مقاله فارسی يك مدل تصادفي مربوط به تصميمات استراتژيك

مقاله فارسی يك مدل تصادفي مربوط به تصميمات استراتژيك

«يك مدل تصادفي مربوط به تصميمات استراتژيك»
مقدمه:
دراين فصل مطالب ارائه شده در فصول گذشته را براي ارائه و تهيه مدل تصادفي مورد تحليل قرار مي‌دهيم. در اين رابطه متغيرهاي تأثيرگذار و مهم را در مدل بررسي كرده و مي‌توان ميزان خطرپذيري را با توجه به متغيرهاي اطلاعاتي و نحوه بر هم كنش و اثر متقابل آنها تحليل مي‌كنيم.
ـ مدل تصادفي: تصميمات استراتژيك
ما تلاش مي‌كنيم عوامل تأثيرگذار در تصميم‌گيري را برحسب متغيرها تهيه كرده و ارتباطات بين آنها را تعيين كنيم. تلاش‌ها در جهت ارائه و تكميل مدل يكپارچه و پيشرفته است. اين امر با درنظر گرفتن متغيرهاي مهم و تأثيرگذار در چهار فهرست قابل ارائه است كه اين موارد داراي ويژگيهاي مشتركي هستند. اين موارد بشرح زير هستند.
ـ ويژگيها و خصوصيات محيطي: اين متغيرها مربوط به ماهيت ساختار هستند و بر چهارچوب سازماني آن مي‌توانند تأثير داشته باشند.
ويژگيهاي واحد «بخش» تصميم‌گيري: متغيرهاي زيادي در ارتباط با اين موضوع وجود دارند كه مي‌توانند در فرآيند تصميم‌گيري تأثيرگذار باشند.
ـ ويژگيهاي اطلاعاتي: اين متغيرها با ابعاد و مقادير كمي ارتباط دارند كه در اين رابطه اطلاعات و سيستم اطلاعاتي مرتبط با آنان به‌گونه‌اي طراحي شده‌اند كه بتوانند از فرآيند تصميم‌گيري استراتژيك حمايت و پشتيباني كنند.
90101 ويژگيهاي محيط كاري «كاربردي»:
فرآيند انجام هر تصميم‌گيري نمي‌تواند بدون وجود فضاي كاربردي قابل پياده‌سازي نيست. اين فرآيند به منظور تحقق علاوه بر محيط پياده‌سازي به عواملي نيز نيازمند است. مهمترين اين موارد بشرح زير هستند.
ـ محيط و فضاي خارجي: تقاضا و درخواستها براي دريافت هر نوع خدمات مي‌تواند سبب اعمال فشار و تنش بر محيط شود و بدنبال آن فضاي بازار و شرايط حاكم برآن و ميزان تقاضاي مشتري تأثير مي‌پذيرند. در اين رابطه برخي آژانسها و نمايندگي‌ها مي‌توانند سبب تشويق و ترغيب فعاليتهاي سازماني و تحولات درون آن شوند.
ـ محيط سازماني: درحين فرآيند سازمان‌دهي، چهارچوب كاري از جمله عوامل مهم و كليدي در اين رابطه هستند. ميزان ارتباطات و بر هم كنشهاي داخلي مي‌توانند عملكرد حفاظتي و پشتيباني از فعاليتهاي مديريتي را انجام دهد. اهداف و سياستها برپايه محيط كاربردي و عملياتي تعيين مي‌شوند.
90102 ويژگيها و خصوصيات يك تصميم ويژه
هر فرآيند تصميم‌گيري استراتژيك برحسب ويژگيهاي سازماني تعيين مي‌شود. اين خصوصيت
واحد و منحصر بفرد را مي‌توان بصورت زير طبقه‌بندي كرد:
1ـ ماهيت مشكل استراتژيك، اين امر داراي 2 بخش است،
ـ مقياس و وسعت مسأله بستگي به تصميمات استراتژيك و ابعاد سازماني دارد. اين امر را مي‌توان معمولاً برحسب ميزان تأثيرگذاري منابع تعيين كرد. در اين رابطه متغير زمان و ميزان در دسترس آن در تصميم‌گيري از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است.
ـ ميزان پيچيدگي و تفاوتهاي برپايه تعريفي كه از يك مسأله استراتژيك ويژه صورت مي‌گيرد تعيين مي‌شود. در اين رابطه خصوصيات و ويژگيهاي محيط و شرايط كاري مي‌توانند سريعاً ماهيت و محتواي تصميم را تغيير دهند. نظر و عقيده مرتبط با آن مي‌تواند از يك هفته تا هفته ديگر دچار تغيير شود. بازار مي‌تواند در عرصه رقابت بين ارائه كنندگان محصولات مي‌تواند
در نرخ سرعت تغييرات اثرات قابل توجهي داشته باشند.
2ـ عوامل مربوط به تصميم‌گيري مي‌توانند در رابطه با هر نوع تصميم استراتژيك تغيير كنند، باتوجه به تعداد متغيرها حالات و روشهاي گوناگون قابل استفاده هستند و مي‌توان در رابطه با هر موضوع چندين راه حل را ارائه داد. مثالهايي از اين عوامل مهم بشرح زير هستند.
ـ كيفيت تصميم‌گيري در رابطه با سازمان.
ـ ميزان قابليت انحراف و اشتباه در هر بار تصميم‌گيري
ـ گسترش و توسعه واحد تصميم‌گيري از نظر تعداد اعضاء كه مي‌تواند نتايج قابل توجهي بدنبال داشته باشد.
ـ زمان و منابع مربوط كه در يك فرآيند براي حل كردن يك مسأله بكار گرفته مي‌شوند.
90103 ويژگيهاي واحد تصميم‌گيري:
ويژگيهاي متنوع و گوناگوني در رابطه با واحد تصميم‌گيري وجود دارند. اين عوامل مي‌توانند در سطوح مديريتي گوناگون تأثيرگذار باشند، ورودي و خروجي فرآيند بشرح زير است:
ـ مهارتها و كارآيي مي‌تواند در مرحله اول انتخاب و فرآيند تصميم‌گيري، تأثيرگذار باشند.
ـ مهارتهاي فردي مي‌تواند سبب شود كه بهره‌برداري از امكانات بصورت بهينه انجام شود اين منابع و امكانات مي‌توانند در روش شناسي‌هاي بكار گرفته شده بصورت مناسب بكار گرفته شوند.
ـ مسير ثبت اطلاعات مربوط به موفقيتهاي قبلي و آسيب مربوط به آن مي‌تواند در ارائه راه حل مؤثر و كارآمد واقع شوند.
ـ دو گروه مهم مربوط به اين عوامل بشرح زير است:
1ـ گروه يا فرد: تصميمات استراتژيك شباهت زيادي به تلاش گروهي دارد، در اين تصميمات هدف
نهايي بر نائل شدن به موفقيت در سازمانهاي خاصي است. در اين موارد فرآيند تصميم‌گيري و قاعده‌مند كردن اطلاعات از ارزش قابل توجهي برخوردار است.
2ـ ويژگيها و خصوصيات فردي: دانش، مهارتها، تجربه و توانمندي‌ها مي‌توانند در تصميم‌گيري نقش تعيين‌كننده‌اي داشته باشند. اين متغيرها بسيار ت؟أثيرگذار هستند. در بسياري از حالات ويژگيها و حالات مي‌توان گروهي از حالات را در نظر گرفت. به اين شيوه مي‌توان اثرگذاري ويژگيها بصورت مطلوب شكل داد.
ـ ويژگيهاي اطلاعاتي:
اطلاعات مي‌توانند ارتباط معقول و منطقي بين عوامل مختلف برقرار كنند و در واحد تصميم‌گيري نقش مهمي داشته باشند. برخي از ويژگيهاي مهم و تأثيرگذار بشرح زير هستند.
ـ انواع و كيفيت اطلاعات مربوط به اطلاعات و نتايج موجود.
ـ كيفيت اين اطلاعات.
ـ هزينه‌هاي افزايشي كه مي‌توانند سبب بهبود كيفيت و كميت اطلاعات شوند.
اطلاعات مي‌توانند در اطمينان به تصميمات و نتايج آنها از نظر تفكرات داخلي و خارجي مهم و ارزشمند باشند. اين عوامل در سيستم‌هاي اطلاعاتي از جايگاه ويژه‌اي برخوردارند و مي‌توان به كمك آنها مكانيسم‌هاي مربوط به ابزار و امكانات را تعديل كرد.
ـ اثر متقابل ويژگيها و خصوصيات
چهار عنصر مهم و اصلي در رابطه با پيشرفت و تكامل چهارچوب كاري در مورد تصميمات استراتژيك وجود دارد، بايد بر اهميت اين عوامل تأكيد كرد و بيان كرد آنها نبايد بصورت مستقل بكار گرفته شوند بدين ترتيب با بهبود فرآيند، اقدامات مرتبط با آن دچار پيچيدگي بيشتري مي‌شوند. در زمان تصميم‌گيري بايد بر اثر اين عوامل در چهارچوب كاري و محيط
تصميم‌گيري توجه ويژه‌اي داشت. متغيرهاي بسيار متنوعي وجود دارند كه متأسفانه امكان دخالت آنها بصورت تمام و كمال وجود ندارد. همين‌طور برخي از آنها بدليل پيچيدگي‌هايي كه به همراه دارند برخي اوقات ناديده گرفته مي‌شوند. در فرآيند تصميم‌گيري، علاوه بر وضعيت فعلي بايد وضعيت آينده و بعدي در نظر گرفته شود. اين امر مي‌تواند در مسير پيشرفت و تكامل طرح و تغييرات بعدي بسياري كارآمد ظاهر شود. در اين زمينه انطباق و هماهنگي اين متغيرها از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است. نكته نهايي و مهم در اين مدل مربوط به جهت‌گيري يكسان همه متغيرها و عوامل است. بكارگيري اين ديدگاه مي‌تواند توسط فرد تصميم‌گيرنده، سبب كارآمدي تصميم و تغييرات اعمال شده شود. استراتژي سازماني كه در همه موارد نقش كليدي دارد، بوسيله برخي عوامل همواره محدود مي‌شود. اين امر سبب مي‌شود تا تغييرات با روند و سرعت
كمتري اعمال وند. تمايل در ايجاد تغييرات در جهت همگرايي عوامل مؤثر و افزايش ارتباطات بين آنها مي‌باشد. مهمترين تاثيري كه اين عوامل مي‌تواند بدنبال داشته باشند مربوط به دستيابي به كنترل كارآمد سيستم است. با اعمال اثر اين متغيرها كارآمد مي‌توان تاثير تصميمات اخذ شده را در محيط كاري خارجي بيشتر كرد.
ـ ارتباطات خطرپذيري با مدل
تعريف و توضيح خطرپذيري بصورت عمومي در يك مدل سبب بهبود مدل در همه ابعاد كاربردي آن مي‌شود. مراحل نهايي مربوط به فرآيند تصميم‌گيري و ميزان تاثير آن بر فرآيند مربوط در شكل 2ـ9 نشان داده شده است. در مواجه شدن با محيط كاري و سازماني و در حالت تصميم‌گيري، عدم قطعيت و خطرپذيري نقش تعيين‌كننده‌اي دارد. برخي از نتايج حاصله مي‌توانند ناشي از تغييرات در شرايط محيطي باشند. بعنوان مثال تغييرات بعدي از نقطه‌نظر برخورد با مشتري و
مصرف‌كننده و ميزان استقبال او، به سختي قابل پيش‌بيني است. ويژگيهاي يك تصميم ويژه نظير ميزان پيچيدگي آن مي‌تواند بر خطرپذيري طرح و تصميم صورت گرفته اثرگذار باشد. وروديها مي‌توانند بصورت گروهي در فرآيند و نتايج حاصل تز آن اثر داشته باشند. سيستم‌هاي اطلاعاتي در فراهم كردن سطح آگاهي و اطلاع قابل قبول براي تصميم‌گيرنده از جايگاه ويژه‌اي برخوردارند. ميزان اثر بخشي و كارآمدي هر فرايند تصميم‌گيري با توجه به ميزان خطر طرح ارائه شده تعيين مي‌شوند. سه نتيجه نهايي را مي‌توان در اين حالت بدست آورد.
پيچيدگي بيشتر مربوط به ماهيت‌گذاري خطرات است، اين خطرات از ميزان اثرگذاري در همه مقاطع زماني داراي اثرگذاري يكسان نيستند. بنابراين در حالت پيشرفت و توسعه مي‌بايست وارد گوناگون را در نظر گرفت. در محيط‌هاي
سازماني ميزان خطرپذيري در بالاترين سطح درنظر گرفته نمي‌شوند.
نظريه و عقيده كليدي و مهم در رابطه با استراتژي‌هاي سازماني اين است كه ديدگاه و عملكرد همراه بايد در راستاي بهينه كردن فرآيند صورت بگيرند. ويژگي مهمي كه در شناسائي قاعده و اصول فرضيات مرتبط با خطرپذيري وجود دارد، اين است كه برهم‌كنش و اثر متقابل عوامل مهم و تأثيرگذار بايد بدقت درنظر گرفته شود و تصميم‌گيرنده بايد آنها را همواره مدنظر قرار دهد. برخي خطرات و عوامل ايجاد‌كننده اشتباه همواره و در همه حال وجود دارند و غيرقابل اجتناب هستند.
ـ مدل فضاي محدود ـ تصميمات استراتژيك
نقش اينگونه مدلها را در فصل 8 توضيح داديم. در اين فصل با تمركز بر مدل Contingency مي‌توان درصد خطر را تعيين كرد. اين مدل سيستمي در شكل 3ـ9 نشان داده شده است. ما در ادامه قصد
داريم تا به روابط و ارتباطات بين اجزاي مختلف تأكيد كنيم. سيستم‌هاي اطلاعاتي در اين رابطه مي‌توانند اثر كاهش‌دهنده خطر را داشته باشند. اين سيستم‌ها در حالات مختلف مي‌توانند عملكردهاي متفاوتي نشان دهند.
ـ تفكيك خطر و جستجوي اطلاعات: مدل خارجي
اين مدل مي‌تواند در مراحل مختلف ميزان خطرات را نشان دهد. اين امر در شكل 4ـ9 نشان داده شده است. اطلاعات مي‌توانند نقش تعيين‌كننده‌اي در حفاظت سيستم در برابر خطرات داشته باشند. اين امر مي‌تواند حتي در سطح استراتژيك مي‌توانند از عناصر كليدي تصميم‌گيرنده محسوب شوند. با استفاده از تفكيك خطر مي‌توان عوامل ايجادكننده خطر را كاهش داد و تصميم بهتري را اتخاذ كرد. براي دستيابي به تصميمي مطلوب و موثر بايد شرايط زير فراهم شود:
ـ آگاهي و شناخت از پيامدهاي ممكن.
ـ درك و شناخت توانمندي‌ها و توالي عملياتي آنها از نظر اهميت و كارآيي
ـ احتمالات در رابطه با هر خروجي بايد در نظر گرفته شود.
ـ بايد از مكانيسم‌هاي زيربنايي و بنيادين آگاهي و شناخت كامل وجود داشته باشد و بتوان احتمال رخداد هر يك را در شرايط مختلف تعيين كرد.
ميزان كارآيي هر تصميم با توجه به شناخت از ميزان اثربخشي و تاثيرگذاري آن تعيين مي‌شود هر چه دانش و آگاهي بيشتر و بهتري نسبت به عوامل و متغيرها وجود داشته باشد مي‌توان بيشتر به درستي تصميم اطمينان داشت.
در تفكيك خطر نامناسب دو مورد بايد بدقت لحاظ شود،
1ـ شناسائي و جستجوي اطلاعات تصميم‌گيرنده بايد همواره براي بدست آوردن اطلاعات دقيق و مناسب در حال جستجو و تحقيق و بررسي باشد چرا كه
وجود اطلاعات صحيح مي‌تواند تضميم‌كننده كسب تصميمي صحيح باشد. در اين رابطه نيز فرد تصميم‌گيرنده باز هم با خطر اشتباه مواجه است. تصميم‌گيري در اين سطح داراي 2 ويژگي مهم است.
ـ گسترش و توسعه طرح براي حصول به اطلاعات بيشتر و جامع با توجه به فرآيند تصميم‌گيري كه در آن درگير است.
ـ هزينه كل مجموعه و تحليل كه مي‌تواند در نهايت سبب بهبود خطا و اشتباه شود.
چنانكه در فصول قبل ذكر شد، ملاكهاي تصميم‌گيري تنها با در اختيار داشتن اطلاعات صحيح معنا و مفهوم پيدا مي‌كند.
2ـ انتخاب استراتژي. نتيجه ويژه‌اي كه در اين بخش بدست مي‌آيد در 3 وضعيت قابل طرح است.
ـ ميزان نفوذ و تاثير زمان و هزينه و سرمايه. اين حالت در بسياري از موارد تصميم‌گيري بصورت مشترك درنظر گرفته مي‌شود. در تصميمات عملي درنظر گرفتن زمان و ميزان هزينه بكار رفته از
اهميت ويژه‌اي برخوردار است. تصميم‌گيرنده بايد كليه عوامل را با يكديگر مقايسه كرده و حتي ميزان حداكثر خطر و آسيب را در تصميم خود لحاظ كند. اين خطرات شامل موارد زير هستند:
ـ خطر رأي بودن فرد تصميم‌گيرنده. اين حالت سبب مي‌شود تا فرد با وجود عدم دارابودن اطلاعات مناسب و كافي برنظر و عقيده خود اصرار كرده و سعي مي‌كند بمنظور ايجاد تحول آن را عملي كند.
ـ ناديده گرفتن «حذف كردن» فرد تصميم‌گيرنده: اين حالت اكثراً بدليل عدم شناخت كافي از جايگاه اين فرد صورت مي‌گيرد و سبب خواهد شد ميزان خطرات در رابطه با تصميم‌گيريها بشدت افزايش يابد.
در هر دو حالت فرد تصميم‌گيرنده بايد در رابطه با اتخاذ تصميمات استراتژيك دقت ويژه‌اي اعمال كند. با تفكيك مطلوب و مؤثر عوامل ايجاد‌كننده
خطر و دقت در نقش آنها مي‌توان از وقوع رخدادهاي ناخواسته و نامطلوب جلوگيري كرد.
ـ تفكيك و دقت مناسب در رابطه با ميزان
فرد تصميم‌گيرنده بايد جمع‌بندي موثر و مفيدي از خطرات مربوط به هر وضعيت داشته باشد تا بتواند در برخورد با حالات گوناگون بهترين تصميم را بگيرد. دو عملكرد مهم در اين رابطه بشرح زير هستند:
1ـ انتخاب استراتژي: اين امر مهمترين عامل در رابطه با ارزيابي و سنجش ميزان خطر است. تصميم‌گيرنده مي‌تواند با درنظر گرفتن حالت تصميم‌گيري و شرايط موجود و حاكم بر محيط مي‌تواند ميزان خطر را تا حد مطلوبي كاهش دهد. در اين رابطه تحليل و ارزيابي مطلوب براي فرد امر ساده و آساني نيست. در اين مرحله بايد با انتخاب استراتژي مناسب بتوان معيار و ملاك ارزشمند و قابل قبولي را ارائه داد. خطرات اصلي كه مي‌توانند يك امر تصميم‌گيري را تمديد
كنند مربوط به شناسائي درست و صحيح استراتژي‌ها و بكارگيري مناسب انهاست. نحوه قضاوت فرد درباره اهميت استراتژي‌ها و اولويت بكارگيري آنها كيفيت و دقت تصميم او را تعيين مي‌كند.
2ـ تأخير در انتخاب استراتژي: نتيجه نهايي مربوط به بررسي عوامل مهم و حياتي در يك تصميم، به اتخاذ يك تصميم مؤثر و كارآمد منتهي مي‌شود. تصميم‌گيرنده بايد در رابطه با خطرات واقعي و جدي كه مي‌تواند طرح را در اثر اعمال اين تصميم تهديد كند، با جديت و دقت مضاعف برخورد كند. ترتيبها و اولويتها در تصميم‌گيري نقش تعيين‌كننده دارند. ايجاد تاخير در فرآيند تصميم‌گيري مي‌تواند عواقبي را بدنبال داشته باشد. دلايل ممكن براي ايجاد تأخير در تصميم‌گيري بشرح زير هستند:
ـ برخي تغييرات داخل و خارجي كه در محيط و فضاي كاري رخ مي‌دهند و مي‌توانند شروع عمليات تصميم‌گيري را تحت تأثير قرار دهند.
ـ بدنه مربوط به يك تفكر و عقيده مي‌تواند سبب اصلاح و بهبود استراتژي شود، در اين رابطه زمانبندي طرح از اهميت زيادي برخوردار است.
ـ فرآيند موردنياز و ضروري گاهي از نظر حمايت در برابر رخدادها دچار اشكال مي‌شود و سازماندهي دچار تحولات جدي مي‌شود.
هر فرد تلاش مي‌كند تا از مسئوليت‌پذيري و پذيرفتن مسئوليت خود را رها كرده و اجتناب كند اين امر سبب ايجاد تأخير در فرآيند تصميم‌گيري مي‌شود.
Corbin در اين رابطه ديدگاهي را مطرح كرده است كه مرتبط با پيامدهاي حاصل از وضعيتهاي تصميم‌گيري مي‌باشد، اين امر با ارائه دو گروه از دلايل مهم در ايجاد خطا بشرح زير هستند:
ـ هيچ تفكري در رابطه با آنچه در ازاي تصميم رخ خواهد داد، نداشته باشيم.
ـ امتناع و سرپيچي از تصميم‌گيري
Corbon دلايل ديگري را بصورت پيشنهاد مطرح كرد كه مي‌توانند سبب ايجاد تأخير در تصميم‌گيري شوند، اين موارد بشرح زير هستند:
ـ دخالت دادن منابع و موضوعات اضافي
ـ بكارگيري منابع موجود اطلاعاتي بصورت ضربه‌اي و لحظه‌اي
ـ اراده در جهت بررسي كل فرآيند
ـ انتظار براي دستيابي به هدف نهايي با استفاده از امكانات موجود
Barnard در تحقيق خود برخي از نتايج و پيامدهاي مربوط به بكارگيري مهارت مديريتي عنوان كرده است.
هنر و عملكرد مطلوب در تصميمات اين است كه تا حد امكان از ايجاد مشكلات و موانع و سئوالات مرتبط بصورت مشكل جلوگيري شود.

فایل : 21 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...