مقاله در مورد سواد رسانهای و ضرورتهای آموزش آن
مقاله در مورد سواد رسانهای و ضرورتهای آموزش آن
سواد رسانهای و ضرورتهای آموزش آن
زهرا محمدی
چکیده
سواد رسانهای، توانایی دسترسی به رسانهها، درک و ارزیابی انتقادی جنبههای مختلف محتوای رسانهها برای خلق ارتباطات در زمینههای گوناگون است. در حال حاضر در بسیاری از کشورهای دنیا، آموزش سواد رسانهای به اقشار مختلف مردم آغاز شده و این موضوع اهمیت خود را پیدا کرده است. هرچند تمام ایدئولوژیهای رسانهای منفی نیستند و رسانهها ایدئولوژیهای مثبت هم دارند اما افرادی که سواد رسانهای کمی دارند، باید پیامهای رسانهای را همانگونه که رسانهها ارائه میکنند، بپذیرند و میخهای گرد پیامهای رسانهای را در سوراخهای چهارگوش و مربع شکل زندگی خود چفت کرده و تطبيق دهند. در کشور ما نیز سواد رسانهای و آموزش آن به خصوص برای کسانی که بیشتر با رسانهها در ارتباطاند، اهمیت ویژهای دارد. بنابراین مقاله حاضر با روش اسنادی و کتابخانهای به مطالعه سواد رسانهای و ضرورتهای آن پرداخته است
واژگان کلیدی: سواد رسانهای، آموزش، رسانه.
مقدمه
در دنیای امروزه رسانهها یکی از اجزای اصلی جوامع بشری هستند، لذا سواد رسانهای، به معنای، تحقیق، تحلیل، آموزش و آگاهی از تأثیرات رسانههاست. رسانهها در حیطه فرهنگی مخاطبان رخنه و آنها را در گامهای پرشتاب اطلاعات محاصره کردهاند، مخاطبان نیز در عصر حاضر به میزان زیادی اطلاعات در مسائل روزمره خود نیازمندند، و این موضوع سبب میشود تا ابزارهای تحلیلی مرتبط با این خوراک اطلاعاتی، بیش از پیش ضرورت یابند (بصریان جهری، 1385).
سواد رسانهای یک نوع درک متکی بر مهارت است که میتوان بر اساس آن انواع رسانهها را از یکدیگر تمیز داد و انواع تولیدات رسانهای را از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
مهارتهای سواد رسانهای و اطلاعاتی ذاتی نمیباشند، بلکه نیاز دارند تا در یک روش نظاممند و گروهی در کلاس در کتابخانه و در هر محلی که پژوهش انجام میشود، آموزش داده شوند (اشرفی ریزی،۱۳۹۳).
سواد رسانهای علاوه بر توانایی خواندن و نوشتن به دنبال ایجاد توانمندی تحلیلی و ارزشیابی پیامها و ایجاد قدرت تولید، انتشار، اشاعه وانتقال اطلاعات به دیگران در قالبهای مختلف و گوناگون است (باکینگهام،۱۳۸۹).
سواد رسانهای عبارت است از شناخت اطلاعاتی و انتقادی از رسانه و تکنیکها و تأثیرات آن. شاید بتوان گفت اصلیترین هدف از سواد رسانهای این است که یک نوع استفاده مبتنی بر آگاهی و فایده مند از سپهر اطلاعاتی اطراف داشته باشیم (شکر خواه، ۱۳۸۹). اليزابت تامن موسس و رئیس مرکز آموزشهای رسانهای لس آنجلس آمریکا در تعریف سواد رسانهای بیان میکند سواد رسانهای عبارت است از توانایی تعبیر و ایجاد مفاهیم شخصی از صدها و شاید هزاران نماد آوایی و دیداریای که همه روزه از طريق تلویزیون، رادیو، رایانه، روزنامه و مجله و البته پیامهای بازرگانی دریافت میکنیم (تامن، ۱۳۷۰).
جیمز پاتر، سواد رسانهای را چنین بر میشمارد: شناختی،احساسی، زیبایی شناختی و اخلاقی، ساختار قدرتمند
دانش، حاوی اطلاعاتی از هر چهار بعد مذکور است. اگر شهروندان و مخاطبان در ارزیابی و تحلیل شناختی، احساسی، زیبایی شناختی و اخلاقی محتوای رسانهای از دانش و تجربه قدرتمند و نقادانهای برخوردار باشند، به همان میزان در پیوستار سواد رسانهای، از سواد رسانهای بالایی برخوردار هستند، ولی اگر از ساختار دانش ضعیفی برخوردار باشند، در پیوستار سواد رسانهای، از سواد رسانهای پایینی برخوردارند ولذا احتمال تشخیص نارساییهای پیام برای آنها کمتر است و این نارساییها بر وجودشان غلبه میکند. (پاتر، ۱۳۹۲). بنابر آنچه بیان شد مقاله حاضر به دنبال بررسی چیستی سواد رسانهای و ضرورتهای آن است.
پیشینه تحقیق
بصیریان جهرمی و بصیریان (۱۳۸۹) پژوهشی با عنوان «تاثير سواد رسانهای بر تسریع توسعه اجتماعی» انجام دادند. در این پژوهش تأثیرهای سواد رسانهای به طور عام، اینترنت، فناوریهای اطلاعات و ارتباطات به طور خاص، به عنوان فناوریهای جدید ارتباطاتی – اطلاعاتی موثر در توسعه اجتماعی بر شاخصهای آموزش و پرورش، درآمد و فقربهداشت و سلامتی و دسترسی به فرصتهای برابر، مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که مخاطبان چه در کشورهای در حال توسعه و چه در کشورهای توسعه یافته، در عصر حاضر به اطلاعات بیشتری در مسائل روزمره خود نیازمندند. این موضوع سبب میشود تا نیاز به ابزارهای تحلیلی مرتبط با ارتباطات و توسعه بیش از پیش احساس شود.
حاجی حیدری و یزدیان (۱۳۹۰) پژوهشی با عنوان «سنجش و کاریست الگوی پنج سطحی سواد رسانهای انتقادی: مطالعه موردی دانشجویان دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی
ایران» انجان دادند. این تحقیق بر تمرکز بر نظریه سواد رسانهای انتقادی که به طور خاص به جنبه انتقادی سواد رسانهای پرداخته است، سعی دارد تا علاوه بر افزودن ادبیات نظری، گامهای مفیدی را برای فعالیت در این قدرت بر دارد. گسترش مهارتهای سواد رسانهای برای حفاظت از شهروندان در برابر اثرات مخرب پیامهای رسانهای، یکی از مهمترین ابزارهای نهادهای سیاستگذار در عرصه آموزش هر کشوری است، شش مصاحبه با دانشجویان کارشناسی ارشد تحقیق در ارتباطات دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان کارشناسان عرصه رسانه انجام شد. سوالات بر مبنای مفاهیم پنج گانه سواد رسانهای انتقادی (عدم شفافیت، رمزها و قواعد، رمز گشایی مخاطب، محتوا و پیام، انگیزه) تنظیم شده بودند. با انجام این تحقیق، عدم انسجام در آموزش انتقادی و در نتیجه توانمندی انتقادی نامتوازن دانشجویان در هنگام مواجهه با پیام، آشکار شد.
نصیری (۱۳۹۱) پژوهشی تحت عنوان «نقش سواد رسانهای در نظام آموزش و پرورش» انجام دادند، روش پژوهش تطبیقی بوده است. جامعه آماری شامل نظام آموزشی کشورهای ژاپن و کانادا و ایران بوده است، در این تحقیق به بررسی و شناسایی ساختار و برنامه آموزش سواد رسانهای، تشابهات و تفاوتهای این دو کشور و همچنین شناسایی کتب آموزشی، انجمنها، سایتها، شبکههای آموزشی، تجربهها و فعالیتهای آنها در این زمینه پرداخته شده است. از آنجا که پژوهشگران به دنبال ارائه مدلی مطلوب در زمینه آموزش سواد رسانهای برای ایران بودهاند مدلهای موجود در این زمینه را در دنیا و در این دو کشور مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و برای ایران مدل مناسبی را ارائه کردهاند.
چشمه سهرابی و شاهین (۱۳۹۱) تحقیقی با عنوان مطالعه مقایسهای سواد رسانهای در بین دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام دادهاند. به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری کوکران استفاده شده و حجم نمونه نهایی بالغ بر ۲۶۴ نفر تخمین زده شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای بود که محقق آن را ساخته بود و در آن از مقیاس پنج درجهای لیکرت استفاده شده بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط اساتید مجرب تایید و پایایی آن از طريق ضريب آلفای کرونباخ 85/0 تعیین شد. برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامههایی بین ۲۶۴ نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران توزیع شد که در مجموع ۲۵۱ پرسشنامه تکمیل و برگشت داده شد. دادههای پژوهش به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در پایان یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که سطح سواد رسانهای در بین دانشجویان در دانشگاه در یک سطح و در سطح بالاتر از متوسط و مطلوب است.
شجاعی و امیر پور (۱۳۹۱) تحقیقی با عنوان بررسی وضعیت سواد رسانهای دانشجویان خراسان شمالی در جامعه اطلاعاتی انجام دادند. نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن نشان میدهد که بین میزان استفاده از رسانه، سرمایه فرهنگی و تحصیلات والدین با میزان سواد رسانهای دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، آزمون تفاوت میانگینها نشان داد که بین جنس، وضعیت تاهل، سن، میزان درآمد خانوادگی با میزان سواد رسانهای دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد اما تفاوت میانگین سواد رسانهای در بین گروههای تحصیلی معنادار میباشد و بر اساس یافتههای تحقیق
دانشجویان خراسان شمالی از لحاظ سطح سواد رسانهای در حد متوسطی میباشند.
عباسی قادی و میرعلی (۱۳۹۱) تحقیقی با عنوان سواد رسانهای مخاطبان رسانههای نوشتاری در شهر تهران انجام دادهاند. با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسش نامه بر روی ۶۰۰ نفر از مخاطبان در شهر تهران که از طریق نمونهگیری خوشهایی چند مرحلهایی انتخاب شدند؛ دادهها جمع آوری شد. جهت احتساب اعتبار شاخصها از اعتبار محتوایی صوری و نیز اعتبار سازهای و جهت احتساب روایی شاخصها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است، یافتهها نشان میدهد که متغیرهای مدت، میزان، نوع استفاده از رسانههای واقعی تلقی کردن محتوای رسانه، انگیزه و هدف مخاطبان و میزان تحصیلات رابطه معناداری با سواد رسانهای دارند.
مطالعهای توسط ایران پور (۱۳۸۹) با هدف بررسی و شناخت وضعیت و نقش سواد رسانهای بر نحوه چگونگی و میزان استفاده از رسانههای تعاملی در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دو دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی اصفهان انجام گرفته است. یافتهها حاکی از آن است که دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان و صنعتی از لحاظ سطح سواد رسانهای در حد متوسط میباشند. يافته دیگر این تحقیق این است که دانشجویان تحصیلات تکمیلی با سطوح سواد رسانهای متفاوت میزان استفاده متفاوتی از رسانههای تعاملی دارند و همچنین میان پایگاه اجتماعی – اقتصادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و وضعیت سواد رسانهای آنها رابطه معناداری وجود دارد، بدین ترتیب که دانشجویان با پایگاه اجتماعی اقتصادی بالا وضعیت سواد رسانهای بهتری نسبت به دانشجویان با پایگاه اجتماعی – اقتصادی پایین داشتند.
شاهرخ اسکوئی (۱۳۸۷) در تحقیقی دیگر سواد رسانهای دانشجویان دانشکده فنی – مهندسی و علوم اجتماعی دانشگاه تهران را مقایسه نموده که یافتههای این تحقیق نیز نشان میدهد بین دانشجویان رشته فنی – مهندسی و علوم اجتماعی از نظر دسترسی و استفاده از رسانهها و تولید و پردازش اطلاعات، تفاوت معنیداری مشاهده میشود در حالیکه در زمینه نحوه انتخاب برنامهها و نگرش دانشجویان نسبت به رسانهها و داشتن تفکر انتقادی به رسانه تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
معماری امامیه (۱۳۹۰) پایان نامه کارشناسی ارشد خود را با عنوان «بررسی جایگاه سواد رسانهای در ایران از دیدگاه استادان ارتباطات» با راهنمایی عبدالرضا شاه محمدی انجام داده است. این پژوهش با روش پیمایشی انجام شده است و جامعه آماری این تحقیق عبارتند از کلیه اساتید علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی که شامل ۶۷ نفر میباشد. یافتههای به دست آمده نشان میدهد که بین دیدگاه اساتید ارتباطات و پرورش خلاقیت در مخاطبان مطبوعات رابطه معناداری وجود دراد، بین دیدگاه اساتید ارتباطات و پرورش خلاقیت در مخاطبان صدا وسیما رابطه معناداری وجود دارد، بین دیدگاه اساتید ارتباطات و ارائه برنامهها به منظور تفکر و تعمق در مخاطبان توسط مطبوعات رابطه معناداری وجود دارد، همچنین بین دیدگاه اساتید ارتباطات و ارائه برنامهها به منظور تفکر و تعمق در مخاطبان توسط صدا وسیما رابطه معناداری وجود دارد.
سلطانی فر و پور آزادی (۱۳۹۳) پژوهشی با عنوان «نقش سواد رسانهای دبیران و خبرنگاران در ارتقای سطح تولیدات خبری» انجام دادهاند، در این پژوهش به بررسی سواد رسانهای دبیران و خبرنگاران و نقش آن در ارتقای کیفی
تولید خبر میپردازد و اطلاعات به دست آمده از ۵۰ دبیر و خبرنگار یکی از مراکز صدا و سیمای استانی به صورت تمام شمار بررسی شدند و یافتهها حاکی از آن است که میزان سواد رسانهای خبرنگاران و دبیران ۳۴ درصد در حد متوسط، ۳۰ درصد در حد کم و ۱۶ درصد در حد زیادی ارزیابی شده است. رابطه معناداری بین سواد رسانهای و تولید خبری وجود دارد. به عبارتی هر چه سواد رسانهای بالا میرود، کیفیت تولید خبری خبرنگاران نیز افزایش مییابد در مجموع میتوان چنین نتیجه گرفت که از چهار بعد سواد رسانهای خبرنگاران در دو بعد ادراکی و احساسی دارای توانایی بالا و در دور بعد زیباشناسی و اخلاقی دارای توانایی پایینی هستند.
یافتههای پریماک و دیگران (۲۰۰۹) در رابطه با تأثیر پذیری جوانان آموزش رسانهای ضد سیگار نشان داد برنامههای سواد رسانهای تأثیر مثبتی بر آگاهی دانش آموزان نوجوان در مصرف سیگار داشته است. با این وجود برنامههای سنتی نیز به افزایش این تأثیر کمک بیشتری خواهد کرد.
پسینکا و دیگران (۲۰۰۱) پژوهشی تحت عنوان گزارشی در رابطه با وضعیت سواد رسانهای در اجتماع مدرسه باسک انجام دادند. یافتهها نشان داد نظام آموزشی، آموزش سواد رسانهای را در الویت برنامههای آموزشی خود قرار نداده است، در ضمن استفاده از معلمان جوانتر تأثیر بیشتری بر مهارتهای دیجیتالی دانش آموزان دانسته است.
کالور و جابسون (۲۰۱۲) پژوهشی تحت عنوان «سواد رسانهای و استفاده از آن به عنوان یک روش تشویق شهروندی» انجام دادند. یافتهها نشان داد فناوریها هدف نهایی نیستند، با این وجود، استفاده از فناوریهای جدید بین همه افراد
جامعه آموزش داده شود و استفاده موثر از این رسانهها نیازمند داشتن سواد رسانهای و سواد اطلاعاتی است.
لی (۲۰۱۲) پژوهشی با عنوان ارتقا سواد رسانهای و اطلاعاتی در هنگ کنگ: راهبرد یک مدل شبکهای انجام داده است هدف از این مقاله طرح کردن راهبرد یک مدل شبکهای به منظور ارتقا سوا رسانهای و اطلاعاتی در مدارس و جامعه هنگ کنگ میباشد. این مدل شامل پنج بخش است. ۱) نیروی محرکه راه اندازی شبکه؛ ۲) پیکربندی شبکه؛ ۳) ارتباطات شبکه و ۵) گسترش شبکه. این مقاله به بررسی تعریف و اجزای سواد رسانهای و اطلاعاتی در چارچوب هنگ کنگی / چینی پرداخته است. این پژوهش همچنین درباره پیامدهای مورد انتظار از سواد رسانهای و اطلاعاتی در سطوخ فردی، اجتماعی و جهانی بحث کرده است.
در کشور سنگاپور، آناپانگ (۲۰۰۵)، مطالعهای را با روش پیمایشی روی ۲۹۲ جوان، انجام داد مشخص کرد افرادی که در دورههای آموزش سواد رسانهای شرکت کرده بودند، میزان آگاهی بیشتر و تفکر انتقادی بالاتری نسبت به افرادی که در دورههای مزبور شرکت نکرده بودند داشتند.
چارچوب نظری تحقیق
نظریه شناختی سواد رسانهای پاتر: پاتر از اندیشمندانی است که در حوزه سواد رسانهای نظریههای متعددی ارائه کرده است، از نظر پاتر سواد رسانهای الگویی چند عاملی است و ساختارهای دانش، منبع شخصی، وظایف پردازش اطلاعات و مهارتها و تواناییها، عوامل سواد رسانهای پاتر هستند. براساس دیدگاه پاتر ارتباط این عوامل فضایی – حلزونی (نه سطحی) است؛ در هر برش عرضی، یکی از عوامل سواد رسانهای قرار دارند و از این رو هریک از عوامل، عامل دیگر را پشتیبانی میکنند(سیاستگر، ۱۳۸۴).
اصول کلی: نظریه شناختی سواد رسانهای پاتر بر شش اصل کلی استوار است. هر یک از این اصول باید پذیرفته شود تا بتوان این نظریه را سودمند یافت.
الف. اصل مسئولیت
مسئولیت اصلی و آغازین افزایش سواد رسانهای به عهده خود فرد است. هیچ انگیزهای برای تغییر نخواهد بود مگر این که شخص خود پاسخگوی سواد رسانهای اش باشد. نهادهایی چون حکومت، بازار دین، رسانهها و خانواده، میتوانند متابعي برای کمک به افراد باشند (همان گونه که میتوانند مانعی برای آنان باشند).
نهادهایی چون آموزش (که بسیار گسترده است) مسئولیت ویژهای برای ایجاد ساختارهای دانش و ارائه دلایلی برای گسترش سواد رسانهای دارد. اما در نهایت مسئولیت خود افراد است که آنان را وا میدارد تا با دیدگاه سواد رسانهای هماهنگ شده و پیوسته بکوشند سطح سواد رسانههای خود را بالا ببرند.
کارشناسان در موقعیتهایی میتوانند خودشان را بر دیگران اعمال کرده تا مردم به ویژه بچهها بدون این که تصمیم گیرنده آغازین باشند، بتوانند به کمک آنان سواد رسانهای خود را افزایش دهند. اما برای معنادار بودن این دگرگونی، لازم است مخاطبان به این باور برسند که افزایش سواد رسانهای مهم است و برای پایایی آن باید همواره از چگونگی گزینش اطلاعات گوناگون و پیامدهای آن، آگاه باشند(پاتر، ۱۳۹۲).
ب. اصل تأثيرات
مرکز توجه هر نظریه درباره سواد رسانهای بایستی بر چگونگی تأثیرات رسانهها بر مخاطبان متمرکز باشد. همه نگرانیهای دیگر از این مسئله اصلی پیروی میکنند، مسئله
فایل : 42 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.