مقاله فارسی در مورد مشاوره

مقاله فارسی در مورد مشاوره

سپاس و آفرين ، ايزد جهان آفرين راست . آن كه اختران رخشان به پرتو روشني و پاكي او تابنده اند و چرخ گردان به خواست و فرمان او پاينده . آفريننده اي كه پرستيدن اوست سزاوار ، دهنده اي كه خواستن جز او نيست خوش گوار ، هست كننده از نيستي ، نيست كننده پس از هستي ارجمند گرداننده بندگان از خواري ، در پاي افكننده گردن كشان از سروري . پادشاهي ، او راست زيبنده . خدايي او راست در خورنده ، بلندي و برتري از درگاه او جوي و بس . هر آنكه از روي ناداني نه او را گزيد ، گزند او ناچار بد و رسيد . هستي هر چه نام هستي دارد از اوست ، ذكر او مرهم دل مجروح است و مهر او بلانشينان را كشتي نوح . اي كريمي كه بخشنده عطايي واي حكيمي كه پوشنده خطايي واي صمدي كه از ادراك خلق جدايي واي احدي كه در ذات و صفات بي همتايي ، واي قادري كه خدايي را سزايي . جان ما را صفاي خود و دل ما را هواي خود ده . چشم ما را ضياي خود ده و مارا آن ده كه آن به ، و مگذار ما را به كه و مه . الهي در دل هاي ما جز تخم محبّت خودمكار و برتن و جان هاي ما جز الطاف و رحمت خود منگار و بر كشته هاي ما جز باران رحمت خود مبار .
تعريف مشاوره : از مشاوره تعاريف گوناگوني به عمل آمده است ولي تعريفي كه در زير آمده است جامع تر مي باشد :
مشاوره عبارت است از يك رابطه رودررو . به اين طريق مشاور با تمام شناختي كه از خصوصيات اخلاقي و عاطفي و شخصّيتي مراجع دارد به كمك او مي شتابد تا او خود را بهتر بشناسد ، به استعدادهاي نهفته خود پي ببرد ، راه استفاده از توانايي ها و امكانات را بهتر دريابد و مسئولّيت اعمال و رفتار خود را به عهده بگيرد تا فردي سازنده باشد و بتواند با مشكلات بهتر مبارزه كند در واقع مي توان گفت كه مشاوره نوعي يادگيري است كه مشاور به كمك خود مراجع آموزشهاي لازم را جهت خود شناسي به او ميدهد تا او بتواند در ضمن حفظ شخصّيت خود با محيط و اطرافيانش نيز سازش پيدا كند .
خصوصيّات مشاور : به نظر من مشاور علاوه بر تخصّص در كارش بايد تاحدّ زيادي با روحيّات دانش آموزان آشنا باشد تا بتواند در كارش موفقّيت لازم را كسب كند .
خصوصيات يك مشاور را به اين صورت مي توان خلاصه كرد كه :
يك مشاور ايده آل بايد داراي اعتماد به نفس ، آشنايي با اصول رواشناسي ، آ‎شنايي با آزمونهاي رواني ، آ‎شنايي با نيازهاي دانش آموزان و دقت و حوصله باشد تا بتواند به خوبي مشكلات دانش آموزان را حل نمايد و با شنيدن يا ديدن كوچكترين حرف يا رفتار از دانش آموزي مشكلات او در منزل يا عواطف و روحيات او كه از دورن وي بر
مي خيزد بشناسد و براي شناخت بهتر آنها از آزمونهاي رواني . بهره بگيرد و در صورت لزوم با دقت و حوصله نيازهاي معنوي دانش آموزان را بر طرف سازد .
مراحل مشاوره و راهنمايي : اگر مشاور مي خواهد به خوبي روي دانش آموزان شناخت پيدا كند مي تواند طي مراحل ذيل به شناختي بهتر و وسيع تردست يابد :
كسب اطلاعات سطحي در مورد دانش آموزان در درجه اوّل –2- مصاحبه رودررو باخود دانش آموز –3- مطالعه بر روي پرونده دانش آموز – 4- اتو بيو گرافي -5- مرحله شناخت كامل و درمان .
الف ) مرحله كسب اطلاعات سطحي : در اين مرحله مشاور به كسب اطلاعات سطحي در مورد دانش آموز مي پردازد .
ب) مصاحبه رودررو با خود دانش آموز : به نظر من مصاحبه بهترين راه براي شناخت ، مشاور راهنمايي دانش آموز است . زيرا در طرق ديگر مثل پرسش كتبي يا غيره .. دانش آموز نمي تواند به خوبي حرفهايش را بيان كند ولي در مصاحبه رودر رو شخص مي تواند با زبان دل صحبت كند و منظورش را بهتر و رساتر به مخاطب خود يعني مشاور بر ساند كه اين كار نتيجه مطلوب تري به خاطر حسّ همدردي و همدلي بين گوينده و شنونده در پي دارد .
ج) مطالعه بر روي پرونده دانش آموز : يكي ديگر از راههاي كسب اطلاعات مراجعه به پرونده دانش آموز مي باشد . اين پرونده ها معمولا ً در آموزشگاه نگهداري مي شود و شامل اطلاعاتي در مورد مسائل خانوادگي ، تحصيلي ، وضع سلامتي جسماني و رواني دانش آموز است اين پرونده به صورت محرمانه نگهداري مي شود و د ردسترس همه كس قرار نمي گيرد ، زيرا در غير اين صورت دانش آموزان اعتماد خود را نسبت به آموزشگاه و مركز مشاوره از دست مي دهند و كار مشاوره بي اثر خواهد شد در تشكيل اين گونه پرونده ها بايد دقت داشت كه پرونده شامل تمام اطلاعات لازم باشد.
د) اتو بيوگرافي : در بعضي از آموزشگاهها از دانش آ‎موزان خواسته
مي شود كه شرح حال خود را بنويسند . اين نوشته ها خود مرجعي است براي كسب اطلاعات .
ه) شناخت كامل و درمان : د ر اين مرحله مشاور با توجه به روشهايي كه قبلاً ذكر شد شناختي تقريباً كامل روي فرد بدست آورد . دراين مرحله است كه كار تخصّص مشاور آغاز مي شود و بايد با راهنمايي هاي خود به شخص ، كمك كند تا بتواند مشكلش را حل نمايد . مشاور نبايد برا ي شخص تصميم گيري كند و در اصطلاح او را ملزم به رعايت رفتار يا اعمال خاصي كند زيرا اين كار نه تنها مشكل او را رفع نمي كند بلكه نوعي دو گانگي ارزشي در شخص به وجود مي آورد و شخص سر دو راهي
آرمانهاي خود و نظرات تحميلي مشاور قرار مي گيرد و بر مشكل وي افزوده مي شود . چه بسا جوانان و نو جواناني كه با مشاوره يا راهنمايي هاي نا آگاهانه پدر و مادر كم تجربه به راه بد كشيده شده اند و به خاطر همان سرد گمي و اينكه به فكر و عقيده خودشان عمل كنند يا اجباراتي كه خانواده براي آنها تعيين كرده از خانه فراري شده اند و از روي خامي و كم تجربگي به فساد كشيده شده اند . پس شناخت و درمان بايد به صورت پيشنهادي و حساب شده باشد تا هيچ گونه لطمه اي به فرد وارد نشود و بتواند راه درست زندگي اش را خود پيدا
كند .
اصول مشاوره و راهنمايي
اصولي كه در جلسات مشاوره بايد در مورد كودكان و نوجوانان رعايت شود :
يكي از نكات مهمي كه بايد در جلسات مشاوره مد ّ نظر قرار گيرد سن مراجعه كننده در اصطلاح اقتضاي سن او مي باشد .
مشاور بايد كاملا ً به مراجعه كننده تفهيم كند كه مشكلش بسيار مورد اهميّت است و نيز مشاور بايد با كمال علاقه مندي درصدد كمك به او خود را جلوه دهد والبته عمل نيز كند .
مراجعه كننده بايد بداند كه مشاور به تنهايي نمي تواند مشكلش را حل كند بلكه مهمترين عامل رفع مشكل ، خود اوست كه بايد اوّل به خود و بعد به مشاور كمك كند تا مشكلش رفع شود .
مشاور بايد به مراجعه كننده اجازه دهد تا مشكلش را آزاد انه بيان كند . مشاور بايد براي وي يك شنونده خوب باشد و هيچ گاه درصدد ارزشيابي يا ملامت و سرزنش او نباشد زيرا همانطوري كه قبلاً گفته شد اين كار يكي از عواملي است كه مراجعه كننده را به سوي مشكلش سوق مي دهد .
مراجع كننده بايد احساس كند كه با وجود تمام نگرشهاي غلط ، ارزشها و خطاهايي كه دارد باز هم مورد قبول مشاور است . اين امر به خاطر آن است كه مشاور اعتماد او را بدست بياورد و وادارش كند تا به بيان عواملي كه موجب ناراحتيش شده است بپردازد .
يكي از مهمترين ويژگي هاي مشاوره اين است كه مراجع احساس مي كند كسي هست كه مسائل را از ديدگاه او نگاه مي كند و با علاقه به او گوش مي دهد .
بسياري از مطالب را يك مراجع با زگو نمي كند و مشاور بايد با مشاهده دقيق در رفتار و اعمال مراجع به اين اطلاعات دست يابد .
مشاور و مراجعه كننده بايد بسيار با يكديگر راحت باشند به اينصورت كه آنها بايد زبان يكديگر را بفهمند .
انواع مشاوره : مشاوره را مي توان به دو بخش اصلي تقسيم كرد كه عبارت است از :
مشاوره انفرادي :
مشاوره گروهي :
مشاوره انفرادي : در مشاوره انفرادي فقط مراجع و مشاور حضور دارند و يك رابطه رودررو و عميق ميان آنها ايجاد مي شود در مواردي كه ناراحتي هاي عميق عاطفي و يا مسائل خيلي خصوصي و شخصي مطرح است ، بهترين طريق مشاوره همان مشاوره انفرادي رودرروست ولي در مواردي ديگر مشاوره گروهي نيز مي تواند خيلي مؤثّر واقع شود . اخيراً رواشناسان به مشاوره گروهي توجّه زيادي مبذول مي دارند زيرا هم در وقت و هم در هزينه صرفه جويي مي شود .
مشاوره گروهي : در مشاوره گروهي برخلاف مشاوره انفرادي گروهي از مراجعان به دور هم مي نشيند و با مشاوره به گفتگو
مي پردازند . در يك چنين جلسه اي نه تنها مشاور بلكه تمام افراد گروه نقش درماني ايفا مي كنند .
در بسياري از موارد ، مشاوره گروهي مفيد تر واقع مي شود : زيرا شركت افراد گروه ، فرد را متوجّه مي كند كه ديگران نيز مانند او از مسائلي رنج مي برند و مشكلاتي دارند.
به خصوص براي افرادي كه در ايجاد روابط اجتماعي ناتوان هستند ، شركت در گروههاي كوچك مشاوره خيلي مؤُثّر است . در يك چنين گروهي احساس همدلي و همدردي بيشتري بين افراد ايجاد مي شود و افراد بيشتر احساس امنيّت مي كنند و بهتر به گفتگو مي پردازند .
از نظر مشاوره نيز مشاهده رفتار اجتماعي و عكس العمل ها و واكنشهاي دانش آموزان نسبت به يكديگر مفيد است ، زيرا با اين مشاهدات او مي تواند تصوير روشن تري از آنها بدست آورد ، درگروه است كه افراد منزوي ، قدرت طلب ، زود رنج و غيره … مشخص مي شوند .
اولّين كسي كه مشاوره گروهي را در مورد كودكان به كار برد آلفرد آدلر بود . او در جلساتي كه با معلّمان و اولياي كودكان تشكيل مي داد به مشاوره كودكان و ساير افراد گروه مي پرداخت . در انتخاب تعداد افراد گروه بايد آنها را آن چنان انتخاب نمود
كه بتوانند يكديگر را بشناسند و با يكديگر فرصت صحبت كر دن داشته باشند . البته در اين مورد نمي توان يك تعداد ثابتي را پيشنهاد كرد زيرا انتخاب تعداد به فرهنگ ، زندگي اجتماعي ، رشد هوش و نوع مشكلات گروه بستگي دارد . مييروبيكر در اين مورد تحقيقاتي كرده اند و گروههاي پنچ تا شش نفره را پيشنهاد مي كنند . همچنين در انتخاب افراد گروه بايد افرادي را كه كم و بيش و جوه اشتراكي دارند و از معلومات و افكار و عقايد نسبتاً متشابهي برخورد دارند مورد نظر قرار داد . خوشبختانه در محيط آموزشگاه اين مشكل كمتر ايجاد مي شود ، زيرا دانش آموزان از نظر سن ، معلومات و تجارب با يكديگر شباهت دارند واغلب مشكلاتشان نيز شبيه به هم است .
برا ي كودكان در سنين پايين تشكيل گروههاي مختلط اشكالي ندارد ، ولي در دوره دبيرستان علاوه بر گروههاي مختلط حتماً بايد گروههاي غير مختلط نيز تشكيل شود . زيرا بعضي مشكلات و مسائل ويژه دختران ويا پسران است و طرح آنها در يك گروه مختلط مشكل مي شود .
گاهي اوقات لازم است كه علاوه بر دانش آموزان و مشاور ، اولياي دانش آموزان نيز در جلسه مشاوره شركت داشته باشند ويا دانش آموزي كه مشكل خانوادگي دارد بايد رودرروي افراد خانواده اش با مشاور جلسه تشكيل دهند ودر حضور مشاور و افراد خانواده مشكل مطرح گردد تا بسياري از نكات مبهم روشن شود .
همچنين نقش بازي ، يكي از راههايي است كه در مشاوره و روان درماني به فهم و درك مشكل و موجبات آن كمك بسيار مي كند و شايد در آموزشگاه لازم باشد كه مشاور گاهي اوقات اين شيوه رابه كار ببرد .
در مورد كاربرد مشاوره گروهي و انفرادي نمي توان به طور قطع اظهار نظر كرد با مشاور است كه با در نظر گرفتن امكانات ، نوع مشكل ، وقت و عوامل ديگر تصميم به مشاوره گروهي و يا انفرادي بگيرد . مشاوره چه به صورت انفرادي و چه به صورت گروهي اغلب در زمينه هاي زير صورت مي پذيرد :
مشاوره تحصيلي : در اين نوع مشاوره مراجع را در جهت انتخاب آموزشگاه ، دوره ها و مواد درسي ، مقررات آموزشگاه ، انتخاب رشته تحصيلي و غيره راهنمايي مي نمايد .
مشاوره تحصيلي با مشاوره حرفه اي ارتباط نزديك دارد زيرا انتخاب رشته تحصيلي ،با كار آينده دانش اموز در ارتباط است .
مشاوره حرفه اي : در مشاوره حرفه اي مشاوره مراجع را در جهت انتخاب شغل و حرفه متناسب با هوش ،استعداد و يا دگيري هاي گذشته اش راهنمايي مي نمايد.
بنابراين مشاور بايد در مورد مشاغل مختلف و همچنين فنون مصاحبه و آزمونهاي استعداد وعلاقه اطلاعات كافي داشته باشد .
مشاوره عاطفي و سازشي : در اين زمينه مشاور دقيقاً بامشكلات عاطفي مراجع سرو كار دارد و مي كوشد تا باريشه يابي مشكلات عاطفي ، او را د رجهت سازش با خود ، سازش با محيط و اطرافيان ، قبول خود و حل مشكلات شخصي و عاطفي كمك نمايد .
مشاوره زناشويي : در مشاوره زناشويي مشاور . مراجع در جهت انتخاب همسر ، سازگاري در زندگي زناشويي ، تربيّت كودك ، را بطه بين والدين و فرزندان و بالاخره تمام امور مربوط به زندگي زناشويي هدايت و راهنمايي مي نمايد .
مشاوره توان بخشي : مشاوره توان بخشي ويژه معلولين جسمي مانند نابينايان ، ناشنوايان ، افراد فلج و غيره مي باشد . مشاور درجهت درمان ، تربيّت و ايجاد اعتماد به نفس در معلولين و بهر ه گيري هر چه بيشتر آنها از نيروها و استعدادهاي بالقوه خودشان است در بعضي از مؤسسّات ، مشاور با معلولين ذهني و بيماران رواني نيز تا حدودي سر وكار دارد .
نظريه ويليامسون چيست ؟ ويليامسون شخصي است كه بر روي مشاوره تحقيقاتي مستقيم انجام داده نظريه وي بدين صورت مي باشد كه وي مشاوره را نوعي مشاهده كلينيكي مي داند و مي گويد كه هدف از روان درماني و مشاوره سازندگي
شخص است ، ولي مشاوره دامنه اش وسيع تر است و محدود به مسائل عاطفي ، تضاد ها وارزشها نمي شود .
ويليامسون مي گويد كه نقش تكنيك مشاوره بر حسب نوع مشكل ، نياز مراجع و محيط و موقعيّت متفاوت است و نمي توان يك روش و تكنيك را در مورد همه مراجعان و در تمام موارد به كار برد.روش ويليامسون در واقع بيشتر ، جنبه آموزشي دارد ، زيرا او معتقد است كه مراجعان بدون راهنمايي مشاور نمي تواند مسائل و مشكلاتش را حل كند ، بلكه بايد در اين كار به او كمك و ياري شود . مشاور بايد پس از كسب اطلاعات لازم با كاربرد روشهاي ساير علوم به مراجع كمك كند . بشر به سوي كمال پيش مي رود وذاتاً عاقل وداراي استعدادهاي جالب است ، ولي به تنهايي قادر نيست كه خودش را كامل كند و بايد به او كمك شود . مشاور كسي است كه اين نقش را ايفا مي كند و در واقع منبع قدرتي است كه مي تواند از اين نقش را عمل كند . به همين دليل است كه روش ويليامسون را روش مشاور مركزي نيز مي گويند .
ويليامسون شش مرحله برا ي مشاوره كلينكي ذكر كرده است . اين مراحل عبارت است از :
تجزيه وتحيل : در اين مرحله مشاور به جمع آوري اطلاعات درمورد استعدادها ، خواسته ها، علايق ، وضع سلامت جسماني ، تعادل عاطفي و ساير
خصوّصيات مراجع مي پردازد و سپس اين اطلاعات را با تصويري كه مراجع از خودش دارد مقايسه مي كند .
تركيب : در اين مرحله به اطلاعات گرد آوري شده نظم و ترتيب داده مي شود و مشاور و مراجع ، هر دو در جست وجوي يافتن هماهنگي بين اين اطلاعات بر مي آيند .
تشخيص : در مرحله سوم مشاور ، نوع ناراحتي را تشخيص مي دهد و آن را به ترتيبي منطقي بيان مي كند .
پيش بيني : در مرحله پيش بيني مشاور درمورد چگونگي مشكل در آينده نظر مي دهد .
مشاوره : مرحله مشاوره ، مرحله درماني است ، يعني يك رابطه تعليم و تربيّتي در بين مشاورو مراجع ايجاد مي شود . چنانچه اين مرحله بر اساس يك تشخيص صحيح بنا شود مفيد و مؤثّر خواهد بود ، زيرا در اين مرحله است كه مراجع در مورد علل و موجبات ناراحتي خود آگاهي مي يابد . همچنين در مورد مشكل خود د رآينده فكر مي كند ، در مورد تغيير و اصلاح وضع فعلي و وسايلي كه بايد به كار رود به تفكر مي پردازد و در مورد ‎آنچه كه بايد انجام دهد تا اين تغييرات و اصلاحات صورت پذيرد تصميم مي گيرد . در تمام اين موارد ، مشاور به او كمك
مي كند تا حداكثر استفاده را از نيروهاي خود بنمايد و در او تعادل و سازگاري ايجاد شود .
پي گيري : مرحله اي است كه نتيجه مشاوره و روان درماني را نشان مي دهد و معلوم مي دارد كه مراجع در مواجهه بامشكلات آْتي چه خواهد كرد .
ويليامسون مي گويد كه اين مراحل الزاماً نبايد به دنبال هم باشند . و در بعضي موارد شايد لازم باشد كه مراحل تكرار شود . اين يكي از بهترين راهها براي مشاوره در آموزشگاهها و مؤسّسات آموزشي است . ولي د رمواردي كه ناراحتي هاي عميق مشاهده گردد وامكان درمان آنها در آ‎موزشگاه نباشد ، بايد به روانپزشك و روانشناس متخصّص مراجعه شود .
گر چه در تمام اين موارد تأكيد بر روي امور عقلاني است ، ولي جنبه هاي عاطفي نيز مورد نظر مي باشد زيرا رابطه مشاور و مراجع عميق و انساني است . همانطور كه گفته شد يك تكنيك واحد براي تمام موارد وجود ندارد و بايد بنا به مقتضّيات تكنيكي را انتخاب نمود .
نظام مشاوره مراجع مركزي چيست ؟
مشاوره مراجع مركزي كه به نام مشاوره غير مستقيم نيز معروف است ، توسط كارل را جرز و همكارانش ارائه شده است . را جرز در طول مدّتي بيش از سي سال روان درماني ومشاوره با بيماران تجاربي به دست آورد كه بر اساس آن مشاوره مراجع مركزي را بر خلاف مشاوره مشاور مركزي ارائه داد . اساس نظر او بر اين است كه بشر عاقل ، اجتماعي و سازنده است و تمام افراد استعداد و توانايي براي خود شكوفايي دارند و به وسيله روان درماني و مشاوره مي توان اين استعداد ها و توانايي هاي نهفته را بيدار كرد و به مراجع كمك نمود كه به خود شكوفايي بر سد .
آنچه كه در مشاوره مراجع مركزي فوق العاده اهمّيت دارد رابطه اي است كه بين مشاور و مراجع ايجاد مي شود . براي اينكه مشاوره و روان درماني مؤثًر واقع شود بايد مشاور حداكثر كوشش را بنمايد تامسائل و مشكلات مراجع را با ديد او بنگرد و رابطه اي ايجاد كند كه مراجع آزادانه و با اعتماد كامل مشكلاتش را بيان كند . براي ايجاد چنين رابطه اي مشاور بايد به مراجع احترام بگذارد با او همدلي كند ، از انتقاد و ارزشيابي ا و خود داري نمايد و مراجع را آنچنان كه هست قبول كند.
آنچه در اين روش مهم است ، نگرشهاست كه بايد تغيير يابد را جرز مي گويد كه بشر توانايي تغيير را دارد و چنانچه چنين رابطه اي بين مشاور و مراجع ايجاد شود .
مراجع بدون اينكه از ملامت طرد شدگي بيمي داشته باشد و با اين اميد كه كسي هست كه به او و گفته هايش با علاقه گوش مي دهد سخن مي گويد وبه كمك مشاور ب كشف استعدادهاي نهفته خود نايل مي شود . راجرز اضافه مي كند كه در عوض سؤال كردن ، تفسير گفته هاي مراجع ، تشويق او وپيشنهاد راه حل بهتر است كه مشاور مراجع را قبول كند و با ايجاد رابطه صحيح ، يك درك عميق از دنياي او به دست آورد .
« البته هميشه اين نكته را بايد در نظر داشت كه مراجع مي تواند بهترين پزشك برا ي خود باشد .»
نتيجه گيري
در مجموع مشاوره امري است ضروري كه براي راهنمايي دانش آموزان در رفع مشكلاتشان به كار مي آيد . مشاوره را مي توان به صورت ساده و خلاصه نيز تعريف كرد كه عبارت است از رابطه رودررو و صميمانه بين مراجع و مشاور كه منجر به خود شناسي مراجع مي شود . يك مشاور راهنما بايد داراي خصوصّياتي باشد از قبيل اعتماد به نفس ، آشنايي بااصول رواشناسي ، آ‎شنايي با آزمونهاي رواني ، خود شناسي ،
آشنايي با محيط اجتماعي و شناسايي نياز دانش آموزان در سنين مختلف ، دقّت و حوصله عدم تعصّب و پيش داوري و بالاخره رفتار مناسب و پسنديده امر مشاوره شامل مراحلي است : از جمله به دست آوردن اطلاعات لازم در مورد مراجع به وسيله مصاحبه و مطالعه پرونده يا مشاهده رفتار او ، تنظيم و تفسير اطلاعات به دست آمده و بالاخره مرحله تشخيص و درمان مراجع . اصولي كه در جلسات مشاوره بايد مراعات شود عبارت است از : ايجاد در رابطه صميمانه بين مشاور و مراجع ، قبول پذيرش مراجع با تمام ويژگي هايش ، ايجاد تسهيلات لازم براي مراجع به طوري كه بتواند آزادانه سخن بگويد ، مشاهده دقيق رفتار او و بالاخره تفهيم دو جانبه .

فایل : 19 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...