مقاله کامل اثر بخشی مداخله گروهی شناختی رفتاری بر ابعاد سرشت و منش و پردازش و تنظیم هیجانی در زنان چاق افسرده

مقاله کامل اثر بخشی مداخله گروهی شناختی رفتاری بر ابعاد سرشت و منش و پردازش و تنظیم هیجانی در زنان چاق افسرده

4- اطلاعات مربوط به پايان‏نامه:
الف- عنوان تحقیق
1- عنوان به زبان فارسی:
اثر بخشی مداخله گروهی شناختی _رفتاری بر ابعاد سرشت و منش و پردازش و تنظیم هیجانی در زنان چاق افسرده
2- عنوان به زبان انگليسي/(آلماني، فرانسه، عربي):
.
Cognitive-behavioral group intervention on the part of the Temperament and character and emotional disorders in obese depressed women
ب – تعداد واحد پايان‏نامه: 6 واحد
ج- بيان مسأله اساسي تحقيق به طور كلي (شامل تشريح مسأله و معرفي آن، بيان جنبه‏هاي مجهول و مبهم، بيان متغيرهاي مربوطه و منظور از تحقيق به صورت مستند) :
اختلال در متابوليسم چربي، اغلب خود را به صورت يك بيماري مزمن به نام چاقي و اضافه وزن نشان مي دهد. اضافه وزن به حالتی گفته می شود که وزن بدن 10 تا 19 درصد از وزن ایده آل(وزن ایده آل هم بر حسب شاخص توده بدنی و هم بر حسب تناسب وزن با قد تعیین می شود)بالاتر است و چاقی نیز به حالتی گفته می شود که در آن وزن بدن 20 درصد از وزن ایده آل بیشتر است(شیخ ،1382).
چاقي، از نيمه ي اول قرن بيستم رو به افزايش نهاده و بخش قابل توجهي از افراد كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه را در برگرفته است كه از آن به عنوان مهم ترين عارضه ي تغذيه اي و يك معضل اجتماعي در سطح جهان يادمي شود(موسویان،1389).
امروزه، چاقي يكي از معضلات بهداشتي و عامل خطر براي بروز بسياري از بيماري ها نظير ديابت بيماري هاي قلبي- عروقي، پر فشاري خون و سرطان است. چاقی افزون بر بیماری های جسمانی می تواند با شیوع بالای اختلالات روانی همراه باشد(صفی فرد ،1387).
چاقي، تنها ناشي از عوامل فيزيولوژيايي نيست بلكه نتيجه ي تاثير متقابل عوامل رواني و فيزيولوژيكي است كه توسط مركز درماني و پزشكي به عنوان يك بيماري، طبقه بندي شده است. از نظر روانشناختی ممکن است متغیرهای زیادی با اضافه وزن ارتباط داشته باشند.از جمله این متغیرها می توان به افسردگی اشاره کرد.(گل پرور،1386).
افسردگی بعنوان یکی از اختلالات روانی(چنانکه ماهیت مرضی و آسیب شناختی نسبتا پایدار به خود بگیرد)مهم و جدی است و دلایل متعدد زیستی ،روانی و اجتماعی دارد(ساراسون و ساراسون,ترجمه نجاریان و همکاران،1381).دو ویژگی اختصاصی افسردگی عبارتند از خلق ناشاد(افسردگی،غم،اندوه،ناامیدی،ناراحتی یا نگرانی)و فقدان علاقه و لذت در بیشتر فعالیتهای عادی و سرگرمیهای فرد.البته شاخصهایی نظیر کم اشتهایی یا تغییر وزن،اشکال در خوابیدن،فقدان نیرو،آشفتگی روانی -حرکتی یا واکنش کند،خستگی یا فقدان انرژی،سرزنش خود،احساس گناه بی مورد،شکایاتی از ناتوانی در تفکر و افکار متمایل به خود کشی نیز از عوامل مطرح در افسردگی هستند.پدیده های مختلفی در زندگی ممکن است افراد را مستعد بروز علائم افسردگی نماید،از جمله اینکه ممکن است اضافه وزن و چاقی تحت شرایط خاصی باعث بروز علائم افسردگی در افراد شود و گاهی نیز خود افسردگی،اضافه وزن و چاقی بهمراه می آورد (ریچاردسون ،2006).
وریچ و همکاران(2005) در تحقیقی پی بردند که افراد چاق و یا دارای اضافه وزن از علائم افسردگی رنج می برند. در واقع بر اساس برخی تحقیقات از جمله دیکسون و همکاران(2003) و ماتوس و همکاران(2002) افسردگی که همراه با چاقی و اضافه وزن در افراد بوجود می آید،تلاش های معطوف به کاهش وزن و یا درمان چاقی مفرط را با مشکل مواجه می کند. این شواهد تحقیقی همگی نشان می دهد که افسردگی با چاقی هم در زنان و هم در مردان ارتباط دارد،اما ارتباط آن در زنان در حد بالاتری است. (والش و دولین،1998 گودمن و همکاران،2002).
از دیگر عوامل روانی چاقی می توان به ابعاد سرشت و منش شخصیت اشاره کرد. ابعاد سرشت و منش توسط کلونینجر مطرح شده است .دیدگاه کلونینجر با تأکید بر پارامترهاي زیست شناسی، یک چارچوب نظري محکم در مورد شخصیت پدید آورده است که هم شخصیت بهنجار و هم شخصیت نابهنجار را در بر میگیرد. براساس این دیدگاه، شخصیت از اجزاي سرشت و منش تشکیل شده است. کلونینجر در مدل عصبی – زیستی خود مطرح کرده است که سامانه هاي سرشت در مغز داراي سازمان یافتگی کارکردي و متشکل از سامانه هاي متفاوت و مستقل از یکدیگر براي فعال سازي، تداوم و بازداري رفتار در پاسخ گویی به گروه هاي معینی از محرک ها هستند.وي چهار بعد نوجویی،آسیب پرهیزي ، پاداش وابستگی و پشتکار را
براي سرشت معرفی کرد . منش شامل دریافت هاي منطقی درباره خود، دیگران و دنیا است و بیشتر ویژگی هایی را شامل می شود که تحت تأثیر عوامل محیطی در ساختار شخصیت فرد به وجود می آید. همچنین سه بعد خودراهبري، خودفراروي و همکاري براي منش در نظر گرفته شده است(کلونینجر،1987).
طبق یافته ها صفات سرشت و منش با اشکال مختلف اختلالات خوردن و اضافه وزن ارتباط دارند.مطالعات مقطعی ارتباطاتی را بین نوجویی وآسیب پرهیزی بالا و پشتکار,همکاری و خود راهبری پایین با شاخص های اضافه وزن گزارش نموده اند.
پردازش هيجاني فرآيندي كه به وسيله آن آشفتگي عاطفي جذب و به اندازهاي كاهش مي يابد كه تجارب و رفتارهاي ديگر بدون اغتشاش ميتواند صورت بگيرند (راچمن،1980) از نظر راچمن چهار دسته عوامل وجود دارد كه ممكن است به مشكلاتي در پردازش هيجاني منجر شود عبارتند از: اجتناب شناختي، عدم تجربه خوگيري كوتاه مدت، افسردگي و عقايد بيش بها داده شده. نتايج نشان مي دهند كه افرادي كه از لحاظ پردازش هيجاني سبك هاي شناختي ضعيف تري مانند نشخوارگري، فاجعه انگاري و ملامت خويش استفاده مي كنند، نسبت به ساير افراد، بيشتر در برابر مشكلات هيجاني آسيب پذير مي باشند. در حالي كه در افرادي كه از سبك هاي مطلوب ديگر مانند ارزيابي مجدد مثبت استفاده مي كنند، آسيب پذيري كمتراست(بشارت، 1387).
هدف بسیا ری از بررسی های انجام شده در زمینه هیجان ، تنظیم پیامدهای آن بر رفتار و شناخت است (گروس ،1998) هنگامی که فرد با یک موقعیت هیجانی روبرو می شود، احساس خوب و خوش بینی، به تنهایی برای کنترل هیجان های وی کافی نیست. او نیاز دارد که در این لحظات بهترین کارکرد ش ناختی را نیز داشته باشد (داماسیو،1994) می کوشد هیجان های خود را کنترل کند.
کنترل هیجان شامل ایجاد افکار و رفتارهایی است که به افراد آگاهی می دهد چه نوع هیجانی دارند ، چه هنگام این هیجان در آنها پدید می آید و چگونه باید آن را اب راز نمایند . تنظیم هیجان بیشتر در دو چهارچوب مهم (گروس،1998) بررسی می شود: 1- راهبردهای تنظیم هیجانی پیش ازرخداد حادثه (پیش از ایجاد هیجان و یا در آغاز بروز آن فعال می شوند و از بروز هیجان های شدید پیش گیری می کنند) و 2-راهبردهایی که پس از بروز حادثه و یا پس از پیدایی هیجان فعال می شوند(این راهبردها نمی توانند از ایجاد هیجان های شدید پیش گیری کنند).
راهبردهای تنظیم هیجانی که پیش از رخداد حادثۀ استرس زا فعال می شوند باعث تعبیر و تفسیر موقعیت به نحوی می گردند که پاسخ های هیجانی مرتبط با آن موقعیت راکاهش دهند(بک ، 1991). این فر آیند ارزیابی دوباره نامیده می شود (گروس،1998) برای نمونه، فردی یک رویداد در حال وقوع را به جای این که یک تهدید به شمار آورد ، به عنوان یک چالش ارزیابی می کند(توماکا،1997)
تاكنون برنامه هاي درماني مختلفي به منظور درمان چاقي و اضافه وزن و پيشگيري از مشكلات سلامتي مرتبط با آنها طراحي شده است كه در اغلب اين برنامه ها مشخصاً روي كاهش دريافت انرژي و تحريك فعاليت بدني تأكيد شده است (وريژ، جانسنا، مولكنسا و همكاران، 2009 ). در حالي كه بسياري از پژوهشگران نظير گارنر و وولي ( 1991) ؛ جفري، اپستين، ويلسون و همكاران (2000 )؛ و ويلسون(1994 ) معتقدند اين مداخله ها در طولاني مدت نسبتاً ناكارآمد واقع ميشوند، چرا كه مطالعات پيگيري بيانگر ميزان بالای بازگشت وزن و چاقي هستند (وريژ و همكاران، 2009 ).
بنابراين، نتايج مأيوس كننده درمانهاي سنتي چاقي، برخي از متخصصان را بر آن داشت تا كمتر به طور صرف روي كاهش وزن تمركز كنند و بيشتر روي تغييرات روانشناختي مثبت با به كارگيري درمانگري هاي روانشناختي متوسل شوند (نائوتا، هاسپرز، كوك و ژانسن، 2000 و نائوتا، هاسپرز و ژانسن، 2001 ).اين اعتقاد وجود دارد كه استفاده از درمانگري هاي روانشناختي باعث كاهش مشكلات روانشناختي همآيند با چاقي ميشوند و در طولاني مدت، باعث تسهيل كاهش وزن ميگردند. به طوري كه كاربرد چنين درمانگري هايي از نقطه نظر روانشناختي مزاياي بيشتري نسبت به راهبردهاي راديكال كاهش وزن دارند (نائوتا و همكاران، 2000 و نائوتا و همكاران، 2001 ) و ابقاي وزن كاهش يافته را امكان پذير مي سازند (استاهره و هالستروم، 2005 و استاهره، تارنل، هاكانسون و هالستروم، 2007).
دليل مهمتر در كاربرد درمانگري هاي روانشناختي مديريت وزن، تأثير مداوم و شناخته شده آنها و همچنين توانايي اين نوع درمانگري ها در پيشگيري از بازگشت اين مشكل يا بيماري است (بك، 2005 ؛ هولون، 2003 و تايلور، 2006 )؛ به اين معنا كه درمانگري هاي روانشناختي باعث كاهش خطر عود اختلال هاي مزمن ميشوند (هولون، 2003 و تايلور، 2006 ؛ وريژ و همكاران، 2009).
در دو دهه گذشته مداخلات شناختی-رفتاری به عنوان درمان پایه چاقی شناخته شده است.این تکنیکها که اغلب با رژیم های غذایی و ورزشی ترکیب می شوند کاهش هایی را در اضافه وزن و در نتیجه کاهش ریسک سلامتی نشان داده اند(دورستن،لیندلی،2008).
یافته های پژوهش صادقی، غرایی،فتی و مظهری(1389) نشان داده که درما ن شناختي رفتاري چاقي در كاهش وزن و ابقاي آن مؤثر بوده و به تغييراتي در رضايت از تصوير بدن، باورهاي شخصي درباره ظاهر و خود كارآمدي وزن می انجامد.
از اين رویکرد مي توانيم بصورت گروه درماني به جاي رواندرماني فردي كه از نظر هزينه و مدت درمان با صرفه تر است با عنوان گروه درماني شناختي- رفتاري سود جوييم.(هاوتون،2003).
اعتقاد بر اين است كه گروه درماني در بيشتر اختلالات رواني مؤثر است، زيرا فرد در گروه نحوه برخورد خود را با اجتماع ميبيند و اين امر باعث رشد بينش و بصيرت او مي شود، ضمن اينكه تجارب جديد براي برقراري ارتباط با ديگران را ياد ميگيرد، با افراد جديد آشنا شده، احساس قدرت مي كند و اعتماد به نفس وي بالا ميرود(عظیمی ،2003).
يكي از بررسيهاي مهم در زمينه گروه درماني توسط Cappeliez در سال 2000 ، انجام شده است . وي 18 هفته گروه درماني شناختي – رفتاري را بر روي 21 فرد بالغ با افسردگي شديد اجرا كرد و بيان نمود كه اين درمان بر روي بيماران افسرده مؤثرتر است (کاپلیز ،2000) Feleming و Kush در همان سال درمان شناختي – رفتاري به شيوه ي گروهي را بر روي 26 بيماري كه از اختلال افسردگي و اضطراب رنج مي بردند استفاده كردند و آنها نيز نتايج مثبتي دريافت كردند(کوش و فلیمینق ،2000). Oie, Dingle در سال 2007 تحقيقات زيادي در مورد تأثير درمان شناختي -رفتاري به صورت گروهي انجام دادند، اما يافته هاي اين تحقيقات با يكديگر سازگار نبودند و بيان كردند كه اين روش نياز به بررسي بيشتري دارد (اوی ودینگل ،2007) با تو جه به پژوش های انجام شده در زمینه درمان گروهی شناختی رفتاری ما در این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که ایا مداخله گروهی شناختی رفتاری بر ابعاد سرشت و منش و نارسایی هیجانی زنان دارای اضافه وزن افسرده تاثیر گذار هست؟
د – اهمیت و ضرورت انجام تحقيق (شامل اختلاف نظرها و خلاءهاي تحقيقاتي موجود، ميزان نياز به موضوع، فوايد احتمالي نظري و عملي آن و همچنين مواد، روش و يا فرآيند تحقيقي احتمالاً جديدي كه در اين تحقيق مورد استفاده قرار مي‏گيرد):
اضافه وزن و چاقي تهديدي جدي براي سلامتي محسوب مي شوند (پري و كورسيكا، 2006 ). شيوع چاقي به طور جهاني در حال افزايش است (اگدن، 2010 وكوسزمارسكي، فلگال، كمبپل و جانسون، 1994 )، به طوريكه اين پديده در 20 سال گذشته افزايش زيادي داشته است(3WHO،1997) و هيچ گونه شواهدي دال بر كند شدن روند صعودي آن وجود ندارد (ماگاري، دانيلز و بولتون، 2001 ). شيوع چاقي در ميان ايرانيان بالاتر از 18 سال5/21 %گزارش شده است كه اين ميزان در ميان زنان ایرانی(3/27%) بيشتراز مردان ايراني (7/13%) است(ميرزازاده، صادقي راد، حق دوست و همكاران،2009 ).
همچنين به گزارش اگدن، كلمنتي و آيلوين ( 2006)درصد هم ابتلايي چاقي با ساير بيماريها از سال 1991 به بعد سه برابر شده است. به اين معنا كه چاقي باعث ايجاد عوارض جسمي نظير بيماريهاي قلبي- عروقي، ديابت،آسيب ديدگي مفاصل، كمر درد، انواع سرطان، پرفشاري خون و افزايش ميزان مرگ و مير مي شود (اگدن، 2007 ) و پيامدهاي روان شناختي آن نيز شامل كاهش سطوح حرمت خود، ضعف تصوير خود (خود پنداره) ، كاهش كيفيت زندگي، افزايش امكان ابتلا به اختلالهاي افسردگي، دو قطبي، حمله وحشت زدگي ، بازار هراسي است (اگدن، 2007).
بر اساس تحقيقات انجام شده ، افسردگي مرتبط با چاقي در انجام فعاليتهاي روزانه زندگي زنان با مسؤوليتهاي متعدد اختلال ايجاد نموده و حتي در بعضي موارد خطر اقدام به خودكشي را نيز افزايش مي دهد . طي بررسي هاي انجام شده ، افزايش 10 واحد به شاخص توده بدن، خطر افكار خودكشي و اقدام به آن را در ميان زنان افزايش داده است. از اين رو درمان و كنترل افسردگي در اين قشر جامعه ، اهميت به سزايي دارد(جلالی نیا،1389).
چاقی و اضافه وزن نه تنها از نظر سلامت و تاثیرات منفی آن(بیماریها،کاهش کارایی و فعالیت)در بعد جسمی اهمیت دارد،بلکه از لحاظ روانی،اقتصادی،اجتماعی و صرف هزینه های پزشکی نیز تا اندازه ای قابل توجه و چشمگیر است(منشئی،1376).بدلیل بروز عوارض چاقی،سالانه هزینه های فراوانی بر نظام سلامت کشورها تحمیل میشود، به طوری که در آمریکا سالانه 5/5 تا 7 درصد و در سایر کشورها بین 2 تا 3/5 در صد کل هزینه های ملی بخش سلامت در این زمینه صرف می شود.
در همه جوامع خانواده از اهمیت بالایی برخوردار است و در این میان نقش زن در خانواده مهم و انکار ناپذیر می باشد .زنان در خانواده مسئولیت های مهم و متفاوتی نظیر تربیت فرزندان ،همسر داری وبسیاری نقش های مهم دیگر بر عهده دارند که اگر یکی از وظایف به خوبی انجام نشود می تواند صدمات جبران ناپذیری(اجتماعی ،اقتصادی،فرهنگی ،خانوادگی ،فردی و…) به دنبال داشته باشد.
با توجه به نکات فوق و اهمیت این اختلال و آسیب پذیری بیشتر زنان تحقیقاتی از این دست می تواند سلامت جسمی و روانی خانواده ها را بهبود بخشیده و همچنین هزینه های درمانی اجتماعی و اقتصادی خانواده ها را بهبود بخشیده و نیز بدلیل نقش پر اهمیت شخصیت و مولفه های آن در چاقی و محدود بودن تحقیقات در این زمینه،ضرورت پژوهش در مورد زنان چاق از اهمیت بالایی برخوردار است. و امید می رود که درمان شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر ابعاد سرشت و منش و نارسایی هیجانی وافسردگی این افراد تاثیر مثبت داشته باشد.
ه- مرور ادبیات و سوابق مربوطه (بيان مختصر پیشینه تحقيقات انجام شده در داخل و خارج کشور پيرامون موضوع تحقیق و نتايج آنها و مرور ادبیات و چارچوب نظري تحقیق با ارائه منابع):
مطالعه صادقی و همکاران(1389) نشان داد که درمان شناختی- رفتاری چاقی در کاهش وزن و ابقای آن موثر می باشد و به تغییراتی در رضایت از تصویر بدن،باورهای شخصی درباره ظاهر و خودکارآمدی وزن می انجامد.
در بررسی هریس و همکاران(1390) هم گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و هم گروه درمانگری شناختی در کاهش BMI و بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی موثر بودند.
شواهد حاصل از پژوهش گل پرور و همکاران(1386) نشان داد که در زنان خود معرف به مراکز کاهش وزن،اضافه وزن با افسردگی،وزن ذهنی و ارزشیابی قیافه دارای رابطه معنا داری می باشد.
مطالعه هینستن و همکاران(2012) ثابت کرد که شخصیت نقش مهمی را در اضافه وزن بازی می کند و اینکه مطالعه درباره شخصیت می تواند برای ایجاد انگیزه جهت کاهش وزن و طراحی مداخلات مدیریتی وزن استفاده شود.
گریو و همکارانش در بررسی خود(2012) نشان دادند که صفات شخصیتی در بیماران چاقی که در جستجوی درمان هستند،در مقایسه با گروه کنترل متفاوت می باشند و اختلالات خوردن با ویژگی های شخصیتی خاصی مرتبط است.
مطالعه امان و همکارانش (2009) وجود سرشت غیر نرمال و نیز نشانه های افسردگی را در بیماران چاق نشان داد.
در مطالعه گریو و همکاران(2006) تعدادی از مولفه های سرشت و منش بطور معنی داری توسط درمان شناختی رفتاری تغییر پیدا کردند.
مطالعه ناگاتا و همکاران(2003) نشان داد که سرشت و منش در بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی به طور معنی داری متفاوت می باشد.
در مطالعه اندرسون و همکاران(2002) درمان شناختی رفتاری به طور مثبت بر مولفه های خود راهبری و آسیب پرهیزی سرشت و منش بیماران مبتلا به پرخوری عصبی تاثیر گذار بود.
مطالعه فاسینو و همکاران(2001) تفاوتهایی را در سرشت و منش افراد مبتلا به اختلالات خوردن نشان داد.در این مطالعه گروه بی اشتهایان عصبی سطوح بالایی از آسیب پرهیزی نسبت به گروه کنترل و پر اشتهایان عصبی سطوح بالایی از نوجویی را نشان دادند.همچنین هر دو گروه سطوح پایینی از خود راهبری وهمکاری نشان دادند.
و – جنبه جديد بودن و نوآوري در تحقيق: (ذیل این قسمت توسط استاد راهنما امضاء شود)
این پژوهش برای اولین باراست که در کشور انجام می شود و همچنین معرفی مداخله شناختی رفتاری برای اصلاح و تغییر جنبه های شخصیتی و هیجانی از مواردی است که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته و می تواند راهگشای تحقیقات بعدی در این زمینه باشد.
ز- اهداف مشخص تحقيق (شامل اهداف آرماني، کلی، اهداف ويژه و كاربردي):
هدف کلی:
اثر بخشی مداخله گروهی شناختی-رفتاری بر ابعاد سرشت و منش و پردازش و تنظیم هیجان در زنان چاق افسرده
اهداف جزئی:
اثر بخشی مداخله گروهی شناختی _رفتاری برآسیب پرهیزی در زنان چاق افسرده
اثر بخشی مداخله گروهی شناختی _رفتاری بر نوجویی در زنان چاق افسرده
اثر بخشی مداخله گروهی شناختی _رفتاری بر پاداش وابستگی در زنان چاق افسرده
اثر بخشی مداخله گروهی شناختی _رفتاری برپشتکار در زنان چاق افسرده
اثر بخشی مداخله گروهی شناختی _رفتاری برخود راهبری در زنان چاق افسرده
اثر بخشی مداخله گروهی شناختی _رفتاری برهمکاری در زنان چاق افسرده
اثر بخشی مداخله گروهی شناختی _رفتاری برخود فراروی در زنان چاق افسرده
اثر بخشی مداخله گروهی شناختی _رفتاری بر پردازش هیجانی در زنان چاق افسرده
اثر بخشی مداخله گروهی شناختی _رفتاری برتنظیم هیجانی در زنان چاق افسرده
ح – در صورت داشتن هدف كاربردي، نام بهره‏وران (سازمان‏ها، صنايع و يا گروه ذينفعان) ذكر شود (به عبارت دیگر محل اجرای مطالعه موردی):
مراکز مشاوره ،مراکز تحقیقاتی ،دانشگاه ها ،بیمارستان ها،بهزیستی
ط- سؤالات و فرضيه‏هاي تحقیق(مطابق با اهداف تحقیق):
ایا مداخله گروهی شناختی _رفتاری بر ابعاد سرشت و منش و نارسایی هیجانی در زنان چاق تاثیر گذار است؟
مداخله گروهی شناختی_رفتاری بر کاهش نوجویی زنان چاق تاثیر دارد.
مداخله گروهی شناختی_رفتاری بر کاهش آسیب پرهیزی زنان چاق تاثیر دارد.
مداخله گروهی شناختی_رفتاری بر افزایش پاداش وابستگی زنان چاق تاثیر دارد.
مداخله گروهی شناختی_رفتاری بر افزایش پشتکار زنان چاق تاثیر دارد.
مداخله گروهی شناختی_رفتاری بر افزایش خود راهبری زنان چاق تاثیر دارد.
مداخله گروهی شناختی_رفتاری بر افزایش همکاری زنان چاق تاثیر دارد.
مداخله گروهی شناختی_رفتاری بر افزایش خود فراروی زنان چاق تاثیر دارد.
مداخله گروهی شناختی_رفتاری بر تنظیم هیجانی زنان چاق تاثیر دارد.
مداخله گروهی شناختی_رفتاری بر پردازش هیجانی زنان چاق تاثیر دارد.
ی- تعريف واژه‏ها و اصطلاحات فني و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی با استناد به منابع کاربردی):
سرشت:خصوصیات ارثی و فطری شخصیت را سرشت می گویند.به عبارت دیگر،سرشت سبک رفتاری یک فرد است که روش های پاسخ خاص او را تعیین می کند(امیدیان،1385). منظور از سرشت در این پژوهش،میزان نمره ای است که هر آزمودنی در مقیاس سرشت پرسشنامه کلونینجر کسب می نماید.مقیاس اندازه گیری این متغیر،فاصله ای می باشد.
منش:منش شامل یک سلسله خصوصیات در اصول فکری و احساس در فرد است که نسبتا استمرار و تداوم دارند و به رفتارهای او معنی می دهند(کلونینجر،1994).منظور از منش در این پژوهش، میزان نمره ای است که هر آزمودنی در مقیاس منش پرسشنامه ی کلونینجر کسب می کند.مقیاس اندازه گیری این متغیر،فاصله ای می باشد.
5-روش شناسی تحقیق:
الف- شرح كامل روش تحقیق بر حسب هدف، نوع داده ها و نحوه اجراء (شامل مواد، تجهيزات و استانداردهاي مورد استفاده در قالب مراحل اجرايي تحقيق به تفكيك):
تذكر: درخصوص تفكيك مراحل اجرايي تحقيق و توضيح آن، از به كار بردن عناوين كلي نظير، «گردآوري اطلاعات اوليه»، «تهيه نمونه‏هاي آزمون»، «انجام آزمايش‏ها» و غيره خودداري شده و لازم است در هر مورد توضيحات كامل در رابطه با منابع و مراكز تهيه داده‏ها و ملزومات، نوع فعاليت، مواد، روش‏ها، استانداردها، تجهيزات و مشخصات هر يك ارائه گردد.
این پژوهش از نوع آزمایشی می باشد که از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده خواهد شد.
ب- متغيرهاي مورد بررسي در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازه گیری متغیرها:
در این پژوهش روش مداخله در دو سطح آموزش رفتاری شناختی به شیوه گروهی و عدم آموزش (گروه کنترل) به عنوان متغیر مستقل فعال و ابعاد سرشت ومنش و نارسایی هیجانی و افسردگی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شده اند.
ج – شرح کامل روش (ميداني، كتابخانه‏اي) و ابزار (مشاهده و آزمون، پرسشنامه، مصاحبه، فيش‏برداري و غيره) گردآوري داده‏ها :
روش گرد آوری اطلاعات این پژوهش میدانی خواهد بود .بعد از شناسایی زنان چاق و گمارش آنها به دو گروه آزمایش و گواه،هر دو گروه پیش آزمون می شوند.سپس گروه آزمایش بصورت گروهی آموزش خواهند دید،گروه گواه هیچگونه مداخله ای دریافت نخواهند نمود.سپس هر دو گروه پس آزمون خواهند شد.
پرسشنامه سرشت و منش
پرسشنامه سرشت و منش نیز توسط کلونینجر وهمکاران(کولنینجر)براي اندازه گیري سرشت و منش اکتسابی ساخته شده است. این پرسشنامه 125 سوال دارد و هرآزمودنی به این سؤالات به صورت صحیح و غلط پاسخ می دهد. در این پرسشنامه، سرشت (نوجویی، اجتناب ازآسیب، وابستگی به پاداش و پشتکار ) و منش(خودراهبري، همکاري و خودفراروي) اندازه گیري می شود. ضریب آلفاي کرون باخ این پرسشنامه ، بالاي68%گزارش شده است .در پژوهشی با بررسی1212 آزمودنی در شهر تهران ضریب آلفاي کرون باخ این پرسشنامه در دامنه اي از 55%-84% به دست آمده است. همچنین بین ابعاد سرشت و منش ، همبستگی هاي ضعیف تا متوسط(کمتر از 40/ ) به دست آمد . البته همبستگی خودراهبري و آسیب پرهیزي ، بالاتر از40/بود. ضمناً تنها همبستگی بالاتر از40/بین ابعاد سه گانه منش، مربوط به خودراهبري و همکاري بود(کاویانی و پورناصح 2005)در پژوهش حاضر، ضریب آلفاي کرون باخ این پرسشنامه ،81/0 به دست آمد.
مقياس پردازش هيجاني: مقياس پردازش هيجاني (بارکر و هکاران،2007) يك مقياس خود گزارشي 38 آ يتمي كه برا ي اندازه گيري سبك ها ي پردازش هيجاني استفاده مي شود . هر ماده بر اساس مق ياس ليكرت 5 درجه اي(كاملاً مخالفم تا كاملاً موافقم ) درجه بندي م ي شود . اين مقياس دار اي 8 مؤلفه (مزاحمت، س ركوب، فقدان آگاه ي، عدم كنترل، جدا يي، اجتناب ها، آشفتگي ها و عوامل بيروني) مي باشد. ويژگي روان سنجي در نسخه تجديد نظر شده به خصوص در رابطه با تشخ يص تفاوت ب ين گروه ها ام يدوار كننده است . ضرايب آلفا ي كرونباخ و باز آزمايي اين مقياس به ترتيب 92/ و79/ گزارش شده است . به منظور تع يي ن ضر يب اعتبار، ا ين مقیاس با تنظيم ه يجان همبسته شد . نتايج نشان داد كه ب ين اين دو مقياس همبستگ ي منفي معنادار ي وجود دارد. در تحقيقي مقدماتي كه بر روي 40 نفر از دانشجو يان صورت گرفت ضر يب اعتبار 77/ بدست آمد. ضريب آلفاي كرونباخ در پژوهش حاضر 95/ محاسبه شده است(لطفي،1389).
مقياس تنظيم شناختي هيجا ن: مقياس تنظيم شناختي هيجان توسط گارنفسكي، كراج و اسپين هوون(2001) به منظور ارزيابي نحوه تفكر بعد از تجربه رخدادهاي تهديد كننده يا استر سزاي زندگي تهيه شده اس ت. اين مقياس داراي 36 ماده است كه نحوه پاسخ دادن به اين مواد به صورت پنج درج هاي در دامنه اي از 1 (هرگز) تا 5 (هميشه)مي باشد. دامنه نمرات اين پرسشنامه بين 36 تا 180 می باشد. اين پرسشنامه 9 خرده مقياس را مورد سنجش قرار م يده د. اين 9 خرده مقياس عبارتند از:1- مقصر دانستن خود؛ 2-مقصر دانستن ديگران؛ 3- پذيرش؛ 4- توجه مجدد به برنامه ريزي؛5- توجه مثبت مجدد؛6- تمركز بر تفكر؛7- باز ارزيابي مثبت ؛ 8- در جاي حقيقي خود قرار داد ن؛9- مصيبت بار ت لقي كرد ن. ضريب پايايي اين پرسشنامه با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ در دامن هاي از 87/ تا 93/ به دست آمده اس ت. يوسفي (1385) اعتبار و پايايي اين مقياس را در نوجوانان ايراني مورد بررسي قرار داده اس ت. ضريب پايايي به روش آلفاي كرونباخ براي كل مقياس 81/ به د ست آمده است.(یوسفی ،1385)
د – جامعه آماري، روش نمونه‏گيري و حجم نمونه (در صورت وجود و امکان):
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان ساکن شهر اردبیل در سال 1391 می باشد. روش نمونه گیری این پژوهش بصورت تصادفی ساده انجام میشود. 40 نفر از این افراد انتخاب و در دو گروه 20 نفره در گروه ازمایش و کنترل گمارده می شود. و پرسشنامه های ابعاد سرشت ومنش و نارسایی هیجانی در اختیار این افراد گذاشته می شود در مرحله بعد در گروه آزمایش مداخله شناختی رفتاری به صورت گروهی انجام می شود و در نهایت دوباره پرسشنامه های ابعاد سرشت ومنش و نارسایی هیجانی در اختیار دو گروه گذاشته می شود و نتایج با هم مقایسه می شود.
هـ – روش‌ها و ابزار تجزيه و تحليل داده‏ها:
برای تجزیه تحلیل داده های پژوهش از روش MANOVA استفاده خواهد شد و برای این منظور از ابزارآماریSPSS بهره گرفته خواهد شد.
ث- منابع مورد استفاده (به ترتیب حروف الفبا):
-آگاه هریس،مژگان؛علی پور،احمد؛جان بزرگی،مسعود؛موسوی،الهام؛نوحی،شهناز(1391) مقايسه تأثير گروه درمانگري مبتني بر اصلاح سبك زندگي و گروه درمانگري شناختي در مديريت وزن و ارتقاي كيفيت زندگي زنان داراي اضافه وزن،فصلنامه علمی پژوهشی روانشناسی سلامت،شماره 1،ص 74-87 .
-بشارت،محمد علی؛(1387) نارسایی هیجانی و سبک های دفاعی،مجله علمی پژوهشی اصول بهداشت روانی،سال10،شماره3،ص 181-190.
-جلالی نیا،سیده فاطمه؛ورعی،شکوه؛رسول زاده،نسرین؛کاظم نژاد،انو شیروان(1389)،تاثیر تمرینات ورزشی بر افسردگی زنان چاق،مجله پژوهش پرستاری،دوره 5،شماره 18،ص 33-41.
-ریو،ج.م ،(1385).انگیزش و هیجان ،ترجمه یحیی سید محمدی ، تهران انتشارات نشر ویرایش ،چاپ چهارم ،ص112-114.
-ساراسون،ایرون جی و باربارا ساراسون.روانشناسی مرضی،ترجمه بهمن نجاریان،محمد علی اصغری مقدم و محسن دهقانی،(1381)،جلد اول،چاپ چهارم،تهران،انتشارات رشد.
-صادقی،خیراله؛غرایی،بنفشه؛فتی،لادن؛مظهری،سید ضیاءالدین(1389) اثر بخشی رفتار درمانی شناختی در درمان مبتلایان به چاقی،مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران،سال 16،شماره 2،ص 107-117.
-صفوی فرد (1378) ،کشف ارتباط چاقی با افسردگی ،سایت خبر،ص4-5.
-عبداله زاده جدی ،ایدا ؛هاشمی نصرت اباد،تورج ؛بخشی پور ،عباس(1390)مقایسه ابعاد سرشت و منش افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه،فصلنامه فرهنگ مشاوره و روان درمانی،سال 2،شماره6.ص108.
-لطفي، صديقه( 1389 ). نقش قضاوت اجتماعي و پردازش هيجاني در پيش بيني واكنش پذيري زنان داراي فوبي اجتماع . ي پايان نامه كارشناسي ارشد روان شناسي عمومي، دانشگاه محقق اردبيلي.
-كوپر ، زفرا؛ فيربورن، كريستوفر، جي.؛ هاوكر، دبورا، ام. ( 1388 ). درمان شناختي- رفتا ري چا قي: راهنماي عملي براي متخصصان با ليني. ترجمه دكتر خيرا… صادقي، و يراستاري دكتر بنفشه غرايي. تهران: انتشارات پا يگان، چاپ اول.
-گل پرور،محسن؛کامکار،منوچهر؛ریسمانچیان،بیتا (1386)،رابطه اضافه وزن با اعتماد بنفس، افسردگی،سبک زندگی و خود پنداره بدنی در زنان خود معرف به مراکز کاهش وزن،مجله دانش و پژوهش در روانشناسی دانشگاه آزاد واحد خوراسگان(اصفهان)،شماره 32،ص 121-144.
-منشئی،غلامرضا،(1376)،روانشناسی سلامت،چاپ اول،اصفهان،انتشارات غزل.
-موسویان،نرگس؛مرادی،علیرضا؛میرزایی،جعفر؛شیدفر،فرزاد؛محمودی کهریز،بهرام؛ طاهری،فاطمه (1389) .اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش چاقی،مجله اندیشه و رفتار،دوره4،شماره 16 ص 49-58.
-يوسفي، فريد ه. ( 1385 ). بررسي رابطه راهبردهاي شناختي هيجان با افسردگي و اضطراب در دانش آموزان مر اكز راهنمايي استعدادهاي درخشان. پژوهش در حيطه كودكان استثنايي، سال 6، شماره 4، ص 871-892.
– Amann B, Mergl R, Torrent C, Perugi G, Padberg F, El-Gjamal N, Laakmann G;Abnormal temperament in patients with morbid obesity seeking surgical treatment; Journal of Affective Disorders 118, 2009: 155–160.
-Backer, R. et al. (2007). Development of an Emotional processing. Journal of psychosomatic research, 4(62), 167-178.
-Beck, A. T. (1991). Cognitive therapy: A 30-year retrospective. American Psychologist, 46, 368 – 375.
-Charles B. Anderson, Peter R. Joyce, Frances A. Carter, Virginia V. McIntosh, and Cynthia M. Bulik;The Effect of Cognitive-Behavioral Therapy for Bulimia Nervosa on Temperament and Character as Measured by the Temperament and Character Inventory; Comprehensive Psychiatry, Vol. 43, No. 3 ( May/June), 2002: 182-188.
-Damasio, A. R. ( 1994 ). Descartes’ error: Emotion, reason, and the human brain. New York: Grossett/Putnam.
-Fassino S, Daga GA, Piero A` , Leombruni P, Rovera GG; Anger and personality in eating disorders; Journal of Psychosomatic Research 51 ,2001: 757– 764.
– Fassino S,Leombruni P, Piero A` , Daga GA, Amianto F, Rovera G, and Rovera GG. Temperament and Character in Obese Women With and Without Binge Eating Disorder;2002:431-437.
-Garnefski, N., Kraaij, V., Spinhoven, P. (2001). Negative life events, cognitive emotion regulation and emotional problems. Personality and Individual Differences, 30, 1311- 1327.
– Grave RD, Calugi S, Brambilla F, Abbate-Dagac G, Fassinoc S, Marchesinid G; The effect of inpatient cognitive-behavioral therapy for eating disorders on temperament and character; Behaviour Research and Therapy 45 ,2007:1335–1344.
-Gross, J. J. (1998). The emerging field of emotion regulation: An interview review. Review of General Psychology, 2, 271 – 299.

فایل : 8 صفحه

فرمت : Word

35900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط