مقاله فارسی هوا اقليم

مقاله فارسی هوا اقليم

تعریف خشکی
خشکی یک پدیده اقلیمی است که در اثر فقدان یا کمبود رطوبت حادث می شود. فقدان و کمبود رطوبت از روی خاک، پوشش گیاهی و پستی و بلندی مناطق خشک مشخص می شود شناخت مناطق خشک ممکن است از طریق مطالعات خاک شناسی، گیاه شناسی و ژئومورفولوژیکی انجام پذیرد. پایه و مشخصه اصلی شناخت مناطق خشک اقلیم می باشد.
طبقه بندی اقلیمی، شاخصی است که نسبت به تغییرات حساس است و در بسیاری از مناطق دنیا استفاده می شود. گیاه، خاک و خصوصیات ژئومورفولوژیکی نسبت به اقلیم کمتر تغییر می کنند و دارای انعطاف پذیری کمتری می باشند.به رغم این خصوصیت این عوامل جهت تعیین نواحی خشک استفاده می شود. مناطق خشک از لحاظ خاک، پوشش گیاهی و بارندگی باهمدیگر متفاوت می باشند.
خصوصیات مناطق خشک عبارتند از:
١ ـ فشار بالای هوا که باعث می گردد دما بالا باشد و شرایط گرم و خشک در این مناطق حاکم باشد.
٢ ـ باد: در مناطق خشک بادها بطور ممتد می وزند و باعث کاهش رطوبت می شوند.
٣- توپوگرافی: وقتی هوا با سلسله کوهها برخورد می کند در آن منطقه هوای سرد ایجاد می شود. در کوهپایه ها چنین هوایی وجود دارد.
٤ ـ اقیانوسها: در اقیانوسها و دریاها میزان میزان دما پایین تر است و بادها با نسیم سردی می وزند، رطوبت درنتیجه تبادل هوا جابجا می شود وهوای گرم جای خودش را با هوای سرد عوض می کند.
یک یا چند تا از عوامل فوق در مناطق خشک به چشم می خورد. ولی علت اصلی خشکی، گسترش الگوهای آتمسفری جهانی است. استفاده از عوامل فشار هوا، باد، تو پوگرافی و اقیانوس برای نشخیص مناطق پر باران خشک، سرد و معتدل بسیارمتداول است.
به طور کلی عواملی که باعث خشکی آب و هوا در مناطق مختلف جهان شده است عبارت است از:
گرم شدن زیاد منطقه بر اثر تابش خورشید
اثر مراکز فشار یا پر فشار زیاد (به ویژه مجاور حاره ای)
اثر جریانهای سرد ساحلی اقیانوسها
اثر سلسله کوههای مرتفع و فلات های مرتفع
دور بودن از تأثیردریاها و اقیانوسها
عدم صعود هوا حتی در هوای مرطوب و آشوبهای هوائی
یک سوم سطح کره زمین را مناطق خشک و لم یزرع پوشانده است که سه چهارم این مناطق در کشورهای آفریقایی، آسیایی و استرالیا وجود دارد. مشخصه این مناطق این است که در سال بارندگی کم و اندک وجود دارد. مناطق خشک دارای شرایط محیطی و اقتصادی خاص خود هستند این مناطق ٨٢ درصد منابع نفتی، ٨٦ درصد آهن و ٧٩ درصد مس و ٦٧ درصد الماس دنیا در خود جای داده اند (Hearhcote ، ١٩٨٣). نواحی خشک از لحاظ منابع معدنی غنی می باشند ولی از نظر آب کمبود دارند، بنابراین مواجه با مشکلات اکولوژیکی هستند. خشکسالی و قحطی مناطق خشک را تهدید می کند.
اقالیم خشک یک سوم سطح کره زمین را اشغال کرده و ١٥ درصد جمعیت جهان در این مناطق زندگی میکنند. گر چه جمعیت به طور نسبی در مناطق خشک پایین است ولی در شهر های بزرگ
مناطق خشک مانند پکن، تهران، کراچی جمعیت زیادی زندگی می کنند. در بین سالهای ١٩٦٢ تا ١٩٨٥ جمعیت مناطق خشک ٨١ درصد رشد داشته است. به دلایل فرصتهای اقتصادی جمعیت مناطق خشک رو به افزایش است.
موانع عمده توسعه در مناطق خشک عبارتند از:
١- مشکلات محیطی در ارتباط با عدم آب کافی
٢- عدم سرمایه گذاری جهت زیر ساختهای اقتصادی
عامل اصلی که بر فعالیتهای اقتصادی و تولیدی در مناطق خشک تاثیر می گذارد ناشی از کمبود یا فقدان آب می باشد.
هواشناسی کشاورزی
هوا شناسی کشاورزی یکی از علوم هواشناسی است،این علم از تاثیر متقابل عوامل هواشناسی و کشاورزی اعم از باغبانی و دامپروری بحث می نماید.هدف این علم کشت و تعریف اثرها و لذا کاربرد دانش جو در استفاده از کشاورزی عملی است.
میدان عمل این علم از پایین ترین لایه ی خاک که ریشه ی گیاه درآن قرار دارد تا لایه ی هوایی که در نزدیکی سطح زمین است و در آن محصولات زراعی و درختان میوه می رویند و حیوانات زندگی می کنند و دارای بالاترین اهمیت از نظر بیولوژی کشاورزی است ، گسترش می یابد.
اهداف هواشناسی کشاورزی:
· هواشناسی کشاورزی و رابطه ی آن با سایر علوم
· اهمیت وضع جوی و آب وهوایی و تولیدات کشاورزی نوین
· لزوم تنظیم سیستم زراعی با عوامل محیطی هواشناسی کشاورزی و وضع خاک
· اهمیت آمار وضع جوی و آب وهوا در تعیین نیازهای آبیاری محصولات کشاورزی به تاریخ
کشت آنها ،کود دادن،کنترل آفات و بیماری های گیاهی
وظیفه ی هواشناسی کشاورزی:
وظیٿه اصلی هواشناسی کشاورزی عبارت است ازتقویت تولیدات کشاورزی و حیوانی به منظور تطبیق کلیه عملیات زراعی با ویژگی های شرایط جوی و در نتیجه استٿاده از منابع اقلیمی به بهترین وجه می باشد.
علوم مرتبط با هواشناسی:
· ٿنولوژی: که مراحل رویشی گیاه و نمو سیکلها یا چرخه بیولوژیکی محصولات زراعی -آٿات-بیولوژی کشاورزی :که عکس العمل گیاهان نسبت به شرایط ٿیزیکی محیط است.
· آگرونومی : نقش ٿنون کشاورزی در اصلاح شرایط رویشی و اکولوژی بحث می کند.
· پدولوژی: که از رژیم هیدروترمال (آبی و حرارتی) خاک بحث می شود
· جغراٿیای کشاورزی: که ناحه بندی اقلیمی استٿاده از داده ههای هواشناسی بحث می کند
اهمیت آمار وضع جوی آب وهوا در تعیین نیازهای آبیاری:
تعداد دٿعات آبیاری ومیزان آنها بستگی به نیازهای اکولوژی و ٿیزیولوژیکی محصولات دارد. نیازهای آبیاری را در ٿصول مختلٿ را می توان با اندازه گیری تبخیر و تعرق بلقوه ارتباط دارد تعیین نمود.
آبیاری برای تنظیم دمای سطح خاک و دمای لایه ی هوای بالای آن و برای اجتناب از گرم شدن بیش از اندازه ی ریشه ها و برگ ها استٿاده می شود، آبیاری باید زمانی انجام شود که هوا نسبتا آرام بوده و اغلب در هنگام شب انجام می شود زیرا هوای گرم و حرکت شدید و متلاطم هوا و تشعشع شدید ،اتلاٿ آب را از طریق تبخیر تشدید می نماید.
ثبت دقیق پارامترهای هواشناسی در طی دوره های قبل از آبیاری و همچنین در ٿواصل بین آبیاری ها صورت گیرد.
تاثیر وضع جوی بر روی تاریخ کاشت:
دوره های بحرانی یک نوع گیاه ،توزیع ناحیه ای آن نوع را تعیین می نمیاید. هر یک از گیاهان در کد ژنتیک خود دارای آستانه های تحمل نسبت به مقادیر گرمایی انتهایی و ابتدایی مقدار معینی از رطوبت می باشند. اپتیمم بیولوژیکی بین این مقدار ابتدایی و انتهایی قرار دارد. رژیم حرارتی و رطوبتی خاک ها در طی دوره برداشت محصول و تکامل مراحل اولیه ٿنولوژیکی بر روی قدرت حیاتی گیاه در تمام دوره ی رویشی تاثیر می گذارد.
پژوهش ها تحت شرایط مصنوعی یا طبیعی در مورد پیش بینی رشد و نمو اندام ها ، تحت تاثیر درجات مختلٿ استرس انجام شده توسط عوامل هواشناسی و همچنین اثرات جمعی وضع جوی بر رشد و نمو و قابلیت محصول دهی نباتات و قدرت تولیدی حیوانات متمرکز بوده اند. با در نظر گرٿتن اثر شدید عوامل اقلیمی بر گیاهان و حیوانات انتظار می رود که کشاورزی نوین بتواند ارقام جدید گیاهان و نژادهاای انتخابی حیوانات را به بهترین وجهی که با محیط مطابقت داشته باشند تولید کند.تاثیر بارندگی –وضع دائمی خاک و وجود آٿتها در آن-ارزیابی سال های بارانی و خشک همه تحت تاثیر مستقیم غیر مستقیم اقلیم هستند.
لزوم تنظیم سیستم زراعی با عوامل محیطی هواشناسی کشاورزی و وضع خاک
تحقیقات هواشناسی ،انجام ارزیابی های کیٿی و کمی درباره ی تغییرات اقلیمی مربوط به ٿعالیت های بشر و لذا بررسی و کنترل ٿرآیند تلٿیقی سیستم های اکولوژیکی و کشاورزی در محیط طبیعی بر مبنای علمی و در نتیجه اجتناب از مقادیر و ناهماهنگی های بسیار مضر می باشد. از بین بردن جنگل ها تعادل طبیعت و آب و هوا را از بین می برد.عواقب خشکسالی ،سیلاب،از بین بردن حیوانات،ٿرسایش و غیره از نظر اکولوژیکی کشاورزی ،به طور کلی سبب منتها درجه تسهیل در ایجاد سیستم اگولوژی می گردد. تنوع انواع نژادهای جدید محصولات زراعی و دامی کشت یک نوع محصول سبب وارد آوردن زیان های شدید می گردد.
وجود اینورژنهای(وارونگی دما) درجه حرارت در زمین های پست اهمیت زیادی در توزیع گیاهان در این نوع حوزه ها و نیز پراکنده گی عمومی گیاهان روی دانه ها می باشد که ممکن است در ته گودال ها در زمستان موجب سرمازدگی گردد لذاکاشتن محصولات زراعی مقاوم مؤثر است.
اهمیت وضع جوی و آب و هوایی در تولیدات کشاورزی نوین
یکی از وسائل مهم اٿزایش محصولات کشاورزی ، انطباق تکنولوژی با پارامترهای اقلیمی خاص در نواحی کشت می باشد.دانستن وضع جوی و اقلیمی و تغییرات دوره ای سالانه و چند ساله پدیده های هواشناسی و انحراٿات آنها از مقدار عادی از جمله نیازهای عمده در کشاورزی مدرن است. در هر مرحله از رشد ونمو و توسعه، موجودات زنده تحت تاثیرشرایط محیط قرار می گیرند. وضع جوی بر روی محصولات کشاورزی قبل و بعد از کشت و در دوره ی رشد و نمو و دوره ی رسیدن و زمان برداشت محصول و حتی در مدت انبار کردن تاثیر می نماید. عملیات بعد از عملیات محصول از قبیل خشک کردن بذرهای میوه ها سبزیجات و سایر محصولات کشاورزی انبار شده تحت تاثیر وضع جوی قرار می گیرد.
وضع جوی در تغذیه و رشد و نمو و سلامتی و قدرت باروزی حیوانات و همچنین در توزیع جغراٿیایی آنها مؤثر است. وضع جوی علاوه بر اثر مستقیم بر روی حیوانات به طور غیر مستقیم از طریق علٿ هایی که حیوانات تغذیه می کنند و خاکی که روی آن زیست می کنند بر روی آنها تاثیر دارند. شرایط جوی نه نتها در سیکل یا دوره ی توسعه و رشد ونمو آٿات وبیماری ها اثر دارد بلکه در اقدامات کنترل کننده آنها نیز مؤثرند. بدین ترتیب پراکندگی آٿت کش ها و حشره کش ها بستگی به تشعشع خورشید و بارندگی و باد و… دارد.توزیع منطقه ای و برنامه ریزی و احداث ساختمان هایی که برای حیوانات وگیاهان طرح ریزی شده یا برای ذخیره ی تولیدات کشاورزی در نظر گرٿته شده است بایستی هماهنگی کامل با شرایط اقلیمی داشته باشد .
در پاییزهای خشک بدون باران،هر نوع تاخیر در کاشت گندم متحمل خسارات کمتری در مقایسه با وضع اپتیمم نسبت به خسارتی که احتمالا در پاییزهای سرد و مرطوب به محصول وارد می شود
دارد.کاشت گندم بعد از برداشت محصول ذرت های دیررس هیبرید در پاییزهای تؤام با بارندگی های ٿراوان باعث تنزل قابل ملاحظه ی عملکرد وحتی از بین رٿتن کامل آن خواهد شد.
تعريف هوا واقليم :
تعريف هوا ياوضعيت جوي شرايط موقت وضعيتي كه براي مدتي كوتاه دريك مكان معين غالب ميگرددكه ميانگين اين وضعيت جوي دردراز مدت رايك اقليم مینماید ،طبق تعريف فرهنگ بين المللي هواشناسي تعريف اقليم عبارت است از تغير مجموعه شرايط جوي كه بوسيله كيفيت وتكامل وضع هوامنطقه معيني  مشخص ميگردد . به هرحال اقليم يك منطقه مرتب دستخوش حوادث غير متعرقبه ازقبيل سيل، زلزله،انفجاريا يك جنگ فرسايشي مي باشد.
تعريف عناصر اقليمي: هريك از شرايط جوي كه بتهم حالت فيزيكي وضع جوي ويا اقليم منطقه معين رابراي لحظه بخصوصي يادوره اي اززمان معين مشخص ميكند
فاكتورهاي اقليمي:
اين فاكتورها عبارتند از عرض جغرافياي ، ارتفاع ازسطح دريا ، دوري ونزديكي به اقيانوس اين فاكتورها شرايط فيزيكي هستند كه اقليم يك منطقه راكنترل مي نمايند

اقبانوس آب ودريا:
آب اقيانوس ودرياها تقريبا 70درصد سطح زمين با آب اقيانوسها ودرياها پوشيده شده كه عمق متوسط اقيانوسها 3720متر ميباشد درموقعيت هاي گوناگون تنها بخش اندكي از آب زمين در جو موجود است وآب دريا چه ها وتودها يخي باقي مي ماند تقريبا تمام آب موجود دراقيانوسها ودرياها تاثير عظيمي درزندگي مادارد اقيانوسها ودرياها براي همه انسانها منبعي براي غذا ومكان براي تفريحي
است اقيانوسها ودرياها حتي در زندگي روز مره ساكنان دور ازساحل نيز تاثير فراوان ميگذارد زيرا آب مورد نيازبراي زيستن راتامين ميكند وانرژي عظيم خورشيدي سبب تقويت وجريان جوي زمين وپيدايش آب وهوا ميشود در خودشان ذخيره وسپس آزاد ميكند اين اعمال برخلاف تغيرات شديد دماي روزانه درصحراست بهع اين ترتيب به اهميت نقش اقيانوسها ودرياها درآب وهوا پي برد همچنين اقيانوسها باداشتن كوههاي عظيم بخشي مي تواند يكي ازمنابع تامين آب شرين مورد استفاده قرار گيرد درهرصورت دريا اگر خوب به نحوه مطلوب مورد استفاد قرار نگيرد مي تواند يك دشمن براي بشر وخطري بزرگ محيط زيست باشد زيرا كه اتمسفر واقيانوس كليه فعاليتهاي دريائي راتحت تائير قرار داده وباعث انتشار آلودگي گردد هوا شناسي دريائي به كاربرد علم هواشناسي وانجام خدمات دررابطه باكليه فعاليتهاي دريائي دردريا باشد
فشار:
شعاع متوسط زمين 6371 كيلو متر ميباشد بنابراين درمقايسه بااين فاصله عميقترين اقيانوسها كه بنظر ميرسد ولي آنچه بشر احساس ميكنداين است كه اقيانوسها عميق هستند به عبارتي دسترسي به اعماق اقيانوسها جهت فعاليتهاي دريائي خود يك مسئله است محدود كننده درفعاليتهاي دريائي مياشد براي هر 10متر عمق فشار به اندازه يك اتمسفر افزايش ميبابد يك اتمسفر متوسط فشار جو درسطح دريا ميباشد كه تقريبا برابربا 1000ميلي بار است
دما يا درجه حرارت:
به علت عميق وتاريك بودن اقيانوسها غالبا سرد هستند بطور كلي درعرضهاي پائين ، مياني درجه حرارت در حدود بالاي 1500متري 5درجه سانتي گراد ميباشد ودرزير عمق 4هزار متري دما در كف دريا 5/2درجه سانتي گراد ميرسد درقسمتهاي فوقاني اقيانوسها دما توسط اشتعال افقي تودهاي آب وبوسيله مراحل غيروه ازقبيل تبخير ، جذب ،تشعشع ، تربلانس ( تغير بين دو جبهه كم فشار وپرفشار)
وتبادل گرما تنظيم ميگردد، اين قسمت از اقيانوس بطور گسترده اي توسط امواج بخوبي مخلوط ميگردد عمق لايه اختلاط درارتباط با شدت عمل موج بوده ومعمولا بيشتر از 100متر ميباشد ولي درنواحي فوقاني اين عمق به حدود 150متر افزايش مي يابد بدليل اختلاف اين لايه تقريبا هم دما يا ايزترمال است بين لايه اختلاط آب سرد زيرين رالايه انتقال يا ترموكلاين گويند دراين لايه دما بطور ناگهاني كاهش مي يابد
شوري:
علاوه برعمق وتاريك بودن اقيانوسها معمولا شور هستند ،درهر صورت آب دريا معلول پيچيده اي بوده واجزاء شناخته بسياري رادربر ميگيرد تاكنون بيشتر از 80عنصر درآب دريا شناسائي گرديده است وامكان وجود عناصر ديگر نيز هست هنگامي كه نمك درآب حل ميشود عمل جدا شدن اتفاق مي افتد بنابراين براساس روش مرسوم شوري تشكيل دهنده آب دريا به صورت يوني نشان ميدهند درواقع شوري تشكيل شده از تعدادي كاتيون وآنيونهاي سپس شوري عبارت است از مقدار كل مواد جامد حل شده دريك كيلوگرم از آب دريا به صورت گرم نشان داده ميشود يا به عبارتي ديگر شوري عبارت است از مقدار كل مواد جامد برحسب گرم در يك كيلو گرم درآب دريا
چگالي برحسب گرم يادانسيته:
رابطه مستقيم با فشار دارد هرچه از سطح دريا به پائين رويم فشار بيشتر وچگالي بيشتر ميشود چگالي ازنظر فيزيكي برحسب كيلوگرم بر متر مكعب تعريف ميشود مطالعه شوري ودماي آب درشناسائي يك توده آب خالص كمك ميكند همچنين اين دوپرامتر بافشار درتعيين ميزان چگالي نقش مهمي دارد بدين ترتيب مي توان عمقي كه توده آب در آن به حالت تعادل ميرسد محاسبه نمود چگالي تابع دما وفشار وشوري ميباشد چون آب كمي تراكم پذير ميباشد هنگامي كه آب عميق مورد بررسي قرار بگيرد فشار مورد توجه قراگيرد بدليل ارتباط چگالي وفشار تغيير درچگالي باعث تغيير درحجم
وحجم تغير درفشار وتغيردر دماراسبب ميگردد بشرطي كه آب با محيط اطراف تبادل گرمائي نداشته باشد دراقيانوس شناسي دو نوع دما مورد استفاده قرار ميگيرد 1- دما درمحل وديگري دماي پتانسيل نشان ميدهند دماي پتانسل عبارتند از آگر آبي از عمق بطور بي رويه به سطح سعود يانزول كند كه درآن سطح فشار برابر بافشار استاندارد فشار جو باشد دماي راكه درآن نقطه كسب خواهد كرد دماي پتانسيل ناميده ميشود
تشكيل يخ:
يخ در دريا داراي دو منشاء اصلي ميباشد 1-انجماد خود آب دريا  2- يخهاي حاصل از تشكيل قطعات عظيم يخي كه دراثر شكسته شدن ميباشد غالب يخها دريا ازمنبع اول است ومخازن اصلي كوههاي يخي راتشكيل ميدهد هنگامي كه آب دريا منجمد ميشود ابتدا كريستالهاي خالص سوزني شكل يخ بوجود مي آيد ولي افزايش شوري موجب ذوب شدن آنها ميگردد ودرتشكيل آنها وقفه اي ايجاد ميكند.
تعريف اقليم:
ريشه کلمه آب وهواکه درزبان عربي اقليم گفته مي شودکلمه يوناني کليما (Klima) است که تقريبا درتمام زبانها ازهمين ريشه اقتباس شده است.
درلغت نامه دهخدا اقليم به معني خميدگي ؛ انحنا و انحراف واصطلاحا به معني تمايل وانحراف ناحيه اي اززمين نسبت به آفتاب توضيح داده شده است، درفرهنگ عميد نيز اقليم کلمه ايست يوناني به معني مملکت ،کشور،ناحيه وقطعه اي است ازعالم که ازلحاظ آب و هوا و سايراوضاع و احوال طبيعي ازمنطقه وقطعه ديگرجداشده باشد،پيشينيان کليه خشکي هاي عالم را به هفت قسمت تقسيم نموده وهرقسمت رااقليم ناميده اند. كلمه شهر در زمان فارسي همان اقليم را مي رساند و اصطلاحاتي مانند هفت شهر و هفت اقليم در ادبيات ما متاثر از طبقه بندي اقليمي يونانيها مي باشد.
درحقيقت اقليم حالت متوسط کميت هاي مشخص کننده وضع هواصرف نظرازلحظه وقوع آنهاست وبه عبارت ديگراقليم تابع مکان است ولي به زمان بستگي ندارد. برطبق فرهنگ هواشناسي بين المللي هرگاه ازاقليم يک ناحيه سخن گفته مي شودمنظورمجموعه شرايط جوي درمنطقه است که تغييرشرايط جوي مشخصه هرناحيه همراه با تغييرات زماني، اقليم آن ناحيه راتشکيل مي دهد.
تعاريف بيان شده براي علم اقليم شناسي:
اقليم شناسي علمي است که آب وهواوخصوصيات ديگرجوراموردمطالعه قرارمي دهدوهدف اقليم شناسي کشف وتبيين رفتارطبيعي اتمسفروبهره برداري آن درجهت منافع انسان وشناسايي استعدادها وتوانهاي اقليم هاي مختلف براي زندگي انسان است.
اقليم شناسي علمي است که در جستجوي بيان و شرح طبيعت اقليم و نيز اينکه به چه ترتيب از محلي به محل ديگر عوض گشته و همچنين اينکه چگونه وابسته به فعاليتهاي بشري است، مي‌باشد. اين علم کاملا و بطور پيوسته وابسته به هواشناسي بوده و خود در مورد تغييرات روزانه جوي و نتايج آن بحث مي‌کند.
توضيح اينكه بسياري از رشته‌هاي مطالعاتي مربوط به سياره زمين در سه گروه وسيع و اصلي ميگنجند. اين سه گروه عبارتند از:
ليتوسفر يا قسمت خشکي زمين
هيدروسفر يا قسمت آبي سياره
اتمسفر يا جز گازي زمين
با اينكه در مطالعه و بررسي چگونگي هوا و اقليم لايه گازي شكل زمين پراهميت تر ميباشد ولي نبايد از نظر دور داشت كه گرما و رطوبت بطور پيوسته و هميشه ميان سطوح خشكي و آبي و جو مبادله گشته و تمام آنها اجزاء مکملي را بدست مي‌دهند. مراحل مبادله گرما و رطوبت ميان زمين و جو
در طي مدت زماني طولاني باعث بروز وضعي مي‌گردد که اقليم ناميده مي‌شود. اقليم بيش از فقط يک ميانگين آماري بوده و بايد آنرا مجموعه چگونگي‌هاي جوي درگير با گرما ، رطوبت و حرکت هوا دانست. اقليم فاکتور بسيار مهمي از محيط زيست طبيعي بشر مي‌باشد، زيرا اگرچه معمولا انسان خود را مخلوقي مي‌پندارد که بر روي زمين زندگي مي‌نمايد، ولي او در واقع ، در قعر اقيانوس عميق هوائي هم که کره زمين را دربر گرفته است، قرار دارد.
تاريخچه هواشناسي و اقليم شناسي:
اقليم شناسي را مي‌توان در عين حال علمي قديمي و جديد دانست. قدمت اين علم تا به اندازه کنجکاوي بشر در مورد محيط زيستش مي‌رسد. از سوي ديگر ، تازگي اين علم با پيدايش هواپيما ، راديو و رادار همزمان مي‌گردد. بشر اوليه تا حد زيادي تحت تاثير پديده‌هاي هوا و اقليم قرارداشت. مذاهب خرافاتي که بر پايه شرک و بت پرستي قرار داشتند، به تفسير رازهاي جوي نظير بارش ، باد يا رعد و برق پرداختند.
از زمان باستان تاکنون ، به موازات توسعه علوم ، شناخت هر چه بيشتر هوا و اقليم هم به جلو مي‌رود. فيلسوفان يوناني علاقه زيادي به هواشناسي و اقليم نشان مي‌دادند. در واقع اين دو لغت هر دو ريشه يوناني دارند. تقسيم بندي جهان به پنج منطقه اقليمي ، يعني مناطق سرد و منجمد شمال و جنوب ، مناطق معتدل شمال و جنوب و منطقه گرم (مناطق اقليمي جهان) ، به پارومنيدس (‌Parmenides) يوناني نسبت داده مي‌شود که در پنج قرن پيش از ميلاد مسيح مي‌زيسته است. زماني که مشاهده و حدس و گمان و خرافات در توسعه و پيشرفت هواشناسي و اقليم شناسي نقش بازي مي‌نمودند، تا به آغاز قرن هفدهم طول کشيد. در اين هنگام اختراع ادوات هواشناسي و ثبت ديدباني‌ها به ياري اين علوم آمده و توضيحات دقيق‌تر اقليمي را در دسترس قرار داده و آناليز علمي پديده‌هاي هوا را ممکن ساختند.
لزوم استفاده از علم اقليم شناسي:
در طرحهاي آبي برخي از سازه ها بر اساس معيارهاي هوا شناسي و برخي ديگر بر مبناي معيارهاي اقليم شناسي طراحي ميشوند. مثلاً احداث يك سد مخزني براي ذخيره آب را در نظر بگيريد. حجم مخزن بايد طوري باشد كه رواناب سالانه را در خود جاي دهد. بنابراين طراحي آن بايد بر اساس مقدار آبي باشد كه معمولاً هر سال در رودخانه جاري ميشود. لذا اين حجم بر اساس يك معيار آب و هوايي يا اقليمي تعيين مي گردد. گرچه حجم آب سالانه ميتواند متغير باشد اما آنچه در طراحي حجم مخزن مهم است متوسط مقدار آبي است كه در درازمدت در عمر اقتصادي سد ميتوان در هر سال انتظار آن را داشت.
اما مثلاً طراحي سرريز اضطراري سد بايد بر اساسحداكثر دبي هاي لحظه اي كه در اثر ريزش بارانهاي شديد اتفاق مي افتد صورت گيرد. بنابراين؛ معيار طراحي براي سرريز ؛ بارشهايي است كه ممكن است به دليل وضعيت هوا در يك زمان خاص اتفاق افتد. چنين باراني را نميتوان يك عنصر اقليمي دانست بلكه يك پارامتر هواشناسي مي باشد. از اين جهت يك نفر متخضض هيدرولوژي هم بايد از وضعيت هواشناسي منطقه و هم تا اندازه اي از وضعيت اقليمي آن منطقه اطلاعات داشته باشد.
با توجه به تعاريف و مثالهاي ذكر شده ميتوان تفاوتهايي را بين اقليم شناسي و هوا شناسي قائل شد.
تفاوتهاي اقليم شناسي و هواشناسي:
هواشناسي، هوا ولي اقليم شناسي ،آب وهواراشناسايي و تبيين مي کند.
هواشناسي وضعيت جوي رابطورعام و براي يک لحظه بررسي مي کنداما اقليم شناسي تيپ هواي غالب يک مکان رادردوره طولاني مطالعه وتفاوت هاي آب وهوايي مکانها را کشف مي کند.
هدف هواشناسي شناخت عام ومطلق اتمسفروتغييرات آن است ولي دراقليم شناسي سعي مي شود با شناخت آب وهواي هرمنطقه تاثيرآب وهوايي آن برروي فعاليتهاي انساني مشخص شود.
هواشناسي وضعيت هوارادرکوتاه مدت پيش بيني مي کنداما اقليم شناسي براساس عوامل بوجودآورنده آب وهواپديدآمدن آب وهواي خاصي رادرمکاني خاص باتوجه به تاثيرآن درزندگي انسانهاپيش بيني ميکند.
ابزارشناسايي وتوجيه هواشناسي اصول وقوانين ومدلهاي فيزيکي وديناميکي است اما ابزاراقليم شناسي علاوه براصول علم هواشناسي اصول ومفاهيم جغرافيايي نيز است.
طبقه بندي اقليمي:
منطقه‌اي از سطح زمين که اثرات ترکيب شده فاکتورهاي اقليمي بر آن ، موجب برقراري شرايط اقليمي نسبتا همگني مي‌گردند، يعني يک نوع اقليم ، اصطلاحا منطقه اقليمي ناميده مي‌شود.
بطور كلي يك سيستم طبقه بندي اقليمي ؛ مجموعه قواعدي است كه به كار گرفتن آنها مناطقي را كه از نقطه نظرهايي شباهت دارند و داراي ويژگيهاي مشتركي هستند را از ديگر مناطق مجزا مي كند و در يك طبقه قرار مي دهد. در طبقه بندي اقليمي دو مسئله را بايد مد نظر داشت:
تعيين معيارهاي لازم جهت طبقه بندي
تعيين مرز بين دو گروه يا دو ناحيه آب و هوايي
اولين طبقه بندي اقليمي توسط يونانيان انجام شده كه با استفاده از مدارهاي مهم از قبيل استوا ؛ راس السرطان و مدار قطبي كه كره زمين را به سه منطقه آب و هوايي يعني استوايي ؛ معتدله و قطبي تقسيم نمودند. جغرافيدانان اسلامي به پيروي از دانشمندان يوناني اقليم جهان آن روزگار را به هفت اقليم تقسيم بندي نمودند. از ميان علماي اسلامي ميتوان ابن خلدون را نام برد كه در اين زمينه بيشتر از
ديگران تحقيق و مطالعه نموده است. همچنين مقدسي در كتاب « احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم» ؛ هفت اقليم نيمكره شمالي را به تفضيل شرح داده است.
ضرايب و فرمولهاي اقليمي:
فرمولهاي اقليمي توابعي هستند كه در آنها دو يا چند عنصر اقليمي بكار رفته و بر حسب مقادير عددي كه براي يك منطقه بدست مي آيد نوع آب و هواي آن منطقه مشخص مي شود.
مقادير بدست آمده را ضرايب اقليمي گويند. در جدول صفحه بعد نام محققان و هدف و اساس تقسيم بندي آنها آورده شده است:
ضريب خشكي دومارتن (De Martonne):
در اين تحقيق به شرح فرمول ضريب خشكي دومارتن مي پردازيم:
دومارتن معتقداست که مقدارتبخير با ميانگين درجه حرارت سالانه متناسب است و بااستفاده ازمحاسبه ضريب خشکي که ازرابطه (I = P / (T+10 محاسبه مي شود مي توان اقليمهاي مختلف رامشخص نمود. لازم به ذکراست که اين روش مورداستقبال دانشمندان جغرافي قرارگرفت ولي زيست شناسان استقبال چنداني از آن نکردند.
I = P /(T+10)
I = ضـــريب خـشکي
P= بارندگي سالانه(mm)
T= دماي سالانه (C)
بر اساس فرمول دومارتن 6 نوع آب و هوا به شرح زير طبقه بندي شده اند:
براي آنكه تصويري ار چگونگي تغييرات ضريب خشكي دومارتن در ايران در ذهن داشته باشيد بر اساس داده هاي موجود ضرايب خشكي شهرهايي مانند بندرانزلي ؛ رامسر؛ سنندج و آبادان به ترتيب 68(خيلي مرطوب) ؛ 30 (مرطوب)؛ 20 (مديترانه اي) و 5 (خشك) بدست مي آيند.
و يا باتوجه به اينکه بارندگي سالانه شهربوشهر 1/269 ميلي مترومتوسط دماي سالانه آن 5/24 درجه سانتيگراداست،ضريب خشکي شهربوشهر 8/7 است بنابراين اقليم بوشهرخشک مي باشد.
I=269.1/(24.5+10)=7.8
اگر دماي متوسط هوا در يك منطقه بسيار سرد مثلا 10- درجه سلسيوس باشد ضريب خشكي دومارتن بسمت بينهايت ميل ميكند كه نشان دهنده يك منطقه بسيار مرطوب است حال آنكه ممكن است آن منطقه چنين شرايطي نداشته باشد. بنابراين همانند ساير فرمولها بر روش دومارتن نيز

فایل : 20 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...