مقاله در مورد ساخت و ساز پايدار در ارتباط با معماري سنتي ايران
مقاله در مورد ساخت و ساز پايدار در ارتباط با معماري سنتي ايران
ساخت و ساز پايدار در ارتباط با معماري سنتي ايران
خلاصه
انسان همواره در طول تاريخ سعي مينمايد به منظور ايجاد سرپناهي امن براي سكونت، آن را با محيط پيرامون خود هماهنگ سازد تا بتواند شرايط مناسبي براي ادامة حيات خويش ايجاد كند و درحقيقت شرايط جغرافيايي، اقليمي نيز در شكل گيري اين فضاي زيست، دخالت مستقيمي دارد. در ايران به علت دارا بودن، چهار اقليم متفاوت گرم ومرطوب، گرم و خشك، معتدل و مرطوب و سرد، معماريهاي متفاوتي (به ويژه در طراحي مسكن بومي) هماهنگ با اقليم بوجود آمده كه در چنين فضاهاي ساخته شدهاي، به كارگيري مصالح بومي كه كمترين تأثير نامطلوب برمحيط را دارند و همچنين كاهش ميزان انرژي مصرفي با استفاده از مصالح محلي، موجب پايداري محيط زيست و افزايش دوام بناها گرديدهاند. از اين رو در اين مبحث، سعي برآن است تا بتوانيم معماري بومي ايران را در اقليمهاي متفاوت باتوجه به پايداري محيط و صرفهجويي در مصرف انرژي بررسي نموده و معايب معماري جديد در هر اقليم را از نظر مواردي همچون به كارگيري مصالح ناهماهنگ با شرايط منطقه، طراحي نامناسب بنا ، عدم صرفهجويي در مصرف انرژي و تخريب محيط به صورت اجمالي مورد ارزيابي قرار دهيم. در انتها به جمع بندي و ارائه راهبردهايي در صرفهجويي انرژي در ساختمان باتوجه به فنآوري جديد ميپردازيم.
واژههاي كليدي: ساخت و ساز پايدار، معماري سنتي، مصالح بومي، انرژي قابل تجديد، فرم خطي
1ـ مقدمه
1ـ1ـ طرح مسئله
چگونگي برخورد با طبيعت ومعماري در آن، واكنشي است كه هر انساني در نقاط مختلف كرة زمين داشته و خواهد داشت و معماري با ارزش باقي مانده از دوران گذشته نشان دهندة فائق آمدن او به صورت كامل يا ناقص بر عواملي همچون مسائل اقليمي ، آب و هوا و… ميباشد. از اينجاست كه ما شاهد معماري بومي گوناگوني در كشورهاي مختلف جهان همخوان با اقليم و فرهنگ ميباشيم كه ويژگيهاي خاص منطقة خود را نشان ميدهند. در ايران به علت دارا بودن شرايط گوناگون اقليم و فرهنگ، ويژگي خاصي دارد و معماريهاي متفاوتي هماهنگ با اقليم در آن بوجود آمده است. لذا به منظور بررسي معماري سنتي هر
اقليم، به ويژه طراحي مسكن بومي، نكاتي را مدنظر قرار دادهايم كه شامل موارد ذيل ميباشند :
الف ـ خصوصيات اقليمي هر منطقه چه تأثيري بر معماري آن منطقه خواهد گذاشت؟
ب ـ نحوة به كارگيري مصالح بومي و انرژي هاي قابل تجديد درمعماري هر منطقه باتوجه به شرايط اقليمي به چه صورت ميباشد ؟
ج ـ آيا در ساخت و سازهاي هر منطقه حفظ محيط زيست و صرفهجويي در مصرف انرژي مورد توجه قرار ميگيرد؟
2ـ1ـ مروري بر ادبيات
به منظور ارائه ديدگاه صاحبنظراني كه در زمينة بررسي معماري سنتي ايران در ارتباط با ميزان انطباق آنها با شرايط اقليمي و ساخت و ساز پايدار تحقيق كردهاند، گزيدهاي از نظرات برخي ازايشان را انتخاب نمودهايم كه پس از ارائه مطالب، در اين بخش در مبحث چارچوب نظري، موضوعات مطرح شده را مورد ارزيابي قرار خواهيم داد.
ـ داراب ديبا و شهريار يقيني : ايشان در مطالعات خود به بررسي معماري بومي گيلان «درچارچوب مطالعة معماري سنتي ايران ، براساس شرايط محيطي» پرداخته و در ابتدا به بررسي طراحي مسكن در خطة گيلان اشاره نموده و باتوجه به موقعيت محيط پيرامون بناهاي مسكوني چند تيپ از الگوي مسكن را مورد ارزيابي قرار دادهاند. سپس با بررسي فضاهاي داخلي خانههاي سنتي گيلان، فضاي معماري را به سه دسته تقسيم نمودهاند: الف ـ فضــاهاي بسته شامل اتاقها ب ـ فضاهاي نيمه باز شامل ايوانها ج ـ فضاهاي بازكه شامل محدودة حياط پيرامون خانه ميباشد كه «اهميتي به اندازه بقيه خانه دارد». ايشان در بخشي ديگر از مطالعة خود هشت ويژگي كلي معماري روستايي گيلان را برشمرده و در نهايت با بيان مشكلات ساختمانهاي امروزي، اشاره مينمايند كه «معماري جديد بايد حتماً از مصالح رايج در محل استفاده نمايد و محدوديتهاي اقليم را به دقت در نظر گيرد“.1
ـ حسين غضنفرپور: وي در «بررسي وضعيت ارتباط اقليم و مسكن در استان كرمان» اشاره مينمايد كه «در دهههاي اخير توجه زيادي به عامل اقليم نشده و مساكن غيرمتناسب ، مسائل و مشكلاتي را به بار آورده است». سپس با توجه به آب وهواي متنوع استان كرمان آن را به دو بخش گرم و خشك و گرم و تاحدودي مرطوب تقسيم بندي نموده و با درنظر گرفتن تأثيرات ميزان تابش خورشيد و دما ونحوة قرار گرفتن در برابر وزش باد، معيارها و اصولي را براي ساخت بنا از نظر چگونگي فرم پلان، رنگ مصالح ونوع آن در اقليمهاي مذكور مطرح كرده است تا بتوانند از حداكثر انرژي هاي قابل تجديد استفاده نمايند.2
ـ محمد جواد ثقفي و اصغر ساعد سميعي: در تحقيقات به عمل آمده توسط ايشان «ارتباط محيط با سازگاري مصالح همجوار و صرفهجويي در ساختمان» مورد بررسي قرار گرفته و در مطالعات خود بيان ميدارند كه با توجه به «بحران انرژي در جهان، عدم سازگاري مصالح و استهلاك رو به افزايش ساختمانها به ويژه در برخي از شرايط محيطي» بايستي اين مقوله مورد ارزيابي قرار گيرد. از اينرو با ذكر اهميت انتخاب پوشش مناسب بدن، به بررسي چگونگي ساخت بناهاي گذشته كه با توجه به «رعايت شرايط آب وهوا و موقعيت ناهمگن مورد استفاده در ساختمان» مطرح نمودهاند. در ايـن جـداول با نشــان دادن «احتمــال ناســازگاري در تجمع يا همجواري مصالح در رابطه با عكسالعملهاي شيميائي يا فيزيكي» به
راههاي مناسبي براي انتخاب مصالح متنوع و مناسب براي ساختمان اشاره مينمايند. در پايان بحث، ديوارههاي روپوشدار به عنوان «ديوارهايي كه عايق حرارتي مستقيماً روي نماي خارجي آنها نصب ميشوند» معرفي گشته و بيان ميدارند كه ديوارهاي روپوشدار موجب ميگردند تا «كل سازة ساختمان در مقابل تغييرات درجه حرارت و اثرات محيط حفاظت شده واز تلف شدن حرارت ساختمان جلوگيري به عمل آيد»3
3ـ1ـ چارچوب نظري
با در نظرگرفتن تحقيقات متعددي كه در زمينه طراحي بنا باتوجه به شرايط اقليمي صورت گرفته بايستي به اين نكته اشاره نمود كه در مطالعات انجام شده، مبحث ساخت و ساز پايدار در ارتباط با بناهاي سنتي ايران به صورت موضوعي خاص مدنظر قرار نگرفته و همواره به چگونگي ساخت بناهاي گذشته در تطابق با شرايط اقليمي پيرامون آنها در مناطق مختلف پرداخته شده است. در برخي از مطالعات نيز به اهميت مسئله انرژي در بنا و چگونگي به كارگيري انرژيهاي قابل تجديد و عدم استفاده از انرژيهاي فناپذير اشاره شده و يا به طور اخص به اين نكته پرداخته شده است. از اين رو دراين تحقيق تمامي نظرات و مطالعات جمعآوري شده و در قالب چهار اقليم متفاوت ايران باتوجه به نمونههاي موردي در شهرها، ويژگيهاي معماري سنتي ايران در ارتباط با مقولة پايداري مورد بررسي قرار گرفته است.
4ـ1ـ فرضيات
در راستاي موضوعات مطرح شده، فرضياتي باتوجه به مطالب موردنظر، ارائه ميگردند كه عبارتند از:
الف ـ تنوع ويژگيهاي اقليمي، عامل مهم در كثرت فرم ساخت و سازها محسوب ميگردند.
ب ـ مصالح بومي در گذشته، به صورت صحيح و كاملي در بناها به كار گرفته شدهاند.
ج ـ استفاده بهينه از انرژيهاي قابل تجديد همچون جريان هوا، نور خورشيد، در ساخت و سازهاي گذشته مشاهده ميشود.
دـ معماري سنتي كمترين تأثير منفي را برمحيط زيست و اكوسيستم ميگذارد.
هـ ـ باتوجه به عوامل فوق ميتوان بيان نمود كه معماري سنتي در راستاي ساخت و ساز پايدار بوده است.
و ـ شيوههاي معماري جديد، نكات فوق را مد نظر قرار نداده و مشكلات خاصي را براي ساكنين بناها در هر اقليم بوجود آورده است.
5ـ1ـ روش
در چهار اقليم كلي ايران، معماري سنتي مناطق گرم و مرطوب، گرم و خشك، معتدل و مرطوب و سرد، از نظر ساخت و ساز در رابطه با اقليم و شرايط پايداري بررسي خواهد شد. چرا كه تيپولوژي بنا و يا به عبارتي مسكن در مناطق گوناگون، حاكي از تأثيرپذيري آن از عوامل محيطي ـ اقليمي و حتي فرهنگي ميباشد. همچنين معايب معماري جديد در هر اقليم، از
نظر استفاده از مصالح ناهماهنگ با شرايط منطقه، طراحي نامناسب بنا و عدم صرفهجويي در مصرف انرژي و تخريب محيط زيست را به صورت اجمالي مطرح مينمائيم و در انتها به جمعبندي و ارائه راهبردهايي در صرفهجويي انرژي ساختمان با توجه به فنآوري جديد ميپردازيم. به منظور انجام اين تحقيق از روشهاي تحليلي و پژوهشي استفاده شده و برمبناي منابع كتابخانهاي، اسنادي و آماري، اطلاعات جمعآوري گشته است.
2ـ بررسي معماري سنتي ايران باتوجه به ساخت و ساز پايدار در چهار اقليم ايران
1ـ2ـ معماري منطقة معتدل و مرطوب
به منظور بررسي ساخت وساز در اين اقليم، منطقة گيلان در نظر گرفته شده است. از اين رو در ادامة بحث به تحليل معماري سنتي اين منطقه ميپردازيم.
1ـ1ـ2ـ اقليم گيلان
اين منطقه پر بارانترين منطقه شمالي ايران است و داراي رطوبت زياد و گرماي هوا در تابستان باشد، از اينرو «باران مداوم و رطوبت نسبي زياد، عامل اصلي شكل گيري معماري در اين سرزمين است»4.
2ـ1ـ2ـ ويژگيهاي معماري بومي ـ روستايي گيلان
به منظور بررسي ويژگيهاي معماري بومي اين منطقه، اين بناها از نظر نوع مصالح ساختماني و تأثير باد و نور خورشيد بر آنها و چگونگي نسبت به اين عوامل و ساختار فضائيشان مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.
الف ـ ساختار فضايي بنا: «شكل گيري معماري بومي گيلان برمبناي مدولهايي از مربع ميباشد كه به صورت خطي در امتداد شرق ـ غرب و عمود بر جريان باد»5 توسعه يافته است، اين گونه شكلگيري نمونهاي از معماري برونگرا ميباشد كه از ويژگيهاي آن، داشتن ارتباط بصري و فيزيكي مستقيم با فضاي بيرون خانه، نداشتن حياط و گسترش در ارتفاع ميباشد كه ما در معماري بومي گيلان شاهد آن ميباشيم (شكل 1). قابل ذكر است كه بناها در فضاهاي باز سبز (گياهي) قرار مي گيرند.
مآخذ: داراب ديبا و شهريار يقيني، ”تحليل و بررسي معماري بومي گيلان“، معماري و شهرسازي، شمارة 24، جلد چهارم، 1372، صفحة 13.
شكل 1ـ ساخت وساز خانههاي گيلان بر مبناي مدول پايه
ب ـ تأثير جريان هوا و نور خورشيد بر بنا: به منظور جلوگيري از نفوذ باران به داخل ساختمان توسط باد، سقف شيبدار تا نزديكي كف زمين در يك يا دو طرف بنا كه در سمت باد قراردارد ادامه مي يابد. «همچنين به منظور ممانعت از نفوذ رطوبت از سطح زمين به داخل بنا، سطح آن بالاتر از زمين قرار گرفته و در فضاي بين كف و زمين جريان هوا موجب تبخير رطوبت و تهوية هوا شده و سبب خشك و قابل استفاده شدن كف ساختمان مي شود»6
ج ـ مصالح ساختماني: ساقههاي برنج عناصر اصلي تشكيلدهنده پوشش سقف هاي شيبدار هستند. اسكلت بنا و در واقع ايستايي ساختمان از چوب ميباشد كه از آن در بدنهها نيز استفاده ميشود و پوشش نهايي آن با خشت است و گلاندود ميشود و از مصالح ديگري همچون سنگ، خشت و سفال نيز در كنار ساختمانهاي تماماً چوبي استفاده شده است7 همانگونه كه بيان گرديد تمامي مصالح به كار رفته در بنا از مصالح موجود در محل ميباشد كه موجب كاهش انرژي در حمل و نقل مصالح از نقاط ديگر شده است. (شكل 2)
مأخذ: غلامحسين معماريان، ”آشنايي با معماري مسكوني ايراني گونهشناسي برونگرا“، تهران: دانشگاه علم و صنعت ايران، فروردين 1373، 115.
شكل 2ـ خانه بومي گيلان
3ـ1ـ2ـ ويژگيهاي معماري جديد گيلان
امروزه ديگر ما شاهد معماري بومي و سنتي در اين منطقه نميباشيم و در عوض ساختمانهايي با سازة فلزي يا بتني، پوشش آجري و سقفهاي شيبدار با فرمهايي به اصطلاح هنرمندانه با پيروي كوركورانه از معماري بيگانگان و تفكيك فضاهاي داخلي تنها به منظور پاسخ به نيازهاي خانواده، جايگزين ويژگيهاي پيشين بناها گشتهاند و همين نكات موجب از دست دادن هويت معماري بومي منطبق با محيط شدهاند كه يكي از پيامهاي اصلي شيوة جديد معماري، بالا بودن هزينة ساخت و افزايش استفاده از انرژيهاي غيرقابل تجديد (و يا فسيلي) به منظور گرمايش و سرمايش است كه علت اصلي آن عدم استفاده از مصالح بومي ميباشد.
4ـ1ـ2ـ انطباق معماري جديد با معماري بومي گيلان
شايد ايجاد معماري بومي در حال حاضر از نظر استحكام ودوام وهمچنين نيازهاي امروزي ساكنين پاسخگو نباشد، اما ميتوان با استفادة صحيح از اصول معماري و عوامل تشكيل دهندة آن، مصالح بومي، همچون «چوب و [پيش ساخته نمودن] و اجرا دقيق آن در بنا و اتصالات بهتر، عمر اين ساختمانها را افزايش داده تا از اين طريق اجراي آن آسانتر و سريعتر صورت گيرد و ديگر به هزينة كمتري به منظور ساخت و تعمير و نگهداري بنا نياز باشد». از سوي ديگر، در پوشش بناها، استفاده از «ساقه هاي نباتي» به جاي سفال ميتواند موجب دوام و استحكام بيشتر آنها گــردد. تمامي اين عوامل ميتواند در پايداري محيط و همچنين ايجاد ساخت و ساز پايدار مؤثر افتد.8
2ـ2ـ معماري منطقة گرم و خشك
در بررسي و مطالعة معماري اين نوع اقليم ميتوان به معماري مسكن بسياري از شهرهاي فلات مركزي ايران اشاره نمود كه داراي معماري درونگرا هماهنگ با اين نوع اقليم ميباشند. در اين مبحث به بررسي معماري مسكن يزد كه نمونهاي از معماري درونگرا ميباشد، خواهيم پرداخت.
1ـ2ـ2ـ اقليم يزد
ويژگيهاي اقليمي اين منطقه «خشكي، كم آبي، گرماي شديد در تابستان»9 به همراه طوفانهاي شني در برخي از مواقع سال و وزش باد در جهات مختلف وهمچنين «سرماي شديد در زمستان»10 ميباشد.
2-2-2- ويژگيهاي معماري بومي يزد
الف ـ ساختار فضايي بنا: شاخص اصلي معماري بومي يزد، درونگرايي آن ميباشد. اين نوع معماري داراي حياط مركزي بوده و اتاقها معمولاً در چهار سمت آن واقع شده است و به منظور تهوية فضاي داخلي، در گوشهاي از بنا بادگير ساخته ميشود (شكل 3). فرم حياطها معمولاً به صورت گودال باغچه (در برخي موارد مسطح) ميباشند. در واقع گودال باغچه فضايي است كه در اطراف آن اتاقها زيرزمين جاي گرفته و اين چنين تركيبي، فضاهاي خنك در اتاقهاي زيرين بوجود ميآورد و موجب ميشود تا از جريان هوا به شيوة صحيح استفاده شود و ديگر نيازي بــه دستگاههاي خنككنندة مصنوعي نباشد و در نتيجه مصرف انرژي كاهش يابد11. (شكل 4)
مأخذ: غلامحسين معماريان، ”آشنايي با معماري مسكوني ايراني گونهشناسي درونگرا“، تهران: دانشگاه علم و صنعت ايران، تير 1371، صفحة 329 ـ 325.
شكل 3ـ خانه نعمتالهي
مأخذ: غلامحسين معماريان، ” آشنايي با معماري مسكوني ايراني گونهشناسي درونگرا“، تهران: دانشگاه علم و صنعت ايران، تير 1371، صفحة 287.
شكل 4ـ طرحي از حيات يك خانه داراي گودال باغچه
ب ـ تأثير جريان هوا و نور خورشيد: در اقليم گرم و خشكي همچون يزد كه داراي طوفانهاي شديد همراه با شن و گرماي زياد در تابستان و سرماي شديد در زمستان است، هماهنگي با طبيعت و شرايط محيطي ضرورت بيشتري پيدا ميكند، به عنوان نمونه در اين اقليم بايستي فرم پلان فشرده باشد تا سطوح كمتري در مقابل نور خورشيد قرار گيرند.
همانگونه كه توضيح داده شد به علت تابش شديد نورخورشيد در تابستان و سرماي زياد زمستان، جهت قرارگيري ساختمان در سمت جنوب تا جنوبشرقي ميباشد تا بيشترين ميزان انرژي را در فصل زمستان دريافت كند. همچنين به منظور استفاده از بادهاي مناسب، معماران گذشته از بادگير استفاده ميكردند تا بدين شيوه، جريان هواي مطبوع را به داخل اتاقها انتقال دهند و هواي گرم و آلوده به بيرون فرستاده شود. در واقع بادگير كار مكش را انجام ميداده است، اجراي بادگير در شهرهاي مختلف منطقه گرم وخشك با توجه به اوضاع جوي منطقه و جهت وزش باد متفاوت ميباشد به عنوان مثال «در يزد به علت وزش باد در جهات مختلف، بادگيري چهار طرفه ساخته ميشود و معمولاً داراي ارتفاع زيادي ميباشد»12. باتوجه به مطالب ياد شده، معماري مسكن در يزد به شكلي بوده تا از انرژي قابل تجديد همچون جريان هوا و نور خورشيد به طرز كاملاً مناسب و بهينهاي استفاده شود كه اين امر موجب كاهش استفاده از انرژيهاي فسيلي شده و بدين طريق پايداري محيط را تضمين كرده است.
ج ـ مصالح ساختماني: مصالح ساختماني در هر شرايط آب و هوايي به نوعي عمل ميكند، به طوري كه در آب و هواي گرم و خشك مورد مطالعه نوع مصالح به كار رفته در ميزان راحتي ساكنان در ساختمان تأثير زيادي دارد. دراين اقليم مصالح ساختماني به نحوي بايد انتخاب شوند كه در مقابل گرما مقاومت فراواني داشته و از ظرفيت حرارتي بالايي برخوردار باشند. از جمله مصالحي كه سازندگان بنا از آن استفاده ميكنند گل و مشتقات آن است و چنانچه سنگ يا چوب در بناها بكار برده شوند، آن را با خاك و گل مخلوط مينمايند چرا كه اين نوع مصالح با آب و هواي خشك يزد تطابق ندارد. شايان ذكر است كه گل مورد نياز، از خاك همان محل پس از كودبرداري زمين به دست ميآيد كه اين امر موجب ميشود تا با استفاده از مصالح محلي، مصرف انرژي كاهش يابد چرا كه ديگر نيازي به صرف انرژي بيشتر به منظور حمل و نقل مصالح از نقاط ديگر به مكان مورد نظر نميباشد، همچنين ساخت و ساز در هنگام توليد مصالح، استفاده و دورريزي آن تأثير سويي بر محيط پيرامون نخواهد داشت. نكتة حائز اهميت ديگر در امر ساخت بنا، ضخامت مصالح به كار برده ميباشد، ضخامت ديوارها بايد به گونهاي باشد كه بتواند در مقابل تابش طولاني نور خورشيد مقاومت كند، همچنين رنگ مصالح به كار برده شده در بنا بايستي روشن باشد تا بتواند مقدار زيادي از انرژي خورشيد را منعكس نمايد، رنگ روشن خاك بهترين رنگ مصالح انتخابي در منطقة گرم و خشك است.
3ـ2ـ2ـ ويژگيهاي معماري جديد يزد
متأسفانه در كنار چنين معماري آگاهانهاي، شاهد ظهور معماري جديدي هستيم كه كاملاً با شرايط اقليمي منطقه متناقض ميباشد. خانههاي رديفي كه از بتن، آهن و آجر ساخته شدهاند، با حياطهايي كه به علت كوتاه بودن ديوارهايشان، از يك سو قادر به ايجاد ساية مناسب نميباشند و نميتوانند از بنا، در مقابل وزش باد شديد و نور زياد خورشيد محافظت نمايند و شرايط نامساعدي براي ساكنين بوجود ميآورند، از سوي ديگر به كارگيري ديوارها و سقفهاي با ضخامت كم كه در مقابل موقعيت خاص اين منطقه، هيچگونه مقاومتي ندارد و همچنين استفاده از قير سياه رنگ بر روي پشت بامها كه به علت تيرگي رنگ موجب افزايش دما در فصل تابستان و به جهت انتقال حرارت از طريق بام موجب كاهش دما در فصل
زمستان در داخل خانه ميشود و در نهايت به كارگيري وسائل گرمكننده با مصرف انرژي فسيلي و دستگاههاي خنك كنندهاي كه به علت دماي نامناسب فضاهاي داخلي در فصول مختلف مورد استفاده قرار ميگيرند، به طوركلي بايستي بيان نمود كه معماري جديد با شيوة ساخت ناهماهنگ با اقليم از يك سو موجب عدم آسايش ساكنين و از سوي ديگر با استفادة نامناسب از مصالح و افزايش مصرف انرژي فسيلي، معماري پايداري را كه در گذشته وجود داشته، مد نظر قرار نداده است.
3ـ2ـ معماري منطقة گرم و مرطوب
در تجزيه و تحليل معماري اين اقليم كه خطة ساحلي جنوب ايران را شامل ميشود، بايستي بيان نمود كه معماري اين اقليم حلقة اتصال بين دو نوع معماري درونگراي منطقة گرم و خشك و معماري برونگراي منطقة معتدل و مرطوب است چرا كه داراي ويژگيهاي معماري درونگرا و برونگرا به صورت توأمان ميباشد، به منظور بررسي اين نوع معماري، معماري سنتي بندرعباس را برگزيدهايم .
1ـ3ـ2ـ اقليم بندرعباس
مشخصات كلي اقليم اين منطقه را ميتوان اينگونه بيان نمود كه داراي تابستاني بسيار گرم و رطوبتي زياد و دائمي در تمام فصول ميباشد. نكتة قابل توجه در اين اقليم اختلاف اندك درجة حرارت روز و شب است13.
2ـ3ـ2ـ ويژگيهاي معماري بومي بندرعباس
الف ـ ساختار فضايي بنا: همانگونه كه توضيح داده شد، معماري بومي اين اقليم تلفيقي از معماري درونگرا و برونگرا است. به منظور مقابله با گرما و ايجاد جريان مطبوع هوا در فضاهاي داخلي علاوه بر ايوانهاي سرپوشيده، پنجرههايي در مقابل هم در شمال و جنوب به منظور ايجاد جريان هواي داخلي در اتاقها به كار برده ميشوند.
ب ـ تأثير جريان هوا و نور خورشيد بر بنا: استفاده مطلوب از جريان هوا تنها راه بهبود بخشيدن به شرايط سخت اين اقليم ميباشد. از اين رو بناها به جانب دريا در جهت وزش باد ميباشند تا از هر وزش نسيمي استفاده كنند. از اين رو پنجرههاي داخلي و روزنههاي خارجي (روبه گذرها) معمولاً در مقابل هم قرار ميگيرند تا جريان هوا، همواره وجود داشته باشد. همچنين از بادگيرهاي يك طرفه (تنها به سمت جنوب) و يا چهار طرفه به منظور انتقال جريان باد از جانب دريا (بادشمالي) به فضاهاي داخلي استفاده ميكنند.(شكلهاي 5 و 6)
معماري منطقة گرم و مرطوب ”بندرعباس“
شكل 5ـ خانة بولكي
شكل 6ـ نمونهاي از معماري سنتي بندرعباس
ج ـ مصالح ساختماني: در خانههاي بومي بندرعباس مصالح بومي به كاربرده شده، در ديوارها سنگ، خشت و يا آجر ميباشد و پوشش سقف نيز از تير چوبي، حصير خرما و كاه گل است. شايان ذكر است كه به منظور ايجاد عايق حرارتي و رطوبتي در سقف بنا، سطح ورقههاي چوبي با يك لاية خاك رس مرطوب و دو لايه كاه گل پوشانده ميشود تا قشرهاي يكدست و همگني برروي چوبها بوجود آيد.
فایل : 15 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.