مقاله کامل اعتیاد و تاثیر آن برخانواده
مقاله کامل اعتیاد و تاثیر آن برخانواده
اعتیاد و تاثیر آن برخانواده
چکیده
درجهان امروز، مصرف مواد مخدربه مثابه یکی از غم انگیزترین تراژدیها ابعاد زیستی، روانی واجتماعی زندگی بسیاری از انسانها را متاثر میسازد.مصرف طولانی مدت مواد مخدر با ایجاد اعتیاد نه تنها تاثیر سوء در وضعیت اقتصادی واجتماعی شخص مصرف کننده یا معتاد ایجاد میگذارد، بلکه درتفاهم خانوادگی نیز نقش تعیین کنندهای را ایفا میکند.در این مقاله سعی شده است مفهوم اعتیاد، انواع مواد مخادر و تاثیر اعتیاد بر زندگی افراد معتاد با تکیه بر روش بررسی کتابخانهای موضوع وتجربیات نویسندگان مورد بررسی قرار گیرد.
کلید واژه: اعتیاد، معتاد، مواد مخدر.
مقدمه
افزایش ناملایمات اجتماعی و کم رنگ شدن بعد عاطفی زندگی، موجب سرخوردگی و گرایش به سوء مصرف مواد مخدر عده زیادی از جمعیت کشورها، به ویژه نسل جوان میگردد. به همین جهت در سالهای اخیر، جهانیان شاهد گسترش بیشتر اعتیاد بوده اند.
در حال حاضر مسئله اعتیاد به مواد مخدر ومحرک در مقابل گروهی از انسانها قرار گرفته است که به علت عدم تامین اقتصادی واجتماعی، فشارهای روانی وخانوادگی و… برای فرار از حقایق تلخ زندگی به آن پناه میبرند.
اعتیاد به مواد مخدر امروزه به صورت یک بلای اجتماعی است. بطوری که ضایعات مادی ومعنوی آن کمتر از جنگهای بین المللی نیست. شروع اعتیاد در سطح جهانی به صورتی است که هر روزه به آن افزوده میشود.
اعتیاد بلایی است که درهمه اقشار جامعه اعم از تحصیل کرده، ورزشکاران، فقیر وثروتمند نفوذ کرده است ولی قربانیان اصلی آن جوانان و افراد کم تجربه میباشند.
اعتیاد چیست؟
مصرف مکرر وافزایش یافته یک ماده که محرومیت از آن سبب بروز علایم ناراحتی ومیل غیر قابل کنترل برای مصرف مجدد آن ماده میشود واین روند به تباهی روانی وجسمی منجر میگردد. [9]از نظر سازمان بهداشت جهانی، اعتیاد چنین تعریف شده است:
اعتیاد عبارت است از یک حالت مزمن در اثر تکرار مصرف مواد مخدر که دارای مشخصات چهارگانه زیر میباشد:
در اثر مصرف مکرر مواد، عادت دومی ایجاد و این عادت فرد را به علت نیاز وتمایل درونی بسوی مصرف مواد مخدر ترغیب نماید.
مقدار مصرفی، مرتبا رو به افزایش میرود.
در اثر قطع دارو سندرم محرومیت در معتادان ایجاد میشود.
اعتیاد به مواد مخدر برای فرد ویا جامعه زیان آور باشد. [3]
معتاد کیست؟
معتاد فردی است که در اثر مصرف مکرر ومداوم، متکی به مواد مخدر یا دارو شده است.
معتاد عبارت است از شخصی که در نتیجه استعمال متمادی دارو، دربدن وی حالت مقاومت اکتسابی ایجاد شده است. [3]
انواع مواد مخدر: سستی زا، توهم زا و توان افزا
مواد سستی زا: موادی هستند که مصرف آن بر روی سلسله اعصاب مصرف کننده اثر گذاشته و در نتیجه فعالیت فکری
وبدنی او را سست نماید. این مواد به دو دسته تقسیم میشوند:
طبیعی، مانند: استحصالات گیاه خشخاش، تریاک، شیره تریاک، مرفین.
مصنوعی، مانند: هروئین، متادون، نرمتادون، پاپاورین، پتیدین، انواع واقسام قرصهای مسکن وآرام بخش.
مواد توهم زا:با مصرف این مواد فرد دچار اوهام حسی وبصری میشود. این مواد راهالوسینوژن میگویند که شامل:
طبیعی، مانند: استحصالات گیاه شاهدانه، حشیش، بنگ، ماری جوانا، گراس و…
مصنوعی، مانند: ال.اس.دی، دی متیل تریپتامین، دی اتیل تریپتامین.
مواد توان افزا: مصرف آن بر روی سلسله اعصاب تاثیر گذاشته و در نتیجه فعالیت فکری و بدنی مصرف کننده بیشتر و باعث هیجان میشود. این مواد به دو دسته تقسیم میشوند:
طبیعی، مانند: برگ کوکا، کوکائین، کراک و…
مصنوعی، مانند: آمفتامین، متیل آمفتامین، ترکیبات آمفتامینها. [9]
علل گرایش به اعتیاد:
علل گرایش به اعتیاد را میتوان در سه قلمرو فردی، خانوادگی و اجتماعی مطرح کرد:
۱) علل فردی
بسیاری از روان شناسان علل رفتارهای انحرافی را بر حسب نقص شخصیت فرد کجرو توجیه میکنند و بر این باورند که برخی از گونههای شخصیت، بیشتر از گونههای دیگر، گرایش به تبهکاری و ارتکاب جرم دارند. علل فردی گرایش به
اعتیاد بیشتر بر مبنای نظری دیدگاههای روان شناختی متکی میباشند.
با دانستن عواملی که فرد را در معرض خطر اعتیاد قرار میدهند، می توان افراد در معرض خطر را شناسایی کرد و برای پیشگیری از ابتلای آنان به اعتیاد، برنامه ریزیهای دقیق و مؤثر انجام داد.
الف) مشکلات روانی:
گروهی از افراد که بعضاً ضعیف النفس هستند، قدرت مقابله با مشکلات و ناکامیها را ندارند و اعتیاد را راه نجات خود تلقی میکنند; برای رهایی از ناراحتیها، فشارهای روانی، بیاعتمادی به خویشتن و رفع هیجانات درونی در جستوجوی پناهگاهی امن، به مواد مخدر و یا مصرف داروهای روان گردان پناه میبرند. این افراد فکر میکنند که با مصرف مواد از گرفتاریهای زندگی رهایی مییابند و دنیا را به نحو دیگری مشاهده میکنند; زیرا حالت تخدیری دارو و مواد مخّدّر سبب میشود که تا مدتی فرد معتاد نسبت به مسائل، مشکلات و واقعیتهای زندگی بیتفاوت باشد. همین فرار از زیر بار مشکلات فردی، عامل عمده برای کشش افراد به طرف مواد مخدر است. [۱]
یک دسته از افرادی که بیشتر در معرض اعتیاد به مواد مخدر قرار میگیرند افراد افسرده هستند. به عقیده برژه افسردگان بیشترین و مهم ترین بخش معتادان را تشکیل میدهند. افراد افسرده ضعف روانی دارند و به نوعی احساس خلأ شخصیتی میکنند. آنها به تصور خودشان، توان لذت بردن از دنیا را ندارند، همواره احساس ناتوانی و خستگی میکنند و خود را تهی از هرگونه توان و احساس مطلوب میدانند. به عقیده سیدنی کوهن، چنین افرادی ممکن است با مصرف مواد در جستوجوی جادویی برآیند که به دردهایشان
پایان بخشد و خلأهایی را که در خودشان احساس میکنند رفع و نقص شخصیتشان را برطرف کنند.
ب) کنجکاوی:
عدهای با شرکت در مجالس دوستانه زمانی که میبینند دیگران از مواد مخدر استفاده میکنند حس کنجکاوی در آنها تحریک شده، به مصرف مواد گرایش پیدا میکنند. این امر منجر به مهیا شدن زمینه اعتیاد در فرد میشود; زیرا ممکن است با اولین مرتبه استفاده در فرد احساس مثبتی ایجاد گردد و باعث تکرار این عمل شود. البته آنها غافل از این هستند که این نوع لذتها زودگذر و خانمانسوز میباشند.
دستهای از افراد نیز برای کنجکاوی و ارزیابی خودشان با تصور اینکه با یکبار مصرف معتاد نمی شوند، و گاهی حتی برای اینکه قدرت خودشان را به دیگران ابراز دارند به مصرف مواد مخدر تن میدهند. احتمال معتاد شدن این افراد نیز بسیار است.
ج) ضعف اراده:
اراده عامل حرکت فرد میباشد. پس باید با منطق و شرع همسان باشد و با استفاده از تربیت و آموزش صحیح تقویت شود. فردی که با مشاهده یک عمل خلاف شرع و موازین اجتماعی با قاطعیت تمام در مقابل آن ایستادگی مینماید، از خود تزلزلی نشان نمی دهد و هدف خود را در زندگی به طور قطعی انتخاب میکند دارای ارادهای قوی میباشد. اما اگر فرد دچار اراده ضعیف بوده و برنامه خاصی برای زندگی خود نداشته باشد، اولا، دچار نوعی سردرگمی و خستگی روحی میشود و ثانیاً، ممکن است در مقابل هر انحرافی پاسخ مثبت دهد. در این صورت، نه تنها شخص نمی تواند مانع انحراف دیگران شود، بلکه خود نیز دچار انحراف میگردد. این مسئله دراعتیاد فرد اهمیت بسزایی دارد.
د) رهایی از زندگی عادی:
تقریباً انجام هر کاری بدون توجه به باورهای ذهنی و نیروهای درونی شخص انجام دهنده غیرممکن است. زمانی که یک تبدل به مفهوم دقیق کلمه در خاستگاه فلسفی ذهنی صورت میگیرد، باور روانی و انگیزه ای، که از آن گرایش به مواد مخدر تعبیر میکنیم، ایجاد میشود. فرد دایم مشکلات و موقعیت خود را ارزیابی و داوری میکند. این داوری نوعاً شخصی بوده و بر اساس دانش و فرهنگ تربیتی و فکری شخص داوری کننده صورت میپذیرد. حقیقت آن است که اعتیاد، همچنان که از نامش پیداست، اگرچه خود، صورت عادت دارد، اما برای شکستن یک عادت دیگر انجام میگیرد.
یکی از بارزترین علل گرایش به مصرف مواد مخدر در جوامع صنعتی پیشرفته شکستن عادت ناشی از حیات عادی فردی است که در بستر زمان، صورت تکرار ملال آور به خود میگیرد.
بر اساس آماری که به دست آمده، قریب هشتصد هزار نفر از معتادان) از جمع دو میلیون نفر)، معتادان تفّنّنی هستند که متأسفانه آمار سرآمدان علم و دانش در این طبقه زیاد میباشد. [7]
ه) انگیزههای درمانی:
یکی از علل مصرف مواد مخدر جنبههای درمانی آن است. حقیقت آن است که در بسیاری از موارد پرداختن و گرایش به مواد مخدر، در آغاز، جنبه مداوا داشته و سپس در بستر زمان به اعتیاد بدل گردیده است. شیوع مواد مخدر در روستاها نوعاً با انگیزه درمانی صورت میپذیرد. در این بخش استفاده از مواد مخدر برای رسیدن به تعادل جسمی است.
در برخی از روستاها برای تسکین درد کمر، درد دندان، درد گوش و مانند آن از تریاک استفاد میکنند.
و) شخصیت متزلزل:
آلپورت در تعریف خود از شخصیت میگوید: «شخصیت سازمانی است پویا از نظامهای روانی ـ جسمانی در درون فرد که سبب سازگاریهای بیهمتا و بینظیر او با محیط میشود.» [8]
بین شخصیت و اعتیاد رابطهای متقابل وجود دارد، به نحوی که فرد به علت وضع خاص شخصیتی و نیازها، شکستها، ناتوانی در برخورد با مسائل و ناکامی در زندگی، عدم ثبات عاطفی و ملایمات دیگر، به اعتیاد روی میآورد. از سوی دیگر، اعتیاد به نوبه خود منجر به از بین رفتن تعادل روانی و هیجانی شخص میشود. بدین سان، بین اعتیاد و شخصیت فرد دور باطلی ایجاد میشود که مبارزه با آن مستلزم تغییر شرایط بیرونی و درونی، یعنی ایجاد اراده و روحیهای قوی و آسیب ناپذیر است. شناخت شخصیت و ویژگیهای رفتاری معتادان به منظور مبارزه با اعتیاد و نیز پیشگیری و درمان آن، از اهمیت ویژهای برخوردار است. [2]
برخی از اختلالات مربوط به شخصیت که منجر به شکل گیری و ایجاد زمینه انحرافات اجتماعی و گرایش فرد به اعتیاد میشود عبارتند از: شخصیت «پارانویایی» و «شخصیت ضد اجتماعی.»
ویژگیهای خاص شخصیت «پارانویایی» این است که این افراد اعمال دیگران را تحقیرآمیز یا تهدیدآمیز تفسیر میکنند; به دیگران اعتماد ندارند و روابط اجتماعی آنها در اثر همین بیاعتمادی مختل شده است. این افراد خود بزرگ بین هستند و به دیگران ظلم و ستم میکنند.
ضعف «شخصیت ضداجتماعی» نوعی به هم ریختگی ارتباط میان انسان و جامعه است. این افراد نسبت به هنجارها و مقررات اجتماعی بیاعتنا و بیتفاوت هستند و سعی میکنند به هر نحو که شده به هوا و هوس خود پاسخ دهند. این افراد ارزشهای اخلاقی را پایمال میکنند و به علت جستوجوی لذت و نیز ضعف اراده به آسانی گرفتار مواد مخدر و الکل
میشوند. از نشانهها و ویژگیهای شخصیت ضد اجتماعی میتوان به خودمحوری، فقدان احساس گناه و فریبندگی سطحی و ظاهری اشاره کرد.
2) علل خانوادگی
خانواده اصلی ترین نقش را در تربیت فرزندان دارد. یک خانواده سالم خانوادهای است که همه امور و فعالیتهای آن منطبق با موازین و معیارهای حاکم بر جامعه باشد. یافتههای تحقیقات حاکی از آنند که 44 درصد بزهکاران جامعه ما در خانوادههای بیبند و بار زندگی میکرده اند. بیتوجهی والدین به تربیت فرزندان عواقب وخیمی در آینده فرزندان به دنبال خواهد داشت.
نوع شغل پدر و مادر، وضعیت مسکن، کثرت یا قّلّتّ اولاد، همسایگان، ساکنان دیگر منزل، ویژگیهای اخلاقی پدر و مادر، نحوه رفتار با کودکان، طلاق، وجود ناپدری و نامادری، تعدد ازدواج، فرهنگ خاص حاکم بر خانواده، میزان تحصیلات والدین، پدرسالارییا مادرسالاری، وضع اقتصادی خانواده، از هم پاشیدگی و سردی خانواده، جدایی والدین و عدم پیوستگی اعضای خانواده، و سست بودن ارکان خانواده از عوامل مهمی میباشند که زمینه انحراف و کجروی را در فرد ایجاد مینمایند. [6]
تحقیقات نشان میدهند که افراد معتاد بیش از افراد غیرمعتاد به خانوادههای از هم پاشیده و بیثبات تعلق دارند. یکی دیگر از زمینههای اعتیاد فرزندان اعتیاد پدر، مادر و یا اعضای خانواده میباشد.
امروزه نهاد خانواده در غرب از جایگاه اصلی خود دور شده است. به هم خوردن نظم خانوادگی، سست شدن پایه این نهاد اساسی، شانه خالی کردن جوانان از قبول مسئولیت ازدواج، منفور شدن مادری، کاهش علاقه پدر و مادر و به ویژه مادر
به فرزندان، جانشین شدن هوسهای سطحی به جای عشق، و افزایش طلاق، سبب گردیده اند که در این جوامع، نهاد خانواده کارکرد خود را در مورد کنترل آسیبهای اجتماعی از دست بدهد. [۱]
در نتیجه پژوهشی که از ۰۸۸ کودک بزهکار به عمل آمده، معلوم شد که ۵۶ درصد مادرانشان طلاق گرفته یا در حال جدایی بوده اند.
بررسی دیگر نشان میدهد که 800 درصد کودکان مجرم دارای پدر و مادری بوده اند که از هم جدا زندگی کرده و بین آنها اختلاف نظر و ستیزه وجود داشته است. [2] در ذیل به برخی عوامل زمینه ساز گرایش فرد به اعتیاد در خانواده اشاره میگردد:
کمبود محبت در خانواده:
بسیاری از صاحب نظران در مسئله بزهکاری، کمبود محبت و ضعف عاطفی را ریشه اصلی جرم و انحراف دانسته اند. تحقیقی از غرب درباره بزهکاران نشان داده است که 91 درصد مجرمان در ارتباط با جرم به نحوی دچار مشکل عاطفی بوده اند. [4]
فرد در خانواده زمانی که نیازهای عاطفی اش برآورده نشود، مجبور میشود دست نیاز به سوی دیگران دراز نماید. در این زمان است که شکارچیان از این موقعیتها سوء استفاده میکنند و با ارتباط عاطفی دروغین افراد را به سوی انحراف میکشانند.
افراط در محبت:
زیاده روی در محبت نیز خود مانند کمبود محبت اثر منفی بر تربیت فرزندان دارد، به نحوی که فرزند همیشه متکی به پدر و مادر میباشد و هیچ گاه احساس استقلال و بزرگمنشی
نخواهد کرد. زمانی که چنین فردی وارد جامعه شود و در این موقعیت از محبتهای پدر و مادر به دور باشد، احساس کینه و عقده جویی مینماید و برای جبران این مسئله دست به هر خلافی خواهد زد.
تبعیض بین فرزندان:
این مسئله نیز یکی دیگر از مواردی است که فرد در خانواده احساس حقارت و حسادت مینماید. توجه نکردن به این امر خود میتواند زمینه اعتیاد در اعضای خانواده را ایجاد نماید.
محدود کردن فرزندان:
همان گونه که آزادی بیحد و حصر منجر به گرایش فرد به انحرافات اجتماعی میشود، محدود بودن نیز میتواند عامل گرایش فرد به انحرافات اجتماعی باشد; زیرا از سویی، محدود بودن منجر به فعال شدن حس کنجکاوی فرد و از سوی دیگر، منجر به بروز مشکلات عاطفی میشود. کنترل بیش از حدّ فرزندان سبب میشود که فرد وابسته به کنترل خارجی(زور) باشد;یعنی تا زمانی که از طریق اعمال زور رفتارش تحت کنترل است دست به عمل منحرفانه نمی زند، اما به محض اینکه کنترل والدین ضعیف شود و یا والدین به دلیل اشتغالات فرصت کنترل را نداشته باشند، خود را رها مییابد و به رفتارهای انحراف آمیز روی میآورد; زیرا از کودکی حس کنترل درونی )وجدان) او خاموش بوده و همیشه به کنترل خارجی و احتمالا زور وابسته بوده است.
اعتیاد یکی از اعضای خانواده:
افرادی که در خانوادههای معتاد زندگی میکنند، ترس و قبح معتاد شدن برایشان از بین رفته است و عادی شدن مصرف مواد در خانواده موجب سهولت گرایش دیگر اعضا به مصرف مواد مخدر میشود.
فایل : 27 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.