مقاله کامل گیلاس

مقاله کامل گیلاس

by: SafheAra Converter
1 – مقدمه‌
دو گونه‌، گيلاس (1) و آلبالو (2) بصورت تجاري در حال كشت و پرورش مي‌باشد. براي هر دو گونه پايه‌هاي مورد استفاده متعلق به همين گونه‌ها يا گونه محلب (3)و يا هيبريدهاي بين گونه‌اي مي‌باشد.
براي تكثيرگيلاس پايه لازم و ضروري است زيرا كه ارقام گيلاس از طريق روشهاي مرسوم تكثير رويشي‌، قابل ازدياد نمي‌باشند اگرچه در برخي از ارقام آلبالو امكان تكثير از طريق رويشي وجود دارد اما د رعين حال بكارگيري پايه در گيلاس يك روش مرسوم و عادي مي‌باشد. درختان گيلاس پيوند شده روي پايه‌هاي استاندارد متعلق به گونه گيلاس و يا محلب بسيار پر رشد و قوي بوده و مديريت چنين درختاني بسيار مشكل مي‌باشد. اين مسئله در مواردي كه هدف از پرورش گيلاس‌، توليد ميوه جهت فراوري و برداشت مكانيكي است‌، كمتر مورد توجه بوده است ولي زماني كه هدف توليد ميوه جهت تازه خوري و برداشت از طريق نيروي كارگر و به كمك دست انجام مي‌گيرد، يك مشكل جدي مي‌باشد. از طرف ديگر هرس‌، سمپاشي‌، كنترل پرندگان و استفاده از پوشش به منظور جلوگيري از شكاف خوردن ميوه‌ها در هنگام بارندگي بسيار پرهزينه و تقريبا” غيرممكن است‌. اين مسائل و مشكلات در بسياري از كشورها موجب كاهش سطح زير كشت گيلاس در دهه هاي اخير شده است در مورد آلبالو وضعيت متفاوت است زيرا اولاً طبيعت و عادت رشد اين درخت به گونه‌اي است كه از رشد زيادي برخوردار نبوده و ثانياً محصول اين درختان عمدتا” به كمك ماشين و بطور مكانيكي برداشت مي‌شود. بنابراين نياز به پايه پاكوتاه نمي‌باشد. در گيلاس با هدف‌، يافتن پايه‌هاي پاكوتاه مناسب‌، پژوهشهاي زيادي در موسسات تحقيقاتي مختلف بويژه در آلمان بر روي پايه‌هاي كلوني كه از رشد كمتري برخوردار هستند انجام گرديده است‌. از آنجائي كه بررسي‌هاي انجام شده بر روي گيلاس و محلب منجر به شناخت و دستيابي پايه مناسب پاكوتاه نشده است لذا در حال حاضر گونه‌هاي ديگر پرونوس و يا هيبريدهاي بين گونه‌اي آن بيشتر مورد توجه مي‌باشند، پايه‌هاي متعلق به گونه آلبالو باعث كاهش رشد درختان گيلاس مي‌شوند .براي مثال آلبالوي رقم استاكتون مورلو(4) به عنوان پايه و ارقام آلبالوي مونت مورنسي (5) و نورس استار(6) به عنوان ميان پايه موجب كاهش اندازه درختان گيلاس شده‌اند . گزينش در داخل اين گونه‌ها منجر به معرفي تعدادي پايه نسبتا” پاكوتاه گرديده است‌. در ديگر گونه‌هاي پرنوس نيز پژوهشهايي انجام شده است ، ولي تاكنون موفقيت كمي حاصل شده و تعدادي معدود پايه جديد از اين گونه‌ها
معرفي گرديده است‌. براي دستيابي به پايه‌هاي مناسب از تلاقي‌هاي انجام شده بين گونه‌هاي مختلف جنس پرونوس پايه‌هاي پاكوتاه جديدي بوجود آمده است .اين پايه‌ها امكان احداث باغهاي گيلاس با تراكم نسبتا” بالا ، افزايش عملكرد، كاهش هزينه‌هاي توليد و استفاده از پوشش جهت مبارزه با تركيدگي ناشي از باران را فراهم نموده است . البته اين پايه‌ها معايبي مانند، هزينه توليد اوليه بالا، محدوديت در انتخاب خاك مناسب‌، نياز به مديريت قوي را دارا مي باشند . به راستي توليد پايه هاي پا كوتاه با قدرت رشد كم موجب افزايش توجه باغداران به كشت و پرورش گيلاس در بسياري از مناطق گرديده است‌.
2 – تاريخچه پايه هاي گيلاس
استفاده از پايه‌هاي گيلاس مدت طولاني است كه مورد توجه قرار گرفته است‌. اين پايه‌ها چنانكه قبلا” ذكر شد، شامل گونه هاي گيلاس ، آلبالو و محلب مي باشند . اطلاعات موجود نشان مي‌دهد كه درختان گيلاس رشد يافته بر روي ريشه‌هاي خود، پر رشد بوده و از لحاظ قدرت رشد مانند درختان پيوند شده روي پايه‌هاي استاندارد مي‌باشند(105). در صورتيكه درختان آلبالو زماني كه بر روي ريشه‌هاي خود استقرار دارند بر حسب نوع رقم ممكن است از رشد كمتر و عملكرد بالاتري برخوردار باشند.
در ايستگاه تحقيقات ايست مالينگ انگلستان‌، جمع‌آوري پايه‌هاي گيلاس با هدف امكان تكثير رويشي اين پايه ها و مطالعه اثرات پايه‌هاي كلوني روي رقم پيوندي از سال 1914 آغاز گرديده است . نتايج اين پژوهش منجر به معرفي پايه 1/12F گرديده است . (57 و 56 و 4). بررسي هاي انجام شده نشان داد كه پايه 1/12 F. نه تنها موجب زود گلدهي درختان گيلاس نمي شوند بلكه موجب افزايش رشد اين درختان نيز شدند. بنابراين كار انتخاب پايه در ايستگاه ايست مالينگ و در ساير نقاط ادامه يافت‌. اخيرا” در فرانسه از انتخاب در توده گيلاس دو پايه تجارتي با نام‌هاي پنتاويوم (7) و پونتاريس‌(8) حاصل شده است .ولي اين پايه‌ها نيز قوي‌الرشد بودند. در سامرلند كانادا، اخيرا” در نتيجه سلكسيون در توده مازارد، به پايه هايي با قدرت رشد كمتر دست يافته‌اند، اما اين ادعا لازم است كه در نقاط ديگر نيز به اثبات برسد(75). در آلمان سلكسيون در داخل توده گيلاس و محلب از اوايل قرن بيستم شروع شده است و پايه‌هاي هايمن 10(9) و هانتر 53*170(10) در نتيجه سلكسيون از محلب و مازاد بوجود آمده اند . (81،80،53 و 33).
در ديگر كشورها نيز سلكسيون‌هايي در داخل محلب انجام شده است . در فرانسه اين عمل منجر به شناسايي كلونهاي اينرااس ال (11)64 (82) و لاين اس ال 405(12) يا فرسي – پنتالب (13) (26) كه بطور گسترده‌اي استفاده مي‌شوند، شده است . در مجارستان ،تركيه و احتمالا” ديگر نقاط تحقيقات به‌نژادي و سلكسيون در داخل محلب ادامه يافته است‌.
نتايج تحقيقات انجام شده در اورگان نشان ميدهد كه از بين سري پايه‌هاي كلوني ام * ام (14) كه از تلاقي بين محلب و مازارد بوجود آمده اند تنها پايه ام * ام 14 (15) پاكوتاه بوده و در مناطق مختلف مورد ارزيابي قرار گرفته است . در حاليكه ساير نتاج اين تلاقي از قدرت رشد بالايي برخوردار بودند. پايه‌هاي ام * ام 2 (16)و ام * ام 60(17) بيشتر براي ارقام گيلاسي كه جهت صنايع فراوري توليد مي‌شوند، مناسب مي باشند . از آنجايكه پژوهشهاي انجام شده در گونه مازارد و محلب در سالهاي گذشته نشان داد، كه امكان دستيابي به پايه‌هاي پاكوتاه در اين گونه‌ها نمي‌باشد. لذا بسياري از موسسات تحقيقاتي شروع به انجام كارهاي اصلاحي و يا جستجو و بررسي در داخل ديگر گونه‌هانمودند . بررسي‌هاي محققين انگليسي (137) در 1977 منجر به معرفي پايه جديدي بنام كلت كه حاصل از تلاقي بين P.pseudocerasus x P.avium مي‌باشد گرديده است . اين پايه عليرغم رشد رويشي زياد در ابتدا بطور وسيعي مورد استفاده قرا رگرفت‌. تحقيقات انجام شده بوسيله پروفسور گروب و دكتراشميت از دانشگاه جيزن آلمان منجر به توليد سري بزرگي از پايه‌هاي جيزلا گرديد (117، 58 و 48). علاوه بر اين پايه‌هاي سري پي كيو(18) كه در نتيجه يك برنامه اصلاحي پيچيده از سال 1965 در آلمان آغاز شده‌، توليد و معرفي گرديده است اين پايه در مقابل سري پايه‌هاي قبلي تاكنون بطور جدي ارزيابي نشده است (148 و 147). پژوهشهاي انجام شده در بلژيك توسط تريفوس (19) (126) منجر به معرفي سه پايه پاكوتاه بنام جي ام‌(20) گرديد. اما بعد از مدت كوتاهي‌، استفاده از اين پايه‌ها مجددا” از رونق افتاد. كارهاي اصلاحي محققين بلژيكي با معرفي پايه جي ام 1/61 (داميل )(21) به عنوان نقطه شروع ادامه يافت‌. برنامه‌هاي اصلاحي پايه ها كه در چكسلواكي از سال 1963 آغاز شده منجر به گزينش سه پايه ضعيف الرشد بنام پي‌اچ ال (22) شده است اين پايه ها كه احتمالا” از هيبريد بين آلبالو * گيلاس حاصل شده‌اند نياز به ارزيابي بيشتري دارند. اما بررسي‌هاي اوليه نشان داد كه يكي از پايه‌هاي سري پي اچ ال پاكوتاه مي‌باشد. برنامه اصلاح انجام شده در چكسلواكي نقطه آغازي براي محققين آلماني بود، زيرا آنها دريافتند كه پتانسيل پاكوتاهي در گونه آلبالو شيرين وجود دارد. بر اين اساس
پروژه سلكسيون پايه ها از توده‌هاي بومي اين گونه‌ها از سال 1960 در دانشگاه فرايزينگ و ايهن استفان (23) آلمان آغاز شد. دو نسل از پايه‌هاي ويروت (24) حاصل اين بررسي است كه در نسل دوم پايه‌هاي پاكوتاه واقعي ملاحظه گرديد (115، 113 و 45). در فرانسه نيز گزينش در توده آلبالو شيرين كه از ايران منشأ گرفته بود منجر به معرفي پايه‌اي تحت نام تابل – ادبريز(25) گرديد(37).
آنچه كه تاكنون ارايه گرديد شامل همه تحقيقات انجام شده در دنيا نيست‌، بلكه تنها هدف نشان دادن برخي آنها مي‌باشد.
^^3 – سازگاري‌
بطور معمول مشكل خاصي در ارتباط با رشد و محصول دهي درختان گيلاس روي پايه مازارد و همچنين ارقام آلبالو، روي پايه‌هاي آلبالو و گيلاس وجود ندارد. زيرا در اين خصوص پايه و پيوندك از سازگاري خوبي برخوردار مي‌باشند. اما در عين حال زماني كه پايه و پيوندك از ديگر گونه‌هاي جنس پرونوس باشند، ممكن است سازگاري خوبي بين آنها مشاهده نشود. به عنوان مثال هميشه تمام ارقام گيلاس و آلبالو با پايه محلب تركيب سازگاري را تشكيل نمي‌دهند اگر چه خشك شدن درخت ممكن است گاهي اوقات بدليل نامناسب بودن پايه محلب به شرايط مرطوب يا تنش خاكي باشد ولي با اين وجود ، ناسازگاري اتفاق مي‌افتد(14).
در مجارستان انواعي از محلب شناخته شده كه مي‌توانند داراي واكنش‌هاي متفاوت به عنوان يك پايه باشند (68). اگر چه تركيب پيوندك ارقام گيلاس با پايه آلبالو هميشه يك تركيب مناسب و مطلوب نمي‌باشد ولي با اين وجود سلكسيون در داخل توده آلبالو ممكن است منجر به افزايش ميزان سازگاري گردد. همچنانكه با معرفي پايه‌هاي سري ويروت اين مطلب به اثبات رسيد. گيلاس و آلبالو هم از لحاظ خصوصيات ظاهري و هم از لحاظ متابوليسم با يكديگر بسيار متفاوت مي‌باشند بنابراين با توجه به اين تفاوتها، انتظار چنين مشكلاتي نيز قابل پيش بيني مي‌باشد (46)، لذا تمامي پايه‌هاي متعلق به آلبالو شيرين مي‌بايستي قبل از معرفي از نظر سازگاري با شرايط اقليمي متفاوت و همچنين سازگاري با ارقام مختلف بطور دقيق مورد بررسي قرار گيرند.
گاهي اوقات ناسازگاري ممكن است بسيار شديد بوده به گونه‌اي كه منجر به مرگ پيوندك در خزانه شود و يا اينكه رشد پيوندك در سال اول متوقف شده كه در نتيجه مرگ گياه را بدنبال خواهد داشت‌. در نوع ديگري از ناسازگاري درختان بمدت طولاني‌تر بيش از 8 تا 10 سال زنده بوده اما علايم زيادي از ضعف و عدم سلامت گياه
همچون ظهور برگهاي كوچك سبز متمايل به زرد، توقف رشد، خزان زودرس در پائيز و پاجوش دهي در درختان ديده مي شود اين نوع ناسازگاري اصطلاحا” ناسازگاري با تاخير گفته مي‌شود . براي موفقيت در ايجاد پايه‌هاي پاكوتاه ضروري خواهد بود كه ناسازگاري از نوع ناسازگاري جزئي (26) بوده تا اجازه رشد كافي را به درخت داده همچنين سلامت و عمر طولاني درخت را تامين نمايد. ناسازگاري در فرم‌هاي ذكر شده زماني كه ارقام گيلاس بر روي ديگر گونه‌هاي جنس پرونوس قرار مي‌گيرند بطور گسترده‌اي ملاحظه مي‌شود (140). همچنين در مواردي واكنش ارقام ممكن است روي پايه كاملا” متفاوت باشد. بنابراين سازگاري ارقام با پايه‌هاي جديد اميدبخش‌، مي‌بايستي مورد آزمايش قرار گيرند. همچنانكه ارقام جديدي كه بطور منظم معرفي مي‌شوند تحت همين آزمون‌ها قرار مي گيرند. از نكات مورد توجه در ارزيابي پايه و رقم‌، عاري از ويروس بودن آنها مي‌باشد زيرا برخي از انواع ويروسها مي‌توانند باعث ايجاد ناسازگاري گردند (154، 68، 46 و 3).
عليرغم تلاش زيادي كه انجام شده عامل يا عوامل ايجاد كننده ناسازگاري در درختان گيلاس تاكنون شناخته نشده است‌، محققين آلماني به منظور توصيف ناسازگاري گيلاس بر روي آلبالو، تلاشهاي زيادي انجام دادند، ولي با اين وجود به فرضيه يا تئوري واضحي همانند آنچه كه در مورد ناسازگاري گلابي بر روي پايه به است دست نيافتند.
4 – ميان پايه‌
كنترل رشد مهمترين هدف آزمايشهاي ميان پايه با گيلاس در گذشته بوده است اما بر طرف كردن ناسازگاري با پايه محلب نيز از نظر دور نمانده‌، چنانكه استفاده از ميان پايه آلبالو رقم كروسرويكسل (27) بر روي پايه محلب منجر به كاهش قدرت رشد گيلاس گرديد (78).
كنترل رشد با كاربرد ميان پايه بر روي پايه‌هاي مازارد نيز ممكن است ، اما نتايج آزمايشهاي ميان پايه بسيار متفاوت و گاهي اوقات غيرقابل انتظار است‌، براي مثال گيلاس‌هايي كه بطور ژنتيكي پاكوتاه مي‌باشند زماني كه به عنوان پايه استفاده مي‌شوند باعث كاهش رشد گرديده اما زماني كه به عنوان ميان پايه استفاده گرديد منجر به كاهش رشد نشد. نتيجه‌گيري عمومي آن است كه ميان پايه مورد استفاده بر روي پايه گيلاس در ارقام پيوندي باعث افزايش راندمان توليد مي‌شود اما در خصوص كنترل رشد اين مسئله هميشه ممكن نمي‌باشد (137). در
آلمان نتايج بررسي هاي انجام شده نشان داد زماني كه از ارقام آلبالوي كروسر ويكسل و يا شاتن مورلو(28) به عنوان ميان پايه جهت تعدادي از ارقام گيلاس استفاده مي شود اين ميان پايه باعث كوتاهتر شدن درختان گرديد كه مزايايي چون افزايش تراكم كشت درخت و به تبع آن افزايش عملكرد در واحد سطح را در بر دارد (53).
در مجارستان از كاربرد ارقام مختلف آلبالو بعنوان ميان پايه براي دو رقم گيلاس نتايج متفاوتي بدست آمده است به گونه‌اي كه برخي ميان پايه ها باعث كاهش رشد، برخي بي‌تفاوت و برخي نيز باعث افزايش عملكرد درختان گرديد (69). در لهستان استفاده از آلبالو رقم نورس استار (29) به عنوان ميان پايه نتايج اميدبخشي را با دو رقم گيلاس نشان داد. همچنين در ايتاليا آلبالوي نورس استار به عنوان ميان پايه موجب كاهش رشد درختان 5 رقم گيلاس گرديد، كه در نتيجه آن راندمان توليد افزايش يافت‌. در برخي ارقام استفاده از ميان پايه منجر به ضعف و از بين رفتن زودهنگام درختان گرديد. بنابراين استفاده از ميان پايه براي تمامي ارقام هميشه سودمند و مناسب نمي‌باشد با اين وجود استفاده از ميان پايه ارقام آلبالو همچون نورس استار مونت مورنسي (30) در بسياري از نقاط بطور موفقيت‌آميزي توسط توليد كنندگان مورد استفاده قرار گرفته است‌. هلنديها (107) با توجه به نتايج متفاوت حاصل از بكارگيري ميان پايه‌، پيشنهاد كردند كه براي هر تركيب پايه – ميان پايه – پيوندك اثرات آنها بطور جداگانه ارزيابي گردد. اختلاف يا تفاوتهاي ملاحظه شده مي‌تواند در مقابل حضور يا عدم حضور ويروس توصيف گردد. در بيشتر آزمايشها وضعيت تركيبهاي پايه‌، پيوندك و ميان پايه از لحاظ حضور يا عدم حضور ويروس نامشخص بوده و گزارشي در اين خصوص ذكر نشده است‌. همچنانكه حضور ويروس بطور جدي مي‌تواند بر رشد و ميزان محصول تاثير گذارد، تاثير ميان پايه در اين حال ممكن است با اثرات ويروس‌، اشتباه تشخيص داده شود به عنوان مثال يك ميان پايه بطول 30 سانتيمتر از آلبالو رقم مونت مورنسي بين پايه 1/12 F. و پيوندك رقم مرتون بونتي‌(31) باعث كاهش رشد به ميزان 18% گرديد اما زماني كه از تركيب پيوندي عاري از ويروس استفاده گرديد هيچگونه كاهش رشدي با رقم مرتون گلوري (32) مشاهده نشد (137).
كنترل رشد در آلبالو، از اهميت بالايي كه براي گيلاس بويژه جهت مصارف تازه‌خوري دارد، برخوردار نمي‌باشد. با اين وجود هنوز آزمايشهاي ميان پايه در حال انجام است‌. در يك بررسي در كشور آلمان با آلبالو رقم شاتن مورلو بر روي پايه مازارد استفاده از يك ميان پايه آلبالو رقم بريمنز ساري (33) باعث كاهش رشد و افزايش در راندمان توليد، بدون آنكه تاثير بر اندازه ميوه داشته باشد گرديد (65). از استفاده و بكارگيري برخي از گونه‌ها، جهت ميان
پايه همچون P.fruticosa بايد خودداري شود . اگرچه استفاده از اوپنهايم (34) كه سلكسيوني از گونه فوق الذكر بوده بر روي پايه‌هاي مازارد و محلب باعث كاهش رشد درختان گيلاس گرديد. از تمامي آزمايشهاي انجام شده تاكنون به نظر مي‌رسد كه‌، نتايج حاصل از بكارگيري ميان پايه ناموفق و غيرقابل اعتماد باشد و به نظر مي‌رسد كه بهتر است با بكارگيري پايه مناسب به سطح مطلوب از رشد مورد نظر دست يابيم (62).
5 – ارتفاع محل پيوند
به منظور كنترل رشد درخت‌، ارتفاع محل پيوند مورد بررسي قرار گرفته است اما نتايج بدست آمده مايوس كننده مي‌باشد. در آزمايشي ارتفاع محل پيوند از 15 تا 60 سانتيمتر بر روي پايه مازارد استفاده گرديد اما بر روي قدرت رشد درخت تاثيري نداشت (137). در آزمايش ديگري در كشور آلمان با پايه 1/12F و مازارد در سطح خاك و در ارتفاع 80 سانتيمتري پيوند گرديد پس از 8 سال هيچگونه تفاوتي در عملكرد و حجم تاج درخت مشاهده نشد. بدلايل ناشناخته پيوند در ارتفاع بالاتر منجر به تحريك توليد ميوه‌هايي با اندازه كوچكتر مي‌شود (65). در آزمايشي آلبالو رقم شاتن مورلو بر روي پايه 1/12 F. در ارتفاع 80 سانتيمتر پيوند گرديد. نتايج نشان داد كه در اين حالت ميزان رشد بسيار قوي‌تر از هنگامي بود كه در ارتفاع 20 سانتيمتري پيوند شده بود (43). براي پايه مازارد پيوند در ارتفاع بالا، راهي جهت كاهش قدرت رشد نبوده و همين موضوع براي پايه‌هاي آلبالو نيز صحت دارد. با هدف افزايش مقاومت زمستانه پيوندك گيلاس رقم بوتنرزروت (35) را در ارتفاعهاي 15، 30، 45، 60، 75 و 90 سانتيمتر روي پايه ويروت 13(36) پيوند گرديد. نتايج نشان داد كه‌، پيوند در ارتفاع 45 تا 60 سانتيمتر باعث افزايش رشد گرديد و تنها در ارتفاع 75 و 90 سانتيمتر كه غيرعملي به نظر مي‌رسد رشد كاهش يافت بنابراين پيوند در ارتفاع پائين به منظور كنترل رشد توصيه مي‌شود. پيوند در ارتفاع بالا باعث گرديده كه پيوندك و ميان پايه بسيار نزديك به بازوهاي اصلي باشد در نتيجه ممكن است باعث افزايش عارضه گموز گردد (126). در يك مورد گزارش شده ، كه پيوند در ارتفاع بالا باعث كاهش رشد گرديده است‌. ليكو (37)و همكاران در 1990 در يك مقاله گزارش كردند كه پيوند در ارتفاع 50 سانتيمتر بر روي پايه اس ال 64 كه سلكسيوني از محلب مي‌باشد منجر به 20 درصد كاهش رشد در مقايسه با زماني كه در ارتفاع 10 سانتيمتر پيوند شده بودند، گرديد. اگرچه پيوند در ارتفاع بالا به منظور كنترل رشد بي‌تاثير مي‌باشد اما ممكن است بطور موفقيت‌آميزي ديگر

فایل : 45 صفحه

فرمت : Word

29900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط