مقاله در مورد مقایسه خودا فشایی هیجانی در دانش آموزان دختر و پسر فاقد و واجد والدین

دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی
موضوع:
مقایسه خودافشایی هیجانی در دانش آموزان دختر و پسر فاقد و واجد والدین
استاد راهنما:
دکتر محمد نریمانی
دانشجویان:
سارا تقی زاده
آیدا قهرمانی
زمستان 1392
تقدیم به پدر عزیزم
که وجودش تکیه گاه امن من و سخنانش روشنگر راه من و زندگی ام حاصل جوانی اوست و با ایثار و گذشت تمام مصائب و مشکلات زندگی را به دوش کشیده تا میوه باغ زندگی اش ثمر بخشد.
تقدیم به تو نازنینم مادر
در تنهاترین لحظات زندگی در اوج غربت، اسم مقدس تو در ذهنم شعله ور می گردد و نام تو آرامش دهنده فکر خسته و تن رنجور من است. با تو بودن یعنی بهشت را زیر پا گذاشتن، در کنار تو و با دعایت تو می توان در اوج آسمان پرواز کرد و کمترین چیز در برابر نامت، وجودت و فداکاریت بهشت است و بهشت است و بهشت.
چون هستی من از هستی اوست تا هستم و هست دارمش دوست
قدردانی و سپاس
پروردگار متعال را شاکر و سپاسگذاریم که توانستیم این مرحله از تحصیل را با راهنمایی های اساتید بزرگوارمان به پایان برسانیم.
بر خود لازم می دانیم که از استاد راهنمای ارجمندمان جناب آقای دکتر نریمانی که با راهنمایی های دقیق و ارزنده خویش در طول تحصیل و اجرای این پروژه همواره مرا یاری نموده و حق استادی را بر ما تمام کردند سپاسگذاری کنیم.
فهرست مطالب
1-1- بیان مسئله 1
1-2- فرضیه های تحقیق 11
1-3- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها 12
1-3-1- خودافشایی هیجانی 12
1-3-2- افسردگی 12
1-3-3- شادی 13
1-3-4- حسادت 13
1-3-5- اضطراب 13
1-3-6- خشم 14
1-3-7- آرامش 14
1-3-8- بی حسی 14
1-3-9- ترس 14
1-4- اهداف پژوهش 15
1-4-1- اهداف کلی 15
1-4-2- اهداف اختصاصی 15
2-1 پیشینه داخلی و خارجی تحقیق 17
3-1- روش تحقیق 26
3-2- جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری 26
3-3- روش اجرا 26
3-4- روش تجزیه و تحلیل داده ها 27
3-5-1- مقیاس خودافشایی هیجانی 27
4-1- آمار توصيفي 30
4-2- آمار استنباطي 36
بحث و نتیجه گیری 58
محدودیت های پژوهش 59
پیشنهادات 60
چکیده
پژوهش حاضر با عنوان مقایسه خودافشایی هیجانی در دانش آموزان دختر و پسر فاقد و واجد والدین است که جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان اردبیل از ناحیه 1 در سال 1392 می باشد. نمونه آماری مطالعه 120 نفر (60 دختر و 60 پسر) می باشد که در 4 گروه 30 نفری (هر گروه 15 دختر و 15 پسر) تحت عناوین فاقد پدر، فاقد مادر، فاقد والدین و واجد والدین قرار می گیرند .ابزار این پژوهش مقیاس خودافشایی هیجانی که در سال 1997 توسط اسنل، برای سنجش میزان تمایل افراد به افشای هیجاناتشان ایجاد شد،می باشد . نتایج پس از بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها بدست آمد بین این متغیر ها در بین کودکان واجد و فاقد والدین ، تفاوت معناداری وجود ندارد. مقایسه پیش آزمون و پس آزمون افراد فاقد و دارای والدین نشان میدهد میزان افسردگی،حسادت، اضطراب،خشم،بی حسی و ترس در کودکان فاقد والدین بالا گزارش شده است.
کلمات کلیدی: خود افشایی هیجانی- کودکان فاقد سرپرست. کودکان دارای سرپرست
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1- بیان مسئله
رشد در اوایل کودکی تحت تاثیر عوامل محیطی مانند خانواده، مراقبان، محیط اطراف و فرهنگ است. (گیاگازولگو، کولیوسی، سیدپروپولو و فاهانتیدو، 2012).
اهمیت شناخت نقش خانواده به عنوان نهادی که مفهوم پدری و مادری، نخستین بار از آن جا نشات می گیرد و بستر تاثیر پدر و مادر بر فرزندان را فراهم می نماید، مهم و اساسی است. (شفیع آبادی و ناصری، 1380). شخصیت فرد به طور مستقیم تحت تاثیر رفتارهای واقعی والدین و در جریان تعامل با آن ها شکل می گیرد (دیلون، 2005). رشد سالم و موفقیت در زمینه های متعدد زندگی، متاثر از الگوهای ارتباطی حاکم بر محیط خانواده است. (فرخ زاد، 1387). میزان تاثیر والدین تا حدودی با فراوانی، مدت، شدت، و کیفیت تماس های اجتماعی آنان با فرزندانشان مرتبط است. (اصلی پور، کافی، خسروجاوید و فخری، 1392).
با توجه به اهمیت نقش والدین در رشد فرزندان، فقدان یکی از والدین می تواند اثر زیادی بر روی شخصیت اعضای خانواده، به ویژه فرزندان بگذارد. (مینوچن، 1994؛ ترجمه ثنایی، 1375).
محرومیت از پدر یا مادر، یکی از شرایط خاص خانوادگی است که به عنوان یک متغیر مهم محیطی به طور مستقیم و غیرمستقیم می تواند اثرات ویژه ای بر روی رشد عمومی و ایجاد مختلف رفتار کودک به خصوص در زمینه ی سلامت روانی، جسمانی و عملکرد تحصیلی داشته باشد. (مجتهدزاده ونیسی، 1387).
از جمله عواملی که به فقدان والدین منجر می شود، مرگ والدین یا طلاق می باشد (اصلی پور، کافی، خسروجاوید و فخری، 1392). اگر جدایی کودک از والدین به علت فوت یکی از آن ها باشد، تاثیر کمتری در پیدایش اختلال های روانی دارد تا اینکه ناشی از طلاق باشد.
محرومیت از پدر، یکی از شرایط خاص خانوادگی است که می تواند به عنوان یک متغیر محیطی به طور مستقیم و غیرمستقیم (حمایت) اثرهای ویژه ای بر رشد عمومی و ابعاد مختلف رفتار کودک، (محرومیت از الگوی نقش مذکر) به خصوص در زمینه سلامت روانی، سلامت جسمانی و عملکرد تحصیلی داشته باشد. در تئوری روانکاوی بر تاثیر مستقیم والدین، به خصوص پدر بر شخصیت پسران تاکید گردیده است. مطالعات اخیر، هم چنین نشان داده اند که غیبت پدر،
اثرات غیرمستقیم بزرگتری (مانند محرومیت اقتصادی، انزوای مادر و غیره) نسبت به اثرات مستقیم (مانند نداشتن پدر برای تعامل)، روی سازگاری کودکان دارد (نیسی، نجاریان و پورفرجی، 1380).
مطالعات گوناگون نشان داده است که پسرها بیشتر از دخترها، تحت تاثیر فوت پدر قرار می گیرند. هم چنین کودکانی که هنگام مرگ پدر سن کمتری داشتند، در مقایسه با کودکانی که سن بیشتری داشتند، سازگاری بهتری از خود نشان می دهند (نریمانی، 1380). گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO) در سال 1951، گویای آن بود که سلامت روانی کودکان، رابطه ی مستقیمی با وجود پیوسته و شبانه روزی مادران در کنار آن ها دارد (راتر، 1971). فقدان مادر، محرومیت بزرگی برای کودک است که لطمه شدیدی بر زندگی عاطفی او وارد می کند. از جمله مشکلات هیجانی ناشی از فقدان مادر می توان به افسردگی و اضطراب اشاره کرد. این مشکلات، زمانی شدیدتر بروز می کنند که سن کودک هنگام جدایی از مادر کمتر و طول مدت جدایی بیشتر باشد کندلر (1986) نیز تاثر نبود مادر را در زیر سن 17 سال مورد تاکید قرار داده است. (نوری خواجوی، هلاکویی، 1382).
طبق نظرات راتر(1979)، هترینگتون و کاکس (1982)، کیفیت روابط پدر-فرزندی که به دنبال از دست دادن مادر ظاهر می شود، تاثیرات غیبت مادر را بر رفتار و رشد بچه ها تعدیل می نماید. بر طبق نظر کردارشناسان، از جمله بالبی (1958) که معتقد است کودکانی که دلبستگی شدید به مادرانشان دارند، انتظار می رود در آینده از لحاظ اجتماعی برون گرا شوند، به محیط اطرافشان توجه نشان دهند و با ناراحتی مقابله کنند. از طرفی، عواملی که محل این دلبستگی باشد (مانند فقدان مادر)، در رشد اجتماعی و سلامت روانی کودکان مشکلاتی را به وجود خواهد آورد. طبق نظر بالبی(1988)، جدایی های مکرر از مادر در دوران کودکی، باعث تکرار برانگیختگی هیجانی منفی می شود.(نیسی، پسهوندی، شکرکن، شهنی ییلاق، 1385). تحقیقات گوناگون نشان داده است کودکانی که پدرانشان را از دست داده اند نیز واکنش های عاطفی مثل اضطراب، خشم، پرخاشگری، غم و احساس ترس از خود نشان می دهند البته سن و جنس کودک و تربیت قبلی، بر رفتار او تاثیر می گذارد (نریمانی، 1380).

فایل : 67 صفحه

فرمت : Word