مقاله کامل افسردگی

مقاله کامل افسردگی

چکیده
در این پژوهش از روش مقایسه ای استفاده شده که یکی از روش های بررسی است و تست افسردگی بک برای سنجش افسردگی در زنان مطلقه و مقایسه آن با زنان متأهل مورد استفاده قرار گرفت و داده ها با استفاده از روش آمار استنباطی و آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد و نتایج حاصل از داده ها به تفاوت معناداری بین وضعیت تأهل و افسردگی اشاره دارد. میانگین نمره افسردگی در بین افراد مطلقه بالاتر از افراد متأهل گزارش شد و بالاترین فراوانی در بین افراد مطلقه دارای افسردگی شدید است و کمترین فراوانی در بین افراد متأهل با افسردگی شدید است.
فصل اول
مقدمه:
شیوع افسردگی و مبانی و اصول وابسته به آن همیشه مورد علاقه محققان و متخصصان گوناگون در زمینه علوم زیست و علوم رفتاری قرار گرفته است اما تا نیمه ی قرن بیستم پیشرفت قابل ملاحظه ای چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی حاصل نشده هر یک از ما در طول زندگی خویش حالت افسردگی و بی حوصلگی را تجربه کرده ایم ولی افسرده بودن یعنی چه؟
افسردگی یک اصطلاح پزشکی است یا یک مفهوم عامیانه؟ چه رابطه ای است بین افسردگی زنان مطلقه و زنان متأهل لحظات بحرانی افسردگی اغلب در قالب واژه هایی از قبیل غم و اندوه، ناامیدی یا واژه هایی که از حس خوب بودن تهی هستند مثل یأس، بی قراری، ناراحتی، ناکامی بیان می شوند این حالت بی حوصلگی و ناامیدی زمانی بر شخص مستولی می شود که وی شاهد فقدان یا مرگ یکی از عزیزان خویش یا شی مورد علاقه یا عقیده اش باشد و یا آنها را در معرض خطر ببیند استفاده رایج از واژه افسردگی در جامعه بیانگر همه گیر بودن این حالت در میان افراد است با این وجود افسردگی یک اختلال خطرناک محسوب می شود که می تواند زندگی فرد را از جنبه
های گوناگون تحت تأثیر قرار داده و آن را مختل سازد به طوری که دیگر او قادر به ادامه کار و حفظ روابط خویش با دیگران نخواهد بود و در پاره ای اوقات در حالت افسردگی به خودکشی اقدام می کند و به این ترتیب زندگی خود را به مخاطره می افکند. 15% افرادی که به واسطه ی مجموعه ای از شرایط روانی به افسردگی مبتلا می شوند سرانجام به خودکشی دست می زنند و درصد بیشتری از آنها (تا 40%) تصمیم به انجام این کار می گیرند در این پژوهش افسردگی به عنوان یک واکنش طبیعی در قبال عوامل طبیعی مدنظر است زنان با توجه به ویژگی روحی که دارند در قبال رویدادهای استرس آور زندگی آسیب پذیری بیشتری دارند افسردگی در بسیاری از پژوهش ها شایع ترین اختلال روانی گزارش شده است و یکی از قدیمی ترین بیماریهای روانی است و در متون پزشکی به آن پرداخته اند وقتی مشکلات زندگی از نظر روحی و جسمی به فرد فشار وارد می کند و فرد توان لازم را در خود برای رفع و مبارزه با مشکل نمی بیند حالت افسردگی و خود باختن را تجربه می کند و فرد هدفش را از دست داده و هیچ کاری برای فرد لذت بخش نمی شود و کارهایش ناتمام می ماند. جان باولبی می گوید: آسیب دیدن دلبستگی های اولیه و جدایی توأم با آسیب در دوران کودکی، زمینه ایجاد افسردگی فراهم می کند به طوری که گفته می شود فقدانهای دوران بزرگسالی مخصوصاً جوانی موجب تجدید خاطر فقدان آسیب زایی کودک می گردند و به این ترتیب بروز حملات افسردگی در بزرگسالان را تسریع می کند (کاپلان و سادوک، ترجمه رفیعی و سبحانیان 1387)
بیان مسئله:
زمینه پرداختن به افسردگی شاید بر می گردد به زمانی که بقراط در چهار قرن پیش از میلاد در این زمینه بحث کرد و به صورت عملی افسردگی و مانی را از هم جدا نمود بنابراین پرداختن به آن قدمتی همپای تاریخ دارد زیرا در هر دوره ای عده ای پیدا می شدند که از وجود حملات افسردگی در عذاب بودند در اجتماع امروزی و با توجه به
پیشرفت جوامع سنتی در جهت صنعت و حرکتی که در این راه انجام شده بحث انسانهایی مطرح می شود که به علت توان پایین نمی توانند خود را با شرایط وفق دهند و به دامن غم و ماتم پناه می برند امروزه بحث رقابت در عرصه های علم، صنعت، درآمد و غیره یکی از مهم ترین مسائل است که برای انسانها صدمات جبران ناپذیر روحی، روانی به بار می آورد (کاپلان و سادوک 1387)
بنابه گزارش محققین و مسئولین بیشترین مشکل و مسائل هیجانی در قالب افسردگی است که در روابط اجتماعی و خانوادگی اثر سوء دارد که دلایل مختلفی می تواند موجب بروز افسردگی باشد بنابراین باید برای رفع افسردگی و عوامل ایجاد آن چاره ای اندیشید. (اندرومیتوس، ترجمه عباسعلی زارعی 1387)
افسردگی نشانه های زیادی دارد گرچه بعضی از علائم افسردگی از قبیل گریه زیاد را تقریباً هر کسی می تواند تشخیص دهد اما علائم دیگر چندان واضح نیستند نشانه ها و علائم افسردگی به دسته های زیر قابل تقسیم اند: علائم هیجانی: خلق اندوهگین گریه زیاد 2-علائم شناختی شامل: خود انتقادی و خود ارزیابی پایین 3-علائم رفتاری: انگیزش سطح پایین، اجتناب و کناره گیری، انرژی پایین می باشد4-علائم جسمانی شامل: اختلال خواب، نداشتن اشتها و بی میلی نسبت به مسائل جنسی
در جدیدترین مطالعات اختلال افسردگی در بین اختلالات روانپزشکی بالاترین شیوع طول عمر (حدود 17 درصد) را داشته است که میزان بروز سالیانه افسردگی 59/1 درصد (زنان 89/1 و مردان 1/1 درصد) است تقریباً در سراسر جهان شیوع افسردگی در میان زنان دو برابر بیشتر از مردان است طبق فرضیه های ارائه شده دلایل این تفاوت عبارتست از: تفاوتهای هورمونی، اثرات زایمان، تفاوت فشارهای روانی، اجتماعی زنان و مردان و الگوهای رفتاری مربوط به درماندگی آموخته شده است (لورنا چامپیون و یک باور ترجمه دکتر علی اکبر خسروی 1385)
با توجه به این توضیحات دلیل کلی افسردگی افراد مشکلاتی است که در زندگی افراد از نظر روحی و جسمی وجود دارد یا به وجود آمده است و منظور از مشکلاتی که باعث افسردگی افراد می شود نیز وضعیت ها و موقعیت های دشوار و پیچیده و درهم و سخت است که فرد قادر به وفاق با آنها نیست و توان سازش با آن را ندارد. (لورنا چامپیون و یک باور، ترجمه دکتر علی اکبر خسروی 1385)
در پژوهشی در ایران وجود افسردگی بیشتر در دختران به تأیید رسید (56 درصد دختران در مقابل 44 درصد پسران)
در دهه ی اخیر نیز افسردگی جای تشویق و اضطراب را که در دو دهه بعد از جنگ جهانی دوم به عنوان مهمترین عارضه روانی تلقی می شده گرفته است و اینک رایج ترین ناراحتی روانی افراد بالغ را تشکیل می دهد با توجه به اینکه شیوع افسردگی در میان زنان بیشتر از مردان است و جنس مؤنث در معرض خطر بیشتری قرار دارند از طرف دیگر میزان درآمد پایین، پایگاه اجتماعی پایین ناسازگاریها و رفتارهای ضد اجتماعی و فرزندان طلاق، پرخاشگری و ناسازگاری کودکان، افت تحصیلی فرزندان با سلامت تن و روان رابطه داشته و مسأله مهمی به شمار می رود که ممکن است در بروز افسردگی نیز تأثیر داشته باشد.
اهمیت و ضرورت پژوهش:
مهمترین علامت افسردگی، ناتوانی در کسب لذت از چیزهایی است که قبلاً برای او لذت بخش بوده اند مثلاً غذا برای شخص بی طعم و درس و … برای فرد حالت تکراری و کسل کنندگی می دهد که این ناتوانی برای کسب لذت حالتی نافذ و پایا دارد. وقتی کسی دچار افسردگی می شود احساس غمگینی می کند و اغلب به گریه می افتد احساس گناه عذابش می دهد و معتقد است در حق دیگران کوتاهی می کند بیش از حد معمول تحریک پذیر می شود و وقتی به شدیدترین سطح خود برسد ممکن است توانایی واکنش هیجانی را از دست بدهد وقتی مشکلات زندگی از نظر روحی و جسمی به فرد فشار وارد می کند و فرد توان لازم را در خود برای رفع و مبارزه با مشکل نمی بیند حالت افسردگی و
خود باختن را تجربه می کند و فرد هدفش را از دست داده و هیچ کاری برای فرد لذت بخش نمی شود و کارهایش ناتمام می ماند (کاپلان و سادوک، ترجمه رفیعی و سبحانیان 1387)
(لوینسون و فرستر) هر دو تأکید دارند که تقویت مثبت ناکامی در به وجود آمدن افسردگی نقش دارند فقدان یا جدایی از شخص مورد علاقه احتمالاً موجب کاهش و تقویت مثبت خواهد شد در عین حال تقویت ناکامی نیز می تواند از عواملی چون نداشتن مهارتهای فنی و حرفه ای برای به دست آوردن پاداش های مطلوب ناشی می شود
از دلایل و ضرورت های انجام این پژوهش بررسی مقایسه ای میزان شیوع افسردگی در بین زنان مطلقه و متأهل است این اختلال در کنار مسائل بالینی که به وجود می آورد اثرات جبران ناپذیری در فرد می گذارد و مانع فعالیتها می شود و مشکلات عظیمی ایجاد می کند همچنین مطالعاتی که روی خانواده ها انجام داده اند نشان داده که از دست دادن یکی از والدین در مراحل اساسی زندگی فرد را در مراحل بعدی در معرض ابتلاء به افسردگی قرار می دهد وقوع طلاق در جامعه در بین خانواده نه تنها مردو زن را دچار افسردگی می کند بلکه فرزندانشان نیز دچار مشکل می شوند (اسپیتز و سایرین)
اهداف پژوهش
اهداف اصلی: از آنجا که اختلاف عاطفی در بین افراد بسیار فراوان است و میتوان گفت که اکثر مردم در دوره ای از زندگی آن را تجربه می کنند بنابراین هدف ما این است که بتوانیم اثرات افسردگی را در زنان مطلقه که سرپرست خانواده هستند و ناچارند در وضعیت بد اقتصادی و موقعیت های سخت تلاش کنند تا خانواده خود را به خودکفایی برسانند با میزان آن در زنان متأهل را بررسی نماییم
اهداف جزیی: تعیین تفاوت نمرات افسردگی بین زنان مطلقه و متأهل تحت حمایت کمیته امداد
سوالات پژوهش:
فرضیه های مورد مطالعه در انجام این پژوهش عبارتند از:
1-میزان افسردگی در زنان مطلقه به طور معناداری بالاست.
2-تفاوت معنی داری در میزان افسردگی زنان مطلقه و زنان متأهل وجود دارد
3-بین میزان افسردگی زنان مطلقه و متأهل رابطه وجود دارد
تعریف اصطلاحات مورد استفاده پژوهش:
تعریف عملیاتی: از واژه ی افسردگی در این پژوهش نمره ای است که هر یک از آزمودنیها یا شرکت کنندگان پژوهش از تست افسردگی بک (BDI) بدست آورده اند
تعریف نظری:
افسردگی در لغت به معنای دلتنگی و پژمردگی و افسرده به معنای پژمردگی، یخ بسته، سرد و دلتنگ می باشد (عمید: فرهنگ جیبی فارسی، ص 210)
افسردگی (Depression): در روان شناسی و روان پزشکی یعنی احساس به گسیکو پاتالوژیک غمگین، خلق افسرده و بی علاقگی یا بی لذتی، علائم افسردگی است.
زن مطلقه: زنی که پیوند زناشویی خود را گسسته و از همسرش جدا شده است.
زن متأهل: زنی که تشکیل خانواده داده و ازدواج کرده.

مقدمه:
اگر چه افسردگی از دیرباز به عنوان یکی از نابسامانیهای روانی عمده شناخته شده است اما در دو دهه اخیر اهمیت این بیماری هم از حیث رنج و آزاری که مبتلایان تحمل می کنند و هم از لحاظ بار سنگینی که این ناراحتی بر منابع درمانی ملتها تحمیل می نماید بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است
آمارهای بدست آمده در ممالک اروپایی غربی و شمالی و آمریکای شمالی وسعت دامنه این ناراحتی را به نحوی نشان می دهد ابعاد وسیع این آمارها و نیز تجارب کلینیکی حداقل در ممالک صنعتی مغرب زمین باعث شده که متخصصان در دودهه اخیر به عنوان دوره جدید ملانکولی افسردگی در تاریخ روانپزشکی معاصر نام ببرند.
به نظر این محققان در دو دهه اخیر افسردگی جای تشویق و اضطراب را که در دو دهه بعد از جنگ جهانی دوم به عنوان مهمترین عارضه جهانی تلقی می شد گرفته است و اینک رایج ترین ناراحتی روانی بالغ را تشکیل می دهد
افسردگی از کلمه (De) به معنای کاهش، فقدان، عدم به معنای توانایی و فشار و قدرت است کلمه ی افسردگی منحصر به مسائل روانی نیست بلکه برای بحرانهای اقتصادی و برای عدم تواناییهای بدنی نیز به کار برده می شود
حدود 450 سال قبل از میلاد بقراط اصطلاح مانی و مانکولی را برای توصیف اختلالات روانی به کار برده است و در حدود صد سال قبل از میلاد کورنلیوس سلوس در کتاب Demeolicine افسردگی را ناشی از صفراوی سیاه معرفی نموده است این اصطلاح را پزشکان دیگر از جمله ارسطو (120 تا 180) سال قبل از میلاد و جالینوس (122 تا 129) سال قبل از میلاد به کار برده اند
ماکس وبر به روابط و ضوابط قراردادی و نیز مفرط بر اعمال انسانی بروکراس و عقلانیت مفرط ناشی از آن تأکید کرده و این عوامل را از علل اساسی احساس بی قدرتی انسان می داند امیل دورکیم به انتقال جامعه از حالت انسجام ارگانیکی اشاره دارد و اثرات آن را به صورت بروز بی هنجاری، اختلال و نابه سامانی در روابط قواعد و ارزش های اجتماعی بررسی می کند.
تاریخچه افسردگی
این اختلال از زمان بابلی ها مورد شناسایی قرار گرفته بود کلمه Depression یا افسردگی از عبارات لاتین Deprimere به معنای در هم فشرده شدن گرفته شده است از این رو افسردگی به معنای احساس در هم فشرده شدن روح، غم یابی ارزشی است در اواخر قرون وسطا، رهبران مذهبی اروپا بر این عقیده بودند که افسردگی به واسطه ی نفوذ و تسلط ارواح شیطانی بر انسان به وجود می آید مارتین لوتر اصلاح طلب مذهبی آلمان «تمام سنگینی روح و مالیخولیان از شیطان سرچشمه می گیرد» در واقع همین اصطلاح مالیخولیا یا ملانکولیا به افراد افسرده اشاره داشت و چنین افرادی جن زده، شیطانی، مالیخولیا یا ملانکولیک خوانده می شدند به همین دلیل سالیان دراز افسردگی با روش هایی مانند شلاق زدن (برای خروج ارواح شیطانی و جن) حجامت، جن گیری و سال های اخیر با دوش گرفتن آرام بخش تحت درمان قرار می گرفت در نهایت با کشف داروی ضدافسردگی در دهه 60 میلادی و تسکین افسردگی با تجویز این داروها ، کم کم روش های خرافی برچیده شدند (معانی 1371)
تعریف افسردگی:
افسردگی عبارت است از احساس غمگینی، تنهایی دل شکستگی یا ناامیدی یا اندوه از دست دادن شیء یا فرد مورد علاقه ، ناکامی و ناشادی است و به عنوان احساس عمومی و همگانی می باشد. افسردگی اختلالی است که با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بی اشتهایی و افکار مرگ و خودکشی مشخص می شود و با تغییر در سطح فعالیت، توانایی شناختی، تلکم ،وضعیت خواب اشتها و سایر ریتم های بیولوژیک همراه است (وهاب زاده 1376)
خصوصیت اصلی و مرکزی حالات افسردگی کاهش عمیق میل به فعالیت لذت بخش روزمره، مثل معاشرت، تفریح، ورزش، غذا، سکس است. این ناتوانی برای کسب لذت حالتی نافذ و پایا دارد.
ماهیت افسردگی:
افسردگی مرضی به قدری شایع است که سرماخوردگی روانپزشکی لقب گرفته است (سلیگمن، 1975) در هر مقطع معینی از زمان، 15-20 درصد بزرگسالان در سطح قابل توجهی، از نشانه های افسردگی رنج می برند و حداقل 12% به میزانی از افسردگی که آنها را در مرحله ای از زندگی به سمت درمان بکشاند، مبتلا هستند و حدس زده می شود که حدود 75% موارد بستری در بیمارستانهای روانی را موارد افسردگی تشکیل می دهند به دلایلی که هنوز روشن نیست در جوامع صنعتی غرب، افسردگی در بین زنان تقریباً دو برابر این میزان در مردها است (براون و هریس 1978) بعید به نظر می رسد که فقط یک عامل بتواند وقوع افسردگی را تبیین کند بلکه افسردگی از تعامل چندین عامل مختلف، حاصل می شود نشان داده شده است که شروع و سیر آن به متغیرهای مختلف زیست شناختی، سابقه بیماری و محیطی و روانی – اجتماعی مربوط می شود از میان متغیرها می توان به موارد زیر اشاره کرد: اختلال در کارکرد ناقلهای عصبی،

فایل : 45 صفحه

فرمت : Word

34900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط