مقاله کامل اثر بخشی واقعیت درمانی بر کاهش اختلالات خلقی
مقاله کامل اثر بخشی واقعیت درمانی بر کاهش اختلالات خلقی
بسمه تعالی
دانشگاه آزاد اسلامي
واحد اردبیل
Ardabil Branch, Islamic Azad University
فرم پيشنهاد تحقيق
پاياننامهی كارشناسي ارشد و دکتری حرفه ای
اطلاعات مربوط به دانشجو
اطلاعات مربوط به استاد راهنما اول
اطلاعات مربوط به استاد راهنما دوم
اطلاعات مربوط به استاد مشاور اول
– اطلاعات مربوط به استاد مشاور دوم
اطلاعات مربوط به پاياننامه:
عنوان تحقيق به فارسي: اثر بخشی واقعیت درمانی بر کاهش اختلالات خلقی
پرسش اصلی پژوهش:
آیا واقعیت درمانی بر کاهش اختلالات خلقی موثر است ؟
بیان مسئله: بيان مسأله اساسي تحقيق به طور كلي (شامل تشريح مسأله و معرفي آن، بيان جنبههاي مجهول و مبهم، بيان متغيرهاي مربوطه و منظور از تحقيق به صورت مستند) :
خلق بر طبق تعريف عبارت است از احساس هيجاني نافذي كه درك و نگرش فرد نسبت به خود، ديگران، و در كل نسبت به محيط را عميقاً تحت تأثير قرار ميدهد (كاپلان و سادوك، 1385).
خلق ممكن است طبيعي، بالا يا پايين باشد. شخص طبيعي طيف وسيعي از خلقها را تجربه ميكند و به همان نسبت مجموعهاي از تجليات عاطفي نيز دارد. شخص عادي قادر به كنترل اخلاق و عواطف خود است. اختلالات خلقي حالات باليني هستند كه با اختلال خلق، فقدان احساس كنترل بر خلق، و تجربه ذهني ناراحتي شديد همراه هستند. ( كاپلان و سادوك، 1379).
اختلالات خلقي به دليل اين كه يكي از خصوصيات اساسي آنها غير عادي بودن خلق است به اين نام مشهور شدهاند. امروزه اين اصطلاح محدود به اختلالاتي است كه به شكل افسردگي يا نشئه ظاهر ميشوند (گلدر و همكاران، 1382)
كساني كه خلق بالا دارند (مانيا)، حالت انبساط خاطر، پرش افكار، كاهش خواب، افزايش احترام به نفس و افكار بزرگ منشانه نشان ميدهند. افرادي كه خلق پايين دارند (افسردگي)، با كاهش انرژي و علاقه، احساس گناه، اشكال در تمركز، بياشتهايي و افكار مرگ و خودكشي مشخص هستند. اين اختلالات عملاً هميشه منجر به اختلال در عملكرد شغلي، روابط اجتماعي و بين فردي ميگردد (كاپلان و سادوك، 1379). مردم موارد افسردگي را از زمانهاي بسيار دور ثبت كردهاند، و توصيفهائي از آنچه امروزه اختلالات خلقي ميخوانيم، در بسياري از منابع طبي قديم وجود دادر. حدود 450 سال قبل از ميلاد، بقراط اصطلاح ماني و ملانكولي را براي توصيف اختلالات رواني به كار برد (كاپلان و سادوك، 1379).
حدود پانصد سال پس از بقراط، اوائل قرن دوم بعد از ميلاد، آرتائوس كاپادوچيا رابطه بين ماني و ملانكولي را كشف كرد (پورافكاري، 1369).
در حدود 100 سال قبل از ميلاد، كورنليوس سلسوس افسردگي را ناشي از صفراي سياه معرفي نمود. اين اصطلاح را پزشكان ديگر از جمله ارسطو (120 تا 180 بعد از ميلاد) و جالينوس (129 تا 199 بعد از ميلاد) نيز به كار بردند. همين طور الكساندر ترالز در قرن ششم (كاپلان و سالوك، 1379).
در قرون وسطي،طبابت در ممالك اسلامي رونق داشت و دانشمندان نظير رازي و ابنسينا و ميموند (پزشك يهودي) ملانكولي را بيماري مشخصي تلقي كردند و هنرمندان آن زمان نيز اين بيماري را به تصوير كشاندن مثل ملانكولي اثر آلبرت دورر (بهرامي و نيكيار، 1384).
در سال 1854 ژول فالره حالتي را توصيف نمود و آن را جنون ادواري ناميد.چنين بيماراني متناوباً حالات خلقي ماني و افسردگي را تجربه ميكنند. ژول بايارژه جنون دو شكلي را شرح داد كه در آن بيمار دچار افسردگي عميقي ميشود كه به حالت بهت افتاده و بالاخره از آن بهبود مييابد. در سال 1882، كارل كالبام روانپزشك آلماني، با استفاده از اصطلاح «سايكلوتايمي» ماني و افسردگي را مراحل مختلف يك بيماري توصيف نمود. در سال 1899، اميل كرپيلن ، بر اساس معلومات روانپزشكان فرانسوي و آلماني، مفهوم بيماري منيك- دپرسيو را شرح داد (همان منبع).
توصيف او از نشانهها، به طور چشمگيري با اصطلاحات به كار گرفته شده براي توصيف اختلال دو قطبي در DSM IV-TR هماهنگ است و بسياري از وجه تمايزات تشخيصي او، امروزه تأييد شده (جانسون و ليهاي، 2004).
یکی از درمان های موثر بر اختلالات خلقی واقعیت درمانی است. واقعیت درمانی روش مشاوره و درمانی است که دکتر گلسر از سال ۱۹۶۵ آن را آموزش میدهد. این روش، هنر خلق یک رابطة معنادار با مراجع را آموزش میدهد، که از گذر آن رابطه به مراجع کمک میکنیم تا انتخابهای مؤثرتری انجام دهد. همانطور که در کتاب: “مشاوره با تئوری انتخاب: واقعیت درمانی نوین” آمده است، امروزه واقعیت درمانی بر پایة تئوری انتخاب استوار است و موفقیت آن به میزان آشنایی و دانش مشاوره با تئوری انتخاب بستگی دارد. در واقع آموزش مفاهیم تئوری انتخاب به فردی که مورد مشاوره قرار میگیرد (اعم از مراجع یا دانشآموز یا کارمند) اکنون بخشی از فرایند واقعیت درمانی است. از آنجایی که نداشتن پیوند و رابطه یا قطع شدن رابطه با افرادی که به آنها نیاز داریم منبع اصلی تمامی مشکلات روانشناختی محسوب میشود، هدف واقعیت درمانی کمک به افراد برای برقراری رابطة معنادار با اطرافیان و عزیزانشان است. این برقراری پیوند و ایجاد رابطه همواره از طرف مشاور یا معلم شروع میشود به این معنا که با بکارگیری رفتارهای پیوند دهنده با مراجع یا دانشآموز به عنوان یک الگو به مراجع / دانشآموز در عمل نشان می دهد که چگونه با افراد مهم زندگیاش، کسانی که به آنها نیاز دارد رابطه برقرار کند. برای برقراری رابطه مشاور / معلم اقدامات زیر را انجام میدهد:
تمرکز بر زمان حال و اجتناب از بحث کردن دربارة گذشته، چرا که عامل تمامی مشکلات فرد روابط نارضایتمند / ناخشنود کنونی اوست.
اجتناب از بحث و گفتگو کردن دربارة نشانهها و مشکلات تا جای ممکن، چرا که این نشانهها و مشکلات راههایی است که فرد (مراجع یا دانشآموز) برای کنار آمدن با روابط ناخشنود خود انتخاب کرده است.
فهم درست مفهوم «رفتار کلی» یعنی تمرکز بر آنچه مراجع / دانشآموز میتواند مستقیماً انجام دهد ـ فکر و عمل ـ و اختصاص وقت کمتری بر آنچه که او نمیتواند بطور مستقیم انجام دهد، یعنی تغییر احساس و فیزیولوژی. البته احساس و فیزیولوژی تغییر میکنند، اما زمانی که در فکر و عمل تغییر ایجاد شود.
اجتناب از انتقاد کردن، سرزنش کردن یا غرغر و شکایت کردن و به مراجع نیز کمک کنیم که از آنها در روابط خود اجتناب کند. با انجام این کار آنها یاد میگیرند که از این رفتارهای شدید آزاردهنده کنترل بیرونی که روابط انسانی را تخریب میکنند پرهیز کنند .
همواره بدون قضاوت و یا بکارگیری زور و اجبار عمل کرده و افراد را با استفاده از این اصل بدیهی تئوری انتخاب که: آیا کاری که میکنم مرا به افرادی که میخواهم نزدیکتر میکند یا دورتر؟ اگر رفتار انتخابی، افراد را به هم نزدیک نمیکند، آنگاه مشاور تلاش میکند تا به مراجع کمک کند تا رفتارهای جدیدی که به ایجاد رابطه و پیوند منتهی شود را بیابد.
به مراجع / دانشآموز آموزش میدهد که هرگونه عذر و بهانه، حال چه مشروع و موجه و چه ناموجه ـ مانع اصلی در راه ایجاد رابطه و پیوندهای مورد نیازشان خواهد بود.
به موارد مشخص تمرکز میکند. در اسرع وقت تلاش میکند تا دریابد که اکنون رابطه مراجع / دانشآموز با چه کسی قطع یا خراب شده است و با او کار میکند تا رفتارهای پیونددهنده را انتخاب کند اگر رابطهای کاملاً قطع شده است و امیدی به شروع مجدد یا بهبودی است به مراجع کمک میکند تا بدنبال رابطهای جدید باشند و واقعیت را بپذیرد.
کمک به مراجع تا برای ایجاد رابطه با افراد مهم زندگیشان که به آنها نیاز دارد یک طرح عملی خاص و واقع گرایانه ارائه دهند و آنگاه به او کمک میکند تا طرح را دنبال کرده و پیشرفت خود را گام به گام ارزیابی کند. براساس تجربه خود، گاهی ممکن است مشاور طرحهایی را به مراجع پیشنهاد کند، ولی نباید این پیام را بدهد که فقط یک طرح عملی یا راه وجود دارد. طرح پیشنهادی مشاور فقط یک پیشنهاد است و مراجع / دانشآموز همواره میتواند آن را رد کرده یا در آن تجدیدنظر کند.
همواره صبور و واقعیتگر بوده، اما همواره بر منبع و سرچشمه اصلی مشکل فرد ـ یعنی قطع رابطه و یا عدم وجود رابطه رضایتبخش ـ تمرکز دارد. با آموزش مفاهیم تئوری انتخاب، مشاوره به مراجع کمک میکند تا این نکته را خوب درک کنند، که صرفنظر از نوع شکایت و مشکلی که دارند، ایجاد رابطه و پیوند معنادار و رضایتمند با عزیزان و اطرافیانی که به آنها نیاز دارند، بهترین راهحل مشکل کنونی آنهاست.
اهمیت و ضرورت انجام تحقيق (شامل اختلاف نظرها و خلاءهاي تحقيقاتي موجود، ميزان نياز به موضوع، فوايد احتمالي نظري و عملي آن و همچنين مواد، روش و يا فرآيند تحقيقي احتمالاً جديدي كه در اين تحقيق مورد استفاده قرار ميگيرد):
اصولاً خـُلق در افراد سالم و نرمال ، در حالت معمول و طبیعی قابل كنترل توسط خود فرد است ولی چنانچه خُـلق توسط شخص ، غیر قابل كنترل باشد تغییر خلق عارض می شود . اگر خلق بالاتر از حد متعادل برود حالت سرخوشی ، و اگر از حد متعادل پایین تر بیاید افسردگی عارض می شود . پس شخص عادی قادر به كنترل عواطف خود است ولی فرد بیمار، اختیار و كنترل بر عواطف خود ندارد.
البته ممكن است علائمی كه در افزایش خلق یعنی حالات سرخوشی ، و علائمی كه در كاهش خلق یا افسردگی ذكر شد در یك فرد ، در ادوار مختلف زندگی مشاهده شود كه البته این دو گروه ، علائم هم زمان نمی باشند . ممكن است هر تعداد از علائم در دوره ای مخصوص به خود ، در فرد ظاهر شود یعنی تعدادی از علائم ، مربوط به بالا بودن خـُلق در حالت سرخوشی ، و گروهی از علائم مربوط به پایین بودن خلق یا حالت افسردگی در فرد مشاهده شود واگر در فردی این حالات به تناوب عارض شود و عود كننده باشد این حالت را اختلال خـُلقی دو قطبی – یا خـُلق ادواری می نامند كه مرحله شدید آن را در گذشته “جنون ادواری” می گفتند .اختلالات خلقی بخصوص افسردگی ، از شایعترین بیماری های روانی است ، به طوری كه احتمال بروز آن برای خانم ها حدود 20% و برای آقایان 10% است و احتمال بروز نوع دو قطبی برای مردها و زن ها در حدود 1% است . البته در خانم ها كمی بیشتر از آقایان می باشد. از نظر ارثی در خانواده هایی كه یكی از بستگان آنها دچار این بیماری هستند، احتمال بروز آن بیشتر می شود. در دوقلوها و بخصوص در دوقلوهای یك تخمی این احتمال بیشتر می شود. اگر یكی از والدین ، مبتلا به بیماری اختلال خلقی باشد احتمال بروز در هر یك از فرزندان آنها 27% است و اگر، هم پدر و هم مادر گرفتار باشند این میزان حدوداً به دو تا سه برابر افزایش می یابد. علت را در این بیماری ، نظریه های بیولوژیك ذكر می كنند كه خود شامل عامل توارث مثل اكثر بیماری ها و عامل روانی اجتماعی ، اختلالات بیوشیمیایی است ؛ مثلاً اختلال در ترشح برخی از ترشحات سلول های عصبی مغز كه در انتها و فواصل اتصالات آنها وجود دارد . این ترشحات عامل اصلی نقل و انتقال پیام ها و تحریكات عصبی از رشته های عصبی است مانند ترشح نوراپی نفرین و سروتونین . بیش از همه ، این دو عامل در فیزیوپاتولوژی اختلالات خلقی مطرح است ، به طوری كه بیماران افسرده دچار كمبود نسبی سروتونین مغز هستند. از دیگر مسائل برانگیزاننده اختلالات خلق ، تعادل آب و الكترولیت ها است. از عوامل دیگر ، اختلالات عصبی – غددی است كه ناشی از ناهنجاری های قسمت هایی از مغز است.بنابراین بررسی این مسائل ضروری و مبرهن است.
پیشینه پژوهش (در بیان مختصر پیشینه پژوهش دانشجو باید به کلیه مراجع ذکرشده در بخش فهرست مراجع اشاره کند رجوع به مراجع باید براساس شماره مرجع یا حروف اول نام نویسندگان باشد بدیهی است که در صورت استفاده از هریک از حالت های فوق، مراجع معرفی شده در بخش فهرست مراجع نیز باید برحسب شماره مرجع یا حروف اول نام نویسندگان مرتب شده باشد):
بارگاوا (2013) در پژوهشی بدست آورد پژوهش هاي انجام شده در نقاط مختلف دنيا، نشان از اثربخش بودن واقعيت درماني بر ، انواع مؤلّفه ها، مشكلات و اختلالات روان شناختي دارد؛ نظير افسردگي بزرگسالان موثر است .
سادات بری و همکاران(2013) در پژوهشی بدست آورد واقعيت درماني بر افزایش شادکامی موثر است .
صاحبدل(1391) در پژوهشی بدست آورد واقعيت درماني بر سلامت روانی اضطراب و عملکرد اجتماعی است.
احدی(1388) در پژوهشی بدست آورد واقعيت درماني بر سلامت عمومی موثر است.
پاشا و امینی(1387) در پژوهشی بدست آورد واقعيت درماني بر امید به زندگی و اضطراب موثر است.
شیلینگ(1985) مهم ترين نقطة قوت واقعيت درماني كاربرد آن دربارة سلامت رواني به عنوان يك عامل پيش گيري است و تأكيد بر نقاط قوت به جاي از بين بردن نقاط ضعف است. اساس فلسفي اين رويكرد كه ديدي مثبت دارد بر مسئوليت شخصي و علاقه بشري تأكيد مي كند. واقعيت درماني ديدگاهي است دربارة زندگي و براي فرد و جامعه كه مي تواند منافع بسيار زيادي را در بر داشته باشد.
ویئلدینگ(2000) بدست آورد مطالعات پژوهشي، نشان از اعتبار اجراي عملي روش هاي واقعيت درماني در كشورهايي نظير ايالات متحده آمريكا، كانادا، كره، ژاپن، سنگاپور، انگلستان، نروژ، ايرلند، آلمان، اسپانيا، اسلووني، كرواسي، ايتاليا، كلمبيا، كويت، روسيه، استراليا، نيوزيلند و هنگ كنگ دارد.
رحیمیان (1381) در پژوهشی بدست آورد بروز رفتارهاي ناسازگار در فرد تلاشي است كه او در جهت مهار ادراكات و زندگي خود انجام مي دهد؛ به اين معني كه اضطراب، افسردگي و احساس گناه را، فرد شخصاً براي خويش به وجود مي آورد و انتخاب مي كند تا به اين وسيله خشم خود را مهار كند و از حمايت و ياري ديگران بهره مند شود. افراد
مضطرب، افرادي هستند كه در رفتار خود انعطاف پذير نيستند، احساس مسئوليت نم يكنند و هويت شكست دارند و از مواجهه با واقعيات زندگي، ناراحت، مضطرب و اندوهگين مي شوند.
جنبه جديد بودن و نوآوري در تحقيق: جنبه نوآوری یا هر ویژگی جدید تحقیق فعلی نسبت به تحقیقات قبلی ( توسط استاد راهنما تکمیل و امضاء شود):
فرضیه ها ی تحقیق:
فرضیه اصلی
واقعیت درمانی بر کاهش اختلالات خلقی موثر است.
فرضیه های فرعی
واقعیت درمانی بر کاهش افسردگی موثر است.
واقعیت درمانی بر کاهش اضطراب موثر است.
واقعیت درمانی بر کاهش اختلال دوقطبی موثر است.
اهداف پژوهش:
هدف اصلی
بررسی تاثیر واقعیت درمانی بر کاهش اختلالات خلقی
هدف های فرعی
بررسی تاثیر واقعیت درمانی بر کاهش افسردگی .
بررسی تاثیر واقعیت درمانی بر کاهش اضطراب .
بررسی تاثیر واقعیت درمانی بر کاهش اختلال دو قطبی.
نام بهرهوران در صورت داشتن هدف كاربردي:
تعريف واژهها و اصطلاحات فني و تخصصی: (به صورت مفهومی و عملیاتی)
خلق بر طبق تعریف عبارتست از احساس هیجانی نافذی که درک و نگرش فرد نسبت به خود، دیگران، و در کل نسبت به محیط را عمیقاً تحت تأثیر قرار میدهد. اختلالات خلقی شایع بوده، بالقوه کشنده هستند، و بسیار درمانپذیر میباشند؛ در این اختلالات بیماران دچار حالات غیرطبیعی از خلق بالا یا افسرده میشوند. ناهنجاریهای خلق با نشانهها و علائم متعددی همراهند که تقریباً تمام جنبههای عملکرد فرد را تحت تأثیر قرار میدهند. بروز اختلال افسردگی اساسی شایع بوده و میزان شیوع آن در طول عمر، 5 تا 12٪ برای مردان و 10 تا 25٪ برای زنان است. اختلال دوقطبی I شیوع کمتری نسبت به اختلال افسردگی اساسی دارد و میزان بروز آن در طول عمر مشابه اسکیزوفرنی و حدود 1٪ است . جنس. افسردگی اساسی در زنان شایعتر است، اختلال دوقطبی نوع I در هر دو جنس مساوی است. حملات شیدایی در زنان شایعتر است و حملات افسردگی در مردان از شیوع بیشتری برخوردار است.
اختلالات خلقی شامل اختلالات افسردگی ماژور، اختلالات دوقطبی (I و II)، اختلال دیستایمی، اختلال سیکلوتایمی، اختلال خلقی بهدلیل یک بیماری طبی عمومی، اختلال خلقی بهدلیل یک بیماری طبی عمومی، اختلال خلقی ناشی از مواد، و اختلالات افسردگی و دوقطبی که بهگونهای دیگر مشخص نشده میباشد. پیشرفت در درمان شامل طیف وسیعی از داروها فهم بهتر نیاز برای تلفق درمانهای زیستشناختی و روانی اجتماعی، شناخت ماهیت مزمن این اختلالات و در نتیجه اهمیت دادن به درمانهای نگهدارنده طولانیمدت است(احدی،1388).
در این پژوهش میزان اختلال خلقی نمره ای است که فرد در آزمون های افسردگی بک و آزمون MDQ بدست می آورد.
روش کار:
الف – روش پژوهش :(ميداني، كتابخانهاي) و ابزار (مشاهده و آزمون، پرسشنامه، مصاحبه، فيشبرداري و غيره) گردآوري دادهها :
واقعیت درمانی:
روش مداخله ي آموزش واقعيت درماني مبتني بر نظريه ي انتخاب شامل موارد ذيل است:
مرکز بر زمان حال و اجتناب از بحث کردن دربارة گذشته، چرا که عامل تمامی مشکلات فرد روابط نارضایتمند / ناخشنود کنونی اوست.
اجتناب از بحث و گفتگو کردن دربارة نشانهها و مشکلات تا جای ممکن، چرا که این نشانهها و مشکلات راههایی است که فرد (مراجع یا دانشآموز) برای کنار آمدن با روابط ناخشنود خود انتخاب کرده است.فهم درست مفهوم «رفتار کلی» یعنی تمرکز بر آنچه مراجع / دانشآموز میتواند مستقیماً انجام دهد ـ فکر و عمل ـ و اختصاص وقت کمتری بر آنچه که او نمیتواند بطور مستقیم انجام دهد، یعنی تغییر احساس و فیزیولوژی. البته احساس و فیزیولوژی تغییر میکنند، اما زمانی که در فکر و عمل تغییر ایجاد شود.اجتناب از انتقاد کردن، سرزنش کردن یا غرغر و شکایت کردن و به مراجع نیز کمک کنیم که از آنها در روابط خود اجتناب کند. با انجام این کار آنها یاد میگیرند که از این رفتارهای شدید آزاردهنده کنترل بیرونی که روابط انسانی را تخریب میکنند پرهیز کنند .همواره بدون قضاوت و یا بکارگیری زور و اجبار عمل کرده و افراد را با استفاده از این اصل بدیهی تئوری انتخاب که: آیا کاری که میکنم مرا به افرادی که میخواهم نزدیکتر میکند یا دورتر؟ اگر رفتار انتخابی، افراد را به هم نزدیک نمیکند، آنگاه مشاور تلاش میکند تا به مراجع کمک کند تا رفتارهای جدیدی که به ایجاد رابطه و پیوند منتهی شود را بیابد.به مراجع / دانشآموز آموزش میدهد که هرگونه عذر و بهانه، حال چه مشروع و موجه و چه ناموجه ـ مانع اصلی در راه ایجاد رابطه و پیوندهای مورد نیازشان خواهد بود.
مقدمه و آشنايي با اعضاي گروه و بيان انتظاراتشان
معرفي نيازهاي بنيادين و آشنايي با شدت ميزان نيازها
مشخص كردن نيمرخ نيازها و طرح و برنامه براي ارضاي نيازها
توصيف و بيان جهان كيفي و جهان واقعي
آشنايي با مفهوم رفتار كلي و ايجاد حس مسئوليت پذيري براي ارضاي نيازهاي بنيادين
آشنايي با مفهوم كنترل بيروني و نقش مخرب آن در روابط و جايگزيني نظريه ي انتخاب به جاي خصلت كنترل بيروني
مفهوم تعارض با دنياي كيفي و نيازهاي بنيادين
آموزش و فهماندن هدف در زندگي و برنامه ريزي براي نيل به اهداف
که در آن آزمون گر این اهداف را دنبال کرده و جلسات را به اتمام میرساند.(گلاسر،1987).
پرسشنامه اختلالات خلقی:که از پرسشنامه بک برای تشخیص افسردگی استفاده می شود و شامل 21 سوال بر طبق نمره دهی این پرسشنامه 0-13 طبیعی، 19-14 افسردگی خفیف ، 20-28 افسردگی متوسط و 29-63 افسردگی شدید در نظر گرفته میشود و همچنین پرسشنامه MDQ برای تشخیص دوقطبی به کار میرود و دارای سه دسته سوال است که دسته اول شامل 13 سوال فرعی و سؤال سوم به صورت چهار گزینه اي می باشد. در صورتی که به 7 و یا بیشتر از 7 پرسشِ سؤال اول، پاسخ بلی داده شود و همچنین در سؤال دوم گزینه بلی و در سؤال سوم گزینه ج و یا د (متوسط تا جدي) انتخاب گردد، نتیجه نهایی پرسش نامه مثبت شده و تشخیص طیف دو قطبی داده می شود.
جامعه آماري، روش نمونهگيري و حجم نمونه (در صورت وجود و امکان):
روش گرد آوری اطلاعات :
با توجه به ماهیت پژوهش که به دنبال بررسی اثر بخشی واقعیت درمانی بر کاهش اختلالا خلقی است ، طرح پژوهشی از نوع طرحهای آزمایشی با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل میباشد.از سوی دیگر با توجه به هدف تحقیق که در صدد کاربست یک شیوهی درمانی برای درمان افراد مبتلا به اختلال خلقی است ، پژوهش حاضر از نوع کاربردی میباشد.
روش دقیق اجرای تحقیق:
بیماران در جلسات مصاحبهی روانپزشکی قرار میگیرند و بیمارانی که توسط آزمون گر و بر طبق ملاکهای DSM-IV-TR مبتلا به اختلال خلقی میباشند ، انتخاب میشوند.جهت ورود به مطالعهی هدایت شده ، هدف برای آنها شرح داده میشود.بعد از کسب رضایت از آنها ، دادههای دموگرافیک مثل سن ، جنس ، میزان تحصیلان ، شغل و …. مورد پرسش قرار میگیرد.
روش تجزیه وتحلیل اطلاعات :
فایل : 7 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.