مقاله مباني برنامه توسعه و كاربردي فناوري ارتباطات و اطلاعات
چكيده:شكوفايي برنامههاي فناوري ارتباطات در اوايل دهة 80 شمسي توسط دولت جمهوري اسلامي ايران، دگرگونيهاي فزايندهاي را در برنامههاي ميانمدت و بلندمدت در سطح تصميمگيريهاي اجرايي پديد آورده است. اين تغييرات در برنامههاي ايران مقتدر در قرن بيست و يكم و با استناد به تبصره 13 قانون بودجه سال 1381 كل كشور امكانسنجي شده است، ليكن پرسش اساسي در نظام آموزش و پرورش كشور مبتني بر اين مطلب است كه آيا استفاده از فناوري ارتباطات و اطلاعات در آموزش و پرورش لازم است يا نه.در اين مقاله ضمن بررسي اختلاف عميق نظام سختافزاري و تجهيزات كشور با ممالك توسعه يافته، به اهم جزئيات برنامة توسعه و كاربري فناوري ارتباطات و اطلاعات در نظام آموزش و پرورش اشاره ميشود. اين برنامهها عبارتاند از: ايجاد زيرساخت و توسعه شبكههاي مجازي محلي، مديريت شبكه، امنيت شبكه، مقررات، محتوا، آموزش عمومي كاربرد كامپيوتر، آموزش توليد محتواي الكترونيكي، و توليد مواد درسي وب و روشهاي چند رسانهاي.
كليدواژهها: شكاف ديجيتالي/ فناوري اطلاعات / آموزش و پرورش
شكوفايي برنامههاي فناوري ارتباطات و توجه بيكران به حوزة مزبور در اوايل دهة 80 شمسي توسط دولت جمهوري اسلامي ايران دگرگونيهاي فزايندهاي را در برنامههاي ميانمدت و بلندمدت در سطح تصميمگيريهاي اجرايي پديد آورده است. اين تغييرات در برنامههاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي، و فرهنگي با راهبرد ايران مقتدر در قرن بيست و يكم: اقتصادِ دانايي محور با فناوري ارتباطات و اطلاعات به صورت دستورالعمل تحليلي و اجرايي بيان شده و در اين خصوص مديريت اجرايي جامع و فراگير آن توسط سازمان مديريت و برنامهريزي كشور و با استناد به تبصره 13 قانون بودجه سال 1381 كل كشور امكانسنجي شده است. به نحو بديهي، از آنجا كه اصول اولية دانايي به رمز دانش, پژوهش، و توانايي علمي ارتباط دارد، آموزش و پرورش از اهم مسائل اين برنامه به ويژه در چارچوب اجرايي و كاربردي تلقي ميشود. 1ـ تعريف آموزش و پرورشآموزش و پرورش از ديدگاههاي مختلف تعريف شده است؛ بعنوان مثال, از ديدگاه زيستشناسي, آموزش و پرورش را تغيير شكل عكسالعملهاي ذاتي و اكتسابي انسان نسبت به محركهاي محيط خارج ميدانند (دراني، 1376: 7). آنچنان كه از اين تعريف آشكار است عوامل محيطي در فرايند يادگيري به منزلة ركن اصلي تعليم و تربيت قلمداد شده است. در مقابل تعريف مزبور, از ديدگاه روانشناسي, آموزش و پرورش هدايت رشد طبيعي و تدريجي و هماهنگ تمام نيروها و تمام استعدادهاي فرد تلقي شده است (دراني، 1376). يعني به وضوح در اين تعريف, مقولة هدايت و هماهنگي فرد از ابواب و اصول اساسي تعليم و تربيت محسوب شده است. همچنين در فرهنگ تعليم و تربيت از آموزش و پرورش بر اين مفاد تعريف شده است: «يك جريان سيستماتيك, منظم, هدفدار به منظور تربيت و رشد استعدادها براي رسيدن به كمال مطلوب» (حسينينسب و علياقدم).اينكه تا چه حد تعريف آموزش و پرورش جايگاه واقعي خود را در منظر عملي انديشة دولتمردان كسب كرده, بحثي محوري است كه نيازمند ارزش و بهايي است كه در تغيير محيط انساني و رفتارهاي فردي به منظور تربيت نيروي انساني نهفته است, ليكن اين مطلب كه تا چه ميزان برنامههاي كلان و بلندمدت با طبيعت نهفته در اين تعريف مصداق دارد به اهداف مقدماتي برنامة توسعه كاربري فناوري
ارتباطات و اطلاعات ربط دارد, به نحوي كه دگرگوني در محيط و هدايت فردي را براساس «توجه از توليد و فناوري محصولات به فناوري دانش و دانايي» دانسته و مباني اين برنامه را برحسب چارچوب مذكور سازمان داده است.2. پرسش اساسيآنچه از وضعيت موجود در درك مفاهيم اجرايي فناوري ارتباطات و اطلاعات احساس ميشود مباني تغييرات و دگرگونيهايي است كه در سطح جهاني در فناوري مزبور به وقوع پيوسته, به نحوي كه به چالشهاي محيطي براي مربي و دانشآموز و تغييرات در رفتار يادگيري منتهي شده است. اينكه نظامهاي مبتني بر مواد بهصورت تك محور در حال فروپاشي است و روشهاي تربيتي براساس بهرهگيري از ارزشهاي متقابل يادگيري برحسب سيستمهاي ارتباطي نوين و چارچوب ديداريـ شنيداري پي يافته, موضوعي غيرقابل انكار است. پس در جهان فعلي كه بهمرور از سواد اطلاعاتي و عوالم ديجيتالي سخن ميرود, طبيعي است كه انديشة نويني در آراي مديران تربيتي كشور رسوخ يابد بر اين قرار كه «آيا استفاده از فناوري ارتباطات و اطلاعات در آموزش و پرورش لازم است يا نه» (حاجي، 1381: 67).حتي اين پرسش در فهم بازانديشي مسئله از نگرشي ديگر و با سطحي متعالي مورد ارزيابي قرار گرفته است؛ اينكه طريق توسعة اقتصادي كشور چه بازخوردي از بنياد فناوري اطلاعاتي كسب ميكند و اين بازخورد چه نيروي نهفتهاي را در دامان خويش براي آحاد مردم فراهم ميآورد. براينقرار، يكي از دولتمردان در ترسيم نظري پرسش نخستين در خصوص دگرگوني در آموزش و پرورش, به رفاه اقتصادي جامعة دانش محور اشاره ميكند: «ارزش افزودة ناشي از دانش و آفرينشهاي فكري نيروي انساني, سهم اصلي را به خود اختصاص داده است. حركت جهاني به سمت جامعة اطلاعاتي و اقتصاد دانشمدار, اگر چه فرصتهاي بيبديلي براي كشورهاي در حال توسعه پديد آورده است، اما آرايش قطبهاي مديريت در عرصة جهاني, ارزش افزوده خلق شده در قلمروهاي گوناگون اقتصادي, سياسي, و فرهنگي اين كشورها را از درون به بيرون مرزهاي جغرافيايي آنها سوق ميدهد» (خاتمي، 1381: 64). پس مقوله ارزش افزوده نيازمند بازخواني و تأكيد مجدد بر تربيت نيروي انساني در حوزة ارتباطات و اطلاعات جامعة اطلاعاتي ايران در دههها و سدههاي بعدي است؛ سود و ارزش افزودهاي كه بهمرور جنبههاي فكري و ادراكي را از مجراي يادگيري فراهم آورده , بسط داده و توسعة كاربردي آن را افزايش داده است. رشدي كه به تعامل استاد و شاگرد انجاميده جايگاه يادگيري را استمرار ميبخشد. اينكه اين ساختار به چه نحو نظري جمعآوري و جهات كاربري آن اجرا گردد, از فهم مديريت كلان و خرد نهادهاي آموزشي كشور متبلور خواهد شد.3. متغيرهاي اساسي آموزش و پرورش در اهداف برنامه تكفا آنچه نهادهاي آموزشي را در نظام آموزش و پرورش تعريف كرده و وظايفي براي آن قائل است مبتني بر برنامههاي رسمي و غير رسمي هر نظام آموزشي است. برنامههاي رسمي از نهادهاي رسمي هر حكومتي چونان مدرسه, دبيرستان، و دانشگاه برخاسته و برنامههاي غيررسمي در نظام آموزشي به نهادهاي غير حكومتي در تعليم و تربيت مانند رسانههاي جمعي و سازمانهاي همكار در نظام آموزشي مرتبط است. بر اين مبنا تحقق جامعة دانايي محور مستلزم كنجكاوي بسيار دقيقي در حوزه و محورهاي فناوري ارتباطات و اطلاعات در تربيت نيروي انساني است.چنانچه بر نهادهاي رسمي آموزشي در كشور تأكيد شود, آشكار است كه وزارت آموزش و پرورش
تعليمات ابتدايي و متوسطه؛ و وزارت علوم, تحقيقات و فناوري و وزارت بهداشت, درمان و آموزش پزشكي تعليمات عالي را در حوزههاي موضوعي عهدهداراند؛ هرچند دورههاي رسمي و ضمنخدمت و كارگاههاي آموزشي متنوعي از سوي وزارتخانهها و سازمانهاي ديگر به مرور زمان به صور مختلف ارائه و اجرا ميشود. پس آنچه از وضعيت موجود و داشتههاي سازماني درك ميشود مبتني بر اين واقعيت است كه چه متغيرهاي اساسي با اهداف محوري قابليت حيات در چارچوب نظام مديريت كلان آموزشي كشور را دارند. آنچه از ماهيت يادگيري منابع انساني در آموزش و پرورش به معناي عام اخذ ميشود برنامههاي راهبردي و توسعة خطمشيهاي ملي در جنبههاي فكري, آموزشي و فرصتهاي توانمندسازي جامعة دانشآموزي و دانشجويي و به يك كلام گسترده، جامعة فراگير است كه مورد توجه كارگزاران برنامة تكفا ميباشد. بر اين مبنا اهداف برنامههاي تكفا در اين حوزه به دگرگوني در ساختارهاي اجرايي در ابعاد سختافزاري و ماهيت آموزشي قابليت تعميم دارد (برگزاري همايش همانديشي…، 1381: 6-7). اين اهداف عبارتاند از:ـ تقويت نشر اطلاعات به عنوان حق ملي مردم (تأكيد و توجه بر آگاهي عمومي) ـ گسترش سواد ديجيتالي و اشاعه فرهنگ و زبان ملي در محيط ديجيتال (نگرشي نوين از روند يادگيري )ـ دسترسي سريع و ارزانتر عموم مردم به ارتباطات (بنياد صرفهجويي اقتصادي)ـ تقويت همكاري مشترك بين دولت , صنعت, دانشگاه، و مراكز خصوصي (مشاركت نهادهاي آموزشي و فني)ـ گسترش و تقويت فرهنگ ملي و اسلامي و خط فارسي در محيط ديجيتال (تبيين ميراث فرهنگي در محيط فناوري نوين)پس امكانات موجود در برنامهريزي كلان در قالب طرحهاي بنيادي براي تبيين توسعة فناوري در محيط اجتماعي قابليت وقوع دارد. رويههايي كه در قالب طرحهاي اجرايي با دو ديدگاه ميانمدت و بلندمدت شكل گرفته و بهصورت طرح راهبردي ارائه خواهد شد. بيترديد اين طرحها بايد با وضعيت برخاسته از شرايط فعلي تعريف شده و جنبههاي مادي و فيزيكي آن با حوزههاي يادگيري سنجيده شود.4. نگرشي مختصر به زيرساختهاي ارتباطات در آموزش و پرورش انقلاب ارتباطات و فناوري افقهاي نويني را براي انسان دورة معاصر گشوده است, هر چند دنياي صنعتي اين آرمان و آرزو را با دستاوردهاي فني در قرن 19 و 20 ميلادي رقم زد, ليكن نسيم فرحبخش آن با تأخيري نابهنگام در جامعة ايراني وزيد و به يكباره نوجوان و جوان ايراني از دهة 60 شمسي خويشتن را در اميال و خيزش نويني يافت كه اين آرزو را با كيفيت زندگي بهتر در دنيايي با آزادي تحرك و انديشه سازگار كند. اين مفاد در مقالهاي كه در دو دهه پيش در ماهنامة ريزپردازنده به رشته تحرير درآمده, چنين بيان شده است:هر چه بيشتر به سمت جامعة عددي پيش برويم و اطلاعات كمي بيشتري درباره كنشها و رفتار خود به دست آوريم تا هنگامي كه ميتوان به ماشين و ارتباطات دادهاي اتكاء داشت بايد كيفيت زندگي بهتر گردد و جامعة جديد با كاستن از فعاليتهاي كمي بيهوده و حذف ناحسابگري، ما را در اين امر ياري خواهد داد (جامعه حسابگر…، 1381: 5).
بهراستي نيز هر دولت و هر حكومتي در دنياي فعلي سعي در استقرار كنشها و رفتارهاي ارتباطي بر حسب موازين كمي داشته تا به جوانب كيفي دست پيدا كند. در اين خصوص راهبرد ملي فناوري بهصورت شبكهاي بهمنزلة آرمان جهاني هر دولت بازتاب يافته و پيوندهاي ارتباطي در تمام شئون اداري تجلي يافته است. اين آمال براي كشورهاي در حال توسعه با توجه به اقتصاد زير سلطه و فقر اطلاعاتي بسي بيشتر مورد توجه است, ليكن درحاليكه جمعيت كشورهاي مزبور تقريباً 80 درصد كل جمعيت جهان را تشكيل ميدهد فقط حدود 5 تا 10 درصد از محتواي اينترنت مبدايي بهجز كشورهاي پيشرفته دارد. اين دادهها زماني جانكاه و نگرانكننده ميشود كه تعداد كامپيوترهاي شخصي را از اخبار الكترونيكي دكتر يونس شكرخواه در وبلاگ شخصي ايشان به تاريخ ماه مه 2003 ميلادي محاسبه كنيم:
جدول شماره 1بررسي آماري كامپيوترهاي شخصي در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه نسبت به جمعيت
همين دادههاي كمي به قسمي سياستهاي رشد و نفوذ شبكههاي الكترونيكي در كشور را تأييد ميكند.1 از جمله, در ايران آغاز فعاليت شبكههاي الكترونيكي در سال 1366 برشمرده شده است, يعني زماني كه يك شبكة اطلاعرساني خصوصي به نام سروش فعاليت خود را در چارچوب شركت طرح و توسعه سيستمها آغاز نمود. مرحلة اصلي گسترش فعاليت ارتباطي به سال 1371 ربط دارد, زماني كه بنياد شركت مخابرات، مركز ارتباطات ديتا را فراهم آورد. از جمله فعاليتهاي عمدة اين مركز تأسيس شبكة ملي اطلاعرساني «ايران پك»2 (اطلاعرساني تصويري و صوتي ملّي كشور) است كه امكان دسترسي به بانكهاي اطلاعرساني بينالمللي و ملي را سازماندهي كرد. شبكة «ايران پك» امكان دسترسي به «مينيتل» را نيز فراهم آورده و پيشبيني شده كه حداكثر 10 ميليون مشترك بتوانند با تمامي پايگاههاي اطلاعاتي موجود در آن ارتباط داشته باشند.ارزيابي منابع دولتي پس از يك دهه از فعاليت شبكههاي اطلاعرساني كشور در سال 1379 طبق گزارشِ معرفي مراكز اطلاعرساني برابر با 41 واحد بوده است كه در 6 گروه عمده علوم و فنون, صنعت و انرژي, فرهنگ و هنر, جوانان و زنان, رسانهها و روزنامهها, و نشر و اطلاعرساني طبقهبندي شدهاند. در سال مزبور, تعداد سرويسدهندگان دولتي و خصوصي اينترنت برابر با 23 واحد بوده كه تعداد قابل توجهي نيز در اين عرصه به عنوان واسطه عمل ميكردهاند (محسني، 1380: 193-194).دادههاي كمي هشداردهنده در آغاز سال جاري, درمقايسه با پيشفرضهاي دهة 70 شمسي، زماني توجه كارشناسان را به موضوع جلب ميكند كه تفاوت فاحش مسير پيشبيني شده در دهة 80 عيان ميشود, مثلاً، سهم ايران به ازاي هر 1000 نفر, 112 خط تلفن ثابت, 157 دستگاه تلويزيون، و 32 دستگاه كامپيوتر شخصي بوده است. بنا برگزارش مركز آمار در سال 1380 تعداد روستاهاي داراي ارتباط تلفني به 893/31 روستا رسيده و تعداد مشتركين تلفن همراه 000/870/2 نفر بوده است. (جايگاه ايران…، 1382: 64).بديهي است توجه به جغرافياي بومي استانهاي توسعه يافته و مناطق محروم ذهنيت برنامهريزي را براي ايجاد توسعة همگون دشوارتر ميكند, بهنحوي كه 73 درصد مشتركين تلفن همراه در چهار استان تهران, اصفهان, خراسان, و فارس ساكن بودهاند.چنانچه همين دادهها را با توجه به فعاليتهاي موضوعي ارزيابي كنيم, بيترديد اوضاع برنامههاي اقتصادي كه بازدهي كوتاهمدت ندارند, بهنحو دهشتناكي ترسيم خواهد شد. مثلاً آموزش و پرورش
بهمنزلة يك فرايند يادگيري, سوددهي بلندمدتي در پيدارد و طبيعي است دولتها منافع كوتاه مدت را بر اهداف بلندمدت ترجيح دهند. اين راهبرد ضربههاي ناخوشايندي را در چارچوب تركيب فناوري ارتباطات و اطلاعات حاصل كرده بهنحوي كه وضعيت رقّتبار اين مسئله كاملاً طبيعي جلوهگر ميشود. از جمله، مجري طرح توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات در وزارت آموزش و پرورش وضعيت موجود در برنامههاي سختافزاري را در آن وزارتخانه در سال 1381 بر اين قرار ارزيابي ميكند:هماكنون به ازاي هر 295 دانشآموز متوسطه يك دستگاه رايانه در دبيرستانها موجود است و به ازاي هر 800 تا 1000 دانشآموز در كل مقاطع يك رايانه وجود دارد. بنابراين براي تجهيز مدارس در فاز اول, تا پايان بهمنماه نيمي از دبيرستانها به كامپيوتر مجهز ميشوند و با توزيع 35000 دستگاه كامپيوتر نسبت كامپيوتر به دانشآموز, يك به 60 ميرسد. همچنين در سال جاري در 15 استان كشور يك هزار مدرسه به شبكه ملي مدارس3 متصل ميشوند (برگزاري همانديشي…، 1381: 54).در حاليكه پيش از اين و در اوايل سال جاري تحصيلي1381 تحليلگر مسائل اجتماعي مجله وب در شماره 28 آن نشريه در شرايطي خوشبينانه در مقالهاي تحت عنوان «آموزش و پرورش, پيشقراول بيهياهو در توسعه» سخن از امكانات رايانهاي در تعداد 6000 دبيرستان در سطح كشور داشت.5. طرحهاي راهبردي آموزش و پرورش در برنامه توسعه و كاربري فناوري ارتباطات و اطلاعات ايراناينك نكتة حائز اهميت، توجه به طرحهاي راهبردي كلان و اجراي طرحها در وزارت آموزش و پرورش در سطح متوسط و خرد است. آنچه در ديدگاه ميانمدت از سوي دولت جمهوري اسلامي ايران بهمنزلة طرح ميانمدت براي سالهاي 1381ـ1383 در حوزة برنامههاي اجرايي مصوب جلسه هيئت دولت در مورخ تيرماه 1381 در قالب طرح راهبردي كلان مورد نظر واقع شده «طرح راهبردي گسترش كاربرد فناوري ارتباطات و اطلاعات در آموزش و پرورش و توسعه مهارت ديجيتال نيروي انساني كشور» نام دارد كه مبين اهميت و توجه مقامات ذيصلاح كشور در خصوص انتقال آموزش سنتي به آموزشهاي الكترونيكي و تجهيز كودك و نوجوان ايراني به مهارتهاي كامپيوتري در بلندمدت است. براين قرار، پيش زمينة جامعة اطلاعاتي ايران، با توجه به نهادهاي پاية آموزش، متأثر از توسعه و گسترش فناوري ارتباطات و اطلاعات در وزارت آموزش و پرورش كشور است. دراين خصوص بنيادهاي عملياتي سال 1381 براين مبنا تعريف شده است:الف. ايجاد زيرساخت و توسعه شبكههاي مجازي محلي ساختار خرد آن عبارت است از: تهيه سختافزارهاي زيرساخت و توسعه شبكههاي مجازي محلي؛ خريد نرمافزارها؛ راهاندازي و نصب سرورهاي شبكه؛ اجراي طرح آزمايشي مدارس الكترونيكي.ب. مديريت شبكه ساختار خرد آن عبارت است از: تهيه نرمافزارهاي مديريتي جهت مديريت شبكه و كنترل خطوط؛ ايجاد Server Farm شبكه رشد.ج. امنيت شبكهساختار خرد آن منوط به اجراي طرح مطالعاتي و تأييد نهايي آن ارزيابي شده, كه براين قرار است:
تجهيزات امنيت شبكه در مركز و مراكز استانها و آموزش نيروي انساني, پيادهسازي سيستم امنيت شبكه در سطح مراكز مناطق و مدارس.د. مقرراتساختار خرد آن مبتني بر مطالعه و بازنگري قوانين موجود و ارائه راهكار تدوين اساسنامه شبكههاي آموزشي است.هـ . محتواساختار خرد آن مشتمل بر توسعه شبكههاي آموزشي پايگاه اطلاعات فرهنگي, علمي, آموزشي, استاني, مناطق, معلمان, هنري, ورزشي, و كتابهاي درسي با هدف تهيه محتواي آموزشي و كمك آموزشي و قراردادن آنها در دسترس كاربران شبكه رشد است.و. آموزش عمومي كاربرد كامپيوتر ساختار خرد آن مبتني بر نيازسنجي آموزشي, برگزاري آزمونهاي مهارتي در مراكز ارزشيابي و آموزش كليه دبيران متوسطه و تعدادي از دبيران راهنمايي با هدف كسب توانايي كار اوليه با كامپيوتر و استفاده از شبكه رشد و شبكه اينترنت و ورود اطلاعات است.ز. آموزش توليد محتواي الكترونيكيساختار خرد آن مشتمل بر تربيت كارشناس در سطح توانايي توليد محتوا و آموزش معلمان در استفاده از كامپيوتر در آموزش است.ح. توليد مواد درسي براساس وب و روشهاي چندرسانهايساختار خرد آن مبتني بر مطالعه فراگير و تدوين طرح جامع مواد آموزشي مبتني بر وب و روشهاي چندرسانهاي, تدوين استاندارد نرمافزارهاي آموزشي, تهيه فهرست موارد قابل اجرا به صورت نرمافزاري, سفارش توليد موارد فوق بر اساس طرح جامع تدوين شده, و توليد كتب الكترونيكي است.نتيجهگيريآنچه از تبلور فناوري ارتباطات و اطلاعات در نظام آموزش و پرورش كشور عيان ميشود, اهميتي است كه صاحبمنصبان اين نظام به زمينههاي فناوري ارتباطي و اطلاعاتي در بنيادهاي آن دادهاند. اين اهميت در وجه مادي و فيزيكي به تجهيز كلي در مرور زمان منتهي خواهد شد, هر چند روندي كند و بطئي را در بردارد. در مقابل در حوزة تربيت منابع انساني براي انتقال آموزش الكترونيكي بيشتر و با ايستايي چندي همراه است. چنانچه درخصوص اجراي بند آموزش عمومي كاربرد كامپيوتر, مسئولين به آموزش حداقل 5 درصد دبيران راهنمايي از تعداد كل آموزشگيرندگان رضايت دادهاند, و يا درخصوص اجراي آموزش توليد محتواي الكترونيكي به آموزش 100 معلم و كارشناس در عمليات سال 1381 اكتفا كردهاند. بديهي است با توجه به سرعت و شتاب فراگير فناوري در دنياي معاصر چنين برنامههاي محدودي پاسخگوي نيازهاي كشور با فرايند فناوري نوين نميباشد.