مقاله کامل نقش خانواده و مدرسه در تربیت دانش آموزان

مقاله کامل نقش خانواده و مدرسه در تربیت دانش آموزان

نقش خانواده و مدرسه در تربیت دانش آموزان
چکیده
خانواده، نخستین نهاد اجتماعی است که فرد در آن پا به عرصه زندگی می گذارد واولین پایه هاي تربیت و تعلیم در آن گذاردهمی شود. وجود محبت و عاطفه در خانواده رمز سعادت و خوشبختی انسان است و کلید بسیاري از مشکلات و راه جلب احترام ورعایت حقوق دیگران است. عاطفه، عشق و محبت به فرزندان، می تواند اراده متزلزل و روح آشفته آنان را درمان کند و آنان را بهزندگی سعادتمند و موفق امیدوار سازد. لذا براي تربیت و پرورش درست فرزندان، باید محیطی ایجاد کرد که در آن درگیري واختالفی نباشد. محبت و صداقت،ایمان و عشق به خوبی ها، صمیمیت،وحدت و اتحاد می تواند راهگشاي بسیاري از مشکلات باشد.
کلیدواژه ها:تربیت، افت تحصیلی، تعلیم، انگیزه، موفقیت تحصیلی، هنجار و ناهنجاري
مقدمه
نقش خانواده در تربیت دانش آموزان
موفقیت تحصیلی در گرو علل و عوامل متعددي است که نبود و یا نقصان هرکدام از این عوامل موجبات افت تحصیلی را فراهم می سازد. هوش و استعداد تحصیلی یادگیرنده، عوامل محیطی (نظیر دیدگاه هاي حاکم برجامعه در خصوص تحصیل،امکانات،وضعیت اقتصادي و حتی وضعیت فرهنگی محیط اجتماعی و…) و عوامل خانوادگیاز مهمترین عوامل تاثیر گذار بر روند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بر شمرده می شوند.هرچند نمی توان ازنقش تاثیرگذار هوش و استعداد تحصیلی و عوامل محیط اجتماعی غافل شد اما دراین مقاله به بررسی نقش خانواده درتحصیل فرزندان پرداخته ایم.تعلیم و تربیت ومسائل مربوط به آموزش و پرورش فرزندان از اولویت ها ودل مشغولی هاي خانواده هائی است
که فرزندانی در سنین مدرسه و حتی دانشگاه دارند. بی شک نقش خانواده در موفقیت تحصیلی فرزندان آن چنان حائز اهمیت است که به هیچ بهانه قابل کتمان نیست.
اول اینکه نهاد خانواده در مقام اولین جایگاه تعلیم و تربیت، شکل دهنده بسیاري از نگرش ها و دیدگاه هاي فرزندان خواهد بود.برخی از این دیدگاه ها و نگرش ها در حوزه تحصیل نیز خواهد بود که با توجه به نوع نگرش (مثبت یا منفی بودن) می تواند تاثیري باز دارنده یا ارتقاء دهنده در پیشرفت تحصیلی فرزندان داشته باشد. به تعبیر دیگر منشاء بروز پدیده افت تحصیلی دانش آموزان می تواند باور هاي ذهنی باشد که در محیط خانواده شکل گرفته است. نوع نگاه ونحوه برخورد خانواده ها با امر تحصیل و یا حتی ارزش بودن و یا نبودن تحصیل در خانواده اي می تواند باور هاي سازنده و یا مخربی را در ذهن فرزندان شکل دهد. متاسفانه در بیشتر موارد در خانواده هائی افت تحصیلی مشاهده می گردد که تحصیل علم نزد والدین و افراد خانواده ارزش چندانی ندارد و حتی در برخی موارد نکوهش نیز می شود.
دومین نکته اي که باید به آن اشاره نمود نقش حمایتی خانواده است. خانواده به عنوان اولین حامی فرزندان را از بدو تولد تا سال هاي پایانی عمر به شکل هاي متفاوتی زیر چتر حمایت خود می گیرد. حمایت هاي منطقی و اصولی و سازنده خانواده از فرزندان جداي از ایجاد جو عاطفی و محبت در محیط خانواده، سبب ساز تقویت اعتماد به نفس در وجود فرزندان می شودو آنان را به مرزهاي خود باوري وخود اتکائی رهنمون می سازد. فضاهاي گرم و صمیمی در محیط هاي عاطفی خانواده که معمولا با ابراز محبت هاي منطقی نیز همراه است موجبات افزایش شوق و ذوق فرزندان نسبت به تحصیل،کاهش اضطراب و افزایش روحیه را فراهم می سازد.
دلیل سومی که از اهمیت بسیاري نیز برخوردار است. نقش نظارتی خانواده بر فرزندان است.در میان نقش هائی که والدین بر عهده دارند.نقش نظارتی آنها درکنترل ونظارت بر روند فعالیت هاي آموزشی فرزندان درتمامی مقاطع تحصیلی جایگاه ویژه اي دارد. بدیهی است که این نظارت و کنترل در سنین دبستان از اهمیت فوق العاده بیشتري برخوردار است. هر چند که صاحبنظران تعلیم و تربیت نظارت را در تمامی دوره هاي تحصیلی توصیه می کنند نظارتی که براي تمامی سنین در هدف مشترک است و تنها در شیوه هاي اجرا و روش هاي کنترلی ممکن است قدري با هم متفاوت باشند.
ریشه بسیاري از افت تحصیلی ها در خانواده
متاسفانه باید اقرار کرد که ریشه و اساس بسیاري از افت تحصیلی ها و بی انگیزگی هاي دانش آموزان به تحصیل در درون خانواده ها است. چه بسیارنددانش آموزانی که از انگیزه هاي لازم و کافی براي درس خواندن و یادگیري برخوردار نیستند و در راس همه دلایلی که آنان را نسبت به تحصیل، درس و کتاب بی انگیزه کرده است، نگرش ها و باور هاي غلطی است که بعضا در محیط خانواده فراگرفته اند. برخی رفتارهاي غلط و نا آگاهی هاي والدین، انگیزه این مهمترین و اصلی ترین عامل در پیشرفت تحصیلی را در درون فرزندان از میان برده است.
هنگامی که خانواده ها از نقش نظارتی خود در فعالیت هاي آموزشی و تربیتی فرزندان غافل می شوند، وقتی در درون خانه نگرش هاو باور هاي غلطی درباره تحصیل و علم اموزي در ذهن فرزندان شکل می گیرد، وقتی حمایت خانواده ها از فرزندان در دوره هاي مختلف تحصیل کمرنگ و یا از بین رفته است، وقتی محیط هاي خانوادگی بعضا به محیط هاي سرد و بی روح مبدل گشته اند و گاها والدین از وضعیت تحصیلی
فرزندان خود بی خبرند و ارتباط والدین و فرزندان به دلایل متعددي همچون اشتغال تمام وقت والدین در بیرون از خانهبه حد اقل ممکن رسیده است دیگر چه انتظاري می توان داشت که چرخ موفقیت تحصیلی فرزندان بدرستی و در جهت مثبت پیش رود.
ارتباط با مدرسه راهکاري مناسب
ار آنجا که نهادهاي خانه و مدرسه هر دو وظیفه تعلیم و تربیت فرزندان را بر دوش دارند لذا ارتباط بین این دو نهاد تربیتی لازم و ضروري به نظر می رسد. چرا که نه مدرسه می تواند بدون همکاري خانواده ها رسالت تعلیم و تربیت خویش را به شکل صحیح اجرا نماید و نه خانواده ها می توانند بدون ارتباط مستمر با مدرسه در جهت تربیت صحیح ورفع مشکلات تحصیلی فرزندان خود اقدامی مناسب انجام دهند.
اصولا به دو دلیل مهم ارتباط بین مدرسه و خانه توصیه می شود. اول اینکه ارتباط بین این دو نهاد باعث ایجاد یک نوع هماهنگی درهدف ها، روش ها و انتظارات تربیتی و آموزشی بین خانه و مدرسه می شود. حسن این هماهنگی این خواهد بود که از بروز تضادها و دوگانگی ها و تعارض ها درامور تحصیلی وخصوصا تربیتی فرزندان که موجب بروزسرخوردگی،دلزدگی وافسردگی در فرزندان می شودو نتیجه اي جز سردرگمی فرزندان ندارد.جلوگیري می شود.
ارتباط با مدرسه به این دلیل نیز که موجب می گردد تا والدین از وضعیت تحصیلی و نیاز ها ي فرزندانشان بهتر و بیشتر آگاه شوند و اطلاعاتی را بدست آورند که براي ارائه نقش تربیتی بهتر خانواده لازم و ضروري است . برخی والدین به دلیل عدم آشنائی کافی با نیاز هاي واقعی ویژگی هاي سنی فرزندانشان در سنین مختلف و عدم اطلاع از وضعیت تحصیلی آنان نمی توانند نقش هاي نظارتی و حمایتی خود را
به طرز صحیحی اجرا نمایند و نه تنها موجب بروز افت تحصیلی در فرزندان خود می شوند بلکه روز به روز از فرزندان خود نیز به دلیل عدم شناخت کافی از آنان فاصله می گیرند..ارتباط مستمر با مدرسه و شرکت منظم در جلسات انجمن اولیاء و مربیان و شرکت در کلاس هاي آموزشی مناسب براي آشنائی با ویژگی ها و نیاز هاي فرزندان در دوره هاي سنی مختلفراهکار مناسبی است براي تقویت بعد نظارتی و حمایتی خانواده ها در برابر فرزندان که امیدواریم مورد توجه خانواده ها قرار گیرد.
تأثیر پیوند خانه و مدرسه در موفقیت تحصیلی تربیت دانش آموزان
هر سال 24 تا 30 مهرماه به عنوان هفته پیوند اولیا و مربیان نامگذاري شده است و به همین مناسبت برنامه هاي ویژه فرهنگی،آموزشی و هنري با مشارکت اولیا و مربیان در مدارس سراسر کشور اجرا می شود. آموزش و پرورش یکی از ارکان مهم توسعه است و براي رسیدن به این توسعه نیاز است تا اولیا، خانه و مدرسه را بشناسند و از ارتباط آن دو بتوان به نسل توسعه یافته دست یافت. امید است با گشوده تر شدن درهاي مدارس به روي والدین کاردان، اهل نظر، متخصص و ماهر آموزش را از انحصار و محدوده تنگ چهار دیواري مدرسه و صرفا معلمان رهایی بخشند چراکه حیات اجتماعی هزاره سوم بیش از هر زمان دیگر طالب و تشنه بهره گیري از توانمندي ها و مهارت هاي والدین در عرصه آموزش و پرورش است.به طور کلی اکثر پدران و مادران در فراهم ساختن امکانات و تسهیلات لازم براي تحصیلات موفقیت آمیز فرزندان خود از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند و خواهان موفقیت آنان هستند.خانواده ها غالبا در قبال فراهم آوردن رفاه و امکانات مالی و مادي و تأمین نیازهاي اولیه فرزندان، خود را مسئول احساس می کنند و
سعی می کنند نیازهاي آنان را فراهم نمایند. ولی گاهی از مهمترین نیازهاي دوره رشد فرزندان خویش بی توجه می مانند و احتمالا به محض مشاهده رفتار نابهنجار در فرزندان خود، مدرسه و معلم و دیگر عوامل تربیتی مدارس را مقصر می پندارند و گاه نیز مدرسه و معلم را در مقابل خود حس می کنند. در جامعه امروز مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چارچوب هدف ها و برنامه هاي مشخص تربیت عمومی عهده دار می باشد. آموزش و پرورش عمومی به نیازهاي هر گروه در قالب هدف هاي کلی تربیتی و رشد، کم و بیش پاسخ می دهد اما طبیعت هر فرد ویژگی هایی است که در قالب برنامه هاي عمومی نمی گنجد و به چاره جویی و اعمال روش هاي خاص نیاز دارد.هدف ها و سیاست هاي آموزش عمومی به شرایط طبیعی و متوسط هر گروه سنی متوجه است و مدرسه را معمولا مجال آن نیست که ضرورت هاو نیازهاي تربیتی فرد را نیز تشخیص بدهد و به صورت مطلوب دنبال کند.مجموعه این نگرش هاي اولیاي دانش آموزان ومسئولان مدارس، شرایطی را فراهم می سازند که دانش آموزان تحت تأثیر برخی عوامل مخرب در فاصله بین خانه و مدرسه قرارگیرند.در برخی مواقع این عوامل گاه چنان تأثیر عمیق در رفتار و شخصیت دانش آموزان به جا می گذارد که کلیه زحمات اولیا و مربیان و معلمان بی ثمر می ماند. در چنین شرایطی لازم است که بین اولیا و مربیان همخوانی وجود داشته باشد و در جهت هم خوانی لازم است جلساتی بین اولیا و مربیان تشکیل شود.انجمن خانه و مدرسه یا اولیا و مربیان نیم قرن پیش در سال 1406 خورشیدي تشکیل شده و در حقیقت بنیاد این مشارکت به دوره قاجاریه تحت عنوان «انجمن معارف» برمی گردد. یکی از دلایل بقا و استمرار این انجمن ضرورت حل مشکل دانش آموزان و علاقه مشترک خانواده و اولیا و مدرسه به این امر است.پژوهش هاي
انجام شده نشان می دهد که انجمن اولیا و مربیان می تواند در پیش برد هر چه بهتر امور آموزش و پرورش دانش آموزان نقش مفید و مؤثرتري داشته باشد. خصوصا در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و همکاري اولیا و مربیان تأثیر مثبت دارد.در این خصوص لازم است که مردم با اهداف این انجمن آشنایی داشته باشند.
چند سوال مهم و اساسی
*به نظر شما پیوند خانواده و آموزش و پرورش چقدر می تواند در تربیت صحیح دانش آموزان نقش داشته باشد؟
در حقیقت می توان گفت که آموزش و پرورش و خانواده دو شریک جدي در امر تربیت دانش آموزان محسوب می شوند و در واقع بدون همراهی خانواده با آموزش و پرورش و یا بالعکس نمی توان انتظار داشت که این تربیت صحیح اتفاق بیفتد.
خانواده و مدرسه دو نهاد تاثیرگذار هستند و هر مقدار که این هم افزایی و هم سویی در تربیت فرزندان جامعه وجود داشته باشد،می توان به بهبود وضعیت تربیتی فرزندان جامعه امیدوار بود.
عدم نقش آفرینی والدین در روند تربیت فرزند و ارتباط برقرار نکردن مستمر با اولیاء مدرسه، از صدمات بزرگ آموزشی به شمار رفته و در روند آموزش، اختلال به وجود می آورد.
*آیا ارتباط اولیاء و مربیان طی سالیان اخیر آنقدر مستحکم و قابل اعتناء بوده و نقشی در تربیت صحیح دانش آموزان داشته است؟در واقع ارتباط بین اولیاء و مربیان تاکنون در حد قابل قبولی نبوده و خانواده و مدرسه یک ارتباط رسمی و اجرایی داشته اند و هیچ گاه به لحاظ مسائل تربیتی بین خانواده و مدرسه پیوندي برقرار نبوده است. دلیل این امر هم این بوده است که سازوکارهاي لازم در این خصوص تعریف و طراحی نشده است.
در مسئله امور تربیتی به هر میزان که طرح و سرمایه گذاري انجام شود، اثربخشی بهتري به دنبال دارد. خانواده ها باید پشتیبان امور تربیتی مدرسه باشند اما در اکثر اوقات این اتفاق نمی افتد و از سوي دیگر مدارس هم می خواهند تا دانش آموز منفعل و اطاعت پذیر صرف باشد و در عین حال تمایلی ندارند تا از خانواده ها به عنوان شریک خود در امور تربیتی بهره لازم را ببرند. این امر ضعف و چالشی بزرگ در نظام تربیتی آموزش و پرورش محسوب می شود.
اگر واقعا این دو بخش، یعنی خانواده و مدرسه، با هم همدل و هم فکر باشند و سرمایه گذاري لازم را انجام دهند می توان بیش از اینها به تربیت صحیح دانش آموزان امیدوار بود.
*نقش نظام آموزشی و خانواده در کاهش ناهنجاري ها چیست؟
بدون شک نقش نظام آموزشی و خانواده به صورت توأمان در کاهش ناهنجاري هایی نظیر ترک تحصیل، روي آوردن به مواد مخدر،سیگار و قرصهاي روان گردان بسیار موثر است و از سوي دیگر باید به این نکته هم بیش از گذشته توجه کرد که در سالیان گذشته، مدرسه محلی براي انتقال دانش درسی به دانشآموزان بود، اما امروز وضع با گذشته خیلی فرق کرده و با توجه به هجمه هاي مختلف فرهنگی و ورود گسترده اطلاعات فناوري در زندگی روزمره باید مثلث معلم، مدرسه و کتاب در کنار هم حفظ شودو مهارت هاي زندگی و اصل ورود به اجتماع را به دانش آموزان بیاموزند. به عبارت دیگر این مسئله داراي اهمیت است که مدرسه علاوه بر دغدغه براي یادگیري دانش آموز، ضامن رشد اجتماعی، سلامت و ارتقاء مهارت هاي رفتاري، فکري و عملی اوست.
در همین حال خانواده و اولیاء فرزندان نیز نقش حلقه مکمل را براي انتقال مباحث آموزشی به فرزندانشان بر عهده دارند.از آنجایی که اولین مکتب تربیتی براي
فرزندان، خانواده محسوب می شود باید در این محیط مسئله پرورش در کنار امور فرهنگی و آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
*چقدر رویکرد و اهداف مدیران مدارس در امر تربیت دانش آموزان مؤثر است؟
این امر هم تأثیر بسزایی در روند تربیت صحیح دانش آموزان دارد، اما متاسفانه گاهی مدیران مدارس رویکرد انتظامی و اجرایی دارند و رویکرد تربیتی جزء اهداف اصلی شان نیست؛ اما هر مقدار که رویکرد مدیران به این مسئله حیاتی معطوف باشد، وضعیت تربیتی فرزندان جامعه بهتر و مطلوب تر خواهد بود.
از طرف دیگر نباید فراموش کنیم که نگاه به مقوله تربیت باید نگاهی یکپارچه باشد و نه تنها آموزش و پرورش و خانواده بلکه همه نهادهاي تربیتی بایستی خود را نسبت به این مسئله مسئول بدانند. به عنوان مثال صدا و سیما و مساجد می توانند در تقویت ارتباط بین خانواده و مدرسه و نحوه تربیت صحیح دانش آموزان موثر بوده و نقش به هنگام خود را ایفا کنند.
به منظور ارتقاء وضعیت تربیتی و فرهنگی جامعه باید همه نهادهاي مسئول را پاي کار آورد البته در این بخش باید با تدبیر و همراه با برنامه ریزي عمل کرد.
پیشنهادات
شناخت دانش آموزان محروم از محبت والدین به طور محرمانه صورت گیرد تا دانش آموزان دیگر مطلع نشوند.
مربیان در برخورد با اولیا اخلاق اسلامی را رعایت و اولیا را تنها هنگامی که از فرزند آنها خطایی سر زده است به آموزشگاه دعوت نکنند تا موجب سرافکندگی و خجالت آنان گردد. بلکه باید به گونه اي رفتار کنند که اولیا هر ماه حداقل یک بار براي جویا شدن از وضعیت
تحصیلی فرزندان خود به مدرسه مراجعه کنند و به تبادل نظر در این زمینه با مربیان بپردازند.
به امر آموزش خانواده و تشکیل کلاس هاي آموزش خانواده توجه و عنایت بیشتري صورت گیرد.
به برگزاري هفته مشاغل در مدارس اهمیت بیشتري داده شود.
5.پر کردن اوقات فراغت به وسیله والدین و با نظارت و هماهنگی مدرسه انجام پذیرد.
اعطاي کمک هاي مالی از سوي انجمن به دانش آموزان مستمند بیشتر گردد. البته بهتر است که این گونه کمک ها بهصورت محرمانه و حتی بدون اطلاع خود دانش آموز باشد.
برخورد مناسب و محترمانه اي با دانش آموزان داراي مشکل جسمی مانند آنهایی که ضعف بینایی و شنوایی و کلامی دارند بشود تا مورد تسمخر دیگر دانش آموزان قرار نگیرند.
مدرسه در حل مشکلات خود از والدین کمک و یاري طلبد و روي آنها حساب باز کند.
نشریه پیوند را براي اولیاي دانش آموزان ارسال کنیم.
نتیجه گیري
با توجه به مطالبی که بیان شد نتایج به دست آمده به شرح ذیل اعلام می گردد:
تماس اولیا و شناسایی دانش آموزان محروم از محبت والدین )فوت یا متارکه والدین( به میزان زیادي بر پیشرفت تحصیلی اینگونه دانش آموزان اثر دارد.
رابطه نزدیک و تنگاتنگ والدین و مربیان می تواند به مقدار قابل توجهی بر آگاه سازي والدین در پیشگیري از

مقاله در مورد مدرسه خوب

فایل : 12 صفحه

فرمت : Word

38900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط