مقاله کامل تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه کارآفرینی سازمان ها

مقاله کامل تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه کارآفرینی سازمان ها

تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه کارآفرینی سازمان‌ها
چکیده
هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه کارآفرینی سازمان‌ها بوده که به شیوه توصیفی و از نوع تحلیل اسنادي انجام شده است. در این مقاله پس از بیان مفهوم سرمایه اجتماعی و اهمیت آن، طبقه بندي و ابعاد سرمایه اجتماعی سازمانی به بررسی جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه کارآفرینی سازمان‌ها پرداخته شده است. عمده ترین نتایج و یافته‌هاي پژوهش عبارتند از: امروزه با افزایش عدم اطمینان محیطی، تغییرات مداوم و چالش‌هاي جدید جهانی، یکی از راهکارهاي مؤثر براي اینکه سازمان‌ها بتوانند خود را با تحولات سریع انطباق دهند و به شکل پویا و زنده به حیات خود ادامه دهند، گرایش به سمت کارآفرینی و تبدیل شدن به سازمان کارآفرین است. در این راستا، افزایش توانایی سازمان‌ها براي ادامه فعالیت‌هاي کارآفرینانه توجه به نقش شبکه‌هاي اجتماعی و تعامل بین آنها و همچنین توجه به نقش سرمایه اجتماعی به عنوان ارتباط دهنده و شبکه‌هاي کسب و کارها در شناسایی فرصت‌هاي کارآفرینانه و تأمین منابع و امکانات لازم در این زمینه، از ضرورت اساسی برخوردار است.
واژه‌هاي کلیدي: جایگاه، سرمایه اجتماعی، توسعه، کارآفرینی سازمان‌ها.
1- مقدمه
در دنیاي در حال تحول امروزي، موفقیت از آن جوامع و سازمان‌هایی است که بین منابع کمیاب و قابلیت‌هاي مدیریتی و کارآفرینی منابع انسانی خود، رابطه معناداري برقرار سازند. به عبارت دیگر، جامعه و سازمانی می‌تواند در مسیر توسعه، حرکتی رو به جلو و با شتابی داشته باشد که با
ایجاد بسترهاي لازم، منابع انسانی خود را به دانش و مهارت کارآفرینی موجود مجهز سازد تا آنها با استفاده از این توانمندي ارزشمند، سایر منابع جامعه و سازمان را به سوي ایجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، راهبري و هدایت کنند [1].
پارادایم قدیمی قرن بیستم، جاي خود را به پارادایم نوین جامعه کارآفرین داده است، جامعه اي که به سازگاري خلاق،
فرصت طلبی و انگیزه به منظور ایجاد اندیشه‌هاي خلاق پاداش می‌دهد. امروزه، اکثر مفسران و متخصصان هم عقیده اند که روحیه کارآفرینی یکی از عوامل اساسی است که به کمک آن، جوامع می‌توانند بر مشکلاتی که تغییرات جهانی به وجود آورده،غلبه کنند. کارآفرینان کسانی هستند که فرصت را به منظور ایجاد ارزش و یا رفاه در جامعه و با ارایه محصول، خدمت جدید و با انجام فعالیت به شکل نو و به شیوه اي کاراتر به دست می‌آورند. آنها دائماً به دنبال آن هستند که چیزي در حال تغییر است، به چه چیزي نیاز بوده و به چه چیز نیاز نیست. پس از آن براي رسیدن به چشم انداز، وظیفه کارآفرین را برعهده می‌گیرند و منابع را به حرکت در می‌آورند، با وجود مشکلات پیش رو از خود نبوغ نشان می‌دهند و مسئولیت را با وجود مخاطره‌ها با جان و دل می‌پذیرند [2].
با توجه به مطالعات مختلفی که صورت گرفته نشان داده شده است که ویژگی‌هاي کارآفرینانه اغلب اکتسابی و نه ارثی است. از این رو در حال حاضر، توجه به مقوله کارآفرینی به یکی از مهمترین و گسترده ترین فعالیت‌هاي سازمان‌ها تبدیل شده است. با ورود صاحبنظران رشته‌هاي متعدد به عرصه مطالعات و تحقیقات پیرامون کارآفرینی و کارآفرینان و نتایجی که از این تحقیقات حاصل شده، ضرورت توجه به کارآفرینی و توسعه آن بیش از پیش آشکار شده است و همین
امر موجب افزایش تلاش‌ها براي توسعه کارآفرینی در دو دهه گذشته شده است.
با وجود اینکه فعالیت‌هاي کارآفرینی نتیجه ي سازوکارها و تعاملات اجتماعی می‌باشند. در موضوع کارآفرینی، بیشتر تحقیقات صرفاً به ویژگی‌هاي شخصیتی، ساختاري و موقعیت مهمی پرداخته و سرمایه اجتماعی به عنوان مهمترین عامل مورد توجه قرار نگرفته است[٣].این در حالی است که امروزه کارآفرینی از دید دانشمندان علوم اجتماعی فرایندي است که در شبکه متغیري از روابط اجتماعی واقع شده است و این روابط اجتماعی می‌تواند رابطه کارآفرینی را با منابع و فرصت‌ها، محدود یا تسهیل نماید[۴].بر این اساس، مسأله اساسی مقاله حاضر، بررسی نقش سرمایه اجتماعی سازمانی در توسعه کارآفرینی سازمان‌ها می‌باشد. به عبارت دیگر، در مقاله حاضر پس از بیان مفهوم سرمایه اجتماعی و اهمیت آن، سطوح و ابعاد سرمایه اجتماعی سازمانی به بررسی جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه کارآفرینی سازمان‌ها پرداخته شده است.
2- روش پژوهش
پژوهش حاضر به دنبال تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه کارآفرینی سازمان‌ها بوده و با عنایت به مسأله پژوهش،پژوهش به شیوه توصیفی و از نوع تحلیل اسنادي انجام شده است.
3- یافته‌هاي پژوهش
1- 3- مفهوم سرمایه اجتماعی
یکی از مشکلاتی که دانشمندان علوم اجتماعی و مدیریت با آن مواجه هستند، ارائه تعریفی جامع از سرمایه اجتماعی است. در دانشنامه آزاد ویکیپدیا آمده است؛ سرمایه اجتماعی به
طور کلی شامل؛ نهادها، روابط، گرایش‌ها، ارزشها و هنجارهایی است که بر رفتار و تعاملات بین افراد حاکم است[۵].به عبارت دیگر، سرمایه اجتماعی آن دسته از شبکه‌ها و هنجارهایی است که مردم را قادر به عمل جمعی می‌کند [۶].
پییر بوردیو، جامعه شناس متأخر فرانسوي، مفهوم سرمایه اجتماعی را در زمینه متن‌هاي آموزشی استفاده نموده و معتقد است؛ سرمایه می‌تواند در سه بخش مجزاي؛ اقتصاد، فرهنگ و اجتماع ولی در شکل‌هاي مرتبط با هم وجود داشته باشد.
این سرمایه‌ها در شرایط خاص می‌تواند به انواع دیگر سرمایه تبدیل شود. سرمایه اجتماعی ترکیبی از یک منبع بالقوه و بالفعلی است که به ثروتی از یک شبکه نسبتاً دائمی از روابط نهادینه شده از ارتباطات متقابل وابسته بوده و اعضاء را براي رسیدن به سودجمعی، حمایت می‌کند [7].
کلمن (1988) سرمایه اجتماعی را به منزله منبعی براي کنش افراد درنظر می‌گیرد که در روابط میان اشخاص وجود دارد و نتیجه آن به هم پیوستگی‌ها در ساختار اجتماعی بوده و قابل تبدیل شدن به سایر سرمایه اجتماعی می‌باشد [٨].
از دوران گذشته، توجه به سازمان‌ها به عنوان بازیگران اجتماعی و نیز دقت صاحب نظران به نیازها و مسائل مرتبط با سازمان، زمینه مساعدي را براي گسترش مفهوم سرمایه اجتماعی در حیطه سازمان ایجاد نموده است.سرمایه اجتماعی از یک منظر پدیده اي مدیریتی است و براي آن ویژگی‌هاي گوناگونی تعریف شده که شامل اعتماد (هنجارها)، ارزشها و رفتارهاي مشترك،ارتباطات، همکاري، تعهد متقابل، شناخت متقابل و شبکه‌ها می‌باشد[٩].سازمان‌هایی که داراي سطوح بالاتر سرمایه اجتماعی هستند، احتمال دارد تا نسبت به رقبایشان که داراي سرمایه اجتماعی کم تري هستند، موفق تر
باشند (نهاپیت و گوشال،1998).از سوي دیگر، بین سرمایه اجتماعی و تعهد کارکنان، انعطاف پذیري سازمان، مدیریت مناسب کنش جمعی و ایجاد سطوح بالایی از سرمایه مفهومی، رابطه مثبت و معنی داري برقرار است. بنابراین سرمایه اجتماعی می‌تواند عملکرد سازمانی را ارتقا دهد[10].
از نظر لینا و همکاران (1999) سرمایه اجتماعی سازمانی، یک دارایی محسوب می‌شود که هم براي سازمان (از طریق ایجاد ارزش براي ذینفعان) و هم براي اعضاي سازمان (از طریق ارتقاي مهارت کارکنان) مفید و سودمند است[١١].
و نهایتاً طبق تحقیقات صورت گرفته کارآفرینی می‌تواند نتایج زیر را به همراه داشته باشد:
برموفقیت حرفه اي تأثیر بگذارد؛
به فرایند جستجوي شغلی کارکنان کمک کرده و جایگاه بهتري براي کارکنان در سازمان ایجاد می‌نماید؛
مبادله منابع بین واحدها را تسهیل نماید؛
نوآوري، ایجاد سرمایه فکري و کارایی تیم‌هاي چند منظوره را تحریک نماید؛
گردش شغلی کارکنان را کاهش دهد؛
ارتباط با عرضه کنندگان، شبکه منطقه اي و یادگیري بین سازمانی را تقویت نماید[١٢].
2- 3- سطوح سرمایه اجتماعی
سطوح سرمایه اجتماعی شامل موارد زیر است:
1- 2- 3- سطح خرد (فردي)
سرمایه اجتماعی در سطح خرد، شامل شبکه‌هایی از افراد گروه‌هاي مختلف اجتماعی همچون دوستان، اقوام و خانواده‌ها
می‌شود. به طور کلی، سرمایه اجتماعی در این سطح، به افراد موجود در شبکه اشاره دارد که بر اثر تعامل میان آنها، شناخت حاصل می‌شود و هویت اعضا شکل می‌گیرد[١٣]. این سطح از سرمایه اجتماعی می‌تواند اثرات جنبی مثبت و یا منفی را به همراه داشته باشد. اگر تعاملات و روابط بین گروه‌ها و شبکه‌ها طوري باشد که فقط با اعضاي گروه رابطه و داد وستد داشته باشند، یک نوع اثر جنبی منفی را به وجود می‌آورد که می‌تواند با رشد و توسعه اقتصادي در تضاد باشد. از آن جمله می‌توان بهگروه‌هاي تروریستی و مافیا اشاره کرد که در این گونه موارد، سرمایه اجتماعی فقط به نفع اعضاي این گروه‌هاست و نفعی براي جامعه ندارد. چو (2006) این سطح از سرمایه اجتماعی را به دو نوع سرمایه اجتماعی “درون گروهی” و سرمایه اجتماعی ” برونگروهی” تقسیم بندي کرده است[14].
الف- سرمایه اجتماعی درون گروهی
این نوع سرمایه اجتماعی در بین افرادي که روابط نزدیک و دوستانه دارند، مثل اعضاي خانواده، دوستان نزدیک و همسایگان دیده می‌شود. سرمایه اجتماعی درون گروهی به خانواده و دوستان نزدیک حس هویت و مقصد مشترك می‌دهد [6].نظریه پردازان، اثرات منفی سرمایه اجتماعی را به سرمایه اجتماعی درون گروهی نسبت می‌دهند و گذراندن وقت با خانواده و دوستان نزدیک را مانع از افزایش تولید و در نتیجه رشد اقتصادي می‌دانند. این درحالی است که چو (2006) در مدل خود بیان می‌کند که سرمایه اجتماعی درون گروهی،
نقشی کلیدي در انباشت سرمایه انسانی بازي می‌کند و از این نظر می‌تواند باعث رشد اقتصادي شود[14].
ب-سرمایه اجتماعی میان گروهی
این سرمایه اجتماعی، روابط بین افرادي را شامل می‌شود که از خصوصیات ارزشی و فرهنگی و نیز عقاید کمتري برخوردارند. به عنوان مثال، هر چه ارتباط و پیوند بین عموم مردم و گروه‌ها و سازمان‌هاي مختلف بیشتر باشد، این نوع از سرمایه اجتماعی بیشتر در جامعه وجود خواهد داشت. همچنین ولکاك و نارایان از جتیل و ویدال نقل می‌کنند که از سرمایه اجتماعی میان گروهی می‌توان به عنوان پیوند‌هاي بین اجتماع که شکاف‌هاي گوناگون اجتماعی مبتنی بر دین، طبقه، قومیت، جنسیت،شئون و موقعیت مختلف اجتماعی و اقتصادي را پر می‌کند، نام برد. فوکویاما از این سرمایه با عنوان سرمایه اجتماعی تعمیم یافته یاد می‌کند و بیان می‌دارد که میزان اعتمادي که افراد گروه غیر عضو یا عموم مردم می‌کنند، می‌تواند باعث رشد و توسعه اقتصادي شود. سرمایه اجتماعی درون گروهی و وجود تعداد زیادي گروه با انسجام درونی بالا، ممکن است جامعه را دچار چند دستگی کند؛ زیرا برخی گروه‌ها براي تقویت انسجام درونی شان اقدام به حذف دیگران می‌کنند و زمینه اي را فراهم می‌آورند که تعصب‌هاي گروهی و قومی در جامعه رواج یابد[15]. همچنین، چو (2006) در مدل انتخابی خود بر نقش سرمایه اجتماعی برون گروهی در افزایش اعتماد در جامعه تاکید می‌کند و اعتماد را عامل توسعه ي مالی می‌داند[14].
2- 2- 3- سطح میانی (گروهی)
این سطح از سرمایه اجتماعی، شامل پیوند‌ها و روابط عمودي است که به سرمایه اجتماعی ” رابط” نیز معروف است و از طریق همکاري‌هاي خودجوش بین گروه‌ها و شرکت‌ها به وجود می‌آید. در سطح میانی، سرمایه اجتماعی به اجتماعات و گروه‌ها و سازمان‌ها اشاره دارد و باعث تقویت و ساخت بنیه ي ارزشی و تعاملی گروه می‌شود.[13]. این سطح، یک پیوند قوي بین گروه و دیگر سازمان‌ها بر قرار می‌کند و باعث انتقال اطلاعات و ایده‌ها از موسسات رسمی به بیرون و عوام می‌شود و این سطح از سرمایه اجتماعی است که باعث تسهیل شبکه‌هاي تحقیق و توسعه می‌گردد [14].
3- 2- 3-سطح کلان (اجتماعی)
این سطح از سرمایه اجتماعی شامل روابط و ساختارهاي نهادي و محیط سیاسی و اجتماعی می‌شود و به محیط سیاسیو اجتماعی می‌پردازد که ساختارهاي اجتماعی را شکل می‌دهد و هنجارها را قابل توسعه می‌کند. رژیم سیاسی، سلطه قانون،نظام قضایی و آزادي‌هاي سیاسی و مدنی، نهادهایی هستند که از طریق آنها سرمایه اجتماعی کلان شکل می‌گیرد[14].
3- 3-ابعاد سرمایه اجتماعیسازمانی
در خصوص ابعاد سرمایه اجتماعی توافق کامل وجود ندارد. برخی از صاحب نظران هم چون؛ بیکر(1990)آن را فقط به ساختار شبکه‌هاي ارتباطی محدود ساخته و برخی دیگر مانند بوردیو (1986 و 1993)، بورت (1992) و پوئتنام (1995) در مفهوم سازي سرمایه اجتماعی به منابع واقعی و بالقوه که توسط چنین شبکه‌هایی قابل دسترسی هستند، اشاره می‌کنند[16].
ناهاپیت و گوشال (1998) با رویکردي سازمانی جنبه‌هاي مختلف سرمایه اجتماعی را در سه بعد؛ ساختاري، شناختی و رابطه اي قرار داده اند. بعد ساختار، شبکه‌ها را دربر گرفته و به زمینه اي که نرم‌ها و باورها در آن شکل می‌گیرند، اشاره می‌کند. بعد شناختی مرتبط با هنجارها بوده و قواعد مشترك بازي را که همکاري بر اساس آن‌ها شکل می‌گیرد، تعریف می‌کند و نهایتاً بعد ارتباطی، با شکل دهی به عوامل انگیزشی در شبکه‌هایی که توسط هنجارهاي مذکور، تقویت شده اند،باورها را دربر می‌گیرد.[17]
الف- بعد ساختاريبعد ساختاري سرمایه اجتماعی اشاره به الگوي کلیارتباطات بین افراد دارد یعنی، افراد به چه کسانی و چگونه دسترسی دارند. مهمترین جنبه‌هاي این عنصر شامل؛ روابط شبکه اي بین افراد؛ پیکربندي روابط شبکه اي و سازمان مناسب است.
روابط شبکه اي: پیشنهاد اصلی تئوري سرمایه اجتماعی این است که روابط شبکه اي امکان دسترسی به منابع ( مثل دانش) را فراهم می‌سازند. روابط اجتماعی، ایجاد کننده کانال‌هاي اطلاعاتی هستند که میزان زمان و سرمایه گذاري مورد نیاز براي گردآوري اطلاعات را کاهش می‌دهند.
پیکربندي روابط شبکه اي: پیکربندي کلی روابط شبکه اي، جنبه اي مهم از سرمایه اجتماعی را شکل می‌دهد که می‌تواند بر توسعه سرمایه فکري تأثیر بگذارد. به عنوان نمونه؛ سه ویژگی ساختار شبکه؛ تراکم، پیوند و سلسله مراتب همگی از طریق تأثیر بر میزان تماس یا قابلیت دسترسی اعضاء شبکه باعث انعطاف پذیري و سهولت تبادل اطلاعات می‌شوند. به عنوان نمونه؛ برت بحث می‌کند شبکه پراکنده، با تعداد تماس‌هاي بسیار کم، فراهم کننده مزایاي اطلاعاتی بیشتري است. شبکه متراکم از این جهت
که فراهم کننده اطلاعات متنوع کمتر با همان هزینه شبکه پراکنده است، شبکه اي ناکارآمد است. هم چنین‌هانسنپی برده است که پیوند‌هاي ضعیف مانع انتقال دانش می‌شوند.
سازمان مناسب: سرمایه اجتماعی ایجاد شده، از جمله روابط و پیوند‌ها، هنجارها و اعتماد در یک محیط خاص، اغلب می‌تواند از یک محیط اجتماعی به محیط اجتماعی دیگري انتقال داده شود و بدین ترتیب بر الگوهاي اجتماعی تاثیر بگذارد.
سازمان‌هاي اجتماعی مناسب می‌توانند یک شبکه بالقوه دسترسی به افراد و منابع شان از جمله اطلاعات و دانش را فراهم کنند و از طریق ابعاد شناختی و رابطه اي سرمایه اجتماعی ممکن است انگیزش و قابلیت را براي تبادل تضمین کنند. لکن، این سازمان‌ها هم چنین ممکن است مانع این تبادل شوند. تحقیق نهاپیت (1998) نشان می‌دهد چگونه فعالیت‌هاي جاري سازمانی ممکن
است گروه‌هاي سازمانی را به عوض هماهنگ ساختن، از هم دیگر جدا سازند یا به عوض قادر ساختن به یادگیري و ایجاد، سرمایه فکري آن‌ها را محدود سازند.
ب-بعد شناختی
بعد شناختی سرمایه اجتماعی اشاره به منابعی دارد که فراهم کننده مظاهر، تعبیرها و تفسیرها و سیستم‌هاي معانی مشترك در میان گروه‌ها است[17].مهمترین جنبه‌هاي این بعد شامل؛ زبان و کدهاي مشترك و حکایات مشترك است که در ذیل به تشریح هریک از آن‌ها پرداخته می‌شود:
زبان و کدهاي مشترك: به دلایل مختلفی زبان مشترك بر شرایط ترکیب و تبادل دانش تاثیر می‌گذارد. اول اینکه،زبان کارکرد مستقیم و مهمی در رواط اجتماعی

فایل : 18 صفحه

فرمت : Word

37900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط