها، 1386: 49)، برخی از نظریههاي مکتب اثباتی با محتواي بوم شناختی (دانش، 1366: 271) یا در برخی نظریههاي منتسکیو بر این مبنا که محیط جغرافیایی میتواند کانونی براي جرایم مختلف باشد (کی نیا، 1370: 468) نیز، مکان به عنوان مبناي تحلیلها و تبیینهاي بزه کاري قرار گرفته است.
اما در این مقاله، منظور از محیط و مسائل مربوط به آن، محیط طبیعی و تأثیرات اقلیمی بر رفتار انسانها نیست. در حقیقت، جرم قبل از آن که پدیده اي جبرگرایانه و ناشی از عوامل قطعی و غیرقابل تغییر محیط طبیعی باشد، پدیده اي اجتماعی و متأثر از شرایط جامعه و مکان وقوع آن است (رحمت، 1388: 70). بر همین مبناست که بزه کاران بالقوه نیز براي ارتکاب جرم دست به “انتخاب مناسبترین مکان” میزنند.
با نگاهی تخصصی به “مکان” میتوان با معیاري واحد، همه جرایم را بررسی و تحلیل کرد. در نظر گرفتن عامل مکان در پیش گیري وضعی، جرم شناسان و دستاندرکاران عرصه پیش گیري را از محدودشدن به مفاهیم انتزاعی یا بحثهاي کلان درباره طبقه اجتماعی، نژاد، بهره هوشی و. . . به دور نگاه میدارد. پیش گیري وضعی با توجه به موقعیت و به تبع آن، مکان به عنوان یکی از عوامل اصلی وقوع جرم، به بررسی ویژگیهاي حاکم بر الگوهاي رفتاري و تأثیرگذار بر انتخابها، تصمیم گیري و …می پردازد. به طور کلی با معیار قرار دادن مکان، میتوان از مزایاي زیر بهره برد:
منابع پیش گیري وضعی را میتوان به طور تخصصی به مناطق جرم خیز وآماجهایی با بیش ترین میزان بزه دیدگی اختصاص داد.
راه کارهاي پیش گیرانه وضعی را در مکانهاي برخوردار از ویژگیهاي مشابه اجرا کرد.
منابع محدود پیشگیري را متناسب با نیاز هر مکان یا منطقه صرف کرد. زیرا هر یک از جرایم در هر مکان به میزان مشخصی واقع میشوند؛ بنابراین، در راستاي استفاده بهینه از منابع، اجراي راه کارهاي پیش گیرانه نیز میبایست متناسب با سهم هر مکان از جرایم حادث در آن باشد.
مرتکبان جرایم شدید و بزه کاران خطرناك را شناسایی کرد.
براي ثبت و مستندسازي جرایم، ابزاري سنجشی و کاربردي در اختیار دستاندرکاران عرصه عدالت کیفري گذاشت و محدودیتهاي موجود در زمینه اطلاعات و رویههاي پیش گیرانه را آشکار کند.
با استفاده از اطلاعات مکانی جرم میتوان الگوهایی را طراحی کرد که مشکلات ناشی از تکرار جرم را کمتر کند.
با این وصف، مکان وقوع جرم ارتباطی تنگاتنگ با پیش گیري وضعی دارد و در برنامه ریزي براي این عرصه، میتواند به عنوان یکی از معیارهاي نسبتاپایدار در نظر گرفته شود. در ادامه، براي شناخت و تحلیلِ مکانی بزه کاري سه موضوع ضروري یعنی “طبقه بندي مکانی جرایم”، “عزیمت براي ارتکاب جرم” و “قاعده 20 -80” تشریح میشود.
طبقهبندي مکانی جرایم
پیش گیري وضعی بر ایناندیشه استوار است که گذر ازاندیشه به عمل مجرمانه، نه تنها به انگیزه مرتکب، بلکه به خصوصیات وضعی نیز بستگی دارد؛ بنابراین، با مدیریت محیط
میتوان از ارتکاب برخی جرایم پیش گیري کرد (ابراهیمی، 1387: 68).
براي تعریف، تحلیل و تفکیک جرایمِ به ظاهر مشابه یکدیگر، باید آنها را طبقه بنديکرد. با طبقه بندي ، این امکان فراهم میآید تا بتوان جرم مورد نظر را با جرایم شناسایی شدهمشابه مقایسه، و ویژگیهاي مهم آنها را شناسایی کرد. با دسته بنديجرایم است که میتوان متناسب ترین و مؤثرترین راه کار یا راهحل کاهش این جرایم رایافت. از سویی میتوان تحلیلها و راه کارهاي کاهش جرم مورد نظر را از راه کارها وتحلیلهاي انواع دیگر جرایم متمایز کرد. شیوههاي گوناگونی براي طبقه بنديجرایموجود دارد. شیوهاي که در زیر ارائه میشود، مبتنی بر دو معیار جرمشناختی “محیط” و “رفتار” است. تفکیک با استفاده از این دو معیار کمک میکند که جنبههاي مهم آسیب، سوءنیت و روابط حاکم میان آماج جرم و بزه کار شناسایی شود (اك و کلارك، 2003: 213).
“محیطها” به دلیل فعالیتهایی که اشخاص در آن جا انجام میدهند یا کسانی که آن جا را اداره میکنند، امکان دسترسی به آماج جرم را فراهم میآورند. با شناسایی نوع محیط، میتوان محیطهاي جرم خیز را از سایر محیطها تفکیک کرد و ویژگیهاي آنها را با یکدیگر مقایسه کرد. از سویی یکی از ویژگیهاي ممتاز محیطها این است که هر مکان یا محیطی، مالک یا متصدي دارد که میتواند در کاهش جرم نقشی مهم ایفا نماید. به طورکلی 10 نوع محیط، به شرح زیر با مسائل جرم شناسی مرتبط هستند (گلدشتاین و ساملیش، 2006: 322).
محیطهاي مسکونی: نظیر خانهها، آپارتمانها و اتاقهاي هتل؛ گرچه اغلب آنها در مکانهایی ثابت قرار دارند، اما برخی نیز مانند وسایل نقلیه تفریحی متحرك هستند.
اماکن تفریحی: مانند رستورانها، سینماها، زمینهاي بازي، بندرگاهها و پاركها.
ادارات: محل انجام امور اداري و دفتري هستند که ویژگی آنها، تعامل نزدیک و رودرروي کارکنان و ارباب رجوع است. اغلب امکان دسترسی به این اماکن کم است؛ مانند اماکن دولتی و عمومی.
اماکن تجاري و بازارها: مکانهایی هستند که اشخاص میتوانند پیاده یا سواره در آن جا رفت و آمد و معامله کنند؛ مانند فروشگاهها و بانکها.
اماکن صنعتی: این اماکن محل تولید اجناس و کالاها هستند. در این محلها، معاملات نقدي در زمره فعالیتهاي با اهمیت محسوب نمی شود و مشتري حضور کم رنگی دارد؛ کارخانهها، انبارها و محل بستهبندي کالاها از جمله این مکانها هستند.
محیطهاي کشاورزي: محلهایی براي پرورش محصولات کشاورزي، دام و طیور هستند.
اماکن آموزشی و مذهبی: اماکنی هستند که براي مطالعه یا یادگیري اختصاص داده شدهاند؛ مانند مراکز بهزیستی، مدارس، دانشگاهها، کتابخانهها و اماکن مذهبی.
مراکز ارائه دهندة خدمات عمومی: اماکنی هستند که مردم در صورت بروز مشکل به آنها مراجعه میکنند؛ مانند زندانها، ادارات پلیس، بیمارستانها و مراکز ترك اعتیاد.
معابر عمومی: کلیه مسیرهایی هستند که محیطهاي دیگر را به هم مرتبط میکند؛ مانند جادهها، پیادهروها.
وسایل و پایانههاي حمل و نقل: مکانهایی هستند که جابهجایی تودهاي عظیم از مردم در آن جا صورت میگیرد؛ مانند اتوبوسها، ترمینالها، هواپیماها، فرودگاهها، قطارها، ایستگاههاي راهآهن، قایقها، اسکلهها و. . . .
اماکن بلاصاحب: مناطقی بدون استفاده مشخص یا کاربردهاي از پیش تعیین شده هستند؛ مانند ساختمانهاي متروکه و اموال بلاصاحب.
با توجه به این که مکانها بسترهایی براي وقوع رفتارها (ي مجرمانه) محسوب میشوند ناگزیر، رفتارها به عنوان دومین ضابطه در طبقه بنديجرایم بررسی خواهند شد. در کل شش نوع رفتار مرتبط با مسائل جرم شناسی وجود دارد:
رفتار غارتگرانه: در این نوع رفتار، بزه کار و بزه دیده هیچ گونه رابطهاي با هم نداشتهاند. اغلب جرایم متداول مانند سرقت مقرون به آزار، سرقت از منازل، کودك آزاري و …از این دستهاند.
رفتار توافقی: رفتاري است که طرفین به صورت آگاهانه و با رغبت اقدام به انجام آن میکنند؛ مانند فروش مواد مخدر، معامله اموال مسروقه و …(شرمن، 2007: 408).
رفتارهاي تعارضی: بروز رفتار خشونتآمیز از سوي هر دو طرف دعوي (درگیري)است که بر اثر سوابق قبلی ایجاد میشود. برخی از انواع خشونتهاي خانوادگی میانبزرگسالان از این نوع رفتار است، اما خشونتهاي خانوادگی میان کودکان وبزرگ سالان در دسته رفتارهاي غارتگرانه محسوب میشود.
بینظمیهاي اجتماعی: در این نوع رفتار بزه کاران از بزه دیدگان قابل تفکیک هستند، اما آسیبها جدي و شدید نبوده و تعداد بسیاري از اشخاص بزه دیده میشوند.
بسیاري از مسائل که آزاردهنده، ناخوشایند یا با آلودگیهاي صوتی همراه است، اما آسیبهاي جدي به افراد و اموالشان وارد نمیآورند در این دسته جاي میگیرند؛ مانند میهمانیهاي پر سر و صدا.
در معرض خطر بودن: در این نوع رفتار، یا بزه دیده و بزه کار یک شخص است یا اصولاً بزه کار قصد آسیب رساندن به بزه
دیده را ندارد؛ مانند شروع به خودکشی، مصرف بیش از حد مواد مخدر و تصادفات رانندگی.
سوء استفاده از پلیس: تقاضاها و درخواستهاي تعریف نشده و بدون توجیه در خصوص استفاده از خدمات پلیسی، گزارشات خلاف واقع و تماسهاي مکرر در خصوص موضوعاتی که مردم خودنیز میتوانند به آنها رسیدگی کنند، از این دسته است. از این شاخه رفتاري در مواردي استفاده میشود که آسیب، تنها از رفتاري ناشی شود که برخورد با آن مستلزم به کارگیري منابع پلیسی باشد.
عزیمت براي ارتکاب جرم
رفتار هر شخص معمولاً محصولی از کنش متقابل میان فرد و محیط است. بسیاري از نظریههاي جرم شناسی فقط به مورد نخست توجه میکنند (با طرح این سؤال که چرا اشخاص خاصی، بیش تر یا کم تر از دیگران تمایل به بزه کاري دارند). این امر موجب غفلت از مورد دوم یعنی عامل مکان (ویژگیهاي مهم محیطی که در تبدیل تمایلات مجرمانه از قوه به فعل کمک میکند) میشود.
البته در یک مکان یا محله شلوغ، ضرورتاً جرم در هر جا و هر زمانی اتفاق نمی افتد.
این واقعیت که اشخاص و اموال در سطح شهر پخش هستند، به این معنا نیست که فرصتهاي ارتکاب جرم نیز به طور مساوي پخش شده باشد. با درنظر گرفتن استثنائاتاندك، جرم به شکل اتفاقی رخ نمی دهد؛ زیرا بزه کاران آماجی را به آماج دیگر ترجیح میدهند. مناسب ترین آماج، مطلوب ترین فرصت ارتکاب جرم تلقی میشود که آن نیز برخاسته از محیط است (رایجیان اصلی و همکاران، 1387: 109). علاوه بر این، به دلایل زیر فرصتهاي جرم به طور متفاوت و متناسب با زمان و مکان توزیع شدهاند (محمدنسل، 1387: 414- 415):
بسیاري از مکانها براي وقوع جرم نامناسب هستند؛
فایل : 39 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.