مقاله فارسی خرطوم كوتاه چغندرقند
خرطوم كوتاه چغندرقند
Conorrhynchus brevirostris Gy11.
Syn.:
Temnorrhynchus brevirostrie Gy11.
(curculionidae, col.)
خرطوم كوتاه چغندر با آفت خال سياه كه از سال 1340 در مزارع چغندر ايران ديده شده است، به اسامي محلي كه در اصفهان به آن سنگبرداري، در شيراز تحت عنوان خزوك و در كرمان به آن سنگ بردار گفته ميشود.
شكل شناسي
حشره كامل اين آفت سوسكي است باريك و دراز اندام به طول 10-16 ميليمتر.
رنگ عمومي بدن خاكي و پوشيده از پرزهاي قهوهاي مايل بخاكستري ميباشد. خرطوم آن كوتاه و در محل اتصال سينه به شكم خالهاي كوچك سفيدرنگي ديده ميشود. تخم اين سرخرطومي بيضي شكل و زرد رنگ است و طول آن در حدود يك ميليمتر ميباشد. تخمها در زير پولك سياه رنگي كه حشره ماده با ترشح بزاق خود ايجاد ميكند قرار دارند و بهمين سبب آفت خال سياه گفته ميشود. لارو حشره قوسي شكل، بدون پا و سفيد رنگ و سر آن قهوهاي يا زرد روشن است. اندازه لاروهاي كامل به حدود 15 ميليمتر ميرسد.
شفيره برنگ سفيد و طول آن حدود 15 ميليمتر است، شكل شفيره شباهت زيادي به حشره كامل سرخرطومي دارد. شفيرهها درون گهوارههاي بيضي شكل گلي در داخل خاك پاي بوتههاي چغندر تشكيل ميگردند (دواچي، خيري، 1343 و خيري، 1345).
مناطق انتشار
سرخرطومي ريشه چغندر در تمام مناطق چغندركاري ايران وجود دارد و شيوع آن بيشتر در خراسان، فارس، مياندوآب، اصفهان، كرمان و كرج مشاهده شده است.
طرز خسارت
اين حشره فقط به چغندرقند و از بين علفهاي هرز بيشتر به سلمهع شور و خرفه حمله ميكند. نحوه خسارت بدين ترتيب بوده كه به محض سبز شدن چغندرقند در بهار حشرات كامل ظاهر ميگردند و دو برگ اوليه چغندر را كه تازه سبز شده و سر از خاك بيرون آورده است مورد تغذيه قرار ميدهند. طرز خسارت باين ترتيب است كه سرخرطومي خود را به بوته جوان چغندر چسبانيده و از يك طرف شروع بخوردن برگ ميكند، بطوريكه برگ بشكل داس در ميآيد. در بعضي از مناطق كه آفت شدت دارد و تعداد سرخرطوميها در واحد سطح زياد است مزرعه را بكلي درو ميكنند كه احتياج به واكاري پيش ميآيد.
طزر خسارت لارونيز بدين نحو بوده كه از زير خالهاي سياه كه روپوش تخم است لارو زردرنگ كوچكي از تخم بيرون ميآيد كه قسمت زير برگ را جويده روي زمين ميافتد و بتدريج داخل خاك بطرف ريشه چغندر ميرود و شروع بخوردن از ريشه ميكند در نتيجه باعث پژمردگي و زرد شدن و بالاخره خشكيدن بوته ميگردد. براي از بين رفتن بوته جوان چغندر يك لارو هم كافي است ولي در بعضي سالها كه آفت شدت دارد تا 14 عدد لارو هم روي يك ريشه ديده شده است. كرمهاي اين آفت چون پا ندارند نميتوانند در داخل خاك حركت كرده و از ريشهاي به ريشه ديگر بروند و فقط همان ريشه مورد حمله را از بين ميبرند (خيري 1345).
زيست شناسي
اين آفت زمستان را بصورت حشره كامل و لارو در زير كلوخهها و داخل خاك و ريشههاي باقيمانده بسر ميبرد. چنانچه در زمستان هوا مساعد باشد آفت را بهمه شكل ميتوان ديد. اوايل بهار كه هوا گرم شد سرخرطوميها از پناهگاه زمستاني خود بيرون ميآيند و بطرف مزارع چغندر كه تازه سبز گرديده و دو برگي هستند ميروند. موقع ظهور حشرات كامل در بهار بسته بشرايط آب و هواي هر منطقهاي فرق ميكند. در آب و هوايي نظير كرج تقريبا از نيمه دوم فروردين ماه است ولي بطوركلي موقع بروز اين آفت وقتي است كه چغندر تازه سبز شده باشد. حشرات كامل روزها از
چغندرهاي تازه سبز شده تغذيه ميكنند و آن تعدادي كه بصورت لارو باقيمانده بودند تبديل به شفيره و سپس حشره كامل گرديده و بدنبال حشرات كامل اولي وارد زراعت چغندر ميگردند و بهمين جهت است كه پيدايش اين آفت در مزارع چغندر تدريجي ميباشد. سرخرطوميها روزهاي آفتابي و گرم فعاليت ميكنند و در روزهاي باراني و ابري حركت و تغذيه زيادي ندارند و در زير كلوخهها پنهان ميگردند. حشرات كامل پس از مختصر تغذيه به جفتگيري و سپس تخمريزي را شروع ميكنند. تخمها در اول بهار روي دو برگ اوليه و دمبرگها گذاشته ميشود. باين ترتيب كه سرخرطومي ابتدا با خرطوم خود حفره كوچكي در برگ ايجاد ميكند و سپس برميگردد و يك عدد تخم در داخل آن ميگذارد و بعد روي آنرا با ترشح مخصوص دهان ميپوشاند بطوريكه تخم بصورت يك خال روي برگها ديده ميشود. رنگ خالها ابتدا سبز و بعد سياه ميگردند. تعداد خالهاي سياه روي هر بوته جوان چغندر بسته بشدت و ضعف آفت فرق ميكند و گاهي تا 15 عدد و بيشتر هم ديده شده است. در حدود 10 روز بعد از داخل هر تخم كرم كوچك زرد رنگي خارج ميگردد كه يك الي دو روز در همان محل از برگ تغذيه و قسمت زيربرگ را سوراخ ميكند و بعد بر روي زمين ميافتد و داخل خاك بطرف ريشه چغندر ميرود. لاروها وقتيكه به ريشه چغندر رسيدند اول براي خودشان لانهاي از گل شيبه كوزه در مجاورت ريشه درست ميكنند و بتدريج از ريشه مزبور تغذيه ميكنند و باعث نابودي بوته چغندر ميگردند. دوره زندگي لارو حدود 70 روز طول ميكشد كه پس از آن در همان لانه تبديل به شفيره ميگردد. دوره شفيرگي قريب 15 روز طول ميكشد تا حشرات كامل خارج گردند و اينموقع در آب و هوايي نظير كرج تقريبا اوايل تيرماه است.
حشرات كامل با شكستن لانههاي كلي از زيرخاك خارج ميگردند و زير كلوخهها و بوتهها پنهان ميشوند و چنانچه شرايط آب و هوايي مساعد باشد مجددا شروع به تخمريزي ميكنند و تخمها در نسل دوم بيشتر روي دمبرگها و طوقه نبات قرار داده ميشود. و لاروها پس از خروج از تخم روي خاك ميافتند و داخل ريشه فرو ميروند و تا چندين عدد لارو در داخل يك ريشه مشاهده شده است. البته چون ريشههاي چغندر در دو نسل دوم و يا سوم آفت بقدر كافي رشد كرده است ممكن
است بوتهها از بين نروند ولي وزن ريشه و مواد قندي آن بمقدار زيادي كاهش مييابد. خرطوم كوتاه ميتواند در شرايط مساعد تا سه نسل در سال توليد كند ولي در مناطق سردسيري يك نسل بيشتر ندارد و مهمترين خسارت در نسل اول بزراعت چغندر وارد ميگردد (خيري، 1345).
بيد چغندرقند يا ليتا
Scrobipalpa ocellatella Boyd
Syns.:
Lita ocellatella Boyd
Phtorimaea ocellatella Boyd
Gnorimoschema ocellatella Boyd
(Gelechiidae, Lep.)
آفت ليتاي چغندرقند در ايران اولين دفعه وسيله افشار در سال 1315 از كرج و ورامين جمعآوري گرديده و سپس كربوخين و تقيزاده در سال 1317 و بعد دواچي در سال 1327 مقالاتي در مورد اين آفت منتشر نمودهاند (خيري و همكاران، 1359). تيمور آريائي نيز در سال 1342 اين آفت را بعنوان رساله فوق ليسانس در دانشكده كشاورزي كرج مورد بررسي و مطالعه قرار داده است.
شكل شناسي
حشره كامل پروانه كوچكي است كه طول بدن آن به 8/7 ميليمتر ميرسد. بدن حشره از موها و كركهاي زيادي كه اكثرا خوابيده ميباشند پوشيده شده، بدين جهت اين عامل سبب تغيير اساسي رنگ بدن حشره گرديده است. سر در حشرات ماده روشن و برنگ خاكستري زرد و در حشرات نر تيره است. شاخكها برنگ قرمز خاكستري و طولشان در حدود 4/4 ميليمتر است، عرض بدن پروانه با بالهاي باز بين 10 تا 14 ميليمتر است. بالها در حشرات نر كوتاهتر از ماده ميباشند. بالها بدن حشره را بشكل شيرواني ميپوشانند. نر و ماده را از روي فرم شكل و تغييرات آن به آساني ميتوان تشخيص داد، بدين ترتيب كه شكم در نرها باريك و كوتاه تر در مادهها قطورتر و عرض آن در حدود 2/1 تا 2 ميليمتر است. تخمها تخممرغي شكل و رنگ آنها بلافاصله پس از تخمريزي روشن
ميباشد. طول متوسط تخم 45/0 ميليمتر و عرض آن 3/0 ميليمتر است. تخمها اكثرا بصورت چند عددي و در كناره رگبرگها و يا انتهاي دمبرگ و جوانههاي مركزي بوتهها گذاشته ميشوند و با چشم غيرمسلح بزحمت قابل رويت هستند. لارو در طي نشر و نماي خود پنج سن را ميگذراند.
طول لاروسن يك در حدود 8/0 ميليمتر لاروسن پنج (كامل) حدود 5/11 ميليمتر است. سرلاروهاي جوان سياه است و بتدريج كه مسنتر ميگردد برنگ قهوهاي در ميآيد. بدن لارو داراي 13 مفصل قابل رؤيت است. پاهاي سينهاي در سه مفصل سينهاي و پاهاي شكمي در مفصلهاي سوم و چهارم و پنجم و ششم و دهم شكم قرار دارند.
در طول پشتي بدن لاروهاي كامل 5 نوار ديده ميشود. شفيرههاي تازه تشكيل شده برنگ زرد روشن هستند كه بتدريج برنگ قرمز قهوهاي و قهوهاي تيره درميآيند. رنگ شفيره قبل از زياد شدن برنگ تيره تا سياه است. شفيره نر كوچكتر از ماده ميباشد و طول متوسط آن 2/5 ميليمتر است. در حالي كه طول شفيره ماده تا 6/5 ميليمتر ميرسد.
تشخيص شفيرههاي نر و ماده بر اساس استقرار محل منفذ جنسي كاملا ميسر ميباشد بدين ترتيب كه منفذ جنسي در شفيره ماده در مفصل هشتم و در نرها در مفصل نهم قرار دارد. شفيرههاي آفت هميشه در داخل پيله ابريشمي سفيد شكري تشكيل ميگردند. اندازه پيله بطور معمول 5/6 5/8 ميليمتر ميباشد (خيري و همكاران، 1359).
مناطق انتشار
اين آفت تقريبا در تمام مناطق چغندر كاري ايران وجود دارد و طغيان آن بيشتر در چغندركاريهاي خراسان، فارس، كرمان، اصفهان، آذربايجان، كرمانشاه و كرج ميباشد.
طرز خسارت
ليتا يك آفت مونوفاژ يك ميزبانه بوده و فقط روي چغندر فعاليت دارد. ريوني (Rivnay,1962) مينويسد اين آفت فقط روي گياهان خانواده chenopodiaceae فعاليت دارد و در اوائل بهار اگر
چغندر در مزرعه نباشد حشره روي علفهاي هرز اين خانواده تخمريزي مينمايد. در بعضي منابع گياهان زير را نيز ميزبان اين آفت ذكر كردهاند:
1) Hyoscyamus alba
2) Beta maritime
3) Atriplex spp.
يكي از خصوصيات اين آفت عدم گرايش بطرف نور ميباشد. بدين معني كه لارو آفت هميشه با ايجاد پناهگاهي خود را درون آن مخفي ميكند. در اوائل رشد و نمو گياه كه بوتههاي چغندر جوان هستند و بوتهها هنوز داراي جوانههاي مركزي زياد نميباشند ديده شده است كه لارو در كنار پشتي برگها با ايجاد تونل و لوله كردن حاشيه برگ به گياه صدمه وارد ميكند تا اينكه خود را به جوانههاي مركزي برساند. بطوركلي محل زندگي و نشو و نماي لاروليتا در داخل جوانههاي مركزي ميباشد. بدين ترتيب كه لارو بلافاصله پس از خروج از تخم كه اكثرا در پشت برگهاي وسطي در نزديكي رگبرگها گذاشته ميشوند خود را به قسمت مركزي بوته چغندر ميرساند و با چسبانيدن برگ بيكديگر شروع به تغذيه ميكند كه در نتيجه اختلاط فضولات لاروها و شيره گياه جوانهها كاملا بهم چسبيده و سياه تك تك يا دستههاي كوچك 6 عددي در كنار برگها و دمبرگها و جوانههاي مركزي و طوقه (گردن) نبات و حتي بر روي خاك ميگذارند. تخمها بسته به درجه حرارت 4 تا 8 روز بعد باز ميشوند و لاروها بسته به اينكه تخم در كدام قسمت از بوته چغندر گذاشته شده.
پس از آن پروانههاي نسل دوم خارج ميگردند. رويهمرفته دوره زندگي يك نسل كامل اين آفت در تابستان حدود 35 روز طول ميكشد. تعداد نسل اين آفت در سال متفاوت، بدين ترتيب كه در اصفهان تا 6 نسل، مشهد 5 نسل، اروميه سه نسل و شيراز 5 نسل در سال ميباشد. آفت ليتا مخصوصا مناطق گرم و خشك است و در سالهاي مرطوب و خشك زيان آن حداقل بوده ولي در سالهاي خشك و گرم خسارت اين آفت به منتهاي شدت ميرسد و روي همين اصل است كه صدمه
آن در اوايل بهار زياد جلب توجه نميكند و از اوايل تابستان كه هوا گرم و خشك است شدت مييابد (خيري، 1345).
مبارزه
خسارت آفت ليتا بظاهر مشخص نيست بطوريكه ممكن است بوتههاي چغندر صد در صد آلوده باشند و ظاهرا سالم بنظر برسند بنابراين بايد از حدود اواسط ارديبهشت به بعد كه لاروها جوانههاي مركزي را بهم ميچسبانند و در آنجا مخفي ميشوند، مزارع را معاينه و با مشاهده علائم خسارت مذكور سمپاشي را شروع كنند. چون در اينموقع عليه ساير آفات چغندر از قبيل كاراد رينا و غيره مزارع سمپاشي ميشوند، اين آفت در نسل اول از بين ميرود ولي در نسلهاي بعدي مخصوصا از اوايل تابستان كه شرايط براي آن كاملا مساعد ميشود و سمپاشي روي آفات چغندر نيز كم و تقريبا قطع ميشود شديدا خسارت وارد ميكند. بنابراين بايد در سالهاي گرم و خشك مخصوصا سالهائيكه روي ساير آفات چغندرقند سمپاشيهاي متعدد نميشود مراقبت بيشتري بعمل آورد و مزارع را بطور مرتب بازرسي و معاينه كرد تا بمحض مشاهده بهم چسبيدن جوانههاي مركزي و قبل از اينكه كاملا سياه گردند فوري اقدام به سمپاشي كرد. در مورد مبارزه شيميايي عليه ليتانعيم (1355) سموم گوزاتيون 20% (3 ليتر در هكتار) ديمكرون 20% (3 ليتر در هكتار) و ديازينون 60% (5/1 ليتر در هكتار را مورد آزمايش قرار داده است و نتيجه معمولا كشاورزان چغندرقند را چندين روز قبل از بيرون آوردن از زمين و قطع كردن برگهاي آنها بوسيله گوسفندان ميچرانند و چون جوانههاي مركزي داراي برگهاي نازكتري ميباشند دام اكثرا از جوانه تغذيه كرده و در نتيجه تعدادي از لاروهاي ليتا نيز از بين خواهند رفت.
ب- جمعآوري بقاياي چغندر از مزرعه
جمعآوري و سوزاندن بوتههاي باقيمانده و سرهاي قطع شده در پائين آوردن جمعيت ليتا كه بصورت لاروهاي سنين مختلف در جوانههاي مركزي و دمبرگهاي بوته چغندرقند زمستان گذراني ميكنند اهميت زيادي دارد.
ج- شخم عميق
پس از برداشت محصول يكي از عوامل مؤثري كه در تقليل لاروهاي باقيمانده ليتا در مزرعه چغندرقند نقش مهمي دارد شخم عميق ميباشد، زيرا بدينوسيله تعداد زيادي از شفيرههاي ليتا در اثر چرخها و پرههاي خيش نابود ميگردند و ضمنا در اثر شخم لاروهاي آفت در عمق خاك مدفون گرديده و از بين ميروند.
د- از بين بردن لاروهاي ليتا در سيلوهاي كارخانه قند
از آنجائيكه تعداد زيادي از لاروهاي ليتا با چغندرقند از مزرعه به سيلوهاي كارخانه قند منتقل ميگردند لذا ضروريست كه در پايان سال سيلوهاي خالي شده از چغندرقند را با يكي از حشرهكشها مانند ليندين 25 درصد به نسبت 2 در هزار سمپاشي نمايند (خيري و همكاران، 1359).
شكل شناسي
سرخرطومي بزرگي است بطول 19 تا 20 ميليمتر، رنگ متن بدن سياه و خرطوم آن بلند و استوانهاي شكل است. يالهاي طرفين مشخص و يال مياني برجسته و به دو انتهاي خرطوم نميرسد. فرق سر در امتداد لبه جلوئي سينه مزين بيك هاله زرد مايل به قهوهاي ميباشد. فرورفتگيهاي جانبي يال مياني پوشيده از فلسهاي سفيد و قهوهاي رنگ است. پشت سينه اول در جلو جمع و در طرفين پشت سينه اول برآمدگيهاي نامنظمي ديده ميشود كه فواصل آنها از فلسهاي زرد مايل به سفيد پوشيده شده است.
برجستگي طول و مياني پشت سينه اول در قاعده به يك فرورفتگي ختم ميشود. فلسهاي روي بالپوش برنگ سفيد مايل بزرد و تراكم آنها در قسمتهاي جانبي زيادتر و بشكل لكههاي سفيد مايل به زرد مشاهده ميشود. فاصله بين شيارهاي طولي دوم و سوم بالپوش در قاعده وسيع و برجسته ميباشد.
اين سرخرطومي تاكنون از مناطق چغندركاري زرند اطراف تهران و كرمان جمعآوري گرديده است.
طرز خسارت
تاكنون فقط خسارت حشرات كامل بر روي برگهاي اوليه چغندر (كوتيلدون) مشاهده گرديده است.
زيست شناسي
اين حشره در ارديبهشت ماه سال 1342 شديدا بوتههاي جوان چغندر را مورد حمله قرار داده بوده است. از لحاظ تعداد در درجه اول اهميت قرار دارد. در پرورشي كه از اين حشره توسط خيري در شرايط آزمايشگاهي و شرايط طبيعي بعمل آمده تخمريزي اين حشره روي چغندر مشاهده نگرديده و فقط حشرات كامل تا اواخر زمستان شديدا از بوتههاي چغندر تغذيه كردهاند. راجع به بيولوژي اين آفت اطلاعات بيشتري در دست نيست.
Chromontus confluens farhs.
(curculionidae, col.)
شكل شناسي
طول سرخرطوميها 12 ميليمتر و بدن آنها كشيده و دراز است. طرفين بالپوش تقريبا موازي ميباشد. خرطوم در وسط داراي يال است. شيارهاي طرفين كه شاخكها در آنها قرار ميگيرند بطرف زير چشم خميده شدهاند. سومين مفصل شاخك بمراتب بلندتر از دومين مفصل آن است. رنگ عمومي بدن سياه رنگ و سطح بدن از موها و فلسهاي روشن متراكمي پوشيده شده است بر روي سينه چهار نوار عريض سياه رنگ وجود دارد و از اين نوارها بر روي سطح بالپوشها نيز ديده ميشود كه در وسط آنها نوارهاي سياه كوتاهتري وجود دارد.
مناطق انتشار
اين سرخرطومي تاكنون از چغندركاريهاي كرج، كرمان و مشهد (آبگوه و تربت حيدريه) جمعآوري شده است، ولي از لحاظ تراكم در درجه دوم اهميت قرار دارد. مناطق انتشار خارجي اين حشره آسياي مركزي و قزاقستان است.
زيستشناسي
اين آفت زمستان را بصورت حشره كامل بسر ميبرد و از اوايل بهار همراه با گونههاي ديگر ظاهر ميگردد. خروج حشرات كامل تا اواخر خرداد ماه طول ميكشد و اين حشرات از برگهاي چغندر و علفهاي هرزمانند، Salsola sp تغذيه ميكنند. جفتگيري و تخمريزي از اواخر ارديبهشت ماه تا اواخر خرداد ماه به طول ميانجامد و تخمها را حشرات ماده معمولا بر روي قسمتهائي از ريشه كه از خاك بيرون آمده است قرار ميدهند و همچنين ممكن است تخمها را روي دمبرگها نيز بگذارند. لاروها پس از خروج از تخم داخل خاك ميشوند و از ريشهها تغذيه ميكنند. طبق مطالعات ساير دانشمندان محل زندگي اين آفت اراضي رسي و دامنه كوهها بر روي علفهاي هرز خانواده Salsolaceae ميباشد. اين سرخرطومي داراي زنبور پارازيتي است بنام Xemocrepis sp كه طبق مشاهدات دانشمندان شوروي در سال 1946 بيش از 80% تخمهاي آفت را در مزرعه پارازيته كردهاند. اين پارازيت هنوز از ايران جمعآوري نشده است و راجع به زيستشناسي اين آفت اطلاع بيشتري در دست نيست.
Stephanophorus vagus Bede 1
(Curculionidae, col.)
شكل شناسي
حشره كامل سرخرطومي نسبتا بزرگ و سياه رنگي است كه طول آن در حدود 18 ميليمتر است. خرطوم آن بلند و استوانهاي است. يالهاي جانبي خرطوم مشخص و يال مياني پهن برآمده است. فرورفتگيهاي جانبي يال مياني پوشيده از فلسهاي سفيدرنگ است. سينه اول در جلو خيلي جمع شده و پشت آن داراي برجستگي و فرورفتگيهاي نامنظمي است. طرفين پشت سينه اول پوشيده از فلسهاي سفيد و پراكنده است. عرض قاعده بالپوشها بيشتر از عرض سينه اول است. بالپوشها پوشيده از فلسهاي سفيد و متراكم ميباشد. شانههاي بالپوشها برجسته و سياه رنگ است. ساق پا و پنجهها پوشيده از موهاي بلند سفيدرنگ است. زير بدن سياه رنگ ميباشد.
مناطق انتشار
اين سرخرطومي تاكنون از مزارع چغندركاري اصفهان و كرمان جمعآوري گرديده است. منطقه انتشار خارجي اين حشره افريقاي شمالي، تونس، الجزاير و لبنان است.
زيست شناسي
اين سرخرطومي نيز مخلوط با ديگر گونههاي سرخرطومي از اوايل بهار در مزارع چغندر ديده ميشود و از بوتههاي جوان چغندر تغذيه ميكند و از لحاظ تراكم در درجه دوم اهميت است. راجع به زيستشناسي اين حشره هنوز مطالعه كافي بعمل نيامده است.
Menecleonus anxius Gy11.
(curculionidae, co1.)
شكل شناسي
حشرات كامل 14 تا 23 ميليمتر طول دارند و رنگ آنها خاكستري يا مايل بخاكستري است و فلسهاي پشت برنگ زرد مايل بخاكستري است. در روي سينه اول به خط روشن ديده ميشود. اين حشرات دراز اندام و ضخيم و سنگين ميباشند. سينه اول باريك و طرفين آن در قسمت فوقاني تقريبا موازي است. عرض سينه اول كمتر از عرض قاعده بالپوشها است. حشرات بالغ عاري از يالهاي زيري ميباشند و يا اينكه بالهاي مزبور بسيار كم رشد كردهاند.
مناطق انتشار
اين سرخرطومي تاكنون از مزارع چغندر كاري كرج، اصفهان، كرمان و تربت حيدريه، (جلگه رخ) جمعآوري گرديده است. در كرمان از لحاظ تراكم در درجه اول اهميت قرار دارد. مناطق انتشار خارجي اين حشره آسياي مركزي (پاكستان و افغانستان)، خاورميانه، الجزاير و تركيه است.
زيست شناسي
اين سرخرطومي در ارديبهشت ماه 1338 از ناحيه چغندركاري كرج جمعآوري گرديد. حشرات كامل شديدا بوتههاي جوان چغندر را مورد حمله قرار داده بودند. در فروردين سال 1340 از اصفهان مخلوط با ساير سرخرطوميها و بالاخره در خردادماه 1340 از برد سير كرمان جمعآوري گرديده است. اين سرخرطومي از لحاظ تراكم و ميزان خسارت در كرمان در درجه اول اهميت قرار دارد. اين حشرات معمولا از اوايل بهار در مزارع چغندر ظاهر ميشوند و از برگهاي جوان چغندر شديدا تغذيه ميكنند و در بعضي مواقع قسمتهايي از مزرعه را بكلي لخت ميكنند. با مشاهداتي كه در كرمان بعمل آمده حشرات ماده تخمهاي خود را روي طوق گياه ميگذارند و روي آن را با گل ميپوشانند. لاروها پس از خروج به زمين ميافتند و از ريشه چغندر تغذيه ميكنند.
شكل شناسي
حشره كامل سرخرطومي است بطول 11 تا 12 ميليمتر و رنگ آن خاكستري ميباشد. پوشش بدن حشره برنگ خاكستري با لكههاي قهوهاي است. فلسهاي بالپوشها خيلي فشرده و اكثرا در انتها دو شاخه هستند. خرطوم آن بسيار پهن و يال مياني در انتها به دو قسمت منشعب شده است و يالهاي طرقي خرطوم باريك و برجسته است. عرض سينه اول مساوي با عرض بالپوشها است . در روي ديسك نقاط برجسته و براقي ديده ميشود.
مناطق انتشار
اين حشره تاكنون از مزارع چغندركاري كرج و تربيت حيدريه (جلگه رخ) جمعآوري شده است. منطقه انتشار خارجي اين سرخرطومي در عراق و تركيه و چين شمالي است.
زيست شناسي
اين سرخرطومي در خردادماه 1340 به تعداد بسياري از زير بوتههاي چغندر در كرج جمعآوري گرديده و همچنين در سالهاي بعد اين حشره مخلوط با سرخرطوميهاي ديگر چغندر تا اوايل شهريورماه در مزارع چغندر مشاهده و جمعآوري شده است و از لحاظ تراكم در درجه دوم اهميت
قرار دارد. با مطالعاتي كه در كشورهاي ديگر بعمل آمده است، اصولا اين حشره روي گياهان فاميل گل گاوزبانيان (Borraginaceae) زندگي ميكند و ميزبان اصلي اين حشره علف هرز معروف به Heliotropum sp ميباشد. تاكنون در ايران مطالعات كاملي درباره اين آفت بعمل نيامده است.
Ulobaris 1oricat Boh.
(Curculionidae,co1.)
شكل شناسي
حشره كامل سرخرطومي است بطور 3 تا 5/6 ميليمتر، رنگ بدن قهوهاي روشن و پاهاي آن روشنتر است. خرطوم و شاخكها شفاف است. پشت سينه اول مستور از نقطههاي زياد و در وسط آن يك نوار طولي صاف (بدون نقطه) ديده ميشود. حاشيه جلو سينه اول يقه مانند و صاف است. ساق پاها پهن و صاف خارجي آن تقريبا هموار است. ساق پاهاي جلو در طرف داخل داراي مژههاي فلس مانند نسبتا بلند و پراكندهاي برنگ روشن است. در قسمت داخل و خارج ران پاهاي جلو نيز مژه ديده ميشود. روي سطح بالپوشها خطوط موازي فرو رفته از بالا به پائين ديده ميشود و در فواصل آنها دندههاي طولي چيندار قرار دارد. روي خطوط فرورفته و چينهاي بالپوش موهاي فلسي شكل پراكندهاي ديده ميشود. بالپوشها حلقه آخر شكم (pygidium) را نميپوشانند. روي حلقه آخر شكم نقطههاي بسيار ديده ميشود. تخم كروي شكل و سفيد رنگ است و قطر آن 8/0 ميليمتر است. لارو دوكي شكل خميده و رنگ آن سفيد است. اندازه لارو كامل 6 تا 7 ميليمتر و عرض كپسول سر آن به 2/1 تا 3/1 ميليمتر ميرسد. سر لارو زرد رنگ و در فرق سر دو نوار برجسته پهن برنگ سفيد تيره وجود دارد كه دور آن را يك خط باريك قوسي شكل برنگ قرمز حنائي كه در انتها دو شاخه ميشود، احاطه نموده است. اطراف پيشاني را يك نوار باريك سفيدرنگي بشكل گنبد وارونه احاطه كرده است. رأس گنبد در امتداد نوار سفيد وسط فرق سر قرار دارد. رنگ پيشاني قهوهاي و در وسط آن يك خط كوتاه برنگ قرمز حنائي ديده ميشود. آروارههاي بالا حنائي تيره و نوك آروارهها سياه است. در قسمت جانبي زير چانه سه عدد مو قرار گرفته كه دو عدد آن نزديك به
كناره و موي سوم مقابل موي دوم و در داخل زيرچانه واقع است. شكم لارو داراي 9 حلقه است. حلقه نهم شكم در انتهاي و زير بدن لارو قرار گرفته و در وسط آن سوراخ كوچك مقعدي دايرهاي شكل است و در د اخل آن شكافي بشكل () وجود دارد. حلقه نهم شكم در حاشيه داراي 4 عدد چين خوردگي عميق و از 4 قطعه متصل بهم (نيم حلقه پشتي و نيم حلقههاي جانبي و نيم حلقه شكمي) تشكيل يافته است و نيم حلقه زير شكم داراي يك جفت مو و نيم حلقههاي جانبي و پشتي شكم هر يك بترتيب دو جفت مو دارد. شكل شفيره شلجمي و طول آن 3 تا 5/6 ميليمتر است. سر شفيره كاملا گرد و شاخكهاي آن كوتاه است و به ابتداي قاعده زير سينه اول نميرسد. پيشاني عريض و در وسط داراي يك شكاف سطحي است. در كناره پيشاني در فاصله بين انتهاي خرطوم و قاعده هر يك از شاخكها در وسط نيز 2 عدد موي درشت وجود دارد. ران پا داراي 2 مو است. بالپوشهاي شفيره تا وسط نيم حلقه سوم زير شكم امتداد يافته و نوك بال عقب از زير بال روئي نمايان است. نيم حلقههاي جانبي شكم هر يك داراي يك عدد موي درشت ميباشد و نيم حلقههاي زير شكم مو ندارد. پشت سينه اول شفيره محدب و شبيه تخممرغ نصفه است و در وسط آن يك شكاف طولي وجود دارد كه پشت سينه اول را بدو قسمت مساوي تقسيم ميكند كه در هر قسمت 9 عدد موي درشت واقع است. طرفين سپرچه 4 عدد مو دارد. از وسط نيم حلقه پشت سينه آخر تا انتهاي نيم حلقه هشتم شكم يك نوار طولي فرو رفته امتداد دارد كه در طرفين هر يك از آنها بترتيب دو نقطه برجسته مختوم به موي ريز قرار دارد اندازه موها در طرفين نيم حلقه اول پشت شكم كوچك و بتدريج در نيم حلقههاي آخر شكم بلندتر ميگردد. در انتهاي حلقه نهم، شكم دو عدد خار وجود دارد كه نوك آنها بطرف عقب امتداد دارد.
مناطق انتشار
اين سرخرطومي در ايران براي اولين مرتبه از مزرعه چغندرقند رضاآباد ساوجبلاغ جمعآوري گرديده است. مناطق انتشار خارجي اين آفت قزاقستان، آسياي ميانه، قفقاز و جنوب شرقي روسيه
مركزي است. در سالهاي خشك مزارع چغندرقند ديم و كم آب قزاقستان مورد حمله قرار گرفته و خسارت شديده ديده است.
طرز خسارت
اصولا تغذيه حشرات كامل سرخرطومي از برگها و دمبرگهاي چغندر صورت ميگيرد و گاهي برگها را در اثر تغذيه مشبك ميكنند كه ممكن است با طرز خسارت ساير سرخرطوميها اشتباه شود ولي لارو اين آفت داخل ريشههاي چغندر شده و آنها را مورد حمله قرار ميدهد. خسارت لارو آفت را قبل از زرد شدن و يا پژمرده شدن بوتههاي چغندر نميتوان از بوتههاي سالم تشخيص داد. مگر اينكه ريشهها را از خاك بيرون آورند و دقيقا معاينه كنند. در صورتيكه حمله آفت را قبل از زرد شدن و يا پژمرده شدن بوتههاي چغندر نميتوان از بوتههاي سالم تشخيص داد. مگر اينكه ريشهها را از خاك بيرون آورند و دقيقا معاينه كنند. در صورتيكه حمله آفت شديد باشد در اواخر تابستان اكثر بوتههاي چغندر پژمرده ميشوند و يا بطور كلي خشكيده و ميپوسند. در ايران صدمه اين آفت در شهريورماه 1342 فقط در يك مزرعه آنهم در اراضي شنزار قريه رضاآباد ساو جبلاغ مشاهده شده است. در اين مزرعه 90% از ريشههاي چغندرقند در مساحت 60 هكتار زمين آلوده به لارو آفت بوده و متجاوز از 50% ريشهها بكلي خشكيده و فاسد شده بود. تعداد متوسط لارو در داخل يك ريشه آلوده بين 20 تا 30 عدد است ولي در عدهاي از آنها تا 93 عدد نيز ديده شده است. علت حمله شديد آفت در اين مزرعه قرار داشتن آن در محل اصلي سكونت آفت و شنزار بودن اراضي زيركشت تا عمق 30 تا 40 سانتيمتري خاك و عدم رعايت فواصل آبياري و مهمتر از همه هموار نبودن زمين زيركشت و كم آبي بوده است.
محلهاي اصلي زندگي اين سرخرطومي اراضي شنزار مشرف به دامنه كوهستان و تپهزارها و اراضي باير است. اصولا اين آفت طالب زندگي در نقاط خشك است و بهمين علت در سالهائي كه زمستان معتدل و خشك باشد شرايط زندگي براي آفت مساعد ميشود. محل تجمع و نشر و نماي اين آفت علاوه بر چغندرقند بيشتر در نباتات هرز خانواده چغندر chenopodiaceae و خانواده
Salsolaceae و خانواده Amaranthaceae ميباشد. گونههاي مختلف علف هرزي كه از خانوادههاي مذكور بيشتر مورد حمله قرار ميگيرد توسط دانشمندان در كشورهاي بيگانه (قزاقستان روسيه شوروي) مطالعه و تعيين گرديده كه نام علمي آنها جهت اطلاع علاقمندان ذيلا ذكر ميشود:
Amaranthus retroflexus L.
Amaranthus a1bus L.
Amaranthus blitoides L.
Kochia scopacea Roth.
Salso1a kali L.
Ceratocarpus arenarius L.
Bassia hyssopifolia walk.
بنابراين اينطور نتيجه گرفته ميشود كه تراكم علفهاي هرز مورد حمله مذكور و پستي و بلنديهاي زمين و جنس خاك و عدم رعايت اصول زراعتي مخصوصا كم آبي از نقطه نظر انتشار و تراكم آفت دخالت دارد.
زيست شناسي
مطالعه اجمالي طرز زندگي اين آفت در سال 1342 پس از خسارت وارده به محصول و خشكيدن 50% بوتههاي چغندر آلوده در اوايل شهريورماه شروع شد و در آن موقع تعدادي از ريشههاي آلوده جمعآوري گرديد. در تاريخ 2/6/42 عدهاي از لاروها در داخل ريشه تبديل به شفيره گرديد و پس از 20 روز حشره كامل آنها در شرايط طبيعي خارج گرديد. در تاريخهاي 27/9/42 و 15/11/42 ريشههاي آلوده به آفت دوباره بازرسي و ملاحظه گرديد كه حدود 80% لاروها زمستان را در داخل ريشه بصورت حشره كامل درآمده و حدود 20% بقيه نيز بصورت لاروهاي سنين مختلف در ريشههاي آلوده زمستان گذراني ميكنند و با اينكه سرماي سخت زمستان سال 1342 تا حدود منهاي 19 درجه سانتيگراد در كرج رسيد تلفاتي در لاروها و حشرات كامل داخل ريشههاي آلوده در شرايط طبيعي ديده نشد. آفت مذكور در مناطق مختلف چغندركاري كشورهاي آسياي ميانه توسط دانشمندان حشرهشناس شوروي طي سالهاي 1933 و 1960 مطالعه شد و طرز زندگي آن
تا حدي روشن گرديده است. طبق مطالعات علماي مذكور سوسكها در اوايل ارديبهشت از اماكن زمستاني خارج ميشوند و در حدود محلهاي سكونت اصلي شبها به علفهاي هرز و با مزارع چغندرقند هم جوار پرواز و جفتگيري ميكنند. در موقع جوانه زدن چغندرقند از برگهاي اوليه نبات و ساقهها تا مدت چند شب قبل از تخمريزي تغذيه ميكنند. مثلا در موارد متعدد جفتگيري سوسكها در نيمه اول ارديبهشت ماه و تخمريزي آنها در اواخر ارديبهشت و اوايل خرداد ديده شده است. بطور كلي دوره تخمريزي سوسكها طولاني و از اواسط ارديبهشت تا اواسط شهريور ماه طول ميكشد. سوسكها از نور گريزانند و تمام مدت روز از زير كلوخههاي خاك و اطراف ريشه چغندرقند بسر ميبرند. چنانچه هوا ابري و يا تيره باشد روزها نيز فعاليت و پرواز ميكنند. جفتگيري آنها در داخل خاك و در اطراف ريشه نيز بكرات ديده شده است. پرواز سوسكهاي ماده در بهار كوتاه و موضعي ميباشد و اغلب در حدود نقاط اصلي محل سكونت ميباشد. عمق پناهنده شدن سوسكها در خاك پاي ريشه چغندر بستگي به درجه حرارت هوا و جنس خاك دارد. هر اندازه درجه حرارت در تابستان بالاتر رود و خاك زراعتي شني باشد سوسكها به عمق بيشتري در داخل خاك پايين ميروند. سوسكها روزها از سطح جدا ريشه چغندر در خاك تغذيه ميكنند و در مواقع غروب به سطح خاك ميآيند و قسمتهاي سبز نبات را از قبيل جوانه و دمبرگ مورد حمله قرار ميدهند. گاهي نيز قسمتهاي جويده شده را بزمين ريخته و روزها از آن تغذيه ميكنند. در موقعي كه ريشه چغندر تشكيل شده باشد سوسكهاي ماده بيشتر دوره زندگي را در اطراف ريشه چغندر بسر ميبرند و در همان جا جفتگيري و تخمريزي ميكنند. در تابستان هر قدر هوا گرمتر باشد ميزان تغذيه سوسكها از ريشه در خاك بيشتر ميشود. سوسكها تخمهايشان را در ريشه چغندر ميگذارند. براي اين عمل ابتدا وسيله خرطوم خود از سطح ريشه تغذيه ميكنند و سوراخهاي كوچك سطحي ايجاد مينمايند و سپس تخم خود را كه آغشته به ترشحات تناسلي است در سوراخهاي مزبور قرار ميدهند. تخمگذاري سوسكها در ريشهاي كه تغذيه نشده باشد بسيار كم است. تخمريزي سوسكها
پراكنده و انفرادي است. مدت نشو و نماي تخم در ريشه 7 تا 10 روز طول ميكشد. لارو سن يك پس از خروج از تخم از راه سوراخ تخمگذاري شده بداخل ريشه نفوذ ميكند.
سوراخهاي آفت زده در ريشه بعدها قرمز و شبيه رنگ چغندر لبوئي ميگردد. مدت نشو و نماي لاروي بستگي به درجه حرارت و رطوبت خاك دارد. در نقاطي از مزرعه كه نسبتا بلند و زمين آن مرطوب نباشد دوره نشو و نماي لاروي 50 تا 60 روز است. در صورتيكه سوسكها زود تخمريزي كرده باشند حشره كامل نسل جديد در تابستان خارج ميگردد كه تا بهار سال آينده در ريشه آلوده داخل گهواره شفيرهاي زنده ميماند. چنانچه تخمريزي ديرتر انجام گيرد و قسمتي از لاروها در اواخر تابستان و اوايل پائيز تبديل به شفيره شده باشند، حشره كامل آنها تا اوايل زمستان از شفيره خارج ميگردد و بقيه بصورت لاروها سنين مختلف تا اوايل بهار سال آينده در ريشه آلوده زمستان گذراني ميكنند و در بهار اين لاروها بتدريج تبديل به شفيره ميشوند. تاريخ شفيره شدن اين گونه لاروها 15 ارديبهشت تا حدود اواسط تيرماه است و بندرت بعضي لاروها در اواخر تيرماه تبديل به شفيره شدهاند. طبق مطالعات علماي حشرهشناس در اراضي مرطوب چغندركاري شده كه مواقع آبياري و دفعات آن منظم باشد شرايط زندگي براي اين آفت نامساعد ميگردد و ريشه آفت زده به ندرت ديده ميشود. در مزارعي كه از نقطه نظر جنس و رطوبت خاك تفاوت دارند ريشههاي آفت زده در نقاطي كه كمتر آب خورده و يا خشك باشد بچشم ميخورد و در اين نقاط حمله آفت شديد و تا 70 عدد لارو در يك ريشه آلوده ديدهاند. معاينه اين قبيل مزارع در تابستان نشان داده است كه در بعضي نقاط داخل ريشههاي افت زده، سوسك و شفيره و در عدهاي فقط لارو و در بقيه شفيره يا مخلوطي از لارو و شفيره بوده است. در بازرسيهاي بعدي كه در نيمه بهمن ماه انجام شده كليه شفيرهها تبديل به حشره كامل شده بودند و معلوم گرديد كه:
اولا نبودن رطوبت كافي در خاك و آبياريهاي غيرمنظم ارتباط مستقيم با تخمريزي و نشو و نماي آفت دارد. ثانيا چون مدت تخمريزي سوسكهاي ماده طولاني است مراحل مختلف نشو و نماي نسل
جديد آفت (حشره كامل لاروهاي سنين مختلف و شفيره) را ميتوان در مزرعه آلوده دريا نيز مشاهده كرد. اين سرخرطومي در سال يك نسل دارد.
در كشورهاي بيگانه لاروهاي اين سرخرطومي را يك نوع زنبور پارازيت از خانواده (Pteromalidae) بنام Aplastomorpha sp. پارازيته ميكند. در بدن يك عدد لارو آفت 12 تا 13 عدد لارو پارازيت ديده شده است. پارازيت مذكور زمستان را بصورت لاروي يا شفيره ميگذراند.
Baris scolopacea Germ.
(Curculionidae, co1.)
شكل شناسي
حشره كامل سرخرطومي كوچكي است بطول 5/2 تا 4 ميليمتر كه بدن آن كشيده و باريك ميباشد و روي بدن از فلسهاي بيضي شكل خاكستري و خرمائي رنگ فشردهاي پوشيده شده كه در نتيجه روي بالپوشها نقوس ابلقي ايجاد كرده است. خرطوم آن قوسي شكل و دراز و باريك و در انتها پولك دار است. سر حشره كشيده ميباشد و روي آن خطوط نقطه چين پراكندهاي ديده ميشود. شاخكها قهوهاي رنگ و خيلي باريك است. طول مفصل اول شاخك مساوي سه مفصل بعدي است. طول سينه از طول خرطوم حشره كمتر است. سينه اول محدب و كشيده و عرض آن تقريبا مساوي طولش ميباشد. سپر كشيده و صاف است. طرفين بدن حشره موازي است. روي بالپوشها شيارهاي باريكي ديده ميشود كه فاصله بين آنها پهن و صاف است. پاها باريك و پنجهها قهوهاي رنگ و دراز ميباشند و ناخنها آزاد است. طول لارو در حدود 5 ميليمتر و رنگ آن زرد مايل به سفيد و سر آن قهوهاي مايل بخرمائي است. بدن لارو خميده و مانند ديگر سرخرطوميها پا ندارد. روي بدن موهاي كم و كوتاهي وجود دارد.
مناطق انتشار
اين سرخرطومي تاكنون از مزارع چغندركاري كرج (با قرآباد و حسن آباد ساوجبلاغ) جمعآوري شده است و از لحاظ تعداد نسبت Ulobaris loricata كه از دهات مجاور جمعآوري شده است در درجه دوم اهميت قرار دارد.
مناطق انتشار خارجي اين سوسك آسياي مركزي، قزاقستان، قفقاز، جنوب قسمتهاي اروپائي شوروي، تمام اروپاي غربي، خاورميانه، مصر و نواحي مديترانه ذكر شده است.
زيست شناسي
اين حشره زمستان را بصورت لارو در ريشههاي چغندر و با علفهاي هرز ميگذراند طبق بررسيهائي كه در قزاقستان مركزي بعمل آمده حشرات كامل سرخرطومي از اواسط خردادماه تا اوايل تيرماه در مزارع چغندرقند ظاهر ميشوند و در نقاطي كه علفهاي هرز Atriplex halimus و Amaranthus retroflexus سبز ميشوند اين حشرات بتعداد بسياري در آنجا جمع ميگردند. مادهها چند عدد تخم روي يك نبات ميگذارند. تخمها اكثرا در دمبرگها و ساقه و قسمتهائي از ريشه كه از خاك بيرون آمده است گذاشته ميشود و پس از تفريخ، لاروها دالانهائي در آن نقاط تخمگذاري شده حفر ميكنند. اغلب اين حشره همراه با Lixus بمزارع چغندر صدمه ميزند. خسارت اين حشره در زمينهاي شور قابل توجه است زيرا علفهاي هرز شور Salicornia sp و Sueda sp كه پناهگاه اصلي اين آفت هستند در اين گونه زمينها زياد ميرويند. ميزان خسارت اين حشره را با مطالعاتي كه در كشورهاي بيگانه بعمل آوردهاند، از 40 تا 80% محصول ذكر كردهاند.
مبارزه با سرخرطوميهاي چغندرقند
با مشاهداتي كه درباره طرز زندگي و محلهاي جمعآوري اين حشرات در نقاط مختلف كشور بعمل آمده چنين نتيجه گرفته شده است كه بطور كلي محل سكونت اصلي سرخرطوميها نقاط گرم و اراضي خشك شنزار مشرف بدامنه كوهستان و تپهزارها و اراضي باير و شورزارها است و
فعاليت شديد سرخرطوميها در اينگونه مناطق صورت ميگيرد. علت اين موضوع كاملا روشن است زيرا اينگونه اراضي باندازه كافي آب نميخورد و در اثر تابش آفتاب بر روي شنها زمين كاملا گرم ميشود. همچنين اراضي شنزار آب را به اندازه كافي در خود نگهداري نكرده و بلافاصله خشك ميشود و يا در اراضي شورهزار بعلت روئيدن علفهاي هرز شور كه پناهگاه اصلي اين آفات هستند شرايط مساعدي بوجود ميآيد. بنابراين توصيه ميشود:
1- مزارع چغندرقند را در مناطق آلوده به سرخرطومي بطور مرتب و بموقع آبياري كنند و حتيالمقدور فواصل آبياري را كمتر و دفعات آن را بيشتر كنند تا شرايط زندگي براي آنها نامساعد گردد (در كرمان عدهاي از چغندركاران مزارع خود را در موقع بروز سرخرطوميها مخصوصا Menecleonus anxius مرتب آبياري ميكنند و در نتيجه تعداد بسياري از آنها روي آب ميافتند و از بين ميروند).
2- حتيالامكان از كشت چغندرقند در اراضي شني كه آب را خوب ذخيره نميكنند و بلافاصله پس از آبياري خشك ميگردند خودداري شود. زيرا لارو اين سرخرطوميها در اراضي شني براحتي داخل خاك ميشوند و بر روي ريشه چغندر ميروند در صورتيكه اراضي رسي شني پس از آبياري تا مدت چند روز گل بوده و سرخرطوميها نميتوانند فعاليت كنند.
3- خسارت سرخرطوميها بدون استثناء در اراضي شور زياد است زيرا در اين اراضي علفهاي هرز مانند علفهاي شور و سلمك و غيره ميرويد كه ميزبان اصلي آنها ميباشد و همانطور كه قبلا ذكر شد اين علفهاي هر اكثرا متعلق به خانوادههاي Chenopodiaceae، Salsolaceae، Amaranthaceae ميباشند. نام علمي مهمترين جنسهاي آنها بشرح زير است:
1) Chaenopodium album
2) Atriplex ep.
3) Salsola sp.
4) Amaranthus sp.
5) Portolaca sp.
6) Salicornia sp.
7) Sueda sp.
(تعداد گونههائي كه از جنسهاي نامبرده در بالا در ايران پناهگاه و ميزبان اصلي انواع سرخرطوميهاي چغندرقند هستند بايد در سالهاي آينده مشخص و مورد مطالعه و شناسائي دقيق قرار گيرند زيرا اين علفها از نقطهنظر مبارزه و طرز زندگي آفت نقش مهمي را بعهده دارند). اين علفهاي هرز را بطوركلي به اسامي محلي شور يا شوران سلمه يا سلمك، تاج خروس، خار، خرفه و غيره ميشناسند و بايد آنها را در اوايل بهار از داخل و اطراف مزارع چغندرقند وجين كند و از بين ببرند.
4- زمينهائي كه براي كشت چغندرقند در نظر گرفته ميشود حتيالامكان پست و بلند نباشد زيرا خرطوميها در قسمتهاي مرتفع اراضي كه آب نميگيرد جمع ميشوند و موجب خسارت ميگردند.
5- بطوركلي خروج اكثر سرخرطوميها در بهار از پناهگاههاي زمستاني همزمان با خروج دو برگ اوليه (كوتيلدون) چغندرقند از خاك صورت ميگيرد و اين موقع تقريبا از فروردين ماه شروع و تا تابستان هم ادامه دارد و فعاليت سرخرطوميها (باستثناي گونه Ulobaris loricata كه در شب فعاليت ميكند) در مواقع گرم روز است و روزهاي ابري و باراني فعاليتي ندارند و اصولا پس از مدتي تغذيه آماده جفتگيري و تخمريزي ميگردند و در صورتيكه سرخرطوميها تخمريزي كرده و لاروها بر روي ريشههاي چغندرقند رفته باشند هيچگونه مبارزهاي نميتوان عليه آنها انجام داد. بنابراين توصيه ميشود كه بمحض مشاهده اولين سرخرطوميها در بهار كه مصادف با اواسط فروردين و اوايل ارديبهشت ماه خواهد بود و قبل از اينكه موفق به تخمريزي گردند مزارع آلوده را براي 2 تا 3 مرتبه بفاصله 10 روز با سموم متناسب سمپاشي ميكنند.
چون زراعت چغندرقند در ايران بطريقه كرتي آبياري ميشود و اطراف كرتها مرزهاي عريضي بسته ميشود كه روي آنها نيز تعداد زيادي بوته چغندرقند سبز ميشود و اكثرا زارعين اين بوتهها را از بين نميبرند و در موقع آبياري اين مرزها را آب نگرفته و محل مناسبي براي تجمع سرخرطوميها و فعاليت آنها ميشود و بهمين جهت توصيه ميكنيم در مناطق آلوده مخصوصا مرزهائي را كه چغندر دارد سمپاشي كنند.
فایل : 23 صفحه
فرمت : Word