مقاله کامل مـولـوي وسـايـه هـُمـا ، درغـزلـيـاتـش

مقاله کامل مـولـوي وسـايـه هـُمـا ، درغـزلـيـاتـش

« مـولـوي وسـايـه هـُمـا ، درغـزلـيـاتـش »
« جُستاريکم »
مرا سـايه هُـما ، چـندان نـوازد
که گوئي ، سايه او و، من، هـُمـايم
مولوي
چرا ، ُهما ، سايه ِمولوي ميشود ؟
چرا،سيمرغ،سايه هرانسانيست؟
ايستادن سيمرغ برتارک سررُسـتم
يا انـداختن سـايه برسررسـتم
براي پيروزشدن براهورامزدا
براي درک مفهوم « سايه » درغزليات مولوي
بايد داستان جنگ اسفنديارورستم درشاهنامه رابررسي کرد
اين جنگ، جنگ« ا هورامزدا» با « سيمرغ » است
اين اهورامزداست که ، « جهاد ديني » را به ايران ميآورد
وسيمرغ ، که فرهنگ اصيل ايرانست، برضد ، جهاد ديني است. بهره اي ازانديشه فرهنگ سيمرغي ، درمنشور کوروش کبير، بازتابيده شده است
پس ازشکست رستم ازاسفنديار
سيمرغ ، بياري رستم ميشتابد
و پرخودرا ، برفرق سر رستم ميمالد
وسپس « برفرق سر رستم، مي ايستد »
اين همان پديده ايست که سپس بنام « سايه انداختن هما » مشهور شده است. ازاين رو بايد اين بخش داستان را درشاهنامه ، دقيقا بررسي کرد
« سايه افکندن » ، به معناي آنست که
« سيمرغ ، جُفت رستم ميشود»
واين سيمرغست که درشاهنامه
بفرمـود، تا رفـت رُسـتـم، به پيش
بماليد برتارکش ، پرّ خويش
تارک سر، بهمن است
پيشگفتار
درک آنچه را مولوي « سـايـه » ميخواند، نه تنها براي شناخت انديشه هاي او، بلکه براي شناخت دبيات ايران، وجنبش عرفان درايران ، ضروريست ، چون « سايه» ، يکي از « مفاهيم کليدي» غزليات او، وفرهنگ سياسي ايران است . با درک داستان جنگ رستم و اسفنديار، و بياري رستم شتافتن سيمرغ، و ماليدن پرخود بر تارک
سر رستم ، وسپس ، ايستادن فرازسررستم، ميتوان معناي « سايه » را در ژرفايش فهميد . چون « سايه افکندن» برسر رستم ، به معناي « جفت شدن و يارشدن و اينهماني يافتن سيمرغ با رستم » بوده است . ماليدن پربرتارک سر، که اينهماني با بهمن ، بُن جهان وانسان دارد ، و ايستادن « هُما براين تارک » که « جفت شدن هما با بهمن » است، بيان اينهماني يافتن رستم با« بُن کيهان و بُن زمان » است . اينکه هما يا سيمرغ، برسر کسي سايه ميافکند، به معناي آنست که هما يا سيمرغ ، به او « حقانيت به حکومت کردن ميدهد » . درپس اين تصوير، چه انديشه بنيادي سياسي موجود بوده است ؟ اين تصوير، بيان آنست که ملت ايران ، چگونه حکومتي را مي پسنديده است، و سزاواروشايسته حاکميت برخود ميدانسته است ، و ازچه حکومتي و حاکمي، سلب حقانيت ميکرده
است ، وازحکومتي که حقانيت خودرا نزد ملت ، از دست بدهد ، ولو « مشروعيت » هم داشته باشد، بايد سرکشي کرد .
سيمرغ ، خداي مهر، يا به عبارت ديگر، اصل آميزش با انسان است ، و با هرانساني بدون استثناء ، جفت و يارميگردد . سيمرغ ، فرقي ميان موءمن وکافر، نميگذارد، چون او همه را، به کردار« جان» مي بيند، و او ، مجموعه همه جانهاست ، او « جانان» است. درفرهنگ ايران ، «جان يا زندگي» ، بر« ايمان» اولويت دارد . « يـارشـدن »هم ، معناي « جفت شدن » را دارد، و ما آنرا ديگر به معناي اصليش بکارنمي بريم . .درفرهنگ ايران، خدا، يـارانسان ميشود ، نه به معناي « تشبيهي» امروزه آن ، بلکه به معناي « آميختن و جفت شدن واقعي خدا با انسان » است . اين پديده ، بنام « سايه افکندن ُهما
يا سيمرغ » برسر انسان ، مشهورشده ، ودر درازاي زمان، که معناي اصلي اش، سرکوبي شده ، هم اين تصوير و هم عبارت سايه افکني ، شکلي افسانه اي وخرافه آميزپيدا کرده است .
سيمرغ يا خدا،« خوشه تخمها ي جان » بوده است ، و سايه، چنانکه دراين بررسيها ديده خواهد شد، دراصل، به معناي « تخم سيمرغ » است . سيمرغ ، تخمهايش را فرو ميافشاند، و در« تن هرانساني» که به معناي « زهدان » است ، تخم سيمرغ ، کاشته ميشود، وبدينسان ، سيمرغ درسايه افکندن ، « انسان راِ آبستن به خود که خداست » ميکند، و اين اصل آبستني ، يا دوگيان ، دوجانه بودن را، « بهمن»ميناميده اند ، که به معناي « تخم درون تخم ، مينوي مينو » هست .
خدا، سايه هرانساني ميشود . تخم خدا درانسان ميرويد و ميشکوفد، و اصل روشني و بينش ميگردد . بدينسان ، سايه افکندن سيمرغ ، به معناي آنست که خود ِ انسان را ، سرچشمه بينش و روشني ميکند .سيمرغ هرکجا که سايه افکند ، آنجا آباد ميگردد، و روشني و بينش، درآنجا پيدايش مييابد .
اين « جفت بودن خدا و انسان باهم » ، يا « ياربودن خدا و انسان باهم » ، «پـري » هم ناميده ميشده است ، که همان واژه « paire انگليسي و « پارPaar آلماني است . دراين پيوند، درتن انسان ، سيمرغ که مرغ چهارپـرباشد( چهارنيروي ضميرانسان ) با آرمئتي ، زنخداي زمين که تن انسان است ، باهم جفت ميشوند و زناشوئي ميکنند ( sich paaren).
بدينسان انسان، موجوديست که فطرتا ، جفت است ، به همين علت به انسان ، « مردم = مـر+ تخم » گفته ميشود، و سپس الهيات زرتشتي آنرا « َمرَتَ+ تخم » کرده است . پيشوند « مر+ مار» در واژه « مردم » ، به معناي « جفت » است .. چنانکه در انگليسي « ماري to marry» و درکردي « ماره »، به معناي زناشوئي کردن است .« مردم » که انسان باشد ، به معناي « تخم آفريننده ، تخم نو آفرين ، اصل شادي merry » است ، چون جفت بودن ، هم اصل آفرينندگي، و هم اصل شادي، شمرده ميشده است . دراين جستارها اين موضوع بيشتر ، گسترده خواهد شد . خداي ايران ، « مرسپنتا + مار سپنتا » هم خوانده ميشده است . اين واژه، به « مار» هم اطلاق ميشده است ، چون ازديد آنها ،« مار» ، جانوري بوده است که نيروي نوآفريني و رستاخيزنده درخود دارد، و
بدين علت ، پوست مياندازد . ما امروزه « مار» را از ديدي که الهيات زرتشتي به ما القاء کرده است ، مي بينيم . و درقرآن ، شيطان ، همان ماراست که درالهيات زرتشتي ، اينهماني با اهريمن يافته بود . کردها به انسان « مه ري = مه رو» ميگويند، و اين بهترين گواه برآنست که « مردم » ، « مر+ تخم » است ، نه « مرت + تخم » . انسان را « تخم ميرنده » خواندن ، براي گرفتن اصالت وارج ازانسان بوده است .
انسان ، وجوديست ، « جُـفـت »
به عبارت ديگر، فطرت انسان، «عشق» است
هم « خــدا » وهم « انـسـان » ، در نخستين تجربه هاي ايرانيان ، « گوهر ِجفتي » داشتتند . تصوير« جفت بودن »، و برآيندهائي را که اين تصوير، هزاره ها در ذهن ها داشته است، ما فراموش ساخته ايم ، و طبعا بدون ياد آوري ازاين تصوير، و بسيج سازي برآيندهاي آن ، نميتوانيم فرهنگ اصيل ايران، وهمچنين غزليات مولوي را درک کنيم . اين تصوير« جفت بودن » را نبايد به يک تصوير« جنسي+ شهواني» کاست ، بلکه اين تصوير، يک تصوير انتزاعي و کيهاني و کلي است . جم که « بُن انسانها » شمرده ميشد ، « ييما » ناميده ميشد، که به معناي « تواءمان» هست، که سپس به مفهوم « دوقلوو همزاد » ، کاسته شده است . نه آنکه جم و جما ، « دو انسان جدا ازهم باشند، که فقط هنگام زاده شدن ، دوقلوبوده اند » ، بلکه خودِ

فایل : 244 صفحه

فرمت : Word

29900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط