مقاله فارسی در مورد پیشینه علم

مقاله فارسی در مورد پیشینه علم

پیشینه علمی
در تاریخ علم سه دوره مشخص وجود داشته است نخست دوره هزار ساله یونانها دوم دوره پانصد ساله مسلمانان و سوم دوره تجدید علمی اروپاست که از حدود 1500 میلادی آغاز شده است . دوره اول از 600 سال پیش از میلاد مسیح آغاز می شود و تا حدود 400 میلادی داشته است. مکان پیشرفت های علمی در این دوره یونان و مصر و دانشمندان بزرگ آن
فیثا غورس ، افلاطون ، ارسطو و اقلیس و ارشمیدس است در این دوره پایه های ریاضی و منطق بوجود آمد . مطالعه بر طبیعت مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته دوره دوم بعد از 800 میلادی حدود قرن دوم هجری با تاسیس یغداد و بیت الحکمه بوجود آمد و مدت حدود پنج قرن ادامه یافت .
بعد از پیروزی های قتیه بن مسلم باهلی دامنه سیطره اسلام بر سراسر سرزمین ایران از مرزهای شرقی عراق تا دامنه رود سند و فوغان در شرق گسترش یافت و سپس تا ماوراء النهر و نواحی شمالی آن تا سرزمین ترکان قراخانی در ترکمنستان چین که خود در حوزه رودخانه تاریم و دریاچه بالخاش واقع است کشیده شد این ناحیه نخستین موطین ترکان غز بود سپس از ایشان در
جانب غرب شمال ترکمنستان ) نخست زیستگاه ترکان قبیاق و سپس ترکان نزد قرار داشت و زیستگاه آنها شمال دریای سیاه و جزیره قرم کریمه بود پس از آنان ترکان بلغاری در جنوب حوزه رود طونه درن سکنی داشتند در سمت شمال آنان ترکان بچکاء شناق بردند سپس ترکان ایغور بودند که در بعضی از متون عربی او یرانقه خوانند شده اند اقوام غز و ایفور به ترتیب در پی هم قرار داشتند تا به مغولان می رسیدند چه زیست گاه مغولان از حوضه ی رودخانه تاریم دریاچه بالکاش (بالخاش)شرع می شود و تا صحرای قومی گپی . مغولستان امتداد یافت و از جانب شرق به دیوار چین سر می کشید سپس چنگیز خان توانست از این دیوار بگذرد و با چنینیان به نبرد بپردازد در شرق سرزمین مغولان اقوام چینی ساکنند که از نژادی دیگرند و تا اقیانوس آرام پراکنده اند اقوام ایرانیانند که نزد عربها به (فرس) مشهورند . از دیر باز تاریخی مفصل داشته اند ایشان تقرین تا رودخانه مرغان پراکنده بودند این رودخانه که مرو یا مرو الروز نیز نامیده می شود در جنوب رود جیحون از شمال به جنوب کشیده شده و به سمت شرق انحنا می پذیرد .
فصل اول
در بخش در این مدت پیشرفت های علمی به وسیله دانشمندان مسلمان صورت گرفت . آنها توانستند آثار گذشتگان را جمع آوری کنند مبنای مطالعات خودقرار دهند و بر اساس آنها رشته های جدیدی از علم وجود آورند و آن را گسترش دهند . بزرگان علم در این دوره خوارزمی ، فارابی بیرونی ، ابن سینا و عمر خیام و خواجه نصیر طوسی و خاتم آنها غیاث الدین جمشید کاشانی است . دوره ی سوم دوره تجدید حیات علمی و ادبی اوپاست که از حدود 5 قرن پیش آغاز شد . دانشمندان بزرگ و آنها گراین دوره در کارت ، گالیله و نیوتون بودند . در دوره ی اخیر علوم تجربی و ریاضی و صنعت در یکدیگر اثر کردند و آگاهی و توانایی انسان را به حد امروزی رساندند . در این نوشته موضوع بحث ما ، بررسی دوره ی دوم پیشرفت علم است در این نشان دادند و با تکیه بر فرهنگ گذشته خود ، توانستندعلوم و فنون جدید را فراگیرند و آن را گسترش دهند.
اسلام در قرن اول هجری
در سال 610 میلادی حضرت محمد (ص) در مکه به پیامبری بر گزیده شده و مردم را به دین اسلام فرا خواند . آن حضرت مدت سه سال پنهانی مردم را به یکتا پرستی و دین اسلام دعوت کرد تا آن که نوبت دعوت آشکار رسید. ابتدا به تبلیغ خویشان و قبیله خود ، قریش پرداخت ولی با مخالفت بعضی از آنها روبرو شد ، به طوری که مردم مکه به تحریک آنها با حضرت محمد (ص) به مقابله برخاست ؛ اما رسول خدا از تبلیغ باز ایستاد و مردمی راکه در مراسم حج ، شرکت می کردند به پرستشی خدای یگانه می خواند . در این دعوتها گروهی از مردم یثرب مسلمان شدید و با پیامیر اسلام بیعت کردند و پس از باز گشت به یثرب به معرفی اسلام پرداختند در سال 621 میلادی به برابر سال سیزده هم بعثت ، حضرت پیامیر با جمعی از یاران خود (مهاجرین ) از مکه به مدینه هجرت کرد.
طبقه بندی علوم در فرهنگ اسلامی
هدف از تنظیم این قسمت آن است که بدانیم در فرهنگ و تندن اسلامی به کدامیک از رشته های علمی توجه بیشتری شد و بطور کلی علوم اسلامی شامل چه بخشهایی بود – برای مطالعه و تحقیق در این زمینه مدارک مستند و فراوانی موجود است از
جمله این مدارک ، مقدمه های جامعی است که در بسیاری از کتابهای معتبر علمی اسلامی در دست است و علاوه بر این مقدمه بعضی از کتابهای مستقلی در این باره ، از فیلسوفان و دانشمندان بزرگ ، باقی مانده است. در مقدمه بعضی از کتابهای علمی مولف پس از حمد و ثنای یزدان و سپاس از منعم ، به معرفی کلی علوم پرداخته است و از آن پس ، درباره موضوع کتاب و ارتباط آن با کل معارف موجود و نیز بخشها و تقسیمات آن، مطالبی نوشته است . هدف از نگارش کتاب و بهره و فضیلتی که خواننده نصیب می برد را ، مشخص می کند . از این راه می توان به علوم اسلامی و تقسیم بندی آن آشنا شد. از نمونه کتابهائی که بطور کامل به معرفی علوم و طبقه بندی آنها پرداخته شده است کتاب «احصاء العلوم) نوشته «ابونصر محمد بن محمد فارابی » است که به نقل مختصر آن می پردازیم.
فصل دوم
طبقه بندی فارابی
فارابی همه ی علوم رایج را به پنج بخش تقسیم و هر بخش را در یک فصل از کتاب احصاء العلوم به صورت زیر معرفی کرده است.
1- هفته اول : علم و زبان و بخشهای آن
2- فصل 2 علم منطق و بخشهای آن
3- فصل 3 علوم تعلیمی {ریاضیات}
4- فصل 4 علوم طبیعی و بخش های آن و علو الهی و بخش های آن
5- فصل 5 علوم مدنی و بخشهای آن علم فقه و علم کلام.
مطالب این کتاب از آن جهت سودمند است که چون آدمی بخواهد این علم را فراگیرد. و در آن به پژوهش بپردازد، بداند که به چه کار اقدام کند ، در چه چیز به پژوهش بپردازد ، او را از این پژوهش چه سودی حاصل می شود، به چه سرمایه می رسد . و از چه فضیلتی بهره ور خواهد شد . دانستن این مقدمات کسب می شود که انسان برای آموختن هردانش با آگاهی و دور اندیشی گام بردارد و نه از سرغفلت و بی خبری . انسان به مدد این کتاب می تواند میان علوم به مقایسه بپردازد تا بداند کدام برتر است و کدام سودمند ، کدام سست بنیان تر و بی اساس تر و کم مایه تر .» با توجه به موضوع این کتاب به معرفی بیشتر «علوم طبیعی» می پردازیم.
الف – علوم تعلیمی (ریاضیات)
این علوم به هفت بخش بزرگ به صورت زیر تقسیم می شود:
1- علم عدد 2- علوم هندسه 3- علم مناظر 4- علم نجوم 5- علم موسیقی 6- علم اثقال 7- علم حیل . شرح هر یک از این علوم چنین است:
1- علم عدد، شامل علم عدد نظری و علم عدد عملی است . علم عدد نظری از خواص اعداد مانند زوج و فرد بدون ، تساوی ، تناسب و روابط آنها بحث می کند. علم عدد عملی همان علمی است که توان مردم در دادوست به کار می برند.
2- علم هندسه ، نیز شامل نظری و عملی است ، علم هندسه ی نظری به طور کلی درباره ی خطوط و سطوح اجسام به طور مطلق و کلی بحث می کند. علم هندسه عملی از اندازه گیری هایی که افرادی چون نجار و بنا و مسالح ب با آنها سروکار دارند. بحث می کنند.
3- علم مناظر علم برسی اندازه و فاصله اجسام و جلوگیری از خطاهای چشم است و نیز چشم و ابزارهای نوری که می توانندسبب رویت شوند در این علم مورد بحث قرار می گیرد.
4- علم نجوم شامل علوم احکام نجوم و علم تعلیمی است . علم احکام نجوم ، مطالعه و شناسایی حوادث گذشته و حال و آینده است . از روی حرکت کواکب ، علم نجوم تعلیمی درباره ی اندازه و فاصله و حرکات زمین و اجرام فلکی بخث می کند.
5- علم موسیقی ، شامل علم موسیقی عملی و علم موسیقی نظری است. در علم موسیقی عملی توانایها و مهارت در ایجاد اصوات و الحان موسیقی بر کمک آلات موسیقی مورد بحث است که در صورتی که در علم موسیقی نظری ، موضوع بحث تجزیه و ترکیب اصوات موسیقی و انواع گامها و فواصل ها است.
6- علم انتقال – این علم درباره ی وزن اندازه گیری آن، جابجا کردن اجسام سنگین و آلاتی که برای حرکت آنها بکار می رود «جراثقال» گفتگو می کند.
7- علم حیل – این علم را می توان مهندس مکانیک (سیالات و طراحی جامدات) جدید دانست و در آن از ساختن آلات نجومی آینه ها ، آلات موسیقی انواع اسلحه و معماری بحث و گفتگو می شود .
ب- علوم طبیعی
این دسته از علوم درباره مواد ، اجسام طبیعی و مشخصات عمومی و اختصاصی آنها بحث می کند و به هشت بخش تقسیم می شود: 1- سماع طبیعی 2- السماء و العالم 3- کون و فساد 4- آثار علوم 5- علم معادن 6- علم نبات 7- علم حیوان 8- علم نفس – شرح هر یک ازاین علوم عبارت است از :
1- سماع طبیعی . این علم خواص عمومی اجسام طبیعی را مورد بحث قرار می دهد.
در آن طبیعت ، ماده ، خلاء ، زمان، مکان ، حرکت ، عامل حرک، سکون و تغییرات اجسام بررسی می شود.
2- السماء و العالم این علم در موضوع آسمان و زمین است و در آن ابتدا از اجسام مرکب را تعدادشان بحث می شود تا مشخص می گردد که عالم از چه موادی ساخته شده است.
سپس عناصر سازنده هر بار از اجسام مرکب را بررسی می کنند تا آنکه به ساختمان جهان و آنچه در نجوم بحث می شود برسد. 3- کون و فساد – منظور از عالم کون و فساد ، جهانی است که از عناصری تشکیل شده است که به وجود می آیند و کامل می شوند . این عالم در برابر عالم بالا قرار می گیرد که تغییر و تبدیل نمی پذیرد .
موضوع بخش کون و فساد بررسی تغییرات فیزیکی و شیمیایی مواد است .
4- آثار علوی – موضوع این بخش از علوم طبیعی جو و پدیده های مربوط به آن است در این قسمت از گرما ، باد ابوه صا عقه و رعد و برق بحث می شد. 5- علم معادن علم معادن انواع سنگها و خاکهای معدنی و مشخصات و چگونگی استخراج آنها بحث می شد 6- علم نبات- موضوع این علم گیاهان ، چگونگی کاشت ، داشت و برداشت از آنهاست 7-
علم حیوان – معرفت بر احوال اجسام متحرک به حرکت ارادی را علم گویند . در این علم از انواع حیوانات ، چگونگی تولید مثل، خوراک – زندگی و مدت عمر آنجا بحث می شود
8- علم نفس – معرفت احوال نفس ناطقه انسانی چگونه تدبیر و تصرف او در بدن و غیر بدن و آنرا علم نفس خوانند هشت بخش بالا قسمتهای اصلی علوم طبیعی بود.
2- طبقه بندی ابن خلدون ابن خلدون جامعه شناسی و متفکر بزرگی اسلام برای علومی که در جهان اسلام و بررسی می شوند طبقه بندی دیگری دارد. او این را به دو دسته کلی زیر تقسیم می کند.
1- علوم فلسفی و عقلی 2- علوم نقلی و وضعی
1- علوم عقلی و فلسفی آن دسته از دانشهاست که انسان می تواند بر حسب طبیعت اندیشه خوب آنها پی ببرد و به یاری فرد بشری خویش به موضوعات و مسائل و اقساط بر اهین و انواع تعلیم آنها رهبری شود . این علوم شامل بخشهای زیر است :الف- منطق ب- علوم طبیعی (پزشکی کشاورزی) ج- علوم ما بعد الطبیعی یا الاهیات (علم ساحری و طلسمات ) علم اسرار (حروف ، علم کیمیا) (علوم مقادیر یا تعالیم (علم هندسه ، علم حساب علم موسیقی ، عم نجوم و احکام نجوم) . 2- علوم
نقلی و رضعی که کلیه آنها هستند به خبراز و عقل را در آنها مجالی نیست .
این علوم شامل بحث های زیر است:
الف علم قرآن و تفسیر و قرآئت آن ب- علم حدیث و علم رجال ج-علم کلام د- علم فقه هـ- علم تصوف و- علم زبان عربی (لغت ، نحو ، بیان و ادب) باید توجه داشت که آموزشی علوم در دوره اسلامی تخصصی نبود و هر کس می توانست در چندین رشته به مقام استادی برسد و از سوی دیگر هر رشته علمی ، در رابطه با کل معارف بشری آموخته می شد. این آموزش همه جانبه و متعاول سبب می شد که دانش آموزختگان بتوانند از کل آموخته های خود برای تفسیر و تبیین پدیده های طبیعی و اجتماعی بهره گیرند و عملا به عنوان حکیم یا عالم در زندگی روزانه مردم افراد خود ، موثر باشند .
پزشکی
علم پزشکی از سه منبع مهم به دنیای اسلام راه یافت این سه منبع عبارت بودند از :
پزشکی ایرانی ، پزشکی یونانی ، پزشکی هندی.
پزشکی ایرانی از زمان ساسانیان در مدرسه ی طب گندی شاپور و بیمارستان آن رشد . معروفیت یافت زمانی که دولت عباسیان در بغداد مستقر شد توجه
آنها به پزشکان گند نیشابوربیشتر شد نخستین پزشکی که منصور خلیفه عباس به درباره خوددعوت کرد بود جیس بن بختیشوع رئیس بیمارستان گند نیشابور بود او پس از ورود به بغداد به معالجه خلیفه دست زد و پس از بهبودی وی مدتی در دستگاه خلافت ماند و به تالیف و ترجمه ی کتابهای طبی از پهلوی به زبان عربی دست زد و از این راه تجربه های پزشکی ایرانی را وارد زبان عربی کرد پس از جورجیس پسر او و بعدا نوادگانش در دربار عباسیان خدمت کردند و تا حدود قرن چهارم هجری امور پزشکی بغداد را در اختیار داشتند پزشکی یونانی با ظهور بقراط (460- 370 هـ . ق ) تکمیل و تدوین شد . او پزشکی را از فرافات پیراست و بر اساس تجربه های علمی قرار داد .
روشهایی که سقراط در معالجه بیماران به کار می برد در مدرسه ی اسکندریه مصر آموزش داده می شد جالینوس (121 – 201 م ) پزشک معروف به شرح نوشته های بقراط و جالینوس به زبانهای عربی ترجمه شد و اطلاعات آنها در اختیار مسلمانان قرار گرفت . حنین ابن اسحاق ثابت بن قره از مترجمان کتاب های طبی یونانی بودند . و هنرمندان باپزشکی یونانی و ایرانی پزشکی هندی هم در کشورهای مسلمان مورد توجه قرار گرفتند و
پزشکان هندی با استفاده از انواع داروهای گیاهی که در هندشناخته شده بود به مداوای بیماران پرداختند ایرانیان با استفاده از منابعی که در اختیار مسلمانان قرار گرفت به تحقیق در آنها پرداختند و در اندک زمانی به تجربه های جدیدی دست زدند و در فن پزشکی مهارت یافتند به طوری که از آغاز قرنی سوم هجری خود به تالیف دست زدند.
نخستین پزشکی که در تمدن اسلامی کتاب طبی نوشت علی بن بنی طبری از مردم طبرستان (اما زندران) بودکتاب معتبر وی به نام فردوسی الحکمه است توجه مسلمانان به علم پزشکی و رعایت پزشکی بسیار بود جمله معروف سرآمد دانشها دانش تن و دانش دین است . معرف اهمیت دانش پزشکی است پزشکان همچون عالمان دین عزت و احترام بودند پزشکان خیرمسلمان نیز از احترام خاصی برخوردار بودند بسیاری از پزشکان مسلمان علاوه بر پزشکی علم طبیعی و ریاضی و نجوم می دانستند و بالاتر از همه حکیمی بودند.
که نه تنها بدن بیمار را معالجه می کردند بلکه به مداوای روان بیمار هم می پرداختند و آرامش بخش او می شدند. دومین پزشک بزرگ ایران که با تالیف دست زد محمد پسر زکریا از اهالی ری بود . کتاب معتبر او در طلب کتاب الحاوی است .این
کتاب درسی مجلد است و دایره المعارفی از دانش پزشکی تا آغاز قرن چهارم هجری است .
نخسیتن کتابی که در موضوع علم طب در سال 1469 م ، چاپ و منتشر شد. شرح کتاب جدید المنصوری بود . اصل این کتاب را زکریای رازی نوشته و شرح بر آن تالیف گراف فراری داگرادو است . کتاب قانون ابن سینا در سال 1473 م ، در میلان – ایتالیا چاپ شد و تا سال 1500 م ، 15 بار در اروپابه چاپ رسید. در حالی که کتاب جالینوس فقط دوبار چاپ شد. در صد سال بعد چاپ قانون ابن سینابه بیست بار رسید و تا نیمه ی دوم قرن 17 م ، همچنان مکرر چاپ می شد . به ترتیب کتاب ابن سینا در طول تاریخ بشریت ، بیش از هر کتاب دیگر مطالعه و تدریس شده است . در این کتاب ابن سینا حداقل تاثیر 760 داو را ارائه می دهد که تماما جز و منابع علوم گیاهشناسی و داروشناسی اروپا شدند نامهای بسیاری از این گیاهان هم در اروپا رواج یافت مانند «زعفران، عنبر ، چوب صندلی ، سنا ، کافور ، حشیش، پزشکان ایرانی برای نخستین بار بعنی از بیماری ها را شرح دادند .
مثلا ابن نفیس از گردش خون سخن گفته است. علمی ابن عباس مجوسی اهوازی طبیعت عضدالدوله دیلمی ، گردش خون و رگهای موئین را شرح داده است.
ترجمه کتاب مجوسی (کامل الصناعه) به مدت 5 قرن کتاب درسی مدارس اروپا بود. در بخش پزشکی ایرانیان از تجربه فراوان برخوردار بودند .
بیمارستان گند یشاپور نمونه ای از جایگاه نگهداری و معالجه بیماران بود . که مورد استقبال شهرهای مختلف سرزمین های اسلامی قرار گرفته ودر همان قرن اول هجری به سبک گندیشاپور بیمارستان هایی در مصر عراق ، شام ، مغرب اندلس و جزیره العرب ساخته شد. ایرانیان در ری ، اصفهان ، شیراز ، نیشابور ، تبریز ، خوارزم و زرنج بیمارستان هایی مشابه بیمارستان گند یشاپور ساختند در این بیمارستان ها علاوه بر معالجه و نگهداری بیماران به آموزش پزشکی نیز می پرداختند در کتاب الحکما آمده است. که :
ابوبکر محمد بن زکریای رازی مسلمان دانشمند و ادیب و پزشک بیمارستان نخست رئیس بیمارستان ری و پس از آن رئیس بیمارستان بغداد شد در کتاب السمالک و الممالک ، اصطخری نوشته است: (( عمر و لیث صفار در ز رنج بازار عمر و را ساخت و آن را بر مسجد جامع و بیمارستان و مسجد الحرام وقف کرد.
در آمد این بازار روزانه بالغ بر هزار در هم بود شهر زرنج مرکز سیستان و بازارهایش در
نهایت آبادانی بوده است ابن بیطار در کتاب مفردات آورده:
(( عیسی بن ماسه گفت : مادر بیمارستان مرو مشغول به کار بودیم و برای بیماران از اسفند استفاده می کردیم ابوعلی سینا پزشک است که طب اسلامی را به نقطه اوج خود رساند و پس از او کسی نتوانست در دنیای اسلامی به تجزیه ها و ابتکارات کاملتر دست بزند . ابن سینا مولف کتاب قانون در طب است.
ابن سینا مسائل پزشکی را باید فلسفی خود نظم و ترتیب منطقی بخشید و در سترین اطلاعات ونظریه های پزشکی از اسلام و دوره ی اسلامی را همراه نظرات و عقاید خود با نظم کامل در کتاب قانون تالیف کرده. بر این کتاب . که کامل ترین کتاب شناخته شده در طب علامه قطب الدین شیرازی ، شرمی در هفت مجله نوشته است. کتاب قانون جزو نخستین کتاب هایی است که ترجمه و در قرن شانزدهم میلادی به زبان لاتین چاپ و منشر شد و تا قرن هفدهم در مدارس طب اروپا تدریس می شد.
اختر شناسی خواجه نصیر الملک
توجه جهان بیرون که از زمینی و شناسایی و ستارگان و حرکات آنها و اثری که تصور می شود بر امور روزانه مردم دارند در فرهنگ و تمدن ها پیش از اسلام مقام ویژه ای داشت در قرن دوم
هجری که مسلمانان از نظر سیاسی و دوره ی سازندگی جای پیشروی نظامی را گرفت از این زمان بود که مسلمانان با بهره گیری از امنیت و ثروت موجود به ساختنی پرداختند و انواع اطلاعات هنرها دانش ها و مهارت های مردم شهرهای حکومت پنهاور اسلامی را به کار گرفتند و با مسافتی شهر بغداد و استقرار بغداد را تاسیس کردند . نحوه ی مدیریت بر یک جامعه دانشمند و جلب و جذب و تشویق به همکاری و تساهل نسبت به اعتقادات شخصی آنها سبب شد که دانشمند یهودی مسیحی هند و زرتشتی و مسلمان در این مجمع علمی گرد آیند و هر یک به انتقال مواریث فکری و دانش و مهارت های قومی خود به یکدیگر بپردازند. بیش اصیل اسلامی که احترام به علم و عالم و علم آموزی یکی از پایه های آن است مایه آن شد که فرهنگ جدید و پویایی سازمان باید فرهنگی که از فرهنگ عنی ایران ، هندی ، سریانی و یونانی به پایه قرآن و سنت مایه گرفته اما پیسروتر و سازنده تر از آنها بود . مسلمانان با ترجمه ی کتاب های زیج شهریاری مجلسی ، سند هند به عربی علم نجومی را وارد دنیا اسلامی کردند. و به تکمیل آن پرداختند زیج شهریاری کتابی است در نجوم که در زمان ساسانیان (انوشیروان) در ایران به زبان پهلوی نوشته شده
بود و آن را در ابولحسن علی بن زیاد تعمیمی به عربی ترجمه کرد.
سند هند، تالیف براهما گوپنا اختر شناس هندی بود که آن را محمد فرازی از زبان سانسکریت به عربی در آورد مجسطی نوشته ای بود که بطلمیوس آن را در قرن دوم قبل از میلادی در اسکندریه تالیف کرده بود.
این کتاب را حجاج بن یوسف مطر به زبان عربی برگرداند. ترجمه این کتاب ها و شرح و نقد هایی که بر آنها نوشتند پایه اصلی مطالعات اختر شناسی دانشمندان و منجمان در فرهنگ اسلامی شد. به طوری که اختر شناسان مسلمان توانستند به اختراعات واکتشافات تاره دست یابند و بسیار بیشتر از آنچه اقتباس و دریافت کرده بودند تولید کردند انتشار دادند و تحولی در این علم به وجود آوردند ابواسحق ابراهیم بن حبیب قراری اختر شناس ایرانی در سال 161 هجری نخستین دانشمند بود که در جان اسلام اسطرلال ساخت و کتاب هایی چون کتاب القصیده علوم النجوم و کتاب العمل بالا سطرلاب را نوشت ابومعثر بلخی درباره ی علت جزر و مد فرضیه نجومی ارائه داد و برادران موسی خوارزمی (بشنو موسی ) پسران موسی .
شاکر خراسان ریاضی و آنان و اختر شناسان ایرانی که از بزرگ ترین دانشمندان علم نجوم د عصر مامون بودند به تشویق مترجمان و تالیف کتابه های ریاضی و نجومی پرداختند و به همراه دانشمندان دیگر به اندازه گیری قطر و محاسبه ی محیط زمین اقدام کردند. از جمله کتابهایی که این برادران نوشته اند کتاب الحیل کتاب الشکل مدور المسقلیل و کتاب حرکه الفلک الا ولی و ….. است . عبدالملک صوفی با تالیف کتاب گران قدر صور الکواکب در قرن 4 هجری شماره نام صورت های فلکی و ستارگان را ضبط و ثبت کرد و تصویر آنها را با هنرمندی نشان داد ابوسعل کونی سرپرست رصدخانه ای در بغداد شد و به تشویق او ابوحمید صاغانی اخترشناسی ایرانی و سایل آن رصدخانه را ساخت و به کاربرد ابوسعید منجری (سیستانی) در قرن چهارم به ساختنی اسطره به دست زد و عقیده داشت که زمینی متحرک اس و به دور خورشیدی می گردد او پنج قرن پیش از کپرنیک اندیشه خورشید مرکزی را بیان کرده بود کتاب اسطلاب برهان الکفایه تحویل منی الموالیه الدلائل فی احکام نجوم و کتاب جامع شاهی از تالیفات ابوسعید است ابوالوفاء بوزجانی از مردم تربت جام خراسان و متوفی به 376 با تفسیر کتابهای ابرخس خود رزمی و دیوفطس و تالیف کتاب
های الحساب الکامل و زیج الواضع و جمع آوری و تکمیل آلات ادوات نجومی به پیشرفت این علم کمک بسیار کرد ابوریحان بیرونی اختر شناسی اسلامی را به کمال رساندند او نظرات تازه ای درباره بسیاری از مسائل طبیعی و نجومی اعلام کرد از جمله بر اساس عقیده بیرونی نقطه اوج خورشید بر خلاف نظر یونانیان ثابت نیست و متحرک است بیرونی قطر زمینی را با استفاده از رسد های نجومی اندازه گرفت او با تالیف کتاب تحدید نهایات الاماکی به نوشتی چگونگی اندازه گیری فاصله میان شهرها پرداخت و خود عملا به این کار دست زد ابن سینا رسد خانه اصفهان را ساخت و با آن عبور ستاره زهره را از مقابل خورشید مشاهده کرد در نیمه دووم قرن پنجم هجری ابواسحاق ابراهیم بن یحیی معروف به زرقالی حرکت نقطه ی اوج خورشید را نسبت به توابت بیان کرد. زرقالی با کمک جمعی از دانشمندان معاصر خود به تالیف «زیح طلیطلی » پرداخت این زیح قرن ها مورد استفاده اختر شناسان غربی بود.
گوستا و لوبون درباره ای او می نویسد او تقدیم سالیانه دو نقطه اعتدال را پنجاه ثانیه معلوم داشته بود. که تقریبا با تحقیقات امروز ما مطابق است او آلاتی را که در هئیت به کار می برد شخصا می ساخت و نیز ساع هایی را اختراع
کرد که فوق العاده مورد استفاده هموطنانش در طلیطله واقع شد. در قرن ششم و هفتم هجری اختر شناسایی چون جابر ای افلع بن با جه ابن الطفیل و بتروحی در اسپانیا ظهور کردند که با هئیت بطلمیوس به مخالف برخاستند و درباره ی حرکت سیارات طولهای جغرافیایی و مسائل نجومی نظرات تاره ای اظهار کردند.
خواجه تصیر الدین طوسی موسس رصد خانه مراغه و زیج ایلخانی شد. در اثر کوشش او گروهی از اختر شناسان ور ریاضیدانان در رصد خانه مراغه جمع شدند و با ساختن و به کار بودن ابزارهای نجومی می پرداختند . طوسی در کتاب ((التذکره النصیرفی)) نظراتی درباره افلاک و کدات و گردش آنها ابراز کرد. که به وسیله شاگردشی قطب الدین شیرازی کاملتر شد. او به کتاب دیگری که به عربی نوشت به فارسی نام رساله معینیه نام گرفت – ایرادهایی بر بطلمیوس وارد کرده در قرن نهم میلادی غیاث الدین جمشید کاشانی بابهرگیری از کارهایی که در رصد خانه مراغه صور گرفت بود به دعوت الغ بیک به سر قند رفت . در سال 824 به ساختن رصد خانه ای پرداخت و به آموزش شاگردان و از جمله میرزا پیک پرداخت . ابولقاسم قربانی می نویسد. در غیاث الدین جمشید ریاضیدان عالی مقام محاسبی ماهر ، منجمی

فایل : 22 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...