مقاله تجزیه و تحلیل یک اثر هنری
دانشگاه آزاد اسلامي
واحد رود هن
عنوان :
تجزيه و تحليل
استاد راهنما :
سركار خانم مونا اسلامي
نام پژوهشگر :
زينب جوادي
ورودي : 84
رشته : گرافيك
سال : 1387
فهرست مطالب
فصل اول : توضيح شيوه فرسك
فصل دوم : شرح كوتاهي از نقاشي
فصل سوم : تجزيه و تحليل اثر
فصل سوم : تجزيه و تحليل اثر
نكته قابل توحهي كه در اين اثر به چشم ميخورد قرينگي و هماهنگي توازن قسمتهاي مختلف آن با هم است و نيز استفادة نقاش از پرسپكتيو است چشم انسان را به عمق اثر متمركز ميكند.
در نگاه اول چشم به عمق تصوير يعني نيم دايره وسط و همچنين تصوير افلاطون و ارسطو كه شخصيتهاي اصلي اين اثربه حساب ميآيند و بعد اين نيم دايرهها چشم را به طرف بالا ميكشاند و سپس به نيم دايرة بزرگ جلوي تصوير ميرسد كه مثلثهاي كنار آن دوباره چشم را به سمت پائين تصوير و بقية شخصيتهاي موجود در اثر حركت ميدهد و به اين ترتيب چشم در حال گردش است. از نظر رنگ و تيرگي – روشني هم تقريبا تمامي قسمتها با هم تعادل دارند. فقط نيمه بالاي تصوير كمي روشن تر از پائين تصوير است.
در اين تقسيم بندي ميبينيم كه خط 2/1 افقي دقيقاً از وسط بدن افراد گذشته، كه از روي مفاصل دست آنها عبور كرده و ما همة سرها را در قسمت بالاي تصوير مشاهده ميكنيم. قسمت پائين بدنشان و پاها و همچنين تعدادي ديگر از افراد در پائين تصوير قرار دارد. خطوط پلهها و خط همچنين لبة زمينه موازي با اين خط است.
اين خط بين ارسطو و افلاطون ميگذرد و آنها را از هم جدا ميكند. اين خط دقيقاً از وسط نقاشي عبور كرده و اثر را به دو قسمت كاملاً مساوي تقسيم ميكند كه شبيه به هم و داراي تقارن و توازن هستند. در اين تقسيم بندي تمامي عنصرهائي كه در نيمة راست قرار دارد در نيمة چپ هم وجود دارند. اين خط از روي مفاصل دستان ارسطو و افلاطون عبور ميكند كه نشانه تأكيد نقاش به اين موضوع است.
خط 3/1 سمت راست از روي خط ديوار عبور كرده و در ادامه از روي سر، فصل شانه و پاي چند نفر از اشخاص كه در آن امتداد قرار گرفتهاند ميگذرد خط 3/1 سمت چپ هم به همين ترتيب مستقيماً از روي ديوار عبور كرده و مفاصل دست و پاي هيپارتيا و اسمينش و آنيستن و دست فيثاغورث را قطع ميكند. خطوط ديوار و حالت ايستادن و نشستن همة افراد عمود و موازي اين خطوط هستند.
قسمت 3/1 بالايي تصوير خلوت ترين قسمت تصوير است كه فقط سقف و ديوار در آن قرار دارد. 3/1 مياني شلوغ ترين قسمت نقاشي است كه تمامي شخصيتهاي مدنظر نقاش در اين قسمت يعني وسط تصوير قرار گرفتهاند كه موضوع اصلي نقاشي است. در 3/1 پائيني تصوير هم فقط پاي چند تن از اشخاص قرار گرفته است.
اين خطوط در وسط تصوير دقيقا در وسط بدن افلاطون يكديگر را قطع ميكنند. قطر سمت راست از روي گردن ارسطو عبور كرده و دست او را كه به پائين اشاره ميكند قطع ميكند كه نشانه تأكيد نقاش به حالت دست اوست كه نشان دهندة تمايل او به واقع گرايي است. و به همين ترتيب قطر سمت چپ نيز از روي دست افلاطون كه به سمت بالا اشاره دارد عبور ميكند كه باز نشان دهندة تمايل او به ايدئالها و امور فراواقعي است. اين خط موازي با حالت بدن پيرمردي است كه تنها روي پله نشسته است.
چكيده
نقاشي ديواري نوعي ديوار نگاري بشمار ميرود و از طريق رنگ آميزي گچ و آهك مربوط با رنگهاي محلول سرآب (شيوه كلاسيك) ايجاد ميشود و اين نقاشيهاي ديواري فرسك نام دارند.
در اروپا در قرن 13 در ايتاليا جهت تزئين قصرها از اين سبك از نقاشي استفاده ميشده كه بعدها در قرن 16 به تكامل رسيده در يكي از عناصر اصلي تزئيني ديوار قصرها بشمار ميرفته است از نمونههاي بارز اين سبك از نقاشي در اروپا ميتوان به آثار و افائل سرواينكان اشاره نمود.
در ايران نيز ميتوان بازماندههاي كاخ پادشاهان صفوي در قزوين و اصفهان اشاره نمود البته قدمت اين اشاره به دوران نوسنگي برميآمد كه آثار برجا مانده را بر صخرههاي غر دوشه و مير ملاس منطقه كوهدشت لرستان ميتوان يافت.
نقاشي مدره آنتن اثر رافائل در كاخ و ايتكان، اشاره به نوعي آدمهايي فاصله به جهت در طرز تفكر ارسطويي و افلاطوني دارد.
اثر كه در دوران رنسانس به وجود آمده شاكر علاقه نقاشي به شخصيتهاي فلسفي – الهي و حتي جنگجو ميباشد.
فایل : 11 صفحه
فرمت : Word