مقاله کامل تأثیر کپسول پروبیوتیک بر پیشگیری از دیابت بارداری در زنان باردار پره دیابتیک پرخطر

مقاله کامل تأثیر کپسول پروبیوتیک بر پیشگیری از دیابت بارداری در زنان باردار پره دیابتیک پرخطر

تأثیر کپسول پروبیوتیک بر پیشگیری از دیابت بارداری در زنان باردار پره دیابتیک پرخطر
مقدمه:
دیابت باردای، شایع‌‌‌ترین عارضه طبی در بارداری است. از آنجایی که پروبیوتیک‌‌ها، میکروارگانیسم‌های زنده هستند که با اثر بر روی فلور میکروبی روده باعث تأثیر بر متابولیسم گلوکز می‌شوند، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر کپسول پروبیوتیک بر پیشگیری از دیابت بارداری در زنان پره دیابتیک پرخطر انجام شد.
روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور در سال 1397 بر روی 255 زن باردار پره دیابتیک پرخطر واجد شرایط در مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش مرکز بهداشت شماره 2 مشهد انجام شد. در گروه پروبیوتیک و گروه دارونما علاوه بر مراقبت معمول، به ترتیب روزانه یک عدد کپسول پروبیوتیک و دارونما از 16-14 هفته بارداری به مدت 12 هفته تجویز شد. تست تحمل گلوکز (OGTT) در هفته 28-26 بارداری انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل فرم اطلاعات فردی-مامایی، چک لیست آزمایشات غربالگری دیابت بارداری، چک لیست مصرف دارو، فرم معاینه و فرم رضایت مندی بود. تجزیه و تحلیل داده‌‌ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون‌های آماری کای دو، کراسکال والیس، آنالیز واریانس یک طرفه و من ویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته‌‌ها: در گروه کپسول پروبیوتیک 21 نفر (3/26%)، در گروه دارونما 49 نفر (8/59%) و در گروه کنترل 55 نفر (1/67%‌‌‌‌(مبتلا به دیابت بارداری شدند (001/0p<). دیابت بارداری در گروه مداخله کمتر از گروه دارونما و کنترل بود. بر اساس نتایج آزمون کای دو پیرسون در مقایسه دوبه
دوی گروه‌‌ها، دیابت بارداری بین گروه پروبیوتیک با دارونما (001/0p<)و گروه پروبیوتیک با کنترل (001/0 p).
نتیجه گیری: مصرف کپسول پروبیوتیک را می‌توان به زنان باردار پرخطر از نظر ابتلاء به دیابت بارداری پیشنهاد داد.
کلمات کلیدی: پروبیوتیک، پرهدیابت، پیشگیری، دیابت بارداری
مقدمه
دیابت بارداری یک مشکل بهداشتی در سراسر جهان و یکی از شایعترین عوارض حاملگی در جوامع مختلف محسوب می‌شود (1). این بیماری در سراسر دنیا در حال افزایش بوده (2) و به علت هزینه‌های درمانی هنگفتی که بر سیستم‌های بهداشتی و درمانی وارد ‌می‌کند، به عنوان یکی از نگرانی‌های اصلی سیستم‌‌‌‌های سلامت مطرح می‌باشد (3، 4). دیابت بارداری به صورت درجات متغیر عدم تحمل کربوهیدرات که اولین بار در دوران بارداری شروع و یا تشخیص داده شده باشد، گفته می‌شود (5). 18-14% از کل زنان باردار در معرض خطر دیابت بارداری هستند (6). بیشترین و کمترین شیوع آن به ترتیب در کرج‌‌‌‌(6/18%) و اردبیل‌‌‌‌(1/3%) بیان شده است (7) و به عنوان یک بیماری خاموش، بر مادر و جنین اثرات سوء گذارده و منجر به پیامدهای نامطلوب بارداری و زایمانی می‌شود (8). زنان مبتلا به دیابت بارداری، مستعد ابتلاء به دیابت نوع 2، افزایش خطرات حولو حوش زایمانی و ناهنجاری‌های مادرزادی به دنبال اختلال در کنترل قندخون بوده و 90% این نوع حاملگی‌‌ها، با عارضه جدی مامایی همراه است و ممکن است افزایش پره اکلامپسی، پیلونفریت و فشارخون را به دنبال داشته باشد (9). بنابراین با توجه به شیوع روزافزون و هزینه‌های مربوط به آن، درمان و کنترل بیماری ضروری است (10). دیابت بارداری درمان قطعی ندارد (11) و از طرفی مطالعات اندکی که بر روی سبک زندگی (کنترل عوامل خطر دیابت بارداری، کنترل رژیم
غذایی، کنترل فعالیت فیزیکی) انجام شده است. به علت پذیریش ضعیف مداخلات در تغییر سبک زندگی توسط نمونه‌های پژوهش، نیاز مبرم و ضروری برای راه حلهای جدید در کنترل و پیشگیری از دیابت بارداری احساس می‌شود (12). شواهدی از مشاوره رژیم غذایی پره ناتال برای بهبود رژیم غذایی زنان باردار (13) و مداخله پروبیوتیک پره ناتال برای کمک به بهبود قندخون در طی و بعد از بارداری ارائه شده است (14). تغذیه و سلامتی منجر به توازن بهینه در تعداد میکروب‌های دستگاه میشود (12). پروبیوتیک‌‌ها میکروارگانیسم‌های زنده‌‌‌‌‌ای هستند و در صورتی که به میزان کافی تجویز شوند،
اثرات سودمندی را برای میزبان به همراه دارند (15) ومی‌توانند به این توازن کمک نمایند. میکروارگانیسم‌‌هایاصلی روده در توازن، لاکتوباسیل‌‌ها و بیفیدوباکترهاهستند (16).
عواملی که بر میکروارگانیسم‌های روده‌‌‌‌‌ای تأثیر می‌گذارند (مانند استرس و رژیم غذایی)، با بر هم زدن توازن بهینه میکروبی بر سلامتی انسان اثر سوء خواهند داشت‌‌. مصرف مواد غذایی حاوی پروبیوتیک، کمک شایانی به بقاء و نگهداری میکروب‌های بومی روده و توازن میکروبی آن کرده و در نتیجه منافع بسیار زیادی را برای سلامتی انسان به همراه دارند (17). از فواید پروبیوتیک‌‌ها کاهش التهاب (18)، پیشگیری و یا کنترل اسهال، یبوست، عدم تحمل لاکتوز، سندرم روده تحریک پذیر و دیابت قندی (19) می‌باشد. تأثیر بارداری بر ترکیب جمعیت میکروبی روده حائز اهمیت است (20). میکروفلور روده در طی سه ماهه اول بارداری تغییر نمی کند. همچنین در 70-60% زنان باردار افزایش در پرتئوباکتری‌‌ها و اکتینوباکتری‌‌ها به ترتیب 4/4 و 8/1 برابر می‌شود. در مقایسه میکروبیوم روده زنانی که در بارداری اضافه وزن زیاد داشته اند نسبت به زنان با اضافه وزن نرمال، گزارش شده است که گونه‌های باکتروئیدیت‌‌ها و استافیلوکوکوس افزایش می‌یابد و افزایش تعداد باکتروئیدیت‌‌ها با افزایش وزن بیش از حد مادر طی بارداری همراه است (21). در اواخر بارداری تعداد پروتئوباکترها و آسینتوباکترها افزایش یافته (20) که این تغییرات در زنان باردار چاق، مبتلا به اضافه وزن یا وزن گیری بیش از حد بارداری، بارزتر می‌گردد (20، 22). همچنین در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری کاهش بیشتری در میکروبیوم روده طی حاملگی اتفاق می‌افتد. کاهش میکروفلور روده، به خصوص در سه ماهه سوم بارداری، بیشترین تغییر را داشته که با مکانیسم ناشناخته روی متابولیسم گلوکز اثر می‌گذارد
(20). از مکانیسم‌های احتمالی آن، استفاده از گلوکز به عنوان منبع اولیه انرژی می‌باشد. همچنین با تغییر نفوذپذیری روده‌‌‌‌‌ای و تغییر بروز ژنی در سلول‌های روده، باعث کاهش جذب گلوکز می‌شوند و از طریق استقرار و کولونیزاسیون در بخشی از روده، منجر به اثرات مفید و کاهش قندخون می‌شود (23). مطالعات محدودی در زمینه بررسی تأثیر کپسول پروبیوتیک بر پیشگیری از دیابت بارداری در زنان باردار انجام شده است که این مطالعات از نظر روش کار، طول مدت مداخله، نوع پروبیوتیک، سن بارداری مداخله و جامعه پژوهش متفاوت بوده است و تمامی مطالعات به انجام بررسی‌های بیشتر توصیه نموده‌اند و همچنین تاکنون مطالعه‌‌‌‌‌ای که تأثیر پروبیوتیک در پیشگیری از دیابت بارداری در زنان باردار پره دیابتیک پرخطر انجام شده باشد، انجام نشده است، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر کپسول پروبیوتیک بر پیشگیری از دیابت بارداری در زنان پره دیابتیک پرخطر انجام شد.
روش کار
این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده سه گروهه و دوسوکور (نمونه‌های پژوهش و ارزیاب پیامد کور شده بودند) پس از تأیید کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی مشهد با کد اخلاق IR.MUMS.REC.1397.039 و کد کارآزمایی بالینی IRCT2018050903959N1، از خرداد ماه سال 1397 تا اسفند ماه سال 1397 بر روی 255 زن باردار پره دیابتیک پرخطر واجد شرایط ورود به مطالعه، مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی تحت پوشش مرکز بهداشت شماره 2 مشهد انجام شد.پژوهشگر بعد از کسب معرفی نامه از دانشکده پرستاری و مامایی مشهد و ارائه آن به مسئولین مراکز بهداشتی درمانی مورد نظر و پس از بیان اهداف مطالعه و جلب رضایت زنان باردار و گرفتن رضایت نامه کتبی از آنها و با در نظر گرفتن کدهای اخلاقی، اقدام به نمونه‌گیری کرد.حجم نمونه با در نظر گرفتن 05/0=α و 2/0=β و ضریب اثر 2/0 و با احتساب 5% ریزش نمونه، 255 نفر برآورد شد‌‌.
نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل: ایرانی و ساکن مشهد، سن بالای 16 سال، سن بارداری 16-14 هفته، شماره تلفنی جهت تماس داشتن، بارداری تک قلو، عدم سابقه یا ابتلای فعلی به اختلالات روانپزشکی، عدم حساسیت به شیر گاو، عدم مصرف آنتی بیوتیک در سه ماهه
اخیر، کسب نمره 2 و بیشتر از جدول معیارهای خطر دیابت بارداری، عدم ابتلاء به بیماری‌های طبی (مانند دیابت، بیماری قلبی، ریوی، کلیوی، افزایش فشارخون) و مشکلات مامایی (مانند خونریزی غیرطبیعی، جفت سرراهی، تهدید به سقط) و عدم تشخیص ناهنجاری جنینی بود. معیارهای خروج از مطالعه شامل: انصراف زن باردار از ادامه شرکت در مطالعه، وقوع عوارض مرتبط با بارداری و حادثه ناگوار و استرس زا طی مطالعه، تشخیص ناهنجاری جنینی، عدم مصرف کپسول بیش از 2 هفته و استفاده از داروهای آنتی بیوتیک بود‌‌.
در ابتدای پژوهش هر گروه شامل 85 نفر بودند، اما در طول مطالعه 5 نفر از گروه پروبیوتیک به دلیل زایمان زودرس، سقط و مصرف آنتی بیوتیک، 3 نفر از گروه دارونما به دلیل سقط و عدم تمایل به همکاری و 3 نفر از گروه کنترل به دلیل زایمان زودرس و سقط از مطالعه حذف شدند. نمونه‌‌ها از نظر پرخطر بودن برای دیابت بارداری توسط فرم مربوطه که شامل شاخص توده بدنی بالای 25 کیلوگرم بر متر مربع، نژاد، سابقه دیابت بارداری، سابقه قندخون غیرطبیعی، سن بالای 40 سال، سابقه دیابت و دیابت بارداری در خانواده، سابقه ماکروزومی، سابقه سقط یا مرده زایی، سابقه سندرم تخمدان پلی‌کیستیک، سابقه مصرف داروهای کورتیکواستروئید و آنتی سایکوتیک بود (24)، بررسی شدند و در صورتی که نمره بیشتر یا مساوی 2 را کسب می‌نمودند، پرخطر محسوب می‌شدند و چنانچه در آزمایشات نوبت اول بارداری، قندخون ناشتا بین 125-93 بود و پس از 2 هفته از رژیم پره دیابت و ورزش، اگر قندخون ناشتا کمتر از 93 و قندخون 2 ساعت پس از غذا کمتر از 120 بود (دیابت کلاس A1)، به عنوان پره دیابتیک پرخطر وارد پژوهش می‌شدند. توزیع افراد به سه گروه (مداخله، کنترل، شاهد) به صورت تخصیص تصادفی با استفاده از نرم افزار انتخاب تصادفی برای کارآزمایی بالینی بود (25). ابزار مورد استفاده در این مطالعه شامل: فرم اطلاعات فردی- مامایی، چکلیست اطلاعات پیرامون آزمایشات غربالگری دیابت بارداری، چک لیست مصرف دارو، فرم معاینه و فرم رضایت مندی از مداخله بود. روایی ابزارها به روش روایی محتوی تعیین گردید‌‌. پایایی آزمایش غربالگری دیابت با روش بازآزمایی ارزیابی شد؛ بدین صورت که نمونه خون 10 نفر را به دو نیم کرده و با اسامی متفاوت به آزمایشگاه ارسال شد، برای این 10 نفر دو بار آزمایش OGTT انجام شد و سپس ضریب همبستگی بین دو سری نتایج آزمایش سنجیده شد و با 91/0=r و p کمتر از 05/0، پایایی آن تأیید شد.
همچنین پایایی ترازو و متر از روش آزمون – آزمون مجدد کنترل شد. هر سه گروه مراقبت‌های معمول بارداری دریافت نمودند. کپسول‌های دارونما و پروبیوتیک از نظر رنگ، وزن، بو و بسته بندی یکسان بودند. کپسول‌های پروبیوتیک با نام تجاری فامیلاکت از شرکت زیست تخمیر از داخل بسته بندی خارج شد و در بسته بندی جدید قرار گرفت. برای گروه‌های مداخله کپسول پروبیوتیک 500 میلی گرم که حاوی لاکتوباسیل و بیفیدیوم و استرپتوکوکوس بود را روزانه یک عدد و گروه کنترل، کپسول دارونما که حاوی 500 میلی گرم نشاسته از دانه‌های ذرت بود را روزانه یک عدد، به مدت 12 هفته دریافت نمودند.
جهت کنترل مصرف و نحوه نگهداری کپسول‌‌ها (نگهداری در یخچال در دمای 4 درجه سانتی گراد جهت حفظ کیفیت کپسول‌‌ها و عدم مصرف نوشیدنی یا غذایی گرم از 10 دقیقه قبل از مصرف دارو) هر هفته تماس تلفنی با نمونه‌های پژوهش گرفته شد. جهت بررسی ریزش نمونه‌‌ها، کپسول‌‌ها هر 4 هفته در اختیار نمونه‌های پژوهش قرار می‌گرفت‌‌. شماره تلفنی در اختیار نمونه‌های پژوهش قرار داده شد تا در صورت داشتن سؤال پیرامون پژوهش یا ایجاد عوارض احتمالی ناشی از مصرف کپسول با پژوهشگر تماس بگیرند‌‌. در هر سه گروه، تست تحمل 75 گرم گلوکز خوراکی‌‌‌‌(OGTT) در هفته 28-26 در آزمایشگاه مرکزی مرکز بهداشت شماره 2 انجام شد. در صورت غیرطبیعی بودن حتی یک نوبت گلوکز پلاسمای غیرطبیعی، معادل دیابت بارداری محسوب شد.
تجزیه و تحلیل داده‌‌ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 23) و روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، میانه، دامنه میان چارکی، توزیع فراوانی) و آزمون‌های تی مستقل، کای دو، تست دقیق فیشر، منویتنی و رگرسیون لوجستیک انجام شد. جهت بررسیطبیعی بودن توزیع متغیرهای کمی از آزمونکولموگروف – اسمیرنوف استفاده شد. میزان p کمتر از05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته‌‌ها
میانگین سن مادران باردار 7/6±0/30 سال و میانگین شاخص توده بدنی آنها 1/5±8/25 کیلوگرم بر مترمربع بود. با خروج 11 نفر از مطالعه، در نهایت تجزیه و تحلیل بر روی 244 نفر انجام گرفت‌‌. به منظور
بررسی توزیع طبیعی متغیرهای کمی مطالعه از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و شاپیروویلک استفاده شد که بر اساس نتایج آن، متغیرهای نمره ارزیابی خطر، تعداد بارداری، سن بارداری، میزان قندخون غیرطبیعی در گذشته، میزان لبنیات مصرفی، شاخص توده بدنی، وزن‌گیری در ابتدای پژوهش، وزن گیری در طی پژوهش، قندخون ناشتا در آزمایشات نوبت اول بارداری، قندخون ناشتا پس از 2 هفته پیگیری، قندخون 2 ساعت بعد از غذا پس از 2 هفته پیگیری، قندخون ناشتا (تست تحمل گلوکز خوراکی) و قندخون 2 ساعت (تست تحمل گلوکز خوراکی) در گروه مداخله، دارونما و کنترل از توزیع غیرنرمال برخوردار بودند و همچنین متغیر سن در گروه مداخله و کنترل به صورت نرمال و در گروه دارونما به صورت غیرنرمال توزیع شده بود. متغیر قد در گروه مداخله به صورت نرمال و در گروه دارونما و کنترل به صورت غیرنرمال توزیع شده بود. متغیر قندخون یک ساعت (تست تحمل گلوکز خوراکی) در گروه مداخله و دارونما به صورت نرمال و در گروه کنترل به صورت غیرنرمال توزیع شده بود.
سه گروه مداخله، دارونما و کنترل از نظر ورزش و رعایت رژیم غذایی پره دیابتیک همگن بودند و تفاوت آماری معناداری نداشتند (جدول 1).
جدول 1- نتایج همگن بودن متغیرهای رژیم غذایی و ورزش در سه گروه مداخله، دارونما و کنترل
بعد از مداخله نتایج آزمایش OGTT غیرطبیعی که به صورت دیابت بارداری اطلاق می‌شود، در گروه مداخله3/26%، در گروه دارونما 8/59% و در گروه کنترل 1/67% بود که بر اساس نتایج آزمون کای دو، فراوانی OGTT غیرطبیعی در سه گروه تفاوت معناداری داشت‌‌. (p>0/001)
بر اساس نتایج آزمون کراسکال والیس، بین میزان قندخون ناشتای بعد از مداخله در هفته 28-26 بارداری سه گروه اختلاف معنی داری وجود داشت (001/0=p)؛ به گونه‌‌‌‌‌ای که این شاخص در گروه دریافت‌کننده کپسول پروبیوتیک کمتر از دو گروه دیگر بود (جدول 2).
جدول 2- توزیع فراوانی زنان باردار بر حسب دیابت بارداری به تفكیک گروه‌های مداخله، دارونما و کنترل
میزان قندخون 1 و 2 ساعت بعد از خوردن 75 گرم گلوکز بعد از مداخله در سه گروه در جدول 3 نشان داده
شده است. هیچ گزارشی از عوارض جانبی ناشی از مداخله مانند تهوع، استفراغ، سرگیجه و سایر موارد ناشی داده از مصرف دارو در شرکت کنندگان پژوهش مشاهده نشد.
جدول 3- میانگین قندخون ناشتای 1 و 2 ساعت بعد از خوردن 75 گرم گلوکز بعد از مداخله در هفته 28-26 بارداری به تفكیک گروه‌های مورد مطالعه
* اعداد بر اساس میانگین ± انحراف معیار بیان شده اند.
بحث
در مطالعه حاضر کپسول پروبیوتیک بر پیشگیری از دیابت بارداری در زنان پره دیابتیک پرخطر مؤثر بود؛ به طوری که میزان دیابت بارداری در گروه پروبیوتیک نسبت به گروه دارونما و شاهد کاهش معنی داری داشت‌‌. در این راستا نایترت و همکاران (2013) مطالعه‌‌‌‌‌ای بر روی 270 نفر زن باردار مبتلا به اضافه وزن و چاقی در استرالیا انجام دادند که در گروه پروبیوتیک نسبت به گروه دارونما، دیابت بارداری به میزان 30% کاهش یافته بود (26). همچنین در مطالعه ویکنز و همکاران (2017) در نیوزلند، فراوانی دیابت بارداری در
گروه مصرف کننده کپسول پروبیوتیک با 3 برابر کاهش در مقایسه با دارونما همراه بود و در زنانی که سابقه دیابت بارداری داشتند، از ابتلاء مجدد به دیابت بارداری در بارداری بعدی پیشگیری نمود (27) که با نتایج پژوهش حاضر همسو بود‌‌. در مطالعه لایتینن و همکاران (2008) که بر روی 256 زن باردار در فنلاند انجام شد، مداخله با مشاوره رژیم غذایی و پروبیوتیک منجر به کاهش خطر ابتلاء به دیابت بارداری در گروه رژیم غذایی-پروبیوتیک در مقایسه با گروه کنترل شد (14). در مطالعه لئتو و همکاران (2010) در فنلاند که به بررسی اثرات پروبیوتیک بر میزان دیابت بارداری، آپگار نوزاد، رشد و نمو نوزاد پرداختند، خطر ابتلاء به دیابت بارداری در گروه رژیم غذایی – پروبیوتیک در مقایسه با گروه کنترل کاهش پیدا کرده بود (28). نتایج مطالعه دولتخواه و همکاران (2015) که جهت تعیین ارزش مکمل پروبیوتیک در دیابت بارداری بر روی 64 زن باردار در تبریز به مدت مداخله 8 هفته، از 28-26 هفته تا 36-32 هفته بارداری جهت درمان موارد جدید دیابت بارداری انجام دادند، نشان داد که استفاده از پروبیوتیک باعث کاهش میزان قندخون در زنان مبتلا به دیابت بارداری می‌شود و قندخون ناشتا در هر دو گروه مداخله و کنترل بهطور معنی داری کاهش پیدا کرد. این کاهش در گروه پروبیوتیک نسبت به گروه دارونما به طور معنی داری بیشتر بود (29). نتایج حاصل از مطالعه دولتخواه و همکاران با مطالعه حاضر از نظر کاهش میزان قندخون ناشتای مادران باردار همسو بود.
در مطالعه کالاوی و همکاران (2019) که نوعپروبیوتیک، لاکتوباسیلوس راموس1 و بیفیدیوباکتریومانیمالس بود و مداخله از ابتدای سه ماهه دوم بارداریشروع و تست تحمل گلوکز در هفته 28 بارداری بررسیشد، پروبیوتیک‌‌‌‌های استفاده شده در این مطالعه منجر به پیشگیری از دیابت بارداری نشد (30). نوع پروبیوتیک و سویه‌های آن در مطالعه کالاوی و همکاران با مطالعه حاضر متفاوت بود. توانایی سویه‌های مختلف باکتری‌های پروبیوتیک در مهار کردن باکتری‌‌‌‌های بیماری زا روده با یکدیگر متفاوت است (31). اگرچه باکتری جنس لاکتوباسیل بیشتر از همه مورد توجه بوده است، ولی در سالیان اخیر مشخص شده است که سویه‌های مختلف گونه‌های آن قدرت پروبیوتیکی متفاوتی دارد که بکارگیری آن‌‌ها در برخی بیماری‌‌ها
نیازمند مطالعه و تحقیق می‌باشد (32). سویه‌های پروبیوتیک بهکار رفته در مطالعه حاضر از مفیدترین و شناخته شده‌‌‌ترین پروبیوتیک‌‌ها هستند که نام تجاری آن پروبیوتیک فامیلاکت می‌باشد. در این کپسول پروبیوتیک، از 3 خانواده باکتریایی و 7سویه آن استفاده شده است (33). به علت تفاوت در مقدار و نوع پروبیوتیک استفاده شده در مطالعه کالاوی و همکاران (2019) در مقایسه با مطالعه حاضر، نتایج آن با مطالعه حاضر همسو نبود‌‌. در مطالعه کرمعلی و همکاران (2016) که به بررسی تأثیر تجویز روزانه کپسول پروبیوتیک حاوی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم بر دیابت بارداری پرداختند، مطالعه به مدت 6 هفته بر روی زنان باردار با تشخیص جدید دیابت بارداری انجام شد و کاهش قابل توجهی در سطح قندخون ناشتا در گروه پروبیوتیک در مقایسه با دارونما مشاهده شد که با نتایج مطالعه حاضر همخوانی داشت (34). در مطالعه باده نوش و همکاران (2018) که به بررسی تأثیر لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس کازئی و بیفیدوباکتریوم بیفیدوم بر روی غلظت قندخون ناشتا پرداختند، قندخون ناشتا در گروه پروبیوتیک در مقایسه با دارونما، موجب کاهش قابل ملاحظه‌‌‌‌‌ای در گلوکز ناشتا شد (35). در مطالعه حاضر نیز میزان قندخون ناشتا در گروه پروبیوتیک در مقایسه با دارونما کاهش داشت‌‌. مطالعه عاصمی و همکاران (2013) نشان داد که تجویز مکمل پروبیوتیک حاوی چند گونه باکتری به افراد دیابتی برای 8 هفته، مانع از افزایش گلوکز خون ناشتا می‌شود (36). در مطالعه دولتخواه و همکاران (2015) قندخون ناشتا در زنان با تشخیص جدید دیابت بارداری، بعد از مصرف پروبیوتیک کاهش پیدا کرد و این کاهش از نظر آماری معنی دار بود (29). در مطالعه مظلوم و همکاران (2013) که بر روی 34 بیمار دیابتی انجام گرفت، تجویز مکمل پروبیوتیکی مشتمل بر چهار گونه لاکتوباسیلوس حاوی اسیدوفیلوس، لاکتوباسیلوس بیفیدیوم، لاکتوباسیلوس بولگاریس، بیفیدوم و لاکتوباسیلوس کازئیبه بیماران برای مدت 6 هفته منجر به کاهشی جزئی در مقاومت انسولینی گردید و تأثیری بر قندخون ناشتا نداشت (37) که احتمالاً علت مغایرت نتایج مطالعه حاضر با مطالعه مظلوم و همکاران، مدت کوتاه مداخله سویه‌های متفاوت

فایل : 18 صفحه

فرمت : Word

37900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط