مقاله کامل بررسی تطبیقی ناامیدي در نظریه اسنایدر و قرآن کریم

مقاله کامل بررسی تطبیقی ناامیدي در نظریه اسنایدر و قرآن کریم

بررسی تطبیقی ناامیدی در نظریه اسنایدر و قرآن کریم
دکتر اعظم پرچم، دکتر مریم فاتحی زاده، زهرا محققیان
چکیده
ناامیدی و نداشتن نگرش مثبت و امیدوارانه، ضمن از بین بردن تلاشهای هدفمند آدمی، یکی ازموضوعاتی است که تضعیف سلامت روان انسان را سبب میشود .در روانشناسی مثبتنگر، اعتقاد بر آن است که سازههایی همچون ناامیدی، میتواند به ایجاد انواع بیماریها منتهی گردد. از این رو دریکی دو دههی اخیر، روانشناسان در پرتو نظریه‌ای به نام نظریهی امید، با تمرکز بر تفکر امیدوارانه بهدرمان افسردگی پرداختهاند. از سویی دیگر، با توجه به تأثیر جهان بینی هر فرد در زدودن انواع بیماریها، نمیتوان از نقش دین در زدودن ناامیدی غافل ماند.
پژوهش حاضر درصدد است به روش تطبیقی ضمن بررسی ناامیدی در نظریه اسنایدر و بازیابی آن در مفاهیم قرآن، به میزان هم پوشانی این دو حوزه در تبیین موضوع فوق دست یابد و در پایان بدیننکته راه یافته که در تطبیق ناامیدی در دو حوزه فوق، مشترکات بیش از مفترقات است و یافته هایبشری، بسیار شبیه داده های وحیانی است و چون علم اساساً بیان هستها و نیستهاست، از این روارتباط با معنویت در بیان ارزشها و بایدها و نبایدهای آن، نقش بسیار مؤثری در مقابله با ناامیدی دارد.البته جهت قضاوت درباره اثربخشی بیشتر یا کمتر، مطالعات تجربی و عینی لازم است.
کلید واژهها: ناامیدی، افسردگی، اسنایدر، قرآن، آرامش.
مقدمه
در عصر اطلاعات و هزاره سوم، به رغم رشد تکنولوژی و پیشرفت ها ی سریع فناوری، یکی از مشخصه های بارز و عینی در رفتار عموم مردم جامعه مخصوصاً جوانان، افسردگی و ناامیدی نسبت به زندگی، حیات و فردای روشن است. دانشمندان، متفکران و مصلحان بشریسالهای متمادی تلاش نمودهاند تا از طریق راه حلهایی مقبول و مؤثر، انسان را از اضطراب و دلهره، احساس پوچی و یأس پرهیز دهند و امید و آرامش را بر زندگی او حاکم نمایند. اینتلاشها گرچه تنها در برخی زمینهها به نتایجی منتهی شده است، اما هنوز بیشتر جوامع انسانی از رفاه و امنیت محرومند. این واقعیت سبب گردیده اندیشمندان عصر حاضر، بیش از هر زمان دیگر شیفتۀ شنیدن پیامها و راه حلهای جدیدی باشند که بتواند بنبستهای موجود را بشکند چرا که علم به لحاظ ماهیت خود با مرزهای تجربه مادی محصور شده حال آنکه برای تعییناهداف غایی تربیتی، لازم است از تمسک به دین بهره گرفته شده و خط سیری را تعقیب نمود که بینش الهی آن را مشخص ساخته است. بینشی عمیق، فراگیر، روشن و عاری از هرگونهابهام که تمامی زوایا و ابعاد مشابه و به هم بافتۀ شخصیت انسان را روشنگر است و هیچنقطهای از نقاط گوناگون روان انسان و جان و جهان
از برابر نگاه او مخفی نیست (سبا/ 3). بههمین دلیل از جمله موضوعات اساسی و مهم که یادآوری آن به افراد، مخصوصاً جوانان، بسیار ضرورت دارد، نقش تخریبی یأس و ناامیدی در زندگی است که به طور طبیعی به ایستا ییروح و بازداشتن آن از حرکت تکاملی خویش منتهی خواهد گردید.
در نیم قرن گذشته، میان روانشناسان علوم انسانی، جهت درمان بیماریهای روان ی بویژهناامیدی و افسردگی (فراگیرترین بی ماری روان ی قرن) (بهاری، 6)، جنبشی با عنوان روانشناسی مثبت ایجاد شده که در آن سازههایی همچون ام ی د برا ی درمان ناامیدی معرفیگردیدهاند. در نظریه فوق، اسنایدر پس از بیان فرضیهها، اصول اساس ی و مؤلفه های امید و طریقه شکل گیری آنها در دوره ها ی مختلف زندگی، به بررسی ناامی دی، علل و عواملپیدایش و نیز راهکارهای مبارزه با آن پرداخته است که در پژوهش حاضر، تنها به بخش اخیراین نظریه یعنی (ناامیدی) نگریسته شده است.
از سویی دیگر، از آنجا که اسلام در رسالت جهانی خویش، وظیفه پاسخگو یی بهمقتضیات زمان و رفع شبهات روز را دارد،برخی اندیشمندان اسلامی همچون شهید محمدباقر صدر معتقدند که موضوعات مورد نیاز بشر که در دین مطرح گردیدهاند، بای د در دنی ای واقعبررسی شوند تا به غنی ساز ی اندیشه ها و یافته ها ی بشری کمک رسانند (الصدر، التفسیرالموضوعی و الفلسفه الاجتماعی فی المدرسه القرانیه، 38). به دیگر بیان، مفسریاتحلیلگر باید در پرتو یافته های خویش، با نگاهی پرسشگرایانه و با هدف پاسخ ی ابی فعال وپویا، رو به روی قرآن نشسته و دیدگاه قرآن را از میان مقایسه نص آن با نتایج و یافته ها یاندیشه بشری دریافت نماید (همان، 11). از منظر شهید صدر، نظریه قرآن درباره عناوینمختلف اعتقادی، اجتماعی و جهانی با پیشرفت زمان پدید میآید و از طریق مجموعه تجاربیافته شده از علوم روز جامعه، در تبادل اطلاعات با قرآن و محاوره و گفت و گو ی با آن، نتایجی حاصل میگردد که میتوان با آنها، نیازها و سؤالات بشر متمدن امروزی را پاسخ داد وبدین ترتیب مفاهیم عمیق قرآن را در بطن جامعه به طور آشکارتری ظاهر نمود (همان، 14).
در حقیقت از آنجا که پژوهش در علوم انسانی (به منظور شناخت، برنامه ریزی و ضبط ومهار پدیده های انسانی) در راستای سعادت واقعی بشر، ضرورتی انکارناپذیر است و استفاده از عقل و آموزه های وحیانی در کنار داده های تجربی و عین ی، شرط اساسی پویایی، واقعنمایی و کارآیی این گونه پژوهشها در هر جامعه است (فقیه ی، 5)؛ به همین دلی ل ای ناندیشمند قصد دارد در تفسیر موضوعات قرآنی، یافتهها و تحقیقات دانشمندان علوم انسانی را بر قرآن عرضه نماید و ضمن بهره گیری از آنها، به پاسخگویی سؤالات و شبهات روز بپردازدو تنها در این صورت است
که رهیافتهای بشری استفاده بهینه ای دارد و قابلی ت آن را دارد که بشر را در بعد معرفتی به سمت تکامل معنوی خویش سوق داده و در مقابل موانع و عوامل بازدارنده، مصونیت بخشد.
در این راستا، این پژوهش نیز به فراخور گنجایش خویش، درصدد است اندیشه یکدانشمند بزرگ شیعه را (با تحقیق در یکی از موضوعات مطرح در جامعه یعن ی ناامیدی و افسردگی از منظر روان شناسی و قرآن) دنبال نماید تا روشن شود کهآیا میتوان برخی از مشکلات بشر متمدن امروزی را در علم روان شناسی بررسی نمود و سپس ره یافت ها ی بهدست آمده را با متن قرآن مقایسه نمود و نظر قرآن را در آن امور، استخراج کرد؟ مشترکات ومفترقات حاصل از این تطبیق تا چه حد راهگشا و مفید است و به راه حل مناسبی منته یمیشود؟
1- تاریخچه مذهب و روان شناسی در درمان ناامیدی
ناامیدی، یک مشکل جدی برای سلامت عمومی است که میتواند کیفیت زندگی آدمی را نیز به مشکل دچار کند. از این رو شناسایی راه مبازره با آن، ضروری است. از سویی دیگر، تئوریها و تحقیقات بسیاری، معنویت را به عنوان یک منبع بالقوه که میتواند بر ناامیدی تأثیرگذارد، معرفی کردهاند (فقیهی،47-48) چرا که آموزه های دینی با فراهم نمودن یکچهارچوب اخلاقی روشن، به آدمی کمک میکند تا معنایی برای زندگی خویش به دستآورده و با ایجاد احساس هدفمندی برای انسان، حمایت عاطفی و امید را به او هدیه می دهد (صالحی خواه، 5).
سرچشمه تحقیقات درباره رابطه بین معنویت و ناامیدی به سالهای1880 تا 1930 برمیگردد؛ اما بررسی علمی آن به پایان قرن 20، توسط بسیاری از روانشناسان همچون ویلهمونت، ویلیام جیمز، استنلی هال، کارل یونگ مربوط میشود که در طی تحقیقات خویشاین نتیجه رسیدند که بیماران مبتلا به ناامیدی و افسردگی، باید به شدت از مذهب برای مقابلهبا بیماری خویش استفاده کنند (عزیزی ابرقویی، 40). روبرت در تحقیقات جامع خود دربارهنیازهای اعتقادی بیماران افسرده و ناامید، قرن 21 را قرن معنویت خواند و بهترین راه تصفیهیک ذهن مأیوس و ناامید را، رابطه با خداوند معرفی کرد. او همچنین تأکید نمود که تیم درمان باید از اهمیت نیازهای روحانی و معنوی در فرهنگهای مختلف آگاهی داشته باشد (وست، 15). امروزه باورهای دینی و معنوی مراجعان، نه تنها ناکارآمد و غیرمنطقی تلقی نمیشود بلکه به عنوان منبعی قدرتمند برای بهبود و
درمان نیز در نظر گرفته می شود. مضاف به اینکه دربسیاری موارد، مشکل مراجعان با مسائل مذهبی آمیخته گردیده و بدون مداخله معنوی، درمانکامل نمیشود (اعتمادی، فصلنامه تازه های روان درمانی، ش 35، ص 134). از این رو ارتباطبا معنویت، حتی شرکت در مجالس مذهبی، راهی برای رشد فردی و رهایی از ناامیدی است(سیمون دین، 29).
از سویی دیگر، در اواخر قرن 20 و اوایل قرن 21 روان شناسی مثبت نگر نیز شروع بهرشد کرد و کمکم روح زمان، نسبت به سازههایی همچون امید برای درمان افسردگی، تقویتشد و بسیاری از محققان روان شناسی مثبت، به جای توجه صرف به تجارب یا ادراكهایمنفی افراد به بررسی سازههایی چون خود-کنترلی، تاب آوری، معنویت، خوش بینی و امیدبرای مبارزه با ناامیدی پرداختند (علاالدینی،15). اسنایدر نیز در سال 1990 نظریه خود راباعنوان نظریه امید مطرح کرد (اسنایدر،4) و در آن روش درمانی تازه ای برای مبازره با ناامیدی و افسردگی ارائه نمود (بهاری،195).
به طور کلی، همان گونه که در قبل نیز اشاره رفت، تاکنون روان شناسان بسیاری درباره افسردگی و ناامیدی اظهارنظر نموده و راهکارهایی ارائه کردهاند، اما از آنجا کهتنها نظریه اسنایدر در این زمینه جامعیت دارد و او نیز در نظریه خویش، نسبت به معنویت و رویکرددینی ساکت است، به همین دلیل پژوهش حاضر سعی دارد (در حد گنجایش خویش) تنها در
پرتو بررسی نظریه او و با غنی نمودن آن با تعالیم قرآن، راهکاری تازه برای مبارزه با ناامیدی و افسردگی ارائه نماید و راه را برای تحقیقاتی گسترده بگشاید. لازم به ذکر است که اسنایدر 23کتاب در زمینه روان شناسی مثبت به چاپ رسانده که 6 مورد از آنها، درباره نظریۀ امید است.
در ادامه، سعی نوشتار بر این است تا پس از معرفی نظریه اسنایدر در روان شناسی و تبیین مؤلفه های امید در آن، به روش درمانی روانشناسان جهت درمان افسردگی بپردازد.
2- ناامیدی در نظریۀ اسنایدر و قرآن کریم
طبق نظریه اسنایدر، ناامیدی حالت تکان دهنده ای است که با احساسی از ناممکن بودنامور، ناتوانی و بیعلاقگی به زندگی آشکار میشود (اسنایدر، 1994، 115). طبق این نظریه، فرض بر این است که شکست در رسیدن به اهداف، به صورت مکرر و فراگیر، تفکر عامل وگذرگاه و در نتیجه امید را کاهش میدهد و این، اولین مرحلۀ ایجاد افسردگی است. از ایندیدگاه، امیدپایین، ممکن است زیر بنای افسردگی را فراهم کند. در افراد افسرده، همفرایندهای شناختی (تفکر هدف و تفکر گذرگاه) و هم انگیزش (تفکر عامل) کاهش مییابند.این افراد، احتمال کمتری دارد که بتوانند مسائل خود را به
طور مؤثر حل کنند. تلاش برایدرمان افسردگی با تمرکز بر تفکر امیدوارانه، احتمالاً باعث بهبود ظرفیتحلِ مسئله و نشانههای عاطفی خواهد شد (بهاری/93).
اما جهت تبیین بیشتر این نظریه دربارة ناامیدی، لازم است ابتدا تعریف امید و نیزمؤلفههای آن را از منظر اسنایدر بیان نمود تا از آنجا بتوان به درمان ناامیدی روی آورد.
در قرآن کریم،امید مترادف با “رجاء “ و از مفاهیم کلیدی قرآن است. حقیقت لغو ی”رجاء”، امید داشتن است و در اصطلاح انتظار امر محبوبی است که اکثر اسباب و موجبات آن، محقق باشد. ناامیدی نیز از منظر قرآن کریم، حالتی است که آدمی یقین میکند آن چیزى که امید و انتظارش را دارد تحقق نخواهد یافت(طباطبایی، 10/156؛ طبرسی، 5/145) و از راه کلید واژههایى همچون یأس (قطع و بریده شدن آرزوها و امیدها) و قنوط (ناامیدی از رسیدن بههدف) قابل پیگیری است (ابو فارس؛ ابن منظور؛ راغب اصفهانی؛ مصطفوی؛ ذیل ریشه کلمه) که واژة یأس اعم از قنوط است (العسکری؛ مصطفوی؛ ذیل ریشه کلمه.) مفسران نیز در بیان تفاوت فوق، بعضى هر دو را به یک معنى دانسته اند (طباطبایی، 17/ 426؛ مکارم شیرازی،20/321)؛ مضاف به اینکه شدت ناامیدی در قنوط زیادتر است (حقی برسوی، 7/44). برخی دیگر (یأس) را به معناى وجود ناامیدى در درون قلب و (قنوط) را به معنى ظاهر ساختن آندر چهره و در عمل دانستهاند (فخر رازی، 27/137؛ آلوسی،25/4). مرحوم طبرسى نیز درمجمعالبیاندر میان این دو چنین فرق گذاشته که یأس ناامیدى از خیر و قنوط ناامیدى ازرحمت است (طبرسی، 9/18).
در قرآن کریم، یأس و ناامیدی از چنان جایگاهی برخوردار است که از جمله گناهان کبیره شمرده شده است. از این رو، هیچ صاحب ایمانی نمیتواند و نباید از رحمت خدا ناامید شود .
از این رو یأس از رحمت خداوند در حقیقت محدود کردن قدرت و پنهان کردن احاطه ووسعت رحمت اوست. قرآن کریم با بیان و القاء این دستورالعمل،انسان مصیبت زده را ازافتادن به ورطۀ اضطراب و افسردگی نجات میدهد. در صورت بروز اضطراب نیز، با بیان (ألا بِذکْرِ اللّ ه تطْمئن الْقلوب ) (رعد/28)، او را به آرامش و دور شدن از اضطراب دعوت می کند(طباطبایی، 11/354؛ امین اصفهانی، 7/37؛ طیب، 7/335). به همین دلیل شخصی که به نیرویی فراتر از ماده معتقد باشد، هیچ گاه از دست دادن چیزی از امور دنیوی او را افسرده و غمگین نمیکند. قرآن کریم همچنین ناامیدی از رحمت الهی را نوعی گمراهی میداند (و منْ یقْنط مِنْ رحْمةِ ربِّهِ إِلا الضالون) (حجر /56) که تنها شایسته کافران است:(إِنه لا ییأس مِنْ روْحِ اللهِ إِلا الْقوْم الْكافِرون) (یوسف /87). به همین دلیل بسیار تأکید کرده است که نباید هنگام وقوع
سختیها و مشکلات از رحمت حق ناامید شد:(لا یسْأم الْإِنْسان مِنْ دعاءِ الْخیرِ و إِنْ مسه الشر فیؤسٌ قنوطٌ) (انسان از دعاى خیر خسته نمىشود و چون آسیبى به او رسد مأیوس [و] نومید می گردد)
(فصلت /49). بنابراین انسان باید در هر شرایطى به رحمت خداوند امیدوار باشد، زیرا گاهى در اوج ناامیدى رحمت حق شامل حال بندگانش مىشود (و هو الذِیینزِّل الْغیث مِنْ بعْدِ ما قنطوا و ینْشر رحْمته) (و اوست کسى که باران را- پس از آنکه [مردم ] نومید شدند – فرود م ىآورد، ورحمتخویش را می گسترد ) (شوری /28) (طباطب ایی، 17/58؛طبرسی، 9/47؛ طیب، 11/78 ).
2-1- مؤلفه های اساسی در نظریه اسنایدر و تطبیق آنها با آموزه های قرآن
همان گونه که در قبل نیز اشاره رفت، جهت بررسی بهتر ناامیدی در نظریه اسنایدر، لازماست ابتدا با امید و مؤلفه های اساسی در شکل گیری آن، از منظر اسنایدر آشنا شد:
از نظر اسنایدر، امید یعنی انتظار مثبت برای دستیابی به اهداف و انتظار مثبت دارای دومؤلفه گذرگاه و عامل است (عامل + گذرگاه = امید) (بهاری/13). در ادامه، به طور جداگانهبه تعریف هر یک از مؤلفهها پرداخته شده است:
الف) تفکر هدف: تقریباً تمامی آنچه که یک فرد انجام میدهد، به سمت دستیابی به یک هدف است. هدف، شامل هر چیزی است که خود فرد مایل است به آن دست یابد و آن راانجام دهد یا آن را تجربه و یا ایجاد کند. اهداف، میتوانند در دامنۀ یکحرکت ساده برای بیدار شدن به هنگام شنیدن زنگ ساعت تا تعمیر بخشی از یک هواپیما وگاهی به پیچیدگی کسب یک مدرك دانشگاهی قرار داشته باشند (بهاری/40).
طبق بینش قرآن نیز، هدف، نقشی اساسی در جهت گیری زندگی آدمی دارد. به همین دلیل خداوند هدف تمامی آفریدگان را، پذیرش و دریافت رحمت الهى معرفی کرده است (إِلا منْ رحِم ربك و لِذلِك خلقهمْ) (هود/119) (طباطبایی، 11/62؛ طبرسی،5/311) و آدمی موظفاست در راستای تحقق این هدف اصیل، به تعریف سایر اهداف خویش (دنیوی) بپردازد وبدین وسیله با بهره گیری صحیح از آنها در راه کمال و قرب الهی قدم بردارد (وما أمْوالكمْ ولا أوْلادكمْ بِالتِی تقرِّبكمْ عِنْدنا زلْفىٰإِلامنْآمنوعمِلصالِحًا) (و اموال و فرزندانتان چیزى نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند، مگر کسانى که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند) (سبأ/37) (طباطبایی، 16/385). بنابراین تفکر هدف از دیدگاه قرآن کریم، یعنی انتخاباهدافی که ضمن قرار دادن آدمی در مسیر تکامل، موجب تعهد نسبت به زندگی دنیا و ایجادامید و آرامش در او، با حفظ اصول و ارزشهای الهی میگردند.
از بررسی تفکر هدف، میتوان به این نتیجه رسید که در هر دو حوزه، تعیین و انتخابهدف، نقشی اساسی در جلوگیری از بروز ناامیدی دارد با این تفاوت که در نظریه اسنایدر،اهداف توسط خود فرد یا به کمک درمانگر و با توجه به بینش و نگرش انسان نسبت به جهان (مادی گرا یا معناگرا) تعیین میگردند. اما از نظر قرآن، اساساً هدف اصلی زندگی آدمی موجود و ثابت است و تا زمانی که سایر اهداف دنیوی و مادی آدمی نیز، در ارتباط با این هدفاساسی (خدامحوری نه انسان محوری) باشد، هیچ گاه به ناامیدی و افسردگی دچار نخواهدشد.
تفکر گذرگاه (مسیرهای رسیدن به هدف) : تفکر گذرگاه، توانایی ادراك شدة فرد برای شناسایی و ایجاد مسیرهایی به سمت هدف است. از آنجا که برخی از طرحها و نقشه ها ممکن است با شکست مواجه شوند، افراد دارای امید بالا، به منظور مقابله با موانع احتمالی،چندین مسیر را برای رسیدن به هدف در نظر میگیرند (بهاری/49).
این نوع تفکر از منظر قرآن کریم، عبارت است از کلیه تلاش های آدمی جهت نیل بهاهداف دنیوی و اخروی خویش (البته با فرض رعایت تقوا و اخلاص در انجام امور (فمنْ كان یرْجو لِقاء ربِّهِ فلْیعْملْ عملًا صالِحًا ولا یشْرِكْ بِعِبادةِ ربِّهِ أحدًا) (کهف/110) (طباطبایی، 13/405؛ طبرسی، 6/770، طیب، 8/114)) و به طور کلی انجام کلیۀ کارهایی که موجب خشنودی خدا و پیامبرش میشود. همچنین پرهیز از ارتکاب معاصی و گناهان و هرآنچه که موجب خشم خدا و رسول او میگردد (ویأْمرون بِالْمعْروفِ وینْهوْن عنِ الْمنْكرِ و یسارِعون فِی الْخیراتِ و أولئِك مِن الصالِحِین‌) (آل عمران/114) و سایر آیات مشابه.
تفکر عامل: تفکر عامل، بعدی انگیزشی جهت به حرکت در آوردنِ فرد،در مسیر راههای در نظر گرفته شده برای رسیدن به هدف است. اسنایدر، تفکر عامل را، نه تنها به عنوان انرژی روانی متمرکز بر هدف، بلکه به عنوان احساس مصمم بودن در دستیابی به هدف،تعریف کرده است. از نظر او، این نوع انگیزة متمرکز بر هدف،در جملاتی همچون “من میتوانم این کار را انجام دهم”، “من به آن خواهم رسید” و غیره نمایان می شود (اسنایدر وهمکاران، 1991، 53). این مفهوم بسیار به انگیزه شبیه است به اضافه باور به اینکه هدف،با تلاش و توانایی فرد، قابل دست یافتنی است (بهاری/49).
از منظر قرآن نیز، داشتن انگیزه نقشی مهم در زدودن روح ناامیدی دارد چرا که اگرانگیزهای نیرومند وجود داشته باشد، شرایط مناسبی به وجود خواهد آمد تا انسان در تلاشبرای به دست آوردن راه های درستی برای وصول به هدف برآید. این انرژی روانی (باور بهاینکه من میتوانم با توکل بر
خداوند کاری را انجام دهم) در قرآن، ایمان و اعتقاد کامل بهخداوند است. قرآن درباره افرادی که به خداوند ایمان کامل داشتند و از دشمنان نهراسیدند، میفرماید: (إِنهمْ فِتْیةٌ آمنوا بِربِّهِمْ و زِدْناهمْ هدىً) (کهف/ 13) و افزودن هدایت به سببداشتن روحیه معنوی ایشان است (طباطبایی، 13/250) و خداوند در قرآن، بارها مؤمنان را بهروح الهی تأیید کرده است (مجادله/22). همچنین توصیف نعم بهشتی و عذابهای دوزخ نیزبه نوعی در تقویت این انگیزه و انرژی روانی مؤثر است (طباطبایی، 19/196).
طبق نظریۀ امید اسنایدر و نیز آیات قرآن کریم، این سه مؤلفه امید (بر یک دیگر اثر متقابلدارند و برای حفظ تفکر امیدوارانه یا تخریب آن، باهم تعامل دارند (بهاری/84).
3- تشخیص افسردگی بر مبنای نظریه اسنایدر و قرآن
تمام نشانه های افسردگی، نشانه های مهمی در ناتوانی تعیین و تعقیب اهداف هستند(بهاری/254) هر یک از این نشانهها را بر مبنای مؤلفه امید تبیین کرده است:
الف) کاهش علاقه نسبت به فعالیتهایی که قبلاً لذت بخش بودهاند: این نشانه، هم باتفکر عامل و هم با تفکر هدف در ارتباط است. زمانی که فرد احساس می کند، توانایی لازمبرای حرکت در مسیر گذرگاهها را ندارد، علاقه او نسبت به آن فعالیتها کاهش مییابد. ایننشانه، همچنین تا حدودی با مسدود شدن اهداف در ارتباط است. مسدود شدن هدف، باعثمیشود که افراد دارای امید پایین، علاقه خود نسبت به فعالیتهای مسدود شده را از دستبدهند. (بهاری/116).
در قرآن نیز، یکی از عوامل زمینه ساز افسردگی، کم ظرفیتی و فقدان شرح صدر است کهاین، نه تنها موجب کاهش انگیزه و سلب تواناییهای فرد در برخورد با مشکلات میگردد، بلکه قدرت استفاده از نعم الهی را نیز از او میستاند. از این رو چنین انسانی نمیتواند از خوشیها، لذت کافی ببرد و نسبت به انجام فعالیتهایی که قبلاً لذت بخش بودهاند، بی علاقه می گردد.چنین انسانی، همچنین هنگام برخورد با مشکلات، با فراموشی قدرت خداوند، خود را گممیکند و چنان بیچاره و زبون میگردد که آدمی باور نمیکند که او همان انسان سابق است(طباطبایی، 10/156؛ طبرسی، 5/220؛ طیب، 7/15؛ میبدی، 4/356) آیه زیر به زیبایی به این حقیقت اشاره کرده است:(و لئِنْ أذقْنا الْإِنْسان مِنا رحْمةً ثم نزعْناها مِنْه إِنه لیؤسٌ كفورٌ)(هود/11/9) و سایر آیات مشابه همچون فصلت/ 49؛ معارج/ 20 – 19.
ب) خستگی و فقدان انرژی، یک تجربه اصیل از عامل (انگیزه) پایین است: ناتوانی دربرانگیختن خود و احساس خستگی، با فقدان انگیزه مترادف است. این فقدان عامل، میتواند تا حدی باشد که فرد احساس کند انرژی لازم برای خوردن یا رفتن به رختخواب را ندارد. اینفقدان انرژی همچنین میتواند با مسدود شدن هدف، رابطه داشته باشد. همۀ افراد به هنگاممسدود شدن هدف، کاهش انگیزه
را تجربه خواهند کرد زیرا آن را نشانه بی ارزش بودنتلاش خود، تفسیر میکنند. اما عامل پایین نیز، در این نشانه نقش دارد. زمانی که تفکر عامل مختل میشود، موانع هدف و رویدادهایمنفی بیش از حدمعمول و واقعی خ ود، برطرف نشدنی به نظر میرسند. همچنین وجود این باور، که راهی برای برطرف کردن موانع وجود ندارد (تفکر گذرگاه پایین) به ایجاد خلق افسرده منجر میشود (بهاری/118).
در بینش قرآن نیز احساس گناه همراه با ناامیدی از بخشش خداوند، باعث از بین رفتنانگیزه آدمی میگردد چرا که انسان گناهکار که از گناهان خویش پشیمان است، گمان می کندکه خداوند هرگز او را نخواهد بخشید. از این رو انگیزه خود را برای جبران از دست می دهدو با تصور اینکه راهی برای مبارزه با مشکل نیست و آینده اى مبهم و تاریک در انتظار ویاست، به گرداب یأس و افسردگی روانی میافتد و در سراشیبی سقوط و غرق شدن پیشمیرود: (و منْ یقْنط مِنْ رحْمةِ ربِّهِ إِلا الضالون)(حجر /56) (طباطبایی،17/278؛ طیب،8/52؛ مکارم شیرازی، 11/101). همچنین، وسوسه های شیطان نیز باعث کاهش انگیزه میشوند و این باور را به وجود میآورند که راهی برای برطرف کردن موانع وجود ندارد(إِنما ذلِكم الشیطان یخوِّف أوْلِیاءه) (آل عمران /175) (طباطبایی، 4/65). از این رو هر گونه وسوسه ای که مایه ىترس، یأس و کاهش انگیزه آدمی در مبارزه با مشکلات گردد، شیطانى است (فَمَنْ یؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلَا یخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا)(جن /13) (طباطبایی، 20/45). بنابراین طبق آیات قرآن، احساسگناه و نیز وسوسههای شیاطین، از طریق پایین آوردن انگیزه و نیز تفکر گذرگاه در آدمی، زمینهساز بروز ناامیدی در فرد میشوند.
4- عوامل زمینه ساز افسردگی بر مبنای نظریه اسنایدر و قرآن
از نظر اسنایدر عواملی وجود دارد که فرد را مستعد ابتلا به افسردگی میکند. این عواملعبارتند از:
الف) مسدود شدن یک هدف مهم یا اساسی: از نظر اسنایدر، هدف باید حداقل اهمیترا داشته باشد تا بتواند بر تفکر عامل و گذرگاه و همچنین واکنشهای هیجانی تأثیر بگذارد.برای مثال، فراهم کردن صبحانه، هدفی است که اهمیت نسبتاً کمی دارد و برآورده نشدن آن، واکنشهای هیجانی زیادی را ایجاد نمیکند. اما اگر هدف مهمی مثل ازدواج محقق نشود، تأثیر هیجانی بسیار عمیقتری خواهد داشت. افسردگی با تحقق نیافتن اهدافی رابطه دارد که برایفرد اهمیت زیادی دارند که میزان اهمیت هدف نیز، بر اساس نوع شخصیت فرد و ارزیابیذهنی او مشخص میشود (بهاری/119).
از دست رفتن عامل با انسداد هدف: افراد پس از برخورد با مانع در راه رسیدن بههدف، به دلیل کاهش تفکر عامل (انگیزه)، فعالیت در جهت خواستۀ خود را رها می کنند. درچنین شرایطی، کمتر به دنبال روابط جدید یا پیشرفتهای تازه هستند و نگرانی های بیشتریدر مورد محدودیتهای زندگی و تواناییهای خود دارند. از طرف دیگر، در برخی افراد، عامل به طور همیشگی پایین است.
چنین افرادی، به سختی میتوانند خود را برای رسیدن به اهدافبر انگیزانند و همواره احساس خستگی میکنند. از دید نظریهپردازان امید، این خستگی به سهدلیل مسئله ساز است: اول اینکه چنین افرادی کمتر احتمال دارد به تعقیب اهداف بپردازند، زیرا انرژی جسمانی و روانی لازم برای دنبال کردن هدف را ندارند. دوم اینکه، حتّی اگر بر اثر شانس به هدف مطلوب خود دست یابند، فاقد عامل لازم برای ارزش گذاری هدف هستند وسوم اینکه، چنین افرادی نمیتوانند از حرکت در مسیر اهدافشان لذت ببرند. پس رابطه عاملو افسردگی دو طرفه است. عامل پایین، خطر افسردگی را افزایش میدهد و افسردگی، عاملموجود را کاهش میدهد (بهاری/120).
ناتوانی در ایجاد گذرگاه های کافی: ناتوانی در ایجاد مسیرها و گذرگاه های کافیبرای رسیدن به هدف نیز، طبق نظر اسنایدر یکی دیگر از عوامل زمینه ساز ناامیدی و افسردگی است؛ بدین معنا که فرد بعد از شکست در رسیدن به هدف خویش، علی رغم وجود انگیزه، توانایی خود را برای جبران و ایجاد گذرگاهها برای رسیدن به هدف، از توانایی واقعی خودپاببن تر مییابد و همین، مانع از حرکت او به سوی هدف میشود (بهاری/125 ).
در بینش قرآن، سه عامل فوق در نزد مؤمن واقعی، هرگز به ناامیدی و افسردگی منتهینمیشود زیرا تا زمانی که شخصیت مسلمان در ارتباط با هدف عبادی است یعنی تنها هدفزندگانی خویش را رسیدن به مقام خلیفه اللهی از طریق عبادت و پرستش خداوند میداند(ذاریات /56)، چنین حالتی (وقوع ناامیدی به دلیل انسداد هدف و از آنجا از بین رفتن انگیزه یا ناتوانایی در انتخاب راه های جدید برای رسیدن به هدف) به او دست نخواهد داد. براینمونه در دایره رفتار فردی، اگر فرض کنیم بیماری، فقر یا بلا، مانع انجام نماز یا روزه کاملشود، باز در این صورت گناهی بر وی نیست، همان گونه که در دایرة رفتار اجتماعی اگرفرض کنیم وی به هر دلیل به تحقق اهداف خود موفق نشود، باز در این صورت مذمت ونکوهشی بر او نیست زیرا در حساب وی، هدف عبادت اهمیت دارد. اما موفق شدن یا نشدن، خود مسئلۀ دیگری است و به اصل عبادی خاصی یعنی اصل نیت مربوط است: “نیهالمؤمنِ خیرٌ منْ عمله (مجلسی، 67/189) که انسان را به حرکت وامی دارد (بستانی،218). بنابراینطبق بینش قرآن، انسان مؤمن هنگام دست نیافتن به اهداف دنیوی، به دلیل وجود روح ایمان و نیز اعتماد به خداوند در ثبت و ضبط اعمال (فَمَن یعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْیهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ) (انبیا/94) به ناامیدی و افسردگی دچار نخواهد شد و انگیزة خویش رابرای رسیدن به هدف و جبران شکست از دست نخواهد داد.
انتخاب اهدافی که رضایت بخش نیستند: هدف، یک پیامد مطلوب است که احتمالوقوع آن، بیش از صفر و کمتر از 100 درصد است. در غیر از این موارد، احتمال افسردگیوجود دارد. اگر شانس 100 درصد برای رسیدن به هدف وجود داشته باشد، این پیامد، واقعاًیک هدف نیست زیرا

فایل : 24 صفحه

فرمت : Word

38900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط